تو بچگی عینکی بودم یبار رفتم کلاس تابستونه ثبتنام کنم طرف گفت تو فقط شطرنج میتونی ثبتنام کنی عصبی شدم عینکمو دراوردم گفتم حالا چی؟
.
.
.
.
.
گفت الان دیگه شطرنجم نمیتونی ثبتنام کنی
🤓😑
@BazarSiyahJok
.
.
.
.
.
گفت الان دیگه شطرنجم نمیتونی ثبتنام کنی
🤓😑
@BazarSiyahJok
حموم = ۱۵دقیقه
نشستن رو تخت با حوله = ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه 😂
@BazarSiyahJok
نشستن رو تخت با حوله = ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه 😂
@BazarSiyahJok
ﺍصلأ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺍﺍاااﺍﺍﺳﺖ!!!
چیست؟
ﻗﻄﻌﯽﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻣﺤﮑﻢﺗﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ خانمها ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ خرابش کردن🤨😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
چیست؟
ﻗﻄﻌﯽﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻣﺤﮑﻢﺗﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ خانمها ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ خرابش کردن🤨😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
دیدین بعضی وقتا یه ماشین رو میبینی کاملا شبیه مال خودته
نیم ساعته دارم به طرف توضیح میدم که اقا من ماشینتو با مال خودم اشتباه گرفتم که با درش ور رفتم
میگه نه تو میخای بدزدیش
ماشین من مازاراتیه برا تو نیسان آبیه😂😂😂😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
نیم ساعته دارم به طرف توضیح میدم که اقا من ماشینتو با مال خودم اشتباه گرفتم که با درش ور رفتم
میگه نه تو میخای بدزدیش
ماشین من مازاراتیه برا تو نیسان آبیه😂😂😂😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
با زنا بحث کردن مثل بازی مار و پله ست
تو همون لحظه ای که فک میکنی همه چی درست شده یهو یه چیزی میگی
و مار نیشت میزنه و برمیگردی
خونه ی اول 😂😂😂😂🙏🙏
@BazarSiyahJok
تو همون لحظه ای که فک میکنی همه چی درست شده یهو یه چیزی میگی
و مار نیشت میزنه و برمیگردی
خونه ی اول 😂😂😂😂🙏🙏
@BazarSiyahJok
دوستم میگفت سوار تاکسی شده از راننده پرسیده “با هزار تومن تا کجا میبری ؟!”
راننده هم گفته : بشین برات بوق میزنم !😂😂
@BazarSiyahJok
راننده هم گفته : بشین برات بوق میزنم !😂😂
@BazarSiyahJok
ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻣﺘﺮﻭ:
ﮊﺍﭘﻦ 10 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﻭﺍﺣﺪ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ
ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
افسردگی
ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ 3 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺘﺮﻭ
ﺍﯾﺮﺍﻥ 25 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺍﯾﻮﻭﻭﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﺍﻭﻭﻭﻣﺪ 😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
ﮊﺍﭘﻦ 10 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﻭﺍﺣﺪ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ
ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
افسردگی
ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ 3 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺘﺮﻭ
ﺍﯾﺮﺍﻥ 25 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ :
ﺍﯾﻮﻭﻭﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﺍﻭﻭﻭﻣﺪ 😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
یادش بخیر بابام یه پیکان مدل 65 داشت
وقتی روشنش میکرد
اهل محل به آسمون نگاه میکردن و دنبال هلیکوپتر میگشتن 😐😂😂
@BazarSiyahJok
یادش بخیر بابام یه پیکان مدل 65 داشت
وقتی روشنش میکرد
اهل محل به آسمون نگاه میکردن و دنبال هلیکوپتر میگشتن 😐😂😂
@BazarSiyahJok
فقط یه دختر میتونه بعد ۶ ساعت حرف زدن با رفیق صمیمشون بگن حالا دیدمت ادامشوو میگمممم.
ادامه چیووووووو اخههه😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
ادامه چیووووووو اخههه😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
حیف نون نوار خالی گوش میکرد و گریه میکرد،
بهش میگن : حالا چرا گریه میکنی؟
میگه حیف نیست خواننده به این خوبی
لال باشه !؟ 😐😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
حیف نون نوار خالی گوش میکرد و گریه میکرد،
بهش میگن : حالا چرا گریه میکنی؟
میگه حیف نیست خواننده به این خوبی
لال باشه !؟ 😐😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
رفتم خونهی دوستم گفت مامان بزرگم پسرش رفته جبهه شهید شده الانم آلزایمر گرفته غریبه که میاد خونمون فکر میکنه پسرشه،
اگه اومد فقط بگو من اون نیستم،
رفتم خونشون اومد گفت مجید تویی مامان؟ دلم سوخت گفتم آره مامان خودمم
گفت چقدر زشت شدی مامان
خمپاره خورده تو صورتت؟
@BazarSiyahJok
اگه اومد فقط بگو من اون نیستم،
رفتم خونشون اومد گفت مجید تویی مامان؟ دلم سوخت گفتم آره مامان خودمم
گفت چقدر زشت شدی مامان
خمپاره خورده تو صورتت؟
@BazarSiyahJok
امروز یه پیرزنه رو ديدم كه زنبيلش خيلي سنگين بود، ما هم اومدیم مرام بذاريم و زنبيل رو براش تا خونه اش ببريم ...
وسط راه برگشته بهم میگه :
دستت درد نکنه ننه ، خر هم نمیتونست اینو تا اینجا بیاره 😐😂
@BazarSiyahJok
وسط راه برگشته بهم میگه :
دستت درد نکنه ننه ، خر هم نمیتونست اینو تا اینجا بیاره 😐😂
@BazarSiyahJok
عمم تو عروسى انقد گل مريم لاى موهاش طبقه طبقه گذاشته بودن بابام تا ديد گفت عه شبيه تاج گل سر مزار شده موهات 😂
عمم تا آخر عروسى از جاش تكون نخورد 😂
@BazarSiyahJok
عمم تا آخر عروسى از جاش تكون نخورد 😂
@BazarSiyahJok
برام مسیج اشتباهی اومده
«فرشته جان من امشب دیرتر میام»
گفتم فرشته جاش پیش من امنه
طرف سی بار زنگ زد جواب ندادم 😂✌️
@BazarSiyahJok
«فرشته جان من امشب دیرتر میام»
گفتم فرشته جاش پیش من امنه
طرف سی بار زنگ زد جواب ندادم 😂✌️
@BazarSiyahJok
پول میدیم ماشینو بیمه میکنیم که موقع تصادف ضرر نکنیم...
بعد که تصادف میکنیم از جیب خسارت میدیم که از بیمه استفاده نشه شامل تخفیف بشیم
زیبا نیست؟😂😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
پول میدیم ماشینو بیمه میکنیم که موقع تصادف ضرر نکنیم...
بعد که تصادف میکنیم از جیب خسارت میدیم که از بیمه استفاده نشه شامل تخفیف بشیم
زیبا نیست؟😂😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
یبارم ناخوش بودم به شوهرم زنگ زدم که حالم خوب نیست، مرخصی بگیر بیا خونه. اومد خونه، از ساعت یکونیم خوابید تا شیش 😂😂
بعد بیدار شد به من گفت «چطوری؟» 😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
بعد بیدار شد به من گفت «چطوری؟» 😂😂😂😂😂😂
@BazarSiyahJok
حیف نون با نارگيل میزنه تو سر دوستش،
طرف از درد زیاد گریه میکنه.
یکی میاد میگه: دیوونه، چرا با نارگیل زدی تو سر رفیقت؟
حیف نون میگه: آخه رو حرفش وایستاده میگه فقط پیاز اشک آدمو درمیاره😅😂🤣😁😃😄😄😁🤣😂
@BazarSiyahJok
طرف از درد زیاد گریه میکنه.
یکی میاد میگه: دیوونه، چرا با نارگیل زدی تو سر رفیقت؟
حیف نون میگه: آخه رو حرفش وایستاده میگه فقط پیاز اشک آدمو درمیاره😅😂🤣😁😃😄😄😁🤣😂
@BazarSiyahJok
موبایلم رو گذاشتم لای کتابم
و باهاش ور میرفتم که
الکی مثلا دارم درس میخونم یهو برق رفت
بابام گفت اون نور رو کتاب چیه ؟؟
گفتم تا حالا چیزی در مورد نورِ دانش شنیدی ؟!
با اون زانویی که زد تو شکمم معلوم بود نشنیده 🫠😂😂
@BazarSiyahJok
و باهاش ور میرفتم که
الکی مثلا دارم درس میخونم یهو برق رفت
بابام گفت اون نور رو کتاب چیه ؟؟
گفتم تا حالا چیزی در مورد نورِ دانش شنیدی ؟!
با اون زانویی که زد تو شکمم معلوم بود نشنیده 🫠😂😂
@BazarSiyahJok