This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو را در حساب توئیتر "سلامتیان" دیدیم. نمیدانیم اینجا ایران است یا ترکیه؛ اهمیتی هم ندارد چون هرجا که هست این زن یک سخنرانیِ فشرده و فوقالعاده درخشان از #ستم_مضاعف ارائه میکند. متن این سخنرانی نه از آکادمیا استخراج شده، نه انشای "اکتیویسمِ اینستاگرامی" است بلکه مازادِ تجربهی زیسته است: تجربهای که به همهی ما مجددا یادآوری میکند که وقتی از کلیدی بودن #زن_زندگی_آزادی حرف میزنیم از چه حرف میزنیم و چرا وظیفه داریم یک قدم از شعار کانونی این خیزش کوتاه نیائیم.
این ویدئو میتواند بهصورت ویژه مورد عنایت "رفقایی" قرار گیرد که برای انکارِ #ستم_مضاعف به خامدستانهترین وجهی #زن_زندگی_آزادی را فاقد دلالتهای طبقاتی میدانند، در روز روشن با چراغ قوه دنبالِ "پرولتاریای ناب محمدی" میگردند و تا به خودشان بیایند ممکن است دوشادوشِ عشاقِ "مرد میهن آبادی" بایستند.
#ژن_ژیان_ئازادی #استثمار_مضاعف #کار_خانگی #زنان_کارگر #علیه_انقیاد #علیه_زن_ستیزی #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
این ویدئو میتواند بهصورت ویژه مورد عنایت "رفقایی" قرار گیرد که برای انکارِ #ستم_مضاعف به خامدستانهترین وجهی #زن_زندگی_آزادی را فاقد دلالتهای طبقاتی میدانند، در روز روشن با چراغ قوه دنبالِ "پرولتاریای ناب محمدی" میگردند و تا به خودشان بیایند ممکن است دوشادوشِ عشاقِ "مرد میهن آبادی" بایستند.
#ژن_ژیان_ئازادی #استثمار_مضاعف #کار_خانگی #زنان_کارگر #علیه_انقیاد #علیه_زن_ستیزی #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
یک هفته پس از آتشسوزی در خودروی حامل کارگران سردخانه بهار، شمار قربانیان این حادثه به پنج نفر رسید. فرماندار بروجن تاخیر در امدادرسانی به کارگران حادثهدیده را تایید کرد.
دو زن کارگر دیگر که در آتشسوزی خودرو حامل کارگران سردخانه بهار بروجن مصدوم شده بودند جانشان را از دست دادند تا شمار قربانیان این حادثه مرگبار به پنج نفر برسد.
حادثه مرگباری که تا به حال جان پنج زن کارگر را گرفته است، صبح ۲۱ آذر رخ داد. کارگران برای گرم شدن یک پیکنیکی را روشن کردند و همین سبب شد خودروی حامل آنها دچار آتشسوزی بشود. بنا به گفته کارگران، نیروهای امداد و نجات با تاخیر به محل حادثه رسیدند و همین سبب شد یک تن از کارگران به نام #مقدس_میرخانی در روز حادثه جانش را از دست بدهد و هشت کارگر دیگر به بیمارستان منتقل شوند.
دو کارگر دیگر به نامهای #میترا_بخشی_زاده و #خاطره_رضایی که مادر و دختر بودند طی روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر در بیمارستان جان باختند. #شهلا_فرهادی هم که به بیمارستان منتقل شده بود، روز ۲۷ آذر به دلیل شدت جراحت فوت کرد و یک روز بعد از آن رسانههای داخلی از جان باختن #زهرا_چراغی در بیمارستان خبر دادند.
زنان کارگر در سردخانه بهار #بروجن روزمزد و بدون قرارداد کار و بیمه، با حداقل دستمزد مشغول به کار هستند.
#طبقه_کارگر #مرگ_کارگران #زنان_کارگر
@Blackfishvoice1
دو زن کارگر دیگر که در آتشسوزی خودرو حامل کارگران سردخانه بهار بروجن مصدوم شده بودند جانشان را از دست دادند تا شمار قربانیان این حادثه مرگبار به پنج نفر برسد.
حادثه مرگباری که تا به حال جان پنج زن کارگر را گرفته است، صبح ۲۱ آذر رخ داد. کارگران برای گرم شدن یک پیکنیکی را روشن کردند و همین سبب شد خودروی حامل آنها دچار آتشسوزی بشود. بنا به گفته کارگران، نیروهای امداد و نجات با تاخیر به محل حادثه رسیدند و همین سبب شد یک تن از کارگران به نام #مقدس_میرخانی در روز حادثه جانش را از دست بدهد و هشت کارگر دیگر به بیمارستان منتقل شوند.
دو کارگر دیگر به نامهای #میترا_بخشی_زاده و #خاطره_رضایی که مادر و دختر بودند طی روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر در بیمارستان جان باختند. #شهلا_فرهادی هم که به بیمارستان منتقل شده بود، روز ۲۷ آذر به دلیل شدت جراحت فوت کرد و یک روز بعد از آن رسانههای داخلی از جان باختن #زهرا_چراغی در بیمارستان خبر دادند.
زنان کارگر در سردخانه بهار #بروجن روزمزد و بدون قرارداد کار و بیمه، با حداقل دستمزد مشغول به کار هستند.
#طبقه_کارگر #مرگ_کارگران #زنان_کارگر
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کارگاههای غیررسمی بسیاری در حاشیهی شهرها برپا میشوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیهنشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود میبرند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزیپاککنی در حاشیهی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار میکند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمیرسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.
او که به نوعی تمثیل حضور رنجآور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیهی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترینها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانمهای کارگر را بهتر میفهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعهی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاککنی در اسلامشهر تهران.
«از خانه پنج صبح با مینیبوس میروم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمیگردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرجشان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»
اینها بخشی از درد دلهای پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازهی یک شمارهی بیمهی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است.
زنان حاشیهها و شهرستانهای دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثههای مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثهی آتشسوزی مینیبوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراشترین حوادث کار در ماهها و سالهای اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بیصدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثهدیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازماندهی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟
بخشهایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا
#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #تبعیض_مزدی #تبعیض_جنسیتی #استثمار_مضاعف
#نان_کار_آزادی
@Blackfishvoice1
او که به نوعی تمثیل حضور رنجآور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیهی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترینها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانمهای کارگر را بهتر میفهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعهی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاککنی در اسلامشهر تهران.
«از خانه پنج صبح با مینیبوس میروم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمیگردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرجشان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»
اینها بخشی از درد دلهای پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازهی یک شمارهی بیمهی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است.
زنان حاشیهها و شهرستانهای دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثههای مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثهی آتشسوزی مینیبوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراشترین حوادث کار در ماهها و سالهای اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بیصدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثهدیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازماندهی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟
بخشهایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا
#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #تبعیض_مزدی #تبعیض_جنسیتی #استثمار_مضاعف
#نان_کار_آزادی
@Blackfishvoice1
در جهانی که دلقکها خود را رهبران سیاسی جا میزنند، متحد #زنان_کارگر باش.
#جنین_زند_آجوئی
@Blackfishvoice1
#جنین_زند_آجوئی
@Blackfishvoice1
۵۲ سال پیش در چنین روزی زنانِ کارگر در اعتراض به اخراج از کار، کارخانهی کفش Sexton & Everard را در #فاکنهام انگلستان تسخیر کردند. این زنان عوامل سرمایهدار را اخراج کردند و به مدت ۱۸ هفته کارخانه را در تسخیر نگاه داشتند.
#زنان_کارگر موفق شدند که با سازماندهی و کنترل خط تولید، تعاونی خود را تأسیس کرده و با موفقیت محصولات را به فروش برسانند.
تسخیرذ فاکنهام از فرازهای مهم #مبارزه_طبقاتی در انگلستان و نیز مبارزه با ستم جنسیتی علیه زنان کارگر محسوب میشود.
#مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1
#زنان_کارگر موفق شدند که با سازماندهی و کنترل خط تولید، تعاونی خود را تأسیس کرده و با موفقیت محصولات را به فروش برسانند.
تسخیرذ فاکنهام از فرازهای مهم #مبارزه_طبقاتی در انگلستان و نیز مبارزه با ستم جنسیتی علیه زنان کارگر محسوب میشود.
#مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوتاه دربارهی #بلاچاو که در خیزش #زن_زندگی_آزادی جایگاه ویژهای یافت.
بدرود ای زیبا
بلاچاو نام ملودی فولک مشهور ایتالیایی است که در قرن ۱۹ در شالیزارها و مزارع گندم میان کارگران فصلی به ویژه #زنان_کارگر شکل گرفت. این ملودی برگرفته از یکی از نغمههای فلکوریک کولیهاست.
بلاچاو با ترانههای مختلفی خوانده میشد که همهی آنها در توصیف وضعیت دشوار کار و زندگی کارگران بود. در سالهای دهه ۱۹۴۰ میلادی و در بحبوحهی جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی ایتالیا این ترانه با تغییراتی به سرود پارتیزانها و مخالفان #فاشیسم در #ایتالیا بدل و به زبانهای مختلف ترجمه شد.
اجرا: Maria ilva Biolcati
@Blackfishvoice1
بدرود ای زیبا
بلاچاو نام ملودی فولک مشهور ایتالیایی است که در قرن ۱۹ در شالیزارها و مزارع گندم میان کارگران فصلی به ویژه #زنان_کارگر شکل گرفت. این ملودی برگرفته از یکی از نغمههای فلکوریک کولیهاست.
بلاچاو با ترانههای مختلفی خوانده میشد که همهی آنها در توصیف وضعیت دشوار کار و زندگی کارگران بود. در سالهای دهه ۱۹۴۰ میلادی و در بحبوحهی جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی ایتالیا این ترانه با تغییراتی به سرود پارتیزانها و مخالفان #فاشیسم در #ایتالیا بدل و به زبانهای مختلف ترجمه شد.
اجرا: Maria ilva Biolcati
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#مرضیه_طاهریان کارگر ۲۱سالهی کارخانهی #نساجی_کویر_سمنان بود که در روز ۱۷ آبان ۱۴۰۰، به علت گیر کردن مقنعهای که به اجبار بهسر داشت در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.
یکی از کارگران در توصیف شرایط کار زنان کارگر در این کارخانه گفته بود:
"به علت اینکه فیتیلهها، نیمچه نخها و نخها در دستگاههای تولیدی، دچار پارگیهای مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا میدهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت میکند.کارگران به هیچ عنوان اجازهی نشستن ندارند و در صورت مشاهدهی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده میشود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.
مرگ مرضیه را میتوان قتل به علت اجبار به حجاب دانست. مرگ او نمادیست از ستم و #استثمار_مضاعف زنان کارگر در محیطهای کار.
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #استثمار_مضاعف
#روز_جهانی_کارگر
@Blackfishvoice1
یکی از کارگران در توصیف شرایط کار زنان کارگر در این کارخانه گفته بود:
"به علت اینکه فیتیلهها، نیمچه نخها و نخها در دستگاههای تولیدی، دچار پارگیهای مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا میدهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت میکند.کارگران به هیچ عنوان اجازهی نشستن ندارند و در صورت مشاهدهی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده میشود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.
مرگ مرضیه را میتوان قتل به علت اجبار به حجاب دانست. مرگ او نمادیست از ستم و #استثمار_مضاعف زنان کارگر در محیطهای کار.
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #استثمار_مضاعف
#روز_جهانی_کارگر
@Blackfishvoice1
یک زنِ تبتی با دستهای گل؟
نه، با کابلهای مزرعهی استخراجِ بیتکوین!
#زنان_کارگر #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
نه، با کابلهای مزرعهی استخراجِ بیتکوین!
#زنان_کارگر #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣 زنان کارگر بلوچ و بیگاری در نخلستانها
از متن: «اما در میان کارگران زن، برخی از زنان کارگر هستند که از ستم مضاعفی رنج میبرند. آنها زنانی هستند که در نظام سنتی کاستی به بردگی گرفته شده بودند و با اصطلاحات تبعیضآمیزی همچون «مولدهای خانهزاد» خوانده میشدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و با تغییر مناسبات زمینداری و ارباب رعیتی این زنان اصطلاحا «آزاد» شدند، اما ثمره این آزادی دستیبابی به حقوقی برابر با سایرین نبود.
در لایههای زیرین ساختار متصلب کاستی موجود و همچنین به مدد نظام طبقاتی و اقتصاد غارتگرانه که زیست روزمره و امکان زندگی برابر را از انسانها سلب میکند، این مناسبات و نظم کهن به شکلی نو بازتولید میشوند. امروز کارگر «خانهزاد» پیشین، تبدیل به کارگر ارزان سرپرست خانوار شده و همچنان از اجتماع رانده است. این زنان که در روستاها کارگران فصلی هستند، در سایر ماههای سال در خدمت اربابان گذشته خود هستند. آنها کارهای نامرئی زیادی نیز انجام میدهند و در ازای این کارها مبلغی ناچیز و خیلی کمتر از بهای کار و خدمتشان دریافت میکنند.
بدین ترتیب کاست و طبقه تاثیر مستقیمی بر استثمار و بیگاری زنان کارگر دارد. زن کارگر بلوچ به واسطه بیحقسازی ساختاری (از جمله در حوزههای: جنسی و جنسیتی، دولتی، طبقاتی، کاستی، ملی) به نیروی کار ارزانی تبدیل شده است که در طی سالها به انباشت سود برای زمینداران و صاحبان ثروت منجر شده است. او حتی فاقد آن دسته از حقوقی است که نمایشی روی کاغذ به کارگران داده میشود! غارت مضاعفی که او تجربه میکند، کار مولد و سودآور او را در چرخه اقتصاد بیگاری انداخته است. در این میان او نه تنها هیچ پشتوانه تشکیلاتی در برابر این بهرهکشی اقتصادی ندارد، بلکه بدن جنسیتمند او، در درون مناسبات اجتماعی پدرسالارانه به انقیاد تام درآمده است. سیاست رهایی کارگران و مبارزه علیه ستم سرمایهدارانه و استثمارگر، باید رنجها و نیروی کار این زنان را در تحلیلهای خود در نظر بگیرد و برای سرنگونی چنین نظامی با آنها همبستگی داشته باشد...»
▪️منبع: دسگوهاران
https://bit.ly/3Bpb0z7
#زنان_کارگر
#ستم_طبقاتی
#زنان_کارگر_بلوچ
@bidarzani
از متن: «اما در میان کارگران زن، برخی از زنان کارگر هستند که از ستم مضاعفی رنج میبرند. آنها زنانی هستند که در نظام سنتی کاستی به بردگی گرفته شده بودند و با اصطلاحات تبعیضآمیزی همچون «مولدهای خانهزاد» خوانده میشدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و با تغییر مناسبات زمینداری و ارباب رعیتی این زنان اصطلاحا «آزاد» شدند، اما ثمره این آزادی دستیبابی به حقوقی برابر با سایرین نبود.
در لایههای زیرین ساختار متصلب کاستی موجود و همچنین به مدد نظام طبقاتی و اقتصاد غارتگرانه که زیست روزمره و امکان زندگی برابر را از انسانها سلب میکند، این مناسبات و نظم کهن به شکلی نو بازتولید میشوند. امروز کارگر «خانهزاد» پیشین، تبدیل به کارگر ارزان سرپرست خانوار شده و همچنان از اجتماع رانده است. این زنان که در روستاها کارگران فصلی هستند، در سایر ماههای سال در خدمت اربابان گذشته خود هستند. آنها کارهای نامرئی زیادی نیز انجام میدهند و در ازای این کارها مبلغی ناچیز و خیلی کمتر از بهای کار و خدمتشان دریافت میکنند.
بدین ترتیب کاست و طبقه تاثیر مستقیمی بر استثمار و بیگاری زنان کارگر دارد. زن کارگر بلوچ به واسطه بیحقسازی ساختاری (از جمله در حوزههای: جنسی و جنسیتی، دولتی، طبقاتی، کاستی، ملی) به نیروی کار ارزانی تبدیل شده است که در طی سالها به انباشت سود برای زمینداران و صاحبان ثروت منجر شده است. او حتی فاقد آن دسته از حقوقی است که نمایشی روی کاغذ به کارگران داده میشود! غارت مضاعفی که او تجربه میکند، کار مولد و سودآور او را در چرخه اقتصاد بیگاری انداخته است. در این میان او نه تنها هیچ پشتوانه تشکیلاتی در برابر این بهرهکشی اقتصادی ندارد، بلکه بدن جنسیتمند او، در درون مناسبات اجتماعی پدرسالارانه به انقیاد تام درآمده است. سیاست رهایی کارگران و مبارزه علیه ستم سرمایهدارانه و استثمارگر، باید رنجها و نیروی کار این زنان را در تحلیلهای خود در نظر بگیرد و برای سرنگونی چنین نظامی با آنها همبستگی داشته باشد...»
▪️منبع: دسگوهاران
https://bit.ly/3Bpb0z7
#زنان_کارگر
#ستم_طبقاتی
#زنان_کارگر_بلوچ
@bidarzani
Telegraph
زنان کارگر بلوچ و بیگاری در نخلستانها
در موسم برداشت خرما، زمانی که صاحبان نخلستانها، دلالان و تاجران برای کار بر روی زمین به کارگر نیاز دارند، معادلات به کارگیری نیروی کار متفاوت میشود. کارفرمایان ترجیح میدهند زنان بیشتری را استخدام کنند و از نیروی کار آنان استفاده کنند. در ادامه منطق چنین…
یک دفتر اداری وابسته به دولت با انتشار آگهی قصد استخدام تعدادی کارمند زن دارد:
سابقهی کار و تحصيلات میخواهد و در ازای ۵ ساعت کار تنها ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان حقوق میدهد. با لحاظ کردن تورمِ کنونی یعنی: مفت.
دفتر مذکور، وابسته به همان دولتی است که همزمان، سیاستهای سرکوب زنان را در کوچه و خیابان پیش میبرد، سیاستهای تنظیم خانواده را متوقف کرده و به فرزندآوری بیشتر دعوت و بهطور تماموقت خانهداری و همسرداری را تقدیس میکند.
در عین حال میداند که خانهنشین کردن زنان غیرممکن بوده و برای "تنظیم بازار" و گرداندنِ چرخهی تولید/انباشت به حضور آنها نیازمند است.
از همینرو، سیاست تبعیض جنسیتی به خدمت سیاست تبعیض مزدی میآید تا زنان را به نیروی کار ارزانقیمت تبدیل کند و در نتیجه، هزینههای تولید را بکاهد. یعنی زنان در عین استثمار در خانه ( کار خانگی رایگان ) در جامعه نیز به نفعِ انباشتِ حداکثری طبقهی مسلط استثمار میشوند: همزمان با مقرارت #حجاب_اجباری سیاست کنترل بدن هم به نیروی کار زنان تحمیل میشود تا مطیع بودن آنها در محیط کار به حداکثر برسد.
کافیست به بخش انتهایی آگهی نگاه کنید که تأکید شده برای همین شغل نیز حجم تماس بالایی دریافت میکنند:
بدیننحو سرمایهدار با دست باز بهترین نیرو را از میان ارتشی از بیکاران دستچین میکند و ضمن استثمار در حد رایگان، خدایگانی خود را بر بیکاران اعمال میکند.
میتوان گفت که سیاست حجاب اجباری از منظر اقتصاد سیاسی، در راستای منافعِ طبقهی سرمایهدار است و این درست برخلافِ تصورِ کسانیست که حجاب را اولویت دستِ چندم تعریف کرده و مرتبا بر این طبل میکوبند که "حجاب خواستهی اصلی نیست".
#استثمار_مضاعف #زنان_کارگر #طبقه_کارگر #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_مزدی
@Blackfishvoice1
سابقهی کار و تحصيلات میخواهد و در ازای ۵ ساعت کار تنها ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان حقوق میدهد. با لحاظ کردن تورمِ کنونی یعنی: مفت.
دفتر مذکور، وابسته به همان دولتی است که همزمان، سیاستهای سرکوب زنان را در کوچه و خیابان پیش میبرد، سیاستهای تنظیم خانواده را متوقف کرده و به فرزندآوری بیشتر دعوت و بهطور تماموقت خانهداری و همسرداری را تقدیس میکند.
در عین حال میداند که خانهنشین کردن زنان غیرممکن بوده و برای "تنظیم بازار" و گرداندنِ چرخهی تولید/انباشت به حضور آنها نیازمند است.
از همینرو، سیاست تبعیض جنسیتی به خدمت سیاست تبعیض مزدی میآید تا زنان را به نیروی کار ارزانقیمت تبدیل کند و در نتیجه، هزینههای تولید را بکاهد. یعنی زنان در عین استثمار در خانه ( کار خانگی رایگان ) در جامعه نیز به نفعِ انباشتِ حداکثری طبقهی مسلط استثمار میشوند: همزمان با مقرارت #حجاب_اجباری سیاست کنترل بدن هم به نیروی کار زنان تحمیل میشود تا مطیع بودن آنها در محیط کار به حداکثر برسد.
کافیست به بخش انتهایی آگهی نگاه کنید که تأکید شده برای همین شغل نیز حجم تماس بالایی دریافت میکنند:
بدیننحو سرمایهدار با دست باز بهترین نیرو را از میان ارتشی از بیکاران دستچین میکند و ضمن استثمار در حد رایگان، خدایگانی خود را بر بیکاران اعمال میکند.
میتوان گفت که سیاست حجاب اجباری از منظر اقتصاد سیاسی، در راستای منافعِ طبقهی سرمایهدار است و این درست برخلافِ تصورِ کسانیست که حجاب را اولویت دستِ چندم تعریف کرده و مرتبا بر این طبل میکوبند که "حجاب خواستهی اصلی نیست".
#استثمار_مضاعف #زنان_کارگر #طبقه_کارگر #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_مزدی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
از متن:
بیتوجهی به اشتغال قانونی زنان افغانستانی آنها را در معرض نابرابری مضاعف در مقایسه با دیگر مهاجران قرار میدهد. در نتیجه به صورت رسمی وارد بازار کار نمیشوند. موقعیت تبعیض چندگانه، نداشتن حقوق شهروندی، تبعیض معمول مربوط به جنسیت در فرهنگ، خانواده و قانون، وابستگی اقتصادی، تعلق به طبقه فرودست اجتماع، تفاوتهای قومی و نژادی موجب روبهروشدن آنان با نوعی طرد و ننگ اجتماعی میشود. آنان به خدمات اجتماعی مانند بیمه دسترسی ندارند، بازار کار رسمی را از دست میدهند و فرصت مشارکت اجتماعی را ندارند.
https://shorturl.at/PQVW8
گزارش منتشرشده در روزنامهی شرق
دوم خرداد ۱۴۰۲
#زنان_کارگر #استثمار_مضاعف #مهاجران_افغانستانی #ناشهروندان #تبعیض_جنسیتی
@Blackfishvoice1
بیتوجهی به اشتغال قانونی زنان افغانستانی آنها را در معرض نابرابری مضاعف در مقایسه با دیگر مهاجران قرار میدهد. در نتیجه به صورت رسمی وارد بازار کار نمیشوند. موقعیت تبعیض چندگانه، نداشتن حقوق شهروندی، تبعیض معمول مربوط به جنسیت در فرهنگ، خانواده و قانون، وابستگی اقتصادی، تعلق به طبقه فرودست اجتماع، تفاوتهای قومی و نژادی موجب روبهروشدن آنان با نوعی طرد و ننگ اجتماعی میشود. آنان به خدمات اجتماعی مانند بیمه دسترسی ندارند، بازار کار رسمی را از دست میدهند و فرصت مشارکت اجتماعی را ندارند.
https://shorturl.at/PQVW8
گزارش منتشرشده در روزنامهی شرق
دوم خرداد ۱۴۰۲
#زنان_کارگر #استثمار_مضاعف #مهاجران_افغانستانی #ناشهروندان #تبعیض_جنسیتی
@Blackfishvoice1
Telegraph
من زنم و حق کار دارم
فاطمهسادات موسوی، کارشناس مهاجرت اندیشکده دیاران: «من هیچجوره امکانش نیست برگردم کشورمون، اینجا متولد شدم. کارکردن جزء معمولیترین حقوقمون باید باشه. باید یه راهی باشه که در کنار زندگی عادیمون اجازه کار داشته باشیم». اینها جملات پایانی در گفتوگو با…