Blackfishvoice (BFV)
7.44K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
272 links
Download Telegram
Blackfishvoice (BFV)
Photo
روایت زندگی نوجوان ۱۷ ساله سوختبر بلوچ که در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، بخاطر تکه نانی جان خود را از دست داد..

#عبدالله_براهویی متولد ۱۳۸۴/۶/۶شهر زابل بود به دلیل نداشتن شناسنامه از تحصیل بازماند حدود نیمی از سن کودکی خودش را در شهر زابل گذراند، خانواده فقیر و کم درآمدی داشت تا جایی که برای امرار معاش مجبور بود به همراه پدرش توی سن ۱۰ سالگی بره سر دکه کارگری و کار کنه تا کمک حال پدر و مادرش بشه در حالی که فصل درس خوندن و ساختن آینده ای دیگه بجز کارگری باید می داشت ولی اون تا ۱۳سالگی عمر خودش را صرف کارگری کرد و فقر شدید را تحمل کرد که خواسته خودش نبود و در نبود کار و شناسنامه برای استفاده از خدمات دولتی، رفت سراغ شاگردی همراه سوختبران که چندان در آمد بالایی نداشت ولی مجبور بود هم برای خرج خودش و هم کمک حال مادر و پدرش باشه
گاهی وقتا با فامیل ها دور خودش و گاهی هم به باب میل خودش میرفت عبدالله دیگر شغلی نداشت یا سوختبری یا مجبور بود توی خونه بشین و بیکار رفتن به شهرستان و کار کردن هم شناسنامه و مدرک هویتی میخواست که اون محروم بود ازشون عبدالله بعد مدتی که جوانی ۱۷ ساله شده بود تونست گوشی مورد علاقه اش بخره تازه بعد دوسال کار!
طی این مدت کار و شاگردی یه یخچال دسته دوم برای خونه مادرش خرید البته قسطی عبدالله جوانی بود که دیگه کم کم تمام امید نا امیدیش سوخت بود کلی آرزوی داشت کلی قول به مادرش داده که با پول همین شاگردی سوخت برات زندگیتو می سازم

فقر و نداری تا جایی تو زندگی شون تاثیر گذاشته بود که عبدالله مجبور بود سر دو روز با دوتا ماشین شاگرد بشه بره بیاد پدرش هم که با کارگری و گرانی نمی تونسته زندگی مورد علاقه خانواده شو بسازه عبدالله تا حدودی با وجود نداشتن مدراک هویتی بازم سخت کار میکرد و همیشه ورد زبانش نان به قیمت بود...
شرح حالی که این روزا برای جوانان بلوچ توی جاده ها اتفاق می افته
عبدالله کلی آرزو داشت که نتونست بهشون برسه کلی قول به پدر و مادرش برای یه زندگی خوب داد بود قول گاز جدید قول یه خونه جدید که اجاره ای نباشه...
ولی نبود شناسنامه و هویت باعث شد خودش و زندگی و جوانی شو رو نابود کنه خیلیا ها مث عبدالله جوان هستن بعضی از نبود کار و بعضیا از نبود شناسنامه مجبورن سوختبری کنن یا شاگردی!

📝نقل از پدر مادر عبدالله و به قلم یکی از نزدیکانش.

برگرفته از تلگرام حال‌وش

#کودکان_کار #کودکان_کارگر #کار_کودک #فراتر_از_استثمار #استثمار_مضاعف #تبعیض_سیستماتیک


@Blackfishvoice1
یک دفتر اداری وابسته به دولت با انتشار آگهی قصد استخدام تعدادی کارمند زن دارد:
سابقه‌ی کار و تحصيلات می‌خواهد و در ازای ۵ ساعت کار تنها ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان حقوق می‌دهد. با لحاظ کردن تورمِ کنونی یعنی: مفت.

دفتر مذکور، وابسته به همان دولتی است که هم‌زمان، سیاست‌های سرکوب زنان را در کوچه و خیابان پیش می‌برد، سیاست‌های تنظیم خانواده را متوقف کرده و به فرزندآوری بیشتر دعوت و به‌طور تمام‌وقت خانه‌داری و همسرداری را تقدیس می‌کند.
در عین حال می‌داند که خانه‌نشین کردن زنان غیرممکن بوده و برای "تنظیم بازار" و گرداندنِ چرخه‌ی تولید/انباشت به حضور آن‌ها نیازمند است.
از همین‌رو، سیاست تبعیض جنسیتی به خدمت سیاست تبعیض مزدی می‌‌آید تا زنان را به نیروی کار ارزان‌قیمت تبدیل کند و در نتیجه، هزینه‌های تولید را بکاهد. یعنی زنان در عین استثمار در خانه ( کار خانگی رایگان ) در جامعه نیز به نفعِ انباشتِ حداکثری طبقه‌ی مسلط استثمار می‌شوند: هم‌زمان با مقرارت #حجاب_اجباری سیاست کنترل بدن هم به نیروی کار زنان تحمیل می‌شود تا مطیع بودن آنها در محیط کار به حداکثر برسد.


کافی‌ست به بخش انتهایی آگهی نگاه کنید که تأکید شده برای همین شغل نیز حجم تماس بالایی دریافت می‌کنند:
بدین‌نحو سرمایه‌دار با دست باز بهترین نیرو را از میان ارتشی از بیکاران دست‌چین می‌کند و ضمن استثمار در حد رایگان، خدایگانی خود را بر بیکاران اعمال می‌کند.

می‌توان گفت که سیاست حجاب اجباری از منظر اقتصاد سیاسی، در راستای منافعِ طبقه‌ی سرمایه‌دار است و این درست برخلافِ تصورِ کسانی‌ست که حجاب را اولویت دستِ چندم تعریف کرده و مرتبا بر این طبل می‌کوبند که "حجاب خواسته‌ی اصلی نیست".


#استثمار_مضاعف #زنان_کارگر #طبقه_کارگر #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_مزدی


@Blackfishvoice1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پادکست مبارزان خیابان
شماره‌ی دوم

کاری از کارگروه زنان #کمیته‌_مبارزان_خیابان

اگر قرار است تکثر همگانی شود، باید شنیدن را تمرین کنیم. شنیدن زنانی که به پستوی خانه رانده شده‌اند، کسی آنان را نمی‌خواند و با نام آنان سخن نمی‌گوید. بله دقیقا منظور ما زنان خانه‌دار هستند. زنانی که ۲۲ میلیون‌اند، از این میلیونی‌ها شماری کودکند. کودکانی که همسرند‌. شماری در آستانه جوانی، پیرند. شماری میانسال‌اند و در حسرت و انتظار قاب خاکستری زندگی به سر می‌برند،شماری که پیرند و سختی‌ها را چنان بلعیده‌اند که فربگی اندامشان بیشتر از آنکه چربی باشد، تورم غلیظ رنج است.
این زن اکنون با ما سخن می‌گوید ، با ما که در خیابان به او که پشت شیشه خیره می‌شد، دقت نکرده ایم. ما با این زنان از زن زندگی آزادی به گفت و گو نشستیم
بشنوید صدایشان را
تا بیابیم صدای بی‌شماران ستمدیده را...

مبارزان خیابان

#زن_زندگی_آزادی
#استثمار_مضاعف #طبقه_کارگر


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
از متن:
بی‌توجهی به اشتغال قانونی زنان افغانستانی آنها را در معرض نابرابری مضاعف در مقایسه با دیگر مهاجران قرار می‌دهد. در نتیجه به صورت رسمی وارد بازار کار نمی‌شوند. موقعیت تبعیض چندگانه، نداشتن حقوق شهروندی، تبعیض معمول مربوط به جنسیت در فرهنگ، خانواده و قانون، وابستگی اقتصادی، تعلق به طبقه فرودست اجتماع، تفاوت‌های قومی و نژادی موجب روبه‌رو‌شدن آنان با نوعی طرد و ننگ اجتماعی می‌شود. آنان به خدمات اجتماعی مانند بیمه دسترسی ندارند، بازار کار رسمی را از دست می‌دهند و فرصت مشارکت اجتماعی را ندارند.


https://shorturl.at/PQVW8

گزارش منتشرشده در روزنامه‌ی شرق
دوم خرداد ۱۴۰۲

#زنان_کارگر #استثمار_مضاعف #مهاجران_افغانستانی #ناشهروندان #تبعیض_جنسیتی


@Blackfishvoice1
یک زن کارگر ۲۶ ساله اهل #نیشابور در حین کار با دستگاه تزریق پلاستیک مصدوم شده و جان باخت.
این کارگر در حین کار با دستگاه دکل (تزریق پلاستیک )، به علت گیر کردن شال و کشیده شدن به داخل دستگاه، به شدت مصدوم و دقایقی بعد در محل کار جان باخت.
خبرگزاری دولتیِ ایرنا که منبع انتشار این خبر است، از کارگر جان‌باخته نام نبرده است.

#زنان_کارگر #حجاب_اجباری #طبقه_کارگر #استثمار_مضاعف #علیه_حجاب_اجباری
#تبعیض_جنسیتی

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
roya-khosravi-darbareye-kare-khanegi.pdf
5.7 MB
دربارۀ کار خانگی و مقام ثانوی زن
نویسنده: رؤیا خسروی
انتشارات دامون، ۱۳۵۸


#کتاب #کار_خانگی #طبقه_کارگر #استثمار_مضاعف


@Blackfishvoice
Blackfishvoice (BFV)
Video
این رویکرد به گیلان، کردستان، بلوچستان و ... رویکرد استعماری‌ست. در این رویکرد فقدان امکانات اولیه‌ی زندگی، تبعیض ساختاری، کار خانگی و استثمار زنان و ... زیباسازی می‌‌شوند و رنج روزمره‌‌‌ی جمعیت بومی به عناصر جذاب و هیجان‌زا برای توریست‌ها تبدیل می‌گردند.
هیج‌وجه زیباشناختی در روزانه از چاه آب کشیدن به دلیل فرسودگی خطوط لوله‌کشی یا فقدان آن، نفت در فانوس کردن به‌علت محرومیت از گازرسانی، بچه‌داری همزمان با کار شالیزار و پخت و پز و ... وجود ندارد.

عکاسی از زنان گیلک با لباس‌های رنگی که در گرما و سرما مشغول دستفروشی در بازارهای هفتگی هستند به یکی از تفریحات توریست‌ها تبدیل شده است: کسانی‌که حتی یک روز در زندگی "مجبور" به انجام چنین کارهایی نبود‌ه‌اند به واسطه‌ی این تصاویر جعلی و بزک‌شده گمان می‌کنند گیلک و به‌خصوص زنِ گیلک هر روز در حال قاسم‌آبادی رقصیدن و پلو‌کباب خوردن است.
زنان رنگی این عکس‌ها در بازارهای هفتگی، اغلب زمینی برای‌شان نمانده تا فروشنده محصولات زمین خود باشند. اغلب آن‌ها سبزی‌های محلی را از بازار تهیه و در بازارهای هفتگی یا گوشه خیابان‌ها می‌فروشند که آن‌ها نیز با ماموران شهرداری درگیرند.
هم‌چنین تنها گذری در زندگی روزمره‌ی گیلان اثبات می‌کند که برنج و ماهی از سفره‌ی غذایی اغلب جمعیت تهیدست و طبقه‌ی کارگر این منطقه حذف و به منوی رستوران‌های توریستی منتقل شده است.
هرگز توریستی به محله‌های حاشیه شهر در رشت نمی‌رود تا چهره فقر و آسیب‌های اجتماعی را ببیند. توریست‌ها به محل دفن زباله در مرکز جنگل‌های گیلان نمی‌روند تا ببینند زنان معترض سراوانی هم‌چنان به آلودگی آب و هوا بخاطر حجم زباله معترضند.
زنان روستاهای منطقه آزاد که زمین‌های کشاورزی‌شان را فروخته و به قاچاق‌برهای سرمایه داران تبدیل شده‌اند.
چهره جعلی از زن گیلانی در رسانه‌ها مانع دیدن این‌همه فقر و آسیب در این استان شده است.


متن دریافتی از گمنام

#گیلان #زنان_کارگر #کار_خانگی #استثمار_مضاعف


@Blackfishvoice1
🔺زنان کارگر و سناریوهای سرمایه‌داری
ایدئولوژی‌های سلطه، منافع مشترک و سیاست هم‌بستگی
نوشته‌ی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمه‌ی: فرزانه راجی


«ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار می‌کنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند.می‌خواهیم وقتی مانند دیگران کار می‌کنیم، رفتار یک‌سانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آن‌ها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود می‌پرسیم ”چگونه می‌توانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیده‌ام: برنده شدن در بخت‌آزمایی یا سازمان‌دهی. چه می‌توانم بگویم جز این‌که هرگز در مورد اعداد خوش‌شانس نبوده‌ام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازمان‌دهی کنند! … زیرا تنها راه برای به ‌دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آن‌را به‌صورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکون‌ولی، کالیفرنیا)



https://shorturl.at/aiuSX


#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #استثمار_مضاعف #سازماندهی


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺زنی از زندانیان لاکان رشت پس از ده سال حبس «رای باز» شد و زندان او را مجبور کرد در کارخانه تولید شیشه‌های آزمایشگاه کار کند اما مدتی پیش مقنعه‌اش به دستگاه گیر کرد و صورتش به زیر مایع مذاب کشیده شد و نیمی از صورتش سوخت.

🔺‏«رای باز»نوعی مرخصی و آزادی مشروط است که زندانی میتواند ادامه حبس را در بیرون از زندان باشد اما باید تمام وقت بدون بیمه و مزایا ،در کارگاه یا کارخانه ای که زندان برای او انتخاب میکند با دستمزد ماهیانه دو تا سه میلیون تومان کار کند.

🔺خانواده بسیاری از این زندانیان در شهرهای دیگر و بسیار دورتر از این کارگاه‌ها ساکن هستند و این زندانیان می‌بایست روزانه ساعتها در راه رفت و آمد به محل کار تعیین شده باشند.این در حالی‌ست که حقوق دریافتی حتی هزینه رفت و آمد آنها را تامین نمی‌کند.

🔺تمامی کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که این زندانیان مجبور به بیگاری در آن هستند با سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی قرارداد همکاری دارند و ماهانه مبالغی را به جای پرداخت به کارگران، به سازمان زندان ها پرداخت می‌کنند.

🔺وقتی زندانیان به شرایط سخت و طاقت فرسای کار در این کارخانه‌ها اعتراض می‌کنند تهدید به بازگردانده شدن به زندان و تحمل ادامه حبس در زندان می‌شوند.


از حساب توئیتر #آتنا_دائمی

#طبقه_کارگر #حجاب_اجباری #استثمار_مضاعف #فراتر_از_استثمار #صنعت_زندان #کار_اجباری


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
تصویر حیرت‌انگیزی که می‌بینید، مربوط است به مراسم استقبال دانش‌آموزانِ یک مدرسه از #علیرضا_فیروزفر شهردارِ #زنجان.
بدون هیچ‌گونه تعارفی دانش‌آموزان/کودکانِ را پیش‌ِ پایِ یک مرد زن‌ستیز وادار به تعظیم و تقدیم گل کرده‌اند؛ بازسازیِ کاملِ بدوی‌ترین مناسکِ بیعت با نرِ مسلطِ قبیله.

🔺این مناسکِ تحقیرآمیز دقیقا آن‌روی سکه‌ی توحشِ گشتاپوی شریعت در خیابان‌ها برای لت و پار کردنِ زنانی‌ست که گردن به فرامینِ نرِ کبیر/رهبرِ حقیر نمی‌نهند. انتقامِ رذیلانه‌ای‌ست از دخترانِ دانش‌آموز که در جریان قیام #زن_زندگی_آزادی کلِ ایدئولوژی مذهبی حاکم را لگدمال کرده و مدارس را به سنگر رسواسازیِ پادشاهِ عریان تبدیل کردند.

🔺این دقیقا همان‌ "چیز"ی‌ست که حاکمیت جمهوری اسلامی از زن می‌خواهد. حاکمیتی که با مخدوش رتوریک‌های ضدِ سرمایه‌داری از جمله مبارزه با #کالاسازی_زنان، خود زن را چیزی بیش از یک باربیِ اسلامیزه‌شده نمی‌خواهد؛ باربی‌ای کفن‌پیچ‌شده در حجاب اسلامی، غایب از صحنه‌ی کنشگری اجتماعی، مطیع و تحتِ انقیاد و در یک کلام، ماشینِ معاشقه و تولید مثل برای امتِ شیعه-آریایی.

🔺در قاموسِ زن‌ستیزان، تهی کردن زنان از سوژگی یعنی خودِ تکریم: زن به‌مثابه‌ی مادرِ زاینده‌ی نیروی کار ارزان‌قیمت و البته که سرباز رایگان برای جنگ‌آوری و دفاع از منافع غارت‌گران. هرجا که حاکمِ مذهبی گفت: "خواستار تکریم زنانیم" یعنی خواهانِ انسان‌زدایی کامل از زن هستیم. #اولین_رید فمینیست مارکسیست به‌درستی گفته بود که:
"تقدس و تحقیرِ اجتماعی، دو روی همان سکه‌ی محرومیتِ اجتماعی زنان در جامعه‌ی طبقاتی هستند."


#زن_ستیزی #خشونت_علیه_زنان #انقیاد_زنان #تبعیض_سیستماتیک #کار_خانگی #استثمار_مضاعف #باربی_اسلامی #زن_زندگی_آزادی


@Blackfishvoice1