دیپلماسی
19.8K subscribers
6.58K photos
1.16K videos
317 files
10K links
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Download Telegram
@sokhanranihaa - داود فیرحی - مفهوم فساد و اصلاح در نهضت عاشورا…
@sokhanranihaa
این سخنرانی دکتر #داود_فیرحی درباره ‍''مفهوم فساد و اصلاح در نهضت عاشورا'' که شب هشتم محرم، پنج‌شنبه، ۶ شهریور ۱۳۹۹ در کانون توحید تهران ارائه شده است، تفسیری مهم و ارزشمند از واقعه عاشورا و کنش سیاسی امام حسین (ع) است.

خود سخنرانی کمتر از یک ساعت است و بقیه فایل پرسش و پاسخ است.
@bestdiplomacy
ریچارد #هاس رییس شورای روابط خارجی امریکا در واکنش به سخنان مایک پمپئو که گفت " انتقال آرام قدرت به دولت دوم #ترامپ انجام می شود" ، گفت: در فضا، زمان و دنیایی دیگر این اظهارات می توانست مسخره باشد.

اما در این شرایط، در این جهان و در این زمان این طور نیست.
این چالش بسیار بزرگی برای دموکراسی و رتبه ماست/USA Study

@bestdiplomacy
🖤 یاد: "او خود راه بود..."

محمدجواد کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

از رونده نپرسید کجا می‌رود، از راهی که می‌رود معلوم است رهسپار کجاست. اما فیرحی خود راه بود. باید منتظر می‌ماندی ببینی به کجا می‌رسد. دست روزگار بوته زندگی او را این همه بی ملاحظه کنده است. چشم‌های روشن زندگی شیشه‌ای شده‌اند. چندانکه گویی نمی‌شناسمش. تمام دغدغه‌های شخصی و جمعی‌ام را به حاشیه اتاقم پرتاب می‌کنم.

ما رونده بودیم و البته هر روز در یک راه تازه. یک روز فوکویی بودیم، یک روز هابرماسی. یک روز چپ بودیم یک روز راست. بستگی داشت به اینکه آخرین مطالعاتمان چه بود.

فیرحی همه این مباحث را می‌خواند، اما با هیچ‌کدام تماما همدلی نمی‌کرد. بهتر از ما می‌دانست، اما با هیچ‌کدام این‌سو و آن‌سو نمی‌شد. کنارمان همیشه نشسته بود، اما مثل هیچ‌کدام‌مان نبود. بعدها فهمیدم در حوزه هم وضعیتی مشابه داشت. مطابق راه‌های استاندارد پیش روی طلاب، معلوم نبود کجاست و به کجا می‌رود.

تبدیل شده بود به یک دانشگاهی باسواد، و همزمان یک روحانی باسواد، اما خودش را که می‌شناختی، می‌دانستی او نه دانشگاهی است و نه یک آخوند استاندارد.

فکر می‌کرد جامعه یک چرخ دنده اصلی دارد. وقتی نمی‌چرخد، جامعه راکد است. پر از بلاهت و سکون و گسیختگی و بی‌اخلاقی. اگر آن چرخ نچرخد، همه گمراه و مبتذل‌اند.

حاکمان دست به کار چپاول سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی و تاریخی می‌شوند و مردم هم در همین کار با هم مسابقه می‌گذارند. علائم زوال همه جا پدیدار می‌شود.

یکبار از او پرسیدم دکتر چه می‌شود؟ گفت هیچ چیز شدنی در کار نیست. آرام‌آرام همه‌چیز در حال فروریختن است. مثل یک ساختمان کهنه که هر روز سنگی یا آجری از این‌سو یا آن‌سو کنده می‌شود.

به نظرش کلام روشنفکران نیز در افزایش این زوال بی‌تاثیر نیست. می‌گفت سخن باید با چرخ‌ دنده‌های ساکن این جامعه نسبتی برقرار کند تا چرخ به چرخیدن بیافتد.

او هم سواد دینی کسب می‌کرد، هم سواد دانشگاهی. هم به عرصه سیاست نظر داشت، هم به بگومگوهای روشنفکرانه. پروژه‌های فکری گوناگون را می‌خواند؛ اما با هیچ‌کدام همراه نبود.

او در حال پیشبرد کاری بود که عزم آن را کرده بود. چگونه می‌توان این چرخ را به حرکت واداشت. می‌دانست که این کار بدون دین امکان‌پذیر نیست. اما حوزویان را به اعتبار صنف بیش از همه ناتوان می‌دید. بنابراین، در دانشگاه حضوری فعال‌تر از حوزه داشت.

او راه بود. باید ظرف زمان به سوی سودای او گشوده می‌ماند تا مقصدی را که پی می‌گرفت بسازد. اما چند روز بیشتر به طول نیانجامید، کنده شدن بوته زندگی‌اش از دنیای ما.

وقتی خبر بیماریش را شنیدم، نگران شدم. به‌سرعت پیامی برای واتس‌آپ او فرستادم: دکتر خبرهای بدی شنیدم، چطوری؟ روزی چندبار به آن پیام می‌نگرم. او هنوز پیام مرا ندیده است. هنوز هم منتظرم.

او راه بود. از راهی نمی‌رفت که دیگران راه نیمه‌تمامش را تمام کنند. فقط او شایستگی تمام کردن آن راه را داشت. اما آنکه می‌چیند، نه صدای ما را می‌شنود و نه ملاحظات ما زندگان را دارد. کار خود را می‌کند و می‌رود. به هیچ‌کس پاسخگو نیست و رازش را با هیچ‌کس در میان نمی‌گذارد.
t.me/bestdiplomacy
🔵🔴تیر خلاص به سایکس- پیکو


پس از واگذاری قره باغ به آذربایجان و عقب نشینی ارمنستان و منعقد شدن توافق میان طرفین متخاصم با میانجیگری روسیه یک اتفاق مهم در روابط بین الملل معاصر به وقوع پیوست که به گمانم توجه چندانی به آن مبذول نشد. در تاریخ معاصر روابط بین الملل – از پس از موافقت‌نامه سایکس-پیکو در سال 1916 یا در بهترین حالت از پس از فروپاشی شوروی در دهه 90- یک اتفاق مهم رخ داد که می تواند سرنوشت بخش زیادی از مناطق خودمختار و نیمه خودمختار در جهان را روشن کند. این اتفاق مهم چیزی است که من آن را «گسست سرزمینی» می نامم. بانی این گسست هم کسی نبود جز ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه.
در ماه می 1916 وقتی وزرای خارجه انگلیس و فرانسه (سِر مارک سایکسِ بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکوی فرانسوی) با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی متحد شدند، مرزکشی های جدیدی در آنچه که خاورمیانه نامیده شد به وجود آمد. این دو کشور سرزمین های متعلق به عثمانی که شامل بخش زیادی از خاورمیانه و بالکان تا دروازه های وین می شد را به حوزه نفوذ خود تقسیم کردند و خطوط مرزی جدیدی ترسیم کردند که بعدها (یعنی امروزه) به خاری در گلوی بسیاری از کشورهای تازه تاسیس تبدیل شد زیرا بسیاری از مناطقی که پیش تر متعلق به کشور «الف» بود میان کشورهای متعددی تقسیم شد تا بذر اختلاف و نفرت همچنان وجود داشته باشد.
روسیه ی دوران پوتین، که از تحقیرهای پس از فروپاشی به ستوه آمده بود اولین تیر را به قلب موافقت‌نامه سایکس-پیکو شلیک کرد. در سال 2014، ولادیمیر پوتین پایه گذار سنت گسست سرزمینی شد. او با ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به روسیه و جدا کردن آن از اوکراین سنتی را بنا نهاد که در سالهای اخیر شاهد نمودهایی از آن هستیم. پوتین اولین کسی است که در تاریخ معاصر روابط بین الملل مبادرت به ضمیمه سازی بخشی از سرزمین دیگر به خاک روسیه کرد. یاد سخنی از جفری گولدبرگ افتادم که در مقاله ای در مجله «The Atlantic» (این مقاله را برای هفته نامه صدا ترجمه کرده بودم اما به دلیل نقص آرشیو نتوانستم به ترجمه آن یا حتا متن انگلیسی آن دسترسی یابم) گفته بود که تا سال 2100 حدود 100 کشور جدید به نظام بین الملل افزوده می شوند. او اشاره کرده بود که مناطق خودمختار، نیمه خودمختار و یا مناطقی که دولت های مرکزی توان اعمال قدرت در آنجا ندارند در زمره کشورهای جدیدی هستند که از پتانسیل تبدیل شدن به یک کشور برخوردارند.
دومین گسست سرزمینیِ (احتمالی) در منطقه مورد مناقشه کشمیر رخ خواهد داد؛ منطقه ای که 7 دهه است میان هند و پاکستان محل مناقشه است. دولت هند به رهبری حزب ناسیونالیستِ هندوی «بهاراتیا جاناتا» (بی‌جی‌پی) با تغییر اصل ۳۷۰ قانون اساسی هند، پس از هفتاد سال، خودمختاری و امتیازات ویژه را از جامو و کشمیر سلب کرد و عملا بخش زیادی از این منطقه زیر سیطره هند قرار گرفت. اعتراض پاکستان راه به جایی نبرد و هم اکنون بخش زیادی از این منطقه عملا زیر سیطره هندوستان قرار گرفته است.
سومین گسست سرزمینی هم در منطقه ناگورنو- قره باغ رخ داد؛ منطقه ای مورد مناقشه میان آذربایجان و ارمنستان که از پس از فروپاشی شوروی محل نزاع دو کشور بود. با توافق نامه صلحی که با وساطت روسیه میان این دو کشور رخ داد سومین گسست سرزمینی رخ داد و منطقه ای خودمختار و مورد مناقشه عملا به کنترل آذربایجان در آمد.
معتقدم در آینده این رویه به شکل ها و شیوه های دیگری دنبال خواهد شد. این مساله بطور خاص در سرزمین های خودمختار یا در مناطقی رخ خواهد داد که دولت مرکزی نفوذ چندانی در آنجا ندارد همچون مناطق کرد نشین سوریه؛ مناطق وزیرستان در پاکستان؛ مناطق قبایلی در افغانستان و الخ.
در زیر دو گزارش را ضمیمه می کنم که شاید مطالعه آن خالی از لطف نباشد. یکی گزارشی که در روزنامه دنیای اقتصاد در مورد توافق صلح ارمنستان- آذربایجان منتشر شد و دیگری مطلب دیگری از گولدبرگ (البته غیر از آن مقاله ای که در آن از پیش بینی 100 کشور تا سال 2100 سخن گفته بود) که در شماره 12 هفته نامه صدا منتشر شد (متاسفانه نتوانستم مشخصات کامل این شماره را به دلیل نقص آرشیو بیابم)
محمدحسین باقی/مترجم کتاب تاثیرگذار ریشه های نظم سیاسی:از دوران پیشاانسانی تا انقلاب فرانسه اثر فرانسیس فوکویاما

t.me/bestdiplomacy
Forwarded from اتچ بات
🔵🔴از نیوهمپشایر تا سوم نوامبر
جو بایدن چگونه پیروز انتخابات شد!


شکست ها و پیروزیهای سیاسی بیهوده شکل نمیگیرند و بدون آگاهی و شناخت از عوامل سبب ساز شکست و پیروزی نمیتوان تحلیل عمیقی از آنها داشت.

انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را میتوان خاص ترین انتخابات تاریخ ایالات متحده دانست.
دوقطبی بزرگ که سبب ساز بالاترین میزان مشارکت انتخاباتی طی 120سال اخیر در آمریکا شد
به این انتخابات فضای متفاوتی بخشید.

برای تحلیل این انتخابات باید مروری به انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا داشت
جاییکه برنی سندرز کاندیدای چپ گرای حزب دموکرات با رایی پرقدرت در نیوهمپشایر به پیروزی رسید و جوبایدن ضعیف ظاهر شد.
در روند انتخابات مقدماتی،
سندرز در رای گیری ایالتهایی چون نوادا هم موفق بود و میرفت که خود را به عنوان کاندیدای نهایی به حزب تحمیل کند که جوبایدن با پیروزی پرقدرت در کارولینای شمالی خود را پیدا کرد.

سه شنبه بزرگ رسید و همه چیز برای پیروزی طلایی سندرز آماده بود تا اینکه باراک اوباما با پشتوانه الیگارشی درون حزب دموکرات
چهارکاندیدای دیگر حزب را پشت سر جو بایدن متحد کردند تا اینکه سندرز را در رقابت های مقدماتی سه شنبه بزرگ شکست دهند.

این کار نهایتا جواب داد و طی رای گیری های بعدی جوبایدن کارخویش را پشت برد و
برنی سندرز، محبوب بدنه چپ حزب دموکرات به نفع جوبایدن کنار کشید.

جوبایدن کاندیدایی بود که "هدفمند" انتخاب گردید.
بایدن نه متعلق به طیف چپ حزب دموکرات بود و نه فردی کاملا محافظه کار بود.
جوبایدن از مرکز حزب دموکرات می آمد مرکزی که میتوانست جمهوریخواهان منتقد ترامپ
را نیز جذب خود کند.

در برابر کاندیدایی کاملا پوپولیست و خاص از حزب جمهوریخواه
تنها مشارکت گسترده همراه با ائتلافی وسیع میتوانست کار را تمام کند.

این کار با ائتلافی از بخش چپ حزب دموکرات به رهبری برنی سندرز و بخش مرکز که بایدن نماینده شان بود و جمهوریخواهان میانه رو منتقد ترامپ صورت گرفت.
جوبایدن توانست در خاص ترین انتخابات تاریخ آمریکا به پشتوانه رای ائتلاف گونه و جذب بخشی از آرا دوره گذشته ترامپ از جمله ارا سفیدپوستان سالمند نگران از پیامدهای کرونا پیروزی خویش را رقم زند.

پیروزی برآمده از آرای پرقدرت در سوم نوامبر بی دلیل حاصل نگشت.

چراکه افزایش عددی آرا ترامپ نسبت به سال 2016 نشان داد که اگر این حجم مشارکت و دامنه وسیع ائتلاف نبود پیروزی بر دونالد ترامپ با پایگاه رای مشخص نزدیک به غیرممکن بود.


پیروزی سوم نوامبر یک پیروزی معمولی نبود
و بدون حمایت قدرتمند رسانه های نوشتاری و شنیداری مطرح از جوبایدن امکان پذیر نبود.
پیروزی سوم نوامبر پیروزی "ساختار" بر یک "رییس جمهور ضدساختار" بود
ساختاری که کاملا نگران از آینده آمریکا در دوران ریاست جمهوری دوباره ترامپ بود.
بلی جوبایدن را میتوان فردی برآمده از ساختار مستحکم درون آمریکا دانست ساختاری که درآن از نخبگان سیاسی و اقتصادی گرفته تا سهامداران اصلی شرکت های بزرگ و رسانه های قدرتمند حضور دارند
بلی جوبایدن را میتوان فردی برآمده از ساختار دانست
همان ساختاری که کوشید از کاندیداتوری نهایی برنی سندرز ممانعت کند و جو بایدن را بر او ترجیح داد.
و در نهایت میتوان جو بایدن را نیز رییس جمهوری دانست که برای یک دوره آمده است دوره ای که قرار است آمریکا را از دوران ترامپ برای دوران پساترامپ آماده کند.

اکبرمختاری
t.me/bestdiplomacy
دیپلماسی pinned «🔵🔴از نیوهمپشایر تا سوم نوامبر جو بایدن چگونه پیروز انتخابات شد! شکست ها و پیروزیهای سیاسی بیهوده شکل نمیگیرند و بدون آگاهی و شناخت از عوامل سبب ساز شکست و پیروزی نمیتوان تحلیل عمیقی از آنها داشت. انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را میتوان خاص ترین انتخابات…»
⚫️ نه به اسلامی کردن علوم انسانی و سیاسی چندان باوری داشت و نه خیلی بدنبال وحدت حوزه و دانشگاه بود

▪️باخبر شدم که همکار ارجمندم جناب حجت الاسلام دکتر داود فیرحی بواسطه ابتلا به کرونا امروز ۲۱ آبانماه ۱۳۹۹ فوت شدند. به‌خانواده‌شان، اساتید و کارکنان محترم دانشکده حقوق و دانشجویانشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم. بعنوان یک استاد علوم سیاسی که در عین حال سالها دروس حوزوی را در زنجان زادگاهش و قم هم خوانده بود، مهمترین ویژگی آن مرحوم سعه صدر، مدارا، تحمل نظرات مخالف و صداقت بود.
نزدیک نشدن به جریانات سیاسی حکومتی همچون اسلامی کردن دانشگاه‌ها، اسلامی‌کردن علوم انسانی، وحدت حوزه و دانشگاه، انقلاب فرهنگی و اسلامی کردن علوم سیاسی، ویژگی دیگر آن مرحوم بود.یقیناً بعنوان یک استاد علوم سیاسی که تخصصش فقه، فلسفه و اندیشه سیاسی می بود و دروس حوزوی را هم تا سطح اجتهاد خوانده بود،
مرحوم فیرحی دارای تفکرات گسترده‌ایی پیرامون مباحثی همچون حکومت دینی، نقش و جایگاه فقه در پارادایم یک نظام سیاسی مبتنی بر شریعت و این دست مطالب هم می بود.

بسیاری از نوشته ها و آثارش اساسا در خصوص این دست مطالب بود. اما نکته مهم آنست که او هرگز سعی نکرد از این مقولات برای خودش پایگاه و جایگاه سیاسی ایجاد نماید. من شهادت میدهم که با سواد حوزوی و علوم سیاسی که از آن برخوردار میبود،اگر می‌خواست براحتی میتوانست به خیلی جاها هم برسد.

اما بر عکس زیست. چندماه پیش بهمراه دکتر محمدزاده از اساتید حقوق دانشکده او را دیدم.افسوس که نمی‌دانستم آخرین باری هست که او را می دیدم. هر دوشان دو سه سالی میشد که بدنبال گرفتن سند مجتمع مسکونی اساتید دانشکده در سوهانک بودند.
دکتر فیرحی ملتمسانه بهم گفت:«زیبا من و این دکتر محمد زاده واقعا دیگه خسته شده ایم از بس دنبال کارهای سند مجتمع مسکونی اساتید در سوهانک رفته ایم.توی شهرداری منطقه یک یا دفتر حناچی آشنایی نداری؟» درحالیکه کم نبودند شاگردانش که در حقیقت به جاهای بالایی هم رسیده‌بودند.اما خودش ترجیح میداد بقدرت نزدیک نشده و یک معلم ساده باقی بماند.

خداوند او را رحمت کند و مجددا به خانواده بزرگوار و ارجمندشان تسلیت عرض میکنم.

صادق زیباکلام

۲۱ آبانماه ۱۳۹۹

#سیاسیون_ایران
t.me/bestdiplomacy
چیزی که سبب شده است زنده بودن را تقریبا با ارزش بدانم و بگویم زندگی احتمالا به زیستن‌اش می‌ارزد، بعد از موسیقی، دیدار با انسان‌هاست. انسان‌هایی که همه جا حضور دارند.

مقصودم از انسانها، مردمانی است که در جامعه‌ای که به شکل تکان دهنده‌ایی بی‌آبروست، آبرومندانه رفتار می‌کنند.


📕 #صبحانه_قهرمانان
✍🏻 #کورت_ونه_گات
@bestdiplomacy
🔵🔴۱۰ اقدامی که ترامپ ممکن است ظرف ۱۱ هفته باقی مانده از ریاست جمهوری انجام دهد



آرون سالومون
👈هیل


انتظار داریم رئیس جمهور ترامپ از این تا روز تحلیف چه کاری انجام دهد؟

برخی از سناریوهای زیر توسط «پروژه انتقال یکپارچه قدرت» ، یک پروژه کوتاه مدت ایجاد شده برای انجام تمرینات مبتنی بر سناریو با هدف شناسایی خطرات احتمالی برای یکپارچگی روند انتخابات و انتقال ۲۰۲۰ ایجاد شده است. سایر سناریوها به سادگی یک گسترش منطقی از مکانی هستند که امروزه در آن قرار می گیرند. در اینجا ۱۰ سناریوی احتمالی وجود دارد که می تواند طی ۱۱ هفته آینده رخ دهد:

۱-ادامه دادن به جدال بر سر نتیجه انتخابات: این اقدام رئیس جمهور آمریکا غیرقانونی یا نا به‌جا نیست و او حق دارد ادعاهای انتخاباتی خود را در دادگاه پیگیری کند. طی روزهای گذشته شماری از پرونده‌هایی که ترامپ به دادگاه برده رد شده‌اند. او برای موفقیت در این دعوی‌های حقوقی باید ادعاهای واقعی و قانونی مطرح کند و بتواند آن‌ها را اثبات کند.

۲- به راه انداختن نا آرامی داخلی: ترامپ رئیس جمهوری است که با داشتن مهارت در وادار کردن پایگاه سیاسی خود به دست زدن به اقدام عملی شناخته می‌شود، بنابراین به راه انداختن نا آرامی سیاسی داخلی از هم اکنون تا اواسط ماه ژانویه، چیز جدیدی نخواهد بود.

۳- ایجاد اخلال گسترده در روند انتقال قدرت: برای رئیس جمهور کار آسانی خواهد بود که به جای تبدیل شدن به متحدی برای دولت انتقالی «جو بایدن» مدعی پیروزی در انتخابات، به مانعی بر سر راه او مبدل شود. این اقدام در حال حاضر آغاز شده است و اداره خدمات عمومی مانع از شروع روند انتقال قدرت شده است.

۴- به راه انداختن یک بحران سیاسی بین‌المللی ساختگی: پروژه انتقال یکپارچه قدرت از این اقدام با عنوان سناریوی "سگ را بجنبان" یاد کرده است. گرچه انجام چنین کاری راحت است، درک مزیت آن برای ترامپ دشوار است. ممکن است او خود را تنها رئیس جمهوری جا بزند که آمریکا را از نابودی توسط دشمنی خارجی نجات می‌دهد. به طور عملی‌تر، ممکن است این کار به صورت کمک به دولتی خارجی یا کمک به انجام کودتا، مأموریت و اقداماتی از این دست باشد.

۵- عفو تعداد زیادی از افراد نزدیک: البته ممکن است پیشی گرفتن از «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در این زمینه تلاش زیادی را بطلبد. اوباما سال ۲۰۱۶ و تا قبل از تحویل دفتر ریاست جمهوری حدود ۳۰۰ نفر را مورد عفو قرار داد. ترامپ قطعاً می‌تواند به چنین آمار بالایی دست یابد. هر عفو می‌تواند به منافع پسا ریاست جمهوری برای ترامپ و خانواده‌اش تبدیل شود.

۶- پولدارتر شدن: ترامپ ظرف هفته‌های آینده یقیناً از دوره ریاست جمهوری خود برای معاملات تجاری خود و خانواده‌اش استفاده خواهد کرد. صرف نظر از اینکه اقدامات ترامپ سریعاً به ثمر برسند یا مانند بارور کردن زمینی باشند که بعدها محصول آن برداشت شود، در نظر گرفتن سناریویی که در آن رئیس جمهور آمریکا تلاشی برای اشباع کردن خود از ثروت انجام ندهد بعید خواهد بود.

۷- استفاده غیرقانونی از اعتبار ریاست جمهوری: ترامپ به عنوان فردی که خود را اعتبار و برند ساز توصیف می‌کند، کاخ سفید را با اعتبار فردی و حرفه‌ای قوی‌تری ترک خواهد کرد. هر رئیس جمهوری در تاریخ معاصر آمریکا پس از ترک کاخ سفید به شکل قابل توجهی از نام و اعتبار خود بهره برده است. اما سوال اینجا است که آیا ترامپ همچنان که در کاخ سفید حضور دارد نیز دست به این کار خواهد زد؟ چنین کاری می‌تواند به اشکال مختلف انجام شود. برای مثال، او ممکن است از نام و مُهر رئیس جمهور آمریکا به طور غیرقانونی استفاده کند یا کسب‌وکارهای پسا ریاست جمهوری خود را زمانی که هنوز در کاخ سفید است راه‌اندازی کند.

۸- از بین بردن اسناد: چه کسی می‌داند هر رئیس جمهور در طول دوره ریاست جمهوری خود چه اسنادی جمع‌آوری می‌کند. برخی از این اسناد به کتابخانه شخصی رئیس جمهور منتقل شده و برخی نیز بدون شک از بین می‌روند. رئیس جمهور مالکیت دارایی‌هایی را در اختیار دارد که ممکن است نخواهد منتشر شوند. او اولین یا آخرین رئیس جمهوری نخواهد بود که دست به این کار می‌زند. تصور اینکه ابعاد و حجم این اسناد چقدر خواهد بود به قدرت تخیل افراد بستگی خواهد داشت.

بخش دوم 👇👇

🇺🇸پایش آمریکا
t.me/bestdiplomacy
🔵🔴 « ۱۰ اقدامی که ترامپ ممکن است ظرف ۱۱ هفته باقی مانده از ریاست جمهوری انجام دهد»

👈بخش دوم وپایانی

۹- ادامه دادن به صدور فرامین اجرایی: با اینکه تصور عموم این است که ترامپ دستورات اجرایی زیادی نگاشته است، این تفکر در واقع اشتباه است. ترامپ به طور کلی تا کنون ۱۹۳ دستور اجرایی صادر کرده است که به طور میانگین سالانه ۴۷.۸ دستور خواهد بود. در مقابل «جیمی کارتر» رئیس جمهور اسبق آمریکا سالانه بیش از ۸۰ دستور اجرایی صادر کرده بود. با این حال با توجه به اینکه رئیس جمهور در صدور فرامین اجرایی آزاد است، می‌تواند ظرف هفته‌های باقی‌مانده، به راهی برای تجربه قدرتی قابل لمس برای ترامپ تبدیل شود.

۱۰- امتناع از ترک کاخ سفید: چنین کاری بسیار عجیب و شرم‌آور خواهد بود اما در حقیقت چیزی فراتر از طعمه کلیک برای رسانه‌های اجتماعی است. از نظر قانونی، وضعیت بسیار ساده است. اگر رئیس جمهور کاخ سفید را تا موعد مقرر تخلیه نکند، متجاوز محسوب شده و بیرون انداخته می‌شود.
https://thehill.com/opinion/white-house/525341-10-things-trump-may-do-as-a-lame-duck-president

@bestdiplomacy
🔵🔴روایت کیسینجر از آمریکای بایدن

به گزارش پایگاه تحلیلی سیاسیون ایران هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا طی سخنانی در اجلاس اقتصادی WELT در پاریس از آینده سیاست خارجی آمریکا و همچنین از تفاوت رویکرد بایدن به موضوع ایران گفته است.

🔻هنری کیسینجر طی سخنانی در اجلاس اقتصادی WELT در پاریس هشدار داد که اروپا نباید تصور کند با پیروزی بایدن، روابط فراآتلانتیکی به روال گذشته باز‌می‌گردد، بلکه دو طرف نیاز دارند تا برای پاسخ به پرسش‌های اساسی که در روابط ایجاد شده است، وارد مذاکرات جدیدی شوند.

🔸کیسینجر درباره اینکه چه انتظاراتی از پیامدهای پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا برای روابط فراآتلانتیکی و اروپا دارد، گفت: مهم‌ترین پرسشی که این انتخابات در دل خود داشت آن بود که رئیس‌جمهور آتی این کشور، جدا از اینکه چه فردی باشد، قادر خواهد بود تا اتحاد را به میان مردم آمریکا آورد یا خیر. سیستم دموکراسی آمریکا اجازه می‌دهد تا طرف معترض به نتایج، خواسته خود را به دادگاه ببرد. حالا فارغ از اینکه چه کسی پیروز اعلام شود، مهم‌ترین چالش برای رئیس‌جمهور آتی آن است که بتواند درجه‌ای از اتحاد را به جامعه بازگرداند.  او در مورد اینکه نیل به این هدف در فضای سیاسی به شدت دوقطبی کنونی چگونه میسر است، اظهار کرد: دو چالش مهم برای رئیس‌جمهور آتی این است که مشخص کند آیا سیستم تصمیم‌گیری به‌درستی عمل می‌کند یا خیر و همچنین اینکه آیا امکان دارد تا بتوان یک دولت فراجناحی را تشکیل داد.

🔸او می‌گوید: من بایدن را برای سال‌های متمادی است که می‌شناسم. من نسبت به چشم‌انداز آینده نزدیک خوش‌بین هستم. در حالی‌که من در برخی از موضوعات سیاسی با او هم‌عقیده نبوده‌ام، بایدن نیز زمانی که پای سیستم تصمیم‌گیری به میان می‌آید، چندان رضایتی ندارد. مهم‌ترین مشکلات کنونی ایالات‌متحده، نارضایتی‌های موجود در خاک این کشور هستند و پذیرش این واقعیت که نمی‌توان مشکلات تنش‌زا را در دوره یک رئیس‌جمهور برطرف کرد.

🔸کیسینجر در مورد آینده سیاست خارجی آمریکا می‌گوید: روابط با چین، یکی از موضوعات اصلی است و شامل دو جزء کلیدی می‌شود؛ مورد اول، رشد چین است که به‌طور طبیعی موجب برهم خوردن توازن در قدرت می‌شود. دوم اینکه، اختلافات ایدئولوژیک بارزی بین دو طرف وجود دارد. مهم‌ترین پرسش آن است که این اختلافات تا چه میزان خود را بر روابط دوجانبه چین و آمریکا تحمیل خواهد کرد.

🔸برای نمونه بهتر است روابط تجاری را بررسی کنیم. آیا مذاکرات در زمانی که غول‌های فناوری در حال نزاع بر سر پلت‌فرم‌هایی با چنین اهمیت جهانی هستند، ممکن است؟ آیا توافقنامه‌های اقتصادی می‌توانند توازن قدرت ایجاد کنند و کنترل فرامرزی این پلت‌فرم‌ها را تسهیل ببخشند؟ بدون تردید، جهان در حال تجربه پیشرفت‌هایی در حوزه فناوری است که هرگونه درگیری نظامی را بسیار دشوار می‌کنند.

🔸وی ادامه می‌دهد: جهان نمی‌تواند بار دیگر در شرایطی مشابه با دوره پیش از جنگ جهانی اول قرار بگیرد؛ زمانی که هیچ‌یک از کشورهای آغاز‌کننده جنگ در سال ۱۹۱۴، اگر اطلاع داشتند که جنگ در سال ۱۹۱۸ چگونه به پایان می‌رسد، هرگز آن را آغاز نمی‌کردند. ما باید وجود کنترل تسلیحات را در نظر بگیریم. اکنون باید تمامی منازعات جدی را از طریق مذاکره حل کرد و دیگر نمی‌توان به این حرکت مارپیچ ادامه داد. پیام من به آمریکا، چین و جهان، تجدیدنظر در این زمینه است. کیسینجر در ادامه تاکید دارد که به نفع اروپا و آمریکاست که به ارزش‌های مشترکی که طی چند قرن داشته‌اند، همچنان پایبند بمانند.

🔸کیسینجر در مورد راهکار‌ها و برنامه‌های بایدن در حوزه سیاست خارجی نیز گفت: اگر بایدن به‌طور رسمی رئیس‌جمهور شود، احتمالا نگاه متفاوتی به سیاست در قبال ایران می‌شود؛ به‌ویژه تلاش خواهد شد تا این سیاست در چارچوب یک رویکرد خاورمیانه‌ای اجرا شود. ازاین‌رو ما در آمریکایی قرار گرفته‌ایم که در آستانه یک دوره زمانی مهم است. من امیدوارم مشکلاتی که به آنها اشاره کردم حل‌وفصل شوند. ایالات‌متحده باید تمرکز خود را بر روح ارزش‌ها و اهداف مشترک قرار دهد و نباید هدف، پیروزی یک اردوگاه سیاسی بر یک اردوگاه دیگر باشد.  او در ادامه هشدار داد: اینکه اروپایی‌ها تصور کنند تنها با تغییر یک‌ رئیس‌جمهور، ایالات‌متحده از تمام آن رویکردهایی که تاکنون اروپا را عصبانی کرده است، عقب می‌نشیند، یک خیال خام است. ما باید در ذهن خود، روش‌هایی که توسط دولت در حال خروج آمریکا استفاده شد را از پرسش‌هایی که مطرح می‌کنند، جدا کنیم. ازجمله اینکه اروپا چگونه قرار است سهم خود را در کمک به ایجاد نظم جهانی ایفا کند. هم در آمریکا و هم در اروپا، مذاکرات قابل‌توجهی برای نیل به یک هماهنگی نیاز است.

*منبع روزنامه دنیای‌اقتصاد به نقل از بیزینس اینسایدر/تلخیص: از #سیاسیون_ایران
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from Mehdi Noorbaksh
دیپلماسی
Voice message
دکتر نوربخش از ایالت پنسیلوانیا

از آخرین تحولات آمریکا میگوید
انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کند:

"غربت اندیشه سیاسی: یادبود دکتر داود فیرحی"

با حضور سخنرانان:

دکتر احمد نقیب زاده
دکتر منصور میر احمدی
دکتر حمید احمدی
دکتر سید علی میرموسوی
دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی
دکتر محمدکاظم سجادپور
دکتر کیومرث اشتریان
دکتر مجتبی مقصودی
دکتر سید محمدعلی حسینی زاده
دکتر شجاع احمدوند
دکتر احمد گل محمدی
دکتر علی اصغر قاسمی
دکتر احمد بستانی
دکتر رضا نجف زاده

دبیر برنامه: بهمن سرلک

زمان: جمعه 23 آبان ماه 1399 ساعت 18الی 20

پخش آنلاین برنامه در بستر سرور مجازی

https://www.skyroom.online/ch/mohammad.esk/ipsa

حضور در این برنامه برای عموم علاقمندان آزاد و رایگان می باشد.

شماره تماس: 09337357576
🌎 پیروزی بایدن محصول نبرد ساختار با ترامپ ضد ساختار بود

اکبرمختاری
@bestdiplomacy
🌿 شکست ها و پیروزیهای سیاسی بیهوده شکل نمیگیرند و بدون آگاهی و شناخت از عوامل سبب ساز شکست و پیروزی نمیتوان تحلیل عمیقی از آنها داشت. انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را میتوان خاص ترین انتخابات تاریخ ایالات متحده دانست. دوقطبی بزرگ که سبب ساز بالاترین میزان مشارکت انتخاباتی طی 120سال اخیر در آمریکا شد به این انتخابات فضای متفاوتی بخشید.

🌿 برای تحلیل این انتخابات باید مروری به انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا داشت. جاییکه برنی سندرز کاندیدای چپ گرای حزب دموکرات با رایی پرقدرت در نیوهمپشایر به پیروزی رسید و جوبایدن ضعیف ظاهر شد.
در روند انتخابات مقدماتی،
سندرز در رای گیری ایالتهایی چون نوادا هم موفق بود و میرفت که خود را به عنوان کاندیدای نهایی به حزب تحمیل کند که جوبایدن با پیروزی پرقدرت در کارولینای شمالی خود را پیدا کرد.

🌿 سه‌شنبه بزرگ رسید و همه چیز برای پیروزی طلایی سندرز آماده بود تا اینکه باراک اوباما با پشتوانه الیگارشی درون حزب دموکرات چهار کاندیدای دیگر حزب را پشت سر جو بایدن متحد کردند تا اینکه سندرز را در رقابت های مقدماتی سه شنبه بزرگ شکست دهند.

🌿 این کار نهایتا جواب داد و طی رای‌گیری های بعدی جوبایدن کارخویش را پشت برد و برنی سندرز، محبوب بدنه چپ حزب دموکرات به نفع جوبایدن کنار کشید. جوبایدن کاندیدایی بود که "هدفمند" انتخاب گردید. بایدن نه متعلق به طیف چپ حزب دموکرات بود و نه فردی کاملا محافظه کار بود. جوبایدن از مرکز حزب دموکرات می آمد مرکزی که میتوانست جمهوریخواهان منتقد ترامپ
را نیز جذب خود کند.

🌿 در برابر کاندیدایی کاملا پوپولیست و خاص از حزب جمهوریخواه
تنها مشارکت گسترده همراه با ائتلافی وسیع میتوانست کار را تمام کند. این کار با ائتلافی از بخش چپ حزب دموکرات به رهبری برنی سندرز و بخش مرکز که بایدن نماینده شان بود و جمهوریخواهان میانه رو منتقد ترامپ صورت گرفت.
جوبایدن توانست در خاص ترین انتخابات تاریخ آمریکا به پشتوانه رای ائتلاف گونه و جذب بخشی از آرا دوره گذشته ترامپ از جمله ارا سفیدپوستان سالمند نگران از پیامدهای کرونا پیروزی خویش را رقم زند.

🌿 پیروزی برآمده از آرای پرقدرت در سوم نوامبر بی دلیل حاصل نگشت. چراکه افزایش عددی آرا ترامپ نسبت به سال 2016 نشان داد که اگر این حجم مشارکت و دامنه وسیع ائتلاف نبود پیروزی بر دونالد ترامپ با پایگاه رای مشخص نزدیک به غیرممکن بود.


🌿 پیروزی سوم نوامبر یک پیروزی معمولی نبود و بدون حمایت قدرتمند رسانه های نوشتاری و شنیداری مطرح از جوبایدن امکان پذیر نبود.

🌿 پیروزی سوم نوامبر پیروزی "ساختار" بر یک "رییس جمهور ضدساختار" بود. ساختاری که کاملا نگران از آینده آمریکا در دوران ریاست جمهوری دوباره ترامپ بود.

🌿 بله! جوبایدن را میتوان فردی برآمده از ساختار مستحکم درون آمریکا دانست ساختاری که درآن از نخبگان سیاسی و اقتصادی گرفته تا سهامداران اصلی شرکت های بزرگ و رسانه های قدرتمند حضور دارند. جوبایدن را میتوان فردی برآمده از ساختار دانست. همان ساختاری که کوشید از کاندیداتوری نهایی برنی سندرز ممانعت کند و جو بایدن را بر او ترجیح داد.

🌿و در نهایت میتوان جو بایدن را نیز رییس جمهوری دانست که برای یک دوره آمده است دوره ای که قرار است آمریکا را از دوران ترامپ برای دوران پساترامپ آماده کند.
t.me/EsfandiarKhodaee
🔵🔴"قره‌باغ‌نامه"

مهرداد فرهمند، روزنامه‌نگار و مفسر مسایل بین‌الملل

حالا که جنگ قره‌باغ عملا به پایان رسیده، می‌توان برآورد کرد که رفتار ایران در برابر این جنگ، معقول و منطقی بوده، اما آیا صرفا رفتار معقول و منطقی کافی بود؟

یکی از دوستان در اشاره به پرچم ترکیه که آذری‌ها در جشن‌های پیروزی‌شان در خیابان‌ها در کنار پرچم جمهوری آذربایجان به دست گرفته بودند نوشته بود چرا نباید به جای پرچم ترکیه، پرچم ایران دستشان باشد؟

پرسش بسیار خوبی است. چرا مسأله قره‌باغ نباید به دست ایران حل می‌شد؟ اگر حکومتی غیر از جمهوری اسلامی در ایران سر کار بود، چه دموکراتیک و سکولار و چه همان نظام شاهنشاهی، سیاستش در برابر مناقشه قره‌باغ، چه تفاوتی می‌داشت. آیا به راهی جز آن می‌رفت که جمهوری اسلامی رفته؟ چگونه؟

فروپاشی شوروی، برآمدن جمهوری‌های نوپای آذربایجان و ارمنستان و جنگ قره‌باغ در زمانی رخ داد که من دانشجو بودم و با دقت و علاقه این تحولات را دنبال می‌کردم. فضای جامعه مانند امروز نبود.

شکاف قومی "تُرک و فارس" و پدیده‌ "پان‌ترک" وجود نداشت و نگاه نسل ما به تحولات آن سوی ارس، به دور از پیش‌داوری بود. اکنون اما می‌بینم که شکافی که دست‌کم در فضای مجازی بر سر جنگ کنونی میان ایران رخ نموده، سرشار از پیش‌داوری و بی‌اطلاع از پیشینه این جنگ است.

گمان می‌کنم بد نباشد بعنوان شاهدی از آن روزگار که در آغاز به‌عنوان علاقمند و سپس به واسطه شغلم، تحولات قفقاز را از از نزدیک دنبال کرده‌‌ام، روایتی به دست بدهم، بلکه اندک کمکی باشد تا نسل امروز نگاهی پاکیزه‌تر و ژرف نگرتر به آن سوی ارس داشته باشد و بهتر داوری کند. آنچه می‌نویسم، عمدتا متکی به حافظه است:

اتحاد شوروی رو به فروپاشی نهاده و هنوز استقلال جمهوری آذربایجان رسما اعلام نشده بود که ایران نخستین کشوری شد که استقلال این جمهوری را به رسمیت شناخت.

هنگامی که جمهوری آذربایجان رسما اعلام استقلال کرد، باز هم ایران نخستین کشوری شد که استقلال آن را به رسمیت شناخت. نخستین مقام رسمی خارجی که به جمهوری آذربایجان سفر کرد، علی‌اکبر ولایتی، وزیر امورخارجه وقت ایران، بود.

اگر اشتباه نکنم، ایران نخستین کشوری بود که در جمهوری آذربایجان کنسولگری و سپس سفارتخانه دایر کرد. ایران با دولت جمهوری آذربایجان قراردادی امضا کرد که به شهروندان مرزنشین دو کشور که در فاصله تا هفتاد کیلومتری دو سوی مرز زندگی می‌کردند، اجازه می‌داد بدون گذرنامه در این باریکه یکصدوچهل کیلومتری آزادانه رفت‌و‌آمد کنند.

آخرین رییس‌جمهور آذربایجان شوروی، ایاز مطلب‌اف، نخستین رییس‌جمهوری مستقل آذربایجان شد و رابطه حسنه‌ای با ایران برقرار کرد. از کمک ایران برخوردار شد و نخستین کشور خارجی که بعنوان رییس‌جمهور به آن سفر کرد، ایران بود.

در برابر هجوم ارمنی‌های قره‌باغ، ایاز مطلب‌اف مستقیم با هاشمی رفسنجانی، رییس‌جمهور وقت ایران، تماس گرفت و کمک خواست. ایران تقریبا دست به همان کاری زد که بیست سال بعد در سوریه و عراق کرد. سپاه را برای آموزش و ساماندهی نیروی شبه‌نظامی به جمهوری آذربایجان فرستاد. مجاهدین افغان وابسته به گلبدین حکمتیار را هم به جنگ گسیل کرد.

نفرات حکمتیار در آن زمان حتی از افغان‌های ساکن پاکستان هم برای جنگ قره‌باغ نیرو جمع می‌کردند. هم سپاه و هم افغان‌ها کشته‌هایی در قره باغ دادند و ما در ایران "شهدای قره‌باغ" داریم. ایران مرز را به روی آوارگانِ جنگی آذری باز کرد، اسکانشان داد و پذیرای دست‌کم یکصد هزار پناهجوی آذری شد.

روسیه در جبهه مقابل بود. کشتار خوجالی پیش چشم ارتش روسیه انجام گرفت. از همان آستانه فروپاشی شوروی که درگیری در قره‌باغ آغاز شد، ارتش شوروی و سپس روسیه که قرار بود شبه‌نظامیان ارمنی قره‌باغ را خلع سلاح و از جنگ جلوگیری کند، به یکباره پس کشید و اجازه قتل‌عام داد.

ایاز مطلب‌اف بعدها در مصاحبه‌ها گفت که به گورباچف تلفن می‌کند و می‌پرسد چرا به ارتش دستور پس کشیدن داده؟ گورباچف می‌گوید به خواست جورج بوش (پدر - رئیس جمهور وقت امریکا) بوده. با تلاش لابی قدرتمند ارمنی، کنگره امریکا بوش را برای حمایت ارمنی‌ها زیر فشار گذاشته بود.

روسیه آن زمان غیر از روسیه امروز بود. کشوری بود درحال از هم پاشیدن و دچار مشکلات عظیم که نان مردم خود را نمی‌توانست تأمین کند. گورباچف چشم به کمک آمریکا دوخته بود. هرچه آمریکا می‌خواست، می‌کرد.

🔅متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://telegra.ph/قره‌باغ‌نامه-11-11
@bestdiplomacy
Forwarded from اتچ بات
🔵🔴مسير پرپيچ ‌وخم ديپلماسي ميان ايران و امريكا


پروفسور ولي رضا نصر


برخي مشاوران سياست خارجي در تهران بر اين باورند كه امريكا نبايد به برجام بازگردد؛ بلكه بايد از بيرون آن را حمايت كند. استدلال آنها اين است كه اگر امريكا به برجام بازگردد، آن وقت ايران مي‌تواند قدرت‌هاي امريكا در برجام را محدود كند. واشنگتن چنين خواسته‌هايي را نمي‌پذيرد، و البته اين خواسته‌ها قابل اجرا هم نيستند.

با اين حال، اين مشاوران مي‌گويند بعيد است «پايبندي در برابر پايبندي» به سرعت انجام شود. ايران به دنبال يك رويكرد قدم به قدم است و مي‌خواهد ببيند امريكا براي اعتمادسازي چه كار خواهد كرد. چيزي كه بيش از همه مي‌تواند دولت بايدن را نگران كند اين است كه تهران بخواهد از روز پيروزي بايدن در انتخابات تا روز تحليف او، به دنبال امتياز گرفتن از امريكا باشد.

در نهايت، بسياري در واشنگتن معتقدند بازگشت به برجام بايد با پرداختن به نقش منطقه‌اي ايران همراه باشد و حتي رقباي تهران در منطقه را نيز در مذاكرات شركت دهد. اين مساله مانع ديگري بر سر راه احياي برجام محسوب مي‌شود. نخست اينكه همين حالا به اندازه كافي مسائل مختلف روي ميز قرار دارد و اضافه كردن بازيگران و مسائل بيشتر، نتيجه عكس مي‌دهد. دوم اينكه مسائل منطقه‌اي نيازمند مذاكرات پيچيده بر سر توازن قدرت نظامي است. در اين مذاكرات، ايران و همسايگان عرب اين كشور بايد بر سر كنترل تسليحاتي و آتش‌بس در جنگ‌هاي  مختلف با  هم گفت‌وگو كنند.

در اين بين، نقش انگليس در هر سناريويي كه منجر به تعامل ديپلماتيك ايران و امريكا شود، بسيار مهم و تعيين‌كننده است. در صورت بازگشت امريكا به برجام، لندن به همراه شركاي اروپايي خود مسووليت مذاكره بر سر شرايط ادامه كار را بر عهده خواهد داشت. ايران نيز همچنان گروه موسوم به «تروئيكا» شامل فرانسه، آلمان و انگليس را به عنوان محور برجام به رسميت مي‌شناسد و اين گروه هم در تهران و هم واشنگتن نفوذ زيادي خواهد داشت./ روزنامه اعتماد
t.me/bestdiplomacy
🔵🔴وندی شرمن: مذاکره دوباره آمریکا با ایران در مورد توافق هسته ای کار سخت و دشواری خواهد بود، ما در سال ۲۰۲۱ هستیم، نه در سال ۲۰۱۶


مصاحبه رادیو پی.آر.آی آمریکا با وندی شرمن

*پرسش: دولت جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا چگونه در صورت بازگشت احتمالی به توافق هسته‌ای [برجام] با ایران تعامل خواهد کرد؟

شرمن: ما در سال ۲۰۱۶ نیستیم. در سال ۲۰۲۰ و تقریبا در ۲۰۲۱ هستیم. زمان گذشته است. اوضاع تغییر کرده است. اگرچه این توافق توسط متحدان اروپایی ما و توسط روسیه و چین در سال گذشته زنده نگه‌ داشته شده است، می‌خواهم بگویم که کمی از هم گسیخته شده است. با وجود این که ایران هم گفته است اقداماتش [در راستای کاهش تعهدات هسته‌ای داوطلبانه‌اش] بازگشت‌پذیر است، باز هم در موقعیت قبلی قرار نداریم. بنابراین مشکل خواهد بود و کار سخت می‌شود. به گمانم بایدن و گروه او ابتدا کار را با مذاکره با متحدان اروپایی‌مان، فرانسه، انگلیس، آلمان و اتحادیه اروپا و سپس با روسیه و چین شروع کنند تا ببینند که بهترین مسیر رو به جلو چیست.

*پرسش: نظر شما راجع به موضع مقامات ایران در این باره و نظر آن‌ها درباره این که آمریکا باید هزینه خسارات خروج از توافق را بپردازد، چیست و این هزینه چه می‌تواند باشد؟

شرمن: چیزی که درباره مذاکره‌کنندگان ایرانی می‌دانم این است که آن‌ها بسیار سرسخت هستند. آن‌ها تا جای ممکن خواسته‌هایشان را پیش از مذاکره با دولت جدید [آمریکا] مطرح خواهند کرد. [در مذاکره] تا جایی که می‌شود باید وسیله اعمال نفوذ ایجاد کرد. این جوری است که باید مذاکره کرد. بنابراین، مطئنم رئیس جمهور منتخب گروهی توانمند و با کفایت را برای بررسی این انتخاب خواهد کرد. یک چیزی که حتما با دولت ترامپ متفاوت خواهد بود، این است که ما واقعا در وزارت امور خارجه دیپلمات‌ها را روی کار خواهیم داشت. شکاف‌ها در پنتاگون با افرادی توانمند و دارای صلاحیت در آژانس‌های توسعه و جامعه اطلاعاتی‌مان پر خواهد شد که تا کنون نشده است. از این رو، گروهی خواهیم داشت که برای انجام دادن مسئولیتی بسیار سخت لازم است.

*پرسش: دولت ترامپ وعده داده است در هفته‌های آخر روی کار بودنش تحریم‌های جدیدی را بر ایران اعمال کند تا کار دولت بایدن برای احیای توافق هسته‌ای و ملحق شدن دوباره آمریکا به آن سخت شود. ایران هم نقش مخربی در خاورمیانه بازی می کند. نظر شما چیست؟

شرمن: نکته همین است. دولت ترامپ در تلاش است هر کاری از دستش بر می‌آید انجام دهد تا کار برای رئیس جمهور منتخب و کامالا هریس معاون او با روی کار آمدن سخت شود. اما بسیاری از این تحریم‌ها در واقع مشابه همان‌هایی خواهند بود که پیش از این اعمال شده‌اند و فقط نامشان جدید خواهد بود. اما فکر می‌کنم تحریم‌های اساسی تغییر نخواهند کرد. تحریم‌ها موجب بازگرداندن ایران به میز مذاکره نشدند و رفتار مخرب آن در منطقه را تغییر ندادند. بنابراین، دولت بایدن-هریس باید موقعیتی را که در آن قرار داریم بررسی کنند. رئیس جمهور منتخب گفته است که می‌خواهد به مذاکرات برگردد و آسیب‌های قبلی را جبران کند. بنابراین، این یک پازل بسیار پیچیده خواهد بود. اما چیزی که می‌دانم متفاوت خواهد بود، این است که رئیس جمهور منتخب گروهی توانمند و با کفایت را تشکیل خواهد داد. گروهی که دیروز اعلام شد، ۵۰۰ کارشناس توانمند هستند که کارشان را بلدند.
https://www.pri.org/stories/2020-11-11/wendy-sherman-renegotiating-iran-nuclear-deal-will-be-difficult-hard-work

🇺🇸پایش آمریکا
@bestdiplomacy
🔵🔴فرصت بایدن

🔍چشم‌انداز اقتصاد ایران در
میزگرد
دکتر محمدمهدی بهکیش و
محسن جلال‌پور

برای تحلیل اثر انتخاب بایدن و ترسیم چشم‌انداز آینده اقتصاد ایران میزگردی میان محمدمهدی بهکیش اقتصاددان و محسن جلال‌پور تاجر بخش خصوصی برگزار کردیم. خلاصه‌ای از نظرات آنها را می‌توانید در ادامه مطالعه کنید.
متن کامل این میزگرد در شماره 384 منتشر شده است.

▪️محمد‌مهدی بهکیش:

🔹 اگرچه میان سیاست‌های دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تفاوت زیادی وجود ندارد اما انتخاب جو بایدن، دست‌کم سایه جنگ را از سر ما دور می‌کند و فشار تحریم‌ها را کاهش می‌دهد
🔹 شخصاً دوست ندارم به این تحولات دل ببندم اما قطعاً نمی‌توانم منکر تفاوت‌های بایدن و ترامپ باشم.
🔹 نکته امیدوار کننده این است که برجام را دموکرات‌ها ساخته و پرداخته کردند و جو بایدن هم یکی از افراد مهم و اثرگذار این فرآیند بود و اتفاقاً ترامپ آمد و این میراث دموکرات‌ها را به هم زد. بنابراین من امکان یک «مصالحه» را دور نمی‌بینم؛ هرچند معتقدم امکان «مفاهمه» کمرنگ است.

🔹 آمدن بایدن تا حدودی نااطمینانی را از جامعه دور می‌کند و ریسک را کاهش می‌دهد اما قاعدتاً او هم یک سیاستمدار آمریکایی است و در عرصه سیاسی کشورش، محاسبات و ملاحظات خود را دارد. سال‌هاست ایران به عناوینی در آمریکا مشهور شده که عبور از آن بسیار سخت است

🔹 تصمیم سیاسی، مشخص‌کننده اراده کشور برای یک تحول است اما قسمت سخت کار این است که جامعه ناامید و خسته و اقتصاد نحیف و کم‌توان یارای اجرای این تصمیم را داشته باشد.

🔹 فرصت آزمون و خطا نداریم. اقتصادمان به قدری ضعیف و ناتوان شده که نای رشد ندارد. ما داریم به سمت یک کشور فقیر گام برمی‌داریم و لازم است در سیاست‌هایی که در چند سال گذشته مسبب این وضعیت شده‌اند بازنگری کنیم.

🔹 فضای پیش‌رو را باید فرصت مغتنم دانست و باید از آن مراقبت کرد. شاید از این دست فرصت‌ها دیگر نبینیم. اگر مسیر پیش‌رو به درستی مدیریت شود؛ یعنی ایران بتواند مذاکرات با کشورهای 1+5 را پیش ببرد و اصلاحات اقتصادی را در دستور کار قرار دهد ، می‌توان امیدوار بود که بخشی از گرفتاری‌ها برطرف شود.

▪️محسن جلال‌پور:

🔸 دوست دارم خیلی خوش‌بین باشم اما حتی کمی هم خوش‌بین نیستم. بایدن برای ما کاری نمی‌کند اگر ما برای خودمان کاری نکنیم.
🔸 مردم در این دوره خیلی به انتخابات آمریکا توجه نشان دادند چون دارایی‌شان گروگان نااطمینانی انتخابات آمریکا بود.

🔸 مردم از سیاستگذاری در داخل کشور ناامید شده‌اند و دل در گرو انتخابات یک کشور دیگر بسته‌اند. درست مثل اینکه در خانه‌ای با پایه‌های لرزان ساکن باشید و مدام آرزو کنید که مبادا طوفان در گیرد چون خانه ما از پای‌بست لرزان است.پای بست لرزان همان سیاستگذاری غلط اقتصادی است.
🔸 بازارهای ایران در مجموع از انتخاب بایدن استقبال کرده و عاملان اقتصادی از روی کار آمدن فردی معتدل‌تر احساس خوشحالی می‌کنند. به این دلیل که احساس می‌کنند مراوادات اقتصادی ما با دیگر کشورها می‌تواند از سر گرفته شود.

🔸 برای نخستین‌بار،تجار و بازاریان ایران از شکست یک جمهوریخواه و روی کار آمدن یک دموکرات ابراز خوشحالی کردند. قبلاً تصور عمومی این بود که جمهوریخواهان به دلیل نگرشی که در سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار دارند، تیشه به ریشه اقتصاد نمی‌زنند و عمدتاً فعالان اقتصادی داخل کشور معتقد بودند دموکرات‌ها به عنوان مهندسان تحریم اقتصادی، برای اقتصاد کشور مضر هستند.

🔸 پیام ایران این بوده که پس از برگزاری انتخابات آمریکا، با رئیس‌جمهور جدید این کشور مذاکره خواهیم کرد. ترامپ این پیام را بارها به شکل‌های مختلف بیان کرده است. آخرین‌بار در جمع هوادارانش گفت: «به ایرانی‌ها گفته‌ام تا پس از انتخابات صبر کنند.» که البته این سخنان صحیح نیست و ایران به درستی تصمیم گرفته وارد مناقشه انتخابات آمریکا نشود.

🔸 باید به‌شدت نگران رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی ترامپ تا انتقال قدرت باشیم. به نظر می‌رسد روزهای پیش‌رو برای ایران بسیار حیاتی است چون احتمال دارد ترامپ تا انتقال قدرت تصمیم‌های عجیبی بگیرد. این خطر وجود دارد که تا پایان دوره ریاست جمهوری و انتقال قدرت، فشارهای غیرقابل جبرانی به ایران وارد کند.

🔸 خروج از شرایط سخت اقتصادی نیاز به تصمیم‌های بزرگ سیاسی دارد اما بدون سیاستگذاری صحیح اقتصادی تصمیم‌های درست سیاسی هم به بن‌بست می‌خورد.



🔍هفته نامه #تجارت_فردا
t.me/bestdiplomacy
با تبریک رسمی ونگ ون‎بین، سخنگوی وزارت خارجه چین به جو #بایدن و کاملا #هریس، این کشور نیز به جمع کشورهای به رسمیت شناسنده اینان به عنوان ساکنانی آتی کاخ سفید پیوستند.
تردیدهای دولت چین در دل کندن از #ترامپ به رغم نبرد تجاری و تحریمهای متقابل، می‎تواند تعجب برانگیز به نظر آید اگر واقعیتهای این دشمنی و نبرد را در نظر نگیریم. در حالیکه دو طرف بر سر ناهمگونی تراز تجاری، بحران جاسوسی اقتصادی و تکنولوژیک چین در آمریکا و مسائل مربوط به حقوق بشر در درون چین، به شدت درگیر هستند، لایه‎های این درگیری همه در ساختارهای بین دولتها پیگیری می‎شوند و تحریمها و فشارهای دو طرف بر یکدیگر، ساختارهایی را هدف می‎گیرند که کمترین ضرر را به هیئت حاکمه چین زده است. در واقع حتی رده‎های میانی حزب کمونیست نیز در امان مانده‎اند. با تحریم ارتش چین توسط دولت ترامپ، عملا وابستگی بسیاری از مؤسسات تجاری چینی برای تجارت و حتی تأمین مواد اولیه تولیدی به شرکتهای خاص چینی را بالا می‎برد.
از سوی دیگر، تعرفه‎های تجاری آمریکا بر کالاهای چینی نیز... در واقع هزینه‎ای است که بر مصرف‎کننده آمریکایی تحمیل می‎شود. آشناست نه؟/انتخابات آمریکا
@bestdiplomacy