بر اساس حکمی که توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران صادر و ابلاغ شده، #سروناز_احمدی پژوهشگر و مدافع حقوق زنان به سه سال و شش ماه حبس تعزیری و همسرش #کامیار_فکور فعال کارگری به هشت ماه حبس محکوم شدهاند.
@Blackfishvoice1
@Blackfishvoice1
ماموران امنیتی با یورش به خانه #محمد_حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، جمعی از معلمین و فعالین کارگری را بازداشت کردند
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «روز جمعه، هشتم اردیبهشتماه، ماموران امنیتی با یورش به خانه محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، تعدادی از معلمان حاضر در این دیدار نیز تعدادی از فعالان صنفی و مدنی مدافع حقوق کارگران را با خشونت بازداشت کردند.
در جریان این بازداشت یکی از زنان معلم دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان بستری گردیده است.
#ریحانه_انصاری_نژاد، #عسل_محمدی، #هیراد_پیربداقی، #آنیشا_اسدالهی، #سروناز_احمدی، #کامیار_فکور، #حسن_ابراهیمی، #ژاله_روحزاد و #الدوز_هاشمی تعدادی از فعالینی هستند که به دست ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدهاند.»
#روز_جهانی_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «روز جمعه، هشتم اردیبهشتماه، ماموران امنیتی با یورش به خانه محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، تعدادی از معلمان حاضر در این دیدار نیز تعدادی از فعالان صنفی و مدنی مدافع حقوق کارگران را با خشونت بازداشت کردند.
در جریان این بازداشت یکی از زنان معلم دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان بستری گردیده است.
#ریحانه_انصاری_نژاد، #عسل_محمدی، #هیراد_پیربداقی، #آنیشا_اسدالهی، #سروناز_احمدی، #کامیار_فکور، #حسن_ابراهیمی، #ژاله_روحزاد و #الدوز_هاشمی تعدادی از فعالینی هستند که به دست ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدهاند.»
#روز_جهانی_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
در حالیکه بیست و سه روز از بازداشت همسرم محمد حبیبی توسط وزارت اطلاعات میگذرد همکاران، فعالین صنفی و مدنی و دوستان بسیاری در این مدت به منزل ما آمده و ضمن همدردی از مواضع و فعالیت های صنفی همسرم حمایت کردهاند
روز جمعه هشتم اردیبهشت ۱۴۰٢، نیز شماری از دوستان و همکاران عزیز، برای دیداری دوستانه به منزل شخصی ما آمدند. در همان دقایق اولیه حضور میهمانان بیش از ۱۵ نفر از ماموران وزارت اطلاعات با پتک و با ایجاد رعب و وحشت وارد منزل شدند موجب آزار و تشویش و آشفتگی دوستان عزیزمان شدند؛ به طوری که دو نفر از دوستان حاضر در جمع به شدت بدحال گردیدند، وخامت حال یکی از آنها به حدی بود که بیهوش شد و علیرغم اصرار و درخواست دوستان از ماموران برای تماس با اورژانس، هیچگونه تماسی گرفته نشد.
پس از انجام کمکهای اولیه، توسط دو نفر از دوستان حاضر، ایشان کمی به هوش آمدند. باز با وجود وضعیت وخیم این دوست عزیز، توسط ماموران به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار برده شد اما در پی وخامت مجدد حال ایشان به بیمارستان امام سجاد شهریار منتقل شدند. سایر دوستان حاضر نیز پس از ضبط تلفنهای همراهشان توسط ماموران، به مکانی که به گفته ماموران دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار بود؛ منتقل گردیدند.
پس از حدود یک ساعت تفتیش، بازرسی و بهم ریختن نقطه به نقطهی خانه از جمله لوازم شخصی و خصوصی، توسط ماموران، و نیز ضبط لپتاپ و گوشی همراه اینجانب، من را نیز به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار انتقال دادند.
در دفتر پیگیری وزارت اطلاعات شهریار، پس از چندین ساعت بازجویی در خصوص این دیدار از من و سایر دوستان بازداشت شده، سرانجام نزدیک به ساعت ۱ بامداد روز ۹ ازدیبهشت؛ من به همراه تعداد زیادی از دوستان آزاد شدیم. اما متاسفانه ۹ نفر دیگر از دوستان به بند ۲۰۹ اوین فرستاده شدند و تا این لحظه همچنان در انفرادی بهسر میبرند.
علیرغم اینکه در این سالها همواره حریم خصوصی و شخصی زندگی اینجانب و همسرم #محمد_حبیبی، بارها مورد تعرض نیروهای امنیتی واقع شده است؛ آنچه که در روز جمعه اتفاق افتاد و من را وادار به نوشتن این چند سطر نموده است این است که اینبار تنها من و همسرم نبودیم که مورد تعرض و آزار دستگاه امنیتی واقع میشدیم بلکه متاسفانه نیروهای امنیتی این بار پا را از پیش فراتر گذاشته و با ورود رعبآور خویش و ایجاد جو و فشار روانی میهمانان و دوستان عزیز ما را مورد ظلم و تعدی قرار داده و با بهانههای واهی و نخنمای همیشگی از یک دیدار صرفا دوستانه، با نام تجمع و جلسه یاد کردند؛ میهمانان ما را با بازداشت و چندین ساعت بازجوییهای بیاساس، مورد فشار جسمی و روانی قرار داده و اضطراب زیادی بر خانوادههایشان وارد کردند.
بدون تردید این برخورد توهینآمیز، خشونتبار و ستمگرانه ماموران امنیتی با چنین جمعی فرهیخته که موجب به درد آمدن هر وجدان بیداری میشود، نشان از نوعی استیصال و عدم عقلانیت کافی از سوی دستگاه امنیتی است که دیدن حمایتهای دوستانه و همدلانهها را تاب نمیآورد. اما حاصل این مکانیسمهای تنشزای کور، ناخواسته، بر استواری اراده و عزم مشترک هرچه بیشتر صنف زحمتکش و شریف معلمی و کارگری میافزاید.
اینجانب، ضمن ابراز تاسف بسیار از اتفاق پیش آمده برای همراهان همیشگی به ویژه دوستانی که همچنان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر میبرند و نیز خانوادههای ارجمندشان، مراتب قدردانی، سپاس صمیمانه و خالصانه خود و محمد حبیبی را از تمامی این عزیزان و دیگر بزرگوارانی که در این سالها همواره همراه و پشتیبان ما بودهاند ابراز میدارم و نیک میدانم که اتفاق روز جمعه و مقاومت برحق شما؛ برگ زرین دیگری بر افتخارات انسانهای آزاده و شریفی چون شما همراهان همیشگی تمامی معلمان دربند و خانوادههایشان افزوده است.
به امیدی آزادی و برابری برای همه مردم ایران
با احترام خدیجه پاک ضمیر
دهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و دو
اسامی افرادی که در بند ۲۰۹، انفرادی، اوین محبوس شدهاند:
#ژاله_روحزاد
#احمد_حیدری
#الدوز_هاشمی
#ریحانه_انصاری_نژاد
#عسل_محمدی
#هیراد_پیربداقی
#آنیشا_اسداللهی
#سروناز_احمدی
#کامیار_فکور
#حسن_چرتابی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
روز جمعه هشتم اردیبهشت ۱۴۰٢، نیز شماری از دوستان و همکاران عزیز، برای دیداری دوستانه به منزل شخصی ما آمدند. در همان دقایق اولیه حضور میهمانان بیش از ۱۵ نفر از ماموران وزارت اطلاعات با پتک و با ایجاد رعب و وحشت وارد منزل شدند موجب آزار و تشویش و آشفتگی دوستان عزیزمان شدند؛ به طوری که دو نفر از دوستان حاضر در جمع به شدت بدحال گردیدند، وخامت حال یکی از آنها به حدی بود که بیهوش شد و علیرغم اصرار و درخواست دوستان از ماموران برای تماس با اورژانس، هیچگونه تماسی گرفته نشد.
پس از انجام کمکهای اولیه، توسط دو نفر از دوستان حاضر، ایشان کمی به هوش آمدند. باز با وجود وضعیت وخیم این دوست عزیز، توسط ماموران به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار برده شد اما در پی وخامت مجدد حال ایشان به بیمارستان امام سجاد شهریار منتقل شدند. سایر دوستان حاضر نیز پس از ضبط تلفنهای همراهشان توسط ماموران، به مکانی که به گفته ماموران دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار بود؛ منتقل گردیدند.
پس از حدود یک ساعت تفتیش، بازرسی و بهم ریختن نقطه به نقطهی خانه از جمله لوازم شخصی و خصوصی، توسط ماموران، و نیز ضبط لپتاپ و گوشی همراه اینجانب، من را نیز به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در شهریار انتقال دادند.
در دفتر پیگیری وزارت اطلاعات شهریار، پس از چندین ساعت بازجویی در خصوص این دیدار از من و سایر دوستان بازداشت شده، سرانجام نزدیک به ساعت ۱ بامداد روز ۹ ازدیبهشت؛ من به همراه تعداد زیادی از دوستان آزاد شدیم. اما متاسفانه ۹ نفر دیگر از دوستان به بند ۲۰۹ اوین فرستاده شدند و تا این لحظه همچنان در انفرادی بهسر میبرند.
علیرغم اینکه در این سالها همواره حریم خصوصی و شخصی زندگی اینجانب و همسرم #محمد_حبیبی، بارها مورد تعرض نیروهای امنیتی واقع شده است؛ آنچه که در روز جمعه اتفاق افتاد و من را وادار به نوشتن این چند سطر نموده است این است که اینبار تنها من و همسرم نبودیم که مورد تعرض و آزار دستگاه امنیتی واقع میشدیم بلکه متاسفانه نیروهای امنیتی این بار پا را از پیش فراتر گذاشته و با ورود رعبآور خویش و ایجاد جو و فشار روانی میهمانان و دوستان عزیز ما را مورد ظلم و تعدی قرار داده و با بهانههای واهی و نخنمای همیشگی از یک دیدار صرفا دوستانه، با نام تجمع و جلسه یاد کردند؛ میهمانان ما را با بازداشت و چندین ساعت بازجوییهای بیاساس، مورد فشار جسمی و روانی قرار داده و اضطراب زیادی بر خانوادههایشان وارد کردند.
بدون تردید این برخورد توهینآمیز، خشونتبار و ستمگرانه ماموران امنیتی با چنین جمعی فرهیخته که موجب به درد آمدن هر وجدان بیداری میشود، نشان از نوعی استیصال و عدم عقلانیت کافی از سوی دستگاه امنیتی است که دیدن حمایتهای دوستانه و همدلانهها را تاب نمیآورد. اما حاصل این مکانیسمهای تنشزای کور، ناخواسته، بر استواری اراده و عزم مشترک هرچه بیشتر صنف زحمتکش و شریف معلمی و کارگری میافزاید.
اینجانب، ضمن ابراز تاسف بسیار از اتفاق پیش آمده برای همراهان همیشگی به ویژه دوستانی که همچنان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر میبرند و نیز خانوادههای ارجمندشان، مراتب قدردانی، سپاس صمیمانه و خالصانه خود و محمد حبیبی را از تمامی این عزیزان و دیگر بزرگوارانی که در این سالها همواره همراه و پشتیبان ما بودهاند ابراز میدارم و نیک میدانم که اتفاق روز جمعه و مقاومت برحق شما؛ برگ زرین دیگری بر افتخارات انسانهای آزاده و شریفی چون شما همراهان همیشگی تمامی معلمان دربند و خانوادههایشان افزوده است.
به امیدی آزادی و برابری برای همه مردم ایران
با احترام خدیجه پاک ضمیر
دهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و دو
اسامی افرادی که در بند ۲۰۹، انفرادی، اوین محبوس شدهاند:
#ژاله_روحزاد
#احمد_حیدری
#الدوز_هاشمی
#ریحانه_انصاری_نژاد
#عسل_محمدی
#هیراد_پیربداقی
#آنیشا_اسداللهی
#سروناز_احمدی
#کامیار_فکور
#حسن_چرتابی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
پرونده #سروناز_احمدی و #کامیار_فکور که در روز هشت اردیبهشت به همراه شمار دیگری از فعالان اجتماعی و کارگری در منزل #محمد_حبیبی، معلم زندانی، دستگیر شده بودند به شعبه اجرای زندان اوین رفته و آزادی آنها با قید وثیقه منتفی شده است.
سروناز احمدی در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۱ به همراه همسرش دستگیر شد و یکماه بعد با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیونی از زندان آزاد شد. او سپس در دادگاه به تحمل ششسال و نیم زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۳ سال و نیم زندان کاهش یافت.
کامیار فکور، روزنامه نگار محیط زیست، نیز که پس از دستگیری در آبان ۱۴۰۱، برای گذراندن محکومیت یکساله قبلی خود به بند عمومی زندان اوین انتقال یافته بود، در بهمنماه و در جریان عفو قوه قضاییه از زندان آزاد شد. او پس از آزادی مجددا در پرونده مرتبط با بازداشت مجددش، به یکسال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۸ ماه کاهش یافت.
براساس گزارش کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان، پس از آزادی سایر دستگیرشدگان روز ۸ اردیبهشت، این دو فعال اجتماعی، میبایست برای گذراندن دوران محکومیتشان در زندان بمانند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
سروناز احمدی در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۱ به همراه همسرش دستگیر شد و یکماه بعد با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیونی از زندان آزاد شد. او سپس در دادگاه به تحمل ششسال و نیم زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۳ سال و نیم زندان کاهش یافت.
کامیار فکور، روزنامه نگار محیط زیست، نیز که پس از دستگیری در آبان ۱۴۰۱، برای گذراندن محکومیت یکساله قبلی خود به بند عمومی زندان اوین انتقال یافته بود، در بهمنماه و در جریان عفو قوه قضاییه از زندان آزاد شد. او پس از آزادی مجددا در پرونده مرتبط با بازداشت مجددش، به یکسال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۸ ماه کاهش یافت.
براساس گزارش کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان، پس از آزادی سایر دستگیرشدگان روز ۸ اردیبهشت، این دو فعال اجتماعی، میبایست برای گذراندن دوران محکومیتشان در زندان بمانند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
<unknown> – 780598660519004
فایلی که میشنوید حاوی صدای #سروناز_احمدی است که از زندان اوین برای حافظ موسوی ارسال شده است.
موسوی در صفحهی اینستاگرام خود نوشته است:
احوالات #سروناز_احمدی
چند ماه پیش شبی مهمان سروناز احمدی و همسرش #کامیار_فکور بودم. بار اول بود که آنها را می دیدم. می دانستم که به تازگی زندگی مشترک شان را آغاز کرده اند. می دانستم که به قید وثیقه آزادند و بیم آن می رود که حکم شان به اجرا در آید. با وجود این، آنها سرشار از امید و شور زندگی بودند. با خودم می گفتم حکم این ها به اجرا در نخواهد آمد؛ این ها که جز به سعادت مردم کشورشان نمی اندیشند، این ها که دلشان برای مردم محروم، برای کودکان کار، برای سفره ی خالی کارگران، برای محیط زیست ویران شده ی ایران می تپد جای شان زندان نیست. اما حالا آنها در زندانند.
سروناز احمدی مددکار اجتماعی است. در همین رشته تا سطح کارشناسی ارشد درس خوانده است. این درس را هم که نمی خواند بازهم مددکار اجتماعی بود. زیرا او زبان چشم ها را می دانست. او درد و رنج مردم را از نگاه هایشان، از غرور سرکوب شده در برق کم فروغ چشم هایشان در می یافت و از آنها نیست که بگوید" به من چه" . در جامعه ای که ارزش های اخلاقی در حال فروپاشی است، وجو چنین جوان هایی موهبتی است که باید قدرش را دانست. در جامعه ای که رانت خواری، اختلاس، ارتشا، فساد سیستماتیک و سوئ استفاده از قدرت برای مال اندوزی به شیوه ای رایج در ساختار اداری کشور تبدیل شده است، اگر راهی برای جلوگیری از سقوط و تباهی این سرزمین بلازده وجود داشته باشد، همانا حمایت از چنین جوان هایی است. سروناز احمدی را به اتهام " اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام " زندانی کرده اند. اما حقیقت این است که او و امثال او را به جرم مبارزه برای تامین امنیت شعلی، امنیت آموزشی، امنیت بهداشتی و امنیت مسکن برای همگان و تبلیغ علیه ظلم و بی عدالتی به زندان افکنده اند.
چند روز پیش سروناز احمدی یک فایل صوتی برای من فرستاد. سخن او در آن فایل درد دل گفتنی است با من که شبی مهمان او و همسرش بودم و برایشان شعر خواندم. شعری که آن شب خواندم، گفت و گوی خیالی من با نسل آینده بود. من در آن شعر، شرحی از احوالات نسل خودم به آیندگان داده بودم و حالا سروناز( یکی از همان آیندگان) پاسخ مرا در آن فایل داده است.
حافظ موسوی. نوزده خرداد ۱۴۰۲
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
موسوی در صفحهی اینستاگرام خود نوشته است:
احوالات #سروناز_احمدی
چند ماه پیش شبی مهمان سروناز احمدی و همسرش #کامیار_فکور بودم. بار اول بود که آنها را می دیدم. می دانستم که به تازگی زندگی مشترک شان را آغاز کرده اند. می دانستم که به قید وثیقه آزادند و بیم آن می رود که حکم شان به اجرا در آید. با وجود این، آنها سرشار از امید و شور زندگی بودند. با خودم می گفتم حکم این ها به اجرا در نخواهد آمد؛ این ها که جز به سعادت مردم کشورشان نمی اندیشند، این ها که دلشان برای مردم محروم، برای کودکان کار، برای سفره ی خالی کارگران، برای محیط زیست ویران شده ی ایران می تپد جای شان زندان نیست. اما حالا آنها در زندانند.
سروناز احمدی مددکار اجتماعی است. در همین رشته تا سطح کارشناسی ارشد درس خوانده است. این درس را هم که نمی خواند بازهم مددکار اجتماعی بود. زیرا او زبان چشم ها را می دانست. او درد و رنج مردم را از نگاه هایشان، از غرور سرکوب شده در برق کم فروغ چشم هایشان در می یافت و از آنها نیست که بگوید" به من چه" . در جامعه ای که ارزش های اخلاقی در حال فروپاشی است، وجو چنین جوان هایی موهبتی است که باید قدرش را دانست. در جامعه ای که رانت خواری، اختلاس، ارتشا، فساد سیستماتیک و سوئ استفاده از قدرت برای مال اندوزی به شیوه ای رایج در ساختار اداری کشور تبدیل شده است، اگر راهی برای جلوگیری از سقوط و تباهی این سرزمین بلازده وجود داشته باشد، همانا حمایت از چنین جوان هایی است. سروناز احمدی را به اتهام " اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام " زندانی کرده اند. اما حقیقت این است که او و امثال او را به جرم مبارزه برای تامین امنیت شعلی، امنیت آموزشی، امنیت بهداشتی و امنیت مسکن برای همگان و تبلیغ علیه ظلم و بی عدالتی به زندان افکنده اند.
چند روز پیش سروناز احمدی یک فایل صوتی برای من فرستاد. سخن او در آن فایل درد دل گفتنی است با من که شبی مهمان او و همسرش بودم و برایشان شعر خواندم. شعری که آن شب خواندم، گفت و گوی خیالی من با نسل آینده بود. من در آن شعر، شرحی از احوالات نسل خودم به آیندگان داده بودم و حالا سروناز( یکی از همان آیندگان) پاسخ مرا در آن فایل داده است.
حافظ موسوی. نوزده خرداد ۱۴۰۲
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
عرفان کرمویسی، وکیل دادگستری:
در خصوص آخرین وضعیت موکلینم #سروناز_احمدی و #کامیار_فکور باید گفت که پس از پیگیریهای انجامشده و استعلامات صورت گرفته، بند ج از بخش اول بخشنامه عفو ( عدم عضویت و وابستگی در گروه های معاند و برانداز ) دلیل عدم عفو ایشان اعلام گردید.
در این حین حکم تعلیقی محکومیت ٢ سال حبس کامیار بابت اتهام تشویش اذهان عمومی در پرونده سال ١۴٠٠ صادره از شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به اجرا در آمده است و به میزان حبس فعلی ایشان ( ٨ ماه ) اضافه شده است.
همچنین با درخواست مرخصی سروناز جهت انجام پروژه های مربوط به پایان نامۀ رشته دانشگاهی نیز مخالفت شده است.
لازم به ذکر است که پرونده ی سروناز و کامیار به دیوان عالی کشور ارجاع شده است و باید منتظر اتخاذ تصمیم نهایی دیوان در خصوص پرونده بود.
از حساب اینستاگرام کرمویسی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
در خصوص آخرین وضعیت موکلینم #سروناز_احمدی و #کامیار_فکور باید گفت که پس از پیگیریهای انجامشده و استعلامات صورت گرفته، بند ج از بخش اول بخشنامه عفو ( عدم عضویت و وابستگی در گروه های معاند و برانداز ) دلیل عدم عفو ایشان اعلام گردید.
در این حین حکم تعلیقی محکومیت ٢ سال حبس کامیار بابت اتهام تشویش اذهان عمومی در پرونده سال ١۴٠٠ صادره از شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به اجرا در آمده است و به میزان حبس فعلی ایشان ( ٨ ماه ) اضافه شده است.
همچنین با درخواست مرخصی سروناز جهت انجام پروژه های مربوط به پایان نامۀ رشته دانشگاهی نیز مخالفت شده است.
لازم به ذکر است که پرونده ی سروناز و کامیار به دیوان عالی کشور ارجاع شده است و باید منتظر اتخاذ تصمیم نهایی دیوان در خصوص پرونده بود.
از حساب اینستاگرام کرمویسی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
رفقا و دوستان عزیز، بندیان زندان قزلحصار
از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کردهایم. این را درک میکنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیلهای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد. اما راه مبارزه برای آزادی و برابری راهی بس طولانیست و در پیچ و خم این راههای طولانی شما باید مشعلها را حمل کنید.
شما که به ضرورت دگرگونی این جهان پی بردهاید، و ایمان به آینده، ایمان به قدرت انسان برای ساختن این آینده را در قلب انسانها زنده نگاه میدارید و در میان بسیارانی که نسبت به رنج دیگران، نسبت به رنج انسان بی توجه شدهاند، پرومتهوار این "بار امانت " را به دوش میکشید، باید زنده بمانید، زیرا جانهای عزیز شما پشتوانه تداوم این مبارزه است.
از این رو من به نام زندگی، از جانب خود و همه همرزمان، دوستان و رفقای شما، مصرانه از شما و سروناز عزیز که از شما جدا مانده درخواست میکنم که با پایان دادن به اعتصاب غذای خود، برای مراحل بعدی مبارزه خود آماده شوید.
پیش از این روز و روزگاری دیگر بود و پس از این نیز روز و روزگاری دیگر خواهد بود.
ناصر زرافشان
#سروناز_احمدی
#سعید_ماسوری، #جعفر_ابراهیمی، #کامیار_فکور، #لقمان_امین_پور، #افشین_بایمانی، #سپهر_امام_جمعه، #زرتشت_احمدی_راغب، #محمد_شافعی، #سامان_یاسین، #حمزه_سواری_لفته ، #احمدرضا_حائری حائری، #رضا_سلمان_زاده و #مسعودرضا_ابراهیمی_نژاد
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_بی_تفاوتی #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کردهایم. این را درک میکنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیلهای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد. اما راه مبارزه برای آزادی و برابری راهی بس طولانیست و در پیچ و خم این راههای طولانی شما باید مشعلها را حمل کنید.
شما که به ضرورت دگرگونی این جهان پی بردهاید، و ایمان به آینده، ایمان به قدرت انسان برای ساختن این آینده را در قلب انسانها زنده نگاه میدارید و در میان بسیارانی که نسبت به رنج دیگران، نسبت به رنج انسان بی توجه شدهاند، پرومتهوار این "بار امانت " را به دوش میکشید، باید زنده بمانید، زیرا جانهای عزیز شما پشتوانه تداوم این مبارزه است.
از این رو من به نام زندگی، از جانب خود و همه همرزمان، دوستان و رفقای شما، مصرانه از شما و سروناز عزیز که از شما جدا مانده درخواست میکنم که با پایان دادن به اعتصاب غذای خود، برای مراحل بعدی مبارزه خود آماده شوید.
پیش از این روز و روزگاری دیگر بود و پس از این نیز روز و روزگاری دیگر خواهد بود.
ناصر زرافشان
#سروناز_احمدی
#سعید_ماسوری، #جعفر_ابراهیمی، #کامیار_فکور، #لقمان_امین_پور، #افشین_بایمانی، #سپهر_امام_جمعه، #زرتشت_احمدی_راغب، #محمد_شافعی، #سامان_یاسین، #حمزه_سواری_لفته ، #احمدرضا_حائری حائری، #رضا_سلمان_زاده و #مسعودرضا_ابراهیمی_نژاد
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_بی_تفاوتی #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#علیه_فراموشی
#سروناز_احمدی، مددکار، مترجم و فعال #حقوق_کودکان و زنان است. او در سازمانهای مردمی حامی کودکان، از جمله خانه کودک شوش و دروازه غار به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت داشته است. همچنین از او ترجمههایی در حوزه مسائل زنان و #فمینیسم، از جمله کتاب «انقلاب در نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزه فمینیستی»، اثر سیلوریا فدریچی، منتشر شده است.
او در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۱ در حالی که سه هفته از ازدواجش با کامیار فکور، روزنامهنگار و فعال حوزه محیط زیست و کارگران گذشته بود، در موج گسترده بازداشت شهروندان و فعالان در جریان خیزش ژینا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. #قاضی_صلواتی او را با اتهامات واهی «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال و نیم حبس محکوم کرد. در دادگاه تجدید نظر این حکم به سه سال و نیم کاهش یافت.
جمهوری اسلامی از زمان آغاز #خیزش_ژینا بیش از ۲۰ هزار شهروند را بازداشت کرده است.
برای کاهش فشار افکار عمومی در یک سال گذشته جمهوری اسلامی مجبور شده بسیاری از احکام زندان صادره برای بازداشتشدگان را لغو و به بیان خود محکومان را «عفو» کند. با این حال این موضوع شامل حال سروناز احمدی و همسرش کامیار فکور نشد. آنها به همراه جمعی از فعالان در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ هنگام دیدار با خدیجه پاکضمیر، همسر معلم زندانی محمد حبیبی، با حمله ماموران امنیتی به خانه پاکضمیر و حبیبی بازداشت شدند و سپس حکم آنها اجرایی شد.
او در شهریور و مهر امسال دست به #اعتصاب_غذا زد. این اعتصاب غذا در همبستگی با اعتصاب غذای ۱۳ زندانی سیاسی در پی تبعیدشان از #زندان_اوین به #زندان_قزل_حصار و اعتراض به این تبعید بود. او در نامه اعتصاب غذای خود نوشته است: «این اعتراضیست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان».
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#سروناز_احمدی، مددکار، مترجم و فعال #حقوق_کودکان و زنان است. او در سازمانهای مردمی حامی کودکان، از جمله خانه کودک شوش و دروازه غار به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت داشته است. همچنین از او ترجمههایی در حوزه مسائل زنان و #فمینیسم، از جمله کتاب «انقلاب در نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزه فمینیستی»، اثر سیلوریا فدریچی، منتشر شده است.
او در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۱ در حالی که سه هفته از ازدواجش با کامیار فکور، روزنامهنگار و فعال حوزه محیط زیست و کارگران گذشته بود، در موج گسترده بازداشت شهروندان و فعالان در جریان خیزش ژینا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. #قاضی_صلواتی او را با اتهامات واهی «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال و نیم حبس محکوم کرد. در دادگاه تجدید نظر این حکم به سه سال و نیم کاهش یافت.
جمهوری اسلامی از زمان آغاز #خیزش_ژینا بیش از ۲۰ هزار شهروند را بازداشت کرده است.
برای کاهش فشار افکار عمومی در یک سال گذشته جمهوری اسلامی مجبور شده بسیاری از احکام زندان صادره برای بازداشتشدگان را لغو و به بیان خود محکومان را «عفو» کند. با این حال این موضوع شامل حال سروناز احمدی و همسرش کامیار فکور نشد. آنها به همراه جمعی از فعالان در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ هنگام دیدار با خدیجه پاکضمیر، همسر معلم زندانی محمد حبیبی، با حمله ماموران امنیتی به خانه پاکضمیر و حبیبی بازداشت شدند و سپس حکم آنها اجرایی شد.
او در شهریور و مهر امسال دست به #اعتصاب_غذا زد. این اعتصاب غذا در همبستگی با اعتصاب غذای ۱۳ زندانی سیاسی در پی تبعیدشان از #زندان_اوین به #زندان_قزل_حصار و اعتراض به این تبعید بود. او در نامه اعتصاب غذای خود نوشته است: «این اعتراضیست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان».
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوستان و رفقا!
سلام و نوروز مبارک!
"سروناز احمدی هستم، مددکار اجتماعی و مترجم و بعد از جنبش زن زندگی آزادی زندانی در زندان اوین.
این نامهای است در مورد دوستان افغانستانیمان که در کنارمان در داخل همین مرزها زندگی میکنند. امید دارم که این نامه یکطرفه نماند و تبدیل به یک گفتگو شود. چون فکر میکنم که در موقعیت فعلیمان نیاز داریم که بیشتر و شفافتر در مورد «فردا» و جزئیات «آنچه که میخواهیم باشد» با هم گفتگو کنیم.
چند روز پیش شنیدم که طرح «جمعآوری» اتباع «غیرمجاز» با شروع نوروز در تفرجگاههای تهران شروع شده. مدتی قبل هم شنیدم که ویدئویی از ضربوشتم و تحقیر مهاجری افغانستانی بهطور گستردهای پخش شده. در این مدت هم چند باری از دوستانم شنیدم که نوعی فضای «افغانستانیستیزی» در شبکههای مجازی شکل گرفته."
#سروناز_احمدی #مهاجران_افغانستانی #پناهندگان #ناشهروندان #طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #علیه_نژادپرستی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
سلام و نوروز مبارک!
"سروناز احمدی هستم، مددکار اجتماعی و مترجم و بعد از جنبش زن زندگی آزادی زندانی در زندان اوین.
این نامهای است در مورد دوستان افغانستانیمان که در کنارمان در داخل همین مرزها زندگی میکنند. امید دارم که این نامه یکطرفه نماند و تبدیل به یک گفتگو شود. چون فکر میکنم که در موقعیت فعلیمان نیاز داریم که بیشتر و شفافتر در مورد «فردا» و جزئیات «آنچه که میخواهیم باشد» با هم گفتگو کنیم.
چند روز پیش شنیدم که طرح «جمعآوری» اتباع «غیرمجاز» با شروع نوروز در تفرجگاههای تهران شروع شده. مدتی قبل هم شنیدم که ویدئویی از ضربوشتم و تحقیر مهاجری افغانستانی بهطور گستردهای پخش شده. در این مدت هم چند باری از دوستانم شنیدم که نوعی فضای «افغانستانیستیزی» در شبکههای مجازی شکل گرفته."
#سروناز_احمدی #مهاجران_افغانستانی #پناهندگان #ناشهروندان #طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #علیه_نژادپرستی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
روز سهشنبه ۱۶ مرداد زنانِ زندانی سیاسی محبوس در #زندان_اوین پس از اعلام خبر اعدام #رضا_رسائی تحصن اعتراضی برگزار کردند که این اقدام با یورش گاردِ زندان مواجه شد.
یکی از نزدیکان زندانیان گفته است:
" ماموران گارد به صف شده بودند و میگفتند همه را بزنید."
در جریان این حمله #نرگس_محمدی، دچار حمله قلبی شده است و آثار کبودی روی بدن وی بهجا مانده است.
#پریوش_مسلمی، #سارینا_جهانی و #محبوبه_رضایی نیز در اثر ضربات سرکوبگران مجروح شدهاند.
#مهناز_طراح، #سروناز_احمدی، #رعنا_کورکور و #نسرین_جوادی نیز دچار حملهی عصبی شدهاند.
مدتهاست که زندان به مهمترین عرصهی کنشِ اعتراضی تبدیل شده است و زندانبانان در سرکوبِ مضاعف آنها ناکام ماندهاند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_بی_تفاوتی #جمهوری_اعدام #مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1
یکی از نزدیکان زندانیان گفته است:
" ماموران گارد به صف شده بودند و میگفتند همه را بزنید."
در جریان این حمله #نرگس_محمدی، دچار حمله قلبی شده است و آثار کبودی روی بدن وی بهجا مانده است.
#پریوش_مسلمی، #سارینا_جهانی و #محبوبه_رضایی نیز در اثر ضربات سرکوبگران مجروح شدهاند.
#مهناز_طراح، #سروناز_احمدی، #رعنا_کورکور و #نسرین_جوادی نیز دچار حملهی عصبی شدهاند.
مدتهاست که زندان به مهمترین عرصهی کنشِ اعتراضی تبدیل شده است و زندانبانان در سرکوبِ مضاعف آنها ناکام ماندهاند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_بی_تفاوتی #جمهوری_اعدام #مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1