Blackfishvoice (BFV)
#محمد_زیرک_خشت_مسجدی ۱۸ ساله ساکن #رشت از دو هفته پیش که در خیابان توسط نیروهای امنیتی ربوده شد تا کنون یکبار با خانه تماس گرفته و اطلاع داده که در زندان است. پدر وی به خاطر بیماری شرایط مراجعه به دادگاه را نداشته و مادرش را نیز سالها پیش از دست داده…
#محمد_زیرک_خشت_مسجدی امروز ۲۶ آذر به قید سند به طور موقت از #زندان_لاکان_رشت آزاد شد.
او روز ۲۶ آبان توسط نیروهای امنیتی در خیابان معلم رشت بازداشت شده بود و یک ماه را در زندان لاکان رشت سپری کرد.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی_گمنام
@Blackfishvoice1
او روز ۲۶ آبان توسط نیروهای امنیتی در خیابان معلم رشت بازداشت شده بود و یک ماه را در زندان لاکان رشت سپری کرد.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی_گمنام
@Blackfishvoice1
#پوریا_جواهری کارگر اهل #کامیاران که در تاریخ ۸ آذر پس از احضار به ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه پاسداران این شهر بازداشت شده بود به «محاربه» متهم شده است.
از زمان بازداشت تا کنون تنها یک بار موفق به تماس کوتاه تلفنی با خانوادهاش شده است. وی در این تماس تلفنی از نگهداری خود در یک بازداشتگاه امنیتی در سنندج خبر داده و گفته که در حین بازجویی در اثر شکنجه یکی از دندههای قفسه سینه وی شکسته شده است. پس از صحبتهای این شهروند در خصوص شکنجه، بازجویان امنیتی مانع از ادامه مکالمه او با خانوادهاش شدهاند.
در چند روز گذشته پس از پیگیری و مراجعه مداوم خانواده به نهادهای امنیتی و دادسرای عمومی و انقلاب کامیاران، دادستان این شهر اتهام پوریا جواهری را «محاربه» اعلام کرده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #قیام_علیه_اعدام
@Blackfishvoice1
از زمان بازداشت تا کنون تنها یک بار موفق به تماس کوتاه تلفنی با خانوادهاش شده است. وی در این تماس تلفنی از نگهداری خود در یک بازداشتگاه امنیتی در سنندج خبر داده و گفته که در حین بازجویی در اثر شکنجه یکی از دندههای قفسه سینه وی شکسته شده است. پس از صحبتهای این شهروند در خصوص شکنجه، بازجویان امنیتی مانع از ادامه مکالمه او با خانوادهاش شدهاند.
در چند روز گذشته پس از پیگیری و مراجعه مداوم خانواده به نهادهای امنیتی و دادسرای عمومی و انقلاب کامیاران، دادستان این شهر اتهام پوریا جواهری را «محاربه» اعلام کرده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #قیام_علیه_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
اومد و گفت تمام دردایی که رو تنم گذاشتن یه طرف ولی این یکی رو نمیتونم باهاش کنار بیام.
-میخوای حرف بزنی؟ میتونی بگی چی شده؟
دو ماه بود که هر روز و هر شب بازجویی میشدم. یکی از اون روزا اومدن بردنم برای بازجویی، رفتارشون یکم عوض شده بود، عصبانیت توی لحن و رفتارشون نبود، بازجوم سیگار روشن کرد و بهم داد و گفت: ببین یه قسمتی از پرونده به دستای تو گره خورده که اگر همکاری نکنی حکمت اعدامه.
باید اعتراف میکردم روی کسایی که اصلا ندیده بودمشون و نمیشناختمشون، اشک میریختم و میگفتم من اینها رو نمیشناسم.
گفتن اگر به ما اعتماد داری و فکر نامزد و مادرت هستی خودت رو نجات بده و بار پروندهت رو سبک کن.
اعتراف نکردم، یه کاغذ گذاشت جلوم و گفت اگر حرفی یا نوشتهای داری بنویس برای خانوادهت.
گفتم چه حرفی چه نوشتهای؟!
با پوزخند گفت به هر حال آدم باید وصیتش همیشه زیر سرش باشه.
خیلی طول کشید تا تونستم برای خانوادهم چند خطی بنویسم، و اشک چشمام رو جوری پر کرده بود که نمیدیدم چیا نوشتم.
گفت میخوای با خانوادهت تماس بگیری شاید این آخرین تماست باشه. یه گوشی موبایل ساده آورد و گفت اول خانوادهت یا نامزدت؟
باورم شده بود، گفتم فقط بهشون نگید که قراره اعدام بشم. گفت اون دست ما نیست دادگاه اعلام میکنه. با خانوادهم صحبت کردم و اشک میریختم و خانواده تعجب کرده بودن چرا من دارم اشک میریزم چون مرتبههای قبل هیچ وقت اشک نریخته بودم، مرتب میپرسیدند چرا گریه میکنی؟ فقط جواب میدام دلتنگم.
منو به سلول انفرادی بردن و تنم یخ زده بود و تا چند ساعت لرز داشتم و کنج انفرادی لای پتو نشسته بودم. به خودم میگفتم یعنی تموم شدم؟ ینی اینجا نقطه پایان منه؟ سرنوشت خانوادهم چی میشه؟ نامزدم چی؟ عزادری سر مزارم رو تصویر سازی میکردم.
یه نیم ساعتی از خستگی بیهوش شدم، با صدای هر قدمی تو راهروی بازداشتگاه من خودم رو به مرگ نزدیک میدیدم، خواب و بیدار نزدیکای صبح بود دیدم در بازداشتگاه باز شد و جونم بالا اومد، وحشت کردم و میلرزیدم، گفت بیا بیرون.
پرسیدم کجا، گفت نمیدونم، منو تحویل یه نفر دیگه داد، یه بازجوی دیگه اومد که صداش برام غریب بود اصلا صداش رو نشنیده بودم، چندتا کاغذ رو از من امضا و اثر انگشت گرفتن، گفتن وسایلت رو تحویل خانوادهت میدیم. همه بدنم سر شده بود، اومدن بردنم رو چندتا پله و گفت همینجا رو چهار پایه وایسا، چشمام بسته بود.
یه نفر برام اتهاماتم رو خوند یه نفر برام قرآن خوند، یه نفر گفت حرفی نداری و من داشتم زار میزدم.
گفت تمام، زدن زیر صندلی من مردم و داشتم دست و پا میزدم، نمیدونم چند دقیقه بود، فکر میکردم دارم خفه میشم. یهو صدای خنده چند نفر توی گوشم پیچید و به خودم اومدم دیدم رو زمین هستم و دارم دست و پای الکی میزنم.
این بود روایت اعدام مصنوعی یک زندانی گمنام.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
-میخوای حرف بزنی؟ میتونی بگی چی شده؟
دو ماه بود که هر روز و هر شب بازجویی میشدم. یکی از اون روزا اومدن بردنم برای بازجویی، رفتارشون یکم عوض شده بود، عصبانیت توی لحن و رفتارشون نبود، بازجوم سیگار روشن کرد و بهم داد و گفت: ببین یه قسمتی از پرونده به دستای تو گره خورده که اگر همکاری نکنی حکمت اعدامه.
باید اعتراف میکردم روی کسایی که اصلا ندیده بودمشون و نمیشناختمشون، اشک میریختم و میگفتم من اینها رو نمیشناسم.
گفتن اگر به ما اعتماد داری و فکر نامزد و مادرت هستی خودت رو نجات بده و بار پروندهت رو سبک کن.
اعتراف نکردم، یه کاغذ گذاشت جلوم و گفت اگر حرفی یا نوشتهای داری بنویس برای خانوادهت.
گفتم چه حرفی چه نوشتهای؟!
با پوزخند گفت به هر حال آدم باید وصیتش همیشه زیر سرش باشه.
خیلی طول کشید تا تونستم برای خانوادهم چند خطی بنویسم، و اشک چشمام رو جوری پر کرده بود که نمیدیدم چیا نوشتم.
گفت میخوای با خانوادهت تماس بگیری شاید این آخرین تماست باشه. یه گوشی موبایل ساده آورد و گفت اول خانوادهت یا نامزدت؟
باورم شده بود، گفتم فقط بهشون نگید که قراره اعدام بشم. گفت اون دست ما نیست دادگاه اعلام میکنه. با خانوادهم صحبت کردم و اشک میریختم و خانواده تعجب کرده بودن چرا من دارم اشک میریزم چون مرتبههای قبل هیچ وقت اشک نریخته بودم، مرتب میپرسیدند چرا گریه میکنی؟ فقط جواب میدام دلتنگم.
منو به سلول انفرادی بردن و تنم یخ زده بود و تا چند ساعت لرز داشتم و کنج انفرادی لای پتو نشسته بودم. به خودم میگفتم یعنی تموم شدم؟ ینی اینجا نقطه پایان منه؟ سرنوشت خانوادهم چی میشه؟ نامزدم چی؟ عزادری سر مزارم رو تصویر سازی میکردم.
یه نیم ساعتی از خستگی بیهوش شدم، با صدای هر قدمی تو راهروی بازداشتگاه من خودم رو به مرگ نزدیک میدیدم، خواب و بیدار نزدیکای صبح بود دیدم در بازداشتگاه باز شد و جونم بالا اومد، وحشت کردم و میلرزیدم، گفت بیا بیرون.
پرسیدم کجا، گفت نمیدونم، منو تحویل یه نفر دیگه داد، یه بازجوی دیگه اومد که صداش برام غریب بود اصلا صداش رو نشنیده بودم، چندتا کاغذ رو از من امضا و اثر انگشت گرفتن، گفتن وسایلت رو تحویل خانوادهت میدیم. همه بدنم سر شده بود، اومدن بردنم رو چندتا پله و گفت همینجا رو چهار پایه وایسا، چشمام بسته بود.
یه نفر برام اتهاماتم رو خوند یه نفر برام قرآن خوند، یه نفر گفت حرفی نداری و من داشتم زار میزدم.
گفت تمام، زدن زیر صندلی من مردم و داشتم دست و پا میزدم، نمیدونم چند دقیقه بود، فکر میکردم دارم خفه میشم. یهو صدای خنده چند نفر توی گوشم پیچید و به خودم اومدم دیدم رو زمین هستم و دارم دست و پای الکی میزنم.
این بود روایت اعدام مصنوعی یک زندانی گمنام.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#بیتا_حقانی ۲۲ ساله بلاگر و دانشجوی گرافیک دانشگاه قدسیه #ساری در تاریخ ۲۶ مهر توسط نیروهای امنیتی ربوده و پس از گذراندن مراحل بازجویی، به زندان قائمشهر منتقل شده است.
بیتا دستکم ۲۰ روز در انفرادی بوده و سپس بدون تفهیم اتهام، تشکیل یک جلسه دادگاه و بدون حق داشتن وکیل تعیینی به افساد فیالارض متهم شده است.
#علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
بیتا دستکم ۲۰ روز در انفرادی بوده و سپس بدون تفهیم اتهام، تشکیل یک جلسه دادگاه و بدون حق داشتن وکیل تعیینی به افساد فیالارض متهم شده است.
#علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#امیرمحمد_جلالی متولد ۷۷ ساکن #کرج
در روزهای نخست قیام یک روز برای کار شخصی و خرید به #گوهردشت میرود که
ناگهان خود را در میان تجمعی که جرقه: میخورد و شکل میگیرد پیدا میکند همین و بس!
طوری که حتی ماسک هم به صورت نداشته
و فکرش را نمیکند که روزی این حضور اتفاقی بخواهد برایش دردسر شود.
اما دقیقا به همین دلیل شناسایی و شبانگاه ۱۶ مهر با هجوم شبانه ۳۰ نفر از لباس شخصیهای مسلح، شکستن درب خانه با ضرب و شتم شدید ربوده میشود.
هشت روز در بیخبری کامل سپری میشود.
خانواده به کلانتری گزارش میدهد و پلیس محل حادثه را به عنوان حمله به حریم منزل بررسی و اعلام میکند مورد امنیتی است و کاری از آنها ساخته نیست.
مهاجمین همه وسایل الکترونیکی را با خود میبرند انگشتان پای برادرش امیر علی که آن شب او هم در خانه بوده را شکستهاند.
در این مدت تحت شکنجه شدید نیروهای اطلاعات قرار میگیرد.
به خانواده اطلاع میدهند که پرونده به شعبه یک دادگاه انقلاب کرج و در دست قاضی آصف حسینی است.
۱۹ آبان دادگاه آنلاین با دو دقیقه صحبت قاضی و سی ثانیه صحبت بریده و اولیه متهم برگزار و پایان دادگاه اعلام می شود
چند روز بعد حکم سه سال حبس در زندان #تبریز و دو سال تبعید به #کرمان صادر می شود .
۷۲ روز از بازداشت او در ندامتگاه کرج میگذرد و اکنون منتظر اعلام تاریخ دادگاه تجدید نظر هستند.
این نشان میدهد که هیچکس در رژیم وحشتی که حکومت به دنبال ایجادش است در امان نیست و شر این نکبت میتواند به همهی ما برسد.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
در روزهای نخست قیام یک روز برای کار شخصی و خرید به #گوهردشت میرود که
ناگهان خود را در میان تجمعی که جرقه: میخورد و شکل میگیرد پیدا میکند همین و بس!
طوری که حتی ماسک هم به صورت نداشته
و فکرش را نمیکند که روزی این حضور اتفاقی بخواهد برایش دردسر شود.
اما دقیقا به همین دلیل شناسایی و شبانگاه ۱۶ مهر با هجوم شبانه ۳۰ نفر از لباس شخصیهای مسلح، شکستن درب خانه با ضرب و شتم شدید ربوده میشود.
هشت روز در بیخبری کامل سپری میشود.
خانواده به کلانتری گزارش میدهد و پلیس محل حادثه را به عنوان حمله به حریم منزل بررسی و اعلام میکند مورد امنیتی است و کاری از آنها ساخته نیست.
مهاجمین همه وسایل الکترونیکی را با خود میبرند انگشتان پای برادرش امیر علی که آن شب او هم در خانه بوده را شکستهاند.
در این مدت تحت شکنجه شدید نیروهای اطلاعات قرار میگیرد.
به خانواده اطلاع میدهند که پرونده به شعبه یک دادگاه انقلاب کرج و در دست قاضی آصف حسینی است.
۱۹ آبان دادگاه آنلاین با دو دقیقه صحبت قاضی و سی ثانیه صحبت بریده و اولیه متهم برگزار و پایان دادگاه اعلام می شود
چند روز بعد حکم سه سال حبس در زندان #تبریز و دو سال تبعید به #کرمان صادر می شود .
۷۲ روز از بازداشت او در ندامتگاه کرج میگذرد و اکنون منتظر اعلام تاریخ دادگاه تجدید نظر هستند.
این نشان میدهد که هیچکس در رژیم وحشتی که حکومت به دنبال ایجادش است در امان نیست و شر این نکبت میتواند به همهی ما برسد.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
#یوسف_مرادی، کارگر و و صیّاد اهل بالامحلهی #بندر_کیاشهر از چهار روز قبل توسط تعدادی مأمور مسلح ربوده شده و تاکنون اطلاعی از شرایط او در دست نیست.
یوسف سال گذشته نیز بازداشت شده بود که بعد از بازجوییهای بیرحمانه و ضرب و شتم شدید و دو ماه حبس در #زندان_ازبرم (زندان شمارهی یک لاهیجان) آزاد شده بود.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
یوسف سال گذشته نیز بازداشت شده بود که بعد از بازجوییهای بیرحمانه و ضرب و شتم شدید و دو ماه حبس در #زندان_ازبرم (زندان شمارهی یک لاهیجان) آزاد شده بود.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرحناز_ناظری هنرمند قائمشهری روز ۱۵ آبان در #قائمشهر توسط ماموران امنیتی ربوده و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
او پس از ۱۵ روز بیخبری به زندان قائمشهر منتقل شد و با گذشت ۴۸ روز همچنان پروندهاش باز و در حالت تعلیق است.
وی تا کنون از حق داشتن وکیل محروم بوده است و اتهامات واهی بسیاری به وی تفهیم شده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی #هنر_برای_انقلاب #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #ژینا_امینی
@Blackfishvoice1
او پس از ۱۵ روز بیخبری به زندان قائمشهر منتقل شد و با گذشت ۴۸ روز همچنان پروندهاش باز و در حالت تعلیق است.
وی تا کنون از حق داشتن وکیل محروم بوده است و اتهامات واهی بسیاری به وی تفهیم شده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی #هنر_برای_انقلاب #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #ژینا_امینی
@Blackfishvoice1
به گزارش یک منبع آگاه، برای زنان معترض بازداشتشده در حومه تهران مخصوصا منطقه #شهریار، که هماکنون در #زندان_قرچک به سر میبرند؛ دادگاه حضوری تشکیل نشده و اغلب دادگاه آنها در حد چند دقیقه بسیار کوتاه و به صورت ویدئو کنفرانس و یا تلفنی بوده و در بعضی موارد، بدون تشکیل دادگاه رای قاضی صادر شدهاست. در این دادگاههای مجازی که با توجه به وضعیت اینترنت، کیفیت بسیار پایینی داشته، به اغلب زنان بازداشتشده ساکن حومه تهران، حکم یکسان دو سال حبس تعزیری ابلاغ شدهاست.
این شیوه برگزاری دادگاه، بدون حضور وکیل و فرصت مناسبی برای دفاع متهم، نقض فاحش حقوق این متهمین بوده و برگ جدیدی از نادیده گرفتن قوانین، توسط جمهوری اسلامی است.
لازم به ذکر است از ابتدای بازداشت این زنان تا کنون، با تبدیل قرار بازداشت موقت ایشان به قرار وثیقه موافقت نشدهاست.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_زندگی_آزادی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
این شیوه برگزاری دادگاه، بدون حضور وکیل و فرصت مناسبی برای دفاع متهم، نقض فاحش حقوق این متهمین بوده و برگ جدیدی از نادیده گرفتن قوانین، توسط جمهوری اسلامی است.
لازم به ذکر است از ابتدای بازداشت این زنان تا کنون، با تبدیل قرار بازداشت موقت ایشان به قرار وثیقه موافقت نشدهاست.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_زندگی_آزادی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
آرش قنبری از بازداشتشدگان خیزش ژینا در روز ۲۱ اسفند متحمل ۷۰ ضربه شلاق شده است.
آرش متولد ۱۳۷۱، اهل اسلامآباد #شهرضا کارگر ساختمانی است که اکنون در زندان مرکزی اصفهان محبوس میباشد.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#جمهوری_شکنجه
@Blackfishvoice1
آرش متولد ۱۳۷۱، اهل اسلامآباد #شهرضا کارگر ساختمانی است که اکنون در زندان مرکزی اصفهان محبوس میباشد.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#جمهوری_شکنجه
@Blackfishvoice1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
دو برادر به نامهای #یاسین_مقدم و #محمد_مقدم با اتهام محاربه در زندان ساری محبوس هستند که مشمول عفو نشدهاند. صدای یاسین را از زندان میشنوید که درخواست دارد صدای او و زندانیان گمنام باشیم.
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#ژینا_امینی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
دو برادر به نامهای #یاسین_مقدم و #محمد_مقدم با اتهام محاربه در زندان ساری محبوس هستند که مشمول عفو نشدهاند. صدای یاسین را از زندان میشنوید که درخواست دارد صدای او و زندانیان گمنام باشیم.
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#ژینا_امینی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
جمعی از رفقا، با راهاندازی صفحهی مذکور، تلاش میکنند تا با اطلاعرسانی دربارهی زندانیان در خطر اعدام و #زندانیان_سیاسی_گمنام، از فراموشی آنها و آزار و اذیتشان در سکوت رسانهای جلوگیری کنند. این دوستان مستقل هستند و برای دفاع از زندانیان در بند، از اعمال سلیقههای جناحی و باندی خودداری میکنند.
اگر در توئیتر هستید، با فالو کردن و به اشتراک گذاشتنِ پستها از این رفقا حمایت کنید و به شنیده شدن صدای مبارزانِ بیصدا یاری برسانید.
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #علیه_سکوت #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
اگر در توئیتر هستید، با فالو کردن و به اشتراک گذاشتنِ پستها از این رفقا حمایت کنید و به شنیده شدن صدای مبارزانِ بیصدا یاری برسانید.
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #علیه_سکوت #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
دو زندانی به نامهای #یوسف_مهراد و #صدرالله_فاضلی_زارع در #اراک به اتهام توهین به پیامبر مسلمانان، برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شدهاند.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #قیام_علیه_اعدام #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #قیام_علیه_اعدام #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#سجاد_ایماننژاد ۳۴ ساله و اهل اردبیل، در روز شانزدهم مهرماه در تهران دستگیر شد. او پس از دستگیری مدتی را در بندهای ۲۴۱ و سپس اندرزگاه ۶ زندان اوین گذراند و هماکنون در زندان تهران بزرگ زندانی است.
سجاد ایماننژاد دارای مدرک لیسانس معماری است. او در زمان بازداشت به شدت توسط ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. یکی از همبندیان او در مورد سجاد نوشته که او به دلیل دفاع از خود و زخمی کردن چند مأمور به «محاربه» متهم شده است. همبندی او نوشته است:« او چند شعار داده و فرار کرده بود اما توی یکی از خیابانها، هفت نفر از مأموران که شامل لباس شخصی و یگان ویژه بودند، او را میگیرند و تا حد مرگ کتکش میزنند.»
سجاد مجبور میشود برای دفاع از خودش و اینکه زیر کتکهای ماموران کشته نشود، از چاقوی کوچکی که روی جاسوییچی کلیدهایش بوده استفاده کند و چند زخم سطحی به مأموران وارد کند. او سپس تلاش می کند تا فرار کند اما به دلیل شدت ضرب و شتم و آسیبدیدگی، موفق به اینکار نشده و در نهایت دستگیر میشود و پس از دستگیری نیز با باتوم و شوکر و اسپری فلفل مورد شکنجه و آزار قرار میگیرد.
برخی از همبندیان او در بند ۲۴۱ روایت کردهاند که «وقتی وارد بند شد، توی صورتش نمیتوانستیم نگاه کنیم.»
گفته میشود در پرونده سجاد ایران نژاد، ۱۵ شاکی خصوصی وجود دارد در حالی که او به هفت نفر آسیب جزئی زده است. او چندی پیش در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهامات «محاربه و افساد فی الارض» مورد محاکمه قرار گرفت، این درحالی است که او پیشتر توسط شعبه هفت بازپرسی دادسرای مقدس اوین به جرم «اجتماع و تبانی»، «اخلال در نظم عمومی جامعه» و «قدرت نمایی با سلاح سرد» تفهیم اتهام شده بود.
گزارش از: کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت
#زندانیان_سیاسی_گمنام
@Blackfishvoice1
سجاد ایماننژاد دارای مدرک لیسانس معماری است. او در زمان بازداشت به شدت توسط ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. یکی از همبندیان او در مورد سجاد نوشته که او به دلیل دفاع از خود و زخمی کردن چند مأمور به «محاربه» متهم شده است. همبندی او نوشته است:« او چند شعار داده و فرار کرده بود اما توی یکی از خیابانها، هفت نفر از مأموران که شامل لباس شخصی و یگان ویژه بودند، او را میگیرند و تا حد مرگ کتکش میزنند.»
سجاد مجبور میشود برای دفاع از خودش و اینکه زیر کتکهای ماموران کشته نشود، از چاقوی کوچکی که روی جاسوییچی کلیدهایش بوده استفاده کند و چند زخم سطحی به مأموران وارد کند. او سپس تلاش می کند تا فرار کند اما به دلیل شدت ضرب و شتم و آسیبدیدگی، موفق به اینکار نشده و در نهایت دستگیر میشود و پس از دستگیری نیز با باتوم و شوکر و اسپری فلفل مورد شکنجه و آزار قرار میگیرد.
برخی از همبندیان او در بند ۲۴۱ روایت کردهاند که «وقتی وارد بند شد، توی صورتش نمیتوانستیم نگاه کنیم.»
گفته میشود در پرونده سجاد ایران نژاد، ۱۵ شاکی خصوصی وجود دارد در حالی که او به هفت نفر آسیب جزئی زده است. او چندی پیش در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهامات «محاربه و افساد فی الارض» مورد محاکمه قرار گرفت، این درحالی است که او پیشتر توسط شعبه هفت بازپرسی دادسرای مقدس اوین به جرم «اجتماع و تبانی»، «اخلال در نظم عمومی جامعه» و «قدرت نمایی با سلاح سرد» تفهیم اتهام شده بود.
گزارش از: کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_سکوت
#زندانیان_سیاسی_گمنام
@Blackfishvoice1
نوجوان ۱۶ ساله #فرهاد_نوایی اهل روستای #ترشکان از توابع #مهاباد که اوایل آبان ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشت به سر میبرد.
بر اساس اطلاع از منبع موثق، فرهاد سالها پیش پدر خود را از دست داده و مادر او نیز از اعضای بسیج است که او را رها کرده و به تهران رفته است.
همین منبع اطلاع میدهد که برای فرهاد وثیقهی دو میلیارد و نیمی خواستهاند. گفته شده که در دوران بازداشت و با شکنجه، فرهاد را مجبور به #اعترافات_اجباری کردهاند.
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
بر اساس اطلاع از منبع موثق، فرهاد سالها پیش پدر خود را از دست داده و مادر او نیز از اعضای بسیج است که او را رها کرده و به تهران رفته است.
همین منبع اطلاع میدهد که برای فرهاد وثیقهی دو میلیارد و نیمی خواستهاند. گفته شده که در دوران بازداشت و با شکنجه، فرهاد را مجبور به #اعترافات_اجباری کردهاند.
#زندانیان_سیاسی_گمنام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#احسان_روازژیان، کارگر ۳۴ ساله، ساکن #شهرک_پرند در حومهی #تهران، از ۳ ماه ۱۵ روز پیش در زندان اوین در بازداشت نیروهای امنیتی بهسر میبرد.
احسان روازژیان، در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲، در #ملایر، دستگیر و پس از انتقال به بازداشتگاه پلیس اطلاعات و امنیت #همدان به #زندان_اوین، منتقل شد.
احسان نانآور خانواده است و به وکیل دسترسی ندارد.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #سرکوب_کارگران #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
احسان روازژیان، در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲، در #ملایر، دستگیر و پس از انتقال به بازداشتگاه پلیس اطلاعات و امنیت #همدان به #زندان_اوین، منتقل شد.
احسان نانآور خانواده است و به وکیل دسترسی ندارد.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #سرکوب_کارگران #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
زندان سیاسی #مهدی_معربی ۳۲ساله، معلم اهل #حمیدیه كه در حال سپرى دوران محكوميت خود در زندان شهر #تربت_جام است، یکماه پیش دچار حمله قلبى شده و وضعيت او وخيم گزارش شده است.
#آرش_صادقی در حساب توئیتر خود نوشته است:
مهدى معربى در فروردين ۱۳۹۴ بازداشت و در دادگاه انقلاب #اهواز به اتهام اقدام عليه امنيت كشور و محاربه با خدا و افساد فیالارض به ۳۰ سال حبس در تبعید به زندان تربت جام محكوم شد. سه نفر از هم پروندههاى #مهدى_معربى بنامهاى #قیس_عبیداوی ۲۵ ساله، به همراه برادرش #احمد_عبیداوی ۲۰ ساله و پسر عمویشان #سجاد_بلاوی اعدام شدند.
مهدی در حالی وارد نهمین سال حبس خود میشود که به دلیل فشارهای زندان و بیماری و حمله قلبی جهت درمان چندین بار درخواست مرخصی کرده اما دادستانی جواب مثبتی به او نداده است.
همچنین تقاضای او برای دسترسی به درمان
از سوی مسولان زندان مورد توجه قرار نگرفته است.
خانواده با مراجعه به دادستانی برای درمان وی درخواست مرخصی نموده، اما با درخواست خانواده موافقت نشده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#آرش_صادقی در حساب توئیتر خود نوشته است:
مهدى معربى در فروردين ۱۳۹۴ بازداشت و در دادگاه انقلاب #اهواز به اتهام اقدام عليه امنيت كشور و محاربه با خدا و افساد فیالارض به ۳۰ سال حبس در تبعید به زندان تربت جام محكوم شد. سه نفر از هم پروندههاى #مهدى_معربى بنامهاى #قیس_عبیداوی ۲۵ ساله، به همراه برادرش #احمد_عبیداوی ۲۰ ساله و پسر عمویشان #سجاد_بلاوی اعدام شدند.
مهدی در حالی وارد نهمین سال حبس خود میشود که به دلیل فشارهای زندان و بیماری و حمله قلبی جهت درمان چندین بار درخواست مرخصی کرده اما دادستانی جواب مثبتی به او نداده است.
همچنین تقاضای او برای دسترسی به درمان
از سوی مسولان زندان مورد توجه قرار نگرفته است.
خانواده با مراجعه به دادستانی برای درمان وی درخواست مرخصی نموده، اما با درخواست خانواده موافقت نشده است.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#سارینا_جهانی از بازداشتشدگان قیام ۱۴۰۱ در #شهریار برای تحمل ۲سال حبس راهی #زندان_اوین شد. سارینا که اکنون ۲۰ساله است، در تاریخ ۲۵شهریور توسط نیروهای سرکوب، بازداشت و به #زندان_قرچک منتقل شد. او در آبان همان سال بهطور موقت از زندان آزاد شد و در بیدادگاه، از بابت اتهاماتی نظیر "تجمع و تبانی" و "تبلیغ علیه نظام" به ۲۷ماه حبس محکوم گردید.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#زندانیان_سیاسی_گمنام #زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1