Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
.
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
یکی از بزرگترین جشنهای آتش در فرهنگِ ایرانی «جشن سده» است، که در آبانروز(دهم بهمنماه) بر پا میشود. این جشن پیشینهای چندهزار دارد، و به گفتی، حتا از جشن نوروز نیز آن را کهنتر میدانند. آیا تقارن روز دهم بهمن با نامِ ایزدبانوی آب (آبان) گویای دیرینگی و ازلی بودنِ سده نیست؟ در اوستا «اپام نپات» دیگر ایزد آب، که نافِ آبها و آتش پنهان در آب است، هماره با صفت «زرین، زرد» یاد گردیده، که گویای پیوند ازلی آب و آتش است. ابوریحان نیز شاید بربنیاد این پیوند ازلی، جشن سده را «روز آبان» نام نهادهاست. هرچند در اوستا و متون پهلوی نامی از این جشن برده نشده، ولی با گواهان بسیار جشن سده عمری به درازای فرهنگِ ایرانی دارد. به باور دکتر بهار باید این جشن پیوستهی بومیان نجد ایران باشد، که پسینتر در آیینِ زردشتی راه یافته، و رنگ و رویی دینی و سپس ملی یافته است. در متون کهن ایرانی باید سدهی فارسی به ریختِ «سَتَ، و سَدک» باشد. سده در زبان اوستایی به چمِ برآمدن خورشید و طلوع کردن است. چرا که در روز دهم بهمن، چلهی بزرگ (اوجِ سرما») پایان میپذیرد، و بنابراین باور کهن زمین شروع به گرم شدن، و زایش خواهد گذاشت، این جشن، درست با آغاز «چله کوچک» برگزار میگردد، و به باوری مردمی، زمین «نفسِ دزدانه» میکشد، در یک بازگفت مهری، دهم بهمن (سده) در واقع چهلم تولد خورشید (مهر) و نو شدنِ جهان است، که پس از یلدا در دهم بهمن (چهلم) کمکم زوالِ زمستان وسرما فرا میرسد، و خورشید نیروی جوانی را از سر میگیرد. واژه شناسان نام سده را برگرفته شده از عددِ «صد = سد» میدانند، که از دوپارهی (سد + ه پسوند نسبت) تشکیل شدهاست. «سد» در اوستا به ریخت «سَتَه = sata» به چم شمارهی دو پنجاه آمدهاست، و پارهی دوم آن «ه» پسوند نسبت است که در پارسی باستان به ریخت «آکَه = aka» و در فارسی میانه «اک و اگ» در آمدهاست. براین بنیاد «سده ، سَدَک» به معنی «صد» برابر قرن بهکار میرود. شاید این دیدگاه واژه شناختی تحت تآثیرِ بازگفتهایی پای گرفته، که جشن سده را با عدد «صد» در پیوند میداند. پیش از برپایی سده، در پنجم بهمن، جشنی بهنامِ «برسده یا نوسده» برپا میشد، که درآن مقدمات جشن سده را فراهم میکردند. امام غزالی، سده را جشنی میداند که پنجاه روز و پنجاه شب تا نوروز فاصله دارد: «که سدستان و روزان شمار میشود» ابوریحان در التفهیم، شوندِ نامگذاری سده را چنین گزارش میکند: «و اما سبب نامش چنان است که ازآن (جشن سده) تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب» پس در حقیقت جشن سده و آتشافروزیهایش که در پایان روزِ دهم بهمن و آغازِ شب یازدهم بهمن است، آغازِ برتری روز بر شب، پیروزی نور بر تیرگی، و گرما بر پتیارهی سردی است، که خورشیدبه نیروی جوانیاش باز میگردد. چراکه در دهم بهمن شب و روز باهم برابرند، و پس از برگزاری جشن سده است که روز طولانیتر و شب پای پس میکشد. و این آتشافروزیها گونهای یاری انسان به گرمای بیشتر خورشید است. اما به باورِ دکتر بهار در اوستا واژهی «saža = سَذَ» به چمِ ظهور و آشکارایی و پیدایی است. این واژه از ریشهی sand به چم به نظر رسیدن، مشتق گشته، که به یقین در کنار واژهی مؤنث Saža هم میتوانسته است، وجود داشته باشد. در زبانهای میانهی غربی، اسم و صفت را با افزودن پسوند ak که خود بازماندهی aka ایرانی باستان است، بهکار میبرند. به این چرایی واژهی سَذَ در فارسی میانه sažak یا sadk میشود، که ریختِ جدیدتر آن sažag و sadag است، که این دو ریخت در فارسی به گونهی سَذه و سَده رخ نمودهاست. بنابراین دیدگاهِ زبانی، واژهی سده به چم ظهور و آشکارشدن سال نو و توانمند و جوان شدن خورشید است، که به روشنی با آیینهای کهن «دهم و چهلم» پیوندی تنگ دارد. به باور نگارنده، آن همه بازگفتها تنها در گرداگرد عدد صد، و در راستای وجه تسمیهی سده پیدا شدهاند. ولی دیدگاهِ دکتر بهار که در پیوند با آیینهای چهلم در فرهنگ ِ مردمی است، بجا و پسندیدهتر است. جشنِ سده عمری بس دراز آهنگ دارد، و بنابر پارهای از بازگفتهای کهن، آیینی بازمانده از روزگارِ کیومرث است. عُمَر خیام در نوروزنامه، شوندِ برگزاری جشن سده و پیشینهی آن را چنین گزارش میکند: «افریدون، همان روز که ضحاک را بگرفته، و مُلک بر وی راست گشت، جشن سده بنهاد، و مردمان که از جور و ستم ضحاک برجسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی، و هرسال تا امروز آیینِ آن پادشاهان نیکعهد در ایران و توران بجای آورند.» در این بازگفت نیز چونان دیگر جشنهای ایرانی که سرشتشان با دادخواهی و رهایی از بیداد و ستم عجین است، روبهرو هستیم. آیا سده یادمانی از صدههای هزارهی زردشت تواند بود، که انسان ایرانی به امید رهایشگری دادگر چشم در راه است؟
ص ۲
یکی از بزرگترین جشنهای آتش در فرهنگِ ایرانی «جشن سده» است، که در آبانروز(دهم بهمنماه) بر پا میشود. این جشن پیشینهای چندهزار دارد، و به گفتی، حتا از جشن نوروز نیز آن را کهنتر میدانند. آیا تقارن روز دهم بهمن با نامِ ایزدبانوی آب (آبان) گویای دیرینگی و ازلی بودنِ سده نیست؟ در اوستا «اپام نپات» دیگر ایزد آب، که نافِ آبها و آتش پنهان در آب است، هماره با صفت «زرین، زرد» یاد گردیده، که گویای پیوند ازلی آب و آتش است. ابوریحان نیز شاید بربنیاد این پیوند ازلی، جشن سده را «روز آبان» نام نهادهاست. هرچند در اوستا و متون پهلوی نامی از این جشن برده نشده، ولی با گواهان بسیار جشن سده عمری به درازای فرهنگِ ایرانی دارد. به باور دکتر بهار باید این جشن پیوستهی بومیان نجد ایران باشد، که پسینتر در آیینِ زردشتی راه یافته، و رنگ و رویی دینی و سپس ملی یافته است. در متون کهن ایرانی باید سدهی فارسی به ریختِ «سَتَ، و سَدک» باشد. سده در زبان اوستایی به چمِ برآمدن خورشید و طلوع کردن است. چرا که در روز دهم بهمن، چلهی بزرگ (اوجِ سرما») پایان میپذیرد، و بنابراین باور کهن زمین شروع به گرم شدن، و زایش خواهد گذاشت، این جشن، درست با آغاز «چله کوچک» برگزار میگردد، و به باوری مردمی، زمین «نفسِ دزدانه» میکشد، در یک بازگفت مهری، دهم بهمن (سده) در واقع چهلم تولد خورشید (مهر) و نو شدنِ جهان است، که پس از یلدا در دهم بهمن (چهلم) کمکم زوالِ زمستان وسرما فرا میرسد، و خورشید نیروی جوانی را از سر میگیرد. واژه شناسان نام سده را برگرفته شده از عددِ «صد = سد» میدانند، که از دوپارهی (سد + ه پسوند نسبت) تشکیل شدهاست. «سد» در اوستا به ریخت «سَتَه = sata» به چم شمارهی دو پنجاه آمدهاست، و پارهی دوم آن «ه» پسوند نسبت است که در پارسی باستان به ریخت «آکَه = aka» و در فارسی میانه «اک و اگ» در آمدهاست. براین بنیاد «سده ، سَدَک» به معنی «صد» برابر قرن بهکار میرود. شاید این دیدگاه واژه شناختی تحت تآثیرِ بازگفتهایی پای گرفته، که جشن سده را با عدد «صد» در پیوند میداند. پیش از برپایی سده، در پنجم بهمن، جشنی بهنامِ «برسده یا نوسده» برپا میشد، که درآن مقدمات جشن سده را فراهم میکردند. امام غزالی، سده را جشنی میداند که پنجاه روز و پنجاه شب تا نوروز فاصله دارد: «که سدستان و روزان شمار میشود» ابوریحان در التفهیم، شوندِ نامگذاری سده را چنین گزارش میکند: «و اما سبب نامش چنان است که ازآن (جشن سده) تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب» پس در حقیقت جشن سده و آتشافروزیهایش که در پایان روزِ دهم بهمن و آغازِ شب یازدهم بهمن است، آغازِ برتری روز بر شب، پیروزی نور بر تیرگی، و گرما بر پتیارهی سردی است، که خورشیدبه نیروی جوانیاش باز میگردد. چراکه در دهم بهمن شب و روز باهم برابرند، و پس از برگزاری جشن سده است که روز طولانیتر و شب پای پس میکشد. و این آتشافروزیها گونهای یاری انسان به گرمای بیشتر خورشید است. اما به باورِ دکتر بهار در اوستا واژهی «saža = سَذَ» به چمِ ظهور و آشکارایی و پیدایی است. این واژه از ریشهی sand به چم به نظر رسیدن، مشتق گشته، که به یقین در کنار واژهی مؤنث Saža هم میتوانسته است، وجود داشته باشد. در زبانهای میانهی غربی، اسم و صفت را با افزودن پسوند ak که خود بازماندهی aka ایرانی باستان است، بهکار میبرند. به این چرایی واژهی سَذَ در فارسی میانه sažak یا sadk میشود، که ریختِ جدیدتر آن sažag و sadag است، که این دو ریخت در فارسی به گونهی سَذه و سَده رخ نمودهاست. بنابراین دیدگاهِ زبانی، واژهی سده به چم ظهور و آشکارشدن سال نو و توانمند و جوان شدن خورشید است، که به روشنی با آیینهای کهن «دهم و چهلم» پیوندی تنگ دارد. به باور نگارنده، آن همه بازگفتها تنها در گرداگرد عدد صد، و در راستای وجه تسمیهی سده پیدا شدهاند. ولی دیدگاهِ دکتر بهار که در پیوند با آیینهای چهلم در فرهنگ ِ مردمی است، بجا و پسندیدهتر است. جشنِ سده عمری بس دراز آهنگ دارد، و بنابر پارهای از بازگفتهای کهن، آیینی بازمانده از روزگارِ کیومرث است. عُمَر خیام در نوروزنامه، شوندِ برگزاری جشن سده و پیشینهی آن را چنین گزارش میکند: «افریدون، همان روز که ضحاک را بگرفته، و مُلک بر وی راست گشت، جشن سده بنهاد، و مردمان که از جور و ستم ضحاک برجسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی، و هرسال تا امروز آیینِ آن پادشاهان نیکعهد در ایران و توران بجای آورند.» در این بازگفت نیز چونان دیگر جشنهای ایرانی که سرشتشان با دادخواهی و رهایی از بیداد و ستم عجین است، روبهرو هستیم. آیا سده یادمانی از صدههای هزارهی زردشت تواند بود، که انسان ایرانی به امید رهایشگری دادگر چشم در راه است؟
ص ۲
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
در بازگفتهای ایرانی آمدهاست: ایرانیان به شوندِ دور کردن پلیدی و بدی از خود و سرزمینِ اهوراییشان در شب دهم بهمن (جشن سده) در کوی و بازار، بامِ خانهها و به ویژه دشت و صحرا آتش برمیافروختند، و با دمیدن در بوق و کرنا و سر دادنِ آواهای شاد به همراه سازهای موسیقایی بهپای کوبی و شادمانی و دستافشانی میپرداختند. و سراسر شب سده را برای دور کردن ِ اهریمن (شر) بخور میدادند. چرا که به گفتِ کارنامهنگارانِ ایرانی دراین شب است که «زمستان از دوزخ بیرون میآید» در گزارشِ زیبای بیهقی، جشن سده در بیابان و کنارِ نهری پُرآب و پوشیده از برف برگزار شده است. آیا برگزاری جشن سده، نماد راندنِ سرما و سترونی زمستان است؟ و گرمایی که آتشِ فروزان و جادویی سده پخش میکند، زیان بخشیهای همهی چیزهایی را که به گیاهان در جهان آسیب میرساند، دور میکند. در آمیغ این آتشافروزی یاری رساندن به خورشید است که پساز دورانِ فرتوتی و زوال به جوانی و بالندگی گام مینهد. شاید به این شوند است که مردم کرج این شب را «شب گزنه = گزند» مینامند. ابوریحان بیرونی، شوندِ آتش افروختنِ در دورانِ سرد زمستانی را «برای رفع سرما و خشکی که در زمستان حادث میشود، میداند. و پسینتر میافزاید: « انتشار حرارت چیزهایی را که برای نباتات زیانآور باشد، دفع میکند» براین بنیادها باید گفت، سده جشنِ تطهیر وپاکی، و راندنِ بدی وشر، و سترونی و تنگی از گسترهی هستی است. براین شوندهاست که دینمردان در این شب جامهی سپید بر تن میکردند، و مردم به خجستگی این جشن، شرابِ مقدسِ هومِ جمشیدی را نوش میکردند. چرا که این نوشابهی سپند، دوردارندهی مرگ و پلیدی، نیروبخشِ شادی و شادمانی بود. براین بنیاداست که «گردیزی» جشن سده و ستایش آتش را در پیوند با فریدون میداند. باشندهای که از سرسپردگانِ آیین مهری و خورشید (آتش) پریستار (گردآمدن) است. در شاهنامهی حکیمِ توس، پیدایی آتش و کاربردِ آن به هوشنگ پیوستهاست. در این بازگفتِ نمادین حضور مار و سنگ بسی درخورِ توجه و نگرش است. مار در اندیشههای نهانگرا و نمادین، دارای چهرهای دوگانه (نیک وبد) است. گاه در نماد اهریمنی و تباهی و تاریکی پدیدار میشود، و تجسمِ ظهور خدای ظلمت در سراسر گیتی است. و گاه به شدت وابسته به زندگی و حیات، نمادجوانی و زندگی دوباره و باروری و زایش است. پوست اندازی او نمادی از جاودانگی و جوانی است، که هربار از دستِ مرگ و نیستی میرهد. و گاه در اندیشههای هستیشناخت، خداوند مار را سببِ شناخت و راهنما از برای انسانها قرار دادهاست. (*) در یک باورِ مردمی آمدهاست: پس از پایان جشن سده، کشاورزانِ ایرانی خاکستر باقی مانده از آتشِ جشن را بر روی زمینهای خود میپاشیدند، و آن را سبب برکت و فراوانی محصولِ خود میدانستند. سنگ در اوستا نمادِ آسمان است. زیرا که در اوستا «اَسمن = آسمان» از سنگ پنداشته شدهاست. یعنی آتش به سخنی اشارهگون، سرشتی آسمانی دارد، بازتاب سنگ و برخوردش با آسمان، یعنی خورشید (آتش) پدید میآید، و مار، یعنی نمادِ تاریکی و آشفتگی آغازین ناپدید میشود. آتشافروزی در شبِ جشن سده، گونهای بازگشت به آغاز و گونهای از آفرینشِ مجدد را یادآور میشود. استورهی هوشنگ و پیدایی آتش نیز در پیوند با همین باورِ دیرینِ ایرانی است. دراین بازگفتِ استورهای، هوشنگ در نقش و نماد آفرینندهاست، چراکه در باورهای ایرانی، شاهانِ فرهمند در پیوند با خدایان دانسته میشدهاند. در برهان قاطع در ویژگی پیدایش آتش آمدهاست: «هوشنگ با همراهان از پیدایش آتش خرم و شادان گردید، و گفت: این نور خداست که دشمن مار را کشت» با نگاهی تیزبین در این بازگفتِ شاهنامه با سرشتِ دوگانهی مار روبهرو هستیم. آتش این فروغ و هدیهی ایزدی با میانجیگری مار به آدمی و هستی گیتایی هدیه میشود، و با پیدایش خورشید، زندگی بخشی و باروی و زایش انجام میپذیرد. و از سویی با پیدایش آتش، تیرگی اهریمنی و مرگ به نیستی میگراید:
ص ۳
در بازگفتهای ایرانی آمدهاست: ایرانیان به شوندِ دور کردن پلیدی و بدی از خود و سرزمینِ اهوراییشان در شب دهم بهمن (جشن سده) در کوی و بازار، بامِ خانهها و به ویژه دشت و صحرا آتش برمیافروختند، و با دمیدن در بوق و کرنا و سر دادنِ آواهای شاد به همراه سازهای موسیقایی بهپای کوبی و شادمانی و دستافشانی میپرداختند. و سراسر شب سده را برای دور کردن ِ اهریمن (شر) بخور میدادند. چرا که به گفتِ کارنامهنگارانِ ایرانی دراین شب است که «زمستان از دوزخ بیرون میآید» در گزارشِ زیبای بیهقی، جشن سده در بیابان و کنارِ نهری پُرآب و پوشیده از برف برگزار شده است. آیا برگزاری جشن سده، نماد راندنِ سرما و سترونی زمستان است؟ و گرمایی که آتشِ فروزان و جادویی سده پخش میکند، زیان بخشیهای همهی چیزهایی را که به گیاهان در جهان آسیب میرساند، دور میکند. در آمیغ این آتشافروزی یاری رساندن به خورشید است که پساز دورانِ فرتوتی و زوال به جوانی و بالندگی گام مینهد. شاید به این شوند است که مردم کرج این شب را «شب گزنه = گزند» مینامند. ابوریحان بیرونی، شوندِ آتش افروختنِ در دورانِ سرد زمستانی را «برای رفع سرما و خشکی که در زمستان حادث میشود، میداند. و پسینتر میافزاید: « انتشار حرارت چیزهایی را که برای نباتات زیانآور باشد، دفع میکند» براین بنیادها باید گفت، سده جشنِ تطهیر وپاکی، و راندنِ بدی وشر، و سترونی و تنگی از گسترهی هستی است. براین شوندهاست که دینمردان در این شب جامهی سپید بر تن میکردند، و مردم به خجستگی این جشن، شرابِ مقدسِ هومِ جمشیدی را نوش میکردند. چرا که این نوشابهی سپند، دوردارندهی مرگ و پلیدی، نیروبخشِ شادی و شادمانی بود. براین بنیاداست که «گردیزی» جشن سده و ستایش آتش را در پیوند با فریدون میداند. باشندهای که از سرسپردگانِ آیین مهری و خورشید (آتش) پریستار (گردآمدن) است. در شاهنامهی حکیمِ توس، پیدایی آتش و کاربردِ آن به هوشنگ پیوستهاست. در این بازگفتِ نمادین حضور مار و سنگ بسی درخورِ توجه و نگرش است. مار در اندیشههای نهانگرا و نمادین، دارای چهرهای دوگانه (نیک وبد) است. گاه در نماد اهریمنی و تباهی و تاریکی پدیدار میشود، و تجسمِ ظهور خدای ظلمت در سراسر گیتی است. و گاه به شدت وابسته به زندگی و حیات، نمادجوانی و زندگی دوباره و باروری و زایش است. پوست اندازی او نمادی از جاودانگی و جوانی است، که هربار از دستِ مرگ و نیستی میرهد. و گاه در اندیشههای هستیشناخت، خداوند مار را سببِ شناخت و راهنما از برای انسانها قرار دادهاست. (*) در یک باورِ مردمی آمدهاست: پس از پایان جشن سده، کشاورزانِ ایرانی خاکستر باقی مانده از آتشِ جشن را بر روی زمینهای خود میپاشیدند، و آن را سبب برکت و فراوانی محصولِ خود میدانستند. سنگ در اوستا نمادِ آسمان است. زیرا که در اوستا «اَسمن = آسمان» از سنگ پنداشته شدهاست. یعنی آتش به سخنی اشارهگون، سرشتی آسمانی دارد، بازتاب سنگ و برخوردش با آسمان، یعنی خورشید (آتش) پدید میآید، و مار، یعنی نمادِ تاریکی و آشفتگی آغازین ناپدید میشود. آتشافروزی در شبِ جشن سده، گونهای بازگشت به آغاز و گونهای از آفرینشِ مجدد را یادآور میشود. استورهی هوشنگ و پیدایی آتش نیز در پیوند با همین باورِ دیرینِ ایرانی است. دراین بازگفتِ استورهای، هوشنگ در نقش و نماد آفرینندهاست، چراکه در باورهای ایرانی، شاهانِ فرهمند در پیوند با خدایان دانسته میشدهاند. در برهان قاطع در ویژگی پیدایش آتش آمدهاست: «هوشنگ با همراهان از پیدایش آتش خرم و شادان گردید، و گفت: این نور خداست که دشمن مار را کشت» با نگاهی تیزبین در این بازگفتِ شاهنامه با سرشتِ دوگانهی مار روبهرو هستیم. آتش این فروغ و هدیهی ایزدی با میانجیگری مار به آدمی و هستی گیتایی هدیه میشود، و با پیدایش خورشید، زندگی بخشی و باروی و زایش انجام میپذیرد. و از سویی با پیدایش آتش، تیرگی اهریمنی و مرگ به نیستی میگراید:
ص ۳
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیهرنگ و تیرهتن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
بهزور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیاست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد، برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرداو با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
در خُرده اوستا در ستایشی دلانگیز و جانشکار از آتش، این نماد و نمودِ راستینِ و نزدیکترین پیکرِ اهورامزدا، درخواستهایی از سوی باشندهی دلآگاهِ ایرانی در مراسمِ سدهخوانی پیش کشیده میشود، که ستایشگرِ روشن روان، خواستار نیکبختی و سعادت و نجاتِ مردم و پسینتر خویش در جهانِ استومند (مادی) و جهانِ نااستومند (مینوی) است، تا هستی ایزدی را از چیرگی دوزخِ اهریمنی و سرکشی ضحاکِ آز برهاند: «بده بهمن ای آذر مزدااهورا: بهزودی گشایش، بهزودی پناه، بهزودی زندگی، بهزودی گشایشِ فراوان، پناهِ فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، دانش و خردِ فراوان که بهسوی زندگی بهتر و خوش راهنمایمان گردد، و توان و نیرویی که یاریگر در برابر بدی و زشتی و دروغ باشد، تا روانها پالوده و پاک گشته، تا شایستهی پرستشِ اهورای بزرگ باشیم.» ایدون باد، و ایدونتر باد.
هشتم بهمنماه هزار و چهارصد یک
#مهدی_رحمانی_قوچانی
(*) : آن شخص...توبه کرد، و عزم حج کرد... در بادیه، چون پای آنمرد از خار مغیلان، بشکست، قافله رفته، درآن حالت نومیدی، دیدکه آیندهای از دور میآید.
گفت: به حرمت این خضر که میآید، مرا خلاص کن. پای درهم پیوست، و او را به کاروان رسانید. در حال گفت: بدان خدایی که بیهنباز(شریک) است، بگو که تو کیستی که این فضیلت تراست؟
او دامن می کشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ترا با این تجسس چهکار؟ از بلا خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی.
گفت: بهخدا که دست از تو ندارم، تا نگویی.
گفت: من ابلیسم.....
(مقالات شمس، رویه ۱۰۴ و ۱۰۵)
ص ۴
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیهرنگ و تیرهتن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
بهزور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیاست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد، برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرداو با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
در خُرده اوستا در ستایشی دلانگیز و جانشکار از آتش، این نماد و نمودِ راستینِ و نزدیکترین پیکرِ اهورامزدا، درخواستهایی از سوی باشندهی دلآگاهِ ایرانی در مراسمِ سدهخوانی پیش کشیده میشود، که ستایشگرِ روشن روان، خواستار نیکبختی و سعادت و نجاتِ مردم و پسینتر خویش در جهانِ استومند (مادی) و جهانِ نااستومند (مینوی) است، تا هستی ایزدی را از چیرگی دوزخِ اهریمنی و سرکشی ضحاکِ آز برهاند: «بده بهمن ای آذر مزدااهورا: بهزودی گشایش، بهزودی پناه، بهزودی زندگی، بهزودی گشایشِ فراوان، پناهِ فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، دانش و خردِ فراوان که بهسوی زندگی بهتر و خوش راهنمایمان گردد، و توان و نیرویی که یاریگر در برابر بدی و زشتی و دروغ باشد، تا روانها پالوده و پاک گشته، تا شایستهی پرستشِ اهورای بزرگ باشیم.» ایدون باد، و ایدونتر باد.
هشتم بهمنماه هزار و چهارصد یک
#مهدی_رحمانی_قوچانی
(*) : آن شخص...توبه کرد، و عزم حج کرد... در بادیه، چون پای آنمرد از خار مغیلان، بشکست، قافله رفته، درآن حالت نومیدی، دیدکه آیندهای از دور میآید.
گفت: به حرمت این خضر که میآید، مرا خلاص کن. پای درهم پیوست، و او را به کاروان رسانید. در حال گفت: بدان خدایی که بیهنباز(شریک) است، بگو که تو کیستی که این فضیلت تراست؟
او دامن می کشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ترا با این تجسس چهکار؟ از بلا خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی.
گفت: بهخدا که دست از تو ندارم، تا نگویی.
گفت: من ابلیسم.....
(مقالات شمس، رویه ۱۰۴ و ۱۰۵)
ص ۴
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
✅یارینامهها
۱- خیام نیشابوری، عمر، نوروزنامه، به کوشش مجتبی مینوی، انتشارات اساطیر، چ دوم ، ۱۳۸۵
۲- بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، به کوشش اکبر دانا سرشت، انتشارات امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۶۳
۳- رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، انتشارات فرزین، چ اول، ۱۳۷۵
۴- رضی، هاشم، جشنهای آتش و مهرگان، انتشارات بهجت، چ اول، ۱۳۸۳
۵- بهار، مهرداد، دربارهی جشن سده، چیستا، سال اول، ش۶، ۱۳۶۰
۶- کریستینسن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، به کوشش ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه، چ اول، ۱۳۷۷
۷- ژان شوالیه و آلن گربران فرهنگ نمادها، به کوشش سودابه فضایلی، انتشارات جیحون، چ اول، ۱۳۸۷
۸- پور داود، ابراهیم، یشتها، بهکوشش بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶
۹- ابن خلف تبریزی، محمدحسین، برهان قاطع، به کوشش دکتر معین، انتشارات امیرکبیر، چ ششم، ۱۳۷۶
۱۰- گردیزی، ضحاک بن محمود، زینالاخبار، به کوشش رضازاده ملک، چ اول، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴
۱۱- بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به کوشش جلال همایی، نشر هما، چ چهارم، ۱۳۶۷
۱۲- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج یک، به کوشش برتلس، مسکو، ۱۹۶۶
۱۳- بهار، مهرداد، از استوره تا تاریخ، بهکوشش دکتر اسماعیلپور، نشر چشمه، چ اول، ۱۳۷۶
۱۴- پورداود، ابراهیم، خرده اوستا، انجمن لیگ، بمبئی، بدون تاریخ
۱۵- صاحب الزمانی، ناصرالدین، خط سوم، انتشارات عطایی، چ اول ۱۳۵۱
ص ۵
پایان مقاله
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
✅یارینامهها
۱- خیام نیشابوری، عمر، نوروزنامه، به کوشش مجتبی مینوی، انتشارات اساطیر، چ دوم ، ۱۳۸۵
۲- بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، به کوشش اکبر دانا سرشت، انتشارات امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۶۳
۳- رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، انتشارات فرزین، چ اول، ۱۳۷۵
۴- رضی، هاشم، جشنهای آتش و مهرگان، انتشارات بهجت، چ اول، ۱۳۸۳
۵- بهار، مهرداد، دربارهی جشن سده، چیستا، سال اول، ش۶، ۱۳۶۰
۶- کریستینسن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، به کوشش ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه، چ اول، ۱۳۷۷
۷- ژان شوالیه و آلن گربران فرهنگ نمادها، به کوشش سودابه فضایلی، انتشارات جیحون، چ اول، ۱۳۸۷
۸- پور داود، ابراهیم، یشتها، بهکوشش بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶
۹- ابن خلف تبریزی، محمدحسین، برهان قاطع، به کوشش دکتر معین، انتشارات امیرکبیر، چ ششم، ۱۳۷۶
۱۰- گردیزی، ضحاک بن محمود، زینالاخبار، به کوشش رضازاده ملک، چ اول، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴
۱۱- بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به کوشش جلال همایی، نشر هما، چ چهارم، ۱۳۶۷
۱۲- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج یک، به کوشش برتلس، مسکو، ۱۹۶۶
۱۳- بهار، مهرداد، از استوره تا تاریخ، بهکوشش دکتر اسماعیلپور، نشر چشمه، چ اول، ۱۳۷۶
۱۴- پورداود، ابراهیم، خرده اوستا، انجمن لیگ، بمبئی، بدون تاریخ
۱۵- صاحب الزمانی، ناصرالدین، خط سوم، انتشارات عطایی، چ اول ۱۳۵۱
ص ۵
پایان مقاله
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
.
#به_فرخندگی_جشن_سده
گوشهای از صحبتهای استاد ابراهیم پورداوود درباره پیشینه جشن سده در مستند «جشن سده در میان زرتشیان کرمان» که در سال ۱۳۵۰ توسط منوچهر عسگری نسب ساخته شده است، را ببینید و بشنوید.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://t.me/bonyad_neyshaboor/4028
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#به_فرخندگی_جشن_سده
گوشهای از صحبتهای استاد ابراهیم پورداوود درباره پیشینه جشن سده در مستند «جشن سده در میان زرتشیان کرمان» که در سال ۱۳۵۰ توسط منوچهر عسگری نسب ساخته شده است، را ببینید و بشنوید.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
https://t.me/bonyad_neyshaboor/4028
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی بنیاد نیشابور
به فرخندگی جشن سده
گوشهای از صحبتهای استاد ابراهیم پورداوود درباره پیشینه جشن سده در مستند «جشن سده در میان زرتشیان کرمان» که در سال ۱۳۵۰ توسط منوچهر عسگری نسب ساخته شده است، را ببینید و بشنوید.
@IssuesofIranology
گوشهای از صحبتهای استاد ابراهیم پورداوود درباره پیشینه جشن سده در مستند «جشن سده در میان زرتشیان کرمان» که در سال ۱۳۵۰ توسط منوچهر عسگری نسب ساخته شده است، را ببینید و بشنوید.
@IssuesofIranology
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
#جشن_سده
#جشن_سده از نگاهی فراخ و فراگیر با جشن و آیین نوروز پیوندی تنگ و ساختاری نیز میتواند داشت.
این هر دو جشن در شمار جشنهاییاند که با سه نماد روشنایی، روز و گرما در پیوندند.
این سه در باورهای باستانی و نمادشناسی آن پدیدههای خجسته، ایزدی و سودمند و وارونهی تاریکی و شباند که گجسته، اهریمنی، زیانبار و دلآزار است.
#میرجلال_الدین_کزازی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#جشن_سده
#جشن_سده از نگاهی فراخ و فراگیر با جشن و آیین نوروز پیوندی تنگ و ساختاری نیز میتواند داشت.
این هر دو جشن در شمار جشنهاییاند که با سه نماد روشنایی، روز و گرما در پیوندند.
این سه در باورهای باستانی و نمادشناسی آن پدیدههای خجسته، ایزدی و سودمند و وارونهی تاریکی و شباند که گجسته، اهریمنی، زیانبار و دلآزار است.
#میرجلال_الدین_کزازی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
«#جشن_سده»
بيآور مِى كه گاهِ كامرانىست
زِ مِى ما را هواى سرگرانىست
نوا سر ده به آهنگِ همايون
كه گويى در سرم شورِ جوانىست
بزن سنتور و زآنپس تار و طنبور
كه دلخواهم سرودِ خسروانىست
مرا ساغر بريز و جام پُر كن
از آن مينا كه صهبايش مُغانىست
برافروز آتشى در سينه از عشق
كه لطفش به زِ آب زندگانىست
پس آنگه خرمنِ آتش به كهسار
برافروز اىكه كارت ديهگانىست
برافروزان سپس تلّى زِ آتش
به دشت، اى آنكه سعْيَت آرمانىست
خود اين آتش نمودِ روشنىها
به فكر و ذكر و تشخيصِ زمانیست
فغان از چشمِ تار و فكرِ تاريک
كه در هر مطلبش معكوسخوانیست
از آن رو آتش افشانيم در دشت
كه از انديشهی روشن، نشانىست
به آيينِ سده شاباش سر كن
كه اين رسم از رسومِ باستانىست
مبارک باد اين جشنِ كيانزاد
بر آن كو در تنش خونِ كيانىست
سده اين جشنِ فرخفالِ فيروز
نمادى از سرور و شادمانىست
سده يادآورِ ايرانِ بشْكوه
گرانفر چون درفشِ كاويانىست
سده يادآور عهدى كه ايرانِ
چو مهرش در جهان پرتوفشانىست
سده جشنى است دستاوردِ هوشنگ
كه با ديوان نبردش داستانىست
سخن از جشنوار و جشن برگوى
كه دلكش چون دراىِ كاروانىست
سده اين يادگارِ عهدِ ديرين
فروغش زنده، نامش جاودانىست
بهياد آور زمانى را كه اين رسم
فروزانفر چو رسمِ پهلوانىست
غمِ آن روزگارِ رفته از دست
مرا در خاطر اندوهى نهانىست
بهيادِ عهدِ ديرين چارهی غم
كنون ما را شرابِ ارغوانىست
سزد گر دل فراگيريم از اندوه
در آن جشنى كز آنِ كامرانىست
اديب اكنون به كام دوستداران
خريدارِ نشاط از دوستگانىست
سزد كز بهرِ آزادى بكوشيم
ز جان و دل كه تأييدش جهانىست
جهان تا هست، ايران زنده بادا
كه جان دادن به راهش رايگانىست
#ادیب_برومند
https://t.me/adibboroumand/632
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بيآور مِى كه گاهِ كامرانىست
زِ مِى ما را هواى سرگرانىست
نوا سر ده به آهنگِ همايون
كه گويى در سرم شورِ جوانىست
بزن سنتور و زآنپس تار و طنبور
كه دلخواهم سرودِ خسروانىست
مرا ساغر بريز و جام پُر كن
از آن مينا كه صهبايش مُغانىست
برافروز آتشى در سينه از عشق
كه لطفش به زِ آب زندگانىست
پس آنگه خرمنِ آتش به كهسار
برافروز اىكه كارت ديهگانىست
برافروزان سپس تلّى زِ آتش
به دشت، اى آنكه سعْيَت آرمانىست
خود اين آتش نمودِ روشنىها
به فكر و ذكر و تشخيصِ زمانیست
فغان از چشمِ تار و فكرِ تاريک
كه در هر مطلبش معكوسخوانیست
از آن رو آتش افشانيم در دشت
كه از انديشهی روشن، نشانىست
به آيينِ سده شاباش سر كن
كه اين رسم از رسومِ باستانىست
مبارک باد اين جشنِ كيانزاد
بر آن كو در تنش خونِ كيانىست
سده اين جشنِ فرخفالِ فيروز
نمادى از سرور و شادمانىست
سده يادآورِ ايرانِ بشْكوه
گرانفر چون درفشِ كاويانىست
سده يادآور عهدى كه ايرانِ
چو مهرش در جهان پرتوفشانىست
سده جشنى است دستاوردِ هوشنگ
كه با ديوان نبردش داستانىست
سخن از جشنوار و جشن برگوى
كه دلكش چون دراىِ كاروانىست
سده اين يادگارِ عهدِ ديرين
فروغش زنده، نامش جاودانىست
بهياد آور زمانى را كه اين رسم
فروزانفر چو رسمِ پهلوانىست
غمِ آن روزگارِ رفته از دست
مرا در خاطر اندوهى نهانىست
بهيادِ عهدِ ديرين چارهی غم
كنون ما را شرابِ ارغوانىست
سزد گر دل فراگيريم از اندوه
در آن جشنى كز آنِ كامرانىست
اديب اكنون به كام دوستداران
خريدارِ نشاط از دوستگانىست
سزد كز بهرِ آزادى بكوشيم
ز جان و دل كه تأييدش جهانىست
جهان تا هست، ايران زنده بادا
كه جان دادن به راهش رايگانىست
#ادیب_برومند
https://t.me/adibboroumand/632
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
ادیب برومند | Adib Boroumand
«جشن سده»
بيآور مِى كه گاهِ كامرانىست
زِ مِى ما را هواى سرگرانىست
نوا سر ده به آهنگِ همايون
كه گويى در سرم شورِ جوانىست
بزن سنتور و زآنپس تار و طنبور
كه دلخواهم سرودِ خسروانىست
مرا ساغر بريز و جام پُر كن
از آن مينا كه صهبايش مُغانىست
برافروز…
بيآور مِى كه گاهِ كامرانىست
زِ مِى ما را هواى سرگرانىست
نوا سر ده به آهنگِ همايون
كه گويى در سرم شورِ جوانىست
بزن سنتور و زآنپس تار و طنبور
كه دلخواهم سرودِ خسروانىست
مرا ساغر بريز و جام پُر كن
از آن مينا كه صهبايش مُغانىست
برافروز…
🔻 #مراسم_یادبود_ایرج_جمشیدی
گفتوگو با تعدادی از حضار
➖ مراسم یادبود زندهنام ایرج جمشیدی روز گذشته ۹ بهمن با حضور خانواده، اهالی مطبوعات، اصحاب فرهنگ و هنر، فعالان اقتصادی و علاقمندان او در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد. گزارشی کوتاه از این مراسم همراه و گفتوگو با تعدادی از حضار.
🗓 سهشنبه ( ۱۰ بهمن ۱۴۰۲)
https://t.me/asianewsiran/206701
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
گفتوگو با تعدادی از حضار
➖ مراسم یادبود زندهنام ایرج جمشیدی روز گذشته ۹ بهمن با حضور خانواده، اهالی مطبوعات، اصحاب فرهنگ و هنر، فعالان اقتصادی و علاقمندان او در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد. گزارشی کوتاه از این مراسم همراه و گفتوگو با تعدادی از حضار.
🗓 سهشنبه ( ۱۰ بهمن ۱۴۰۲)
https://t.me/asianewsiran/206701
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
asianews Iran
🔻 مراسم یادبود ایرج جمشیدی
گفتوگو با تعدادی از حضار
➖ مراسم یادبود زندهنام ایرج جمشیدی روز گذشته ۹ بهمن با حضور خانواده، اهالی مطبوعات، اصحاب فرهنگ و هنر، فعالان اقتصادی و علاقمندان او در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد. گزارشی کوتاه از…
گفتوگو با تعدادی از حضار
➖ مراسم یادبود زندهنام ایرج جمشیدی روز گذشته ۹ بهمن با حضور خانواده، اهالی مطبوعات، اصحاب فرهنگ و هنر، فعالان اقتصادی و علاقمندان او در مسجد نور میدان فاطمی برگزار شد. گزارشی کوتاه از…
تفاوت تلقی شعر در زبان فارسی و زبان های ديگر:
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان تحرکات شاعر یا نویسنده، به تاثیرات عاطفی متفاوت می انجامد. ظرفیتی از زبان که امر انتقال عاطفی و مخیل پیام متن را از زبان فارسی به سایر زبان ها به مراتب دشوار تر می کند.
با این توضیح است که می توان در نظر داشت میزان آشنایی مولف متن با نقش کلمات و اجزای جمله، چه رابطه مستقیمی با تفاوت در تاثیر عاطفی متن ایجاد می کند. و اگر به این مورد، نقش موسیقی درون متنی ناشی از بسامد کلمات با حروف هم مخرج را نیز اضافه کنیم متوجه می شویم چرا و چگونه نقش این عوامل در انتقال عواطف و احساسات در پیام متن تا این اندازه اهمیت دارد. و بالطبع با در نظر داشتن چنین امکانی در زبان فارسی، جابجایی ارکان یک گزاره می تواند به گسترش دایره تخیل و امکان تاویل های متفاوت در متن بیانجامد.
این ظرفیت و امکان بعلاوه تفاوت در خاستگاه ادبیات ما " فرهنگ فولک و ادبیات شفاهی" و نظم آهنگین کلمات یا شعر در قیاس با خاستگاه ادبیات فرنگی و تمرکز ان بر منطق خطی و شکل نوشتاری، طبعا محدودیت ها و آزادی هایی متفاوت برای کاربران خودش همراه می آورد.و بطریق اولی، نقد و ارزیابی های آثار آن نیز، متمرکز بر نگاه و پارامترهای متفاوتی خواهد بود.
حال در نظر داشته باشیم برای یک شاعر انگلیسی زبان، تخیل و تاویل، کمترین رابطه را با نقش ویژگی های ذاتی خود زبان ایفا می کند و تمرکز متن، بیشتر قائم بر مفاهیم مکانیکی کلمات است در حالی که در زبان فارسی، در پس هر شکلی از جابجایی ارکان یک گزاره با پیام ظاهرا واحد، می تواند معانی و مفاهیم مخیل و ثانویه وجود داشته باشد. پس ابزارها و طرز مواجهه و اساسا بوطیقای شعر فارسی حسب دلایل یاد شده، نمی تواند، یکی باشد.
اینجاست که متوجه می شویم همان ویژگی هایی که یک متن شاعرانه انگلیسی را بخاطر تعبیه تخیل در کلام شاعر به همراه دارد، در یک متن ساده زبان فارسی، اساسا در ذات زبان ما و اصلا امتیازی نسبت به یک پیام ساده نخواهد داشت!
بدین ترتیب مفهوم انتقال مفاهیم مخیل و قابل تاویل در زبان فارسی، مفهومی بمراتب وسیع تر تلقی می شود که به هر نسبت که از تکرار و روزمرگی فاصله می گیرد، به همان نسبت به مفاهیم شاعرانه در تلقی ما، نزدیک تر می شود.
مجموع این تفاوت ها، نشانگر تفاوت نقش زبان در شعر فارسی بعنوان عنصر شاخص شعر و ناشعر است. در حالی که به دلیل نقش غیر مخیل و ذاتی زبان انگلیسی، این نقش را شاعر با القای تخیل از طریق هدف قرار دادن خود زبان برای مخاطب ایجاد می کند . لذا نمی توان با همان پارامترهایی که یک متن شاعرانه برای یک انگلیسی زبان را می شناسیم، یک متن نثر را در زبان فارسی، از آن جدا کنیم. خصوصا وقتی موسیقی کناری و موسیقی متن نیز جزو فاکتورهای زیبایی شناختی آن متن نباشد.
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#پاییز۱۴۰۲
#مجموعه_مقالات_یاداشتها_تاثیر_نگاه
https://t.me/taghiniasaeed/1544
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان تحرکات شاعر یا نویسنده، به تاثیرات عاطفی متفاوت می انجامد. ظرفیتی از زبان که امر انتقال عاطفی و مخیل پیام متن را از زبان فارسی به سایر زبان ها به مراتب دشوار تر می کند.
با این توضیح است که می توان در نظر داشت میزان آشنایی مولف متن با نقش کلمات و اجزای جمله، چه رابطه مستقیمی با تفاوت در تاثیر عاطفی متن ایجاد می کند. و اگر به این مورد، نقش موسیقی درون متنی ناشی از بسامد کلمات با حروف هم مخرج را نیز اضافه کنیم متوجه می شویم چرا و چگونه نقش این عوامل در انتقال عواطف و احساسات در پیام متن تا این اندازه اهمیت دارد. و بالطبع با در نظر داشتن چنین امکانی در زبان فارسی، جابجایی ارکان یک گزاره می تواند به گسترش دایره تخیل و امکان تاویل های متفاوت در متن بیانجامد.
این ظرفیت و امکان بعلاوه تفاوت در خاستگاه ادبیات ما " فرهنگ فولک و ادبیات شفاهی" و نظم آهنگین کلمات یا شعر در قیاس با خاستگاه ادبیات فرنگی و تمرکز ان بر منطق خطی و شکل نوشتاری، طبعا محدودیت ها و آزادی هایی متفاوت برای کاربران خودش همراه می آورد.و بطریق اولی، نقد و ارزیابی های آثار آن نیز، متمرکز بر نگاه و پارامترهای متفاوتی خواهد بود.
حال در نظر داشته باشیم برای یک شاعر انگلیسی زبان، تخیل و تاویل، کمترین رابطه را با نقش ویژگی های ذاتی خود زبان ایفا می کند و تمرکز متن، بیشتر قائم بر مفاهیم مکانیکی کلمات است در حالی که در زبان فارسی، در پس هر شکلی از جابجایی ارکان یک گزاره با پیام ظاهرا واحد، می تواند معانی و مفاهیم مخیل و ثانویه وجود داشته باشد. پس ابزارها و طرز مواجهه و اساسا بوطیقای شعر فارسی حسب دلایل یاد شده، نمی تواند، یکی باشد.
اینجاست که متوجه می شویم همان ویژگی هایی که یک متن شاعرانه انگلیسی را بخاطر تعبیه تخیل در کلام شاعر به همراه دارد، در یک متن ساده زبان فارسی، اساسا در ذات زبان ما و اصلا امتیازی نسبت به یک پیام ساده نخواهد داشت!
بدین ترتیب مفهوم انتقال مفاهیم مخیل و قابل تاویل در زبان فارسی، مفهومی بمراتب وسیع تر تلقی می شود که به هر نسبت که از تکرار و روزمرگی فاصله می گیرد، به همان نسبت به مفاهیم شاعرانه در تلقی ما، نزدیک تر می شود.
مجموع این تفاوت ها، نشانگر تفاوت نقش زبان در شعر فارسی بعنوان عنصر شاخص شعر و ناشعر است. در حالی که به دلیل نقش غیر مخیل و ذاتی زبان انگلیسی، این نقش را شاعر با القای تخیل از طریق هدف قرار دادن خود زبان برای مخاطب ایجاد می کند . لذا نمی توان با همان پارامترهایی که یک متن شاعرانه برای یک انگلیسی زبان را می شناسیم، یک متن نثر را در زبان فارسی، از آن جدا کنیم. خصوصا وقتی موسیقی کناری و موسیقی متن نیز جزو فاکتورهای زیبایی شناختی آن متن نباشد.
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#پاییز۱۴۰۲
#مجموعه_مقالات_یاداشتها_تاثیر_نگاه
https://t.me/taghiniasaeed/1544
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
سعید تقی نیا(اندیشه...)
تفاوت تلقی شعر در زبان فارسی و زبان های ديگر:
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان…
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان…
.
به مناسبت سیاُمین سال تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است....👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
به مناسبت سیاُمین سال تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است....👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. به مناسبت سیاُمین سال تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است....👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh…
.
دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است.
میراث مکتوب- مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است. کارنامۀ این مؤسسه هم پربرگ است و هم پربار. کتابهای بسیاری در این مؤسسه تصحیح و منتشر شده که غالباً ناشر خصوصی بهدلیل عدم صرفۀ اقتصادی، میلی به انتشار آنها ندارد.
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در این زمینه کارستان کرده است؛ انتشار تذکرۀ عرفات العاشقین و یا خلاصةالاشعارِ میر تذکره، نمونۀ کوچکی از کارهای بزرگ این مؤسسه است. برگزاری بیش از دویست نشست تخصصی و پژوهشی و انتشار دو نشریۀ علمی و مرجع و نیز حمایت از محققان، بخشی دیگر از کار میراث مکتوب است.
بهگمانم بخش عمدۀ موفقیت میراث به ویژگیهای شخصی و مدیریتی مدیرعامل آن گرهخورده است. برای موفقیت در چنین مؤسساتی (چنانکه قبلاً در بنیاد فرهنگ ایران دیدهایم) مدیر آن باید وسیعالمشرب باشد و سینهاش مشروح.
تعامل صمیمی با محققانی با گرایشهای فکری گوناگون، مدیری همهجانبهنگر و بلندنظر میخواهد و بهخاطر این نوع نگرشِ مدیر میراث مکتوب است که در نشستهای این مؤسسه، نامداران فرهنگ و ادب ایران با سلایق و نگرشهای کاملاً متفاوت دوستانه گِرد هم میآیند و در آن لحظه به چیزی جز میراث ایران نمیاندیشند.
تداوم مدیریت سیساله با این ویژگیها و تعاملش با نسل جوانِ محققان سبب شده است که مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به دور از هرگونه حاشیه، فقط به وظیفۀ علمی و فرهنگی خود بپردازد. برای مدیر فرهیخته و محققان و کارکنان ارجمند میراث مکتوب آرزوی سلامتی و شادکامی میکنم.
#بهرام_پروین_گنابادی
مدیر گروه ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
منبع: مجلۀ تجربه، شمارۀ ۲۷، بهمن و اسفند ۱۴۰۲
https://t.me/mirasmaktoob/7865
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است.
میراث مکتوب- مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است. کارنامۀ این مؤسسه هم پربرگ است و هم پربار. کتابهای بسیاری در این مؤسسه تصحیح و منتشر شده که غالباً ناشر خصوصی بهدلیل عدم صرفۀ اقتصادی، میلی به انتشار آنها ندارد.
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در این زمینه کارستان کرده است؛ انتشار تذکرۀ عرفات العاشقین و یا خلاصةالاشعارِ میر تذکره، نمونۀ کوچکی از کارهای بزرگ این مؤسسه است. برگزاری بیش از دویست نشست تخصصی و پژوهشی و انتشار دو نشریۀ علمی و مرجع و نیز حمایت از محققان، بخشی دیگر از کار میراث مکتوب است.
بهگمانم بخش عمدۀ موفقیت میراث به ویژگیهای شخصی و مدیریتی مدیرعامل آن گرهخورده است. برای موفقیت در چنین مؤسساتی (چنانکه قبلاً در بنیاد فرهنگ ایران دیدهایم) مدیر آن باید وسیعالمشرب باشد و سینهاش مشروح.
تعامل صمیمی با محققانی با گرایشهای فکری گوناگون، مدیری همهجانبهنگر و بلندنظر میخواهد و بهخاطر این نوع نگرشِ مدیر میراث مکتوب است که در نشستهای این مؤسسه، نامداران فرهنگ و ادب ایران با سلایق و نگرشهای کاملاً متفاوت دوستانه گِرد هم میآیند و در آن لحظه به چیزی جز میراث ایران نمیاندیشند.
تداوم مدیریت سیساله با این ویژگیها و تعاملش با نسل جوانِ محققان سبب شده است که مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به دور از هرگونه حاشیه، فقط به وظیفۀ علمی و فرهنگی خود بپردازد. برای مدیر فرهیخته و محققان و کارکنان ارجمند میراث مکتوب آرزوی سلامتی و شادکامی میکنم.
#بهرام_پروین_گنابادی
مدیر گروه ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
منبع: مجلۀ تجربه، شمارۀ ۲۷، بهمن و اسفند ۱۴۰۲
https://t.me/mirasmaktoob/7865
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
دربارۀ کارِ کارستانِ مؤسسهای سیساله
میراث مکتوب- مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است. کارنامۀ این مؤسسه هم پربرگ است و هم پربار. کتابهای بسیاری در این مؤسسه تصحیح و منتشر…
میراث مکتوب- مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب امسال سیساله میشود. مؤسسهای که هدفش احیای میراث مکتوب و نیز حمایت از مصححان و محققان است. کارنامۀ این مؤسسه هم پربرگ است و هم پربار. کتابهای بسیاری در این مؤسسه تصحیح و منتشر…
.
#پاتوق_مکتب_داستان_سعید_تشکری برگزار خواهد شد
خراسانرضوی - همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن سعید تشکری داستاننویس و کارگردان سرشناس، پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد برگزار خواهد شد… 👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#پاتوق_مکتب_داستان_سعید_تشکری برگزار خواهد شد
خراسانرضوی - همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن سعید تشکری داستاننویس و کارگردان سرشناس، پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد برگزار خواهد شد… 👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #پاتوق_مکتب_داستان_سعید_تشکری برگزار خواهد شد خراسانرضوی - همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن سعید تشکری داستاننویس و کارگردان سرشناس، پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد برگزار خواهد شد… 👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh…
.
#پاتوق_مکتب_داستان_سعید_تشکری برگزار خواهد شد
خراسانرضوی - همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن سعید تشکری داستاننویس و کارگردان سرشناس، پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) در مشهد، همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن زندهنام سعید تشکری، داستاننویس و کارگردان سرشناس دوشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد آغاز به کار و به صورت ماهیانه به کار خود ادامه خواهد داد.
هدف از شکلگیری این پاتوق زنده ماندن نام سعید تشکری در پهنه ادبیات داستانی این مرز و بوم است چراکه نگاه این داستاننویس به ادبیات او را یکی از سرآمدان سرزمینمان کرده است. سعید تشکری ادبیات دینی و نیایشی را با رویکردی جدید به دنیای ادبیات داستانی وارد کرد که نمونه آن را در برخی آثارش نظیر مفتونوفیروزه، ولادت، غریبقرب، شاهبهار و سبز-آبی مشاهده میکنیم.
احیاء نمایشنامهنویسی و تئاتر رضوی با دیدی تازه به فرهنگ رضوی توسط نمایشنامههایی چون هفتدریاشبنمی و آهوماه از دیگر فعالیتهای این نویسنده برجستهی مشهدی است. از سویی دیگر او در این سالها به تربیت شاگردان فراوانی در دورهها و سالهای مختلف زندگیاش از حسینیه هنر تا عصرانههای رضوی و حوزه هنری مشهد همت گماشت.
کشف جدیدترین متدهای نویسندگی و فهم تمامی این تکنیکها به شاگردان و دوستداران ادبیات با تشکیل کارگاههای مختلف داستان کوتاه، نمایشنامه، رمان و فیلمنامه از دیگر ویژگیهای بارز زندگی هنری او بود.
شرکت کنندگان این پاتوق داستانی، تلفیقی از شاگردان و دوستان هستند و مدیریت این نشستها بر عهده خانواده این نویسنده سرشناس است همچنین اینکه حضور برای تمامی علاقه مندان به این حوزه در این مکتب داستانی آزاد است.
به گزارش ایبنا؛ علاقهمندان به شرکت در «مکتب داستان سعید تشکری» جهت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن ۰۹۳۷۷۶۰۴۱۴۵ تماس حاصل فرمایند.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#پاتوق_مکتب_داستان_سعید_تشکری برگزار خواهد شد
خراسانرضوی - همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن سعید تشکری داستاننویس و کارگردان سرشناس، پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) در مشهد، همزمان با دومین سالگرد آسمانی شدن زندهنام سعید تشکری، داستاننویس و کارگردان سرشناس دوشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ پاتوق داستانی به نام «مکتب داستان سعید تشکری» در مشهد آغاز به کار و به صورت ماهیانه به کار خود ادامه خواهد داد.
هدف از شکلگیری این پاتوق زنده ماندن نام سعید تشکری در پهنه ادبیات داستانی این مرز و بوم است چراکه نگاه این داستاننویس به ادبیات او را یکی از سرآمدان سرزمینمان کرده است. سعید تشکری ادبیات دینی و نیایشی را با رویکردی جدید به دنیای ادبیات داستانی وارد کرد که نمونه آن را در برخی آثارش نظیر مفتونوفیروزه، ولادت، غریبقرب، شاهبهار و سبز-آبی مشاهده میکنیم.
احیاء نمایشنامهنویسی و تئاتر رضوی با دیدی تازه به فرهنگ رضوی توسط نمایشنامههایی چون هفتدریاشبنمی و آهوماه از دیگر فعالیتهای این نویسنده برجستهی مشهدی است. از سویی دیگر او در این سالها به تربیت شاگردان فراوانی در دورهها و سالهای مختلف زندگیاش از حسینیه هنر تا عصرانههای رضوی و حوزه هنری مشهد همت گماشت.
کشف جدیدترین متدهای نویسندگی و فهم تمامی این تکنیکها به شاگردان و دوستداران ادبیات با تشکیل کارگاههای مختلف داستان کوتاه، نمایشنامه، رمان و فیلمنامه از دیگر ویژگیهای بارز زندگی هنری او بود.
شرکت کنندگان این پاتوق داستانی، تلفیقی از شاگردان و دوستان هستند و مدیریت این نشستها بر عهده خانواده این نویسنده سرشناس است همچنین اینکه حضور برای تمامی علاقه مندان به این حوزه در این مکتب داستانی آزاد است.
به گزارش ایبنا؛ علاقهمندان به شرکت در «مکتب داستان سعید تشکری» جهت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن ۰۹۳۷۷۶۰۴۱۴۵ تماس حاصل فرمایند.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Forwarded from فرهنگ
.
نپتون به کارگردانی #محمدابراهیم_غفاریان از مشهد در پردیس سینمایی فجر۱۴۰۲
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
نپتون به کارگردانی #محمدابراهیم_غفاریان از مشهد در پردیس سینمایی فجر۱۴۰۲
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan