💥. #جنگ_اطلاعاتی_از_طریق_بررسی_جوکها
✍. نویسنده : #حبیب_حسینی_فرد
♻️. سازمان امنیت آلمان غربی برای پیبردن به ذهیت و افکار عمومی در آلمان شرقی نسبت به حکومتشان سی سال تمام به طور محرمانه جوکهای رایج در این کشور را گردآوری میکرد. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی تا همین سال پیش محرمانه مانده بود. حالا کتابی تحقیقی در این باره منتشر شده با مقدمهای روشنگر و شماری از جوکهای گردآوری شده.
در نظامهای #ایدئولوژیک، بسته و دیکتاتوری یا در نظامهایی که اندیشه و اقدام حاکمان تناسبی با خواست و گرایش عمومی جامعه ندارد و انتقاد و اعتراض هم بیعواقب نیست، جوکسازی و جوکگویی به ابزار مقاومت در دست مردم بدل میشود. این جوکها ابهت و اقتدار کاذب زمامداران و پر سر و صداترین تبلیغات و عوامفریبیهای رسمی را به سخره میگیرند و پایههای مشروعیت حاکمان را متزلزل میکنند.
جوکها اگر حکومتگران را متأثر نکنند، شاید این تأثیر را داشته باشند که شوخ طبعی و نفی خشونت و عبوست اجتماعی را به حدی برسانند که در تحولات و برآمدهای معطوف به گشایشها هم مایههایی از طنز و هجو در کار آید و مانع بروز خشونت و برخوردهای سخت شود. کم نیستند محققانی در آلمان که خصلت صلحآمیز اعتراضات و تظاهرات در کشورهای اروپای شرقی و به خصوص در آلمان شرقی را از جمله با رواج پدیده شوخ طبعی و جوکگویی در این نظامها مرتبط میدانند. آنها از جمله به شعارهای طنز آمیزی اشاره میکنند که با الهامگیری از محتویات همین جوکها در جریان تظاهراتهای وسیع منتهی به فروپاشی دیوار برلین بر روی پارچهنوشتهها نقش بست یا به سخنرانیهای عمومی مخالفان راه یافت. این نظر البته مخالفانی هم دارد که میگویند ساخت و اشاعه جوکهای سیاسی اغلب همچون #سوپاپ_اطمینانی برای حکومتهای استبدادی عمل میکند و مردم با تعریف و بازتعریف این جوکها «دل خنک میکنند» و با دلخوشکردن به همین سطح از مقاومت، به فکر تدابیر و اقدامات عملی بیشتری برای تغییر اوضاع نمیافتند یا دیر به چنین راهی قدم میگذارند.
هر کدام از این درک و دریافتها که صائبتر باشد، واقعیت پدیده عمومی جوکسازی و جوکگویی در نظامهای بسته و دیکتاتوری که دمکراسی را به بهانه عدالت قربانی کردهاند یا در نظامهای ایدئولوژیکی که حاکمان با ضرورتهای زمانه و خواست آزادی و گشایش در میان عمومی اکثریت مردم در ستیزند را نفی نمیکند از طرف دیگر وقتی در سال ۱۹۸۹، دیوار برلین فروریخت بساط جوک و جوکگویی در بخش شرقی آلمان هم یک شبه برچیده شد و کمتر کسی، حتی به عنوان تحقیق، سراغ آن جوکها را گرفت.
🔹. سازمان امنیت و گردآوری و تحلیل جوکها
سال ۲۰۱۴ در تدارکات برای بیست و پنجمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین، هانس ویلهلم زاوره، روزنامهنگار آلمانی به هنگام تحقیق متوجه شد که از جمله فعالیتهای سازمان امنیت آلمان غربی در مورد آلمان شرقی گردآوری جوکها در این کشور بوده است. در واقع، مقامهای امنیتی آلمان غربی جوکهای رایج در آلمان شرقی را یک مهمترین دماسنجهای اجتماعی و سیاسی در آن کشور میدیدهاند و سخت در پی جمعآوری آنها و تحلیل و آنالیزشان بودهاند. فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی در گردآوری جوکهای مردم آلمان شرقی از سال ۱۹۶۹ آغاز میشود و تا چند ماه بعد از فروپاشی دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹ ادامه مییابد. در سالهای آخر سالانه شماری از این جوکها به صورت پروندهای محرمانه برای صدراعظم وقت آلمان غربی ( #هلموت_کهل) هم ارسال میشده است. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی حتی تا ۲۵ سال پس از فروپاشی دیوار برلین و انقراض آلمان شرقی هم مهر محرمانه خورده بود.
زاوره سال ۲۰۱۴ به صرافت میافتد که با مکاتبه با سازمان امنیت آلمان غربی، هم از ابعاد فعالیت این نهاد در زمینه گردآوری جوکها سر دربیاورد و هم بر پدیده جوک و جوکگویی در آلمان شرقی نوری بتاباند. در این راستا مکاتبات با سازمان امنیت آلمان غربی شروع میشود و دامنه تحقیق به اسناد خود سازمان امنیت آلمان شرقی هم کشیده میشود. در این کار، یک تاریخدان به نام هانس- هرمان هرتله هم با زواره همکاری را شروع میکند. حاصل کار کتابی ۱۴۴ صفحهای شده است با نام Ausgelacht که هم میتوان آن را «سیرخندیدن» ترجمه کرد هم «خنده پایان یافته» که با توجه به موضوع کتاب به نظر ترجمه دوم مصداق بیشتری دارد.
🆔. @BehzadQavami
✍. نویسنده : #حبیب_حسینی_فرد
♻️. سازمان امنیت آلمان غربی برای پیبردن به ذهیت و افکار عمومی در آلمان شرقی نسبت به حکومتشان سی سال تمام به طور محرمانه جوکهای رایج در این کشور را گردآوری میکرد. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی تا همین سال پیش محرمانه مانده بود. حالا کتابی تحقیقی در این باره منتشر شده با مقدمهای روشنگر و شماری از جوکهای گردآوری شده.
در نظامهای #ایدئولوژیک، بسته و دیکتاتوری یا در نظامهایی که اندیشه و اقدام حاکمان تناسبی با خواست و گرایش عمومی جامعه ندارد و انتقاد و اعتراض هم بیعواقب نیست، جوکسازی و جوکگویی به ابزار مقاومت در دست مردم بدل میشود. این جوکها ابهت و اقتدار کاذب زمامداران و پر سر و صداترین تبلیغات و عوامفریبیهای رسمی را به سخره میگیرند و پایههای مشروعیت حاکمان را متزلزل میکنند.
جوکها اگر حکومتگران را متأثر نکنند، شاید این تأثیر را داشته باشند که شوخ طبعی و نفی خشونت و عبوست اجتماعی را به حدی برسانند که در تحولات و برآمدهای معطوف به گشایشها هم مایههایی از طنز و هجو در کار آید و مانع بروز خشونت و برخوردهای سخت شود. کم نیستند محققانی در آلمان که خصلت صلحآمیز اعتراضات و تظاهرات در کشورهای اروپای شرقی و به خصوص در آلمان شرقی را از جمله با رواج پدیده شوخ طبعی و جوکگویی در این نظامها مرتبط میدانند. آنها از جمله به شعارهای طنز آمیزی اشاره میکنند که با الهامگیری از محتویات همین جوکها در جریان تظاهراتهای وسیع منتهی به فروپاشی دیوار برلین بر روی پارچهنوشتهها نقش بست یا به سخنرانیهای عمومی مخالفان راه یافت. این نظر البته مخالفانی هم دارد که میگویند ساخت و اشاعه جوکهای سیاسی اغلب همچون #سوپاپ_اطمینانی برای حکومتهای استبدادی عمل میکند و مردم با تعریف و بازتعریف این جوکها «دل خنک میکنند» و با دلخوشکردن به همین سطح از مقاومت، به فکر تدابیر و اقدامات عملی بیشتری برای تغییر اوضاع نمیافتند یا دیر به چنین راهی قدم میگذارند.
هر کدام از این درک و دریافتها که صائبتر باشد، واقعیت پدیده عمومی جوکسازی و جوکگویی در نظامهای بسته و دیکتاتوری که دمکراسی را به بهانه عدالت قربانی کردهاند یا در نظامهای ایدئولوژیکی که حاکمان با ضرورتهای زمانه و خواست آزادی و گشایش در میان عمومی اکثریت مردم در ستیزند را نفی نمیکند از طرف دیگر وقتی در سال ۱۹۸۹، دیوار برلین فروریخت بساط جوک و جوکگویی در بخش شرقی آلمان هم یک شبه برچیده شد و کمتر کسی، حتی به عنوان تحقیق، سراغ آن جوکها را گرفت.
🔹. سازمان امنیت و گردآوری و تحلیل جوکها
سال ۲۰۱۴ در تدارکات برای بیست و پنجمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین، هانس ویلهلم زاوره، روزنامهنگار آلمانی به هنگام تحقیق متوجه شد که از جمله فعالیتهای سازمان امنیت آلمان غربی در مورد آلمان شرقی گردآوری جوکها در این کشور بوده است. در واقع، مقامهای امنیتی آلمان غربی جوکهای رایج در آلمان شرقی را یک مهمترین دماسنجهای اجتماعی و سیاسی در آن کشور میدیدهاند و سخت در پی جمعآوری آنها و تحلیل و آنالیزشان بودهاند. فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی در گردآوری جوکهای مردم آلمان شرقی از سال ۱۹۶۹ آغاز میشود و تا چند ماه بعد از فروپاشی دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹ ادامه مییابد. در سالهای آخر سالانه شماری از این جوکها به صورت پروندهای محرمانه برای صدراعظم وقت آلمان غربی ( #هلموت_کهل) هم ارسال میشده است. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی حتی تا ۲۵ سال پس از فروپاشی دیوار برلین و انقراض آلمان شرقی هم مهر محرمانه خورده بود.
زاوره سال ۲۰۱۴ به صرافت میافتد که با مکاتبه با سازمان امنیت آلمان غربی، هم از ابعاد فعالیت این نهاد در زمینه گردآوری جوکها سر دربیاورد و هم بر پدیده جوک و جوکگویی در آلمان شرقی نوری بتاباند. در این راستا مکاتبات با سازمان امنیت آلمان غربی شروع میشود و دامنه تحقیق به اسناد خود سازمان امنیت آلمان شرقی هم کشیده میشود. در این کار، یک تاریخدان به نام هانس- هرمان هرتله هم با زواره همکاری را شروع میکند. حاصل کار کتابی ۱۴۴ صفحهای شده است با نام Ausgelacht که هم میتوان آن را «سیرخندیدن» ترجمه کرد هم «خنده پایان یافته» که با توجه به موضوع کتاب به نظر ترجمه دوم مصداق بیشتری دارد.
🆔. @BehzadQavami
💥. #حج_امسال، تله ای برای #ایران و آغاز یک #جنگ؟
♻️. آخرین برگزاری مناسک حج از سوی زائرین ایرانی به پاییز سال 94 باز می گردد که بعد از کشته شدن 464 نفر زائر ایرانی در فاجعۀ منا و عدم اجازۀ دولت سعودی به کمیتۀ حقیقت یاب بین المللی برای بررسی زوایای پنهان این حادثه مرگبار، حکومت جمهوری اسلامی را واداشت تا به جهت حفظ امنیت حجّاج مانع از شرکت آنها در این فریضۀ عبادی-سیاسی شود.
دیروز رضا صالحیامیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از پذیرش شروط ایران از سوی طرف عربستانی برای حج امسال خبر داد و اظهارداشت: « سیاست رسمی نظام برگزاری حج با عزت است که امنیت حجاج تأمین شود و برای این کار همه مسیرهای ممکن را طی کردیم و طرف عربستانی شروط ایرانی را پذیرفت و مکتوب کرد؛ ثبتنامها انجام شده و همه اقدامات و امکانات تدارکاتی لازم در حال تهیه است؛ 9 مردادماه اولین گروه اعزام میشوند؛ تصمیم نظام اعزام حجاج بر اساس برنامهریزی از قبل تعیین شده است.»
نگارنده در این جستار بنا دارد اهمیت حضور حجاج ایرانی را در مراسم حج 96 از زاویۀ امنیت ملّی و بدون توجه به دیدگاههای بعضاً ملی گرایانه شونیسمی و بر پایۀ فاکتها و مستندات سیاسی مورد تدقیق قرار دهد.
مسئله ای که در سخنان وزیر ارشاد مورد تأکید قرار گرفته، پذیرش شروط ایران از طرف عربستان برای تأمین امنیت حجاج ایرانی است، اما توجه به این مسئله سه سوأل اساسی را مطرح می سازد :
1️⃣. لزوم پایبندی به این شروط تا چه اندازه برای طرف عربستانی ضمانت اجرائی دارد؟
2️⃣- آیا پایبندی عربستان به شروط توافقی بعد از وقوع حوادث احتمالی، می تواند اقناع کنندۀ افکار عمومی داخل ایران باشد؟
3️⃣- در صورت عدم پایبندی به شروط توافقی طرف عربستانی #منتفع خواهد شد یا #متضرر؟
در میان این سه سوأل، پاسخ #سوأل_سوم از همه استراتژیکتر و کلیدی تر بوده و فحوای این مقاله در آن نهفته است.
برای #پاسخ به سوأل اول می توان به سخنان حجت الاسلام #سید_علی_قاضی_عسکر نمایندۀ رهبر در امور حج و زیارت، رجوع کرد؛ ایشان در نشست خبری که بعدازظهر شنبه 28 اسفندماه سال گذشته انجام دادند عنوان کردند که پروسۀ پرداخت دیۀ حجّاج کشته شده در فاجعۀ مسجدالحرام و منا از طرف مسئولان عربستانی تا آن تاریخ وارد فاز عملیاتی نشده است و پرداخت آن به ماههای آینده موکول شده است که طبق بررسیها بعمل آمده این پرداخت تا به این لحظه نیز همچنان اجرائی نشده است، از این رو ضمانت اجرائیِ طرفِ عربستانی به لحاظ مدت زمان توافقی محل اشکال است و نمی توان چندان به آن خوشبین بود.
در #پاسخ سوأل دوم نویسنده امیدوارست که در مراسم حج امسال حادثۀ دلخراش دیگری مانند #منا به وقوع نپیوندد اما در صورت وقوع حادثۀ #غیرمترقبۀ دیگری حتی در ابعاد کوچکتر، به واسطۀ فضای سیاسی و رسانه ای حاکم بر هر دو کشور، پتانسیل سناریوسازی جهت تعمدی جلو دادن این حادثه فوق العاده بالا بوده و این مسئله می تواند دامنۀ تنش سیاسی میان ایران و عربستان را به سمتی غیرقابل پیش بینی سوق دهد.
اما برای پاسخ به سوأل سوم که مهمترین و کلیدترین سوأل است باید نکات زیرا مورد توجه قرار داد :
🔹. حذف محمد بن نایف توسط ملک سلمان پادشاه عربستان و به ولیعهد رساندن پسرش #محمد_بن_سلمان، باعث شده کارشناسان بینالمللی احتمال کودتا یا تصفیه حسابهای داخلی در خاندان سلطنتی عربستان را در ماههای آتی بسیار بالا بدانند بطوریکه در همین زمینه روزنامه انگلیسی #دیلی_میل برجستهترین پیشبینیهای خود برای سال ۲۰۱۷ را منتشر کرده که بارزترین این پیشبینیها وقوع #کودتا در عربستان است. به نقل از دیلی میل، کودتایی علیه سلمان بن عبدالعزیز پادشاه فعلی عربستان در سال 2017 به وقوع خواهد پیوست. در خوشبینانه ترین حالت این کودتا برای پادشاه فعلی عربستان، پیروزی پسرش محمد بن سلمان و از میان برداشتن رُقبای سلطنت من الجمله نایف و جلوس کردن او بر تخت پادشاهی است و بدبینانه ترین حالت این کودتا پیروزی دیگر شاهزاده های سعودی مثل بن عبدالله و بن طلال و دیگر شاهزادگان سعودی در برابر محمد بن سلمان و حذف کامل خاندان سلمان از دایرۀ قدرت است. اما کاراکتر لازم برای تحقق این سناریوها چیست؟
#ادامه👇
🆔. @BehzadQavami
♻️. آخرین برگزاری مناسک حج از سوی زائرین ایرانی به پاییز سال 94 باز می گردد که بعد از کشته شدن 464 نفر زائر ایرانی در فاجعۀ منا و عدم اجازۀ دولت سعودی به کمیتۀ حقیقت یاب بین المللی برای بررسی زوایای پنهان این حادثه مرگبار، حکومت جمهوری اسلامی را واداشت تا به جهت حفظ امنیت حجّاج مانع از شرکت آنها در این فریضۀ عبادی-سیاسی شود.
دیروز رضا صالحیامیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از پذیرش شروط ایران از سوی طرف عربستانی برای حج امسال خبر داد و اظهارداشت: « سیاست رسمی نظام برگزاری حج با عزت است که امنیت حجاج تأمین شود و برای این کار همه مسیرهای ممکن را طی کردیم و طرف عربستانی شروط ایرانی را پذیرفت و مکتوب کرد؛ ثبتنامها انجام شده و همه اقدامات و امکانات تدارکاتی لازم در حال تهیه است؛ 9 مردادماه اولین گروه اعزام میشوند؛ تصمیم نظام اعزام حجاج بر اساس برنامهریزی از قبل تعیین شده است.»
نگارنده در این جستار بنا دارد اهمیت حضور حجاج ایرانی را در مراسم حج 96 از زاویۀ امنیت ملّی و بدون توجه به دیدگاههای بعضاً ملی گرایانه شونیسمی و بر پایۀ فاکتها و مستندات سیاسی مورد تدقیق قرار دهد.
مسئله ای که در سخنان وزیر ارشاد مورد تأکید قرار گرفته، پذیرش شروط ایران از طرف عربستان برای تأمین امنیت حجاج ایرانی است، اما توجه به این مسئله سه سوأل اساسی را مطرح می سازد :
1️⃣. لزوم پایبندی به این شروط تا چه اندازه برای طرف عربستانی ضمانت اجرائی دارد؟
2️⃣- آیا پایبندی عربستان به شروط توافقی بعد از وقوع حوادث احتمالی، می تواند اقناع کنندۀ افکار عمومی داخل ایران باشد؟
3️⃣- در صورت عدم پایبندی به شروط توافقی طرف عربستانی #منتفع خواهد شد یا #متضرر؟
در میان این سه سوأل، پاسخ #سوأل_سوم از همه استراتژیکتر و کلیدی تر بوده و فحوای این مقاله در آن نهفته است.
برای #پاسخ به سوأل اول می توان به سخنان حجت الاسلام #سید_علی_قاضی_عسکر نمایندۀ رهبر در امور حج و زیارت، رجوع کرد؛ ایشان در نشست خبری که بعدازظهر شنبه 28 اسفندماه سال گذشته انجام دادند عنوان کردند که پروسۀ پرداخت دیۀ حجّاج کشته شده در فاجعۀ مسجدالحرام و منا از طرف مسئولان عربستانی تا آن تاریخ وارد فاز عملیاتی نشده است و پرداخت آن به ماههای آینده موکول شده است که طبق بررسیها بعمل آمده این پرداخت تا به این لحظه نیز همچنان اجرائی نشده است، از این رو ضمانت اجرائیِ طرفِ عربستانی به لحاظ مدت زمان توافقی محل اشکال است و نمی توان چندان به آن خوشبین بود.
در #پاسخ سوأل دوم نویسنده امیدوارست که در مراسم حج امسال حادثۀ دلخراش دیگری مانند #منا به وقوع نپیوندد اما در صورت وقوع حادثۀ #غیرمترقبۀ دیگری حتی در ابعاد کوچکتر، به واسطۀ فضای سیاسی و رسانه ای حاکم بر هر دو کشور، پتانسیل سناریوسازی جهت تعمدی جلو دادن این حادثه فوق العاده بالا بوده و این مسئله می تواند دامنۀ تنش سیاسی میان ایران و عربستان را به سمتی غیرقابل پیش بینی سوق دهد.
اما برای پاسخ به سوأل سوم که مهمترین و کلیدترین سوأل است باید نکات زیرا مورد توجه قرار داد :
🔹. حذف محمد بن نایف توسط ملک سلمان پادشاه عربستان و به ولیعهد رساندن پسرش #محمد_بن_سلمان، باعث شده کارشناسان بینالمللی احتمال کودتا یا تصفیه حسابهای داخلی در خاندان سلطنتی عربستان را در ماههای آتی بسیار بالا بدانند بطوریکه در همین زمینه روزنامه انگلیسی #دیلی_میل برجستهترین پیشبینیهای خود برای سال ۲۰۱۷ را منتشر کرده که بارزترین این پیشبینیها وقوع #کودتا در عربستان است. به نقل از دیلی میل، کودتایی علیه سلمان بن عبدالعزیز پادشاه فعلی عربستان در سال 2017 به وقوع خواهد پیوست. در خوشبینانه ترین حالت این کودتا برای پادشاه فعلی عربستان، پیروزی پسرش محمد بن سلمان و از میان برداشتن رُقبای سلطنت من الجمله نایف و جلوس کردن او بر تخت پادشاهی است و بدبینانه ترین حالت این کودتا پیروزی دیگر شاهزاده های سعودی مثل بن عبدالله و بن طلال و دیگر شاهزادگان سعودی در برابر محمد بن سلمان و حذف کامل خاندان سلمان از دایرۀ قدرت است. اما کاراکتر لازم برای تحقق این سناریوها چیست؟
#ادامه👇
🆔. @BehzadQavami
💥. #ناقوسها برای چه به صدا در آمدهاند؟
✍. #بهزاد_قوامی
استراتژیستهای دولت روسیه، از ابتدای #جنگ_اکراین تا بحال، هیچگاه از واژۀ #جنگ برای تهاجم خویش به این کشور استفاده نکردهاند و همواره از این تهاجم تحت عنوان #عملیات_نظامی_ویژه نام بردهاند. اما علت چه بوده است؟
مهمترین دلیل استفاده از این کلیدواژه تنها یک علت داشت و آن این بود که به آمریکا و ناتو این سیگنال را مخابره کنند که قصد تصرف کامل کشور اکراین و محو نمودن آن از نقشۀ جغرافیایی اروپا را نداشته و هدف روسیه، تسلط بر بخشهایی از این کشور، بویژه نوار جنوبی و بنادر استراتژیک اودسا و خرسون جهت دسترسی کامل به دریای مدیترانه و تنگۀ بسفر میباشد و به این ترتیب دروازۀ هارتلند در تسلط روسها قرار گیرد.
پس وقتی روسیه از کلیدواژۀ مهم عملیات نظامی ویژه استفاده کرده یعنی آنکه بنا دارد، در نهایت دیپلماسی را از #میدان_جنگ به #میز_مذاکره بکشاند و از طریق گفتگو و چانهزنی بر سر میز مذاکره، منافع حداکثری بدست آمده در این تهاجم را حفظ نماید.
اما در استراتژی دیالوگ بر سر میز مذاکره، طرفین مذاکره به دنبال پیشبرد پارادایم #برد_برد هستند و قاعدتأ میبایست طرفین اصلی مخاصمه، که یکی از آنها روسیه و دیگری آمریکا، ناتو و دولت اکراین است با همدیگر به یک #بده_بستان مبادرت ورزند.
طبیعیست #پوتین به جهت اقناع افکار داخلی و حفظ هژمونی روسیه در نظام بینالملل، که نتیجۀ آن تا بحال کشته و زخمی شدن #صد_هزار سرباز روسی بوده است، تسلط ژئوپلیتیک خویش بر مناطق جنوبی اکراین را بعنوان برگ برندۀ خویش حفظ نماید، اما از آن سو هم میداند، حفظ این مناطق و الحاق آنها به خاک روسیه، نیاز به مجاب نمودن قدرتهایی مانند آمریکا و ناتو بر سر میز مذاکره دارد و این مجاب نمودن، با دادن امتیازی که معادل وزن ژئوپولیتیک مناطق اشغال شده باشد، میسر است.
اما این امتیاز ژئوپولیتیک چیست؟
به باور بنده، استراتژیستهای روس این امتیاز را در #ایران دیدهاند چون اگر اکراین #چهارراه_اروپا و دروازۀ هارتلند است، ایران نیز یک #سهراهی_ژئوپولیتیک در منطقۀ سوقالجیشی خاورمیانه است، از این رو، بنا دارند ایران را بعنوان #برگ_آس خویش، جهت پایان دادن به جنگ اکراین، در میز مذاکره، #وجهالمصالحه قرار دهند و به این ترتیب یک بازی برد-برد را در این میان ترتیب دهند.
اما از این سو....
آمریکا و شرکای اروپایش در ناتو مثل فرانسه و انگلیس چون استراتژی روسیه را در این بازی پیشبینی کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند، که اگر بخواهند این سناریو مدنظر روسیه را نقش بر آب کنند، باید این برگ آس را از روسیه گرفته و دست پوتین را بر سر میز مذاکره خالی کنند.
حال شاید بهتر بتوان، پی به علت تکرار بیش از حد کلیدواژههایی مانند #پهپادهای_ایرانی و #تروریستی_خواندن_سپاه در خلال جنگ روسیه با اکراین، که مدام از رسانههای فرامرزی پخش میشود، برد. سناریویی که موفقیت آن، بخاطر #تجمعات_اعتراضی ایرانیان در خارج از کشور، روز به روز در حال افزایش است و به گمانم با عبور از فصل زمستان و کاهش تقاضا برای انرژی، اروپا و آمریکا به سمت عملیاتی نمودن فرایند #اسنپبک یا همان سازوکار #ماشه پیش خواهند رفت و به این ترتیب نظام جمهوری اسلامی با یک ابربحران سیاسی تمام عیار روبرو خواهد شد که در وهلۀ اول نظام اقتصادی ایران را دچار فروپاشی کامل خواهد نمود و آن سوتر با ریکاوری و آپدیت شدن ابرجنبش اعتراضی #زن_زندگی_آزادی تحت شرایط بدمعیشتی، با ورژن جدیدی از اعتراضات داخلی روبرو شویم که بعید نیست سیکل فروپاشی فرسایشی ساختار سیاسی ایران را رقم بزند.
به اعتقاد بنده تنها راه نجات نظام جمهوری اسلامی از این سناریوی احتمالی، #آشتی_ملی و انجام #تغییرات_رادیکال در ساختار سیاسی فعلیست.
از یاد نبریم، در جریان جنگ هشت ساله، نظام جمهوری اسلامی به پشتوانۀ اهرم #مردمی_بودن خویش، توانست با حداقل امکانات در برابر نظام امپریالیستی آن مقطع مقاومت کرده و ساختار خویش را حفظ نماید، اهرمی که به نظر میرسد، در آیندهای نه چندان دور، نظام تحت شرایط نامطلوب فعلی و احتمالاتی که در بالا بیان شد، شاهد کمرنگ شدن یا بیرنگ شدن آن باشد.
مخلص کلام اینکه وقت تنگ است و ناقوسها را برای دگردیسی و #تغییر_نظام به صدا در آوردهاند.....
🆔. @BehzadQavami
https://telegram.me/BehzadQavami
✍. #بهزاد_قوامی
استراتژیستهای دولت روسیه، از ابتدای #جنگ_اکراین تا بحال، هیچگاه از واژۀ #جنگ برای تهاجم خویش به این کشور استفاده نکردهاند و همواره از این تهاجم تحت عنوان #عملیات_نظامی_ویژه نام بردهاند. اما علت چه بوده است؟
مهمترین دلیل استفاده از این کلیدواژه تنها یک علت داشت و آن این بود که به آمریکا و ناتو این سیگنال را مخابره کنند که قصد تصرف کامل کشور اکراین و محو نمودن آن از نقشۀ جغرافیایی اروپا را نداشته و هدف روسیه، تسلط بر بخشهایی از این کشور، بویژه نوار جنوبی و بنادر استراتژیک اودسا و خرسون جهت دسترسی کامل به دریای مدیترانه و تنگۀ بسفر میباشد و به این ترتیب دروازۀ هارتلند در تسلط روسها قرار گیرد.
پس وقتی روسیه از کلیدواژۀ مهم عملیات نظامی ویژه استفاده کرده یعنی آنکه بنا دارد، در نهایت دیپلماسی را از #میدان_جنگ به #میز_مذاکره بکشاند و از طریق گفتگو و چانهزنی بر سر میز مذاکره، منافع حداکثری بدست آمده در این تهاجم را حفظ نماید.
اما در استراتژی دیالوگ بر سر میز مذاکره، طرفین مذاکره به دنبال پیشبرد پارادایم #برد_برد هستند و قاعدتأ میبایست طرفین اصلی مخاصمه، که یکی از آنها روسیه و دیگری آمریکا، ناتو و دولت اکراین است با همدیگر به یک #بده_بستان مبادرت ورزند.
طبیعیست #پوتین به جهت اقناع افکار داخلی و حفظ هژمونی روسیه در نظام بینالملل، که نتیجۀ آن تا بحال کشته و زخمی شدن #صد_هزار سرباز روسی بوده است، تسلط ژئوپلیتیک خویش بر مناطق جنوبی اکراین را بعنوان برگ برندۀ خویش حفظ نماید، اما از آن سو هم میداند، حفظ این مناطق و الحاق آنها به خاک روسیه، نیاز به مجاب نمودن قدرتهایی مانند آمریکا و ناتو بر سر میز مذاکره دارد و این مجاب نمودن، با دادن امتیازی که معادل وزن ژئوپولیتیک مناطق اشغال شده باشد، میسر است.
اما این امتیاز ژئوپولیتیک چیست؟
به باور بنده، استراتژیستهای روس این امتیاز را در #ایران دیدهاند چون اگر اکراین #چهارراه_اروپا و دروازۀ هارتلند است، ایران نیز یک #سهراهی_ژئوپولیتیک در منطقۀ سوقالجیشی خاورمیانه است، از این رو، بنا دارند ایران را بعنوان #برگ_آس خویش، جهت پایان دادن به جنگ اکراین، در میز مذاکره، #وجهالمصالحه قرار دهند و به این ترتیب یک بازی برد-برد را در این میان ترتیب دهند.
اما از این سو....
آمریکا و شرکای اروپایش در ناتو مثل فرانسه و انگلیس چون استراتژی روسیه را در این بازی پیشبینی کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند، که اگر بخواهند این سناریو مدنظر روسیه را نقش بر آب کنند، باید این برگ آس را از روسیه گرفته و دست پوتین را بر سر میز مذاکره خالی کنند.
حال شاید بهتر بتوان، پی به علت تکرار بیش از حد کلیدواژههایی مانند #پهپادهای_ایرانی و #تروریستی_خواندن_سپاه در خلال جنگ روسیه با اکراین، که مدام از رسانههای فرامرزی پخش میشود، برد. سناریویی که موفقیت آن، بخاطر #تجمعات_اعتراضی ایرانیان در خارج از کشور، روز به روز در حال افزایش است و به گمانم با عبور از فصل زمستان و کاهش تقاضا برای انرژی، اروپا و آمریکا به سمت عملیاتی نمودن فرایند #اسنپبک یا همان سازوکار #ماشه پیش خواهند رفت و به این ترتیب نظام جمهوری اسلامی با یک ابربحران سیاسی تمام عیار روبرو خواهد شد که در وهلۀ اول نظام اقتصادی ایران را دچار فروپاشی کامل خواهد نمود و آن سوتر با ریکاوری و آپدیت شدن ابرجنبش اعتراضی #زن_زندگی_آزادی تحت شرایط بدمعیشتی، با ورژن جدیدی از اعتراضات داخلی روبرو شویم که بعید نیست سیکل فروپاشی فرسایشی ساختار سیاسی ایران را رقم بزند.
به اعتقاد بنده تنها راه نجات نظام جمهوری اسلامی از این سناریوی احتمالی، #آشتی_ملی و انجام #تغییرات_رادیکال در ساختار سیاسی فعلیست.
از یاد نبریم، در جریان جنگ هشت ساله، نظام جمهوری اسلامی به پشتوانۀ اهرم #مردمی_بودن خویش، توانست با حداقل امکانات در برابر نظام امپریالیستی آن مقطع مقاومت کرده و ساختار خویش را حفظ نماید، اهرمی که به نظر میرسد، در آیندهای نه چندان دور، نظام تحت شرایط نامطلوب فعلی و احتمالاتی که در بالا بیان شد، شاهد کمرنگ شدن یا بیرنگ شدن آن باشد.
مخلص کلام اینکه وقت تنگ است و ناقوسها را برای دگردیسی و #تغییر_نظام به صدا در آوردهاند.....
🆔. @BehzadQavami
https://telegram.me/BehzadQavami
Telegram
بهزاد قوامی
@BehzadQavami
ارتباط با ادمین : @behzad60
در شهر چراغهای خاموش
تو فقط به اندازه وسعتت روشن باش
گاهی جلوی پای خود را روشن خواهی ساخت
و گاهی جلوی پای دیگران را
فقط خاموش نباش
فقط بی تفاوت نباش
فقط بی هدف نباش
به اندازۀ وسعتت روشنائی بخش باش
ارتباط با ادمین : @behzad60
در شهر چراغهای خاموش
تو فقط به اندازه وسعتت روشن باش
گاهی جلوی پای خود را روشن خواهی ساخت
و گاهی جلوی پای دیگران را
فقط خاموش نباش
فقط بی تفاوت نباش
فقط بی هدف نباش
به اندازۀ وسعتت روشنائی بخش باش