👑 بانو ،ملکه باش 👑
15.8K subscribers
23.1K photos
2.87K videos
80 files
7.49K links
💜مَاشَاَاللهُ لَاحَوْلَ وَلَاقُوَّةَإِلَّابِالله💜

@Adelizahek




تعرفه تبلیغات در کانال بانو ملکه باش
👇
@tabadolasan
Download Telegram
#تلنگر

🔔دیروز در جلسه مصاحبه استخدام پرسیدم: شغل پدر؟
گفت: شغلشان آزاد است.
گفتم: یعنی چه؟
گفت: مقداری زمین کشاورزی دارند و در کار ادوات کشاورزی هم هستند.
گفتم: یعنی فروشنده ادوات کشاورزی هستند؟
گفت: نه!متعلق به خودشان است.
گفتم: متوجه نمی شوم!!!
گفت: تراکتور دارند.
گفتم :همه اینها که گفتی ،یعنی این که پدر کشاورز هستند؟
گفت: بله.

گفتم :خوب چرا از اول نمی گویی پدرم کشاورز است؟!خوب من هم بچه کشاورز هستم.این را با افتخار بگو!

یادم افتاد چند وقت قبل در موسسه با یکی از خانم های جوان منشی صحبت می کردم .
پرسیدم: پدر چکار می کنند؟
با شعف و افتخار گفت: پدرم پیک موتوری است.
منزلمان دور است. من هر روز صبح ترک موتور پدر می نشینم و یک ساعت طول می کشد تا به محل کارم برسم.
بعد خندید و گفت: من خیلی خوشبختم؛ به نظرتان چند تا دختر هستند که هر روز صبح قبل از کار این امکان را داشته باشند که یک ساعت تمام پدرشان را بغل کنند؟

👈اشک در چشمانم جمع شد و آرام گفتم:
آفرین دخترم! آفرین! خدا پدرت را حفظ کند!


@BanooMalakeBash
@zendegiye2nafare
#تلنگر

نامه مادری به دخترش

«دختر عزیزم
روزی که پیر شدم ، از تو میخواهم صبور باشی و مرا درک کنی❗️

هنگامی که نمیخواهم حمام بروم عصبانی نشو و مرا خجالت زده نکن. سعی کن به یاد بیاوری وقتی دختر کوچک بودی و مجبور بودم دنبال تو بدوم، برای رفتن به حمام بهانه می آوردی❗️

وقتی میبینی من چقدر با تکنولوژی جدید ناآشنا هستم ، به من زمان بده یاد بگیرم .. و به یاد بیاور من چه صبورانه به تو همه چیز را آموختم ، مثل غذاخوردن مناسب ، لباس پوشیدن ، شانه زدن موهایت و رویایی مسائل روزمره...❗️

وقتی گاهی یادم می رود که درمورد چه چیزی صحبت می کردیم، فرصت بده به یاد آورم و اگر نتوانستم بداخلاق و بی حوصله نشو.
فقط با تمام قلبت بدان که مهم ترین چیز برای من ، بودن با توست❗️

و هنگامی که پاهای خسته ام به من اجازه نمی دهند پا به پای تو بیایم ، دستت را به من بده ، همانطوری که وقتی کوچک بودی تازه می خواستی راه بروی ❗️
وقتی آن روزها آمدند، ناراحت نباش... فقط با من باش و در آخرین روزهای زندگی ام باعشق درکم کن. من سپاسگزار تو خواهم بود من فقط می خواهم بگویم... دوستت دارم دختر عزیزم...»


@BanooMalakeBash
@zendegiye2nafare
#تلنگر⚠️

وقتی آرام نشسته ای و به صحبت هایش گوش میدهی❗️
وقتی سکوت میکنی تا هرچه میخواهد از فلان آدم بگوید❗️
فرقی با او نداری
تو شنونده ی پروپا قرص غیبت هایش شده ای و او گوینده اش❗️


@BarayeAllah
👈دکتر شريعتي...

🔴 اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگوئی و فریبکاری کنی، تهیدست بمان!

🔴 اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگویی، از آن چشم بپوش!

🔴 اگر برای آنکه مشهور شوی، مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی، در گمنامی زندگی کن!

👈 بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند،
با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگي را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند، تو گمنام و تهیـدست و قانع باش!

☑️ زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند، به دست آورده ای...

و آن "شرافت" است...👉

#تلنگر

🍎 @salamatTV_channel

#تلنگر

همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
هروقت باران بیاید ، بالاخره بند خواهد آمد.
هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
هر روز صبح طلوع خورشید می‌خواهد همین را بگوید اما شما یادتان می‌رود و درعوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی میماند.
اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.

پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند.
فقط به این دلیل که دراین لحظه زندگی‌تان سخت شده به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید.
فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید.

هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است.
هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود.
فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.


@BanooMalakeBash
🌹

#تلنگر

🍃 از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفلها

قفل ها:
🔒تو نسبت به من بی توجه شدی!
🔒تو دیگر مرا دوست نداری!
🔒تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!

کلید ها:
🔑من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
🔑من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
🔑من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم!
🔑دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
🔑من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!

قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت

وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقاد می کنید
وقتی قضاوت یا ادراک تان نسبت به وی را بیان میکنید
وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می کنید
شما در حال استفاده از قفل ها هستید که سرانجام به مشاجره ختم میشه

اما کلید ها فضای گفت وگو را، هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می برد
وقتی شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بیان می کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس تان سبک و راحت می شوید و هم به همسرتان نشان می دهید که چه کار باید بکند.

@BanooMalakeBash 👑
#تلنگر

گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند
بزرگشان گفت: اینها سنگ حسرتند. هرکس بردارد حسرت می خورد، هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد.
برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟
برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم. وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی.
آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند. زندگی هم بدین شکل است، اگر از لحظات استفاده نکینم حسرت می خوریم و اگر استفاده کنیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم.
پس تلاشمان را بکنیم که هرچه بیشتر از این لحظات استفاده کنیم


@BanooMalakeBash

#تلنگر

با گریه ای که در بدو تولد سر دادیم
مشخص شد که سالمیم !
در کودکی زمین خوردیم و بلند شدیم
معلوم شد که می توانیم رو پای خودمان بایستیم !
بزرگتر شدیم
قلبمان که زخمی شد
گفتند نشانه ی انسان بودن است!
همه دنبال یک غم در زندگی مان گشتند و خواستند شریکش باشند!
سختی های زندگی مان را موشکافانه بررسی کردند
تا بشوند مرهم دردهایمان...
همه به دنبال درد و زخم و هزار جور کوفت و زهرمار دیگریم!

چرا کمی برای هم شادی جستجو نمی کنیم ؟
چرا فکر می کنیم انسان بودن و رفیق بودن یعنی فقط در مشکلات و سختی ها کنارمان بودن؟
نقاط قوت زندگی خود و دیگران را پیدا کنیم
و روی آن ها مانور دهیم...
مگر چه می شود؟!

اگر میدانستید انرژی های مثبت
چقدر می توانند زندگی شما را تغییر دهند هیچوقت
آن ها را از هم دریغ نمی کردید!

زیور شیبانی


@BanooMalakeBash
#تلنگر

گاندی رهبر فقید هندوستان با قطار در حال مسافرت بود،
به علت بی توجهی،
یک لنگه از کفشهای نوی او، که به تازگی خریده بود از پنجره ی قطار بیرون افتاد.
گاندی بلافاصله لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت. مسافران دیگر با تعجب به او نگاه کردند و علت این کارش را پرسیدند. او با لبخندی رضایت بخش گفت: «یک لنگه کفش نو برای من بی مصرف است، ولی اگر کسی یک جفت کفش نو پیدا کند مطمئنا خیلی خوشحال خواهد شد».

خوشبختی یگانه چیزی است که می توانیم بی آنکه خود داشته باشیم، دیگران را از آن برخوردار کنیم.


@BanooMalakeBash
@zanmitone
#تلنگر

زمین گِرد است
پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد.
او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست.
پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد.
آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت.
یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
یادمان بماند که:
"زمین گرد است..."



@BanooMalakeBash
@zanmitone