Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : نقد بیدارزنی بر منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی
بیدارزنی: ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱، منشور مطالبات حداقلی با امضا ۲۰ تشکل مستقل منتشر شد که حمایت و در عین حال نقدهای زیادی را با خود به همراه داشت. شمار زیادی از نقدهای وارد به منشور از طرف افراد یا نهادهای مستقلی بود که قصد اصلاح و همراهی با آن را داشتند و میتوانستند موجب بهبود آن شوند. نقدهایی که هم به فرایند نوشتن منشور و هم به محتوای آن وارد شد.
▪️ارائه منشور در یک روند غیردموکراتیک
آیا نویسندگان منشور مطالبات حداقلی قائل به تغییر آن هستند؟ چگونه میتوان منشوری جامع نوشت که دربرگیرنده مطالبات شمار بیشتری از افراد جامعه یا جنبشهای اجتماعی باشد؟ برای نوشتن منشوری جامع هر نهاد یا گروه پیشرو باید در ابتدا بتواند مشارکت گروههای دیگر از اقشار و طبقات مختلف را جلب کرده و منشور در روندی دموکراتیک و براساس بحث و گفتگوی جمعی گروهها نوشته شود که متاسفانه این امر در فرآیند نوشتن منشور مطالبات حداقلی میسر نشد. روندی که به انتقاد برخی از گروهها نیز منجر شد. معدودی از تشکلهای امضا کننده، این منشور را تنظیم کرده و برای امضا به دیگران ارائه دادند و در این روند نه فرصت پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی داده شده و نه چنین تقاضایی از جانب ارائهدهندگان صورت گرفت. این نقصان میتواند ارزش و اعتبار مطالبات این منشور را پایین بیاورد چون طبیعتا فعالان جنبشهای مختلف از گروههای فمنیستی-حقوق زنان، حقوق ملیتها/قومیتها، حقوق کودکان، حقوق معلولان، فعالان کارگری و کارگرانی که در اعتصابها شرکت داشتند، خانوادههای دادخواهان، فعالان محیط زیستی، و باقی گروهها از جنبشهای دیگر میتوانند جنبههایی از حقوق مردم را پوشش دهند و انجام این مهم، از عهده یک گروه خارج است.
اگر در شرایط فعلی نوشتن چنین منشوری امکانپذیر نیست، حداقل نویسندگان منشور میتوانستند پس از نوشتار اولیه، آن را نهایی نکنند و با مجموعه نقدهایی که پس از انتشار آن در فضای مجازی دریافت کردند، آن را بازنویسی کرده و منشور جامعتری ارائه دهند. ضمن آنکه همیشه راه را برای نقد و بازبینی باز بگذارند. پیش از این نیز چنین منشورهایی در ایران از دل بحثهای طولانی و گفتگوهای بسیار نوشته شده است؛ هرچند با نواقصی ولی حداقل روندی دموکراتتر را طی کرده است.
اما پس از گذشت بیش از ۲ ماه به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر، ۲۰ تشکلی که انتظار میرفت مشارکت تشکلهای دیگر را نیز جلب کرده و تعداد بیشتری از تشکلها را با منشورشان همراه کنند به ۱۵ تشکل کاسته شد و متنی را تحت عنوان قطعنامه تشکلها، با تاکید و اصرار بر همان ۱۲ بند منشور مطالبات حداقلی بدون یک کلمه تغییر امضا کردند. در حقیقت ۱۵ تشکل امضا کننده قطعنامه تشخیص دادند که تمامی نقدهای وارد بر منشور اشتباه بوده و متن منتشر شده در تاریخ ۲۶ بهمن منشوری است برای همه مردم جامعه و نقدها و نظرات دیگران نیز چیزی از اعتبار آن کم نخواهد کرد. این دقیقا برخلاف وعدهای بود که هنگام انتشار منشور مبنی بر مشارکت برای تکمیل و بازنویسی آن عنوان شده بود....
⚪️ ما در بیدارزنی با وجود تمام حاشیههای پس از انتشار منشور، خود را در نقطهای میبینیم که نقدهایمان را بر ۱۲ بند منشور بنویسیم و مانند رفقای منتقد دیگر تاکید کنیم که اگرچه ما در قطعنامه مشترک با ۱۵ تشکل همراه نبودیم اما برای انجام هر اقدام دیگری در این زمینه -که به شیوهای مشارکتی و دموکراتیک و دربرگیرندهی حقوق و خواستههای گروههای مردمی بیشتری باشد- در کنارگروههای مستقل در ایران ایستادهایم.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45232
#منشور_مطالبات
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بیدارزنی: ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱، منشور مطالبات حداقلی با امضا ۲۰ تشکل مستقل منتشر شد که حمایت و در عین حال نقدهای زیادی را با خود به همراه داشت. شمار زیادی از نقدهای وارد به منشور از طرف افراد یا نهادهای مستقلی بود که قصد اصلاح و همراهی با آن را داشتند و میتوانستند موجب بهبود آن شوند. نقدهایی که هم به فرایند نوشتن منشور و هم به محتوای آن وارد شد.
▪️ارائه منشور در یک روند غیردموکراتیک
آیا نویسندگان منشور مطالبات حداقلی قائل به تغییر آن هستند؟ چگونه میتوان منشوری جامع نوشت که دربرگیرنده مطالبات شمار بیشتری از افراد جامعه یا جنبشهای اجتماعی باشد؟ برای نوشتن منشوری جامع هر نهاد یا گروه پیشرو باید در ابتدا بتواند مشارکت گروههای دیگر از اقشار و طبقات مختلف را جلب کرده و منشور در روندی دموکراتیک و براساس بحث و گفتگوی جمعی گروهها نوشته شود که متاسفانه این امر در فرآیند نوشتن منشور مطالبات حداقلی میسر نشد. روندی که به انتقاد برخی از گروهها نیز منجر شد. معدودی از تشکلهای امضا کننده، این منشور را تنظیم کرده و برای امضا به دیگران ارائه دادند و در این روند نه فرصت پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی داده شده و نه چنین تقاضایی از جانب ارائهدهندگان صورت گرفت. این نقصان میتواند ارزش و اعتبار مطالبات این منشور را پایین بیاورد چون طبیعتا فعالان جنبشهای مختلف از گروههای فمنیستی-حقوق زنان، حقوق ملیتها/قومیتها، حقوق کودکان، حقوق معلولان، فعالان کارگری و کارگرانی که در اعتصابها شرکت داشتند، خانوادههای دادخواهان، فعالان محیط زیستی، و باقی گروهها از جنبشهای دیگر میتوانند جنبههایی از حقوق مردم را پوشش دهند و انجام این مهم، از عهده یک گروه خارج است.
اگر در شرایط فعلی نوشتن چنین منشوری امکانپذیر نیست، حداقل نویسندگان منشور میتوانستند پس از نوشتار اولیه، آن را نهایی نکنند و با مجموعه نقدهایی که پس از انتشار آن در فضای مجازی دریافت کردند، آن را بازنویسی کرده و منشور جامعتری ارائه دهند. ضمن آنکه همیشه راه را برای نقد و بازبینی باز بگذارند. پیش از این نیز چنین منشورهایی در ایران از دل بحثهای طولانی و گفتگوهای بسیار نوشته شده است؛ هرچند با نواقصی ولی حداقل روندی دموکراتتر را طی کرده است.
اما پس از گذشت بیش از ۲ ماه به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر، ۲۰ تشکلی که انتظار میرفت مشارکت تشکلهای دیگر را نیز جلب کرده و تعداد بیشتری از تشکلها را با منشورشان همراه کنند به ۱۵ تشکل کاسته شد و متنی را تحت عنوان قطعنامه تشکلها، با تاکید و اصرار بر همان ۱۲ بند منشور مطالبات حداقلی بدون یک کلمه تغییر امضا کردند. در حقیقت ۱۵ تشکل امضا کننده قطعنامه تشخیص دادند که تمامی نقدهای وارد بر منشور اشتباه بوده و متن منتشر شده در تاریخ ۲۶ بهمن منشوری است برای همه مردم جامعه و نقدها و نظرات دیگران نیز چیزی از اعتبار آن کم نخواهد کرد. این دقیقا برخلاف وعدهای بود که هنگام انتشار منشور مبنی بر مشارکت برای تکمیل و بازنویسی آن عنوان شده بود....
⚪️ ما در بیدارزنی با وجود تمام حاشیههای پس از انتشار منشور، خود را در نقطهای میبینیم که نقدهایمان را بر ۱۲ بند منشور بنویسیم و مانند رفقای منتقد دیگر تاکید کنیم که اگرچه ما در قطعنامه مشترک با ۱۵ تشکل همراه نبودیم اما برای انجام هر اقدام دیگری در این زمینه -که به شیوهای مشارکتی و دموکراتیک و دربرگیرندهی حقوق و خواستههای گروههای مردمی بیشتری باشد- در کنارگروههای مستقل در ایران ایستادهایم.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45232
#منشور_مطالبات
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بیدارزنی
نقد بیدارزنی بر منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی - بیدارزنی
در این متن گروه بیدارزنی به نقد منشور مطالبات حداقلی از لحاظ فرایند نوشتن و انتشار منشور و محتوای آن پرداخته است.
Forwarded from بيدارزنى
Blackfishvoice (BFV)
Video
🟣 #بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جانباخته در خلال قیام ژینا
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی: حضور جمعی از «فعالین زنان گیلان» بر مزار #رومینا_اشرفی در سالگرد قتل این نوجوان ۱۴ساله به دست پدر، همچنین حضور همزمان جمعی از «فعالین زنان مریوان» بر مزار #فرشته_نجاتی برای یادبود این قربانیان قتلهای ناموسی و اعتراض علیه خشونت سیستماتیک علیه زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
بیدارزنی
علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم - بیدارزنی
این مطلب به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا و لزوم مبارزه با این مسئله اجتماعی مرتبط با خشونت علیه زنان میپردازد.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🟣 #بیدارزنی : ما از مادران داغدار به مادران آبان و پس از آن به مادران دادخواه تبدیل شدیم
گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸
از متن:
▪️جمهوری اسلامی تا به امروز از چه راههایی سعی در خاموش کردن صدای شما داشته است؟
– سرکوب کردن. ترساندن و رعب و وحشت. ما احضار، بازداشت و کتک هم داشتیم. بازداشت ما مربوط به میدان آزادی بود. تجمع فوقالعاده مدنی که اولش سکوت مطلق بود. شعار میدادیم ولی کسی را مخاطب قرار ندادیم. تظاهراتی که در تمام کشورها عادی و قانونی است ولی خب متاسفانه در کشور ما همه چیز جرم است. بزرگترین جرممان هم این بود که قاب عکس فرزندانمان دست ما بود.
– همیشه مامورهایشان در مراسم ما بودند. پروندهسازی میکنند. من را هم احضار کردند. بعد از سال مهدی برای من احضاریه آمد. البته اکثر خانوادههای آبان را احضار کردهاند.
– وقتی من مراسم سال بچهام را نمیتوانم بگیرم. مامور میگذارند و حتی هلی شات در حیاط خانه میفرستند، این عین سرکوب است. من را در روز تولد نوید بازداشت هم کردند.
▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده میکردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بینالمللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟
_ این نماد رنگ بینالمللیاش به آبی میخورد ولی ما بهخاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمهای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.
▪️آیا تلاش کردهاید تا دستبند آبی را در میان مادران نسلهای گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟
– اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت میدانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست مادر مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان ۹۸ هم دست به دست چرخیده شد. یک سری که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.
#جنبش_مادران_دادخواه
#مادران_دادخواه_آبان
#اعتراضات_آبانخونین_۹۸
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸
از متن:
▪️جمهوری اسلامی تا به امروز از چه راههایی سعی در خاموش کردن صدای شما داشته است؟
– سرکوب کردن. ترساندن و رعب و وحشت. ما احضار، بازداشت و کتک هم داشتیم. بازداشت ما مربوط به میدان آزادی بود. تجمع فوقالعاده مدنی که اولش سکوت مطلق بود. شعار میدادیم ولی کسی را مخاطب قرار ندادیم. تظاهراتی که در تمام کشورها عادی و قانونی است ولی خب متاسفانه در کشور ما همه چیز جرم است. بزرگترین جرممان هم این بود که قاب عکس فرزندانمان دست ما بود.
– همیشه مامورهایشان در مراسم ما بودند. پروندهسازی میکنند. من را هم احضار کردند. بعد از سال مهدی برای من احضاریه آمد. البته اکثر خانوادههای آبان را احضار کردهاند.
– وقتی من مراسم سال بچهام را نمیتوانم بگیرم. مامور میگذارند و حتی هلی شات در حیاط خانه میفرستند، این عین سرکوب است. من را در روز تولد نوید بازداشت هم کردند.
▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده میکردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بینالمللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟
_ این نماد رنگ بینالمللیاش به آبی میخورد ولی ما بهخاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمهای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.
▪️آیا تلاش کردهاید تا دستبند آبی را در میان مادران نسلهای گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟
– اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت میدانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست مادر مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان ۹۸ هم دست به دست چرخیده شد. یک سری که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.
#جنبش_مادران_دادخواه
#مادران_دادخواه_آبان
#اعتراضات_آبانخونین_۹۸
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
Blackfishvoice (BFV)
Photo
استعارهی جهنم در زندان قرچک به واقعیت تبدیل شده است
«امروز بیستوپنجم خردادماه، پنجمین روزی است که تعدادی از بندهای زندان قرچک به سیستم سرمایشی (کولر) دسترسی ندارند. تحمل فضای داخل بندها بسیار دشوار بوده و حضور در هواخوری نیز به سبب گرمای طاقتفرسا ناممکن است.
رعایت بهداشت شخصی برای همهی زندانیان عملا ناممکن شده، شرایط بند و اقلام بهداشتی موجود، جوابگو نیستند و تعداد حمامهای سالم و قابلاستفاده پاسخگوی تعداد زندانیان بندهایی که سیستم سرمایشی ندارند، نیست. اقلام بهداشتی مانند مام، با کیفیت بسیار پایین عرضه میشود و آن هم گاهی با تعداد کم.
شرایط در این روزها به نحوی است که زندانیان متوسل به استفاده از بطریهای یخزدهی آب شدهاند و بطریهای یخزده را روی تن و صورتشان میگذارند تا از گرمازدگی جلوگیری کنند؛ اما تعداد یخچالهای موجود و سالم هم جوابگوی یخزدن تعداد بطریهای آب موردنیاز نیست.
اگر پیشتر، استعارهی جهنم را برای توصیف شرایط زندان قرچک به کار میبردیم، در ۵روز گذشته این استعاره به واقعیت قرچک تبدیل شده است.
▪️این در حالی است که دو هفتهی گذشته و در روز بازدید سهساعتهی مقامات خارجی _ متشکل از ۳۶ سفیر و دیپلمات و نماینده سازمانهای بینالمللی _ که با هدف نشان دادن خدمات و تسهیلات متنوع و بیشائبه به زندانیان زن و آشنایی بازدیدکنندگان با اصول زندانبانی اسلامی انجام شد، تمامی فضاهایی که به بازدیدکنندگان نشان دادند، مجهز به وسایل سرمایشی بودند، وسایلی که پس از بازدید به انبار زندان انتقال داده شدند!
همچنین سال گذشته نیز ۱۲ عدد کولرگازی توسط خیرین خریداری و به زندان تحویل داده شد که این کولرها در اتاقهای مسئولان زندان نصب شدند؛ همان اتاقهایی که در ماههای اخیر به کمک مبالغ دریافتی از خیرین نوسازی، عریضتر و مجهزتر شدند.
پیشتر و به هنگام حضور زندانیان سیاسی در بند هشت این زندان، امکان اطلاعرسانی درخصوص وضعیت اسفناک تاحدی ممکن بود؛ اما امروز به سبب نبود هیچ زندانی تریبونداری در قرچک، زندانیان این زندان در سکوت خبری با مشکلات بیشمارشان دست به گریبانند و بهنوعی رها شدهاند:
صدای زندانیان بیصدای زندان زنان قرچک باشیم.»
#زن_زندگی_آزادی
#زندان_زنان_قرچک
#تبعیض_سیستماتیک
گزارش ارسالی به #بیدارزنی
@bidarzani
@blackfishvoice1
«امروز بیستوپنجم خردادماه، پنجمین روزی است که تعدادی از بندهای زندان قرچک به سیستم سرمایشی (کولر) دسترسی ندارند. تحمل فضای داخل بندها بسیار دشوار بوده و حضور در هواخوری نیز به سبب گرمای طاقتفرسا ناممکن است.
رعایت بهداشت شخصی برای همهی زندانیان عملا ناممکن شده، شرایط بند و اقلام بهداشتی موجود، جوابگو نیستند و تعداد حمامهای سالم و قابلاستفاده پاسخگوی تعداد زندانیان بندهایی که سیستم سرمایشی ندارند، نیست. اقلام بهداشتی مانند مام، با کیفیت بسیار پایین عرضه میشود و آن هم گاهی با تعداد کم.
شرایط در این روزها به نحوی است که زندانیان متوسل به استفاده از بطریهای یخزدهی آب شدهاند و بطریهای یخزده را روی تن و صورتشان میگذارند تا از گرمازدگی جلوگیری کنند؛ اما تعداد یخچالهای موجود و سالم هم جوابگوی یخزدن تعداد بطریهای آب موردنیاز نیست.
اگر پیشتر، استعارهی جهنم را برای توصیف شرایط زندان قرچک به کار میبردیم، در ۵روز گذشته این استعاره به واقعیت قرچک تبدیل شده است.
▪️این در حالی است که دو هفتهی گذشته و در روز بازدید سهساعتهی مقامات خارجی _ متشکل از ۳۶ سفیر و دیپلمات و نماینده سازمانهای بینالمللی _ که با هدف نشان دادن خدمات و تسهیلات متنوع و بیشائبه به زندانیان زن و آشنایی بازدیدکنندگان با اصول زندانبانی اسلامی انجام شد، تمامی فضاهایی که به بازدیدکنندگان نشان دادند، مجهز به وسایل سرمایشی بودند، وسایلی که پس از بازدید به انبار زندان انتقال داده شدند!
همچنین سال گذشته نیز ۱۲ عدد کولرگازی توسط خیرین خریداری و به زندان تحویل داده شد که این کولرها در اتاقهای مسئولان زندان نصب شدند؛ همان اتاقهایی که در ماههای اخیر به کمک مبالغ دریافتی از خیرین نوسازی، عریضتر و مجهزتر شدند.
پیشتر و به هنگام حضور زندانیان سیاسی در بند هشت این زندان، امکان اطلاعرسانی درخصوص وضعیت اسفناک تاحدی ممکن بود؛ اما امروز به سبب نبود هیچ زندانی تریبونداری در قرچک، زندانیان این زندان در سکوت خبری با مشکلات بیشمارشان دست به گریبانند و بهنوعی رها شدهاند:
صدای زندانیان بیصدای زندان زنان قرچک باشیم.»
#زن_زندگی_آزادی
#زندان_زنان_قرچک
#تبعیض_سیستماتیک
گزارش ارسالی به #بیدارزنی
@bidarzani
@blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: اَشکال جدید سرکوب و مجازات زنان:
استثمار نیروی کار رایگان
یکی از شعب دادگاه کیفری، زنی را در تهران بابت اتهام «عدم رعایت حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی» به ۲۷۰ ساعت انجام خدمات نظافتی رایگان، روزانه به مدت ۴ ساعت در ساختمان وزارت کشور و زیر مجموعههای آن از قبیل استانداری و ادارات وابسته، محکوم کرد.
این حکم به عنوان جایگزینِ ۲ ماه حبس برای این زن صادر شده که قطعی و غیر قابل تجدیدنظرخواهی است.
مصادیق عدم رعایت حجاب در دادنامه صادر شده، مواردی همچون «فحشا، هرزگی و بی بند و باری جنسی و پایمال کردن فرهنگ و تمدن» عنوان شده است.
با وجود مقاومت روزمره زنان علیه حجاب اجباری و کنترل بدنهایشان در دانشگاهها و خیابانها، جمهوری زنستیز اسلامی هر روز هارتر از دیروز، زنان را مورد تهاجم و سرکوب قرار میدهد.
▪️صدور احکام ظالمانهای از این دست که پیشتر مشابه آنها را در مورد زندانیان سیاسی به یاد میآوریم، به نوعی تحقیر کارگران و زحمتکشان و کار آنها نیز محسوب میشود. چنین حکمهای جایگزینی، بازتاب ذهنیت دستگاه قضایی فاسد حکومت ضد زن و ضد کارگری است که در سایهی نظام ارزشی سرمایهداری اسلامی و تقسیم کارش، نظافت ساختمان را عملی پَست، تحقیرآمیز و به دور از منزلت اجتماعی میداند.
▪️از اینرو با در نظر گرفتن این عمل برای مجازات، قصد دارد تا ضمن سرکوب زنانی که صرفا با پوشش اختیاری در محیطهای عمومی تردد میکنند، برای پاکیزه نگهداشتن ساختمانهای دمودستگاه گستردهی سرکوب خود، زنان را به عنوان نیروی کار رایگان استثمار کند.
جرمانگاریِ هر آنچه که به پوشش زنان مربوط میشود و بخشی از آن اخیرا در «لایحهی حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب» منتشر شده است، علاوه بر تحمیل فشار روزافزون به زنان و اقلیتهای جنسی و محروم کردن آنها از خدمات اجتماعی، ارتباط مستقیمی با کسب درآمد و رونق اقتصادی حاکمیت از قِبَل جریمههای نقدی، توقیف ماشین، پلمپ کافهها و مراکز تجاری، اخذ وثیقه از بازداشتیها به بهانه مقابله با پوشش اختیاری است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
استثمار نیروی کار رایگان
یکی از شعب دادگاه کیفری، زنی را در تهران بابت اتهام «عدم رعایت حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی» به ۲۷۰ ساعت انجام خدمات نظافتی رایگان، روزانه به مدت ۴ ساعت در ساختمان وزارت کشور و زیر مجموعههای آن از قبیل استانداری و ادارات وابسته، محکوم کرد.
این حکم به عنوان جایگزینِ ۲ ماه حبس برای این زن صادر شده که قطعی و غیر قابل تجدیدنظرخواهی است.
مصادیق عدم رعایت حجاب در دادنامه صادر شده، مواردی همچون «فحشا، هرزگی و بی بند و باری جنسی و پایمال کردن فرهنگ و تمدن» عنوان شده است.
با وجود مقاومت روزمره زنان علیه حجاب اجباری و کنترل بدنهایشان در دانشگاهها و خیابانها، جمهوری زنستیز اسلامی هر روز هارتر از دیروز، زنان را مورد تهاجم و سرکوب قرار میدهد.
▪️صدور احکام ظالمانهای از این دست که پیشتر مشابه آنها را در مورد زندانیان سیاسی به یاد میآوریم، به نوعی تحقیر کارگران و زحمتکشان و کار آنها نیز محسوب میشود. چنین حکمهای جایگزینی، بازتاب ذهنیت دستگاه قضایی فاسد حکومت ضد زن و ضد کارگری است که در سایهی نظام ارزشی سرمایهداری اسلامی و تقسیم کارش، نظافت ساختمان را عملی پَست، تحقیرآمیز و به دور از منزلت اجتماعی میداند.
▪️از اینرو با در نظر گرفتن این عمل برای مجازات، قصد دارد تا ضمن سرکوب زنانی که صرفا با پوشش اختیاری در محیطهای عمومی تردد میکنند، برای پاکیزه نگهداشتن ساختمانهای دمودستگاه گستردهی سرکوب خود، زنان را به عنوان نیروی کار رایگان استثمار کند.
جرمانگاریِ هر آنچه که به پوشش زنان مربوط میشود و بخشی از آن اخیرا در «لایحهی حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب» منتشر شده است، علاوه بر تحمیل فشار روزافزون به زنان و اقلیتهای جنسی و محروم کردن آنها از خدمات اجتماعی، ارتباط مستقیمی با کسب درآمد و رونق اقتصادی حاکمیت از قِبَل جریمههای نقدی، توقیف ماشین، پلمپ کافهها و مراکز تجاری، اخذ وثیقه از بازداشتیها به بهانه مقابله با پوشش اختیاری است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🟣 #بیدارزنی: چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
بیدارزنی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (۱)-چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی - بیدارزنی
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به این پرسش است که چطور ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد جنبش سراسری ژینا و زن زندگی آزادی را رقم زد.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: زنان در قیام ژینا
✍🏽 فروغ سمیعنیا
از متن: «دستاوردهای این قیام فراتر از این یادداشت است، چون این قیام در ادامهٔ آبان و دی و قیامهای پیشین بود و به نوعی از تجارب پیشین استفاده کرد. اما موضوعی که قیام ژینا را از قیامهای دیگر متمایز میکرد این بود که علاوه بر مطالبات معیشتی که در همه حرکتهای ایران مشهود است این قیام تاکید زیادی بر آزادیخواهی داشت و مسئلهٔ زنان از مطالبات اصلی این حرکت بود. قیام با قتل یک زن آغاز شد، با فراخوان فعالین جنبش زنان از کردستان به پایتخت رسید، نیروی محرکهٔ اصلی آن زنان بودند و شعار اصلی آن زن زندگی آزادی بود.
شعاری که به رغم گذشت ۹ ماه از شروع جنبش همچنان در همه شهرها و حتی روستاها نیز باقی مانده و موضوع شعارنویسی، هرگونه اعتراض و حتی شادیهای مردمی است.
زنانه خطاب کردن انقلاب ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند. شمار زیادی از آنان هنوز بدون حجاب اجباری در خیابان تردد میکنند و با این کار هنوز به حکومت اعلان مبارزه میکنند. با ۵ نفر از ایشان دربارهٔ چرایی ورودشان به مبارزات و مطالباتشان گفتگو کردیم تا بتوانیم نمایی دیگر از این قیام بزرگ را باز شناسیم و مطالبات و دلیل حضور در قیام را از دید کسانی ببینیم که خیابان را از آن خود کردند.
افرادی که با آنها گفتگو کردیم از دو شهر تهران و رشت بودند. دو شهری که مانند بسیاری دیگر از شهرها تمام روزها محل اعتراضات بودند و هنوز زنان بدون حجاب اجباری خیابانها را در دست دارند. همهٔ مصاحبهشوندگان از روزهای اول در خیابان بودند و از نزدیک در جریان اعتراضات قرار داشتند.
▪️حضور در خیابان
⚪️ در شروع مصاحبه از آنها دربارهٔ دلیل حضورشان در خیابان پرسیدیم که در پاسخها بیشتر بر از بین رفتن جمهوری اسلامی و به دست آوردن آزادی تأکید داشتند. یکی از پاسخدهندگان با ژینا همذاتپنداری میکرد و گفت: «شاید چون ظلم به ژینا رو ظلم به خودم و همهٔ گروههای اجتماعی به حاشیه کشیده شده و تحت ستم میدونستم به همین دلیل اون روزها به خیابان رفتم.»
⚪️ یکی دیگر از پاسخدهندگان میگوید: «برای اینکه جمهوری اسلامی بره، برای اینکه بتونم زندگی کنم، دیگه تحت فشار نباشم. من قبلاً هم توی اعتراضها شرکت میکردم. آخریش تجمع سر هواپیمای اوکراینی بود.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46235/
@bidarzani
✍🏽 فروغ سمیعنیا
از متن: «دستاوردهای این قیام فراتر از این یادداشت است، چون این قیام در ادامهٔ آبان و دی و قیامهای پیشین بود و به نوعی از تجارب پیشین استفاده کرد. اما موضوعی که قیام ژینا را از قیامهای دیگر متمایز میکرد این بود که علاوه بر مطالبات معیشتی که در همه حرکتهای ایران مشهود است این قیام تاکید زیادی بر آزادیخواهی داشت و مسئلهٔ زنان از مطالبات اصلی این حرکت بود. قیام با قتل یک زن آغاز شد، با فراخوان فعالین جنبش زنان از کردستان به پایتخت رسید، نیروی محرکهٔ اصلی آن زنان بودند و شعار اصلی آن زن زندگی آزادی بود.
شعاری که به رغم گذشت ۹ ماه از شروع جنبش همچنان در همه شهرها و حتی روستاها نیز باقی مانده و موضوع شعارنویسی، هرگونه اعتراض و حتی شادیهای مردمی است.
زنانه خطاب کردن انقلاب ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند. شمار زیادی از آنان هنوز بدون حجاب اجباری در خیابان تردد میکنند و با این کار هنوز به حکومت اعلان مبارزه میکنند. با ۵ نفر از ایشان دربارهٔ چرایی ورودشان به مبارزات و مطالباتشان گفتگو کردیم تا بتوانیم نمایی دیگر از این قیام بزرگ را باز شناسیم و مطالبات و دلیل حضور در قیام را از دید کسانی ببینیم که خیابان را از آن خود کردند.
افرادی که با آنها گفتگو کردیم از دو شهر تهران و رشت بودند. دو شهری که مانند بسیاری دیگر از شهرها تمام روزها محل اعتراضات بودند و هنوز زنان بدون حجاب اجباری خیابانها را در دست دارند. همهٔ مصاحبهشوندگان از روزهای اول در خیابان بودند و از نزدیک در جریان اعتراضات قرار داشتند.
▪️حضور در خیابان
⚪️ در شروع مصاحبه از آنها دربارهٔ دلیل حضورشان در خیابان پرسیدیم که در پاسخها بیشتر بر از بین رفتن جمهوری اسلامی و به دست آوردن آزادی تأکید داشتند. یکی از پاسخدهندگان با ژینا همذاتپنداری میکرد و گفت: «شاید چون ظلم به ژینا رو ظلم به خودم و همهٔ گروههای اجتماعی به حاشیه کشیده شده و تحت ستم میدونستم به همین دلیل اون روزها به خیابان رفتم.»
⚪️ یکی دیگر از پاسخدهندگان میگوید: «برای اینکه جمهوری اسلامی بره، برای اینکه بتونم زندگی کنم، دیگه تحت فشار نباشم. من قبلاً هم توی اعتراضها شرکت میکردم. آخریش تجمع سر هواپیمای اوکراینی بود.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46235/
@bidarzani
بیدارزنی
زنان در قیام ژینا - فروغ سمیعنیا - بیدارزنی
انقلاب زنانه خطاب کردن این جنبش آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟