تقدیم به روح #پدر و #مادر عزیزم
یاد با تو بودنم،
میکند مدهوشم.
هست لالاییهایت
هنوز در گوشم.
صدایم کردی،
دعایم کردی
نشد حرفی فراموشم.
غمی نیست، کمی نیست
تو را کم دارم در آغوشم.
هنوز هم
بوی تنت را دوست دارم
مهر و محبتت را
صدای بیکلامت را
انتظارِ نگاهت را
دوست دارم.
منتظر ماندی همیشه
لیک با آن آشنایی
با وفای من،
بیوفا نبودهام من !
کجایی؟
با خدایی!؟
به وقت سحر یا شامگاهی
چرا نمیآیی؟
چرا هرگز نمیآیی؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
یاد با تو بودنم،
میکند مدهوشم.
هست لالاییهایت
هنوز در گوشم.
صدایم کردی،
دعایم کردی
نشد حرفی فراموشم.
غمی نیست، کمی نیست
تو را کم دارم در آغوشم.
هنوز هم
بوی تنت را دوست دارم
مهر و محبتت را
صدای بیکلامت را
انتظارِ نگاهت را
دوست دارم.
منتظر ماندی همیشه
لیک با آن آشنایی
با وفای من،
بیوفا نبودهام من !
کجایی؟
با خدایی!؟
به وقت سحر یا شامگاهی
چرا نمیآیی؟
چرا هرگز نمیآیی؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دی دیدم در گلستانی بزرگ
غنچهای تنها و غمگین در کنار
گفتمش بر تو چه اندوهی بود؟
از چه تنها مینشینی بینگار
از کسی آزردهای؟
رنج و آهت از چه بود؟
گفت با آهی بلند
بخت با من یار نیست !
جز به این دیگر مرا اندوه نیست...
گفتمش خود تار بختت کوک کن
همتی باید، غمت را دور کن
گفت: من دیر آمدم !
این چنین دیر آمدن، دستم نبود
آمدم اما کسی شادی نکرد
غنچهای تنها میان بوستان
بوستانی خسته از پاییز سرد
میرسد هر سو ز من فریاد درد...
گفت: یاران رفتهاند از برای خویشتن
از برای دلخوشی یا زیستن
تک شدن در ره برایم سخت شد
نور امیدم ز سویم دور شد
ماندهام تنها و بیکس در خزان
در گلستانی که عشق بازد در آن
کس چه داند سیف آید یا که نه
خاطر شیرین دیروزی بیاید یا که نه؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دی دیدم در گلستانی بزرگ
غنچهای تنها و غمگین در کنار
گفتمش بر تو چه اندوهی بود؟
از چه تنها مینشینی بینگار
از کسی آزردهای؟
رنج و آهت از چه بود؟
گفت با آهی بلند
بخت با من یار نیست !
جز به این دیگر مرا اندوه نیست...
گفتمش خود تار بختت کوک کن
همتی باید، غمت را دور کن
گفت: من دیر آمدم !
این چنین دیر آمدن، دستم نبود
آمدم اما کسی شادی نکرد
غنچهای تنها میان بوستان
بوستانی خسته از پاییز سرد
میرسد هر سو ز من فریاد درد...
گفت: یاران رفتهاند از برای خویشتن
از برای دلخوشی یا زیستن
تک شدن در ره برایم سخت شد
نور امیدم ز سویم دور شد
ماندهام تنها و بیکس در خزان
در گلستانی که عشق بازد در آن
کس چه داند سیف آید یا که نه
خاطر شیرین دیروزی بیاید یا که نه؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
تقدیم به روح #پدر و #مادر عزیزم
یاد با تو بودنم،
میکند مدهوشم.
هست لالاییهایت
هنوز در گوشم.
صدایم کردی،
دعایم کردی
نشد حرفی فراموشم.
غمی نیست، کمی نیست
تو را کم دارم در آغوشم.
هنوز هم
بوی تنت را دوست دارم
مهر و محبتت را
صدای بیکلامت را
انتظارِ نگاهت را
دوست دارم.
منتظر ماندی همیشه
لیک با آن آشنایی
با وفای من،
بیوفا نبودهام من !
کجایی؟
با خدایی!؟
به وقت سحر یا شامگاهی
چرا نمیآیی؟
چرا هرگز نمیآیی؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
یاد با تو بودنم،
میکند مدهوشم.
هست لالاییهایت
هنوز در گوشم.
صدایم کردی،
دعایم کردی
نشد حرفی فراموشم.
غمی نیست، کمی نیست
تو را کم دارم در آغوشم.
هنوز هم
بوی تنت را دوست دارم
مهر و محبتت را
صدای بیکلامت را
انتظارِ نگاهت را
دوست دارم.
منتظر ماندی همیشه
لیک با آن آشنایی
با وفای من،
بیوفا نبودهام من !
کجایی؟
با خدایی!؟
به وقت سحر یا شامگاهی
چرا نمیآیی؟
چرا هرگز نمیآیی؟
✍ #احمد_رمضانی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99