چند سال پیش رفتم خونه خالهام، یه پیرمرد سبزی فروشی بود هر وقت با ماشینش میومد آهنگ «شب گریه از اِبی» رو میذاشت تو بلندگو کوچه به کوچه میگشت، امروز بعد مدتها اومدم اینجا دوباره همین پیرمرد با همون نیسان و آهنگ اومد، کنجکاو شدم که چرا هر روز همین آهنگ آخه؟ از خالهام پرسیدم، گفت جوونیاش همسرش رو از دست داده و این آهنگ رو زنش خیلی دوست داشته، اینم از همون زمان فقط همین رو پخش میکنه، دیگه تو بلندگو ماشینش هم حرفی نمیزنه که سبزی خوردن و..
کل محله از همین آهنگش میفهمن کی اومده.
بخدا که ما آخرین نسلی هستیم که همچین عشق و تعهد عمیقی رو بین انسانها میبینیم.
✍بنژامین
@Bahramvand58
کل محله از همین آهنگش میفهمن کی اومده.
بخدا که ما آخرین نسلی هستیم که همچین عشق و تعهد عمیقی رو بین انسانها میبینیم.
✍بنژامین
@Bahramvand58
🌹🍃🌹🍃
ناصرالدین شاه شیری داشت که هر هفته یک گوسفند جیره داشت. به شاه خبر دادند که چه نشستهای که نگهبان شیر، یک ران گوسفند را میدزدد. شاه دستور داد نگهبانی مواظب اولی باشد. پس از مدتی آن دو با هم ساخت و پاخت کردند و علاوه بر اینکه هر دو ران را میدزدیدند، دل و جگر ش را هم میخوردند.
شاه خبردار شد و یکی از درباریها را فرستاد که نگهبان آن دو باشد. این یکی چون درباری بود دو برابر آن دو برمیداشت. پس از مدتی به شاه خبر دادند: «جناب شاه، شیر از گرسنگی دارد میمیرد.»
جستجو کردند و دیدند که این سه با هم ساختهاند و همه اندامهای گوسفند را میبرند و شیر بیچاره فقط دنبه گوسفند برایش میماند. ناچار هر سه را کنار گذاشت
و گفت:
«اشتباه کردم. یک نگهبان دزد بهتر از سه نگهبان دزد بود.»
📚 @Bahramvand58
ناصرالدین شاه شیری داشت که هر هفته یک گوسفند جیره داشت. به شاه خبر دادند که چه نشستهای که نگهبان شیر، یک ران گوسفند را میدزدد. شاه دستور داد نگهبانی مواظب اولی باشد. پس از مدتی آن دو با هم ساخت و پاخت کردند و علاوه بر اینکه هر دو ران را میدزدیدند، دل و جگر ش را هم میخوردند.
شاه خبردار شد و یکی از درباریها را فرستاد که نگهبان آن دو باشد. این یکی چون درباری بود دو برابر آن دو برمیداشت. پس از مدتی به شاه خبر دادند: «جناب شاه، شیر از گرسنگی دارد میمیرد.»
جستجو کردند و دیدند که این سه با هم ساختهاند و همه اندامهای گوسفند را میبرند و شیر بیچاره فقط دنبه گوسفند برایش میماند. ناچار هر سه را کنار گذاشت
و گفت:
«اشتباه کردم. یک نگهبان دزد بهتر از سه نگهبان دزد بود.»
📚 @Bahramvand58
نسل ما آخرين نسلی بود که خودمون به خودمون دیکتهی شب گفتیم ...
آخرشم واسه اینکه تابلو نشه کار خودمون بوده ۲ تا غلط املایی مینوشتیم که بشیم ۱۸
@Bahramvand58
آخرشم واسه اینکه تابلو نشه کار خودمون بوده ۲ تا غلط املایی مینوشتیم که بشیم ۱۸
@Bahramvand58
🔴برای شما غیر قابل باور است
اما در زمانی که میرسلیم وزیرارشاد بود واژه (رویهم رفته) را ممنوع کرد (عکس گاندی) بدلیل نیمه عریان بودن از کتابها حذف شد و (دیوان وحشیبافقی) را ممنوع الانتشار کرد و مانع از اکران (فیلم آدم برفی) شد!
@Bahramvand58
اما در زمانی که میرسلیم وزیرارشاد بود واژه (رویهم رفته) را ممنوع کرد (عکس گاندی) بدلیل نیمه عریان بودن از کتابها حذف شد و (دیوان وحشیبافقی) را ممنوع الانتشار کرد و مانع از اکران (فیلم آدم برفی) شد!
@Bahramvand58
کشف پایگاه نظامی هخامنشیان در شمال فلسطین
باستان شناسان توانستند یک پایگاه نظامی را در شمال سرزمین های اشغالی در نزدیکی شهر عکا کشف کنند که بهنظر میرسد متعلق به نظامیان ارتش کمبوجیه در دوران ایران باستان باشد.
@Bahramvand58
باستان شناسان توانستند یک پایگاه نظامی را در شمال سرزمین های اشغالی در نزدیکی شهر عکا کشف کنند که بهنظر میرسد متعلق به نظامیان ارتش کمبوجیه در دوران ایران باستان باشد.
@Bahramvand58
هنگامی که یعقوب لیث صفاری (رادمان پوپک) در جنگ با “طوق بن مغلس”، (سردار عرب) او و سپاهش را با زر و زیور و تجملات فراوان دید، چکمه خود را که در آن قدری نان خشک گذاشته بود بیرون آورد و گفت:
"دو ماه بیشتر است که چکمه از پا بیرون نیاورده و با اندکی نان خشک گذران میکنم"
رادمان پوپک «یعقوب لیث صفاری» نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از حمله اعراب و ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و اینگونه بود که نام یعقوب در تاریخ جاودانه ماند...
@Bahramvand58
"دو ماه بیشتر است که چکمه از پا بیرون نیاورده و با اندکی نان خشک گذران میکنم"
رادمان پوپک «یعقوب لیث صفاری» نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از حمله اعراب و ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و اینگونه بود که نام یعقوب در تاریخ جاودانه ماند...
@Bahramvand58
یک بازدیدکننده از حیات وحش آفریقای جنوبی تصاویری دیدنی از لحظه نوشیدن آب توسط ۲۰ شیر ثبت کرده است.
@Bahramvand58
@Bahramvand58
وقتی حکومت پشت مردم را خالی می کند!!
دفاع مردم در حمله نخست مغول نشان از آن دارد که در حمله نخست شهرهای مختلف در مقابلشان به شدت مقاومت کردند، اما نفاق سران کشوری و لشکری با یکدیگر و نداشتن یک فرماندهٔ مدبر و فرار خوارزمشاه و بیانضباطی، نگذاشت که این همه مدافعات به نتیجهای قطعی منتج شود. حمله مغول بیش از خسارتهای اقتصادی، صدمات فرهنگی و روحی برجای گذاشت. در این حمله مراکز علمی و فرهنگی مانند کتابخانههای بسیاری سوزانده و ویران شد. شهرهای بزرگ بسیاری از بین رفت و به دنبال آن مراکز رشد و پرورش فکری به حداقل رسید. کاهش جمعیت و به اسارت گرفتن و فرستادن صنعتگران ایرانی به مغولستان باعث رکود اقتصادی در ایران گردید و تخریب قناتها و آبراهههایی که در طول قرنها ساختهشدهبودند، سبب رکود کشاورزی شد. پس از حملهٔ مغول شماری از دانشمندان که در این حمله جان سالم بدر برده بودند، به مناطق امن مانده از این حمله مانند آسیای صغیر و هند مهاجرت کردند. همچنین از اثرات دیگر آن، رونق تجارت در مسیر راه ابریشم بین ایران، چین و کشورهای غرب ایران بر اثر ایجاد دولت واحد مغول و امنیت راهها بود.
#مغول_در_ایران
📚 @Bahramvand58
دفاع مردم در حمله نخست مغول نشان از آن دارد که در حمله نخست شهرهای مختلف در مقابلشان به شدت مقاومت کردند، اما نفاق سران کشوری و لشکری با یکدیگر و نداشتن یک فرماندهٔ مدبر و فرار خوارزمشاه و بیانضباطی، نگذاشت که این همه مدافعات به نتیجهای قطعی منتج شود. حمله مغول بیش از خسارتهای اقتصادی، صدمات فرهنگی و روحی برجای گذاشت. در این حمله مراکز علمی و فرهنگی مانند کتابخانههای بسیاری سوزانده و ویران شد. شهرهای بزرگ بسیاری از بین رفت و به دنبال آن مراکز رشد و پرورش فکری به حداقل رسید. کاهش جمعیت و به اسارت گرفتن و فرستادن صنعتگران ایرانی به مغولستان باعث رکود اقتصادی در ایران گردید و تخریب قناتها و آبراهههایی که در طول قرنها ساختهشدهبودند، سبب رکود کشاورزی شد. پس از حملهٔ مغول شماری از دانشمندان که در این حمله جان سالم بدر برده بودند، به مناطق امن مانده از این حمله مانند آسیای صغیر و هند مهاجرت کردند. همچنین از اثرات دیگر آن، رونق تجارت در مسیر راه ابریشم بین ایران، چین و کشورهای غرب ایران بر اثر ایجاد دولت واحد مغول و امنیت راهها بود.
#مغول_در_ایران
📚 @Bahramvand58
در زمان "ساسانیان" دو حادثه عجیب در ایران رخ داد:
1 - خاموش شدن آتشکده آذرگشب
2 - سقوط چهارده کنگره از کاخ مداین
در آن زمان پادشاه ایران از موبدان زرتشتی خواست تا این دو واقعه مهم را تعبیر کنند.
همه آشفته از تعبیر عاجز ماندند، شاید هم جرات بیان تعبیر را نداشتند.
سرانجام بعد از مدتها حکیمی دور از ترس، شروع به تعبیر کرد و گفت:
خاموشی آتشکده،
نشان از پایان عمر دولت ساسانیان است و به زودی حکومت آنها از هم می پاشد.!
اما فرو ریختن 14 کنگره از کاخ مداین،
نشان از آن دارد که سرزمین ایران، 14 قرن در بدبختی و تیره روزی بسر خواهد برد، بطوریکه فرهنگ اصیل ایرانی واژگون و وارونه خواهد شد!
مردمان به جز عزاداری و گریه، به کاری نخواهند پرداخت و درستکاری کمتر از همیشه خواهد بود!!
زنان و مردان به جای عشق اصیل آریایی به شهوت و خیانت و آزار یکدیگر خواهند پرداخت!
از حکیم پرسیدند:
این تیره روزی چه زمانی در ایران به پایان خواهد رسید؟
حکیم پاسخ داد:
وقتی 14 قرن به پایان برسد، نسلی در ایران زمین رستاخیز خواهند کرد که با تاریخ گذشته خود آشتی خواهند کرد و فروهرها را زنده خواهند کرد و به فرهنگ آریایی خود باز خواهند گشت...!
"اين نوشته در لوحی سنگی درموزه لوور فرانسه نگهداری میشود."
@Bahramvand58
1 - خاموش شدن آتشکده آذرگشب
2 - سقوط چهارده کنگره از کاخ مداین
در آن زمان پادشاه ایران از موبدان زرتشتی خواست تا این دو واقعه مهم را تعبیر کنند.
همه آشفته از تعبیر عاجز ماندند، شاید هم جرات بیان تعبیر را نداشتند.
سرانجام بعد از مدتها حکیمی دور از ترس، شروع به تعبیر کرد و گفت:
خاموشی آتشکده،
نشان از پایان عمر دولت ساسانیان است و به زودی حکومت آنها از هم می پاشد.!
اما فرو ریختن 14 کنگره از کاخ مداین،
نشان از آن دارد که سرزمین ایران، 14 قرن در بدبختی و تیره روزی بسر خواهد برد، بطوریکه فرهنگ اصیل ایرانی واژگون و وارونه خواهد شد!
مردمان به جز عزاداری و گریه، به کاری نخواهند پرداخت و درستکاری کمتر از همیشه خواهد بود!!
زنان و مردان به جای عشق اصیل آریایی به شهوت و خیانت و آزار یکدیگر خواهند پرداخت!
از حکیم پرسیدند:
این تیره روزی چه زمانی در ایران به پایان خواهد رسید؟
حکیم پاسخ داد:
وقتی 14 قرن به پایان برسد، نسلی در ایران زمین رستاخیز خواهند کرد که با تاریخ گذشته خود آشتی خواهند کرد و فروهرها را زنده خواهند کرد و به فرهنگ آریایی خود باز خواهند گشت...!
"اين نوشته در لوحی سنگی درموزه لوور فرانسه نگهداری میشود."
@Bahramvand58
💕دلم برای مداد سفید می سوزد
پیر شدم آخر نفهمیدم
کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بود؟
شاید تنهایی!!
مثل خیلی از آدم ها...
به جرم اینکه رنگ ندارن و خالص اند ...
@Bahramvand58
پیر شدم آخر نفهمیدم
کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بود؟
شاید تنهایی!!
مثل خیلی از آدم ها...
به جرم اینکه رنگ ندارن و خالص اند ...
@Bahramvand58
حکیم فردوسی هر وقت در داستانهایش اتفاق ناخوشایندی چه برای شخصیت های مثبت چه برای شخصیت های منفی رخ میده فقط جهان (سپنج) و روزگار رو مورد شکایت قرار میده، نه باعث و بانیِ اون رو. و ذكر ميكنه كه انسان خردمند از اتفاقات دنياى گذرا غمگين نميشه... 👌🏻
چنین است رَسم سرای سِپَنج
یکی زُو تن آسان و دیگر به رنج
بر این و بر آن روز هم بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد
📚 @Bahramvand58
چنین است رَسم سرای سِپَنج
یکی زُو تن آسان و دیگر به رنج
بر این و بر آن روز هم بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد
📚 @Bahramvand58
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این گورخر به مرگ میگه: امروز نه!
🎥 ویدیویی پربازدید در شبکه های اجتماعی از فرار یک گورخر از چنگ شیرهای درنده
@Bahramvand58
🎥 ویدیویی پربازدید در شبکه های اجتماعی از فرار یک گورخر از چنگ شیرهای درنده
@Bahramvand58
مولانا می گوید:.......
باران که شدى مپرس، اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران! تو که از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست...
بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست
با سوره ى دل، اگر خدا را خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست
اين بى خردان، خويش، خدا میدانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه يکيست
گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى، کعبه و بتخانه يکيست ..
📚 @Bahramvand58
باران که شدى مپرس، اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران! تو که از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست...
بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست
با سوره ى دل، اگر خدا را خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست
اين بى خردان، خويش، خدا میدانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه يکيست
گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى، کعبه و بتخانه يکيست ..
📚 @Bahramvand58
📕
در جنگ جهانی دوم سربازی نامهای با این متن برای فرماندهاش نوشت:
جناب فرمانده اسلحهام را زیر خاک پنهان کردم،
دیگر نمیخواهم بجنگم!
این تصمیم بخاطر ترس از مرگ یا عشق به همسر و فرزندانم هم نیست... راستش را بخواهی، بعد از آنکه یک سرباز دشمن را کشتم، درون جیبهایش را گشتم و چیز عجیبی دیدم.
روی یک تکه کاغذ آغشته به خون نوشته شده بود:
پدر از روزی که تنهایم گذاشتی هر صبح تا غروب جلوی در چشم به راه تو ام... “پدر جان، بخدا اگر این بار برگردی تو را محکم در آغوش میگیرم و اجازه نمیدهم دوباره به جنگ برگردی...”
من این کودک را در انتظاری بیهوده گذاشتم.
او تا چند غروب دیگر چشم انتظار پدر خواهد ماند؟
📚 @Bahramvand58
در جنگ جهانی دوم سربازی نامهای با این متن برای فرماندهاش نوشت:
جناب فرمانده اسلحهام را زیر خاک پنهان کردم،
دیگر نمیخواهم بجنگم!
این تصمیم بخاطر ترس از مرگ یا عشق به همسر و فرزندانم هم نیست... راستش را بخواهی، بعد از آنکه یک سرباز دشمن را کشتم، درون جیبهایش را گشتم و چیز عجیبی دیدم.
روی یک تکه کاغذ آغشته به خون نوشته شده بود:
پدر از روزی که تنهایم گذاشتی هر صبح تا غروب جلوی در چشم به راه تو ام... “پدر جان، بخدا اگر این بار برگردی تو را محکم در آغوش میگیرم و اجازه نمیدهم دوباره به جنگ برگردی...”
من این کودک را در انتظاری بیهوده گذاشتم.
او تا چند غروب دیگر چشم انتظار پدر خواهد ماند؟
📚 @Bahramvand58
دلیل برای غمگین بودن همیشه هست بگرد به دنبال دلیلی برای خندیدن...
شادی از درون ما سرچشمه میگیره🌹
@Bahramvand58
شادی از درون ما سرچشمه میگیره🌹
@Bahramvand58