Blackfishvoice (BFV)
Photo
#اعتصاب_غذا واپسین سنگرِ محکوم برای مقاومت در برابر حاکم است: جاییکه زندانی با تحمیل گرسنگی بر بدن، هستی خود را واسطهی انتقال پیام میکند.
اکنون در اعتراض به اجرای احکام اعدام، دهها تن از زنان زندانی سیاسی در زندان اوین اعلام اعتصاب غذا کردهاند که فراتر از مقاومت هر روزه یکایکشان برای تسلیم نشدن، تبلور ارادهی جمعی در برابر سازهی سرکوب است.
با توجه به همگن نبودنِ مواضع و گرایشهای سیاسی این زندانیان، توافق آنها برای پیشبرد اقدامی جمعی حول یکی از عاجلترین و ضروریترین مسائل، این اعتصاب غذا دارای اهمیت ویژه است: زنان زندانی سیاسی توافق کردهاند که هیچ مسألهای ضروریتر از ایستادگی در برابر مجازات اعدام یعنی بازیچهشدن هستی و نیستی انسان در دستانِ نهاد سرکوب نیست.
زندانیان سیاسی علاوه بر حکومت، جمعیت ناامید بیرون از زندان را نیز مخاطب خود قرار میدهند تا مبارزه با مجازات اعدام بهعنوان قتل عمد حکومتی را در صدر اولویتهای خود قرار دهند.
شکلگیری و تحقق چنین ارادهای درون زندان _بهطور خاص در بند زنان_ رژیم سرکوب را شدیدا به چالش میکشد و به حاکمان جمهوری اسلامی اثبات میکند آنها که آگاهانه در راه مبارزه پای نهادهاند، با حصر در زندانها از مسیر خارج نخواهند نشد و چهبسا به سرودی ضدِ سرایندگان آیهی یأس در بیرون زندان بدل میشوند.
پیام این زندانیان به خارج از زندان مخابره شد ولی به فراخور جو غالب در این دوران، کالاییسازان مبارزه _مانند همیشه_ فرصت را مغتنم شمردند و از اقدام جمعی زندانیان دستمایهای برای پروراندن فردیتهای فربه خود کردند: بدینصورت که با نمایش "من"های فربه و پراکنده، عملا امکان استفاده از امکانِ متشکل شدن در مسیر ساخت گفتمانی فراگیر برای مبارزه با کلیت مجازات غیرانسانی اعدام را به محاق فرستادند.
حضور شاد و خندان در مقابل دوربین برای اعلام اعتصاب غذا در منزل بهویژه از سوی کسانیکه در خارج از ایران، پهلوانانِ عرصهی کالاییسازی مبارزه هستند، نه تنها کوچکترین کمکی به تقویت صدا و تکثیر پیام زندانیان نمیکند، بلکه به کاریکاتوریزه کردن یکی از بااهمیتترین و پرهزینهترین اکتهای سیاسی منجر میشود.
کافیست به صفحات توئیتر برخی از این افراد و حواریونشان نگاه کنید که منوی ماکولات و مشروبات روزانهی خود را منتشر کرده و مدعی شدهاند همارز با آن پول برای کمک به زندانیان سیاسی یا آسیبدیدگان قیام ۱۴۰۱ پرداخت میکنند که نمایش کالاییسازی اعتصاب غذا در رقتانگیزترین شکل ممکن است.
این افراد حتی از این درک ابتدایی عاجزند که با چنین رفتار مشمئزکنندهای، اعتصاب غذای محبوسانِ معترض را به کالاهایی تبدیل میکنند قابل قیاس با سورچرانی روزمرهی خود.
حقیقت امر این است که این رفتار فرصتطلبانه و سوپرایگوئیستی،
الف: برندگی اعتصاب غذا را مخدوش میکند
ب: اکتِ معنادارِ زندانیان را به یک رفتارِ گلهای خنثی و مناسب برای ضدحملات رسانهای حکومت تبدیل میکند
ج: نه تنها به تقویت صدا و ایضاح خواست زندانیان یاری نمیرساند بلکه با ایجاد هیاهو، نفسِ اقدام را به حاشیه میراند
د: به تولید ارزش افزوده برای همین ایگوهای جسدمعاش در شبکههای اجتماعی میانجامد
پانوشت: کافیست در صفحهی مسیح علینژاد نامهای این ۶۱ زن زندانی سیاسی و محض نمونه #زینب_جلالیان را جستجو کنید تا ببینید او حتی یکبار از این زنان در هیچیک از متنهای خود نام نبرده است. چطور میتوان باور داشت کسیکه ۱۵سال حبس بدون مرخصیِ تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد را نادیده میگیرد، خود را در امتداد مبارزات این ۶۱ جانمایی کند و مصادره نکند؟ غیرممکن است.
#سلبریتی_اکتیویستها #جسدمعاشان #کالایی_سازان_مبارزه
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
اکنون در اعتراض به اجرای احکام اعدام، دهها تن از زنان زندانی سیاسی در زندان اوین اعلام اعتصاب غذا کردهاند که فراتر از مقاومت هر روزه یکایکشان برای تسلیم نشدن، تبلور ارادهی جمعی در برابر سازهی سرکوب است.
با توجه به همگن نبودنِ مواضع و گرایشهای سیاسی این زندانیان، توافق آنها برای پیشبرد اقدامی جمعی حول یکی از عاجلترین و ضروریترین مسائل، این اعتصاب غذا دارای اهمیت ویژه است: زنان زندانی سیاسی توافق کردهاند که هیچ مسألهای ضروریتر از ایستادگی در برابر مجازات اعدام یعنی بازیچهشدن هستی و نیستی انسان در دستانِ نهاد سرکوب نیست.
زندانیان سیاسی علاوه بر حکومت، جمعیت ناامید بیرون از زندان را نیز مخاطب خود قرار میدهند تا مبارزه با مجازات اعدام بهعنوان قتل عمد حکومتی را در صدر اولویتهای خود قرار دهند.
شکلگیری و تحقق چنین ارادهای درون زندان _بهطور خاص در بند زنان_ رژیم سرکوب را شدیدا به چالش میکشد و به حاکمان جمهوری اسلامی اثبات میکند آنها که آگاهانه در راه مبارزه پای نهادهاند، با حصر در زندانها از مسیر خارج نخواهند نشد و چهبسا به سرودی ضدِ سرایندگان آیهی یأس در بیرون زندان بدل میشوند.
پیام این زندانیان به خارج از زندان مخابره شد ولی به فراخور جو غالب در این دوران، کالاییسازان مبارزه _مانند همیشه_ فرصت را مغتنم شمردند و از اقدام جمعی زندانیان دستمایهای برای پروراندن فردیتهای فربه خود کردند: بدینصورت که با نمایش "من"های فربه و پراکنده، عملا امکان استفاده از امکانِ متشکل شدن در مسیر ساخت گفتمانی فراگیر برای مبارزه با کلیت مجازات غیرانسانی اعدام را به محاق فرستادند.
حضور شاد و خندان در مقابل دوربین برای اعلام اعتصاب غذا در منزل بهویژه از سوی کسانیکه در خارج از ایران، پهلوانانِ عرصهی کالاییسازی مبارزه هستند، نه تنها کوچکترین کمکی به تقویت صدا و تکثیر پیام زندانیان نمیکند، بلکه به کاریکاتوریزه کردن یکی از بااهمیتترین و پرهزینهترین اکتهای سیاسی منجر میشود.
کافیست به صفحات توئیتر برخی از این افراد و حواریونشان نگاه کنید که منوی ماکولات و مشروبات روزانهی خود را منتشر کرده و مدعی شدهاند همارز با آن پول برای کمک به زندانیان سیاسی یا آسیبدیدگان قیام ۱۴۰۱ پرداخت میکنند که نمایش کالاییسازی اعتصاب غذا در رقتانگیزترین شکل ممکن است.
این افراد حتی از این درک ابتدایی عاجزند که با چنین رفتار مشمئزکنندهای، اعتصاب غذای محبوسانِ معترض را به کالاهایی تبدیل میکنند قابل قیاس با سورچرانی روزمرهی خود.
حقیقت امر این است که این رفتار فرصتطلبانه و سوپرایگوئیستی،
الف: برندگی اعتصاب غذا را مخدوش میکند
ب: اکتِ معنادارِ زندانیان را به یک رفتارِ گلهای خنثی و مناسب برای ضدحملات رسانهای حکومت تبدیل میکند
ج: نه تنها به تقویت صدا و ایضاح خواست زندانیان یاری نمیرساند بلکه با ایجاد هیاهو، نفسِ اقدام را به حاشیه میراند
د: به تولید ارزش افزوده برای همین ایگوهای جسدمعاش در شبکههای اجتماعی میانجامد
پانوشت: کافیست در صفحهی مسیح علینژاد نامهای این ۶۱ زن زندانی سیاسی و محض نمونه #زینب_جلالیان را جستجو کنید تا ببینید او حتی یکبار از این زنان در هیچیک از متنهای خود نام نبرده است. چطور میتوان باور داشت کسیکه ۱۵سال حبس بدون مرخصیِ تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد را نادیده میگیرد، خود را در امتداد مبارزات این ۶۱ جانمایی کند و مصادره نکند؟ غیرممکن است.
#سلبریتی_اکتیویستها #جسدمعاشان #کالایی_سازان_مبارزه
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1