📸 #پلاک_رشت
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #نوستالژی
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شبتان_آرام
ای دل به سرد مهری دوران صبور باش
کز پی رسد بهار چو پاييز بگذرد
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
ای دل به سرد مهری دوران صبور باش
کز پی رسد بهار چو پاييز بگذرد
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شبتان_آرام
شکوه گنبد نیلوفری از آن سبب است
که دست خلق به دامان آسمان نرسد
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شکوه گنبد نیلوفری از آن سبب است
که دست خلق به دامان آسمان نرسد
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #روزتان_بخیر
نو بهار آمد و گل سرزده چون عارض یار
ای گل تازه ، مبارک به تو این تازه بهار
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
نو بهار آمد و گل سرزده چون عارض یار
ای گل تازه ، مبارک به تو این تازه بهار
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شبتان_آرام
روان پرور بود خرم بهاری
که گیری پای سروی دست یاری
و گر یاری ندارد لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
چمن بی همنشین زندان جانست
صفای بوستان از دوستان است
غمی در سایه جانان نداری
و گر جانان نداری جان نداری
بهار عاشقان رخسار یار است
که هر جا نوگلی باشد بهار است
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
روان پرور بود خرم بهاری
که گیری پای سروی دست یاری
و گر یاری ندارد لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
چمن بی همنشین زندان جانست
صفای بوستان از دوستان است
غمی در سایه جانان نداری
و گر جانان نداری جان نداری
بهار عاشقان رخسار یار است
که هر جا نوگلی باشد بهار است
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙 #شبتان_آرام
محمدحسن بیوک معیری، زادهی ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸ تهران و درگذشتهٔ ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران، با تخلص «رهی» از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است.
از ترانههای معروف سروده شده توسط وی میتوان به «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» اشاره کرد.
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🗓 ۱۰ اردیبهشت - زادروز
🆔️ @Bahar_Narenj_99
محمدحسن بیوک معیری، زادهی ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸ تهران و درگذشتهٔ ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران، با تخلص «رهی» از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است.
از ترانههای معروف سروده شده توسط وی میتوان به «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» اشاره کرد.
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
📖 #رهی_معیری
🗓 ۱۰ اردیبهشت - زادروز
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🎨 #آرش_لاهیجی
▫️ تکنیک طلا و اکریلیک روی بوم
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایهها را درازتر بینی
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
▫️ تکنیک طلا و اکریلیک روی بوم
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایهها را درازتر بینی
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شبتان_آرام
مرغ شب با سایهٔ مهتاب اگر سرخوش بوَد
من خوشم با سایهی زلف خیال انگیز او
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
مرغ شب با سایهٔ مهتاب اگر سرخوش بوَد
من خوشم با سایهی زلف خیال انگیز او
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #صبحتان_بخیر
دریاب که ایام گـل و صبحِ جوانی
چون برق کند جلوه و چون باد گریزد
شـادی کن اگـر طالب آسایش خویشی
آسودگی از خاطر ناشـاد گریزد...
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دریاب که ایام گـل و صبحِ جوانی
چون برق کند جلوه و چون باد گریزد
شـادی کن اگـر طالب آسایش خویشی
آسودگی از خاطر ناشـاد گریزد...
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
💼 #روز_کارمند
شرفخانهی خود گر تو و من حفظ کنیم
نشود خانهی بیگانه شرفخانهی ما
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شرفخانهی خود گر تو و من حفظ کنیم
نشود خانهی بیگانه شرفخانهی ما
📖 #رهی_معیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👤 #رهی_معیری
▫️ شاعر و ترانهسرای معاصر
▫️ ۲۴ آبان ، سالروز درگذشت
محمدحسن بیوک معیری، زادهی ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸ تهران و درگذشتهٔ ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران، با تخلص «رهی» از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است.
از ترانههای معروف سروده شده توسط وی میتوان به «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» اشاره کرد.
روحش شاد
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
با سپاس از آقای ایرج بهمنیار
🆔️ @Bahar_Narenj_99
▫️ شاعر و ترانهسرای معاصر
▫️ ۲۴ آبان ، سالروز درگذشت
محمدحسن بیوک معیری، زادهی ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸ تهران و درگذشتهٔ ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷ در تهران، با تخلص «رهی» از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است.
از ترانههای معروف سروده شده توسط وی میتوان به «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» اشاره کرد.
روحش شاد
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
با سپاس از آقای ایرج بهمنیار
🆔️ @Bahar_Narenj_99