توضیح #مادر_شایگان در ارتباط با مطلب
(زندگی و رزم و رنج #فاطمه_سعیدی : "همیشه مادر")
مندرج در سایت "اخبار روز"
در دهم آذرماه(۱۳۹۹) در سایت اخبار روز، مطلبی از آقای خسرو باقرپور تحت عنوان #علی_اشرف_درویشیان ، زندگی و رزم و رنج فاطمه سعیدی: "همیشه مادر" درج گردید. در انتهای این مطلب، نویسنده مبادرت به درج قسمت کوچکی از رُمان منتشر نشدهی منسوب به زنده یاد #درویشیان به نام " #همیشه_مادر " نموده است.
لازم به یاد آوریست که همین مطلب در تاریخ پنج شنبه ۳ آذرماه ۱۳۸۴ – ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ با برخی تغییرات در سایت "اخبار روز" منتشر شده بود، یعنی حدود پانزده سال پیش، و #رفیق_مادر پس از دیدن مطلب، متنی را تحت عنوان "من تکذیب میکنم" برای اطلاع عموم منتشر کرد و بر نادرستی مطالب درج شده در آن نوشته در ارتباط با خودش تاکید نمود. لینک تکذیبیهی رفیق مادر در پایین این نوشته برای اطلاع علاقهمندان درج شده است.
متن کامل در لینک زیر 👇
http://siahkal.com/index/mid-col/tozih-Rafigh-Madar-Shaygan-20201207.htm
#سایت_سیاهکل
www.siahkal.com
تلگرام و اینستاگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران
#بذرهای_ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
(زندگی و رزم و رنج #فاطمه_سعیدی : "همیشه مادر")
مندرج در سایت "اخبار روز"
در دهم آذرماه(۱۳۹۹) در سایت اخبار روز، مطلبی از آقای خسرو باقرپور تحت عنوان #علی_اشرف_درویشیان ، زندگی و رزم و رنج فاطمه سعیدی: "همیشه مادر" درج گردید. در انتهای این مطلب، نویسنده مبادرت به درج قسمت کوچکی از رُمان منتشر نشدهی منسوب به زنده یاد #درویشیان به نام " #همیشه_مادر " نموده است.
لازم به یاد آوریست که همین مطلب در تاریخ پنج شنبه ۳ آذرماه ۱۳۸۴ – ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ با برخی تغییرات در سایت "اخبار روز" منتشر شده بود، یعنی حدود پانزده سال پیش، و #رفیق_مادر پس از دیدن مطلب، متنی را تحت عنوان "من تکذیب میکنم" برای اطلاع عموم منتشر کرد و بر نادرستی مطالب درج شده در آن نوشته در ارتباط با خودش تاکید نمود. لینک تکذیبیهی رفیق مادر در پایین این نوشته برای اطلاع علاقهمندان درج شده است.
متن کامل در لینک زیر 👇
http://siahkal.com/index/mid-col/tozih-Rafigh-Madar-Shaygan-20201207.htm
#سایت_سیاهکل
www.siahkal.com
تلگرام و اینستاگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران
#بذرهای_ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
به مناسبت چاپ کتاب “شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی”
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب در کتاب فروشیها و گفتوگوهایی بود که راجع به این کتاب شنیده بودم.
اما اکنون باید اعتراف کرد که کتاب جدید شما آذرخش دیگری خواهد بود که در میان جنبش واقعی #کارگران و زحمتکشان همان نقش حماسه مقاومت را خواهد داشت. این کتاب نیز مانند #حماسه مقاومت، پردە از اسراری بر میدارد که سالیان زیادی در درون #جنبش_کمونیستی و #مبارزه_مسلحانه پرچم پر شکوه #چریکهای_فدایی_خلق را به دست گرفته و در زیر آن و با نام آن در سال ۵۷ نیروها و انرژیهای رها شده را متاسفانه به سیلاب #اپورتونیسم راست طرفدار حزب توده کشاند.
برای نوشتن این #کتاب باید شما را صمیمانه تقدیر کرد.
مظفر
۵ مرداد ۱۴۰۰
متن کامل 👇
siahkal.com/به-مناسبت-چاپ-کتاب-شکل%E2%80%8Cگیری-چریک%E2%80%8Cهای/
اینستاگرام بذرهای ماندگار۲
@bazrhayemandegar2
تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران #بذرهای_ماندگار
@BazrhayeMandegar
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب در کتاب فروشیها و گفتوگوهایی بود که راجع به این کتاب شنیده بودم.
اما اکنون باید اعتراف کرد که کتاب جدید شما آذرخش دیگری خواهد بود که در میان جنبش واقعی #کارگران و زحمتکشان همان نقش حماسه مقاومت را خواهد داشت. این کتاب نیز مانند #حماسه مقاومت، پردە از اسراری بر میدارد که سالیان زیادی در درون #جنبش_کمونیستی و #مبارزه_مسلحانه پرچم پر شکوه #چریکهای_فدایی_خلق را به دست گرفته و در زیر آن و با نام آن در سال ۵۷ نیروها و انرژیهای رها شده را متاسفانه به سیلاب #اپورتونیسم راست طرفدار حزب توده کشاند.
برای نوشتن این #کتاب باید شما را صمیمانه تقدیر کرد.
مظفر
۵ مرداد ۱۴۰۰
متن کامل 👇
siahkal.com/به-مناسبت-چاپ-کتاب-شکل%E2%80%8Cگیری-چریک%E2%80%8Cهای/
اینستاگرام بذرهای ماندگار۲
@bazrhayemandegar2
تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران #بذرهای_ماندگار
@BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
پس از سیاهکل بود که هویت چريکهای فدایی خلق با جریان مبارزه مسلحانه در شهر، در قامت حماسه آفرینیها و قهرمانیهای کمونیستهای انقلابی مسلح به تدریج برای تودهها شناخته شد. چریکهای فدایی خلق با رزمهای دلیرانه و شجاعانه و توام با فداکاریها و ایثارگریهای…
"رفیق جزنی وقتی واقعیت گروه جنگل را نفی میکند و به صرف این که برخی از رفقای تشکیل دهنده آن گروه قبلا به گروه جزنی تعلق داشتند سعی میکند این ادعای پوچ بدون پشتوانه را جا بیاندازد که این گروه جزنی بود که به پاسگاه سیاهکل حمله کرد، خواسته یا ناخواسته دست به جعل تاریخ میزند" ...
"واقعیت این است که گروه جزنی علیرغم اعتقاد به ضرورت آغاز مبارزه مسلحانه در ایران و علیرغم خواست و تلاشهای مبارزین دستاندرکارش برای انجام این امر مهم اساسا پتانسیل تدارک و حرکت مسلحانه در جامعه را دارا نبود. صرفنظر از این که این گروه از فقدان یک تئوری مدون که مورد پذیرش افراد گروه قرار گرفته باشد در رنج بود و این باعث عدم انسجام فکری در میان افراد متشکل در آن گروه گشته و بی شک تاثیر خود را در عمل به جای میگذاشت، عوامل منفی دیگری نیز وجود داشتند." ...
"اگر وضعیت گروه جزنی را با گروه جنگل مقایسه کنیم تفاوتهای آشکار بین این دو گروه را میتوانیم تشخیص دهیم. یکی از تفاوتهای بارز این است که اعضای گروه جزنی به راحتی نمیتوانستند خود را از زندگی پیشین خود رها نموده و به صورت انقلابی حرفهای که اولین شرط تشکیل یک گروه مسلح در شرایط جامعه ایران بود در آیند. اتفاقا در این مورد اذعان خود رفیق جزنی قابل توجه است. او در رابطه با "کمبودها" و " اشتباهات" گروه خود مینویسد: ضرورت جایگزین شدن اصول مبارزه چریکی و سازماندهی سیاسی - نظامی و ضرورت کامل حرفهای شدن و بریدن رابطه افراد با زندگی عادی مسائلی بودند که گروه دائما با آنها سر و کار داشت. برخی کادرها حتی هنگامی که زندگی حرفهای را پذیرفته بودند گرایش بازگشت به زندگی عادی داشتند و در مواردی ضعفهای بزرگی از این حیث از خود نشان میدادند.
همچنین وی اعتراف میکند که "تربیت قبلی افراد در پروسه سیاسی و شرکت در فعالیتهای علنی و نیمه علنی مشکلی در پذیرش آموزش و روحیه نظامی میشد" (نقل از ۱۹ بهمن تئوریک شماره چهار صفحه ۲۶).
"رفیق حمید اشرف نیز در "جمعبندی سه ساله" در توصیف گروه جزنی میگوید که: کادرهای این گروه از لحاظ سازماندهی عمل مسلحانه کاملا بی تجربه بودند ... افراد غالبا شاغل بوده و کادر حرفهای در میانشان نبود ...
"واقعیت نشان داد که گروه جزنی ظرفیت آغاز مبارزه مسلحانه را نداشت و رسالت شروع این مبارزه با تاثیرات سراسریاش را تاریخ بر دوش گروه جنگل همراه با گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده (به اختصار گروه احمدزاده) قرار داده بود که هر دو در نیمه دوم دهه چهل شکل گرفتند و به پشتوانه یک تئوری انقلابی، خود را با نام چريکهای فدایی خلق به جامعه شناساندند."
به نقل از کتاب "شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی"
نوشته رفیق اشرف دهقانی
صفحات ۱۰۰ و ۳۳ و ۵۶ و ۵۷ و ۲۷۶
https://t.me/BazrhayeMandegar/4020
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
"واقعیت این است که گروه جزنی علیرغم اعتقاد به ضرورت آغاز مبارزه مسلحانه در ایران و علیرغم خواست و تلاشهای مبارزین دستاندرکارش برای انجام این امر مهم اساسا پتانسیل تدارک و حرکت مسلحانه در جامعه را دارا نبود. صرفنظر از این که این گروه از فقدان یک تئوری مدون که مورد پذیرش افراد گروه قرار گرفته باشد در رنج بود و این باعث عدم انسجام فکری در میان افراد متشکل در آن گروه گشته و بی شک تاثیر خود را در عمل به جای میگذاشت، عوامل منفی دیگری نیز وجود داشتند." ...
"اگر وضعیت گروه جزنی را با گروه جنگل مقایسه کنیم تفاوتهای آشکار بین این دو گروه را میتوانیم تشخیص دهیم. یکی از تفاوتهای بارز این است که اعضای گروه جزنی به راحتی نمیتوانستند خود را از زندگی پیشین خود رها نموده و به صورت انقلابی حرفهای که اولین شرط تشکیل یک گروه مسلح در شرایط جامعه ایران بود در آیند. اتفاقا در این مورد اذعان خود رفیق جزنی قابل توجه است. او در رابطه با "کمبودها" و " اشتباهات" گروه خود مینویسد: ضرورت جایگزین شدن اصول مبارزه چریکی و سازماندهی سیاسی - نظامی و ضرورت کامل حرفهای شدن و بریدن رابطه افراد با زندگی عادی مسائلی بودند که گروه دائما با آنها سر و کار داشت. برخی کادرها حتی هنگامی که زندگی حرفهای را پذیرفته بودند گرایش بازگشت به زندگی عادی داشتند و در مواردی ضعفهای بزرگی از این حیث از خود نشان میدادند.
همچنین وی اعتراف میکند که "تربیت قبلی افراد در پروسه سیاسی و شرکت در فعالیتهای علنی و نیمه علنی مشکلی در پذیرش آموزش و روحیه نظامی میشد" (نقل از ۱۹ بهمن تئوریک شماره چهار صفحه ۲۶).
"رفیق حمید اشرف نیز در "جمعبندی سه ساله" در توصیف گروه جزنی میگوید که: کادرهای این گروه از لحاظ سازماندهی عمل مسلحانه کاملا بی تجربه بودند ... افراد غالبا شاغل بوده و کادر حرفهای در میانشان نبود ...
"واقعیت نشان داد که گروه جزنی ظرفیت آغاز مبارزه مسلحانه را نداشت و رسالت شروع این مبارزه با تاثیرات سراسریاش را تاریخ بر دوش گروه جنگل همراه با گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده (به اختصار گروه احمدزاده) قرار داده بود که هر دو در نیمه دوم دهه چهل شکل گرفتند و به پشتوانه یک تئوری انقلابی، خود را با نام چريکهای فدایی خلق به جامعه شناساندند."
به نقل از کتاب "شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی"
نوشته رفیق اشرف دهقانی
صفحات ۱۰۰ و ۳۳ و ۵۶ و ۵۷ و ۲۷۶
https://t.me/BazrhayeMandegar/4020
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
Telegram
بذرهای ماندگار
به مناسبت چاپ کتاب “شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی”
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب…
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب…
بذرهای ماندگار
"رفیق جزنی وقتی واقعیت گروه جنگل را نفی میکند و به صرف این که برخی از رفقای تشکیل دهنده آن گروه قبلا به گروه جزنی تعلق داشتند سعی میکند این ادعای پوچ بدون پشتوانه را جا بیاندازد که این گروه جزنی بود که به پاسگاه سیاهکل حمله کرد، خواسته یا ناخواسته دست به…
خلاقیت و عزم قاطع گروه احمدزاده برای مبارزه در ایران
در تاریخ مبارزاتی مردم ایران در مقطعی از دهه چهل مبارزین وقتی از شناخته شدن خود توسط ساواک مطلع میشدند برای گریز از دست پلیس، راه چاره را در خروج از کشور و عمدتا در پیوستن به انقلابیون فلسطین جستوجو میکردند. تلاش ۵ تن از اعضای گروه جزنی برای خروج از کشور جهت پیوستن به آن انقلابیون نمونه بارز در این مورد میباشد.
همانطور که قبلا اشاره شد اسامی و مشخصات آن ۵ رفیق در پی ضربه به گروهشان برای پلیس آشکار شده بود و آنها که دیگر نمیتوانستند همچون سابق به زندگی علنیشان ادامه دهند و قادر به تجدید سازمان گروه خود (همان گروه جزنی) نبودند راه چاره را در خروج از کشور یافته بودند.
در عین حال در شرایط یاد شده حتی مبارزینی هم که برای پلیس شناخته نشده بودند برای پیوستن به جنبش فلسطین که در آن زمان جنبشی انقلابی و مترقی بود و نیروهای چپ در آن قوی بودند، جهت کسب تجربه نظامی، آگاهانه از کشور خارج میشدند. نمونه برجسته در مورد اخیر تعدادی از افراد مبارز بودند که هنوز قدم عملی در این جهت بر نداشته در ارتباطی زنجیرهای با مبارزینی دیگر دستگیر شدند. از این عده به همراه ارتباطاتشان در زندان به عنوان "گروه فلسطین" یاد شد. اما مبادرت به چنین اقدامی اگر چه در زمان خود ناشی از وجود جوهر انقلابی در آن مبارزین بود در هر حال راهی نبود که میبایست توسط جوانان مبارزی که خواهان تغییر در شرایط جامعه خود و انقلاب در آن بودند دنبال شود.
در آن مقطع به نظر میرسید که در شرایط اختناق و دیکتاتوری شدید حاکم در جامعه، راهی برای اختفا خود از پلیس و ادامه مبارزه وجود ندارد. ولی در هر حال میبایست برای تداوم مبارزه راه نوینی در پیش گرفته میشد. بی شک این راه نوین به الزامات و امکاناتی نیاز داشت که تهیه آنها از عهده هر نیرویی ساخته نبود و تنها یک گروه انقلابی منسجم و منضبط با تعداد اعضای قابل توجه میتوانست پاسخگو باشد.
در اواخر سال ۱۳۴۸ که برنامه کار مطالعه و تحقیق در جامعه توسط رفقای گروه احمدزاده نتیجه داد و هنگامی که این گروه به تئوری انقلابی در ایران دست یافت، عزم قاطع و انقلابی آنان برای تحقق راه مبارزه مسلحانهی مورد نظرشان به آنجا منجر شد که توانستند دست به ابتکاری نوین زده و با خلاقیت، راهی برای ماندن در ایران و پیگیری مبارزه در درون جامعهی خود بیابند.
این راه نوین به مثابه یک کار گروهی از اهمیت خاصی برخوردار بود و آن رویآوری به زندگی مخفی و زندگی در خانههای تیمی در شرایط دیکتاتوری شدید و اختناق حاکم بر جامعه بود. این، تنها راه درست و ثمربخش برای تداوم مبارزه در مقطع مورد بحث بود. آری در میان رفقای گروه احمدزاده با توجه به تعداد قابل توجه اعضایش بود که این تجربه و پختگی به عنوان یک کار گروهی به وجود آمد که برای مقابله با پلیس سیاسی به جای خروج از کشور به گونهای دیگر عمل کنند.
اسکان در خانههای تیمی و پیشبرد مبارزه از این طریق همان ابداعی بود که گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده در جنبش کمونیستی ایران به مثابه راهی برای پیشبرد کار گروهی پایه گذاشتند.
در آن مقطع این گروه بر اساس سازماندهی خوشهای خود از طریق اسکان در خانههای تیمی موفق به انجام عملیات مسلحانه علیه دشمن و در کل، پیشبرد مبارزه خود شد. پراتیک، کارآیی آن را ثابت نمود و نشان داد که خانههای تیمی علیرغم فقدان تجربه و سابقه کار در آن برای انجام وظایف انقلابی آن مقطع از جنبش کاملا مناسب بوده و کارهای مبارزاتی در رابطه با آن میتواند با موفقیت به پیش برود.
تردیدی نیست که پدیده خانههای تیمی تنها شکل کار و زندگی مبارزاتی در جامعه نبود و در جریان رشد مبارزه میبایست با اشکال دیگر تکمیل شود. اما این ابداع بعدها به دلیل عدم پیشبرد خط مشی مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک در سازمان چریکهای فدایی خلق به تنها شکل اختفا از پلیس تبدیل شد. در حالی که بر اساس خط مشی انقلابی بنیانگذاران چريکهای فدایی خلق میبایست در نقاط مختلف ایران کانونهای چریکی ایجاد شود و صرفا به عملیات مسلحانه در شهر و در نتیجه صرفا به زندگی و کار در خانههای تیمی اکتفا نشود.
نقل از کتاب "شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی" صفحات ۲۲۴ تا ۲۲۶
نوشته رفیق اشرف دهقانی
t.me/BazrhayeMandegar/4020
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
در تاریخ مبارزاتی مردم ایران در مقطعی از دهه چهل مبارزین وقتی از شناخته شدن خود توسط ساواک مطلع میشدند برای گریز از دست پلیس، راه چاره را در خروج از کشور و عمدتا در پیوستن به انقلابیون فلسطین جستوجو میکردند. تلاش ۵ تن از اعضای گروه جزنی برای خروج از کشور جهت پیوستن به آن انقلابیون نمونه بارز در این مورد میباشد.
همانطور که قبلا اشاره شد اسامی و مشخصات آن ۵ رفیق در پی ضربه به گروهشان برای پلیس آشکار شده بود و آنها که دیگر نمیتوانستند همچون سابق به زندگی علنیشان ادامه دهند و قادر به تجدید سازمان گروه خود (همان گروه جزنی) نبودند راه چاره را در خروج از کشور یافته بودند.
در عین حال در شرایط یاد شده حتی مبارزینی هم که برای پلیس شناخته نشده بودند برای پیوستن به جنبش فلسطین که در آن زمان جنبشی انقلابی و مترقی بود و نیروهای چپ در آن قوی بودند، جهت کسب تجربه نظامی، آگاهانه از کشور خارج میشدند. نمونه برجسته در مورد اخیر تعدادی از افراد مبارز بودند که هنوز قدم عملی در این جهت بر نداشته در ارتباطی زنجیرهای با مبارزینی دیگر دستگیر شدند. از این عده به همراه ارتباطاتشان در زندان به عنوان "گروه فلسطین" یاد شد. اما مبادرت به چنین اقدامی اگر چه در زمان خود ناشی از وجود جوهر انقلابی در آن مبارزین بود در هر حال راهی نبود که میبایست توسط جوانان مبارزی که خواهان تغییر در شرایط جامعه خود و انقلاب در آن بودند دنبال شود.
در آن مقطع به نظر میرسید که در شرایط اختناق و دیکتاتوری شدید حاکم در جامعه، راهی برای اختفا خود از پلیس و ادامه مبارزه وجود ندارد. ولی در هر حال میبایست برای تداوم مبارزه راه نوینی در پیش گرفته میشد. بی شک این راه نوین به الزامات و امکاناتی نیاز داشت که تهیه آنها از عهده هر نیرویی ساخته نبود و تنها یک گروه انقلابی منسجم و منضبط با تعداد اعضای قابل توجه میتوانست پاسخگو باشد.
در اواخر سال ۱۳۴۸ که برنامه کار مطالعه و تحقیق در جامعه توسط رفقای گروه احمدزاده نتیجه داد و هنگامی که این گروه به تئوری انقلابی در ایران دست یافت، عزم قاطع و انقلابی آنان برای تحقق راه مبارزه مسلحانهی مورد نظرشان به آنجا منجر شد که توانستند دست به ابتکاری نوین زده و با خلاقیت، راهی برای ماندن در ایران و پیگیری مبارزه در درون جامعهی خود بیابند.
این راه نوین به مثابه یک کار گروهی از اهمیت خاصی برخوردار بود و آن رویآوری به زندگی مخفی و زندگی در خانههای تیمی در شرایط دیکتاتوری شدید و اختناق حاکم بر جامعه بود. این، تنها راه درست و ثمربخش برای تداوم مبارزه در مقطع مورد بحث بود. آری در میان رفقای گروه احمدزاده با توجه به تعداد قابل توجه اعضایش بود که این تجربه و پختگی به عنوان یک کار گروهی به وجود آمد که برای مقابله با پلیس سیاسی به جای خروج از کشور به گونهای دیگر عمل کنند.
اسکان در خانههای تیمی و پیشبرد مبارزه از این طریق همان ابداعی بود که گروه پویان، مفتاحی، احمدزاده در جنبش کمونیستی ایران به مثابه راهی برای پیشبرد کار گروهی پایه گذاشتند.
در آن مقطع این گروه بر اساس سازماندهی خوشهای خود از طریق اسکان در خانههای تیمی موفق به انجام عملیات مسلحانه علیه دشمن و در کل، پیشبرد مبارزه خود شد. پراتیک، کارآیی آن را ثابت نمود و نشان داد که خانههای تیمی علیرغم فقدان تجربه و سابقه کار در آن برای انجام وظایف انقلابی آن مقطع از جنبش کاملا مناسب بوده و کارهای مبارزاتی در رابطه با آن میتواند با موفقیت به پیش برود.
تردیدی نیست که پدیده خانههای تیمی تنها شکل کار و زندگی مبارزاتی در جامعه نبود و در جریان رشد مبارزه میبایست با اشکال دیگر تکمیل شود. اما این ابداع بعدها به دلیل عدم پیشبرد خط مشی مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک در سازمان چریکهای فدایی خلق به تنها شکل اختفا از پلیس تبدیل شد. در حالی که بر اساس خط مشی انقلابی بنیانگذاران چريکهای فدایی خلق میبایست در نقاط مختلف ایران کانونهای چریکی ایجاد شود و صرفا به عملیات مسلحانه در شهر و در نتیجه صرفا به زندگی و کار در خانههای تیمی اکتفا نشود.
نقل از کتاب "شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی" صفحات ۲۲۴ تا ۲۲۶
نوشته رفیق اشرف دهقانی
t.me/BazrhayeMandegar/4020
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
به اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ بپیوندید.👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
Telegram
بذرهای ماندگار
به مناسبت چاپ کتاب “شکلگیری چریکهای فدایی خلق و نقد تاریخ جعلی”
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب…
فدایی واقعی، مبارز سرسخت، رفیق #اشرف_دهقانی!
#رفیق! شما کتابهای زیادی نوشتەاید، همیشه فکر میکردم، که " #در_جدال_با_خاموشی ” نقشاش شباهت به #حماسه_مقاومت دارد. سر چشمه این فکر فروش کتاب…