.
⭕️گفتوگوهای زنده با اهالی فرهنگ و ادب و هنر
🔹دیدار با #دکتر_علی_اکبر_ضیایی
دکترای فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده و پژوهشگر_فرهیخته_قوچانی
(رئیس مرکز گفت وگوی ادیان و فرهنگ ها)
🔹موضوع: #سیر_اندیشه_در_بستر_زمان - #خاطرات_قوچان
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://www.instagram.com/ziaee.aliakbar
https://t.me/Baghekhabushan
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دکتر_علی_اکبر_ضیایی
#رئیس_مرکز_گفت_و_گوی_ادیان_و_فرهنگ_ها
#سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
#دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
⭕️گفتوگوهای زنده با اهالی فرهنگ و ادب و هنر
🔹دیدار با #دکتر_علی_اکبر_ضیایی
دکترای فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده و پژوهشگر_فرهیخته_قوچانی
(رئیس مرکز گفت وگوی ادیان و فرهنگ ها)
🔹موضوع: #سیر_اندیشه_در_بستر_زمان - #خاطرات_قوچان
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://www.instagram.com/ziaee.aliakbar
https://t.me/Baghekhabushan
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دکتر_علی_اکبر_ضیایی
#رئیس_مرکز_گفت_و_گوی_ادیان_و_فرهنگ_ها
#سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
#دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
.
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
"به مناسبت روز بزرگداشت #عطار"
#مولانا_محمدرضا_نوعی، شاعر گرانقدر #خبوشانی در خانودهای بالید و قامت برافراشت، که در هستی شناسی ایرانی دستی بلند دارند. نیایش "حاجی محمد خبوشانی، نامآور به" مقتدای اعظم" یکی از بزرگترین پیران هستی شناسی ایران است، که در شعر نیز دستی داشت. به این شوند است که شاعر بلند پایهی قوچانی به بزرگان این راهِ خُرم و انسانساز باوری ویژه دارد. در غزلی شیوا و رنگین و شورانگیز، سخنش را به یاد پیر بزرگ تصوف خراسانی، شیخ فریدالدین عطار اَبَر شهری (نیشابوری) " سرخ رویی " می بخشد، و جانهای شیفته و شوریده را از بادهی وجدی آگاهانه سرمست میسازد.
این غزل هستی شناسانهی خبوشانی را به آشنایان و دلدادگانِ ادب هستی شناسانه پیشکش مینمایم:
متن غزل در پست بعدی 👇
#مهدی_رحمانی_قوچانی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
"به مناسبت روز بزرگداشت #عطار"
#مولانا_محمدرضا_نوعی، شاعر گرانقدر #خبوشانی در خانودهای بالید و قامت برافراشت، که در هستی شناسی ایرانی دستی بلند دارند. نیایش "حاجی محمد خبوشانی، نامآور به" مقتدای اعظم" یکی از بزرگترین پیران هستی شناسی ایران است، که در شعر نیز دستی داشت. به این شوند است که شاعر بلند پایهی قوچانی به بزرگان این راهِ خُرم و انسانساز باوری ویژه دارد. در غزلی شیوا و رنگین و شورانگیز، سخنش را به یاد پیر بزرگ تصوف خراسانی، شیخ فریدالدین عطار اَبَر شهری (نیشابوری) " سرخ رویی " می بخشد، و جانهای شیفته و شوریده را از بادهی وجدی آگاهانه سرمست میسازد.
این غزل هستی شناسانهی خبوشانی را به آشنایان و دلدادگانِ ادب هستی شناسانه پیشکش مینمایم:
متن غزل در پست بعدی 👇
#مهدی_رحمانی_قوچانی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. بنام آنکه جان را فکرت آموخت "به مناسبت روز بزرگداشت #عطار" #مولانا_محمدرضا_نوعی، شاعر گرانقدر #خبوشانی در خانودهای بالید و قامت برافراشت، که در هستی شناسی ایرانی دستی بلند دارند. نیایش "حاجی محمد خبوشانی، نامآور به" مقتدای اعظم" یکی از بزرگترین…
.
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
"به مناسبت روز بزرگداشت عطار"
#مولانا_محمدرضا_نوعی، شاعر گرانقدر #خبوشانی در خانودهای بالید و قامت برافراشت، که در هستی شناسی ایرانی دستی بلند دارند. نیایش "حاجی محمد خبوشانی، نامآور به" مقتدای اعظم" یکی از بزرگترین پیران هستی شناسی ایران است، که در شعر نیز دستی داشت. به این شوند است که شاعر بلند پایهی قوچانی به بزرگان این راهِ خُرم و انسانساز باوری ویژه دارد. در غزلی شیوا و رنگین و شورانگیز، سخنش را به یاد پیر بزرگ تصوف خراسانی، شیخ فریدالدین عطار اَبَر شهری (نیشابوری) " سرخ رویی " می بخشد، و جانهای شیفته و شوریده را از بادهی وجدی آگاهانه سرمست میسازد.
این غزل هستی شناسانهی خبوشانی را به آشنایان و دلدادگانِ ادب هستی شناسانه پیشکش مینمایم:
آن صاعقه کاندر شررِ طور نهفتند
در تخمِ گُل و دانهی انگور نهفتند
نازی که به رویش درِ صد میکده باز است
پیرامن آن نرگسِ مخمور نهفتند
هر روزنی از جلوه چو بر جیبِ کلیم است
ظلمتکدهی ماست که از نور نهفتند
بگسل نظر از دامن محمل که دراین راه
از دیده، نشانِ قدمِ مور نهفتند
آن گنجِ حقیقت که در افلاک نگنجد
در حوصلهی خاکِ نشابور نهفتند
همچون نمکِ سوده که بر زخم فشانند
اجزای غمم در دلِ رنجور نهفتند
چون قیمتِ یوسف که به مفلس نتوان گفت
نرخِ غمِ او از دلِ مسرور نهفتند
"نوعی" است تماشایی آن جلوهی مستور
کز دیدهی خودبینیِ منصور نهفتند
کلیات مولانا نوعی خبوشانی، رویه ۱۵۱، غزل ۹۲
#مهدی_رحمانی_قوچانی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
"به مناسبت روز بزرگداشت عطار"
#مولانا_محمدرضا_نوعی، شاعر گرانقدر #خبوشانی در خانودهای بالید و قامت برافراشت، که در هستی شناسی ایرانی دستی بلند دارند. نیایش "حاجی محمد خبوشانی، نامآور به" مقتدای اعظم" یکی از بزرگترین پیران هستی شناسی ایران است، که در شعر نیز دستی داشت. به این شوند است که شاعر بلند پایهی قوچانی به بزرگان این راهِ خُرم و انسانساز باوری ویژه دارد. در غزلی شیوا و رنگین و شورانگیز، سخنش را به یاد پیر بزرگ تصوف خراسانی، شیخ فریدالدین عطار اَبَر شهری (نیشابوری) " سرخ رویی " می بخشد، و جانهای شیفته و شوریده را از بادهی وجدی آگاهانه سرمست میسازد.
این غزل هستی شناسانهی خبوشانی را به آشنایان و دلدادگانِ ادب هستی شناسانه پیشکش مینمایم:
آن صاعقه کاندر شررِ طور نهفتند
در تخمِ گُل و دانهی انگور نهفتند
نازی که به رویش درِ صد میکده باز است
پیرامن آن نرگسِ مخمور نهفتند
هر روزنی از جلوه چو بر جیبِ کلیم است
ظلمتکدهی ماست که از نور نهفتند
بگسل نظر از دامن محمل که دراین راه
از دیده، نشانِ قدمِ مور نهفتند
آن گنجِ حقیقت که در افلاک نگنجد
در حوصلهی خاکِ نشابور نهفتند
همچون نمکِ سوده که بر زخم فشانند
اجزای غمم در دلِ رنجور نهفتند
چون قیمتِ یوسف که به مفلس نتوان گفت
نرخِ غمِ او از دلِ مسرور نهفتند
"نوعی" است تماشایی آن جلوهی مستور
کز دیدهی خودبینیِ منصور نهفتند
کلیات مولانا نوعی خبوشانی، رویه ۱۵۱، غزل ۹۲
#مهدی_رحمانی_قوچانی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
.
عطّار با زبان معرفت و عاطفه سخن میگوید و نه زبان علم
[۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطّار نیشابوری]
▪️در شعر و در هنرها و در قلمروِ تجربهٔ دینی و تجربهٔ عرفانی ما با ساحتِ عاطفیِ زبان سروکار داریم، به زبانِ عطّار بزرگ با «زبان معرفت» سخن میگوییم و از زبان معرفت میشنویم نه «زبانِ علم» که قلمروِ زبانِ ارجاعی است. «زبان علم» در اینجا مفهومی دارد که عبارتِ «طول این درخت پانزده متر است» را و «طرحِ نظریهٔ نسبیت انشتن» را به طور یکسان زیرِ چتر مفهومی خود میگیرد. از سوی دیگر «زبان معرفت» نیز میتواند هم عبارت «چه صبحِ باشکوهی است» را زیرِ چترِ خود بگیرد و هم «اَنَاالحقِّ» حلّاج و «سُبحانی مااَعظمَ شأنیِ» بایزید را و هم تمام گزارههای موجود در تمام ادیان و مذاهب و متونِ مقدّس و عرفانی و هنری عالم را.
«زبان معرفت» را که زبانِ عاطفی است عطّار زبانی «گنگ» میخواند زیرا زبانِ عاطفی است و «زبان علم» را بمانند «خورشید» تابنده و همیشه روشن میبیند. به همین دلیل «علم» کهنه میشود و «هنر» همیشه نو است.
محمدرضا شفیعی کدکنی، زبان شعر در نثر صوفیه، ص ۳۲
عکس: محمد رفیع جلالی، مزار عطّار نیشابوری
https://t.me/shafiei_kadkani/2419
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
عطّار با زبان معرفت و عاطفه سخن میگوید و نه زبان علم
[۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطّار نیشابوری]
▪️در شعر و در هنرها و در قلمروِ تجربهٔ دینی و تجربهٔ عرفانی ما با ساحتِ عاطفیِ زبان سروکار داریم، به زبانِ عطّار بزرگ با «زبان معرفت» سخن میگوییم و از زبان معرفت میشنویم نه «زبانِ علم» که قلمروِ زبانِ ارجاعی است. «زبان علم» در اینجا مفهومی دارد که عبارتِ «طول این درخت پانزده متر است» را و «طرحِ نظریهٔ نسبیت انشتن» را به طور یکسان زیرِ چتر مفهومی خود میگیرد. از سوی دیگر «زبان معرفت» نیز میتواند هم عبارت «چه صبحِ باشکوهی است» را زیرِ چترِ خود بگیرد و هم «اَنَاالحقِّ» حلّاج و «سُبحانی مااَعظمَ شأنیِ» بایزید را و هم تمام گزارههای موجود در تمام ادیان و مذاهب و متونِ مقدّس و عرفانی و هنری عالم را.
«زبان معرفت» را که زبانِ عاطفی است عطّار زبانی «گنگ» میخواند زیرا زبانِ عاطفی است و «زبان علم» را بمانند «خورشید» تابنده و همیشه روشن میبیند. به همین دلیل «علم» کهنه میشود و «هنر» همیشه نو است.
محمدرضا شفیعی کدکنی، زبان شعر در نثر صوفیه، ص ۳۲
عکس: محمد رفیع جلالی، مزار عطّار نیشابوری
https://t.me/shafiei_kadkani/2419
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــ
عطّار با زبان معرفت و عاطفه سخن میگوید و نه زبان علم
[۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطّار نیشابوری]
▪️در شعر و در هنرها و در قلمروِ تجربهٔ دینی و تجربهٔ عرفانی ما با ساحتِ عاطفیِ زبان سروکار داریم، به زبانِ عطّار بزرگ با «زبان…
ـــــــــــــ
عطّار با زبان معرفت و عاطفه سخن میگوید و نه زبان علم
[۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطّار نیشابوری]
▪️در شعر و در هنرها و در قلمروِ تجربهٔ دینی و تجربهٔ عرفانی ما با ساحتِ عاطفیِ زبان سروکار داریم، به زبانِ عطّار بزرگ با «زبان…
.
✅معرفی کتاب #شرح_راز_منطق_الطیر_عطار اثر #بهروز_ثروتیان
در پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک رمز (سمبولیسم، در سرآغاز کتاب منطق الطیر عطار، نگارنده تصریح می کند:
"در آغاز منطق الطیر و در نخستین بیت آن از هُدهُد سخن به میان می آید که او هادی است و هدایت مرغان عالم بر عهده ی اوست و در حقیقت، پیک هر وادی، اوست. او صاحب سر سلیمان است و از آن است که تاج بر سر دارد و سرور کاینات است.
و منطق الطیر عطار پس از هُدهُد از دوازده مرغ دیگر، سخن به میان می آید".
بر این اساس، به زعم نگارنده عطار هر یک از مرغان را نماد یکی از پیامبران دانسته:
موسیچه نماد موسی
طوطی نماد ابراهیم
کبک نماد صالح، بازنماد صدر عالم
دراج نماد عیسی
عندلیب نماد داوود
طاووس نماد آدم
نذر و نماد یوسف
قمری نماد یونس
فاخته نماد خضر
چرخ نماد ذوالقرنین
و مرغ زرین که نماد حضرت مهدی (عج) است.
سپس طرح کلی منظومه ی منطق الطیر عطار، شیوه ی سخن عطار، صوفی و عشق از دیدگاه عطار، شرح هفت وادی، پادشاهان از نگاه عطار و نگاهی به متن های چاپ شده ی منطق الطیر آمده است...
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
✅معرفی کتاب #شرح_راز_منطق_الطیر_عطار اثر #بهروز_ثروتیان
در پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک رمز (سمبولیسم، در سرآغاز کتاب منطق الطیر عطار، نگارنده تصریح می کند:
"در آغاز منطق الطیر و در نخستین بیت آن از هُدهُد سخن به میان می آید که او هادی است و هدایت مرغان عالم بر عهده ی اوست و در حقیقت، پیک هر وادی، اوست. او صاحب سر سلیمان است و از آن است که تاج بر سر دارد و سرور کاینات است.
و منطق الطیر عطار پس از هُدهُد از دوازده مرغ دیگر، سخن به میان می آید".
بر این اساس، به زعم نگارنده عطار هر یک از مرغان را نماد یکی از پیامبران دانسته:
موسیچه نماد موسی
طوطی نماد ابراهیم
کبک نماد صالح، بازنماد صدر عالم
دراج نماد عیسی
عندلیب نماد داوود
طاووس نماد آدم
نذر و نماد یوسف
قمری نماد یونس
فاخته نماد خضر
چرخ نماد ذوالقرنین
و مرغ زرین که نماد حضرت مهدی (عج) است.
سپس طرح کلی منظومه ی منطق الطیر عطار، شیوه ی سخن عطار، صوفی و عشق از دیدگاه عطار، شرح هفت وادی، پادشاهان از نگاه عطار و نگاهی به متن های چاپ شده ی منطق الطیر آمده است...
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
#بهروز_ثروتیان در روز یکشنبه، ۱۱ مهرماه ۱۳۱۶، در میاندوآب متولد شد. در سال ۱۳۵۴ نیز دکتری ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت.
#ثروتیان تا زمان فوت به تصحیح غزلیات حافظ و کار بر روی تفسیر صفیعلیشاه مشغول بود و آثار بسیارِ دیگری نیز برجای گذاشت. ثروتیان، با آنکه پیش از اینها فعالیت خود را از محافل فرهنگی آغاز کرده بود، اما نخستین کتابش با عنوان بررسی فر در شاهنامهٔ فردوسی در ۱۳۵۰ منتشر شده بود و چاپ نخست آن را انتشارات مؤسسهٔ تاریخ و فرهنگ ایران در سال ۱۳۵۰ منتشر کرد. تحقیقات او عموماً در حوزهٔ نظامیشناسی منتشر شدهاست.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#بهروز_ثروتیان در روز یکشنبه، ۱۱ مهرماه ۱۳۱۶، در میاندوآب متولد شد. در سال ۱۳۵۴ نیز دکتری ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت.
#ثروتیان تا زمان فوت به تصحیح غزلیات حافظ و کار بر روی تفسیر صفیعلیشاه مشغول بود و آثار بسیارِ دیگری نیز برجای گذاشت. ثروتیان، با آنکه پیش از اینها فعالیت خود را از محافل فرهنگی آغاز کرده بود، اما نخستین کتابش با عنوان بررسی فر در شاهنامهٔ فردوسی در ۱۳۵۰ منتشر شده بود و چاپ نخست آن را انتشارات مؤسسهٔ تاریخ و فرهنگ ایران در سال ۱۳۵۰ منتشر کرد. تحقیقات او عموماً در حوزهٔ نظامیشناسی منتشر شدهاست.
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. ✅معرفی کتاب #شرح_راز_منطق_الطیر_عطار اثر #بهروز_ثروتیان در پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک رمز (سمبولیسم، در سرآغاز کتاب منطق الطیر عطار، نگارنده تصریح می کند: "در آغاز منطق الطیر و در نخستین بیت آن از هُدهُد سخن به میان می آید که او هادی است و هدایت مرغان…
شرح_راز_منطق_الطیر_عطار_نیشابوری_از_بهروز_ثروتیان.pdf
9.3 MB
.
🔷کتاب شرح راز، منطق الطیر عطار نیشابوری
بهروز ثروتیان
◀️تقدیم به دوست داران فریدالدین عطار نیشابوری
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
🔷کتاب شرح راز، منطق الطیر عطار نیشابوری
بهروز ثروتیان
◀️تقدیم به دوست داران فریدالدین عطار نیشابوری
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🔷ببینید و بشنوید سخنان استاد میرجلالالدین کزازی را به فراخور روز بزرگداشت عطار نیشابوری.
فرخنده باد بیست و پنج فروردینماه، روز عطار
.
با سپاس ویژه از دوست گرانمایه، مردان قاضی از موزهی دوستی ملل.
https://www.instagram.com/parsiban2
@friendshipmuseum
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#استاد_میرجلال_الدین_کزاری
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
🔷ببینید و بشنوید سخنان استاد میرجلالالدین کزازی را به فراخور روز بزرگداشت عطار نیشابوری.
فرخنده باد بیست و پنج فروردینماه، روز عطار
.
با سپاس ویژه از دوست گرانمایه، مردان قاضی از موزهی دوستی ملل.
https://www.instagram.com/parsiban2
@friendshipmuseum
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#استاد_میرجلال_الدین_کزاری
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
.
🔷"خورندۀ" یا "خورندِ"
پیش درامد:
بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای #حسین_جیوار مبنی بر اینکه واژهی " خورندۀ " در ابیات انتخابی استاد فقید محمدرضا شجریان برای مناجات ربّنا و نسخههای مثنوی "خورندِ" با اشتباه کاتبان و نسخه نویسان "خورندۀ" نوشته و ضبط شده است...
متن کامل را در ادامهی این پست در سه صفحه بخوانید👇👇
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
🔷"خورندۀ" یا "خورندِ"
پیش درامد:
بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای #حسین_جیوار مبنی بر اینکه واژهی " خورندۀ " در ابیات انتخابی استاد فقید محمدرضا شجریان برای مناجات ربّنا و نسخههای مثنوی "خورندِ" با اشتباه کاتبان و نسخه نویسان "خورندۀ" نوشته و ضبط شده است...
متن کامل را در ادامهی این پست در سه صفحه بخوانید👇👇
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. 🔷"خورندۀ" یا "خورندِ" پیش درامد: بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای #حسین_جیوار مبنی بر اینکه…
.
🔷"خورندۀ" یا "خورندِ"
پیش درامد:
بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای حسین جیوار مبنی بر اینکه واژهی "خورندۀ " در ابیات انتخابی استاد فقید محمدرضا شجریان برای مناجات ربّنا و نسخههای مثنوی "خورندِ" با اشتباه کاتبان و نسخه نویسان "خورندۀ" نوشته و ضبط شده است...
بنابر تعلق خاطر اینجانب به مثنوی مولانا و استاد شجریان و مناجات ربّنای استاد و همچنین علاقهمندی بنده به پژوهشگران به ویژه آقای جیوار که یکی از اعضای هیأت تحریریه بوده و هستند و همواره پیگیر مقالات فصلنامه باغ خبوشان بودهاند موجب خلجان ذهنی شد و دغدغهمندی بیشتر اینجانب را نیز برانگیخت. به همین سبب به چندین نسخه از مثنویهایی که در اختیار داشتهام نگاهی کنجکاوانه انداختم تا مگر مُهر تأییدی بر نظر جناب آقای جیوار داشته باشم.
در این کندوکاو، مثنویهای چاپ شدهی زیر که فهرست آن را در زیر میآورم بررسی کردم:
۱- مثنوی هفت جلدی (شرح جامع) استاد کریم زمانی
۲- مثنوی چهارجلدی رینولد الین نیکلسون
۳- مثنوی هفت جلدی دکتر محمد استعلامی
۴- مثنوی دو جلدی دکتر عبدالکریم سروش
۵- شرح و تفسیر مثنوی شانزده جلدی علامه محمدتقی جعفری
۶- شرح مثنوی معنوی مولوی شش جلدی رینولد الین نیکلسون با ترجمه استاد حسن لاهوتی
۷- شرح مثنوی مولوی ولی محمد اکبر آبادی هفت جلدی به اهتمام نجیب مایل هروی
۸- شرح کبیر انقروی بر مثنوی معنوی مولوی پانزده جلدی با ترجمه دکتر عصت ستارزاده
۹- مثنوی معنوی دو جلدی به اهتمام استاد دکتر محمدعلی موحد
(و بررسی چندین نسخه توسط دوست ارجمندم جناب آقای احمد فلاح – که عمرش دراز و خداوند نگاهدارش باد - به خواست نگارندهی این سطور که فهرست آن را در ادامه تقدیم میکنم.)
۱۰- مثنوی عکسی از روی دست خط قونیه
۱۱- مثنوی علاء الدوله
۱۲- مثنوی مهدی آذریزدی
۱۳- مثنوی به خط استاد حسن میرخانی
1۱۴- مثنوی یک جلدی دکتر توفیق سبحانی
۱۵- مثنوی کلاله خاور به اهتمام زنده یاد محمد رمضانی
۱۶- مثنوی چاپ سنگی که احتمالا چاپ هند باشد. (تعدادی از این فهرست مثنویها مشترک بوده است.)
البته به این بررسیها اکتفا نکرده و قانع نشدم و با چند تن از استادان اهل تحقیق و پژوهش و صاحب نظرِ علاقه مند تماس گرفتم تا بلکه تنها به قاضی نرقته باشم و شاید نظری تازه ببینم یا بشنوم.
در بین تماسهای تلفنی با آقایان: مهدی رحمانی قوچانی، احمد فلاح یساولی، مصطفی کاظمی، دکتر ناصر رحیمی و دکتر قدمعلی سرامی، ... همهی استادان واژهی " خورندۀ " را ترجیح دادند، تنها دکتر سرامی مهر تأییدی بر نظر جناب آقای جیوار داشتند که در زیر خلاصهی گفتوگوی نگارنده با استاد سرامی آورده میشود:
ص (۱)
🔷"خورندۀ" یا "خورندِ"
پیش درامد:
بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای حسین جیوار مبنی بر اینکه واژهی "خورندۀ " در ابیات انتخابی استاد فقید محمدرضا شجریان برای مناجات ربّنا و نسخههای مثنوی "خورندِ" با اشتباه کاتبان و نسخه نویسان "خورندۀ" نوشته و ضبط شده است...
بنابر تعلق خاطر اینجانب به مثنوی مولانا و استاد شجریان و مناجات ربّنای استاد و همچنین علاقهمندی بنده به پژوهشگران به ویژه آقای جیوار که یکی از اعضای هیأت تحریریه بوده و هستند و همواره پیگیر مقالات فصلنامه باغ خبوشان بودهاند موجب خلجان ذهنی شد و دغدغهمندی بیشتر اینجانب را نیز برانگیخت. به همین سبب به چندین نسخه از مثنویهایی که در اختیار داشتهام نگاهی کنجکاوانه انداختم تا مگر مُهر تأییدی بر نظر جناب آقای جیوار داشته باشم.
در این کندوکاو، مثنویهای چاپ شدهی زیر که فهرست آن را در زیر میآورم بررسی کردم:
۱- مثنوی هفت جلدی (شرح جامع) استاد کریم زمانی
۲- مثنوی چهارجلدی رینولد الین نیکلسون
۳- مثنوی هفت جلدی دکتر محمد استعلامی
۴- مثنوی دو جلدی دکتر عبدالکریم سروش
۵- شرح و تفسیر مثنوی شانزده جلدی علامه محمدتقی جعفری
۶- شرح مثنوی معنوی مولوی شش جلدی رینولد الین نیکلسون با ترجمه استاد حسن لاهوتی
۷- شرح مثنوی مولوی ولی محمد اکبر آبادی هفت جلدی به اهتمام نجیب مایل هروی
۸- شرح کبیر انقروی بر مثنوی معنوی مولوی پانزده جلدی با ترجمه دکتر عصت ستارزاده
۹- مثنوی معنوی دو جلدی به اهتمام استاد دکتر محمدعلی موحد
(و بررسی چندین نسخه توسط دوست ارجمندم جناب آقای احمد فلاح – که عمرش دراز و خداوند نگاهدارش باد - به خواست نگارندهی این سطور که فهرست آن را در ادامه تقدیم میکنم.)
۱۰- مثنوی عکسی از روی دست خط قونیه
۱۱- مثنوی علاء الدوله
۱۲- مثنوی مهدی آذریزدی
۱۳- مثنوی به خط استاد حسن میرخانی
1۱۴- مثنوی یک جلدی دکتر توفیق سبحانی
۱۵- مثنوی کلاله خاور به اهتمام زنده یاد محمد رمضانی
۱۶- مثنوی چاپ سنگی که احتمالا چاپ هند باشد. (تعدادی از این فهرست مثنویها مشترک بوده است.)
البته به این بررسیها اکتفا نکرده و قانع نشدم و با چند تن از استادان اهل تحقیق و پژوهش و صاحب نظرِ علاقه مند تماس گرفتم تا بلکه تنها به قاضی نرقته باشم و شاید نظری تازه ببینم یا بشنوم.
در بین تماسهای تلفنی با آقایان: مهدی رحمانی قوچانی، احمد فلاح یساولی، مصطفی کاظمی، دکتر ناصر رحیمی و دکتر قدمعلی سرامی، ... همهی استادان واژهی " خورندۀ " را ترجیح دادند، تنها دکتر سرامی مهر تأییدی بر نظر جناب آقای جیوار داشتند که در زیر خلاصهی گفتوگوی نگارنده با استاد سرامی آورده میشود:
ص (۱)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. 🔷"خورندۀ" یا "خورندِ" پیش درامد: بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای #حسین_جیوار مبنی بر اینکه…
.
استاد سرامی سوالی از محضر حضرت عالی بپرسم؟
سؤال: در "حکایت و قصه وکیل صدر جهان" در دفتر سوم مثنوی مولانا، از ابیات ۳۶۸۶ به بعد بیتی (۳۷۴۹) وجود دارد به این شکل که خدمت حضرت عالی میخوانم:
این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورندۀ لقمههای راز شد ( توضیح اینکه استاد شجریان «تا خورندۀ لقمه های راز شد» خوانده است)
که زنده یاد استاد شجریان نیز از چند جای مثنوی مولانا – از جمله همین قصه وکیل صدر جهان - آن را به ریخت فوق برای مناجات و ربنااش در قبل از افطار ماه مبارک رمضان چهل و چند سال پیش انتخاب کرده و در دستگاه سه گاه و افشاری خوانده است.
یک دوست اهل اندیشه و پژوهشگر چند روزی است یادداشتی را برای فصلنامه باغ خبوشان ارسال کرده است و عنوان نمودهاند که واژه "خورندۀ " یعنی با (ه) و همزه احتمالا اشتباه کاتبان است باید "خورند" به معنای سزاوار و شایسته باشد یعنی خورندِ با کسر(د) باید باشد.
خواستم نظر حضرت عالی را نیز در این باره بدانم.
پاسخ استاد سرامی: در معنا مشکلی ندارد، اما اگر سلیقهی من را پرسیدی عرض میکنم، تا "خورندِ" یعنی "سزاوار" یعنی "درخور" حتی اگر مولانا جلالالدین این را نگفته باشد سخن زیباتر این است که من به عنوان یک شاعر امروز باید به شما بگویم که " خورند"ش کن.
سؤال: بنابراین شما نظرتان این است که خورندِ با کسر(د) باشد درست تر است؟
پاسخ استاد سرامی: بله، به خاطر اینکه ادبیات یک چیز زنده و جاری است. شعرهای عامیانه که صاحب ندارند، نه اینکه هیچ کسی این را نساخته است، یک کسی اول شروع کرده اما بعدیها مدام در خوانش صیغلاش دادهاند درستترش کردند [که امروز] به صورتی درآمده که پذیرفتهی همه شده است. همین طور در ادب رسمی هم همین کار را کردهاند، حتی مثلا رباعیاتی که به نام خیام جا میزنند، یک عده الان که در کامپیوتر میبینید ابیاتی به نام مولانا می گویند که اصلا ربطی به مولانا ندارد. اینها ناشی از همین حقیقت است.
ادبیات هم مثل زبان است، شما میبینید زبان هم تغییر میکند. الان زبان ما مثل زبان روزگار فردوسی است؟ نه... در حالی که زبان یک میراث است.،
سؤال: چه میراثی است؟
پاسخ استاد سرامی: یک میراث همگانی است همه میتوانند در آن دخالت داشته باشند. حالا این بیت را حتی اگر کسی قبول نکند که جلالالدین اینطور گفته است، ما می گوییم ساختهی استدلال برتر این است که این زیباتر است تا خورندۀ آن "ی" مربوط به حرف اضافه رو چه کار کنیم؟ [...] کنیم؟ خوب این زیباتر است اگر مولانا هم الان زنده بود این را بهش میگفتیم، میگفت این از آن که من در قرن هفتم ساختهام بهتر است، بله من این را سزاوار میبینم و خود من هم وقتی این بیت را خواندم همین "خورند" خواندم. بعد خطای دانشمندان مشکلی ندارد، تمام همین علما و ادیبانی که بعضیهاشان را اسم بردید در فهم هجده بیت اول مثنوی دچار اشتباه شدند، همهی آنها گفتهاند این هجده بیت [اول مثنوی] فشرده کلیات و جزئیات مثنوی است. در حالی که هر عقل سلیم یا یک آدم معمولی هم می فهمد که ۲۶ هزار بیت، که حداقل هزار موضوعِ متنوع در آن ۱۸ بیت آورده است! اینکه نمیشود. ۱۸ بیت اول مثنوی ۴ تا مطلب در آن است که همه میفهمیم چیست. اما آقای دکتر عبدالحسین زرینکوب که استاد من بوده است این را قبول کرده است، دکتر محمد استعلامی این را قبول کرده است، استاد فروزانفر این را قبول کرده است. چرا؟ برای اینکه مألف مناقبالعارفین گفته است: این ۱۸ بیت، فشردهی کلیات و جزئیات مثنوی است، و بعد هم یک [گول] گندهتر خوردند که اندیشهی ۱۸هزار عالم در این ابیات است. یعنی هر ییتاش هزار عالم در آن است. اینها سخنان شرعی میکنند مثلا وقتی در قران میخوانند [... لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ۱] معنیاش این نیست که اتُم در آن است یا تکنولوژی در آن است. یعنی کتاب مهمی است، یعنی مثلا خیلی چیزهای مهم در آن کتاب است که من گفتهام، فقط همین معنی را میدهد. اما بعضی ها متاسفانه میگویند در آن اتُم هم هست، و انگلیسیها با همین قرآن اتم را کشف کردهاند. این غلو است، من قبول ندارم... .
1- بخشی از آیه ۵۹ از سوره انعام.
خاک پای اهل هنر و معرفت
#محمد_معین_فر
ص (۲)
استاد سرامی سوالی از محضر حضرت عالی بپرسم؟
سؤال: در "حکایت و قصه وکیل صدر جهان" در دفتر سوم مثنوی مولانا، از ابیات ۳۶۸۶ به بعد بیتی (۳۷۴۹) وجود دارد به این شکل که خدمت حضرت عالی میخوانم:
این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورندۀ لقمههای راز شد ( توضیح اینکه استاد شجریان «تا خورندۀ لقمه های راز شد» خوانده است)
که زنده یاد استاد شجریان نیز از چند جای مثنوی مولانا – از جمله همین قصه وکیل صدر جهان - آن را به ریخت فوق برای مناجات و ربنااش در قبل از افطار ماه مبارک رمضان چهل و چند سال پیش انتخاب کرده و در دستگاه سه گاه و افشاری خوانده است.
یک دوست اهل اندیشه و پژوهشگر چند روزی است یادداشتی را برای فصلنامه باغ خبوشان ارسال کرده است و عنوان نمودهاند که واژه "خورندۀ " یعنی با (ه) و همزه احتمالا اشتباه کاتبان است باید "خورند" به معنای سزاوار و شایسته باشد یعنی خورندِ با کسر(د) باید باشد.
خواستم نظر حضرت عالی را نیز در این باره بدانم.
پاسخ استاد سرامی: در معنا مشکلی ندارد، اما اگر سلیقهی من را پرسیدی عرض میکنم، تا "خورندِ" یعنی "سزاوار" یعنی "درخور" حتی اگر مولانا جلالالدین این را نگفته باشد سخن زیباتر این است که من به عنوان یک شاعر امروز باید به شما بگویم که " خورند"ش کن.
سؤال: بنابراین شما نظرتان این است که خورندِ با کسر(د) باشد درست تر است؟
پاسخ استاد سرامی: بله، به خاطر اینکه ادبیات یک چیز زنده و جاری است. شعرهای عامیانه که صاحب ندارند، نه اینکه هیچ کسی این را نساخته است، یک کسی اول شروع کرده اما بعدیها مدام در خوانش صیغلاش دادهاند درستترش کردند [که امروز] به صورتی درآمده که پذیرفتهی همه شده است. همین طور در ادب رسمی هم همین کار را کردهاند، حتی مثلا رباعیاتی که به نام خیام جا میزنند، یک عده الان که در کامپیوتر میبینید ابیاتی به نام مولانا می گویند که اصلا ربطی به مولانا ندارد. اینها ناشی از همین حقیقت است.
ادبیات هم مثل زبان است، شما میبینید زبان هم تغییر میکند. الان زبان ما مثل زبان روزگار فردوسی است؟ نه... در حالی که زبان یک میراث است.،
سؤال: چه میراثی است؟
پاسخ استاد سرامی: یک میراث همگانی است همه میتوانند در آن دخالت داشته باشند. حالا این بیت را حتی اگر کسی قبول نکند که جلالالدین اینطور گفته است، ما می گوییم ساختهی استدلال برتر این است که این زیباتر است تا خورندۀ آن "ی" مربوط به حرف اضافه رو چه کار کنیم؟ [...] کنیم؟ خوب این زیباتر است اگر مولانا هم الان زنده بود این را بهش میگفتیم، میگفت این از آن که من در قرن هفتم ساختهام بهتر است، بله من این را سزاوار میبینم و خود من هم وقتی این بیت را خواندم همین "خورند" خواندم. بعد خطای دانشمندان مشکلی ندارد، تمام همین علما و ادیبانی که بعضیهاشان را اسم بردید در فهم هجده بیت اول مثنوی دچار اشتباه شدند، همهی آنها گفتهاند این هجده بیت [اول مثنوی] فشرده کلیات و جزئیات مثنوی است. در حالی که هر عقل سلیم یا یک آدم معمولی هم می فهمد که ۲۶ هزار بیت، که حداقل هزار موضوعِ متنوع در آن ۱۸ بیت آورده است! اینکه نمیشود. ۱۸ بیت اول مثنوی ۴ تا مطلب در آن است که همه میفهمیم چیست. اما آقای دکتر عبدالحسین زرینکوب که استاد من بوده است این را قبول کرده است، دکتر محمد استعلامی این را قبول کرده است، استاد فروزانفر این را قبول کرده است. چرا؟ برای اینکه مألف مناقبالعارفین گفته است: این ۱۸ بیت، فشردهی کلیات و جزئیات مثنوی است، و بعد هم یک [گول] گندهتر خوردند که اندیشهی ۱۸هزار عالم در این ابیات است. یعنی هر ییتاش هزار عالم در آن است. اینها سخنان شرعی میکنند مثلا وقتی در قران میخوانند [... لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ۱] معنیاش این نیست که اتُم در آن است یا تکنولوژی در آن است. یعنی کتاب مهمی است، یعنی مثلا خیلی چیزهای مهم در آن کتاب است که من گفتهام، فقط همین معنی را میدهد. اما بعضی ها متاسفانه میگویند در آن اتُم هم هست، و انگلیسیها با همین قرآن اتم را کشف کردهاند. این غلو است، من قبول ندارم... .
1- بخشی از آیه ۵۹ از سوره انعام.
خاک پای اهل هنر و معرفت
#محمد_معین_فر
ص (۲)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. 🔷"خورندۀ" یا "خورندِ" پیش درامد: بعد از انتشار ویدئوی ربّنای استاد زنده یاد محمدرضا شجریان همراه با متن کپشن در ذیل آن ویدئو در کانال رسمی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان یادداشتی از جانب همشهری پژوهشگر و فرهیختهام، جناب آقای #حسین_جیوار مبنی بر اینکه…
.
جناب آقای معینفر
باسلام، در پی درج متن و صوت مناجات مشهور این دهان بستی.... بهمراه آیات ربنای استاد شجریان، در کانال فصلنامه وزین باغ خبوشان که واقعا میراث ماندگار هنر این مرز و بوم است نکتهای در مورد کلمه "خورندهء " مصرع دوم که سالها خلجان ذهنم بوده را با شما درمیان گذاشتم:
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورند ِ (شایستهء) لقمههای راز شد
خورندِ با کسر دال در بسیاری از نسخ خورنده درج شده است و همانگونه که جنابعالی در تماس تلفنی فرمودید تقریبا در تمامی نسخ مورد مراجعه به همین گونه نوشته شده است، احترام شما و همه بزرگان ادب ایجاب میکرد که دم فروکشم و از طرح این بحث صرفنظر کنم اما حیفم آمد این جرقه را به خرمن پژوهندگان نیندازم که از نظر من کلمه مزبور به سیاق معنا و مفهوم باید "خورندِ" باشد نه خورنده، نساخان درک و سلیقه خود را در نسخه برداری اعمال نمودهاند و در استمرار و تکرار مطلب کسی حساسیت به خرج نداده است که خورنده مستلزم مفعول فیزیکی است همانطور که در فرهنگ دهخدا تصریح دارد: آنکه میخورد، آکل، طاعم، اکال...الخ و ذیل +خورند+ آمده است: درخور، شایسته، لایق، و قس علیهذا.
این دخل و تصرف نساخان با نقل جملهای از استاد میر افضلی در کتاب رباعیات خیام و خیامانههای پارسی بیشتر نمایان میشود:
((متاسفانه ضعف سنت نقل در ادب فارسی، بیتوجهی کاتبان و گردآورندگان دواوین شعرا به منابع مستند و تکیه بیش از حد بر ذوق ادبی، موجب راه یافتن اشعار دخیل و غیر اصیل به کارنامه شاعرانی مانند فردوسی، خیام، سنایی، عطار، عراقی، مولانا و حافظ شده است. شاعرانی که مورد توجه و اقبال مخاطبان بودهاند، از این تغییرات و تحریفات، لطمه بیشتری دیدهاند. برخی نسخههای شاهنامه، به همان اندازه ابیات اصلی کتاب، بیتهای افزوده دارد. برخی از این ابیات افزوده یا تحریف شده، مانند بیت مشهور: «چو ایران نباشد تن من مباد» یا «بسی رنج بردم در این سال سی» چنان شهرت عام یافته است که برای عدهای از علاقهمندان فرهنگ و ادب، سخن گفتن از اینکه این ابیات سروده فردوسی نیست، با توهین به شاهنامه و فرهنگ اصیل ایرانی توفیری ندارد.)) صفحه ۱۴ پیش گفتار
با عنایت به موارد بالا معتقدم لقمه های راز خوردنی و ماکول نیست و نور معرفت است که سعدی میفرماید:
اندرون از طعام خالی دار
تا در آن نور معرفت بینی
و مولانا میفرماید
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورندِ لقمههای راز شد
تردیدی نیست که استاد شجریان دقت و وسواسی قابل تحسین در انتخاب متن و ادای صحیح کلمات و لغات داشتند، اصولا اهالی موسیقی اصیل ایرانی و گویندگان برنامههای ادبی رادیو تا سالهای اولیه انقلاب چنین بودند.
دربین خیل عظیم گوینده و خواننده تصانیف اصیل سنتی تلفظ اشتباه کلمات صفر یا نزدیک به صفر است، قرائت کلمه "خورندهء" در مصرع دوم بیت مورد اشاره نیز با توجه به منابع مورد استفاده محمول بر اشتباه نیست و نکتهای که مطرح میشود یک بحث ادبی و لغتشناسی صرف است تا اگر مقبول افتد اساتید ادامه دهند.
و درج خورنده در تمام یا قریب به تمام نسخ مثنوی نمیتواند الزامی برای صحت آن باشد و این اشتباه نساخهای متفاوت و متعدد مثنوی و سایر دواوین و آثار متفکرین متقدم بوده است که تا به امروز استمرار یافته است
فرمودید حتی استاد جعفری متعرض این کلمه نگردیدهاند، استاد علامه جعفری این بیت راصرفا به همانگونه نقل کردهاند و توضیح یا تاویلی در مورد کلمه ارایه نفرمودهاند اما توجه به بیت قبل آن به خوبی نشان میدهد که لقمه، لقمه معنوی و به تعبیر سعدی (معرفت) است.
فهم نان کردی، نه حکمت ای رهی
چونکه حق گفتت: کلوا من رزقه
رزق حکمت به بود در مرتبت
کان گلوگیرت نگردد عاقبت
این دهان بستی دهانی باز شد......
بیایید بپذیریم که با حفظ احترام بسیار برای استادانمان، جسارت ابراز نظر مخالف را البته مستدل داشته باشیم که اگر غیر از این بود نظریهها درجا میزدند و پیشرفتی حاصل نمیگردید و من شاگردی کوچک در محضر شما استدعا دارم این بحث را تعمیم دهید شاید نکات دیگری هم بدست آید.
اشتباه نساخ و اینک در عصر چاپ نمیتواند مانعی برای اصلاح اشتباه آنان ولو در کتاب استاد علامه جعفری باشد به عنوان مثال در صفحه ۵۰۳ بیتی از حکیم سنایی که در مثنوی به آن استناد شده است چنین چاپ شده است که عکس آن ضمیمه است:
غمخور و نان غم افزایان مخور
زانکه عاقل غم خورد، کودک شکر
تردیدی نیست که کلمه مرکب (غمخور) اشتباه است و به جای آن فعل امر (غم خور) صحیح است.
توفیق روزافزونتان را آرزومندم
#حسین_جیوار
تهران ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
ص (۳)
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
جناب آقای معینفر
باسلام، در پی درج متن و صوت مناجات مشهور این دهان بستی.... بهمراه آیات ربنای استاد شجریان، در کانال فصلنامه وزین باغ خبوشان که واقعا میراث ماندگار هنر این مرز و بوم است نکتهای در مورد کلمه "خورندهء " مصرع دوم که سالها خلجان ذهنم بوده را با شما درمیان گذاشتم:
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورند ِ (شایستهء) لقمههای راز شد
خورندِ با کسر دال در بسیاری از نسخ خورنده درج شده است و همانگونه که جنابعالی در تماس تلفنی فرمودید تقریبا در تمامی نسخ مورد مراجعه به همین گونه نوشته شده است، احترام شما و همه بزرگان ادب ایجاب میکرد که دم فروکشم و از طرح این بحث صرفنظر کنم اما حیفم آمد این جرقه را به خرمن پژوهندگان نیندازم که از نظر من کلمه مزبور به سیاق معنا و مفهوم باید "خورندِ" باشد نه خورنده، نساخان درک و سلیقه خود را در نسخه برداری اعمال نمودهاند و در استمرار و تکرار مطلب کسی حساسیت به خرج نداده است که خورنده مستلزم مفعول فیزیکی است همانطور که در فرهنگ دهخدا تصریح دارد: آنکه میخورد، آکل، طاعم، اکال...الخ و ذیل +خورند+ آمده است: درخور، شایسته، لایق، و قس علیهذا.
این دخل و تصرف نساخان با نقل جملهای از استاد میر افضلی در کتاب رباعیات خیام و خیامانههای پارسی بیشتر نمایان میشود:
((متاسفانه ضعف سنت نقل در ادب فارسی، بیتوجهی کاتبان و گردآورندگان دواوین شعرا به منابع مستند و تکیه بیش از حد بر ذوق ادبی، موجب راه یافتن اشعار دخیل و غیر اصیل به کارنامه شاعرانی مانند فردوسی، خیام، سنایی، عطار، عراقی، مولانا و حافظ شده است. شاعرانی که مورد توجه و اقبال مخاطبان بودهاند، از این تغییرات و تحریفات، لطمه بیشتری دیدهاند. برخی نسخههای شاهنامه، به همان اندازه ابیات اصلی کتاب، بیتهای افزوده دارد. برخی از این ابیات افزوده یا تحریف شده، مانند بیت مشهور: «چو ایران نباشد تن من مباد» یا «بسی رنج بردم در این سال سی» چنان شهرت عام یافته است که برای عدهای از علاقهمندان فرهنگ و ادب، سخن گفتن از اینکه این ابیات سروده فردوسی نیست، با توهین به شاهنامه و فرهنگ اصیل ایرانی توفیری ندارد.)) صفحه ۱۴ پیش گفتار
با عنایت به موارد بالا معتقدم لقمه های راز خوردنی و ماکول نیست و نور معرفت است که سعدی میفرماید:
اندرون از طعام خالی دار
تا در آن نور معرفت بینی
و مولانا میفرماید
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورندِ لقمههای راز شد
تردیدی نیست که استاد شجریان دقت و وسواسی قابل تحسین در انتخاب متن و ادای صحیح کلمات و لغات داشتند، اصولا اهالی موسیقی اصیل ایرانی و گویندگان برنامههای ادبی رادیو تا سالهای اولیه انقلاب چنین بودند.
دربین خیل عظیم گوینده و خواننده تصانیف اصیل سنتی تلفظ اشتباه کلمات صفر یا نزدیک به صفر است، قرائت کلمه "خورندهء" در مصرع دوم بیت مورد اشاره نیز با توجه به منابع مورد استفاده محمول بر اشتباه نیست و نکتهای که مطرح میشود یک بحث ادبی و لغتشناسی صرف است تا اگر مقبول افتد اساتید ادامه دهند.
و درج خورنده در تمام یا قریب به تمام نسخ مثنوی نمیتواند الزامی برای صحت آن باشد و این اشتباه نساخهای متفاوت و متعدد مثنوی و سایر دواوین و آثار متفکرین متقدم بوده است که تا به امروز استمرار یافته است
فرمودید حتی استاد جعفری متعرض این کلمه نگردیدهاند، استاد علامه جعفری این بیت راصرفا به همانگونه نقل کردهاند و توضیح یا تاویلی در مورد کلمه ارایه نفرمودهاند اما توجه به بیت قبل آن به خوبی نشان میدهد که لقمه، لقمه معنوی و به تعبیر سعدی (معرفت) است.
فهم نان کردی، نه حکمت ای رهی
چونکه حق گفتت: کلوا من رزقه
رزق حکمت به بود در مرتبت
کان گلوگیرت نگردد عاقبت
این دهان بستی دهانی باز شد......
بیایید بپذیریم که با حفظ احترام بسیار برای استادانمان، جسارت ابراز نظر مخالف را البته مستدل داشته باشیم که اگر غیر از این بود نظریهها درجا میزدند و پیشرفتی حاصل نمیگردید و من شاگردی کوچک در محضر شما استدعا دارم این بحث را تعمیم دهید شاید نکات دیگری هم بدست آید.
اشتباه نساخ و اینک در عصر چاپ نمیتواند مانعی برای اصلاح اشتباه آنان ولو در کتاب استاد علامه جعفری باشد به عنوان مثال در صفحه ۵۰۳ بیتی از حکیم سنایی که در مثنوی به آن استناد شده است چنین چاپ شده است که عکس آن ضمیمه است:
غمخور و نان غم افزایان مخور
زانکه عاقل غم خورد، کودک شکر
تردیدی نیست که کلمه مرکب (غمخور) اشتباه است و به جای آن فعل امر (غم خور) صحیح است.
توفیق روزافزونتان را آرزومندم
#حسین_جیوار
تهران ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
ص (۳)
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. جناب آقای معینفر باسلام، در پی درج متن و صوت مناجات مشهور این دهان بستی.... بهمراه آیات ربنای استاد شجریان، در کانال فصلنامه وزین باغ خبوشان که واقعا میراث ماندگار هنر این مرز و بوم است نکتهای در مورد کلمه "خورندهء " مصرع دوم که سالها خلجان ذهنم بوده…
.
درود به جناب معین فر
در باره گزینش واژه خورند یا خورنده، هرچند ادبا را نظر بر این است که به قرینه آورده شدن کلماتی مانند لقمه و دهان و بستن و باز شدن آن ، خورنده صحیح است.
لیکن باتوجه به اینکه خورند به معنی زیبنده و شایسته میباشد، به نظر می رسد با واژه راز که ژرفای معنایی آن مورد نظر حضرت مولانا بوده است، تناسب بیشتری داشته باشد.
#پوراندخت_برومند
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
درود به جناب معین فر
در باره گزینش واژه خورند یا خورنده، هرچند ادبا را نظر بر این است که به قرینه آورده شدن کلماتی مانند لقمه و دهان و بستن و باز شدن آن ، خورنده صحیح است.
لیکن باتوجه به اینکه خورند به معنی زیبنده و شایسته میباشد، به نظر می رسد با واژه راز که ژرفای معنایی آن مورد نظر حضرت مولانا بوده است، تناسب بیشتری داشته باشد.
#پوراندخت_برومند
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
⭕️گفتوگوهای زنده با اهالی فرهنگ و ادب و هنر
🔹دیدار با #دکتر_علی_اکبر_ضیایی
دکترای فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده و پژوهشگر_فرهیخته_قوچانی
(رئیس مرکز گفت وگوی ادیان و فرهنگ ها)
۱۴۰۱/۱/۲۷
🔹موضوع: #سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
ادیت ویدئو: ماهرخ معینفر
✅قسمت یکم
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://www.instagram.com/ziaee.aliakbar
https://t.me/Baghekhabushan
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دکتر_علی_اکبر_ضیایی
#رئیس_مرکز_گفت_و_گوی_ادیان_و_فرهنگ_ها
#سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
#دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
⭕️گفتوگوهای زنده با اهالی فرهنگ و ادب و هنر
🔹دیدار با #دکتر_علی_اکبر_ضیایی
دکترای فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده و پژوهشگر_فرهیخته_قوچانی
(رئیس مرکز گفت وگوی ادیان و فرهنگ ها)
۱۴۰۱/۱/۲۷
🔹موضوع: #سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
ادیت ویدئو: ماهرخ معینفر
✅قسمت یکم
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://www.instagram.com/ziaee.aliakbar
https://t.me/Baghekhabushan
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دکتر_علی_اکبر_ضیایی
#رئیس_مرکز_گفت_و_گوی_ادیان_و_فرهنگ_ها
#سیر_اندیشه_در_بستر_زمان
#دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
.
🔷الحاق و جعل سه بیت شعر به نام مشاهیر و مفاخر شعر و ادب ایران - حافظ، سعدی و مولانا، سه نگاه و سه برداشت از آیه 143 سوره آعراف
👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
🔷الحاق و جعل سه بیت شعر به نام مشاهیر و مفاخر شعر و ادب ایران - حافظ، سعدی و مولانا، سه نگاه و سه برداشت از آیه 143 سوره آعراف
👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. 🔷الحاق و جعل سه بیت شعر به نام مشاهیر و مفاخر شعر و ادب ایران - حافظ، سعدی و مولانا، سه نگاه و سه برداشت از آیه 143 سوره آعراف 👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
.
.
🔷الحاق و جعل سه بیت شعر به نام مشاهیر و مفاخر شعر و ادب ایران - حافظ، سعدی و مولانا، سه نگاه و سه برداشت از آیه 143 سوره آعراف
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾
و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسى بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم (۱۴۳)
ازترجمه: محمد مهدی فولادوند
موسی خطاب به خداوند در کوه طور می گويد:
اَرَنی(خود را به من نشان بده.)
وخداوند ميفرمايد:
لَن تَرانی(هرگز مرا نخواهی دید.)
منسوب به سعدی:
چو رسی به کوه سینا، اَرنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لَن تَرانی
منسوب به حافظ:
چو رسی به طور سینا اَرنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب لَن تَرانی
منسوب به مولانا:
اَرِنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه تَری چه لَن تَرانی
سه برداشت:
برداشت مثلا سعدی، عاقلانه
برداشت مثلا حافظ، عاشقانه
برداشت مثلا مولوی، عارفانه
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
.
🔷الحاق و جعل سه بیت شعر به نام مشاهیر و مفاخر شعر و ادب ایران - حافظ، سعدی و مولانا، سه نگاه و سه برداشت از آیه 143 سوره آعراف
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾
و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسى بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم (۱۴۳)
ازترجمه: محمد مهدی فولادوند
موسی خطاب به خداوند در کوه طور می گويد:
اَرَنی(خود را به من نشان بده.)
وخداوند ميفرمايد:
لَن تَرانی(هرگز مرا نخواهی دید.)
منسوب به سعدی:
چو رسی به کوه سینا، اَرنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لَن تَرانی
منسوب به حافظ:
چو رسی به طور سینا اَرنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب لَن تَرانی
منسوب به مولانا:
اَرِنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه تَری چه لَن تَرانی
سه برداشت:
برداشت مثلا سعدی، عاقلانه
برداشت مثلا حافظ، عاشقانه
برداشت مثلا مولوی، عارفانه
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35