کانال رسمی هزار باده فرهنگ
594 subscribers
3.46K photos
491 videos
80 files
2.77K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
پس آدمی فره‌مندی است شگفت و بی‌مانند، که از فره‌ی زیبا و برازنده‌ی اهورایی هستی یافته‌است. در بازگفت‌های ایرانی، اهورامزدا با نیروی فر، آدمی را می‌آفریند، و به زیور دانش و شناخت آراسته می‌گرداند:

ز فرّ تو بینم همه هرچه‌ هست
دگر کس ندارد دراین کار دست

ز دادِ تو هر ذره، مهری شود
ز فرّت پشیزی، سپهری شود

بی‌سبب نیست که او را راه یافتگان به درگاهِ خدایی، بهترین گوهر و نیکوترین آراستگی سامانِ هستی (نظام احسن) بر شمرده‌اند. خداوند با بخشیدنِ دئنای بیدار (چشم دل) به آدمی او را درخورِ دهشی شگفت و گران نموده‌است. آدمی با یاری دئنا که چکیده و آمیغ اوست، با هم‌گامی «ورچه» کامیاب به دیدارِ کسی می‌گردد، که بسی نادیدنی و ناگرفتنی است، چرا که دئنا به‌چمِ دیدن و شناسایی، وسیله‌ی نگریستن به زیبایی و شکوه خداوندی و ابزارِ دریافتِ راستی‌هاست: «چشم دل باز کن که جان بینی / آن‌چه نادیدنی است، آن بینی»
آدمی با ورزیدگی و توان‌مندی پنج نیروی درونی‌اش به دانایی و دانش شناختی می‌رسد، که توانایی‌ کارهای شگفت و نا شدنی را می‌یابد. به گامه‌ای می‌رسد که دئنای ورزیده‌اش راستی‌ها را درمی‌یابد، و شرفِ نگریستن به زیبایی و شکوهِ خداوندی بهره‌ی او می‌گردد. حکیم خردمند توس در سخنی درست و آموزنده می‌فرماید، آدمی با بسنده‌ کردن به سهش‌های بیرونی از شناختِ راستین باز می‌ماند. چراکه به نیکی می‌داند چنین باشنده‌ای با یاری نیروهای بیرونی از‌ جمله سهش دیداری، تنها چیزی را در می‌یابد، که آن را می‌بیند:

تو را هرچ بر چشم سر بگذرد
نگنجد همی در دلت با خرد

در اندیشه‌های ایرانی، فر پیوندی تنگاتنگ با خویشکاری دارد. فر، پرتو و فروغ خداوندی است، که به‌گفتِ اوستا «بر هرکس که بتابد از همگنان برتری یابد» این نورِ ایزدی به باشنده‌ای می‌پیوندد، که در راستای اندیشه (مینه) خدایی گام بردارد، و خویشکاری‌اش را در جهانِ هستی که همانا خواست و اراده‌ی خداوندی‌است، به انجام رساند.‌آدمی تا هنگامی که به پاکی رسا در اندیشه و گفتار و کردار و سرانجام به پالودگی ناب نرسد، فر در نهادِ او آرام نمی‌گیرد، و به سخنی نیک‌بخت نخواهد شد:

چنان شاه پالوده گشت از بدی
که تابید ازو فرّه ایزدی

در نبیکِ دین‌کرت، به‌روشنی از پیوندِ فر و خویشکاری با نگرشی ژرف و آیینی سخن رفته‌ است. دین‌کرت فر را به‌چمِ «خویشکاری ویژه‌ی» هر آفریده‌ای می‌داند. بی‌سبب نیست که ایرانیان برای هر آفریده‌ای باورمند به فره‌ی ویژه‌ای بودند. دین‌کرت باورمند است، «خداوند، آفریدگان را برای کنش آفرید، این آفریدگان، کنشگرانِ آفریدگارند، و بهترین کنشگری به برکتِ فر که همان خویشکاری ویژه‌ی آن‌هاست، انجام می‌پذیرد.» به سخنی روشن «خویشکاری ویژه‌ همانا گرایش به فر است» که به‌این شوند کنش خدایی را که همان خواست و اراده‌ی اوست، هستش می‌بخشد. اما چون آفریده‌ای به خویشکاری ویژه‌ی خود نپردازد، آن‌گاه است که فر از او می‌گسلد و به سخنی «از حقِ خویش محروم می‌شود»:

منی کرد آن شاه یزدان شناس
ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس

چو این گفته شد، فر یزدان از اوی
بگشت و جهان‌شد پُر از گفت‌و‌گوی

فر با خرد که بنیادِ همه‌ی شایستگی‌هاست پیوندی ناگسستنی دارد، و با خود‌خواهی و آرزومندی (شهوت) و دروغ به گزارشِ دین‌کرت مرگش فرا می‌رسد: «زندگی فر برخاسته از فرزانگی خرد است و مرگِ آن از خود‌خواهی و شهوت» حکیم در یک گزارشِ دانشورانه‌‌ی نغز، خرد را چنین زیبا و برازنده به تصویر می‌کشد:

چه چیز آنک نامش فراوان بُود
مر او را به‌هر جای فرمان بُود؟

دگر آنک بسیار نامش بُود
رونده به هر جای کامش بُود

خرد دارد ای پیر، بسیار نام
رساند خرد پادشا را به کام

یکی مهر خوانند و دیگر وفا
خرد دور شد، درد ماند و جفا

زبان‌آوری، راستی خواندش
بلند اختری، زیرکی داندش

گهی بردبار و گهی راز‌دار
که باشد سخن نزد او پایدار

پراکنده این است نام خرد
از اندازه‌ها نام او بگذرد

تو چیزی مدان کز خرد بهترست
خرد بر همه نیکویی‌ها سَرست

۷ از ۱۰
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
باشنده‌ای که فرمان‌بر خرد است، در آمیغ آیینه‌ی دادِ اهورایی است. آفریده‌ای است که به‌شوند یاری خرد «جهان را به کردارِ بد نسپرد» و هماره برای در آمان‌ماندن از گزند‌های اهریمنی، هشیاری بیدار و آگاه و بیم‌ناک است: «نخستین نشانِ خرد آن بُود / که از بد همه ساله ترسان بُود.»
بربنیادِ این اندیشه‌‌های ژرف و گران است‌ که «آفریدگار گیتی را برای کنش آفرید، و بر هر آفریده، کنشِ ویژه‌ی او را پدیدار ساخت. این کنش که در فراگردِ هر آفریده بودش دارد، همانا فرّ آن آفریده‌است.» چراکه در این سامانِ فکری، فرهمندی درست برابر خویشکاری است. پس زندگی و مرگ (فراز و فرود) آدمی دراین کارگاه اندیشگانی، پیوسته به خویشکاری آدمی است، که چگونه ازاین دهش خداوندی بهره جوید. در نامه‌ی مینوی خرد، انجام خویشکاری، درست برابر با راستی و دشمنی با اهریمن است، و برترین چیز به‌شمار می‌آید. حکیم به‌روشنی در بیت‌هایی نغز و دل‌پذیر از این اندیشه‌ی سترگ سخن می‌گوید، و آن‌را گزینشِ درستِ انسان‌های رهیده و راه‌آشنایی می‌داند، که سر به فرمانِ خدایی دارند، و در نگاهبانی از سامانِِ و دادِ ایزدی می‌کوشند. چراکه به درستی و از بُنِ جان باورمندست که «هرچه هست؛ همه از فرّ اوست»:

فریدون فرخ فرشته نبود
ز مشک و ز عنبر سرشته نبود

به داد و دهش یافت این نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی

به باورِ درستِ فرزانه‌ی توس «ستونِ خرد داد و بخشایش است» خردی که بخشنده‌ی فره‌مندی است. به گفتِ شاه‌نامه، انسانی که از خویشکاری‌های خویش می‌گسلد، و راه و روشِ سامانِ اُرته (راستی) را فرو می‌نهد، در واقع با دیو دورغ هم‌پشتی می‌کند، تا خواست و آرزومندی اهریمن را برآورده سازد، و جهان اورمزدی را به تباهی و نیستی بکشاند، و به سخنی «زندگی» را به کامِ «مرگ» در نشاند:

سرِ مایه‌ی مردمی راستی است
ز تاری و کژی بباید گریست

مکن دیو را آشنا با روان
چو خواهی که بختت بماند جوان

شاه‌نامه چیستی و آماجِ آفرینشِ آدمی را در برپایی «داد و دین» خدایی می‌داند. و هماره به او سفارش‌گر است که «تو تا زنده‌ای سوی نیکی گرای» آفریده‌‌ی بزرگی که چون «همه داد جوید و همه داد کند» و دل را به داد و دهش گروگان نماید، یاری‌گر خداوند در نبرد فرجامینِ نیک و بد می‌گردد:

که یزدان شما را بدان آفرید
که روی بدی‌ها شود ناپدید

بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم

فریدون ز کاری که کرد ایزدی
نخستین جهان را بشست از بدی

شاه‌نامه سخت باورمند است «که یزدان کسی را کند نیک‌بخت» که در او خواست و اراده‌ی خدایی (دین، شرم، داد و رادی، راستی، هنر) به آشکارگی رسیده باشد:

همه راستی کن که از راستی
نیاید به کار اندرون کاستی

چراکه «مزدا‌اهورای پاک به‌راستی اندیشید» و از راستی «من» را پدید آورد.
از دیگر از فروزه‌هایی که خداوند در سرشتِ آدمی نهاده «شرم» است.‌ شرم در فرهنگِ دیرینه‌سالِ ایرانی، نیرویی است پاک، گران‌مایه و بازدارنده، که آدمی را از سبک‌سری، یاوه‌گویی و گذر کردن از راه و روش ایزدی باز می‌دارد، و به شوندِ پای‌بندی به داد و منش پاک به نیک‌بختی می‌رساند. چراکه شرم درنهاد باشنده‌ی نیک‌بخت، هم‌چون کارگزاری است که فرمان‌های روانِ خردمند را به‌کار می‌گیرد: «روانت خرد باد و دستور شرم» شرم چونان راه‌دانی است که آدمی را در گرفتاری‌ها «یار و رهنمای» است. و در فرجام شرم یکی از فروزه‌های گرانی است، که در کنار دیگر فروزه‌ها از گران‌ترین بایسته‌ها و پایه‌‌های پادشاهی در فرهنگ ایران زمین است:

که یزدان کسی را کند نیک‌بخت
سزاوار شاهی و زیبای تخت

که دین دارد و شرم و فرّ و نژاد
بُود راد و پیروز و از داد شاد

۸ از ۱۰
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
همان‌گونه که در آغاز سخن گفته آمد، تن در اندیشه‌های ایرانی از پدیده‌های شگفت و سپند و پیوسته‌ی اَشه، زیبایی اهورامزدا است. خردورزِ توس به مناسبت‌هایی تا پایان این نامه‌ی سپند از فروزه‌های پسندیده‌ی «تن» که شگفتِ آفرینش و سنجه‌ی شناخت است، سخن می‌گوید. و جای‌گاه بلندِ آدمی را که نمایانی اَشه‌‌ی اهورایی (اَشه‌ی متجسد، هنر) است، را فرایاد او می‌آورد:

سرشتِ تن از چار گوهر بود
که با مرد هر چار درخور بُود
یکی پُر هنر مرد پُر شرم و داد
دگر کو بُود یک‌دل و یک نهاد

چون این چهار گوهر ایزدی در کسی گرد آید، و در نهادِ او ورزیدگی یابد، دیگر «هوا» این نیروی اهریمنی را توان و تاوِی نمی‌ماند، چنین باشنده‌ی یک‌دلی که روانش خرد و دستورش شرم است، سزاوار رهبری و یاوری مردم می‌‌گردد. چراکه در پیشگاهِ خردمند، گرفتارِ هوا و در بندِ دیوِ آز، از جای‌گاهِ مردمی فرو افتاده‌است:

وگر چیره گردد هوا بر خرد
خردمندت از مردمان نشمرد

چون مهین آفریده‌ی پرودگار درون و بیرونش به این فروزه‌های خدایی آراسته شد، و به سخنی پیرو داد و سامان ایزدی گردید. چنین کسی جانشین و نماینده‌ی او بر روی زمین گردد، و به سخنی همه‌ی کارها و کردار او خدایی‌ شود: «هرکاری که مردِ پارسا در گیتی کند، چنان‌است‌که اهورامزدا کرده باشد» چون این خواست و ارداده‌ی خداوندی هستش یابد، شهریور (بهشت، شهریاری آرمانی) که نمودِ فرمان‌روایی حکیمان است، در روی زمین آشکارا گردد: «مزدا اهورا به‌ما خرداد (رسایی= کمال) و امرداد (جاودانگی) و شهریور (بهشت، بزرگی، فر، هنر) و سپندارمذ (پارسایی) خواهد بخشید. اگر در برابر سپنتَ مینو (مینوی خرد) و اردی‌بهشت(‌بهترین سامان هستی) نیک اندیشه، نیک گفتار و نیک کردار باشیم. «شاه‌نامه با آغازی چنین شور‌انگیز از ارج و چیستی انسان سخن می‌‌گزارد. و در سراسر نامه‌ی مینوی ایران در هر زمانی از چیستی و چونی و نقش آدمی در چرخه‌ی هستی، سخن می‌گوید. چراکه در اندیشه‌های خدا شناسی و پسین‌تر انسان شناختی ایرانی، خداوند برای کنش بخشیدن، و به پویندگی و کارکرد در آوردنِ توان نهفته‌اش که پدیدار و بالنده گردد، دست به آفرینش زده آست. حکیم روشن‌روان توس با زبردستی در یک بیت ژرف و پیچیده با بهره گرفتن از واژه‌ی کلیدیِ «پدید» توانایی و کوشش خداوند را که همانا کامه و خواستِ او پدیداری چیستی و آماج آفرینشِ آدمی است را به نیکویی و رسایی باز نموده‌است:

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا «توانایی» آرد «پدید»

به پشتوانه‌ی این گواهانِ روشن، شاه‌نامه به‌درستی نامه‌ی ارج انسان است. که با تلاش و جان‌فشانی‌های مردی بزرگ و دانشی از گروهِ فرزانگانِ اشراقی، به رسایی هرچه تمام‌تر به بازگفتِ جای‌گاه آدمی در چرخه‌ی هستی پرداخته‌‌است. باشنده‌ای که با دست‌یاری گزینش آگاهانه و خرد روشن، همه‌ی گفتار و کردار و اندیشه‌اش برای آشکارگی خواست و اراده، و برپایی داد و سامان خداوندی در جهان گیتیانه به‌کار گرفته شده‌اند:

که ای شاه پیروز یزدان شناس
ستایش مر او را و زویت سپاس

تو را باد پیروزی از آسمان
مبادا به‌جز داد و نیکی، گمان

چون باشند‌ه‌ای به شوندِ این خویشکاری (فره‌مندی) سترگ، برگزیده‌‌ی اهورای بزرگ گردد، بهشتِ شهریوری در نهادش برومند می‌شود، و فروزه‌های بزرگی، فر و هنر در او آشکار می‌گردد:

چو شهریورت باد پیروزگر
به‌نام بزرگی و فرّ و هنر

۹ از ۱۰
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
دراین هنگام است که دادارِ بزرگ با‌ خوشنودی به تماشای داد و هنرِ سزاوار خویش می‌نشیند، و گرویده‌ی راستی «اَشَ‌وَن» نیز با برخورداری از مینوی راستی بر این نیک‌بختی می‌بالد:

کسی را که یزدان کند پادشا
بنازد بدو مردم پارسا


۱۶ /۲ /۱۴۰۳ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی


یاری‌نامه‌ها:

۱- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به‌کوشش برتلس، مسکو، ج اول، ۱۹۶۶

۲- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش برتلس، ج دوم، ۱۹۶۶

۳- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش اسمیرانو و نوشین، ج سوم، ۱۹۶۵

۴- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش برتلس، علی‌یف، عثمانوف، نوشین، ۱۹۶۵

۵- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش رستم علی‌یف، ج پنجم، ۱۹۶۷

۶- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش عثمانوف و نوشین، ج هفتم، ۱۹۶۸

۷- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، مسکو، به‌کوشش رستم علی‌یف، ج هشتم، ۱۹۷۰

۸- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به‌کوشش جلال خالقی مطلق، انتشارات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، دفتر پنجم، چ اول، ۱۳۸۶

۹- خالقی مطلق، گل رنج‌های کهن، به کوشش علی دهباشی، نشر مرکز، چ اول، ۱۳۷۲

۱۰- ثعالبی مرغنی، حسین‌بن محمد، شاه‌نامه‌ی کهن، به‌کوشش سید محمد روحانی، انتشارات دانشگاه مشهد، چ اول، ۱۳۷۲

۱۱- نویسنده گمنام، خرد‌نامه، به‌کوشش دکتر منصور ثروت، چ دوم، انتشارات امیر‌کبیر، ۱۳۷۸

۱۲- گات‌ها، به‌‌کوشش ابراهیم پور‌داود، بمبئی، بدون تاریخ

۱۳- معین، محمد، فرهنگ معین، انتشارات امیرکبیر، چ نهم، ۱۳۷۵

۱۴- زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، چ دوم، انتشارات امیر‌کبیر، ۱۳۷۶

۱۵- کزازی، میرجلال‌الدین، نامه باستان، انتشارات سمت، ج یکم، چ اول، ۱۳۷۵

۱۶- ورزیدگی‌های زاداسَپرم، به کوشش محمد تقی راشد محصل، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۰

۱۷- نوشین، عبدالحسین، واژه نامک، چ اول، انتشارات معین، ۱۳۸۵

۱۸- پورداود، ابراهیم، یشت‌ها، به‌کوشش دکتر بهرام فره‌وشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ‌اول، ۲۵۳۶

۱۹- بلخی، محمدجلال‌الدین، مثنوی معنوی، به‌کوشش محمد رمضانی، کلاله خاور، بدون تاریخ

۲۰-فرنبغ دادگی، بندهش، به‌کوشش دکتر مهرداد بهار، انتشارات توس، چ اول، ۱۳۶۹

۲۱- مینوی خرد، به‌کوشش دکتر احمد تفضلی، انتشارات توس، ۱۳۷۹

۲۲- آذر فرنبغ، دین‌کرت، به‌کوشش فریدون فضیلت، انتشارات مهر‌آیین، چ اول، ۱۳۸۴

۲۳- آذر فرنبغ، دین‌کرت، به‌کوشش فریدون فضیلت، انتشارات برسم، چ اول، ۱۳۹۹

24- فخر رازی، مرصاد‌العباد، به‌کوشش دکتر محمد امین ریاحی، انتشارات علمی و فرهنگی، چ هفتم، ۱۳۷۷

25- ابن‌عربی، محیی‌الدین، فصوص الحکم، به‌کوشش نجیب مایل هروی، انتشارات مولی، چ چهارم، ۱۳۸۵

26 - رحمانی قوچانی، مهدی، گزارشی از یک بیت شاه‌نامه

۱۰ از ۱۰


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM