اگر بگذارد
چشم از زلف تابدار بپوشم
قاصد باد صبا اگر بگذارد
دیگر از این پس تو را به یاد نیارم
شیوهی چشمت مرا اگر بگذارد
مهر رخت دیگر ادعا نکنم من
این دل پر مدعا اگر بگذارد
کشتی تو گوئیا رسیده به منزل
بینماش آن ناخدا اگر بگذارد
نزد من آید ولی رقیب سیه دل
بهر رضای خدا اگر بگذارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
چشم از زلف تابدار بپوشم
قاصد باد صبا اگر بگذارد
دیگر از این پس تو را به یاد نیارم
شیوهی چشمت مرا اگر بگذارد
مهر رخت دیگر ادعا نکنم من
این دل پر مدعا اگر بگذارد
کشتی تو گوئیا رسیده به منزل
بینماش آن ناخدا اگر بگذارد
نزد من آید ولی رقیب سیه دل
بهر رضای خدا اگر بگذارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
زنجیر حوادث
ای دلِ من دلبرِ جانان کجاست
گو تو به من آن مَهِ تابان کجاست
بستهی زنجیرِ حوادث شدم
من به کجا باغ و گلستان کجاست
خیز بَرِ چشم زلیخا نشین
یوسفِ من گوشهی زندان کجاست
از چه طبیبان نکنندم علاج
درد مرا چاره و درمان کجاست
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
ای دلِ من دلبرِ جانان کجاست
گو تو به من آن مَهِ تابان کجاست
بستهی زنجیرِ حوادث شدم
من به کجا باغ و گلستان کجاست
خیز بَرِ چشم زلیخا نشین
یوسفِ من گوشهی زندان کجاست
از چه طبیبان نکنندم علاج
درد مرا چاره و درمان کجاست
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
غم جانانه
غم جانانه داری یا نداری؟
دل دیوانه داری یا نداری؟
میان آشنایانت نگارا
مرا بیگانه داری یا نداری؟
دلم چون شانه بر موی تو بسته است
به زلفت شانه داری یا نداری؟
تو ای شمع شب افروز دل من
غم پروانه داری یا نداری؟
ز خونِ عاشقانِ خستهی خویش
به کف پیمانه داری یا نداری؟
بیا ساقی بگو با ما که اکنون
سر میخانه داری یا نداری؟
به مثل داستان عشق شیرین
هزار افسانه داری یا نداری؟
دلم ویرانه شد ، میلِ تماشا
در این ویرانه داری یا نداری؟
نشستن در رهش خوش باشد اشرف
به راهش خانه داری یا نداری؟
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
غم جانانه داری یا نداری؟
دل دیوانه داری یا نداری؟
میان آشنایانت نگارا
مرا بیگانه داری یا نداری؟
دلم چون شانه بر موی تو بسته است
به زلفت شانه داری یا نداری؟
تو ای شمع شب افروز دل من
غم پروانه داری یا نداری؟
ز خونِ عاشقانِ خستهی خویش
به کف پیمانه داری یا نداری؟
بیا ساقی بگو با ما که اکنون
سر میخانه داری یا نداری؟
به مثل داستان عشق شیرین
هزار افسانه داری یا نداری؟
دلم ویرانه شد ، میلِ تماشا
در این ویرانه داری یا نداری؟
نشستن در رهش خوش باشد اشرف
به راهش خانه داری یا نداری؟
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
.
نور جمال تو آفتاب ندارد
پیش رخت، جلوه ماهتاب ندارد
قصهی درد فراق با تو بگویم
در غمت این دل قرار و تاب ندارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
نور جمال تو آفتاب ندارد
پیش رخت، جلوه ماهتاب ندارد
قصهی درد فراق با تو بگویم
در غمت این دل قرار و تاب ندارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
در جواب شعر «زن» امانالهخان صوفی:
گفتی که زنان را خبر از مهر و وفا نیست
اندیشهات ای مرد بجز خبط و خطا نیست
گفتی که زنان مظهر شیطان رجیمند
هرگز زن خوشخو ز خداوند جدا نیست
کردی تو فراموش چرا محنت مادر ؟
از تو پسری مادرت ای مرد رضا نیست
گفتی که خطرناک چو طاعون و وبایند
چونعقرب و مارند زنان چون و چرا نیست
من در عجبم زین همه ماران خطرناک
در خانه تو در عوض یک ، دو سه تا نیست؟
بدگویی زنها همه با خویش بگوئید
در نزد زنان بنده دگر همچو شما نیست
ای وای ز خودبینی و خودخواهیت ای مرد
در مذهبت ای مرد بجز از من و ما نیست
تو میشکنی قلبِ زنان دست نگه دار
زنهار در این خانه به جز مهر خدا نیست
گفتی که امان از صفت زن به امانم
صوفی صفتی لیک امان در تو صفا نیست
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
مطلع شعر «زن» امانالهخان صوفی:
اصلیاست مسلّم که درآن چونوچرا نیست
از زن بگریزید در این جنس وفا نیست
🆔️ @Bahar_Narenj_99
گفتی که زنان را خبر از مهر و وفا نیست
اندیشهات ای مرد بجز خبط و خطا نیست
گفتی که زنان مظهر شیطان رجیمند
هرگز زن خوشخو ز خداوند جدا نیست
کردی تو فراموش چرا محنت مادر ؟
از تو پسری مادرت ای مرد رضا نیست
گفتی که خطرناک چو طاعون و وبایند
چونعقرب و مارند زنان چون و چرا نیست
من در عجبم زین همه ماران خطرناک
در خانه تو در عوض یک ، دو سه تا نیست؟
بدگویی زنها همه با خویش بگوئید
در نزد زنان بنده دگر همچو شما نیست
ای وای ز خودبینی و خودخواهیت ای مرد
در مذهبت ای مرد بجز از من و ما نیست
تو میشکنی قلبِ زنان دست نگه دار
زنهار در این خانه به جز مهر خدا نیست
گفتی که امان از صفت زن به امانم
صوفی صفتی لیک امان در تو صفا نیست
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
مطلع شعر «زن» امانالهخان صوفی:
اصلیاست مسلّم که درآن چونوچرا نیست
از زن بگریزید در این جنس وفا نیست
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بنفشه
بهاران جلوهی روی تو دارد
بنفشه عطر گیسوی تو دارد
به چشم قامت سرو گلستان
نشان از قد دلجوی تو دارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بهاران جلوهی روی تو دارد
بنفشه عطر گیسوی تو دارد
به چشم قامت سرو گلستان
نشان از قد دلجوی تو دارد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
موکب گلها
باز بهار آمد و موسم بستان رسید
موکب گلها به ناز سوی گلستان رسید
باز بنفشه ز نو عشوهگری ساز کرد
باز گلِ نسترن ، دلبری آغاز کرد
بلبل آشفته حال ، تا که خبردار شد
پر به گلستان کشید ، از پی دلدار شد
مرغکِ آهنگساز تا که به گلزار شد
باز به عشق گلی تازه گرفتار شد
سرو و چمن، چادرِ سبز به سر برکشید
باد صبا چون وزید ، چادر سبزش درید
سرخگل آمد به ناز ، در صف گلها نشست
خار بسی طعنه زد ، تا دل بلبل شکست
پُر ز می سرخرنگ ، لاله بکف جام کرد
نرگس مستی نمود، کی شدش آرام کرد؟
ناز ز خجلت رخش ، گرم شد و داغ شد
رفت بنفشه نهان ، گوشهای از باغ شد
ابر خروشان شد و عربده آغاز کرد
ریزشِ باران ریز ، بر سرشان باز کرد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
باز بهار آمد و موسم بستان رسید
موکب گلها به ناز سوی گلستان رسید
باز بنفشه ز نو عشوهگری ساز کرد
باز گلِ نسترن ، دلبری آغاز کرد
بلبل آشفته حال ، تا که خبردار شد
پر به گلستان کشید ، از پی دلدار شد
مرغکِ آهنگساز تا که به گلزار شد
باز به عشق گلی تازه گرفتار شد
سرو و چمن، چادرِ سبز به سر برکشید
باد صبا چون وزید ، چادر سبزش درید
سرخگل آمد به ناز ، در صف گلها نشست
خار بسی طعنه زد ، تا دل بلبل شکست
پُر ز می سرخرنگ ، لاله بکف جام کرد
نرگس مستی نمود، کی شدش آرام کرد؟
ناز ز خجلت رخش ، گرم شد و داغ شد
رفت بنفشه نهان ، گوشهای از باغ شد
ابر خروشان شد و عربده آغاز کرد
ریزشِ باران ریز ، بر سرشان باز کرد
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بهاران آمد
بهاران آمد و فصل چمن بی
دوباره باغِ گل پر نسترن بی
نشستم در کنار شاخهی گل
کجا دل فارغ از یاد وطن بی
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بهاران آمد و فصل چمن بی
دوباره باغِ گل پر نسترن بی
نشستم در کنار شاخهی گل
کجا دل فارغ از یاد وطن بی
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شب عید
شب عید است و به راه تهران
با اتوبوس به راهیم همه
بین ما دخترکی هست ملوس
به رخش غرق نگاهیم همه
میل باباست که او را ببرد
سوی تهران ز کنار مادر
یک عروسک و دو بسته شو کلات
دست مادر به ره آورده سفر
مادر استاده به پای ماشین
اشک در چشم و لبش خندان بود
بهر دلداری آن طفل عزیز
خنده میکرد و دلش بریان بود
گاه بوسه به رخش میزد و گفت
تو ندانی که چه تهران شیک است
دخترم در همه جا سیر و صفاست
نه که چون رشت هوا تاریک است
دخترک مات نگاهش میکرد
گفت مادر تو نیائی با ما ؟
مادر آهسته چنین گفت عزیز
دیگر افسوس که حق نیست مرا
رنج هائی که کشیدم گذشت
روی قانون ز تو دورم کردند
میبرندت ز بر من به خدا
دخترم زنده به گورم کردند
مادرت را دگر ای دختر من
نَبُود حق نگهداری تو
چه کنم بارالها که مرا
نیست امید به جز یاری تو
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شب عید است و به راه تهران
با اتوبوس به راهیم همه
بین ما دخترکی هست ملوس
به رخش غرق نگاهیم همه
میل باباست که او را ببرد
سوی تهران ز کنار مادر
یک عروسک و دو بسته شو کلات
دست مادر به ره آورده سفر
مادر استاده به پای ماشین
اشک در چشم و لبش خندان بود
بهر دلداری آن طفل عزیز
خنده میکرد و دلش بریان بود
گاه بوسه به رخش میزد و گفت
تو ندانی که چه تهران شیک است
دخترم در همه جا سیر و صفاست
نه که چون رشت هوا تاریک است
دخترک مات نگاهش میکرد
گفت مادر تو نیائی با ما ؟
مادر آهسته چنین گفت عزیز
دیگر افسوس که حق نیست مرا
رنج هائی که کشیدم گذشت
روی قانون ز تو دورم کردند
میبرندت ز بر من به خدا
دخترم زنده به گورم کردند
مادرت را دگر ای دختر من
نَبُود حق نگهداری تو
چه کنم بارالها که مرا
نیست امید به جز یاری تو
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بهار آمد
بهار آمد به صف گلها نشستند
دوباره بلبلان از عشق مستند
منم یک بلبل آشفته حالی
درِ بستان به رویم از چه بستند
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بهار آمد به صف گلها نشستند
دوباره بلبلان از عشق مستند
منم یک بلبل آشفته حالی
درِ بستان به رویم از چه بستند
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔️ @Bahar_Narenj_99