کانال رسمی هزار باده فرهنگ
729 subscribers
3.38K photos
475 videos
80 files
2.71K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.

جشن های ایرانی، جشن هزار دف کردستان


کردستان، استانی با پیشنه تاریخی و فرهنگی غنی که دارای جشنها و مراسم مختلف در ماهای سال است. احترام به فرهنگ و تمدن در بین کردستانی ها از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است و مردم این دیار با برگزاری آیین های سنتی و قدیمی، اصالت خود را حفظ کرده اند تا بتوانند آیین های کهن خود را با مضامین اجتماعی، فرهنگی و دینی وحدت ببخشند.مشارکت گسترده کردستانی‌ها در جشن‌های ماه مولود نشان از ارادت خاص آنها به نبی مکرم اسلام (ص) و حضور پرشور در مناسبت‌ها و ویژه برنامه‌های هفته وحدت هم بیانگر علاقمندی آنها به داشتن انسجام و همچنین نمایش وحدت خود با برادران و خواهران اهل تشیع است.

ادامه کپشن در پست بعدی 👇

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دف_نوازی
#شعر
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. جشن های ایرانی، جشن هزار دف کردستان کردستان، استانی با پیشنه تاریخی و فرهنگی غنی که دارای جشنها و مراسم مختلف در ماهای سال است. احترام به فرهنگ و تمدن در بین کردستانی ها از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است و مردم این دیار با برگزاری آیین های سنتی و قدیمی،…
.

جشن های ایرانی، جشن هزار دف کردستان


کردستان، استانی با پیشنه تاریخی و فرهنگی غنی که دارای جشنها و مراسم مختلف در ماهای سال است. احترام به فرهنگ و تمدن در بین کردستانی ها از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است و مردم این دیار با برگزاری آیین های سنتی و قدیمی، اصالت خود را حفظ کرده اند تا بتوانند آیین های کهن خود را با مضامین اجتماعی، فرهنگی و دینی وحدت ببخشند.مشارکت گسترده کردستانی‌ها در جشن‌های ماه مولود نشان از ارادت خاص آنها به نبی مکرم اسلام (ص) و حضور پرشور در مناسبت‌ها و ویژه برنامه‌های هفته وحدت هم بیانگر علاقمندی آنها به داشتن انسجام و همچنین نمایش وحدت خود با برادران و خواهران اهل تشیع است.

🔷جشن های کردستان

آیین های کردستان در زمره شادترین آیین های فرهنگ ایران زمین قرار گیرند. دوستداران فرهنگ و هنر کُردستان با اخذ مجوز از سوی سازمان های متبوع و با شور و نشاط خاصی برگزار می شود که برخی ویژگی های آن از جمله پوشیدن لباس های محلی با تنوع رنگ های شاد، رقص آیینی و بومی با حرکت های منظم، ریتمیک موزون، موسیقی و نوای کُردی همراه است.

🔷نگاهی به اصالت جشن هزار دف

در گذشته دف به حدی در میان مردم جایگاه والایی داشت که بدون وضو به آن دست نمی‌زدند و اگر دفی پاره می‌شد می‌گفتند شهید شده است.در سنندج مرحوم خلیفه کریم صفوتی، مرحوم خلیفه میرزا آغه غوثی و مرحوم خلیفه صمد عندلیبی جزو پایه‌گذاران و اصلی‌ترین نوازندگان دف بوده‌اند و این نسل‌های قدیمی کم کم این ساز را به نسل جوان ارائه دادند. سنندج در بیشتر خانه‌ها حداقل یک عدد دف وجود دارد و اکثرا کردستانی‌ها با نواها و ریتم‌های خانقاهی دف آشنایی دارند.دف‌نوازی جزء لاینفک مراسم مولودی‌خوانی «جشن میلاد پیامبر(ص)» است که همراه با مدح نبی مکرم اسلام (ص) در ایام ماه ربیع‌الاول در استان کردستان اجرا می‌شود.

🔷جنبه عرفانی دینی جشن هزار دف

این جشن اصلی از دیرباز سینه به سینه به کردا به ارث رسیده البته این گذر زمان در برخی موارد رنگ و بویی عرفانی و دینی به خود گرفته که این مهم بر زیبایی های آنها اضافه کرده است.از جمله آیین های کردستان که در آن رنگ و بوی عرفانی و دینی بیشتر از همه به چشم می خورد می توان به مولودی خوانی و دف نوازی اشاره کرد که با جذب موسیقی و نوای کهن مردم کردستان همه ساله با همزمان با آغاز ماه ربیع الاول در مساجد، خانقاه ها، تکایا و دیگر نقاط شهری و روستایی برگزار می شود.آیین مولودی خوانی یک آیین دسته جمعی است که با دف نوازی و خواندن اشعار به زبان های عربی، کُردی و فارسی همراه است.

🔷نحوه اجرای جشن

در این آیین یکی از قاریان برجسته، چند آیه از آیات قرآن را تلاوت می کند و شرکت کنندگان با باز کردن قرآن کریم و سردادن سلام و صلوات و فریادهای مدد یا رسول الله (ص) قاری را همراهی می کنند و در ادامه نیز گروه های مولودی خوانی و دف نوازی شروع به تک خوانی، جمع خوانی، تک نوازی و جمع نوازی دف کرده و به ذکر قصیده هایی به زبان های عربی و کُردی می پردازند.گروه های مولودی خوان و دف نواز لباس های محلی کُردی می پوشند و روی پوست دف که ساز مقدس کرد زبان ها در آیین های مذهبی است کلمات مبارکی از جمله اسم جلاله الله، محمد رسول الله و آیات قرآنی خوشنویسی حک می کنند.

تلخیص از مقاله ی: ✍️ نگین ملک پور

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#دف_نوازی
#شعر
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.

نوال سعداوی (۱۹۳۱ – ۲۰۲۱) 89 سال زندگی کرد.

#نوال_سعداوی نویسنده، کنشگر اجتماعی، فمینیست، روان‌پزشک، و پزشک مصری بود. به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان رمان‌نویس عرب است که در رمان‌هایش بیش از همه به زندگی خود پرداخته‌است...


ادامه متن کامل را در دو صفحه بعدی بخوانید 👇

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. نوال سعداوی (۱۹۳۱ – ۲۰۲۱) 89 سال زندگی کرد. #نوال_سعداوی نویسنده، کنشگر اجتماعی، فمینیست، روان‌پزشک، و پزشک مصری بود. به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان رمان‌نویس عرب است که در رمان‌هایش بیش از همه به زندگی خود پرداخته‌است... ادامه متن کامل…
.
نوال سعداوی (۱۹۳۱ – ۲۰۲۱) 89 سال زندگی کرد.


🔷آغاز زندگی

#نوال_سعداوی در روستای کوچک کفر طحله در نزدیکی قاهره چشم به جهان گشود. او فرزند دوم یک خانوادهٔ نُه نفری بود. پدرش کارمند وزارت آموزش و پرورش بود و به خاطر نقشی که در انقلاب ۱۹۱۹ مصر علیه اشغال مصر و سودان از سوی بریتانیا ایفا کرده بود به یک شهر کوچک در دلتای نیل تبعید شد و به مدت ده سال از ارتقای شغلی او جلوگیری کردند. پدر نوال فردی نسبتاً پیشرو بود که حس عزت نفس را در نوال تقویت کرد و او را تشویق کرد که زبان عربی بیاموزد. مادر نوال از خانواده‌ای ثروتمند از امپراتوری عثمانی بود.
یکی از تجربیات تلخ نوال سعداوی در دوران کودکی ختنه شدن در سن ۶ سالگی بود. او در در کتاب چهره پنهان حوا تعریف می‌کند که این تجربه دردناک را در کف حمام داشته درحالیکه مادرش در کنارش بوده است. برای همین، او در طول زندگی خود همواره علیه ختنه زنان تلاش می‌کرد و آنرا ابزاری برای ستم به زنان می‌دانست. او در دوران کودکی دریافت که دختران نسبت به پسران کم ارزش‌تر هستند.
خانواده نوال سعداوی در سن ۱۰ سالگی تلاش کردند او را وادار به ازدواج کنند. اما او از این کار خودداری کرد و مادرش نیز از تصمیم او پشتیبانی کرد.
مادر و پدر نوال سعداوی او را به تحصیل تشویق کردند. مرگ پدر و مادرش در دوران جوانی باعث شد که بار مشکلات یک خانوادهٔ بزرگ بر دوش او بیفتد.

🔷تحصیل

سعداوی در سال ۱۹۵۵ کارشناسی پزشکی و جراحی را از دانشگاه قاهره و کارشناسی ارشد پزشکی را در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه کلمبیای نیویورک گرفت و در دانشگاه عین شمس قاهره به بررسی علمی – موضوعی دربارهٔ روان‌شناسی پرداخت. او علاوه بر زبان عربی با دو زبان انگلیسی و فرانسوی نیز آشنا بود.
نوال سعداوی هنگامیکه در زادگاه خود کفر طحله به کار پزشکی مشغول بود شاهد موارد زیادی از خشونت خانگی بود. در یک مورد که به دفاع از یک زن قربانی خشونت پرداخت از سوی دولت به قاهره فراخوانده شد.

🔷پزشکی

نوال سعداوی در سال ۱۹۵۹ به جایگاه مدیر بهداشت عمومی دولت مصر رسید. اما در سال ۱۹۷۲ پس از انتشار کتاب زن و جنس که علیه ختنه زنان و ستم جنسی علیه زنان بود از این جایگاه برکنار شد.
نوال سعداوی از پایه‌گذاران مجله سلامت بود. دولت مصر این مجله را چند سال بعد تعطیل کرد.

🔷نویسندگی

نوال سعداوی نخستین رمان خود را در ۱۳ سالگی نوشت. نخستین کتاب او من عشق را آموختم گزیده‌ای از چند داستان کوتاه است. آشنایی خوانندگان عرب با نوال سعداوی، با نخستین رمان او بنامِ مذکرات طبیبه (خاطرات یک زن پزشک) بود. وی پس از آن به نگارش رمان‌های دیگری از جمله امرآهٔ عندنقطهٔ الصفر (زنی در نقطه صفر)، امرأتان فی امرأه (دو زن در یک زن)، الغائب (غایب)، الحب فی زمن النفط (عشق در زمان نفت) و چند داستان کوتاه دیگر پرداخت. نوشته‌های نوال سعداوی به بیش از ۳۰ زبان برگردان شده‌اند.
نوال سعداوی در بیان عقاید خود کاملاً بی‌پرده صحبت می‌کرد. این جسارت او به قیمت انتقادهای بسیار، تهدید به مرگ، و زندان تمام شد.
به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان رمان‌نویس عرب است که در رمان‌هایش بیش از همه به زندگی خود پرداخته‌است. نوال سعداوی معتقد بود پیش از آنکه یک فمینیست باشد یک «نویسنده» و «داستان‌نویس» است.

🔷کنشگری زنان

تلاش خستگی‌ناپذیر سعداوی در بهبود حقوق سیاسی و جنسی زنان الهام بخش نسل‌های پس از او بود. کتاب زن و جنس او الهام‌بخش موج دوم فمینیسم در جهان بود.
در حاشیه ماندن زنان، برای سعداوی، همیشه پرسش‌برانگیز بوده‌است. او، نبود دموکراسی و آزادی را در مصر، عامل عقب ماندگی و ناآگاهی هموطنانش می‌دانست.
نوال سعداوی از یک سو مخالف حجاب و از سوی دیگر مخالف آرایش و لباس‌های باز زنان بود که این موضع‌گیری دوم باعث ناراحتی فمینیست‌ها می‌شد.

ص(1)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. نوال سعداوی (۱۹۳۱ – ۲۰۲۱) 89 سال زندگی کرد. #نوال_سعداوی نویسنده، کنشگر اجتماعی، فمینیست، روان‌پزشک، و پزشک مصری بود. به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان رمان‌نویس عرب است که در رمان‌هایش بیش از همه به زندگی خود پرداخته‌است... ادامه متن کامل…
.
🔷سیاست

نوال سعداوی در سپتامبر ۱۹۸۱ در اعتراض به برخورد دولت انور سادات با مخالفان سیاسی دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد. او در زندان خاطرات خود را با استفاده از مداد ابرو که یک کارگر جنسی زندانی به طور پنهانی به او داده بود روی کاغذ توالت نوشت. نوال سعداوی پس از ترور انور سادات از زندان آزاد شد. اما همچنان کتاب‌هایش سانسور می‌شدند یا از چاپ آنها جلوگیری می‌شد.
نوال سعداوی پس از آزادی از زندان چند بار از سوی اسلام‌گرایان تهدید به مرگ شد و به خاطر گفته‌های خود به دادگاه رفت. برای همین در سال ۱۹۸۸ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. او در آمریکا به حملات خود علیه دین، استعمار، و دورویی جهان غرب ادامه داد. نوال سعداوی در سال ۱۹۹۶ به مصر بازگشت. او در انتخابات ۲۰۰۵ به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام کرد و برای انقلاب ۲۰۱۱ مصر علیه حسنی مبارک در میدان تحریر قاهره حاضر شد.

🔷افتخارات

نوال سعداوی مدارک افتخاری بی‌شماری از دانشگاه‌های گوناگون جهان دریافت کرد. در سال ۲۰۲۰ مجله تایم نوال سعداوی را به عنوان یکی از ۱۰۰ زن سال معرفی کرد و روی جلد مجله را به او اختصاص داد.
اما او همیشه از اینکه در خود مصر از او تقدیر نشده شاکی بود.

🔷درگذشت

نوال سعداوی سال‌های پایانی زندگی خود را در قاهره، نزد دختر و پسرش گذراند.
سعداوی در ۲۱ مارس ۲۰۲۱ پس از گذراندن دوره‌ای بیماری درگذشت.

🔷ایران

نوال سعداوی در ایران نیز با کتاب چهره عریان زن عرب شناخته می‌شود.


✍️کتاب‌ها:


• خاطرات یک زن پزشک (۱۹۸۰–۱۹۶۰)
• زن و جنسیت، درباره ختنه زنان و ستم جنسی علیه زنان (۱۹۷۲)
• مرگ تنها مرد جهان (۱۹۷۴)
• اساس مؤنث است (۱۹۷۴)
• مرد و جنسیت (۱۹۷۶)
• زنی در نقطه صفر، بر پایه زندگی واقعی زنی در انتظار اعدام (۱۹۷۵)
• چهره پنهان حوا: زنان در جهان عرب، درباره قتل‌های ناموسی (۱۹۷۷)
• مسئله زن مصری سیاسی و جنسی (۱۹۷۷)
• زن جایی در بهشت ندارد (۱۹۷۹)
• سقوط امام (۱۹۸۷)
• دو زن در یک زن
• غایب
• عشق در زمان نفت
• چالش روانی زن
• چهره عریان زن عرب
• زن، دین و اخلاق
• نزاعی نو در مسئله زن

🔸ترجمه شده به فارسی

• چهره عریان زن عرب، نوال سعداوی، مترجمان: مجید فروتن، رحیم مرادی، (۱۳۵۹)
• زن، دین و اخلاق، در ایران با نام نیمه دیگر؛ نابرابری حقوقی زن در بوته نقد، مترجم: مهدی سرحدی، نشر ناقد، چاپ اول (۱۳۸۲)
• تحلیل داستانهای کوتاه نوال سعداوی همراه با ترجمهٔ داستانها ،(ترجمه و بررسی انتقادی:عایشه زارعی،انتشارات مدید، چاپ اول (۱۳۹۷)

ص(2) پایان


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#مصر
#نوال_سعداوی
#شعر
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

تجلیل و بزرگداشت خدمات فرهنگی خاندان شاکری

هر سال در روز بیست‌و دوم اردیبهشت ماه مراسمی باعنوان «روز فرهنگی روستای خانلق» با موضوع تجلیل و بزرگداشت خدمات فرهنگی مرحوم اسدالله شاکری که اولین مدرسه ساز روستایی منطقه نیشابور بوده و تکریم استاد آواز جناب آقای رضا شاکری و خاندان شاکری بزرگ با حضور هنرمندان و شاعران و مسئولان و اهالی نیشابور در منطقه برگزار می‌گردد.

https://www.instagram.com/rezashakeri.official

https://www.instagram.com/zolal_khyalrahmatshakeri

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh


#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#رضا_شاکری
#رحمت_الله_شاکری
#اسدالله_شاکری
#موسیقی_و_آواز
#شعر
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.

سکانسی از سریال همیشه زنده «هزاردستان»
نویسنده و کارگردان
#علی_حاتمی
#علی_نصیریان #جمشید_مشایخی

رضا (جمشید مشایخی): مملکت صاحاب داره، پادشاه باید به فکر رعیت باشه.

ابوالفتح (علی نصیریان): رعیت!؟ رعیت کدام پدرسوخته؟میراث کدام مخنث؟ این مردم انسانهای شریفی هستند، والاتر از هم پالکی‌های فالوده‌خور تو فقط مظلوم‌اند. ملتی که ادبش قناعت را فضیلت می‌داند هر ساله دچار قحطی است.

رضا: پس مجلس و عدالتخانه در این میان چه کاره‌اند.

ابوالفتح: عدالتی که می گوید یکی آقازاده به دنیا بیاید یکی خانه‌زاد...

◀️لطفا تا انتها ببینید و نظرتان را در کامنت بفرمایید


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh


#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جمشید_مشایخی
#علی_نصیریان
#علی_حاتمی
#سریال_هزاردستان
#شعر
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است


بنام خداوند جان وخرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد

فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران که آدمی را از فرود و نشیب باز می‌دارد. و گامه‌های فراروی (هجرت) آسمانی را برای به دست آوردنِ شایستگی و برپایی خواست و اراده‌ی خداوندی به روشنی باز می‌نمایاند. فرهنگِ آسمانی، فرایندی است سرشتین، و به چرایی این پیوندِ تنگاتنگ با خداوند و پسین‌تر سرشت آدمی، هرگز رخ در پرده‌ی نیستی در نمی‌کشد، و تباهی و سستی را برآن دستی نیست...

ادامه متن مقاله‌ی وزین "شاه‌نامه زبانِ ملی انسانِ دانش‌ور و درست گفتارِ ایرانی است" را در هشت صفحه‌ی بعدی بخوانید 👇

استفاده از مقاله‌ی فوق با ذکر منبع: "فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان" بلامانع خواهد بود.

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران…
.

#شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است


بنام خداوند جان وخرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد


شاه‌نامه زبانِ ملی انسانِ دانش‌ور و درست گفتارِ ایرانی است

فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران که آدمی را از فرود و نشیب باز می‌دارد. و گامه‌های فراروی (هجرت) آسمانی را برای به دست آوردنِ شایستگی و برپایی خواست و اراده‌ی خداوندی به روشنی باز می‌نمایاند. فرهنگِ آسمانی، فرایندی است سرشتین، و به چرایی این پیوندِ تنگاتنگ با خداوند و پسین‌تر سرشت آدمی، هرگز رخ در پرده‌ی نیستی در نمی‌کشد، و تباهی و سستی را برآن دستی نیست. چرا که فرهنگ در اندیشه‌های ایرانی، دست ساخته و پرورده‌ی هوش و خردِ انسانِ خاکی نیست، و به راستی آمیغی است از پرتوِ آن بی‌کران و شناسای زوال ناپذیرِ هستی. به این چرایی هماره در راستای رشد و بالندگی، شناختِ ژرف از خداوند، هستی و خویشکاری سترگِ آدمی در گستره‌ی گیتی و شادابی جاویدِ انسان فرهمند و روشن روان می‌کوشد. باشنده‌ای که به راستی آیینه‌ی روشن‌نمودِ ایزدی در این شبستانِ رازانگیز مینوی است. فرهنگ کهن و پاک ایرانی نیز بی‌گمان دارای چنین رنگ‌و روی آسمانی است. و بی‌تردید در راستای هستشِ خواست و آهنگِ بلند و سترگ ایزدی، ویژگی‌هایی بس بی‌مانند را با سرشتِ مینوی‌اش پیوسته دارد. یکی از بنیادی‌ترین ویژگی‌ها و به‌آوری راستین نمایان‌ترین آنان روی‌کرد و نگرشِ ژرف به آدمی و ارجِ او در گستره‌ی هستی و چرایی آفرینش اوست. انسان در این فرهنگ هستی شناسانه به چنان جای‌گاهی تواند رسید که فرجامِ آمیغ و آماجِ هستی است. در اندیشه‌های بلند ایرانی، خداوند به راستی همانندِ هستی است، و هستی هم‌چونان اهورامزداست. به این شوندِ گران است که آخشیجان (عناصر) گیتی بسی در پیشگاهِ ایرانی بزرگ و گرامی است. آدمی در این دستگاهِ اندیشگانی چونان سایه‌ای است که از اصل و بنیادِ نخستین که در روی زمین هم‌گونی و هم‌رایی او را ماندگاری می‌بخشد. و گاه به چنان پایگاهی شگرف می‌رسد که شناختِ خداوند و انسان به دشواریِ میسر تواند بود. چنین انسانی در این فرهنگِ ایزدی به پاینامِ «حکیم» شهره گردیده‌است. حکیم در بینشِ هستی شناخت ایرانی، باشنده‌ای است، سخت مورد نواختِ ویژه‌ی خداوندی. انسانی است که در راستای خواست و اراده‌ی اهورایی گام بر می‌دارد، و پیوندش با خداوند تنگ و یک‌دلانه است. در گامه‌ای می‌‌‌چمد که همواره بر نفسِ خویش فرمان‌روایی دارد. آفتابی است که از مشرقِ جان و عقل بر‌دمیده، و بر رازهای نهانی و دانسته‌های نایابشِ ایزدی بسی آگاه و بینایی دارد. آگاهی و شناخت او از غایتِ هستی بر بنیادِ دانش و خرد خدایی و پسین‌تر شیفتگی و آرزومندی و خرسندی ایزدی استوار است. بزرگ‌ترین خویشکاری حکیم در گستره‌ی هستی، شناساندن و پرهیز دادنِ آدمی از دام‌های فریب و دروغ است. چونان خورشیدی است که برای نمایاندن راه راست و تاراندنِ اهریمن تیرگی رخ بر‌نموده باشد، تا دیدگانِ غبار‌آلود را در شست‌و‌شویی با نور عشق به دیگر دیدن وا‌دارد. پس هر سخن و اندیشه‌ی او بنیادش در پیوند با خواست و کامِ خداوندی است، و هرگز سخنی به گزاف و بیهوده بر زبان نمی‌راند:

به هستیش باید که خستو شوی
ز گفتار بیهوده یک سو شوی



ص (۱)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران…
.

نامه‌ی مینوی ایران به این شوند که کارِ خامه‌ی حکیمِ روشن‌روان توس است، بسی پیوسته با خواست و اراده‌ی ایزدی است. بنا‌براین شناخت و در‌یافتِ ژرف و درست از شاه‌نامه، استوار بر دو گامه‌ی بنیادین است: نخست شایستگی آشنایی و سزاواری دریافتِ دانش و خردِ ایزدی است، و رهرو باید برای دریافت این دهشِ گران‌مند ایزدی از دشواری‌ها و رنج‌های راه نهراسد. دوم، دل سپردن و سرنهادن به آستانِ پرده نشینانِ پاک جانِ ایرانی، یعنی: راز و رمز. نازنینی که در فرهنگ پهلوانی رُخ در آموزه‌های نهانِ آیینی پنهان داشته، و گه‌گاه به آشنای آداب دانش با غَنجی رُخ می نمایاند، و دیده‌ی جانش را به افسونی به نوازش می‌گیرد. دهگانِ توس در آغاز شاه‌نامه چه شیوا و رسا مرزِ این جان آشنایی را روشن و آشکار نموده‌است:

تو این را دروغ و فسانه مدان
بیک سان رَوشَن زمانه مدان

از او هرچه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد

به شوندِ این بنیادهای آنسری، شاه‌نامه، نامه‌ای است برای نمودنِ ارج و پایگاه بلندِ مردمی. باشنده‌ای که آراسته به خرد و شناخت و مهر مینوی است. انسانی که مهربانی و خشم، پیمان و بردباری، بخشش و گذشت و حتا پیکار او برای پای‌گرفتن و هستشِ آرمان‌های خدایی است. چنین باشنده‌ی دل‌آگاهی از کشتن انسان این شگفت انگیز‌ترین شگفتی های اهورایی بسی بیم‌ناک و در پرهیز است. و در مرگِ دشمنِ خویش که در واقع زوالِ مردمی است، اشکِ اندوه و پشیمانی بر چهره می‌دواند:


چنین گفت: موبد به بهرام تیز
که خونِ سرِ بی‌گناهان مریز

کنون باید آیینِ نو ساختن
اسیران بهر جای بنواختن

که گر من کُشم یا کُشی پیش من
برادر بُود گر کسی خویش من

همی گفت بر مردم زیردست
مبادا که هرگز بجویم شکست

ره رستگاری ز دیو پلید
به کردار خوبی بیاید پدید

چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندر خُورت

به کوشش بجوییم خُرم بهشت
خنک آنکه جز تخم نیکی نکشت

تو تا زنده‌ای سوی نیکی گرای
مگر کام یابی به دیگر سرای

بربنیادِ این بزرگی‌هاست که شاه‌نامه، دفترِ دانش شناخت و آشنایی آنسانِ اهورایی است. آوردگاه گزینشِ هوش‌مندانه و آزادی آگاهانه‌ی انسانِ ایرانی است. نامه‌ای است پُر و سرشار از سخنانِ نغز و خرده‌های باریکِ هستی شناسی در سبک و سخنِ ناب و نژاده‌ی ایرانی (سنگ همگرا= بحر متقارب). سند هویت و تبارِ اندیشه‌های سترگ ایرانی در هستی شناختی است. پس بسی بیهوده و ناروا می‌نماید، پاره‌ای از داوری‌های ناآگاهانه و تنگ اندیشِ بی‌پایه و بدون دریافتِ درست کسانی که به پیروی هوا و لغزشِ قلم، نامه‌ی ورجاوند ایران را متنی بی‌بهره از خرده سنجی‌ها و پرسمان‌های هستی شناسی می‌خوانند. مگر نه این است که اندیش‌مندان دل آگاهِ ایرانی به شوند این همه بزرگی‌های شاه‌نامه، آن را "قرآن عجم" بر خوانده‌اند. حکیمِ بزرگ توس در آغاز نامه‌ی مینوی ایران، در ویژه‌ی شناساندن ارج آدمی، این فرجامِ آماجِ آفرینش، سخنی بس شگفت و راز انگیز را برغمِ همه‌ی سفارش‌های آیینی آشکار می‌نماید، که هنوز پس از هزاره‌ای، سخنی به این بلندی و شیوایی در ویژه‌ی انسان‌شناختی و آماجِ آفرینش او گزارش و گفته نشده‌است:

ترا از دو گیتی بر آورده‌اند
به چندین میانجی بپرورده‌اند

نخستینِ فطرت، پسینِ شمار
تویی، خویشتن را به بازی مدار



ص (۲)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران…
.


تاثیر ژرف و بازتابِ این سخن بلند حکیم را می‌توان به روشنی در متونِ سترگ هستی‌شناسان ایرانی- اسلامی باز‌جُست. هزاره‌ای‌است که این اندیشه‌ی شگرف و شگفت، سوفی ایرانی را در چمِ دل‌آویز و جان شکار «هول‌ الاول و هوالآخر» به شور و شوقی شیفتگانه کشانده‌است. این سخنِ شیخ بزرگ (ابن عربی) در فصوص‌الحکم (فص آدمی) به درستی آیینه‌ی تمام‌نمایی از این اندیشه‌ی بلند و هستی شناسانه‌ی فرزانه‌ی توس در بزرگی و جایگاه بی‌چونِ آدمی در گارگاه هستی است: «و نزد ارباب تحقیق محقق است که در عالم هیچ موجودی نیست غیر انسان که ظاهر شده باشد او را حقیقت او و حقیقتِ غیر او، بدان حیثیت که عین احدیت است که ظهور یافته‌است و عین حقایق گشته». نجم رازی در مرصاد العباد، به شیوایی و زیبایی هرچه تمام‌تر این اندیشه‌ی شرقی (مقصود از آفرینش انسان) را در سخن خویش پرورانده‌ است: «مقصود و خلاصه از جملگی آفرینش وجود انسان بود، و هر چیز را که وجود هست از دو عالم به تبعیت وجود انسان است، و اگر نظر تمام افتد، بازبینی که خود همه وجود انسان است... و مقصود از وجود انسان، معرفت ذات و صفات حضرت خداوندیست» به باور حکیم، باشنده‌ای می‌تواند به این پایه از بزرگی و پاکی دست یابد که راه‌های نژم‌آلود و دشوارِ آشنایی به دانش و خرد خدایی، و پسین‌تر آگاهی و خود‌آشکاری را به درستی بپیماید. پس بسی شگفت نتواند بود که حکیمِ روشن‌درون، پس از نیایش خداوند به ستایش خرد می‌پردازد، و آن را آفرینشِ نخست می‌داند:

نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جان است و آن سه پاس

و این اندیشه‌ی خردگرایی در سراسر شاه‌نامه به روشنی نمایانده شده‌است. یعنی سندِ هویتِ ایرانی از همان روز نخستِ هویدایی آدمی او را با خرد و دانش‌اندوزی بسی پیوسته می‌داند:

گیا چون سخن دان و دانش چو کوه
که باشد همه ساله دور از گروه

تنِ مُرده چون مردِ بی‌دانش است
که نادان بهر جای بی رامش است

به دانش بُود بی گمان زنده مرد
خنک رنج بردار و پاینده مرد

میاسای ز آموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان

ز دانش درِ بی‌نیازی مجوی
وگر چند از او سختی آید به روی

در باورهای روشن ایرانی، "فر" این نور درخشنده‌ی شناخت، بخشنده‌ی دانش و خردِ ایزدی به اهوره (انسان کامل) است. در این دستگاهِ اندیشگانی، عقلِ کُل (خرد ناب) صادر اول است، که به گفتِ گاهانی، صادرِ اول همانا "وهومنه" یا خردِ ایزدی است که در اهوره‌ها (انسان‌های برگزیده) به پیدایی می‌رسد. در اندیشه‌های درستِ هستی شناسان ایرانی- اسلامی نیز، مراد از (عقلِ عقل) همانا (خرتو) خرد ذاتی یا وهومنه است که در واقع گزیده‌ی جانِ آمیغِ هستی است:

بند معقولات آمد فلسفی
شهسوار عقل عقل آمد صفی

در سخنی شگفت و راز‌آمیز، حکیم خسروانی ایران (سهروردی) خرد آسمانی را درست هم‌سانِ انسان کامل و برگزیده‌ی ایزدی می‌داند، و به سخنی حکیم (اهوره) را نمود و نمادِ خرد ناب می‌داند، و هم‌رای حکیم توس این اندیشه‌ی سترگ را چنین می‌نمایاند: «من اولین فرزندِ آفرینشم»
بر بنیاد این باورهای خدایی، خرد در بینش حکیم ایرانی، نیروی روشنای ایزدی است که هم‌چون خورشیدی درخشان و راهبری آسمانی راه‌های شناخت را نموده می‌گرداند، و سبب رستگاری آدمی در دو جهان هستی می‌شود:

خرد زنده‌ی جاودانی شناس
خرد مایه‌ی زندگانی شناس

خرد رهنما و خرد دل‌گشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای

خرد چشمِ جانست چون بنگری
تو بی چشم شادان جهان نسپری



ص (۳‌)