Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺تصور قیام #زن_زندگی_آزادی بدونِ پایداری محمدی و حامدی برای انتشارِ حقیقت، بسیار دشوار است.
#الهه_محمدی بابت سفر به #سقز و تهیهی گزارش از قتل #ژینا_امینی توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد. او مانندِ ارتشی از کامندان مطبوعات میتوانست از اتاق کار خود خارج نشود یا با آگاهی از برخورد قطعی نهادهای امنیتی، از انتشار گزارش خودداری کند.
او پیشتر نیز بابتِ وفاداری به حقیقت، گزارشهایی را شیوع کرونا در #زندان_قرچک_ورامین و ساقط کردن #هواپیمای_اوکراینی توسط سپاه احضار و بازجویی شده بود.
او بعد از انتشار گزارش در رابطه با قتلِ ژینا بازداشت و به مدت ۱۷ماه در زندان محبوس بود و تنها با تودیع قرار وثیقهی سنگینِ ده ميلياردی به طور موقت از زندان آزاد شد.
🔺وقتیکه محمدی و حامدی در زندان بودند، بسیجیها و محورمقاومتیها، بهطور روزمره با داستانسرایی دربارهی وابستگی آنها به "شبکههای جاسوسی خارجی"، خواستار اشد مجازات برای آندو بودند. جالب اینکه هماکنون راست برانداز به علت تقدیم شدن جایزهی آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران فلسطینی، با زنندهترین زبان ممکن مشغول حمله به محمدی هستند و نشان میدهند که ماهیت آنها با جمهوری اسلامی کمترین تفاوتی ندارد و چه بسا که پتانسیل لازم برای روسفید کردن جنایتکاران جمهوری اسلامی را داشته باشند.
🔺جایزهی خوزه کوزو جایزهایست با اهمیت که پیشتر به یکی از نستوهترین رزمندگان رسانهای یعنی #جولیان_آسانژ رسیده است.
محمدی جایزهی خود از مراسم آزادی مطبوعات #خوزه_کوزو، را به دو روزنامهنگار شجاع، #پابلو_گونزالس و #وائل_دحدوح تقدیم کرد؛ پابلو با اتهامات ساختگیِ توسط دولت #لهستان بازداشت شده و از ۱۶ ماه قبل در حبس بهسر میبرد. دحدوح نیز از شجاعترین روزنامهنگارانِ فلسطینیست که با وجود از دست دادن چند تن از اعضای خانوادهاش توسط نازیهای اسرائیلی، کماکان زیر بمب و آتش در حال افشا کردن نسلکشی فلسطینیهاست.
🔺اقدام محمدی در تقدیم این جایزه از چند منظر حائز اهمیت است:
۱: هوشمندانهترین دلیل برای تقدیم جایزه به روزنامهنگارانِ صدایِ فلسطین، اثبات این واقعیت است که رسانههای وابسته به حاکمیت جمهوری اسلامی، صدای مردم فلسطین نیست، دفاع از فلسطین و ستمدیدگان جهان، هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و باید آرمانهایمان را که توسط جمهوری اسلامی مصادره و دفرمه شدهاند بازپس بگیریم.
هیچ تودهنیای برای ماشین پروپاگاندای جمهوری اسلامی، سهمگينتر از این نیست که نیروهای سیاسی مخالف رژیم به مرحلهای از بلوغ برسند که بدون توجه به استفادههای ابزاری حکومت از برخی مفاهیم ( برای تهیسازی آنها) ، از حقیقتِ آن مفاهیم دفاع کنند.
۲. از یک تریبونِ مهمِ بینالمللی که با اهدای جایزه، همبستگی خود را مبارزان داخل ایران اعلام کرده است، برای اعلام همبستگی بینالمللی استفاده شده است که اقدامیست مترقی و حامل این پیام که پویندگانِ حقیقت در هر جغرافیایی که باشند، آرمانهای مشترکی دارند که ایشان را باهم متحد میکند.
۳. همچنین حامل این پیغام است که جنبش اجتماعی در ایران برخلافِ اپوزیسیوننمایانِ خارج از کشور، فرقهگرا، بنیادگرا، فاشیستی، تنگنظر و وابسته به دکانهای سیاسی نیست.
این پيامِ محکم را به براندازان ارسال میکند که برای مبارزه با استبداد، نه میتوان و نه باید به زائدهی گفتارهای منحطی نظیر “دشمنِ دشمن من، دوست من است” تقلیل یافت و از بغضِ جمهوری اسلامی به متحد نازیسم تبدیل شد.
🔺بارها نوشتهایم، تعیین نسبت فلسطین به حسبِ شرایط بیشخاص سیاسی/استعماری در غرب آسیا و جهان، میتواند عیارِ تمامی مدعیان آزادی و برابری را مشخص کند؛ چنانکه محور قرار دادنِ انسان و ضدیت با فاشیسم، میتواند جمهوری اسلامی و اپوزیسیون برانداز را در سرکوب، فحاشی حمله و درخواست تجاوز و مرگخواهی برای یک زندانی سیاسی در یک خط متحد کند.
از موضع الهه محمدی دفاع میکنیم و امیدواریم اتخاذ چنین مواضعی در میان مبارزان فراگیر شود تا دفاع از آرمانهای انسانی خاری باشد در چشمِ تمام اشکال استبداد و ارتجاع.
@Blackfishvoice1
#الهه_محمدی بابت سفر به #سقز و تهیهی گزارش از قتل #ژینا_امینی توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد. او مانندِ ارتشی از کامندان مطبوعات میتوانست از اتاق کار خود خارج نشود یا با آگاهی از برخورد قطعی نهادهای امنیتی، از انتشار گزارش خودداری کند.
او پیشتر نیز بابتِ وفاداری به حقیقت، گزارشهایی را شیوع کرونا در #زندان_قرچک_ورامین و ساقط کردن #هواپیمای_اوکراینی توسط سپاه احضار و بازجویی شده بود.
او بعد از انتشار گزارش در رابطه با قتلِ ژینا بازداشت و به مدت ۱۷ماه در زندان محبوس بود و تنها با تودیع قرار وثیقهی سنگینِ ده ميلياردی به طور موقت از زندان آزاد شد.
🔺وقتیکه محمدی و حامدی در زندان بودند، بسیجیها و محورمقاومتیها، بهطور روزمره با داستانسرایی دربارهی وابستگی آنها به "شبکههای جاسوسی خارجی"، خواستار اشد مجازات برای آندو بودند. جالب اینکه هماکنون راست برانداز به علت تقدیم شدن جایزهی آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران فلسطینی، با زنندهترین زبان ممکن مشغول حمله به محمدی هستند و نشان میدهند که ماهیت آنها با جمهوری اسلامی کمترین تفاوتی ندارد و چه بسا که پتانسیل لازم برای روسفید کردن جنایتکاران جمهوری اسلامی را داشته باشند.
🔺جایزهی خوزه کوزو جایزهایست با اهمیت که پیشتر به یکی از نستوهترین رزمندگان رسانهای یعنی #جولیان_آسانژ رسیده است.
محمدی جایزهی خود از مراسم آزادی مطبوعات #خوزه_کوزو، را به دو روزنامهنگار شجاع، #پابلو_گونزالس و #وائل_دحدوح تقدیم کرد؛ پابلو با اتهامات ساختگیِ توسط دولت #لهستان بازداشت شده و از ۱۶ ماه قبل در حبس بهسر میبرد. دحدوح نیز از شجاعترین روزنامهنگارانِ فلسطینیست که با وجود از دست دادن چند تن از اعضای خانوادهاش توسط نازیهای اسرائیلی، کماکان زیر بمب و آتش در حال افشا کردن نسلکشی فلسطینیهاست.
🔺اقدام محمدی در تقدیم این جایزه از چند منظر حائز اهمیت است:
۱: هوشمندانهترین دلیل برای تقدیم جایزه به روزنامهنگارانِ صدایِ فلسطین، اثبات این واقعیت است که رسانههای وابسته به حاکمیت جمهوری اسلامی، صدای مردم فلسطین نیست، دفاع از فلسطین و ستمدیدگان جهان، هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و باید آرمانهایمان را که توسط جمهوری اسلامی مصادره و دفرمه شدهاند بازپس بگیریم.
هیچ تودهنیای برای ماشین پروپاگاندای جمهوری اسلامی، سهمگينتر از این نیست که نیروهای سیاسی مخالف رژیم به مرحلهای از بلوغ برسند که بدون توجه به استفادههای ابزاری حکومت از برخی مفاهیم ( برای تهیسازی آنها) ، از حقیقتِ آن مفاهیم دفاع کنند.
۲. از یک تریبونِ مهمِ بینالمللی که با اهدای جایزه، همبستگی خود را مبارزان داخل ایران اعلام کرده است، برای اعلام همبستگی بینالمللی استفاده شده است که اقدامیست مترقی و حامل این پیام که پویندگانِ حقیقت در هر جغرافیایی که باشند، آرمانهای مشترکی دارند که ایشان را باهم متحد میکند.
۳. همچنین حامل این پیغام است که جنبش اجتماعی در ایران برخلافِ اپوزیسیوننمایانِ خارج از کشور، فرقهگرا، بنیادگرا، فاشیستی، تنگنظر و وابسته به دکانهای سیاسی نیست.
این پيامِ محکم را به براندازان ارسال میکند که برای مبارزه با استبداد، نه میتوان و نه باید به زائدهی گفتارهای منحطی نظیر “دشمنِ دشمن من، دوست من است” تقلیل یافت و از بغضِ جمهوری اسلامی به متحد نازیسم تبدیل شد.
🔺بارها نوشتهایم، تعیین نسبت فلسطین به حسبِ شرایط بیشخاص سیاسی/استعماری در غرب آسیا و جهان، میتواند عیارِ تمامی مدعیان آزادی و برابری را مشخص کند؛ چنانکه محور قرار دادنِ انسان و ضدیت با فاشیسم، میتواند جمهوری اسلامی و اپوزیسیون برانداز را در سرکوب، فحاشی حمله و درخواست تجاوز و مرگخواهی برای یک زندانی سیاسی در یک خط متحد کند.
از موضع الهه محمدی دفاع میکنیم و امیدواریم اتخاذ چنین مواضعی در میان مبارزان فراگیر شود تا دفاع از آرمانهای انسانی خاری باشد در چشمِ تمام اشکال استبداد و ارتجاع.
@Blackfishvoice1