بذرهای ماندگار
1.57K subscribers
2.26K photos
1.08K videos
160 files
3.73K links
به کانال تلگرام "چریک‌های فدایی خلق ایران" خوش آمدید.
"بذرهای ماندگار" کانال منعکس کننده نظرات چریک‌های فدایی خلق می‌باشد.

هم‌چنین سایت سیاهکل به آدرس زیر:
www.siahkal.com

آی‌دی زیر جهت ارتباط با آدمین و ارسال اخبار
👉 @PayameFadaei
@PayameFadaei 👈
Download Telegram
بذرهای ماندگار
وقتی به طور کلی از شدت و ابعاد جنایات جمھوری اسلامی در زندان ھای دھه ۶۰ صحبت به ميان می آید که اتفاقاً حد و چگونگی مقاومت زندانيان سياسی در پرتو شناخت از آن واقعيت قابل درک می باشد، به برخوردھای منفی و غير مبارزاتی در رابطه با مبارزه و مقاومت در این دھه نيز…
شکنجه ابزاری در دست حکومت‌های مدافع طبقات استثمارگر می‌باشد که از آن برای باز داشتن #روشنفکران و توده‌ها از مبارزه بر علیه #طبقه_استثمارگر حاکم استفاده می‌کنند. این تعریف، درست نقطه مقابل تعریف‌های ایده‌آلیستی و ذهنی از #شکنجه قرار دارد که می‌کوشند یا آن را پدیده‌ای که گویا از اول وجود داشته و همواره نیز وجود خواهد داشت جلوه دهند و یا با کتمان خاستگاه مادی این پدیده و زمینه‌های عینی پدید آورنده آن، این یا آن #ایدئولوژی را سرمنشا شکنجه محسوب کنند.

از کتاب #در_جدال_با_خاموشی (تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی در #دهه۶۰)
نوشته‌ی رفیق اشرف دهقانی - تابستان ۱۳۸۶

متن کامل #کتاب با فرمت pdf 👇
www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf



#زندانی_سیاسی
#مبارزه_طبقاتی
#مبارزه_مسلحانه
#احمدزاده_پویان_مفتاحی
#انقلاب
#دادخواهی




#سایت_سیاهکل سایت #چریکهای_فدایی_خلق #ایران
www.siahkal.com

سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com

صفحه #اینستاگرام بذرهای ماندگار۲
www.instagram.com/bazrhayemandegar2



به #تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید. 🌹
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar
به مناسبت چاپ کتاب “شکل‌گیری چریک‌های فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی”

فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق
#اشرف_دهقانی!

#رفیق! شما کتاب‌های زیادی نوشتەاید، همیشه فکر می‌کردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقش‌اش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب در کتاب فروشی‌ها و گفت‌وگوهایی بود که راجع به این کتاب شنیده بودم.

اما اکنون باید اعتراف کرد که کتاب جدید شما آذرخش دیگری خواهد بود که در میان جنبش واقعی #کارگران و زحمت‌کشان همان نقش حماسه مقاومت را خواهد داشت. این کتاب نیز مانند #حماسه مقاومت، پردە از اسراری بر می‌دارد که سالیان زیادی در درون #جنبش_کمونیستی و #مبارزه_مسلحانه پرچم پر شکوه #چریکهای_فدایی_خلق را به دست گرفته و در زیر آن و با نام آن در سال ۵۷ نیروها و انرژی‌های رها شده را متاسفانه به سیلاب #اپورتونیسم راست طرفدار حزب توده کشاند.

برای نوشتن این #کتاب باید شما را صمیمانه تقدیر کرد.
مظفر

۵ مرداد ۱۴۰۰


متن کامل 👇
siahkal.com/به-مناسبت-چاپ-کتاب-شکل%E2%80%8Cگیری-چریک%E2%80%8Cهای/




اینستاگرام بذرهای ماندگار۲
@bazrhayemandegar2



تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران #بذرهای_ماندگار
@BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
با اطلاق کلمه وابسته به سرمایه‌داری در ایران، ويژگی اين سيستم نشان داده می‌شود که جهت حرکت آن را سرمایه‌های امپرياليستی تعیین می‌کنند. با تاکید بر این که نه سرمایه‌داری ملی و نه سرمایه‌دار ملی در ایران وجود ندارند، باید توجه داشت که لفظ سرمایه‌داران وابسته…
شکست رژیم در مقابله با شکست ناپذیری زندانی انقلابی

شرح درستی که از زندان‌های دهه شصت باید در تاریخ معاصر ایران ثبت شود این است که در سراسر سال‌های شصت زندانیان قهرمان و شکست ناپذیری وجود داشتند که درست در فضا و شرایطی که وفادار ماندن به اعتقادات و باورهای مبارزاتی جز شکنجه و مرگ پاسخی نمی‌گرفت، بر باورها و اعتقادات خود پای فشردند؛ باورها و اعتقاداتی که دفاع از #انسانیت و زندگی انسانی کنه آنها را تشکیل می‌داد و این همانا رمز شکست ناپذیری آن زندانیان بود؛ رمز شکست ناپذیری زندانیان مبارز و مقاومی که با در افتادن با قدرت اهریمنی یک رژیم مدافع سرمایه‌داری، در هر لحظه از زندگی خود در برابر مرگ ایستاده بودند و بدین گونه زندگی و مرگ را با هم زیستند؛ به راستی که چه زیبا زیستند و چه زیبا با مرگ خود سرود زندگی سر دادند.
چنین بود که زندگی پیروز شد؛ مبارزه پیروز شد؛ و #حقیقت پیروز شد.

در میان نوشته‌هایی که دهشت‌های فراوان زندان‌های #جمهوری_اسلامی را تصویر کرده‌اند می‌توان به روشنی دید که در میان انبوه آن زشتی‌ها و پلیدی‌ها و نکبت‌ها که به سادگی با کلماتی که می‌شناسیم وصف پذیر نیستند، تنها و تنها #مبارزه و مقاومت زندانیان (در هر شکل و شیوه‌ای که بسته به شرايط بروز می‌کرد) قادر بود در آن سیاهی، نوری باشد امیدبخش و فضا را به نفع انسانیت و به نفع ستم‌دیدگان و مبارزه آنها تغییر دهد.
زیبایی و عظمت چنان مبارزات و مقاومت‌هایی را مسلما تنها کسانی می‌توانند درک کنند که از هر چه ظلم و ستم و استثمار و دیکتاتوری و خلاصه از هر چه غیر انسانی است بیزار و متنفرند. در آن شرایط نکبت‌بار و کثیف، حقیقتا زیبایی در مبارزه و مقاومت انسان‌های شریفی جاری بود که به هر شکل در مقابل رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی ایستادند. برای آن نوع مقاومت‌های تحسین برانگیز، آن نوع قهرمانی‌ها، آن نوع گذشت‌ها، آن نوع فداکاری‌ها کلمات جدیدی باید زاده شوند! مبارزه و مقاومت‌های حماسی زندانیان انقلابی #دهه_شصت موجب افتخار و مباهات همه انقلابیون و مردم ستم‌دیده ایران است و به خون خفته‌گان ما در شب‌های ظلمانی‌ای که امروز بر #جامعه #ایران حاکم است، ستارگان درخشانی هستند که دل‌های ستم‌دیدگان نور زندگی می‌باشند ...

برگرفته از #کتاب "#در_جدال_با_خاموشی"
تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی
در دهه شصت
نوشته‌ی رفیق
#اشرف_دهقانی



🚩 #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد!
🚩 #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم! با انقلاب علیه استثمارگران به آتش می‌کشیم بساط دار و شکنجه را!
#مبارزه_مسلحانه_هم_استراتژی_هم_تاکتیک!
🚩 #احمدزاده_پویان_مفتاحی
🚩 #زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_که_تنها_راه_رسیدن_به_آزادی_است!





سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com


#سایت_سیاهکل سایت چریک‌های فدایی خلق ایران
www.siahkal.com


به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2





به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را برای دیگران هم بفرستید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
بذرهای ماندگار
پس از سیاهکل بود که هویت چريک‌های فدایی خلق با جریان مبارزه مسلحانه در شهر، در قامت حماسه آفرینی‌ها و قهرمانی‌های کمونیست‌های انقلابی مسلح به تدریج برای توده‌ها شناخته شد. چریک‌های فدایی خلق با رزم‌های دلیرانه و شجاعانه و توام با فداکاری‌ها و ایثارگری‌های…
"رفیق جزنی وقتی واقعیت گروه جنگل را نفی می‌کند و به صرف این که برخی از رفقای تشکیل دهنده آن گروه قبلا به گروه جزنی تعلق داشتند سعی می‌کند این ادعای پوچ بدون پشتوانه را جا بیاندازد که این گروه جزنی بود که به پاسگاه سیاهکل حمله کرد، خواسته یا ناخواسته دست به جعل تاریخ می‌زند" ...

"واقعیت این است که گروه جزنی علی‌رغم اعتقاد به ضرورت آغاز مبارزه مسلحانه در ایران و علی‌رغم خواست و تلاش‌های مبارزین دست‌اندرکارش برای انجام این امر مهم اساسا پتانسیل تدارک و حرکت مسلحانه در جامعه را دارا نبود. صرف‌نظر از این که این گروه از فقدان یک تئوری مدون که مورد پذیرش افراد گروه قرار گرفته باشد در رنج بود و این باعث عدم انسجام فکری در میان افراد متشکل در آن گروه گشته و بی شک تاثیر خود را در عمل به جای می‌گذاشت، عوامل منفی دیگری نیز وجود داشتند." ...

"اگر وضعیت گروه جزنی را با گروه جنگل مقایسه کنیم تفاوت‌های آشکار بین این دو گروه را می‌توانیم تشخیص دهیم. یکی از تفاوت‌های بارز این است که اعضای گروه جزنی به راحتی نمی‌توانستند خود را از زندگی پیشین خود رها نموده و به صورت انقلابی حرفه‌ای که اولین شرط تشکیل یک گروه مسلح در شرایط جامعه ایران بود در آیند. اتفاقا در این مورد اذعان خود رفیق جزنی قابل توجه است. او در رابطه با "کمبودها" و " اشتباهات" گروه خود می‌نویسد: ضرورت جایگزین شدن اصول مبارزه چریکی و سازماندهی سیاسی - نظامی و ضرورت کامل حرفه‌ای شدن و بریدن رابطه افراد با زندگی عادی مسائلی بودند که گروه دائما با آنها سر و کار داشت. برخی کادرها حتی هنگامی که زندگی حرفه‌ای را پذیرفته بودند گرایش بازگشت به زندگی عادی داشتند و در مواردی ضعف‌های بزرگی از این حیث از خود نشان می‌دادند.
همچنین وی اعتراف می‌کند که "تربیت قبلی افراد در پروسه سیاسی و شرکت در فعالیت‌های علنی و نیمه علنی مشکلی در پذیرش آموزش و روحیه نظامی می‌شد" (نقل از ۱۹ بهمن تئوریک شماره چهار صفحه ۲۶).

"رفیق حمید اشرف نیز در "جمع‌بندی سه ساله" در توصیف گروه جزنی می‌گوید که: کادرهای این گروه از لحاظ سازماندهی عمل مسلحانه کاملا بی تجربه بودند ... افراد غالبا شاغل بوده و کادر حرفه‌ای در میان‌شان نبود ...

"واقعیت نشان داد که گروه جزنی ظرفیت آغاز مبارزه مسلحانه را نداشت و رسالت شروع این مبارزه با تاثیرات سراسری‌اش را تاریخ بر دوش گروه جنگل همراه با گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده (به اختصار گروه احمدزاده) قرار داده بود که هر دو در نیمه دوم دهه چهل شکل گرفتند و به پشتوانه یک تئوری انقلابی، خود را با نام چريک‌های فدایی خلق به جامعه شناساندند."

به نقل از کتاب "شکل‌گیری چریک‌های فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی"
نوشته رفیق اشرف دهقانی
صفحات ۱۰۰ و ۳۳ و ۵۶ و ۵۷ و ۲۷۶

https://t.me/BazrhayeMandegar/4020






سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com

#سایت_سیاهکل سایت چریک‌های فدایی خلق ایران
www.siahkal.com

به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2





به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
مرگ دژخیم قزل‌حصار

در پایيز سال ۶۲ بود که "اختراع" و "ابداع" دیگری از شکنجه پدیدار شد که به عنوان "تخت"، "تابوت"، "جعبه‌ھا" و "قيامت" از آن یاد می‌شود. اين نوع از شکنجه نمودار ننگ ديگری بر پيشانی رژيم جمهوری اسلامی می‌باشد که ابداع و اختراع آن را به نادرست به يکی از ھمپالگی‌ھای لاجوردی به نام "حاج داود رحمانی" رئيس زندان وقت قزل‌حصار نسبت داده‌اند در حالی که فرد مزبور پادویی بيش نبود.

نگهبانان در مورد ھر موضوع جزئی _مثلا در مورد این که قاشق کسی به بشقابش خورده، چند بار سرفه کرده و غيره که ھمه اینها به معنی ایجاد ارتباط با دیگر در تخت نشستگان تلقی می‌شد، به رحمانی رئيس قزل‌حصار گزارش می‌دادند. آن مردک نيز با ھر گزارشی با لگد و کتک و شلاق به جان زندانيان می‌افتاد که گاه این عمل به طور وحشيانه دو و یا سه بار در روز صورت می‌گرفت.

به نقل از #کتاب #در_جدال_با_خاموشی
(تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی در #دهه_شصت)
نوشته رفیق #اشرف_دهقانی 👇

www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf



🔺 ادامه متن در پست‌های زیر 👇



تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران 👇
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
مرگ دژخیم قزل‌حصار در پایيز سال ۶۲ بود که "اختراع" و "ابداع" دیگری از شکنجه پدیدار شد که به عنوان "تخت"، "تابوت"، "جعبه‌ھا" و "قيامت" از آن یاد می‌شود. اين نوع از شکنجه نمودار ننگ ديگری بر پيشانی رژيم جمهوری اسلامی می‌باشد که ابداع و اختراع آن را به نادرست…
"تخت‌ها"، "تابوت‌ها" يا ...

به نقل از کتاب "
#در_جدال_با_خاموشی"
(تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی
در دهه شصت)
نوشته رفیق
#اشرف_دهقانی

دو سال و اندی پس از ھمه شکنجه‌ھا و وحشت‌ھایی که در زندان آفریده بودند مسئولين و مقامات دست‌اندرکار ھنوز برای در ھم شکستن مقاومت زندانيان سياسی مبارز و به تسليم کشاندن آنها خود را نيازمند پياده کردن طرح‌های جدیدی از #شکنجه می‌دیدند.
در پایيز سال ۶۲ بود که "اختراع" و "ابداع" دیگری از شکنجه پدیدار شد که به عنوان "تخت"، "تابوت"، "جعبه‌ھا" و "قيامت" از آن یاد می‌شود. اين نوع از شکنجه نمودار ننگ ديگری بر پيشانی رژيم جمهوری اسلامی می‌باشد که ابداع و اختراع آن را به نادرست به يکی از ھمپالگی‌ھای لاجوردی به نام "حاج داود رحمانی" رئيس زندان وقت قزل‌حصار نسبت داده‌اند در حالی که فرد مزبور پادویی بيش نبود.

این تجربه اگر در ايران جديد بود شبيه آن قبلا در ويتنام تحت عنوان "قفس" به کار رفته بود؛ از این رو به ھيچ‌وجه بعيد نيست که دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی در زندان‌ها کليت آن طرح را در جريان انتقال تجارب ضد انقلابی از نيروھای امنيتی کشورھای دیگر آموخته باشند و یا توابينی که اطلاعات قبلی از آن نوع شکنجه‌ها داشتند چنان طرحی را در اختيار دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی در امور زندان‌ها گذاشته باشند.
در ھر حال این ابداع در شکنجه دقيقا ھنگامی طرح‌ريزی شد که آن دژخيمان علی‌رغم ھمه تلاش‌هایی که برای ارعاب و در ھم شکستن روحيه مبارزين زندانی به کار برده بودند، خود را با مقاومت‌های تحسين برانگيز بسياری از آنان مواجه می‌ديدند. مثلا به طور مشخص در بند ۸ زنان در قزل‌حصار این زندانيان کسانی بودند که حاضر به خواندن نماز، حضور در مراسم‌های مختلف مذھبی-سياسی و غيره نبودند و در یک کلام خواھان دفاع از ھویت خود به عنوان #زندانی_سیاسی بودند.
آنها در ضمن اولين دسته از زندانيانی بودند که به "قيامت" برده شده و در "تابوت"ها قرار داده شدند. البته جریان نشاندن تعدادی از مبارزین زندانی زن چپ و مذھبی در تخت‌ها یا تابوت‌ها (آنها را در دو مکان جدا از ھم نشاندند) درمدت کوتاھی مردان مبارز (چپ و غير چپ) را نيز شامل شد.

یکی از #زندانيان_سياسی زن از ميان اولين دسته که شکنجه مذکور را به مدت طولانی متحمل شده است در نوشته کوتاھی تحت عنوان "تک پنجره‌ای به زندگی"، شکنجه مزبور و محلی که "تخت"، "تابوت" و "قيامت" در آن برپا شده بود را این گونه توصيف می‌کند: رو به دیواری که کاشی‌ھای سفيد داشت نشسته بودم. تا دیوار یک متر و نيم فاصله بود. در فاصله ۶۰ تا ۸۰ سانتيمتری دو طرفم دیوارھای چوبينی تعبيه شده بود که بلندیش به ۹۰ سانتيمتر می‌رسيد. این دیوارھا از جنس چوب تختخواب سربازان و زندانيان بود.
در پشت محفظه‌ی من تالار بزرگی قرار داشت و ... دور تا دور تالار محفظه‌ھای چوبينی مشابه محفظه من چيده شده بود که ھر یک زیستگاه یک زن زندانی بود. به این محفظه‌ھا، "تخت" یا "تابوت" می‌گفتند ... به آنها دستگاه ھم می‌گفتند. کار این دستگاه‌ها گرفتن اطلاعات و کشف شبکه‌ی تشکيلات‌ھا نبود؛ در ھم شکستن انسان‌ها، تهی کردن‌شان از ھویت و شخصيت انسانی بود. له کردن و مبدل ساختن‌شان به موجودات از خود بيگانه، مهره‌های بی اختيار و ابزار سرکوب دیگر زندانيان بود ... حاجی داوود ایستاده بود. از صبح زود به احضار کردن زندانيان "قيامت" مشغول بود. چک می‌کرد و می‌خواست بفهمد چه کسی آماده‌ی فرو ریختن است و چه کسی در آستانه ترک برداشتن ...*

در این نوشته همان‌طور که ملاحظه شد به نظر می‌رسد که واژه "قيامت" به کل محوطه آن شکنجه‌گاه اطلاق می‌شود. چنانچه آمده است: در "قيامت" بيدار باش به معنای ترک حالت درازکش و برخاستن و به حالت نشستن بود. سی چهل زن و دختر جوان، در حالت نشسته، در سکوت کامل و بدون کوچک‌ترین حرکتی خارج از مدار تنگ "تخت"ها شروع به جمع کردن پتوھای‌شان کردند. چادرھا را بر سرشان ميزان و چشم بندھا را بر چشم‌های‌شان محکم کردند ...**


متن کامل #کتاب با فرمت pdf 👇
www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf





به تنها صفحه‌ی اینستاگرامی چریک‌های فدایی خلق ایران، بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.
www.instagram.com/bazrhayemandegar2

#سایت_سیاهکل سایت چریک‌های فدایی خلق ایران
www.siahkal.com

سایت رفیق اشرف دهقانی
www.ashrafdehghani.com




به تنها کانال تلگرامی #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
"رفیق جزنی وقتی واقعیت گروه جنگل را نفی می‌کند و به صرف این که برخی از رفقای تشکیل دهنده آن گروه قبلا به گروه جزنی تعلق داشتند سعی می‌کند این ادعای پوچ بدون پشتوانه را جا بیاندازد که این گروه جزنی بود که به پاسگاه سیاهکل حمله کرد، خواسته یا ناخواسته دست به…
خلاقیت و عزم قاطع گروه احمدزاده برای مبارزه در ایران

در تاریخ مبارزاتی مردم ایران در مقطعی از دهه چهل مبارزین وقتی از شناخته شدن خود توسط ساواک مطلع می‌شدند برای گریز از دست پلیس، راه چاره را در خروج از کشور و عمدتا در پیوستن به انقلابیون فلسطین جست‌وجو می‌کردند. تلاش ۵ تن از اعضای گروه جزنی برای خروج از کشور جهت پیوستن به آن انقلابیون نمونه بارز در این مورد می‌باشد.
همانطور که قبلا اشاره شد اسامی و مشخصات آن ۵ رفیق در پی ضربه به گروه‌شان برای پلیس آشکار شده بود و آنها که دیگر نمی‌توانستند همچون سابق به زندگی علنی‌شان ادامه دهند و قادر به تجدید سازمان گروه خود (همان گروه جزنی) نبودند راه چاره را در خروج از کشور یافته بودند.
در عین حال در شرایط یاد شده حتی مبارزینی هم که برای پلیس شناخته نشده بودند برای پیوستن به جنبش فلسطین که در آن زمان جنبشی انقلابی و مترقی بود و نیروهای چپ در آن قوی بودند، جهت کسب تجربه نظامی، آگاهانه از کشور خارج می‌شدند. نمونه برجسته در مورد اخیر تعدادی از افراد مبارز بودند که هنوز قدم عملی در این جهت بر نداشته در ارتباطی زنجیره‌ای با مبارزینی دیگر دستگیر شدند. از این عده به همراه ارتباطات‌شان در زندان به عنوان "گروه فلسطین" یاد شد. اما مبادرت به چنین اقدامی اگر چه در زمان خود ناشی از وجود جوهر انقلابی در آن مبارزین بود در هر حال راهی نبود که می‌بایست توسط جوانان مبارزی که خواهان تغییر در شرایط جامعه خود و انقلاب در آن بودند دنبال شود.
در آن مقطع به نظر می‌رسید که در شرایط اختناق و دیکتاتوری شدید حاکم در جامعه، راهی برای اختفا خود از پلیس و ادامه مبارزه وجود ندارد. ولی در هر حال می‌بایست برای تداوم مبارزه راه نوینی در پیش گرفته می‌شد. بی شک این راه نوین به الزامات و امکاناتی نیاز داشت که تهیه آنها از عهده هر نیرویی ساخته نبود و تنها یک گروه انقلابی منسجم و منضبط با تعداد اعضای قابل توجه می‌توانست پاسخگو باشد.

در اواخر سال ۱۳۴۸ که برنامه کار مطالعه و تحقیق در جامعه توسط رفقای گروه احمدزاده نتیجه داد و هنگامی که این گروه به تئوری انقلابی در ایران دست یافت، عزم قاطع و انقلابی آنان برای تحقق راه مبارزه مسلحانه‌ی مورد نظرشان به آنجا منجر شد که توانستند دست به ابتکاری نوین زده و با خلاقیت، راهی برای ماندن در ایران و پی‌گیری مبارزه در درون جامعه‌ی خود بیابند.
این راه نوین به مثابه یک کار گروهی از اهمیت خاصی برخوردار بود و آن روی‌آوری به زندگی مخفی و زندگی در خانه‌های تیمی در شرایط دیکتاتوری شدید و اختناق حاکم بر جامعه بود. این، تنها راه درست و ثمربخش برای تداوم مبارزه در مقطع مورد بحث بود. آری در میان رفقای گروه احمدزاده با توجه به تعداد قابل توجه اعضایش بود که این تجربه و پختگی به عنوان یک کار گروهی به وجود آمد که برای مقابله با پلیس سیاسی به جای خروج از کشور به گونه‌ای دیگر عمل کنند.
اسکان در خانه‌های تیمی و پیشبرد مبارزه از این طریق همان ابداعی بود که گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده در جنبش کمونیستی ایران به مثابه راهی برای پیشبرد کار گروهی پایه گذاشتند.
در آن مقطع این گروه بر اساس سازماندهی خوشه‌ای خود از طریق اسکان در خانه‌های تیمی موفق به انجام عملیات مسلحانه علیه دشمن و در کل، پیشبرد مبارزه خود شد. پراتیک، کارآیی آن را ثابت نمود و نشان داد که خانه‌های تیمی علی‌رغم فقدان تجربه و سابقه کار در آن برای انجام وظایف انقلابی آن مقطع از جنبش کاملا مناسب بوده و کارهای مبارزاتی در رابطه با آن می‌تواند با موفقیت به پیش برود.

تردیدی نیست که پدیده خانه‌های تیمی تنها شکل کار و زندگی مبارزاتی در جامعه نبود و در جریان رشد مبارزه می‌بایست با اشکال دیگر تکمیل شود. اما این ابداع بعدها به دلیل عدم پیشبرد خط مشی مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک در سازمان چریک‌های فدایی خلق به تنها شکل اختفا از پلیس تبدیل شد. در حالی که بر اساس خط مشی انقلابی بنیان‌گذاران چريک‌های فدایی خلق می‌بایست در نقاط مختلف ایران کانون‌های چریکی ایجاد شود و صرفا به عملیات مسلحانه در شهر و در نتیجه صرفا به زندگی و کار در خانه‌های تیمی اکتفا نشود.

نقل از کتاب "شکل‌گیری چریک‌های فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی" صفحات ۲۲۴ تا ۲۲۶
نوشته رفیق اشرف دهقانی

t.me/BazrhayeMandegar/4020






سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com

#سایت_سیاهکل سایت چریک‌های فدایی خلق ایران
www.siahkal.com

به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2





به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
"در جدال با خاموشی" در يک نگاه کلی

کتابی که در دست شماست کوشيده است در جدال با تلاش‌هایی که در جهت تداوم وضع نکبت‌بار موجود و برای خاموش کردن آتش مبارزه توده‌ھا برای از بين بردن چنين وضعی، به هر نحو واقعيات را #تحریف می‌کنند، جدال عظيم زندانيان مبارز در #دهه۶۰ با دیو ارتجاع جمهوری اسلامی را به تصویر بکشد.
جدال با ارتجاعی که در سياه‌چال‌ھای خود ایضا برای خاموش کردن آتش مبارزه توده‌ھای رنج کشیده #ایران برای دگرگونی شرایط ظالمانه حاکم بر #جامعه، به هر نوع وحشی‌گری دست می‌زد. #زندانیان_سیاسی که در این مقطع با حکومت مرتجع نماینده استثمارگران و غارتگران در افتاده بودند، خود در جدال با خاموشی فریادهای خلقی در بند بودند؛ خود، فریادهای خشمگين خلقی #در_جدال_با_خاموشی بودند.

#کتاب در جدال با خاموشی (تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی در دهه‌ی شصت)
نوشته رفیق #اشرف_دهقانی 👇
www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf



اینستاگرام بذرهای ماندگار۲

instagram.com/bazrhayemandegar2

سایت رفیق اشرف دهقانی
www.ashrafdehghani.com



تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران 👇
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar
شکنجه ابزاری در دست حکومت‌های مدافع طبقات استثمارگر می‌باشد که از آن برای باز داشتن #روشنفکران و توده‌ها از مبارزه بر علیه #طبقه_استثمارگر حاکم استفاده می‌کنند. این تعریف، درست نقطه مقابل تعریف‌های ایده‌آلیستی و ذهنی از #شکنجه قرار دارد که می‌کوشند یا آن را پدیده‌ای که گویا از اول وجود داشته و همواره نیز وجود خواهد داشت جلوه دهند و یا با کتمان خاستگاه مادی این پدیده و زمینه‌های عینی پدید آورنده آن، این یا آن #ایدئولوژی را سرمنشا شکنجه محسوب کنند.

از کتاب #در_جدال_با_خاموشی (تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی در #دهه۶۰)
نوشته‌ی رفیق اشرف دهقانی - تابستان ۱۳۸۶

متن کامل #کتاب با فرمت pdf 👇
www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf



#زندانی_سیاسی
#مبارزه_طبقاتی
#مبارزه_مسلحانه
#احمدزاده_پویان_مفتاحی
#انقلاب
#دادخواهی




#سایت_سیاهکل سایت #چریکهای_فدایی_خلق #ایران
www.siahkal.com

سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com

صفحه #اینستاگرام بذرهای ماندگار۲
www.instagram.com/bazrhayemandegar2



به #تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید. 🌹
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar
"تخت‌ها"، "تابوت‌ها" يا ...

به نقل از کتاب "
#در_جدال_با_خاموشی"
(تحلیلی از زندان‌های جمهوری اسلامی
در دهه شصت)
نوشته رفیق
#اشرف_دهقانی

دو سال و اندی پس از ھمه شکنجه‌ھا و وحشت‌ھایی که در زندان آفریده بودند مسئولين و مقامات دست‌اندرکار ھنوز برای در ھم شکستن مقاومت زندانيان سياسی مبارز و به تسليم کشاندن آنها خود را نيازمند پياده کردن طرح‌های جدیدی از #شکنجه می‌دیدند.
در پایيز سال ۶۲ بود که "اختراع" و "ابداع" دیگری از شکنجه پدیدار شد که به عنوان "تخت"، "تابوت"، "جعبه‌ھا" و "قيامت" از آن یاد می‌شود. اين نوع از شکنجه نمودار ننگ ديگری بر پيشانی رژيم جمهوری اسلامی می‌باشد که ابداع و اختراع آن را به نادرست به يکی از ھمپالگی‌ھای لاجوردی به نام "حاج داود رحمانی" رئيس زندان وقت قزل‌حصار نسبت داده‌اند در حالی که فرد مزبور پادویی بيش نبود.

این تجربه اگر در ايران جديد بود شبيه آن قبلا در ويتنام تحت عنوان "قفس" به کار رفته بود؛ از این رو به ھيچ‌وجه بعيد نيست که دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی در زندان‌ها کليت آن طرح را در جريان انتقال تجارب ضد انقلابی از نيروھای امنيتی کشورھای دیگر آموخته باشند و یا توابينی که اطلاعات قبلی از آن نوع شکنجه‌ها داشتند چنان طرحی را در اختيار دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی در امور زندان‌ها گذاشته باشند.
در ھر حال این ابداع در شکنجه دقيقا ھنگامی طرح‌ريزی شد که آن دژخيمان علی‌رغم ھمه تلاش‌هایی که برای ارعاب و در ھم شکستن روحيه مبارزين زندانی به کار برده بودند، خود را با مقاومت‌های تحسين برانگيز بسياری از آنان مواجه می‌ديدند. مثلا به طور مشخص در بند ۸ زنان در قزل‌حصار این زندانيان کسانی بودند که حاضر به خواندن نماز، حضور در مراسم‌های مختلف مذھبی-سياسی و غيره نبودند و در یک کلام خواھان دفاع از ھویت خود به عنوان #زندانی_سیاسی بودند.
آنها در ضمن اولين دسته از زندانيانی بودند که به "قيامت" برده شده و در "تابوت"ها قرار داده شدند. البته جریان نشاندن تعدادی از مبارزین زندانی زن چپ و مذھبی در تخت‌ها یا تابوت‌ها (آنها را در دو مکان جدا از ھم نشاندند) درمدت کوتاھی مردان مبارز (چپ و غير چپ) را نيز شامل شد.

یکی از #زندانيان_سياسی زن از ميان اولين دسته که شکنجه مذکور را به مدت طولانی متحمل شده است در نوشته کوتاھی تحت عنوان "تک پنجره‌ای به زندگی"، شکنجه مزبور و محلی که "تخت"، "تابوت" و "قيامت" در آن برپا شده بود را این گونه توصيف می‌کند: رو به دیواری که کاشی‌ھای سفيد داشت نشسته بودم. تا دیوار یک متر و نيم فاصله بود. در فاصله ۶۰ تا ۸۰ سانتيمتری دو طرفم دیوارھای چوبينی تعبيه شده بود که بلندیش به ۹۰ سانتيمتر می‌رسيد. این دیوارھا از جنس چوب تختخواب سربازان و زندانيان بود.
در پشت محفظه‌ی من تالار بزرگی قرار داشت و ... دور تا دور تالار محفظه‌ھای چوبينی مشابه محفظه من چيده شده بود که ھر یک زیستگاه یک زن زندانی بود. به این محفظه‌ھا، "تخت" یا "تابوت" می‌گفتند ... به آنها دستگاه ھم می‌گفتند. کار این دستگاه‌ها گرفتن اطلاعات و کشف شبکه‌ی تشکيلات‌ھا نبود؛ در ھم شکستن انسان‌ها، تهی کردن‌شان از ھویت و شخصيت انسانی بود. له کردن و مبدل ساختن‌شان به موجودات از خود بيگانه، مهره‌های بی اختيار و ابزار سرکوب دیگر زندانيان بود ... حاجی داوود ایستاده بود. از صبح زود به احضار کردن زندانيان "قيامت" مشغول بود. چک می‌کرد و می‌خواست بفهمد چه کسی آماده‌ی فرو ریختن است و چه کسی در آستانه ترک برداشتن ...*

در این نوشته همان‌طور که ملاحظه شد به نظر می‌رسد که واژه "قيامت" به کل محوطه آن شکنجه‌گاه اطلاق می‌شود. چنانچه آمده است: در "قيامت" بيدار باش به معنای ترک حالت درازکش و برخاستن و به حالت نشستن بود. سی چهل زن و دختر جوان، در حالت نشسته، در سکوت کامل و بدون کوچک‌ترین حرکتی خارج از مدار تنگ "تخت"ها شروع به جمع کردن پتوھای‌شان کردند. چادرھا را بر سرشان ميزان و چشم بندھا را بر چشم‌های‌شان محکم کردند ...**


متن کامل #کتاب با فرمت pdf 👇
www.siahkal.com/wp-content/uploads/2021/10/BOOK_FOR-PRINT_JEDAL.pdf





به تنها صفحه‌ی اینستاگرامی چریک‌های فدایی خلق ایران، بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.
www.instagram.com/bazrhayemandegar2

#سایت_سیاهکل سایت چریک‌های فدایی خلق ایران
www.siahkal.com

سایت رفیق اشرف دهقانی
www.ashrafdehghani.com




به تنها کانال تلگرامی #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
t.me/BazrhayeMandegar