This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهی سیاه گفت:« شما زیاد فکر میکنید. همهاش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترسمان به کلّی میریزد.»
کاری از navid musmir
#صمد_بهرنگی #ماهی_سیاه_کوچولو #خلق_متحد_هرگز_شکست_نمیخورد #ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید #علیه_سکوت #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #انقلاب_ژینا
@Blackfishvoice1
کاری از navid musmir
#صمد_بهرنگی #ماهی_سیاه_کوچولو #خلق_متحد_هرگز_شکست_نمیخورد #ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید #علیه_سکوت #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #انقلاب_ژینا
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ #معلم_رهایی، #فرزاد_کمانگر توسط حاکميتِ انسانستیزِ جمهوری اسلامی اعدام شد.
او چند روز پیش از اعدام، خطاب به معلمان زندانی نوشت:
"مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی.توانم تصور کنم در سرزمین صمد و خانعلی و عزتی معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمیتوانم تجسم کنم که نظارهگر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم.
می.دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب هموار گشته و سختیها و مرارتهای آن نشان افتخاری خواهد شد برای تو معلم آزاده تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راهاش فیلتر و گزینش باشد و زندان و اعدام که آموزگار ناماش را و افتخارش را ماهیان کوچولویاش به او بخشیدهاند نه مرغان ماهیخوار."
#ماهی_سیاه_کوچولو #صمد_بهرنگی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
او چند روز پیش از اعدام، خطاب به معلمان زندانی نوشت:
"مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی.توانم تصور کنم در سرزمین صمد و خانعلی و عزتی معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمیتوانم تجسم کنم که نظارهگر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم.
می.دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب هموار گشته و سختیها و مرارتهای آن نشان افتخاری خواهد شد برای تو معلم آزاده تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راهاش فیلتر و گزینش باشد و زندان و اعدام که آموزگار ناماش را و افتخارش را ماهیان کوچولویاش به او بخشیدهاند نه مرغان ماهیخوار."
#ماهی_سیاه_کوچولو #صمد_بهرنگی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۹ سال عمر کرد ولی هنوز ناماش و یادگارهایاش رعشه به جانِ ارتجاع میاندازد:
گرامی باد هشتاد و چهارمین سالروز تولدِ معلمِ ستمدیدگان #صمد_بهرنگی
ماهی سیاه گفت:« شما زیاد فکر میکنید. همهاش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترسمان به کلّی میریزد.»
کاری از navid musmir
#صمد_بهرنگی #ماهی_سیاه_کوچولو #خلق_متحد_هرگز_شکست_نمیخورد #ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
گرامی باد هشتاد و چهارمین سالروز تولدِ معلمِ ستمدیدگان #صمد_بهرنگی
ماهی سیاه گفت:« شما زیاد فکر میکنید. همهاش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترسمان به کلّی میریزد.»
کاری از navid musmir
#صمد_بهرنگی #ماهی_سیاه_کوچولو #خلق_متحد_هرگز_شکست_نمیخورد #ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵سال پیش در چنین روزی #محمدجعفر_پوینده یکی از ستونهای روشنفکری و تفکر انتقادی در ایران، توسط نیروهای وزارت اطلاعات به قتل رسید. پوینده کودک کار بود و ستم طبقاتی را با گوشت و استخوان درک کرده بود و تا روزی که زنده بود به تفکر انتقادی و مبارزه طبقاتی وفادار ماند.
صفا پوینده، خواهر محمدجعفر پوینده، میگوید نخستین کتاب غیردرسیاش را از محمدجعفر هدیه گرفت و آن کتاب، #ماهی_سیاه_کوچولو بود. او از برادرش میگوید: «نوجوان بودم. شبی به اتاقش رفتم و گفتم: «جعفر امشب هر کاری میکنم خوابم نمیبرد. کتابی به من بده.» گفت: «مگر کتابی که در دست داشتی تمام کردی؟» گفتم: «نه ولی کتابی میخواهم تا با خواندن آن خوابم ببرد.» گفت: «صفا جان! من اصلاً کتابی که کسی خوابش ببرد ندارم و همهٔ کتابهای من انسان را بیدار میکند.»
#روشنفکر_ستیزی #روشنفکرکشی #کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #قتلهای_زنجیره_ای #جمهوری_کشتار
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
صفا پوینده، خواهر محمدجعفر پوینده، میگوید نخستین کتاب غیردرسیاش را از محمدجعفر هدیه گرفت و آن کتاب، #ماهی_سیاه_کوچولو بود. او از برادرش میگوید: «نوجوان بودم. شبی به اتاقش رفتم و گفتم: «جعفر امشب هر کاری میکنم خوابم نمیبرد. کتابی به من بده.» گفت: «مگر کتابی که در دست داشتی تمام کردی؟» گفتم: «نه ولی کتابی میخواهم تا با خواندن آن خوابم ببرد.» گفت: «صفا جان! من اصلاً کتابی که کسی خوابش ببرد ندارم و همهٔ کتابهای من انسان را بیدار میکند.»
#روشنفکر_ستیزی #روشنفکرکشی #کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #قتلهای_زنجیره_ای #جمهوری_کشتار
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ #معلم_رهایی، #فرزاد_کمانگر توسط حاکميتِ انسانستیزِ جمهوری اسلامی اعدام شد.
او چند روز پیش از اعدام، خطاب به معلمان زندانی نوشت:
"مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی.توانم تصور کنم در سرزمین صمد و خانعلی و عزتی معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمیتوانم تجسم کنم که نظارهگر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم.
می.دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب هموار گشته و سختیها و مرارتهای آن نشان افتخاری خواهد شد برای تو معلم آزاده تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راهاش فیلتر و گزینش باشد و زندان و اعدام که آموزگار ناماش را و افتخارش را ماهیان کوچولویاش به او بخشیدهاند نه مرغان ماهیخوار."
#ماهی_سیاه_کوچولو #صمد_بهرنگی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
او چند روز پیش از اعدام، خطاب به معلمان زندانی نوشت:
"مگر میتوان در قحط سال عدل و داد معلم بود اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی.توانم تصور کنم در سرزمین صمد و خانعلی و عزتی معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمیتوانم تجسم کنم که نظارهگر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم.
می.دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب هموار گشته و سختیها و مرارتهای آن نشان افتخاری خواهد شد برای تو معلم آزاده تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راهاش فیلتر و گزینش باشد و زندان و اعدام که آموزگار ناماش را و افتخارش را ماهیان کوچولویاش به او بخشیدهاند نه مرغان ماهیخوار."
#ماهی_سیاه_کوچولو #صمد_بهرنگی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
۵۶ سال پیش در چنین روزی صمد به ارس پیوست. فقط ۲۹ سال عمر کرد ولی نام و یادگارهایاش هنوز که هنوز است رعشه به جانِ ارتجاعِ شاه و شیخ میاندازد.
گرامی باد یاد و راهِ سرخِ #معلم_رهایی #صمد_بهرنگی
" پدر رفت نشست پشت فرمان. شتر را گذاشتند پشت سر پدر و دختر. ماشين خواست حركت كند كه من خودم را خلاص كردم و دويدم به طرف ماشين. دو دستی ماشين را چسبيدم و فرياد زدم: شتر من را كجا مي بريد؟ من شترم را میخواهم.
فكر میكنم كسی صدايم را نشنيد. انگار لال شده بودم و صدايی از گلويم در نمیآمد و فقط خيال میكردم كه فرياد میزنم. ماشين حركت كرد و كسی من را از پشت گرفت. دستهايم از ماشين كنده شده و به رو افتادم روی آسفالت خيابان. سرم را بلند كردم و آخرين دفعه شترم را ديدم كه گريه میكرد و زنگ گردنش را با عصبانيت به صدا در میآورد.
صورتم افتاد روی خونی كه از بينیام بر زمين ريخته بود. پاهايم را بر زمين زدم و هقهق گريه كردم.
دلم مسخواست مسلسل پشت شيشه مال من باشد."
۲۴ ساعت در خواب و بیداری (۱۳۴۷)
#صمد_بهرنگی
از تاریخ انتشار این داستانِ کوتاه در ۵۷ سال پیش تا امروز، کودکانِ تهیدست کماکان پشت ویترین فروشگاهها در پی کودکی از دسترفتهشان میگردند.
اگر انقلاب به تغییر بنیادین در تمامیِ مناسبات اجتماعی حاکم نینجامد، ۵۴ سال بعد از این هم داستان "بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری" قصهی روز خواهد بود. انقلاب درهم شکستنِ ساز و کارهای بازتوليدکنندهی انباشت ثروت در دست یک اقلیت کوچک و انباشت فلاکت در دستهای خالی اکثریتِ جامعه یعنی طبقهی کارگر است. با "جابهجایی کنترلشده" و اپوزیسیونسازی از خارج مناسبات حاکم سانتیمتری جابهجا نخواهد شد، فقط ردایِ حاکمان تغییر میکند.
#مبارزه_طبقاتی #کودکان_کارگر #حق_کودکی #ناشهروندان #بی_آرزوها #مطرودان #کار_کودک #آموزش_ستمدیدگان #طبقه_کارگر #ماهی_سیاه_کوچولو #بیست_و_چهار_ساعت_در_خواب_و_بیداری
@Blackfishvoice1
گرامی باد یاد و راهِ سرخِ #معلم_رهایی #صمد_بهرنگی
" پدر رفت نشست پشت فرمان. شتر را گذاشتند پشت سر پدر و دختر. ماشين خواست حركت كند كه من خودم را خلاص كردم و دويدم به طرف ماشين. دو دستی ماشين را چسبيدم و فرياد زدم: شتر من را كجا مي بريد؟ من شترم را میخواهم.
فكر میكنم كسی صدايم را نشنيد. انگار لال شده بودم و صدايی از گلويم در نمیآمد و فقط خيال میكردم كه فرياد میزنم. ماشين حركت كرد و كسی من را از پشت گرفت. دستهايم از ماشين كنده شده و به رو افتادم روی آسفالت خيابان. سرم را بلند كردم و آخرين دفعه شترم را ديدم كه گريه میكرد و زنگ گردنش را با عصبانيت به صدا در میآورد.
صورتم افتاد روی خونی كه از بينیام بر زمين ريخته بود. پاهايم را بر زمين زدم و هقهق گريه كردم.
دلم مسخواست مسلسل پشت شيشه مال من باشد."
۲۴ ساعت در خواب و بیداری (۱۳۴۷)
#صمد_بهرنگی
از تاریخ انتشار این داستانِ کوتاه در ۵۷ سال پیش تا امروز، کودکانِ تهیدست کماکان پشت ویترین فروشگاهها در پی کودکی از دسترفتهشان میگردند.
اگر انقلاب به تغییر بنیادین در تمامیِ مناسبات اجتماعی حاکم نینجامد، ۵۴ سال بعد از این هم داستان "بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری" قصهی روز خواهد بود. انقلاب درهم شکستنِ ساز و کارهای بازتوليدکنندهی انباشت ثروت در دست یک اقلیت کوچک و انباشت فلاکت در دستهای خالی اکثریتِ جامعه یعنی طبقهی کارگر است. با "جابهجایی کنترلشده" و اپوزیسیونسازی از خارج مناسبات حاکم سانتیمتری جابهجا نخواهد شد، فقط ردایِ حاکمان تغییر میکند.
#مبارزه_طبقاتی #کودکان_کارگر #حق_کودکی #ناشهروندان #بی_آرزوها #مطرودان #کار_کودک #آموزش_ستمدیدگان #طبقه_کارگر #ماهی_سیاه_کوچولو #بیست_و_چهار_ساعت_در_خواب_و_بیداری
@Blackfishvoice1