Blackfishvoice (BFV)
7.44K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
271 links
Download Telegram
Blackfishvoice (BFV)
Photo
جمهوری اسلامی مستاصل و درمانده یکی دیگر از عزیزان و همرزمانمان را کشت. #نسرین_قادری دانشجوی مریوانی در تهران هنگام دستگیری با ضربه باتوم به کما رفت و در بیمارستان جان باخت.
نظام قاتل به روال همیشگی جنازه نسرین را نگه داشتند تا امروز هنوز آفتاب نزده دور از چشم مردم مریوان به خاک سپردند. رژیم با سناریوسازی رسوایش با تهدید و گرو گرفتن جسد نسرین عزیز، پدرش را مجبور کردند بگوید او بیماری زمینه ای داشته است.
اما مردم شرافتمند #مریوان و جوانان انقلابی این جنایت آشکار و دروغ بیشرمانه ی تکراری رژیم قاتل را بی پاسخ نگذاشتند. رژیم از ۲۴ ساعت پیش نیروهای گسترده ای را از شهرهای سنندج و سقز به مریوان کشاند و شهر را کاملا میلیتاریزه کرد. امروز شهر مریوان میدان جنگ مردم به‌پاخاسته و جوانان با نیروهای بیشمار دشمن بود. جمهوری اسلامی با لشکرکشی به مریوان یادآور روزهای حمله‌ی ارتش و سپاه رژیم به شهرهای کردستان از جمله مریوان دهه‌ی ۶٠ بود.
امروز زنان و مردان و جوانان مریوان به شورای شهر مزدوران حمله کرده و دفتر «شیوا قاسمی‌پور» مزدور و نماینده رسوای مجلس را به آتش کشیدند. با وجود لشکر نظامیان رژیم، امروز محلات و خیابان های شهر مریوان زیر پای انقلابیون به لرزه در آمد. دانش‌آموزان با تعطیلی مدارس از ظهر امروز به اعتراض خیابان پیوستند و از چند روستا و شهرک های اطراف با اعتراض و بستن راهها به کمک و حمایت مردم شهر آمدند. امروز جنگ نابرابر مردم با دستان خالی در همه ی محلات و خیابان های شهر تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت. لشکر نظامیان ترسوی رژیم در تمام ساعات روز دستشان روی ماشه بود و دورو بر خود را به رگبار گلوله بستند و سر و صورت و چشم و بدن تعداد زیادی از انقلابیون را هدف گلوله های ساچمه ای و جنگی خود قرار دادند و زخمی کردند.

مردم مبارز مریوان!

جوانان انقلابی!

با هر حمله دشمن ما متحدتر و نیروی ما وسیع‌تر و بیشتر می‌شود. این جنگ ادامه دارد. لشکرکشی‌های رژیم به شهرها و گرفتن جان عزیزان ما و زخمی کردن زنان، مردان و جوانان انقلابی، ما را نمی‌ترساند. ما وحشت را در چشمان از حدقه درآمده‌ی مزدوران رژیم می‌بینیم. بگذار امشب را هم با کابوس فردا و فرداهای انقلاب ما سپری کنند.
روز انتقام و حساب پس دادن نهایی خون مهساها، حدیث‌ها، نیکاها، نسرین‌ها و صدها جانباخته‌ی دیگر و ده‌هاهزار اسیر نزدیک است.
 
"امسال سال خونه، سید علی سرنگونه".
زنده باد رهایی زن
زنده باد ازادی و برابری

۱۵ آبان ۱۴٠۱

#ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید #ژن_ژیان_ئازادی #ژینا_امینی #علیه_سکوت #مبارزه_ادامه_دارد


@blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
.
اظهارات یکی از دوستان زنده‌یاد ‎#نسرین_قادری در خصوص فشارهای وارده به خانواده او:
تازه ترین اخبار درباره نسرین قادری طبق گفته خانواده‌اش.
تاریخ فوت وی روز سیزدهم آبان ثبت شده است. نسرین قادری متولد اول فروردین 1363 از مریوان بود.
او در سال ۱۳۸۲ دانشگاه علامه تهران در رشته فلسفه تحصیل کرد و از آن زمان در تهران سکونت داشت.
اهل موسیقی و مطالعه بود و دستی به قلم هم داشت اما نوشتەهایش را هیچگاه منتشر نکرد اما اخیرا که برای مبارزات داخل ایران مینوشت آنها را در پیجش منتشر میکرد.
دختری آرام و همیشه متفاوت بود و با هنجارهای دست و پا گیر می‌جنگید.
روز جمعه وقتی به تماسهای تلفنی پاسخ نمی دهد، ساعت یازده صبح با شکستن درب آپارتمانش متوجه پیکر بی جانش می شوند. به آمبولانس زنگ می زنند اما آمبولانس را نیروهای یگان ویژه هم همراهی می کند و از جنازه عکس گرفته و فورا از آپارتمان خارج می کنند. سپس به پزشکی قانونی برده و سریع صورت جلسه کرده و علت مرگ را نامعلوم اعلام می کنند.
برادرش از ترس اینکه مبادا جنازه خواهرش را بربایند سوار آمبولانس شده اما با ماشین یگان ویژه اسکورت می شوند.
پدر و مادرش همان روز جمعه به تهران می روند. آنها در شوک به سر می برند و تنها چیزی که در آن لحظه می‌خواهند دیدن دخترشان است. اما نسرین را از قبل کفنکرده اند و تنها چیزی که خانواده اش حق دارند ببینند صورت معصوم اوست. ماموران که در یک دست اسلحه و در دست دیگر میکروفون را به سمت پدرش گرفته اند می گویند به شرطی جنازه را پس می دهیم که اقرار کنید که او بیماری زمینه‌ایی داشته و خودش فوت کرده است در غیر اینصورت خودشان جنازه را در مکانی دیگر دفن خواهند کرد. آنها می پذیرند فقط با این هدف که لااقل جسم بی جان دخترشان را پس بگیرند.
خواهر و برادرهایش را مجبور کردند در در ایسنتاگرام اخبار شهید شدن نسرین را پاک کنند و به همه بگویند که مرگ او ناشی از از بیماری آنفولانزا بوده و به شایعات گوش ندهند. آنها که به شدت زیر فشار هستند چاره ایی جز پذیرش ندارند تا لااقل بتوانند بدون حضور ماموران برای خواهرشان عزاداری کنند.
نسرین را با تدابیر شدید امنینی در ساعت شش صبح روز یکشنبه در مریوان به خاک سپردند.
نسرین در آخرین پیامی که برایم فرستاد از ما که در خارج از کشوریم خواست که صدای معترضان در داخل ایران باشیم.
طبق گفته خانواده اش نسرین هیچ نوع بیماری نداشت و در سلامت کامل زندگی می کرد. احتمالا او را به خاطر فعالیتهایش شناسایی و ردیابی کرده و کشته اند.


از حساب توئیتر عمار گلی
#جمهوری_کشتار #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #زن_زندگی_آزادی


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
جزییاتی از زندگی ‎#نسرین_قادری و قتل‌اش به دست نیروهای امنیتی


نسرین فارغ‌التحصیل کارشناسی فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی بود. او فعال سیاسی بوده و به همین دلیل چندین پرونده سیاسی باز داشته است. برای مثال در سال ۱۳۸۹ به‌علت درگیری با گشت ارشاد یک هفته زندانی شد.
‏و با وثیقه‌ی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. نسرین از دو سال پیش هم ممنوع‌الخروج بوده است. پس از فارغ‌التحصیلی (۱۳۸۷ به بعد) دور از خانواده و  تنهایی در تهران زندگی و کار می‌کرده و دختری اهل شعر و ادبیات بوده است.
در روز ۱۳ آبان لباس‌شخصی‌ها به زور وارد منزل او می‌شوند.
که احتمالا با مقاومت شدید او در برابر ربوده شدن مواجه و با او درگیر شدەاند. در این درگیری با باتوم ضربات شدیدی به سرش وارد می‌کنند که باعث ضربه مغزی و قتل او می‌شود‌. نیروهای امنیتی پس از قتل منزل نسرین را مرتب و واقعه را چنان صحنه‌سازی می‌کنند که او بر اثر تشنج فوت شده است.
اما در این سناریوسازی آن‌ها یک کار عجیب انجام دادەاند و آنهم ضبط کردن تمام لوازم الکترونیکی نسرین از جمله تلفن‌همراه، هارد و لپ‌تاپ در همان روز است.
برادر نسرین (که او هم در تهران زندگی می‌کند) پس از پاسخ ندادن تماس‌های مکرر به منزل او مراجعه می‌کند و پس از وارد شدن پیکر بی‌جان نسرین را می‌بیند. او فورا به آمبولانس زنگ میزند و زمانی که منتظر آمبولانس بودە متوجه می‌شود که بسیاری از لوازم شخصی نسرین از جمله موبایلش در خانه نیست.
همراه با آمبولانس نیروهای لباس‌شخصی نیز فرا میرسند‌. لباس‌شخصی‌ها جسم بی‌جان نسرین را با آمبولانس به پزشکی قانونی می‌برند.
برادرش هم از ترس ربودن جسد همراهشان میرود. در پزشکی قانونی سریعا نسرین را کفن، موضوع را صورتجلسه و علت مرگ را نامعلوم اعلام می‌کنند. پس از این جریانات بوده که پدر و مادر نسرین از مریوان خود را به تهران رسانده‌اند. نیروهای امنیتی به محض شناختن پدر نسرین او را تهدید کرده‌اند که اگر مصاحبه نکند و مرگ را به بیماری زمینه‌ای ربط ندهد جنازه را در مکانی نامعلوم دفن خواهند کرد. او نیز که در یک شوک روحی بوده، از ترس ربودن جسد دخترش مصاحبه را می‌پذیرد. پس از مصاحبه هم چندین نیروی امنیتی تلفن‌های همراه خانواده قادری را ضبط و آن‌ها و آمبولانس حامل جسد را تا مریوان همراهی می‌کنند و در هیچ جایی از مسیر هم اجازه توقف به آن‌ها را نمی‌دهند. ساعت ۵ صبح یکشنبه به ‎#مریوان رسیده، فورا جسد را به  بهشت‌مصطفی منتقل کرده و دفن می‌کنند. به والدین و خانواده قادری اجازه دیدن جسد نسرین را نداده و آنها فقط توانسته‌اند صورت دخترشان را ببیند.

از حساب توئیتر سوران منصورنیا

#جمهوری_کشتار
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کردستان کردستان، حامی کل ایران

گزارش دریافتی از #مریوان

حضور وسیع جمعیت داغدار و خشمگین حاضر در مراسم‌های تشییع جنازه‌، سوم، هفتم و چهلم جانباختگان به دست رژیم سفاک سرمایه‌داری فرصت مناسبی را برای اعتراض به جنایات جمهوری اسلامی و سر دادن شعارهای انقلابی بوجود می آورد. توده‌های انقلابی در مرگ رفقایشان و در سوگ زحمتکشان زانوی غم بغل نمی گیرند و از مراسم های ارتجاعی خبری نیست. مردم پیشرو و انقلابی فرزندانشان را در سکوت و غم به خاک نمی سپارند. این سنت پیشرو را باید گسترش داد و تداوم بخشید. حکومت‌های مستبد هیچگاه به تسلیم شدگان رحم نکرده‌اند و تنها راه عقب راندن آنها، مبارزه و مقاومت توده‌های کارگر و زحمتکش است.

ویدئو: تجمع مردم انقلابی بر مزار دانشجوی جانباخته نسرین قادری با شعارهای:

کردستان کردستان، حامی کل ایران
مریوان زخمدار است، خون نسرین ریخته شد

سه‌شنبه ١٧ آبان

#نسرین_قادری #جانفشانان
#علیه_سکوت #ژن_ژیان_ئازادی #ژینا_امینی


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
به مناسبت چهلمین روز جان باختن مختار احمدی

مردم مبارز!

چهل روز از قتل #مختار_احمدی و قریب به ۵۴ روز از مبارزه مردم ایران در اعتراض به کشتن #ژینا_امینی از سوی رژیم‌ جمهوری‌ اسلامی ایران گذشت. این در حالی است که چهار روز پیش پیکر معترض جانباخته #نسرین_قادری را مخفیانه به خاک سپردند‌. در این روزها یاد و نام همرزمانمان‌ در سراسر ایران درخشید و قطره‌ قطره‌‌ خونهای عزیزان بدل به خشم شد و همچنان اتحاد و همدلی‌ ما را برای رسیدن به پیروزی در این مبارزه به ارمغان آورد. بدون شک ما مردم ایران هرگز این جنایات و سرکوب مردم را که در جریان اعتراضات برحق صورت گرفته و همیشه از سوی رژیم جنایتکار اسلامی جوابشان چیزی جز گلوله و کشتن نبوده، نمی‌بخشیم و فراموش نمی‌کنیم. ما در برابر چشمهای وحشت زده و غضب آلودشان صدای این پیروزی را به گوش جهانیان رسانده‌ایم‌ و شکوفه این انقلاب را در جای‌جای این خاک و در مشتهای گره خورده کودکان و فریاد آزادی‌آزادی دخترانمان کاشته‌ایم.

مردم آزادیخواه مریوان!
پنجشنبه‌ در تاریخ ۱۹آبان

باشرکت در مراسم چهلم مختار احمدی و با ایستادگی مقابل جانیان رژیم فاشیست اسلامی‌ و بدل‌کردن آن به میدان مبارزه، راه آزادی و پیمان خود را برای اتحاد و تدوام مسیر انقلاب تا پیروزی تجدید خواهیم کرد.

ئێمە هەموو موختارین، هێزی خەڵکی هەژارین
دەنگی ژنان کپ نابێ، خوێنی نەسرین نافەوتێ
کشتە ندادیم کە سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم
هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه آن

#علیه_سکوت #ژن_ژیان_ئازادی #ژینا_امینی #کوردستان_کوردستان_گورستان_فاشیستان #مریوان


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
Nasrin graduated from Allameh Tabatabai University with a bachelor's degree in philosophy. She was a political activist and for that reason she had several open political cases. For example, in 2009, she was imprisoned for a week due to a conflict with the morality police, then she was released on bail. Nasreen has been banned from leaving the country since two years ago. After graduation, she lived and worked alone in Tehran, away from her family.
On November 4, security forces entered her house by force.
She resisted against security forces in order to prevent being kidnapped. In this conflict, they hit her head with a baton, causing a concussion and eventually killing her. Nasrin's house is cleaned and staged so that they can claim she died of a seizure.
But in this scenario, they have done something strange: they confiscated all of Nasreen's electronic devices on the same day, including her mobile phone, hard drive, and laptop.
After not answering repeated calls, Nasrin's brother returns to her house. After entering, he sees Nasrin's dead body. He immediately calls the ambulance and while waiting for the ambulance, he realizes that many of Nasreen's personal belongings, including her mobile phone, are not at home.
Along with the ambulance, security forces also arrived. They took Nasrin's body to the forensic medical center.
His brother also came with them for fear of kidnapping the body. At the forensic medical center, Nasrin is immediately covered in shrouds, the case is closed, and the cause of death is declared "unknown". Meanwhile, Nasrin's parents came to Tehran from Marivan to find their daughter. As soon as the security forces recognized Nasrin's father, they threatened him. They said that if he did not give an interview and did not relate the death to an underlying disease, they would bury the body in an unknown place. In a state of shock, he accepted the interview out of fear of kidnapping his daughter. After the interview, several security forces seized the mobile phones of Ghaderi's family. Nasrin's family was accompanied to Marivan by security forces. They did not allow them to stop anywhere on the way. He reached Marivan at 5 am on Sunday. The body was immediately transferred to a local cemetery and buried. Qadri's parents and family were not allowed to see Nasreen's body and they were only able to see their daughter's face.

Taken from: @soran_mansournia

#Nasrin_Ghaderi
#Kurdistan
#Marivan
#MahsaAmini
#Women_Life_Freedom
#OpIran
#IranProtests


#نه‌سرین_قادری
#نسرین_قادری
#ژن_ژیان_ئازادی

@Blackfishvoice1