Blackfishvoice (BFV)
Video
.
انبوهی از فیلمهای سینمایی در رابطه با #هولوکاست با محوریت اردوگاه #آشویتس ساخته شدهاند که هر یک به نحوی نوری بر ابعاد جنایت نازیها میافکنند: گاه با نمایش بیپایانِ بدنهای گرسنگیکشیده و استخوانهای نمایان، گاه با گریز زدن به زندگیهای از دسترفتهی قربانیان و گاه نیز با نقب زدن به روانکاوی شخصیتهای آلمان نازی و پی جُستنِ رگههای #سادیسم و #مازوخیسم در میان آنها.
اما کمتر اثریست که با اجتناب کامل از بازنمایی بدنهای اسرا و قربانیان یا دوری از تلاش برای تصویرسازی از رهبران نازی بهمثابه موجوداتی هیولایی، توانسته باشد هیبتناکیِ نسلکشی در کمال خونسردی را به نمایش گذارد و فراتر از آن، #نسل_کشی را بهعنوان چرخی در ماشینِ اقتصاد سیاسی آلمان نازی نمایش دهد.
قریب به اتفاق سکانسهای فیلم در فضاهایی دقیقا در مجاورت آشویتس میگذرد؛ جاییکه چند ردیف سیم خاردار، سرحداتِ بهشت نازیسم و جهنمِ اسیران/کارگران را مشخص میکند.
مهندسی بینظیرِ صدا بخش عمدهی پسزمینهی فیلم را با اصوات نامفهومی که نشان از آخرین تلاشهای قربانیان برای رهایی از ماشینِ مرگ دارد درآمیخته است. دود و خاکستر که حاصل سوزاندن شبانهروزی اسراست، در پسزمینهی بسیاری از سکانسها مشاهده میشود: دودی که از دودکشهای کورههای آدمسوزی خارج میشود و تو گویی میتوانست دود کارخانهها باشد ولی چندان توفیری هم ندارد چرا که این بخشی از پروژهی صنعتی نازیهاست برای جداسازیِ بدنهای بدردبخوری که توانایی کار کردن دارند از "بهدردنخورها".
مهندسین نازی نقشههای نوسازی و کارآمدسازی کورهها را جلوی خود پهن میکنند و فرماندهان در گردهماییشان، راجع به چرخهی صادراتِ اسرا بین کشورها و چگونگی تشخیص نسخههای کاری از معیوب و ناکارآمد تبادل نظر میکنند. آنها شبیه آدمخواران نیستند بلکه به بهترین نحوی لباس میپوشند، به سلامت خود اهمیت میدهند، "خانواده مقدس" را گرامی میدارند، به سمفونیهای فاخر گوش میدهند و شبها برای فرزندانشان قصهی جادوگر شهر اُز میخوانند.
همزمانی اکران فیلم با #نسل_کشی_در_غزه، میتواند فهمِ ایدهی "فضای حیاتی" را که در گرو سلب مالکیتِ قهریست تسهیل کند. چنانکه مخاطب متوجه شود، نسلکشی ماحصل یک جنونِ فردی نیست بلکه خود ادامهی منطقی جنونِ انباشت از طریق تقلیل انسان به بیارزشترین آلات و ادواتِ چرخهی تولید است. خاصه آنکه عروج نازیسم و فاشیسم خود مازادِ "رکود بزرگ" اقتصادی دههی سی" و راهکار نهایی آلمان و ایتالیا برای خروج از بحران ولو به قیمت رقم زدن یکی از چرکترین صفحات تاریخ بود.
#فاشیسم #صهیوفاشیسم #اقتصاد_سیاسی
@Blackfishvoice1
انبوهی از فیلمهای سینمایی در رابطه با #هولوکاست با محوریت اردوگاه #آشویتس ساخته شدهاند که هر یک به نحوی نوری بر ابعاد جنایت نازیها میافکنند: گاه با نمایش بیپایانِ بدنهای گرسنگیکشیده و استخوانهای نمایان، گاه با گریز زدن به زندگیهای از دسترفتهی قربانیان و گاه نیز با نقب زدن به روانکاوی شخصیتهای آلمان نازی و پی جُستنِ رگههای #سادیسم و #مازوخیسم در میان آنها.
اما کمتر اثریست که با اجتناب کامل از بازنمایی بدنهای اسرا و قربانیان یا دوری از تلاش برای تصویرسازی از رهبران نازی بهمثابه موجوداتی هیولایی، توانسته باشد هیبتناکیِ نسلکشی در کمال خونسردی را به نمایش گذارد و فراتر از آن، #نسل_کشی را بهعنوان چرخی در ماشینِ اقتصاد سیاسی آلمان نازی نمایش دهد.
قریب به اتفاق سکانسهای فیلم در فضاهایی دقیقا در مجاورت آشویتس میگذرد؛ جاییکه چند ردیف سیم خاردار، سرحداتِ بهشت نازیسم و جهنمِ اسیران/کارگران را مشخص میکند.
مهندسی بینظیرِ صدا بخش عمدهی پسزمینهی فیلم را با اصوات نامفهومی که نشان از آخرین تلاشهای قربانیان برای رهایی از ماشینِ مرگ دارد درآمیخته است. دود و خاکستر که حاصل سوزاندن شبانهروزی اسراست، در پسزمینهی بسیاری از سکانسها مشاهده میشود: دودی که از دودکشهای کورههای آدمسوزی خارج میشود و تو گویی میتوانست دود کارخانهها باشد ولی چندان توفیری هم ندارد چرا که این بخشی از پروژهی صنعتی نازیهاست برای جداسازیِ بدنهای بدردبخوری که توانایی کار کردن دارند از "بهدردنخورها".
مهندسین نازی نقشههای نوسازی و کارآمدسازی کورهها را جلوی خود پهن میکنند و فرماندهان در گردهماییشان، راجع به چرخهی صادراتِ اسرا بین کشورها و چگونگی تشخیص نسخههای کاری از معیوب و ناکارآمد تبادل نظر میکنند. آنها شبیه آدمخواران نیستند بلکه به بهترین نحوی لباس میپوشند، به سلامت خود اهمیت میدهند، "خانواده مقدس" را گرامی میدارند، به سمفونیهای فاخر گوش میدهند و شبها برای فرزندانشان قصهی جادوگر شهر اُز میخوانند.
همزمانی اکران فیلم با #نسل_کشی_در_غزه، میتواند فهمِ ایدهی "فضای حیاتی" را که در گرو سلب مالکیتِ قهریست تسهیل کند. چنانکه مخاطب متوجه شود، نسلکشی ماحصل یک جنونِ فردی نیست بلکه خود ادامهی منطقی جنونِ انباشت از طریق تقلیل انسان به بیارزشترین آلات و ادواتِ چرخهی تولید است. خاصه آنکه عروج نازیسم و فاشیسم خود مازادِ "رکود بزرگ" اقتصادی دههی سی" و راهکار نهایی آلمان و ایتالیا برای خروج از بحران ولو به قیمت رقم زدن یکی از چرکترین صفحات تاریخ بود.
#فاشیسم #صهیوفاشیسم #اقتصاد_سیاسی
@Blackfishvoice1