Forwarded from کارگاه دیالکتیک
فوتبال ملی:
محملی سُست برای احیای ناسیونالیسم
شیعی-فارسی
نویسنده: کارگاه دیالکتیک
۳۰ آبان ۱۴۰۱
دستگاه تبلیغاتی دولت با جدیتی رقتانگیز در حال تقویت پارازیت جام جهانی فوتبال بر امواج بلند خیزش انقلابی ژیناست؛ جدیتی ماشینوار، همانگونه که ماشین از درک پیچیدگی جهان انسانی عاجز است. تورم پروپاگاندای دولتی حول «فوتبال ملی» بیگمان با هدفِ انحراف توجهات داخلی و جهانی از تداوم اعتراضات مردمی و نرمالیزهسازیِ سرکوب خونین معترضان از سوی دولت انجام میگیرد. اما با درنظرگرفتنِ زمینههای ساختاری و تاریخی، ابعاد موضوع قدری فراتر از این تصویر بیواسطه میرود. برای فهم خاستگاهها و دلالتهای وسیعتر این پروپاگاندای دولتی، بیایید در ابتدا (دستکم) تصویر زیر را در کنار تصویر فوق قرار دهیم، تا منظر نگاهمان را قدری وسعت ببخشیم:
هر قدر ناکامی و استیصال دولت ایران در مهار اعتراضات ستمدیدگان بیشتر میشود، دستگاه تبلیغاتی عریضطویل دولت (با همراهی زائدههای چپنمای بیرونیاش) با شدت و حدت بیشتری معترضان را به وابستگی به «بیگانگان» و «دشمنان» خارجی متهم میکند. معترضان خیابان و همراهان قیام ژینا که در ابتدا «اغتشاشگران» و/یا «(نو)جوانانی» خام و ناآگاه و صرفاً عاصی قلمداد میشدند، با گسترش دامنهی خیزش، بهزودی در ردیف دشمنان «منافع ملی» قرار گرفتند. اما مساله به همینجا ختم نشد: وقتی توسل فزآیندهی دولت به کشتار معترضان، خشم اخلاقی عمومی را در داخل و خارج کشور برانگیخت، لازم آمد که از معترضان و کُشتگان (و نیز جانباختگان آتی)، با برچسب «تروریست و داعشی»، انسانزُدایی شود تا در انظار عمومی از هولناکبودن قتل دولتیِ آنها کاسته شود: توگویی یک «دولت قانونی» در برابر «تهاجم تروریستها» از «نظم قانونی» و «امنیت عمومی» پاسداری میکند (بدینطریق، همچنین کشتن آنها برای نیروهای سرکوبگر تسهیل شده و عمل کشتار برای طیف خودی، موجهنمایی میگردد). اصرار دولتیان بر تروریستخواندن معترضان، اگرچه متکی بر کاربرد حربهی گوبلزی «دروغ هرچه بزرگتر، موثرتر!» در میدان «جنگ اطلاعاتی1» است، ولی بنیان نیرومندتری در ریشههای ناسیونالیستیِ دولت-ملتِ مدرن دارد. چون بار منفی واژهی «تروریست» صرفا وابسته به تداعی معنای خشونت کور در ذهن مخاطبان نیست. بلکه بار منفی آن، همچنین در پیوند فرضی بین تروریسم با تهاجم «دشمن خارجی» نهفته است؛ تهاجمی که عمدتا در قالبی مسلحانه تجلی مییابد. در بافتار تاریخیِ فراگیربودن منطق ناسیونالیسم، انسانزُدایی از کُشتگان و مجروحان اعتراضات در اثر خشونت کور دولتیْ زمانی کامل میشود که با برچسب «تروریست» بتوان آنها را بیرون از دایرهی شهروندان، و بیگانه با سرزمینِ ملی قلمداد کرد و به قلمرو «دشمن خارجی» متصل ساخت. حربهی دولتی انسانزُدایی از مخالفان و معترضانْ تنها با برانگیختن هراس از «دشمن خارجی» تکمیل میشود (گرچه، بسته به شرایط، تکفیر مذهبی و فساد اخلاقی هم مکملهای رایجی هستند).
حال برگردیم به فوتبال:
فوتبال یکی از محبوبترین بازیهای ورزشیِ جهان مدرن است و بههمین دلیل، توامان یکی از سیاسیترین و اقتصادیترین عرصههای ورزشی هم هست. وجه اقتصادی فوتبال نیازی به شرح و بسط ندارد (دستکم در این یادداشت کوتاه): همانگونه که محبوبیت عمومی سینما، سویهی هنری فیلم را خیلی زود به انقیاد «صنعت سینما» درآورد، محبوبیت عمومی/جهانی بازی فوتبال هم خیلی زود ورزش فوتبال را به انقیاد «صنعت فوتبال» درآورد. در همین راستا، هر دوی این صنعتهای پولساز، در فرآیندهای مشابهی بهطور ژرفی در ساختار صنعت جهانی سرگرمی گنجانده شدهاند. با نظر به محبوبیت فزآیندهی فوتبال و زمینههای مادی-اقتصادیِ گسترش جهانی این محبوبیت، سویهی سیاسیِ فوتبال دستکم با درنظرگرفتن دو عامل زیر قابل بیان است:
----------
نسخهی کامل این متن:
https://pdf.kaargaah.net/TeleKar-155a_Worldcup_Nationalism_and_Oppression_in_Iran.pdf
نسخهی ورد
-----------
#خیزش_انقلابی_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#تاکتیکهای_مبارزه
#تداوم_خیزش_انقلابی
#همبستگی_ستمدیدگان
#فوتبال_از_پایین
#ملتسازی_دولتی
#ناسیونالیسم_شیعی_فارسی
#ناسیونالیسم_دولتمحور
---------
کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
محملی سُست برای احیای ناسیونالیسم
شیعی-فارسی
نویسنده: کارگاه دیالکتیک
۳۰ آبان ۱۴۰۱
دستگاه تبلیغاتی دولت با جدیتی رقتانگیز در حال تقویت پارازیت جام جهانی فوتبال بر امواج بلند خیزش انقلابی ژیناست؛ جدیتی ماشینوار، همانگونه که ماشین از درک پیچیدگی جهان انسانی عاجز است. تورم پروپاگاندای دولتی حول «فوتبال ملی» بیگمان با هدفِ انحراف توجهات داخلی و جهانی از تداوم اعتراضات مردمی و نرمالیزهسازیِ سرکوب خونین معترضان از سوی دولت انجام میگیرد. اما با درنظرگرفتنِ زمینههای ساختاری و تاریخی، ابعاد موضوع قدری فراتر از این تصویر بیواسطه میرود. برای فهم خاستگاهها و دلالتهای وسیعتر این پروپاگاندای دولتی، بیایید در ابتدا (دستکم) تصویر زیر را در کنار تصویر فوق قرار دهیم، تا منظر نگاهمان را قدری وسعت ببخشیم:
هر قدر ناکامی و استیصال دولت ایران در مهار اعتراضات ستمدیدگان بیشتر میشود، دستگاه تبلیغاتی عریضطویل دولت (با همراهی زائدههای چپنمای بیرونیاش) با شدت و حدت بیشتری معترضان را به وابستگی به «بیگانگان» و «دشمنان» خارجی متهم میکند. معترضان خیابان و همراهان قیام ژینا که در ابتدا «اغتشاشگران» و/یا «(نو)جوانانی» خام و ناآگاه و صرفاً عاصی قلمداد میشدند، با گسترش دامنهی خیزش، بهزودی در ردیف دشمنان «منافع ملی» قرار گرفتند. اما مساله به همینجا ختم نشد: وقتی توسل فزآیندهی دولت به کشتار معترضان، خشم اخلاقی عمومی را در داخل و خارج کشور برانگیخت، لازم آمد که از معترضان و کُشتگان (و نیز جانباختگان آتی)، با برچسب «تروریست و داعشی»، انسانزُدایی شود تا در انظار عمومی از هولناکبودن قتل دولتیِ آنها کاسته شود: توگویی یک «دولت قانونی» در برابر «تهاجم تروریستها» از «نظم قانونی» و «امنیت عمومی» پاسداری میکند (بدینطریق، همچنین کشتن آنها برای نیروهای سرکوبگر تسهیل شده و عمل کشتار برای طیف خودی، موجهنمایی میگردد). اصرار دولتیان بر تروریستخواندن معترضان، اگرچه متکی بر کاربرد حربهی گوبلزی «دروغ هرچه بزرگتر، موثرتر!» در میدان «جنگ اطلاعاتی1» است، ولی بنیان نیرومندتری در ریشههای ناسیونالیستیِ دولت-ملتِ مدرن دارد. چون بار منفی واژهی «تروریست» صرفا وابسته به تداعی معنای خشونت کور در ذهن مخاطبان نیست. بلکه بار منفی آن، همچنین در پیوند فرضی بین تروریسم با تهاجم «دشمن خارجی» نهفته است؛ تهاجمی که عمدتا در قالبی مسلحانه تجلی مییابد. در بافتار تاریخیِ فراگیربودن منطق ناسیونالیسم، انسانزُدایی از کُشتگان و مجروحان اعتراضات در اثر خشونت کور دولتیْ زمانی کامل میشود که با برچسب «تروریست» بتوان آنها را بیرون از دایرهی شهروندان، و بیگانه با سرزمینِ ملی قلمداد کرد و به قلمرو «دشمن خارجی» متصل ساخت. حربهی دولتی انسانزُدایی از مخالفان و معترضانْ تنها با برانگیختن هراس از «دشمن خارجی» تکمیل میشود (گرچه، بسته به شرایط، تکفیر مذهبی و فساد اخلاقی هم مکملهای رایجی هستند).
حال برگردیم به فوتبال:
فوتبال یکی از محبوبترین بازیهای ورزشیِ جهان مدرن است و بههمین دلیل، توامان یکی از سیاسیترین و اقتصادیترین عرصههای ورزشی هم هست. وجه اقتصادی فوتبال نیازی به شرح و بسط ندارد (دستکم در این یادداشت کوتاه): همانگونه که محبوبیت عمومی سینما، سویهی هنری فیلم را خیلی زود به انقیاد «صنعت سینما» درآورد، محبوبیت عمومی/جهانی بازی فوتبال هم خیلی زود ورزش فوتبال را به انقیاد «صنعت فوتبال» درآورد. در همین راستا، هر دوی این صنعتهای پولساز، در فرآیندهای مشابهی بهطور ژرفی در ساختار صنعت جهانی سرگرمی گنجانده شدهاند. با نظر به محبوبیت فزآیندهی فوتبال و زمینههای مادی-اقتصادیِ گسترش جهانی این محبوبیت، سویهی سیاسیِ فوتبال دستکم با درنظرگرفتن دو عامل زیر قابل بیان است:
----------
نسخهی کامل این متن:
https://pdf.kaargaah.net/TeleKar-155a_Worldcup_Nationalism_and_Oppression_in_Iran.pdf
نسخهی ورد
-----------
#خیزش_انقلابی_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#تاکتیکهای_مبارزه
#تداوم_خیزش_انقلابی
#همبستگی_ستمدیدگان
#فوتبال_از_پایین
#ملتسازی_دولتی
#ناسیونالیسم_شیعی_فارسی
#ناسیونالیسم_دولتمحور
---------
کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
Blackfishvoice (BFV)
نمونهای از تبلیغات سیاسی دوران پهلوی که نصب آن در کلاسهای درس مدارسِ آذربایجان و کردستان اجباری بود. @Blackfishvoice1
طرح "ممنوعیت استخدام معلمان لهجهدار" در سال ١٣١٣
"قدغن اکید شود معلمین تُرک و کُرد زبان در مدارس ایالات و ولایات که اهالی آنجا ترک یا کرد زبان هستند تدریس نکنند و اساساً تکلم زبان تُرک و کُرد در ایران هرچه زودتر متروک گردد و اگر فکر اساسی راجع به از بین بردن عقاید مختلفۀ آنها نشود تربیت اولادان آنها در نظام ممکن است یک روزی دست قوی برای اجانب شود زیرا تا امروز جماعت ترک و کرد و آشوری های ساکنین ایران دیده نشده که از روی شرافت نسبت به وطن که آنها را در آغوش خود پرورش داده است خدمت نشان داده باشند."
#ناسیونالیسم #پان_ایرانیسم #پدر_ایران_نوین
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@Blackfishvoice1
"قدغن اکید شود معلمین تُرک و کُرد زبان در مدارس ایالات و ولایات که اهالی آنجا ترک یا کرد زبان هستند تدریس نکنند و اساساً تکلم زبان تُرک و کُرد در ایران هرچه زودتر متروک گردد و اگر فکر اساسی راجع به از بین بردن عقاید مختلفۀ آنها نشود تربیت اولادان آنها در نظام ممکن است یک روزی دست قوی برای اجانب شود زیرا تا امروز جماعت ترک و کرد و آشوری های ساکنین ایران دیده نشده که از روی شرافت نسبت به وطن که آنها را در آغوش خود پرورش داده است خدمت نشان داده باشند."
#ناسیونالیسم #پان_ایرانیسم #پدر_ایران_نوین
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@Blackfishvoice1
دوشنبه، ۱۹ تیر ۱۴۰۲ روزنامهٔ جمهوری اسلامی در صفحهٔ اول خود با فونت درشتی تیتر میزند: «جنوب تهران در اشغال افغانها! این یک موضوع کاملاً امنیتی است». این روزنامه تنها به همین تیتر دوخطی اکتفا نکرده وُ شش تا زیرتیتر هم روی جلدش آورده که همه یک پیام مشخص را به مخاطب میرسانند: «خطر مهاجران افغانستانی را باید جدی گرفت». این کلمات و تعابیرِ هشدارآمیز، مجموعهای از انگها وُ پیشفرضهای مبتنی بر خارجیستیزی و بیگانههراسی نهادینهشده در فرهنگ آریایی-اسلامی را به نمایش میگذارند. مهاجران سیمای اشغالگرانی را به خود میگیرند که در کُلونیهایی با قوانین خاص خودشان زندگی میکنند، گروههای بزرگ تبهکاری تشکیل دادهاند، و روز به روز، عرصه را بر بومیان ایرانی تنگ وُ تنگتر میکنند.
توجه داشته باشید که صاحب امتیازِ روزنامهٔ جمهوری اسلامی، علی خامنهایست، و مدیرمسئولِ آن، مسیح مهاجری، که به جناح رفسنجانی تعلق دارد، از سوی شخص خامنهای منصوب شده. در واقع، تیترِ مشمئزکنندهٔ این روزنامه گویای محتوای حقیقیِ ناسیونالیسمِ ایرانیست که از صفویه به این سو، سری در آخورِ تشیعِ دوازدهامامی وُ آخوندهای شیعه داشته.
در تلوزیون جنبش ببینید:
https://youtu.be/Pq_9ZCKnnMA
@Blackfishvoice1
توجه داشته باشید که صاحب امتیازِ روزنامهٔ جمهوری اسلامی، علی خامنهایست، و مدیرمسئولِ آن، مسیح مهاجری، که به جناح رفسنجانی تعلق دارد، از سوی شخص خامنهای منصوب شده. در واقع، تیترِ مشمئزکنندهٔ این روزنامه گویای محتوای حقیقیِ ناسیونالیسمِ ایرانیست که از صفویه به این سو، سری در آخورِ تشیعِ دوازدهامامی وُ آخوندهای شیعه داشته.
در تلوزیون جنبش ببینید:
https://youtu.be/Pq_9ZCKnnMA
@Blackfishvoice1
YouTube
چهرهٔ عریان ناسیونالیسم شیعی - نژادپرستی سیستماتیک علیه مهاجران افغانستانی در ایران
#نژادپرستی
#ناسیونالیسم_شیعی
#مهاجران_افغانستانی
دوشنبه، 19 تیر 1402. روزنامهٔ جمهوری اسلامی در صفحهٔ اول خود با فونت درشتی تیتر میزند: «جنوب تهران در اشغال افغانها! این یک موضوع کاملاً امنیتی است». این روزنامه تنها به همین تیتر دوخطی اکتفا نکرده وُ شش…
#ناسیونالیسم_شیعی
#مهاجران_افغانستانی
دوشنبه، 19 تیر 1402. روزنامهٔ جمهوری اسلامی در صفحهٔ اول خود با فونت درشتی تیتر میزند: «جنوب تهران در اشغال افغانها! این یک موضوع کاملاً امنیتی است». این روزنامه تنها به همین تیتر دوخطی اکتفا نکرده وُ شش…
Blackfishvoice (BFV)
Video
.
🔺۱۱ سال پیش در چنین روزی #مارگارت_تاچر مُرد؛ گرچه #تاچریسم بهعنوان نسخهی نهایی سرکوبِ مقاومت در برابر طبقهی مسلط کماکان ادامهی حیات میدهد.
تاچریسم را میتوان شکل سیاسی برای ایدئولوژی #بازار_آزاد دانست که #کوچک_سازی_دولت و #ناسیونالیسم را در خود ادغام میکند و برای #مقررات_زدایی به نفعِ فرادستان از خرد کردن استخوانهای کارگران دریغ نمیکند؛ کاریکه تاچر در طول حیات ننگین خود با اتحادیههای کارگری بریتانیا کرد و میلیونها کودکِ طبقهی کارگر را در گرسنگی و فقر نگاه داشت.
🔺تاچر برای عقبنگاه داشتن خاورمیانه به تقویت #مجاهدین_افغانستان پرداخت. او در اکتبر سال ۱۹۸۱ در مرز #پاکستان با مجاهدین دیدار کرد و گفت (اسلاید دوم):
"شما کشورتان را ترک کردید چون نمیخواستید تحت سلطه یک نظام کمونیست و منکر خدا زندگی کنید، نظامی که تلاش داشت دین و استقلال شما را نابود کند، و میخواهم بگویم که قلب مردم در جهان آزاد با شماست."
همین نیروها بعدتر هستههای اولیهی گروههای جهادی نظیر #القاعده و #طالبان را ساختند.
🔺بعد از مرگ او زحمتکشان انگلستان در خیابانها به شادی پرداختند. او عامل اصلیِ نابود کردن اتحادیههای کارگران معدن بود.
در اسلاید سوم مصاحبهای را میبینید که در روز مرگ او انجام شده است:
_ فکر نمیکنی که اون کارای خوبیام انجام داده باشه؟
_نه اصلا، حتی یه ذره.
اگه میتونستم یه میخ چوبی تو قلبش فرو میکردم و دور گردنش طلسم سیر مینداختم تا مطمئن شم که دیگه برنمیگرده.
_به نظرتون گفتن این حرف، وقتی مراسم تشییع جنازهش داره برگزار میشه ناجور نیست ؟
_خیلی ناجوره، خیلی. ولی اون نردبون رو پشت سر خودش بالا کشید (کارایی کرد که دیگه قابل جبران نیست).
🔺ستایشِ به اصطلاح لیبرالِ ایرانی از تاچر، #تاچریسم و #پینوشه را میتوان معیاری برای درونمایهی #نئو_فاشیستی آنها دانست. کافیست به نشریاتی نظیر #اندیشه_پویا و ... سری بزنید و ببینید که چهکسانی با اسمِ رمزِ تاچر و مقرراتزدایی، شانه به شانهی سپاه پاسداران ایستادهاند، سازمانیابی کارگران را مهمترین دشمن خود میدانند و در عینِ همکاری با جمهوری اسلامی در حال عریضهنویسیهای حقیرانه علیه چپگرایان و سازماندهندگان کارگران هستند.
#اسطوره_بازار_آزاد #نئوفاشیسم #نئولیبرالیسم #ارتجاع #امپریالیسم
@Blackfishvoice1
🔺۱۱ سال پیش در چنین روزی #مارگارت_تاچر مُرد؛ گرچه #تاچریسم بهعنوان نسخهی نهایی سرکوبِ مقاومت در برابر طبقهی مسلط کماکان ادامهی حیات میدهد.
تاچریسم را میتوان شکل سیاسی برای ایدئولوژی #بازار_آزاد دانست که #کوچک_سازی_دولت و #ناسیونالیسم را در خود ادغام میکند و برای #مقررات_زدایی به نفعِ فرادستان از خرد کردن استخوانهای کارگران دریغ نمیکند؛ کاریکه تاچر در طول حیات ننگین خود با اتحادیههای کارگری بریتانیا کرد و میلیونها کودکِ طبقهی کارگر را در گرسنگی و فقر نگاه داشت.
🔺تاچر برای عقبنگاه داشتن خاورمیانه به تقویت #مجاهدین_افغانستان پرداخت. او در اکتبر سال ۱۹۸۱ در مرز #پاکستان با مجاهدین دیدار کرد و گفت (اسلاید دوم):
"شما کشورتان را ترک کردید چون نمیخواستید تحت سلطه یک نظام کمونیست و منکر خدا زندگی کنید، نظامی که تلاش داشت دین و استقلال شما را نابود کند، و میخواهم بگویم که قلب مردم در جهان آزاد با شماست."
همین نیروها بعدتر هستههای اولیهی گروههای جهادی نظیر #القاعده و #طالبان را ساختند.
🔺بعد از مرگ او زحمتکشان انگلستان در خیابانها به شادی پرداختند. او عامل اصلیِ نابود کردن اتحادیههای کارگران معدن بود.
در اسلاید سوم مصاحبهای را میبینید که در روز مرگ او انجام شده است:
_ فکر نمیکنی که اون کارای خوبیام انجام داده باشه؟
_نه اصلا، حتی یه ذره.
اگه میتونستم یه میخ چوبی تو قلبش فرو میکردم و دور گردنش طلسم سیر مینداختم تا مطمئن شم که دیگه برنمیگرده.
_به نظرتون گفتن این حرف، وقتی مراسم تشییع جنازهش داره برگزار میشه ناجور نیست ؟
_خیلی ناجوره، خیلی. ولی اون نردبون رو پشت سر خودش بالا کشید (کارایی کرد که دیگه قابل جبران نیست).
🔺ستایشِ به اصطلاح لیبرالِ ایرانی از تاچر، #تاچریسم و #پینوشه را میتوان معیاری برای درونمایهی #نئو_فاشیستی آنها دانست. کافیست به نشریاتی نظیر #اندیشه_پویا و ... سری بزنید و ببینید که چهکسانی با اسمِ رمزِ تاچر و مقرراتزدایی، شانه به شانهی سپاه پاسداران ایستادهاند، سازمانیابی کارگران را مهمترین دشمن خود میدانند و در عینِ همکاری با جمهوری اسلامی در حال عریضهنویسیهای حقیرانه علیه چپگرایان و سازماندهندگان کارگران هستند.
#اسطوره_بازار_آزاد #نئوفاشیسم #نئولیبرالیسم #ارتجاع #امپریالیسم
@Blackfishvoice1