کانال رسمی هزار باده فرهنگ
594 subscribers
3.46K photos
491 videos
80 files
2.77K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش موسیقی
دف
گرفتن دف،نواختن ضربات اصلی،مقام دائم
قراره تموم هنرها رو یکی یکی براتون آموزش بدم.پس پیج ما رو فالو کنین و به دوستانتون هم معرفی کنین.
#آموزش_موسیقی #آموزش_هنری #آموزش_مجازی #موسیقی #موسیقی_مقامی #عمو_کوچیک #خانه_کوچیک #جلسه_اول
@khanehkuchik
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴خواسته پرستار بخش ICU بیمارستان امام رضا(ع) مشهد از مردم:
به خاطر ما در خانه هایتان بمانید، من هم دلتنگ فرزندم هستم.

📲با باز نشر این ویدئو در صفحات شخصی مان در شبکه های اجتماعی پیام کادر درمانی را به تمام مردم ایران برسانیم.

#در_خانه_بمانیم.
#سلامت_را_میرسانم.


#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
با درود و احترام بسیار.... 🙏🙏

فرا رسیدن سال نو همیشه نوید بخش افکار نو، کردار نو و تصمیم های نو برای آینده است.
آینده‌ای که همه امید داریم بهتر از گذشته باشد. مدیریت و هیأت تحریریه #فصلنامه_باغ_خبوشان در سال نو، ۳۶۵ روز سلامتی، شادی، پیروزی، مهر و دوستی را برای شما عزیزان آرزومند است.
نوروز ١٣٩٩ به شما و خانواده محترم فرخنده و شادباش🌷❤️🌺

#خاک_پای_اهل_هنر_و_معرفت#محمد_معین_فر

#در_خانه_بمانیم.

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا شستن دست‌ها باید ۲۰ ثانیه طول بکشه؟
شاید خیلی‌ها فکر کنند این عدد کلی اعلام شده برای این که مطمئن باشند همه افراد جامعه همه‌جای دست‌هاشون رو خوب می‌شورند پس اگر ما بتونیم اون مراحل شستن رو سریع انجام بدیم مهم نیست که زودتر تموم بشه ولی اینطوری نیست. ‼️شستن دست‌ها باید ۲۰ ثانیه طول بکشه چون زمان لازمه تا صابون روی ویروس اثر کنه.

کانال هفدانگ:
صابون چطور ویروس کرونا را نابود می‌کند؟‌

🔸حالا دیگه همه‌مون می‌دونیم که باید مرتب دستامونو بشوریم. می‌دونیم که این تأثیرگذارترین راهِ مقابله با ویروس کروناست. ولی جزئیاتِ اینکه صابون چطور این کار رو می‌کنه رو نمی‌دونیم. دونستن این جزئیات و مدت زمان ۲۰ ثانیه‌ای که برای این کار نیازه، شاید حواسمون رو بیشتر به رعایتِ این پیشگیری‌های بهداشتی جمع کنه.

🔹این ویدیو هم مثل چندتا ویدیوی قبلی، کارِ سایت Vox هست و توضیحات خوبی دربارهٔ سازوکار صابون با ویروس‌ها بهتون می‌ده. ویدیو رو ببینید و شما هم بازنشرش بدید؛ خصوصاً برسونید به دست اونایی که کمتر از ۲۰ ثانیه دستاشونو می‌شورن.

مردم شمال👇
t.me/joinchat/AAAAADwzJRZba8ohuiYNRQ
🌷نیایشی زیبا از دکتر اسلامی‌ندوشن🌷

این دو بیت رودکی امیدوارم شامل حال همه‌ی ما باشد:

چهـــار چیـــز مـر آزاده را ز غــم بِـخـــرد
تنِ درست و خوی نیک و نام نیک و خِرَد

هر آنکه ایــزدش ایـن هـر چهار روزی داد
سـِزَد که شـاد زِیـَد جـاودان و غـم نخورد





🆔 @sarv_e_sokhangoo

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
💠روز مبعث حضرت محمد رسول‌الله(ص) شادباش...

روز خرد و آگاهی، دفن خُرافه و جهل - 1399 خورشیدی.

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
Forwarded from H.M
🔴 *اطلاعيه مهم٤٠٢*

🌀 *نقشه بارندگی کشور در طول 72 ساعت آینده*

🔹گفته می شود شدیدترین بارندگی های چند قرن اخیر را در ایران به خصوص جنوب غرب جنوب شرق و غرب کشور در پیش رو داریم.

🔹برخی مناطق بیش از 200 میلیمتر بارندگی و در هسته بارش تا 900 میلیمتر نیز انتظار باران داریم.

سازمان ناسا آمریکا در هشداری به مقامات ایران اعلام نمود که مردم ایران را برای رویارویی با شدیدترین و سهمگین ترین سیل تاریخ ایران آماده کند. سازمان هواشناسی آمریکا به مقامات ایران هشدار داده است که احتمالا در سیل چند روز آینده در ایران احتمالا هزاران نفر کشته خواهند شد و از مقامات ایران مصرانه خواسته فورا ستادهای بحران تشکیل دهند. اتحادیه اروپا نیز در بیانیه فوری با پیش بینی سیل ویرانگر در ایران , در حال اعزام نیروهای صلیب سرخ جهانی و غذا و دارو و چادر به ایران است.

از همه اکیدا و اکیدا خواهش می کنم کلیه سفر های خود را کنسل کرده جلیقه نجات تهیه نمایند و در مناطق مرتفع شهر ها پناه بگیرند

سیل نقطه امنی در منازل با ارتفاع پایین ندارد. هشدار ها را جدی بگیرید

خوراکی خشک داشته باشید
اسناد و مدارک خود را در جای امن و مرتفع قرار دهنده
گروه اساتید ایران

این نقشه واقعا می ترساند، رنگ بنفش یعنی پیش بینی بارش‌هایی حتی مهیب‌تر از بارشهای اخیر گلستان در یکی از آسیب پذیرترین مناطق ایران: کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، لرستان و دامنه های زاگرس در خوزستان و سیستان بلوچستان اصفهان و شیراز

مسئولین محترم حداقل 3 روز وقت دارید، لطفا غافلگیر نشوید !
ایران، پر باران‌ترین کشور در آسیا و اروپا در دو هفته آینده

ایران، پر باران‌ترین کشور در آسیا و اروپا معرفی شد.

طبق بررسی نقشه های هواشناسی، کشور عزیزمان ایران، بعنوان پر باران‌ترین کشور در آسیا و اروپا برای ۱۶ روز آینده معرفی شده است.

هموطنان عزیزم لطفا به اشتراک بزارید


فوری🎈 فوری🎈
#باز_خوانی_نوروز_از_روایتی_دیگر🌸🌺🌸

به نام ایزد بخشایش گر

این نوشتار را به سبب محتوا به همه‌ی تلاش گران عرصه‌ی بهداشت و درمان کشور٬ بزرگ زنان و نستوه مردانی که با گذشت وایثار جان خویش درپی بزرگی و مانایی این مرز و بوم اهورایی‌اند٬ پیشکش می‌نمایم.
ششم فروردین ماه (#نوروز_بزرگ) برهمه‌ی عاشقان ایران خجسته باد.

به نام خداوند خورشید و ماه

🔹نوروز این بزرگ ترین جشن هویت ایرانی با نام جمشید پیشدادی پوریوتکیش(آغازگر تاریخ آریایی) پیوندی تنگ و ناگسستنی دارد. درهمه‌ی بازگفت‌های ایرانی بنیادگزار نوروز جمشید است. در بیشتر این بازگفت‌ها جمشید پس از پیروزی بر دیوان دژخوی و بازگشت پیروزمندانه‌اش از این آورد هستی‌ساز آن روز را که روز آغازین سال بود٬ روزنو یا نوروز نامید. «نوروز درواقع تجدید سلطنت وقدرت است٬ چراکه درآغاز بهار خورشید(مهر) به برج بره وارد می‌شود و نوروز هم‌گون او جشن پیروزی و فرمان روایی کامل جمشید است که آن نیز در آغاز بهار است.» نوروز به راستی روز گار پیروزی داد بر بیداد٬ نور بر ظلمت٬ راستی بر ناراستی است. روزی است که ‌هستی گیتایی و مردم از تنگی وکاستی رهیدند. درهمه‌ی متون دیرسال ایرانی نوروز را روزی می‌دانند که خورشید از برج بره (حمل ) بر جهان گیتایی تابیدن گرفت٬ و جهان به اعتدال و رویش و زایش روی آورد. نوروز به حقیقت جشنی است خورشیدی.

🔹مسعودی در مروج الذهب؛ براین گمان است هنگامی که آفتاب در برج حمل قرارگرفت٬ جمشید بر تختی زرین نشست به همین مناسبت آن روز را نوروز نامیدند. این بازگفت کوتاه اما پر مغز از دو خورشید و پسین‌تر از اعتدال گیتی سخن به میان می‌آورد٬ خورشید (آفتاب) وتخت زرین جم. جمشید ( جم+ شید ) در وداها و اوستا به چم همزاد خورشید است٬ زیرا که در وداها (یمه - یم) به معنی همزاد آمده است. فرهیخته‌ی دل آگاه توس این بازگفت آیینی را به شیوایی و رسایی باز نموده است:
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی٬ دیو برداشتی
ز هامون به گردون بر افراشتی

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته ‌بر او شاه فرمان روا

ادامه 👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
🔹جمشید در واقع یکی از راه بران و پدران خورشیدی است که خورشید را باتمام نیرو و عشقی زایدالوصف پریستاری می کرد. بنا براین روزی که گیتی به ترازه (اعتدال) رسید٬ پای نام‌شید به چم نور و روشنایی در نوروز به نام جم افزوده شد ٬ واز آن پس ٱریاییان‌ایرانی اورا جم شید برنامیدند . جمشید در نسک های کهن آریایی و ایرانی پسر ویوسونت ودایی وویوهونت اوستایی و ویونگهان پهلوی است. ویوسونت دروداها نخستین کسی است که برای آدمیان آتش راتهیه کرد٬ و اگنی خدای آتش پیک اوست. در متون ایرانی؛ ویونگهان چونان خورشید است ٬ او نخستین کسی است که شراب مقدس هوم را افشرد وبه این شوند خداوند پسری هم چون جم را به او ارزانی نمود. بربنیاد این بازگفت ایرانی؛ جمشید پسر خورشید است. چهره ای شگفت که پیوندی رازآمیز با خورشید دارد تا جایی که در متون متأخر اورا به خورشید پرستی نسبت داده اند. در وداها در بازگفتی سخت فشرده آمده است: « اگنی همه ی دانش ها را می داند٬ او پیک ویوسونت ؛ دوست یک دل یمه (یم) شده است.» این بازگفت را پس از هزاره ها در «تحفه الهند» می یابیم: «جمشید با خط سانسکریت که خط دانشی مردان و زبان اهل آسمان (دیو تاها) است٬ وخط مقدس وباستانی پاراکریت که ویژه‌ی مغان خورشیدی بود ٬ آشنایی داشت.» ابن الندیم در الفهرست نیز براین باور است که نخستین کسی که درجهان خط بنوشت٬ جمشید پسر خورشید بود: « به عقیده‌ی ایرانیان هنگامی که او (جمشید) زمین را متصرف شد٬ جن وانس به او سر فرود آوردند٬ و ابلیس فرمان بردارش گردید. به وی امر کرد آن چه را دراندیشه و دل دارد به صورت آشکار و عیان درآورد. در عوض اوهم نوشتن را به او (جمشید) آموخت.» جمشید در اوستا دارای دو فروزه (صفت) است. یکی xsaeta (خشئت) « به چم شاهوار و درخشان که در جزو درنام خور+ شید و جم + شید می‌بینیم.» واز همه مهم‌تر و رازانگیز تر hovardares(هور درس) به چم «خورشید دیدار» است. وداها ازاین هم پای را فراتر گذاشته و اورا «دهنده‌ی خورشید» برمی نامد. به این شخصیت مرموز و پیچیده‌ی آریایی شگفتی‌های بسیاری پیوسته است.

ادامه 👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
🔹یکی ازاین شگفتی ها جام جم ( جام جهان نما ) است که به باور نویسنده با صفت خورشید دیداری اوستا و ویژگی های ایزد مهر ( هزار چشم بیدار ) در مهریشت پیوندی تنگ دارد . این صفت جمشید (خورشید چشمی) را در هزاره‌های پسین تر در پیکره‌ی جام جم برنموده‌اند. جام سپندی که تمام نهانی های گیتی را می توان دراو مشاهده کرد. شگفتا که در باور فرزانگان‌ایرانی این جام‌« درهنگام بهار و نوزایی خورشید (نوروز) روشنایی و نیروی بیشتری داشت و تصاویر دیدنی‌تری را به بیننده می‌نمو د.» براین بنیاد می‌توان اندیشید که جام جمشیدی از پرتوهای خورشیدی کارمایه داشته است. گرد فرزان خسروانی ایران؛ سهروردی بزرگ ازاین ابزار شگفت جمشیدی چنین سخن به میان می آورد: « پس وقتی که آفتاب در استوا بودی٬ او آن جام دربرابر می داشت. چون‌ضوء اکبر براو ‌می‌آمد٬ همه‌ی سطور و نقوش عاینأ دراو ظاهر می شد.» بیشتر پژوهش گران با توجه‌ به این وابستگی ها نوروز را آغاز سلطنت بی‌گزند و به گفتی دوران طلایی دانسته‌اند‌. روزی که نیروی نیک (سپنتا مئینو) بر نیروی زشت وپلید (انگره مئینو) پیروزی یافت٬ و به سخنی گیتی پس از دوران پرآشوب و درهم ریخته‌ی «پنجه وه» با فرارسیدن نوروز به آیین داد و سامان اهورایی برگشت. به این چرایی و خاطره‌ای بس دیرین پنجه‌ی وه در باور ایرانیان مقدس نیست. چرا که «دنیا پس از برقراری نظم مقدس می شود.» دربسیاری از متون کهن ودیر پای آریایی و پسین‌تر ایرانی بازگفت‌هایی فشرده و ایما گونه را می توان باز یافت که از حادثه ای بس هول ناک و ویران‌گر در گذشته‌ای بس دور (‌هزاره‌ی هفتم - طالع کواکب) سخن می‌گویند٬ که این مهم از دید بسیاری تز پژوهش‌گران مغفول و پنهان مانده است. فاجعه‌ای بس شگفت که تمدن و آبادانی زمین را در کام خویش فروکشانید. این بازگفت‌های کهن آریایی به ما می‌گویند که پیش از این رویداد بزرگ طبیعی؛ دستورهایی از سوی آسمانیان (اهورامزدا) برای راهبر آریایی‌ها گسیل گردید که «وری» ( پناه گاه - نهان جای) را در بلندای کوه مقدس و به گفتی زیر کوه دمگان (جمگان) ایجاد نماید. واز هرباشنده‌ای (انسان٬ حیوان ٬ گیاه و.....) پاک ترین٬ بهترین و نژاده‌ترین را در آن جای دهد تا پس از فروکش کردن این دگرگونی بزرگ‌طبیعی (آسمانی) برای تداوم نسل ودوباره سازی گیتی به پاخیزند٬ و تمدن باشکوه گذشته را دوباره تازه گردانند. پر آثار بازمانده‌ی سومری و پسین‌تر عبری - سامی ازاین دگرگونی و خشم و بلای طبیعی به توفان تعبیر شده است٬ و «ور جمشیدی) را همان کشتی نوح پنداشته‌اند. دریکی از متون هندی‌های آریایی (جوک باشست) از آخرین فاجعه‌ی بزرگ گیتی «مهاپارالیا» یا رستاخیز سخن مز راند٬ و دراشاره‌ای رمزآمیز وقوع این حادثه ی بزرگ را در روز اول بهار می‌داند: «چون مهاپارالیا می‌شود؛ نیراعظم (خورشید) بسیار می‌تابد چنان که هرچه بر زمین باشد٬ می سوزد. بادهای تند می‌وزد که خاکستر را رفته وبا خود می‌برد و باران‌هایی می‌بارد که تمام زمین و خاک‌های زمین درآب محو و نابود می‌شود و عالم را آب فرامی‌گیرد.» همانی این اندیشه را در متن پهلوانی «بندهش» به روشنی بازمی یابیم: که درروز نخست بهار درماه فروردین٬ روز هرمزد به هنگام نیم روز هنگامی که روز و شب برابر بود٬ حادثه‌ای هول‌ناک رخ داد. این روی داد همان توفان سهمناکی است که با بارش باران‌های توفان برانگیز و ویران‌گر مرکوس آب‌ها بالا آمدند و سراسر زمین را درکام خویش فرو برد واز جمله فلات ایران به زیر آب فرورفت. این بلای آسمانی درست در نیم روز نخستین بهار بر زمین نازل شد٬ و جمشید پس از فروکش توفان و آرامیدن آب‌ها ازغار جمشیدی (ور جمکرد) در نیمه‌ی دوم روز نخست با یاری برگزیدگانش به نوسازی گیتی همت گماشت. درمتون دینی روزگار بسته وجزم اندیش ساسانی این حادثه‌ی بزرگ رنگ ورویی دینی وآیینی یافته است: «اهریمن به گونه‌ی ماری ازبخشی از آسمان که زیر زمین قرار دارد٬ بیرون می‌پرد و برزمین می‌جهد.» این اتفاق در روز نخست بهاری٬ یعنی روز هرمزد از ماه فروردین است: «اهریمن ازآب که در زیر زمین قراردارد٬ می گذرد وسپس زمین را از زیرسوراخ می کند.» به شوند این تازش است که دگرگونی و نابودی درگستره‌ی زمین رخ می‌دهد «اهرمن چون برروی رمین می رسد٬ نخست برگیاهان حمله می برد٬ و بعد برگاو وسپس برکیومرث(جهان مادی - انسان)٬ و سرانجام بر آتش که آن را با دود و تاریکی آلوده می کند.

ادامه 👇👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
حمله‌ی‌او تاریکی و وحشت به همراه می‌آورد. گیاهان پژمرده می‌شوند٬ زمین از جانوران موذی و زهرآگین انباشته می‌شود تاجایی که به اندازه‌ی نوک سوزنی ازآن خالی نمی‌ماند٬ گرسنگی و نیاز و آز وهمه ی انواع رذایل و آفات برگاوو کیومرث حمله ور می شوند . نسک دینی « دادستان دینیک » بازمانده از روزگاران ساسانی ؛ این واقعه‌ی سخت ویران کننده راچنین گزارش می کند: « یک نشانه این است٬ این تباهی سخت که بنابرآن چه پیداست با باران مرکوس (مرکوسان) می‌رسد. آن هنگامی است که بیشتر مردمان به دنبال برف‌ها٬ سرمای بیرون از اندازه و بی حاصلی جهان می‌میرند. و آن هنگامی است که حتا چیزهایی که مردمان می‌توانند به دست آورند درخطر نایابی و مشقت قرار می‌گیرد. بعدها درمیان چاره جویی های بسیار خرد مندانه وازپیش تعیین شده ی (روح نیکوکار= سپنتا مئینو) یکی این چاره جویی بودکه سرزمینی هست به نام « ور» ساخته ی جم که به وسیله ی آن به دستور جمشید دارنده ی رمه ی خوب ٬ پسر ویونگهان ازنو با مردمانی از بهترین نژادها ٬ چارپایان نیک نژاد٬ بلندترین درختان و خوش مزه ترین خوراکی ها پرشود. همه ی این ها به همین گونه ی معجزه آمیز برای برپایی مجدد جهان‌رخ می دهد واین مردمان جدید جای گزین مو جوداتی که پیش ازاین آفریده شده اند می گردند واین نوعی رستاخیز است.» آیا همان گونه که در بازگفت های ایرانی - اسلامی آمده است ٬ انسان در نوروز خلق شده است ؟ این باور ژرف بااین بازگفت بندهش بزرگ هم خویشی دارد که در بازگفتی بس اندیشه برانگیز از آفرینش دوباره ی انسان پس از توفان مهیب و ویران گر جهانی در ورجمشیدی سخن به میان می آورد: « درآن هنگام بازسازی آدمیان و جانوران در «ور» ساخته ی جم انجام می شود٬ ازاین روست که درجای پنهان (زیرزمین) ساخته شده است.» چراکه « ور» به باور زبان شناسان پهلوی به چم نهانی است. درمتون پس از اسلام نیز کنایه ای به زنده شدن انسان در نوروز شده است: « دراین روز( نوروز ) بود که خداوند عسکره را زنده کرد . پرسیدند عسکره چیست ٬ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سربه بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند سپس آنان را زنده کرد.» در متن دیرین و اندیشه ورانه ی «مهابهارته» شرح و توصیفی بس دل کش و روشن از ور جمشیدی آمده است: « نارده گفت: ای یودیشتیره٬ اکنون من انجمن سرای یمه پسر ویوسونت راکه پسر پرتا به دست ویشوکرمن ساخته شده است٬ توصیف خواهم کرد. اکنون به من گوش فراده ای شهریار. آن انجمن سرای که هم‌چون زر پرداخت شده است٬ بیش از صد یوجنه وسعت دارد. این خانه که دارای درخشندگی خورشید است. هرچه را آرزوکنند٬ می بخشد. آنجا نه بسیار سرداست و نه بسیارگرم٬ دل راشادمان کند. درآن انجمن سرا نه اندوه است ٬ نه ناتوانی و سال خوردگی ٬ نه گرسنگی و نه تشنگی . نه هیچ چیز ناخوشایندی را درآن‌جای است ٬ ونه هیچ گونه بدبختی یا اندوه. درآن جا هیچ خستگی وهیچ گونه احساس بد نمی تواند وجودداشته باشد. هرچه آرزوکردنی است آسمانی یا بشری درآن سرا می توان یافت.» همانی این شرح و توصیف را می توان در یشت های اوستایی در خصوص دوران شهریاری جمشید به روشنی بازیافت.

ادامه 👇👇👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
🔹زامیاد یشت دوران شهریاری اورا روزگار فرمان روایی آرمانی برمی شمارد تا قبل از آن که روان و اندیشه اش به دروغ و ناراست آلوده گردد: «فره ی کیانی توانای مزدا آفریده ......... را می ستاییم .‌که دیر زمانی جمشید دارنده ی رمه ی خوب را هم راهی می کرد به طوری که برزمین و دارای هفت بخشش٬ بردیوان برجادوگران و پریان ٬ برفرمان روایان ستم گر٬ بر کوی ها و کرپ ها فرمان روایی می کرد . در دوران فرمان روایی او دونوع خوردنی تمام نشدنی بود. چارپایان و مردمان نامیرا بودند٬ آب هاو گیاهان خشک‌نشدنی . در دوران او نه سرما بود ونه گرما ٬ نه پیری ونه مرگ٬ نه رشک‌ آفریده ی دیوان.» در یسنا به جزازاین ویژگی ها به روایتی برمی خوریم که بعدها در بازگفت های عبری - سامی رخ می نماید: « درمدتی که جم دارنده ی رمه ی خوب پسر ویونگهان شهریاری می کرد . پد و پسر هریک به صورت جوان پانزده ساله می زیستند.»

🔹در نسک مغانی آریایی وندیداد ؛ ساخت ور به دستور و راهنمایی اهورامزدا پیش از آغاز و یورش روی داد تباهی گر به جمشید آموزش داده می شود: «آن گاه اهورامزدا به جم گفت: ای جم زیبا ٬ پسر ویونگهان‌٬ برجهان مادی زمستان های بدبتازند وهم راه باآن سرمای سخت مرگ آور . و نخست ابر به فراوانی برف بارد ازبلندترین کوه ها تاژرفای رودخانه ی ٱردوی . پیش از این زمستان این سرزمین چراگاه هاداشت ٬ اما بعد باآب شدن برف ها ؛ آب با موج های بزرگ روان گردد٬ و رودهای غیرقابل عبوربرای جهان مادی پیدا شوند ....... پس وری بساز به درازای یک چرتو ( یک اسپریس = میدان اسب سواری ) برهریک ازچهارطرف. بدان جا‌تخمه ی چارپایان و ستوران ٬ مردمان ٬ سگان ٬ پرندگان‌ و آتش های سرخ سوزان را ببر.......... آن جا تخمه های همه ی مردان و همه ی زنان‌را که‌ب روی زمین‌ بزرگ ترین ٬ بهترین و زیباترین اند ٬ می بری . آن جا تخمه های همه ی انواع چارپایان‌را که بر روی زمین بزرگ ترین ٬ بهترین و زیباترین اند ٬ می بری . آن جا تخم های همه ی گیاهان راکه بر روی زمین بلندترین و خوش بوترین اند ٬ می بری . آن جا تخمه های همه ی خوردنی هایی را که بر روی زمین‌ خوش مزه ترین و خوش بوترین اند ٬ می بری . این تخمه ها را جفت جفت می کنی تا درآن جا زوال ناپذیر بمانند . درمدتی که این مردمان‌در ورها هستند.»

ادامه 👇👇👇👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
🔹مهابهارته ی هندیان بازگفتی را نگاهبانی کرده است که بی گمان از دوران‌هند و ایرانی بازمانده است . مهابهارته از حادثه ای دهشت بار وویران گر و پسین تر نقش جمشید ( یمه ) واز شهریاری آرمانی جم ( يمتوم = جم بودگی ) سخن می راند . دراین قطعه ی هشدارآمیز به روشنی از دگرگونی زمین و بالاآمدن ٱب ها وفرو رفتن زمین و کوه ها به ژرفای « صد یوجنه » سخن رفته است : « زمین که از بار بی اندازه در رنج‌بود ٬ صد یوجنه فرو رفت . و زمین که همه ی اعضایش از درد رنجه بود و از فشارهای بی اندازه حواس خود را از دست داده بود ........ و زمین‌که صدیوجنه برکشیده شده بود ٬ تلاطم سختی را سبب شد ٬ همه ی آسمانیان هم راه با فرزانگان ثروت زاهدانه به تلاطم درآمدند و عرش و سپهر. وهمه ی زمین (هستی) پراز کلمات تعجب آمیز «هان» و «افسوس» شد. نه آسمانیان توانستند در آرامش به سربرند و نه مردمان‌. » حادثه ای بس هول ناک که حتا آسمانیان را نیز به وحشت و افسوس انداخت. قهرمان و نجات بخش زمین و مردم یمه (جمشید) است. پس از این حادثه است که به دستور برهما که خود نیز در درخشش خود می سوخت٬ یمه را فرمان‌داد تا آن انجمن سرا ( ور جم کرد ) را بسازد که بیش از صد یوجنه وسعت دارد. مکانی که عاری از مرگ و در عین اعتدال است. و مردمانش برخوردار از زیبایی آسمانی و خرد بسیارند. پس از آرامش زمین و رهایی ازاین حادثه ی دهشت بار است که بازماندگان به رهبری به سازندگی دوباره ی می پردازند٬ و این روز را روز نخست اعتدال گیتی٬ یعنی نخستین‌روز بهار است٬ جشن می گیرند: « یمه به مردمان پارسا جایگاه های درخشان‌می بخشد.....و وقت خود را به برگزاری جشن با آنان‌سپری می کند . ‌وندیداد نیز به شیوه ای خیال انگیز این بازگفت مهابهارته ‌را بازگو می کند که جمشید« هورنگ » به فرمان‌اهورای همه آگاه به راه بانی مردم آریایی برگزیده شد . واین شگفت مرد آریایی با یاری آسن خرد ٬ اعتدال اهورایی را له جای جای گیتی بارگردانید . و مردم آریایی را در سه گاه سی سد ساله به هم راهی و هم یاری دو افزار شگفت اهورایی «اشترا» و «سوورا» زمین را که‌برای مردم و چارپایان تنگ شده بود ٬ وسعت بخشید: « آن گاه جم به سوی روشنی درهنگام نیم روز به سوی راه خورشید فرارفت ٬ و زمین را با حلقه ی زرین به جنبش درآورده ٬ آن را با سیخک سفت ومی گفت : ای سپندارمذ محبوب خود را بگستران و پهن شو برای بردن چارپایان ٬ ستوران و مردمان .آن گاه جم زمین را سه سوم پهن تراز آن چه قبلأ بود ٬ کرد. » برای پژوهش گر این پرسش پیش می آید که چرا جمشید فرمان و درخواست اهورامزدا را برای برقراری و پیش برد دین او نمی پذیرد ٬ و در عوض به این درخواست اهورامزدا تن در می دهد که زمین و مردمش (هستی گیتایی) را به سوی رهایی و نیک بختی راه بر باشد . و به سخنی شهریاری را به گفت متون پهلوی بر پیامبری ترجیح می دهد ؟ آیا جمشید بادانش و زبانی که ویژه ی آسمانیان است ازاین روی داد بزرگ و‌بلای آسمانی آگاهی داشته است که بی درنگ فرمان اهورایی را می پذیرد و با یاری دو ابزار شگفت اهورایی (اشترا و سوورا) مردم و چارپایان وبه سخنی هستی مادی را ازاین خطر بزرگ رهایی می بخشد . باشنده ای که با دانش بی کران مغان خورشیدی و خط مقدس پاراکریت پیوندی تنگ دارد.

ادامه 👇👇👇👇👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
🔹وری را می سازد هم چون خودش بسی شگفت واز هزاره ها بسی جلوتر است. سرزمینی که هر روزش به مدت یک سال بود. واز همه مهم تر روشنایی‌اش «از نورهای طبیعی و نورهای مصنوعی است» به گمان نگارنده مغان زردشتی شده با آگاهی نسبی و کم رنگی که ازاین حادثه ی بزرگ طبیعی داشتند٬ نقش سترگ و هستی ساز جمشید را دربازگفتی آمیخته با باورها و اعتقادات دینی خویش در وندیداد این نسک مرموز و بی دست برد از تطاول روزگاران چنین بازسازی کرده اند : « اهورامزدا به جم گفت : ای جم زیبا پسر ویونگهان آماده باش برای یادگرفتن‌و مراقبت دین من. جم زیبا پاسخ داد: من آفریده نشده ام برای یاد گرفتن و مراقبت دین. آن گاه اهورامزدا به اوگفت: اگر آماده نیستی برای یاد گرفتن و مراقبت دین من٬ پس جهان مرا فراخ کن٬ پس حهان‌مرا ببالان٬ پس حامی ٬ پاسدارو نگاهبان جهان من باش.» درمتون آریاییان هندی سخنی شگفت و اندیشه برانگیز در ویژه ی جمشید آمده است که خدایان خویشکاری ووظیفه ی جمشید را برعهده گرفتند: «روزگاری که کرته یوگه (دوران هراس انگیز ویران گر) وجود داشت٬ خدای جاودانه وقدیم وظایف یمه را به عهده گرفت٬ آن که هرگز منحرف نمی شود. هنگامی که خدایان به انجام دادن وظایف یمه پرداختند ٬ هیچ آفریده ای نمی مرد٬ درحالی که زایش ها مطابق معمول بود.» آیا این بازگفت آریایی در هزاره‌ای بعد در متون ایرانی زردشتی و پسین تر دری به گونه ی ادعای خدایی کردن جمشید رخ برنموده است ؟ درحالی که درتفسیر فرگرد دوم وندیداد بازگفتی به جامانده است که جمشید را از آن پایان شوم و گناه آمیزش پاک ومبرا می سازد: « او وفادار ومقدس بود و نشانه ای میان مردمان گذاشت.» حکیم دل آگاه و آشنا به راز های نهانی فرهنگ ایرانی؛ فردوسی بزرگ ازاین روی داد ویران گر جهانی با ایهامی پرشتاب و گذرا یاد می کند:
سرسال نو هرمز فرودین
برآسود از رنج روی زمین

چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندران روزگار

ز رنج و زبدشان نبد آگهی
میان بسته دیوان بسان رهی

فرهیخته ی توس نیز به پیروی از متون کهن آریایی - ایرانی در بیتی سخت فشرده از حادثه ی هول ناک و ویران گری سخن می گوید٬ و شگفتا که از واژه ی « رنج » که در متون هندی برای برای این حادثه ی دهشت بار استفاده شده بهره می برد. این سختی و تنگی ورنج زمینیان در روزنخست فروردین (نوروز) پایان یافته است٬ و جمشید به دستوری آسمانی با آوردن آیین هاو قوانین اجتماعی بازسازی هستی گیتایی همت گماشته است. روزی که درآن از مرگ و رنج دیگر اثری پدید نبود. به این شوند جمشید برآن شد تا به یاد روز فاجعه که نخستین روز بهار و هم روز زایش دوباره ی طبیعت بود ٬ از همان روز که روز زوال زمین بود٬ روزی نو و آیینی در زمین برپا سازد. به این چرایی جشنی بزرگ (نوروز) را بنیاد نهاد که در کارنامه ی زندگی آریاییان نقطه ی عطف آغازین بود:
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ماماند ازآن خسروان یادگار

به تاریخ ۵ / ۱ / ۱۳۹۹ خورشیدی
✍️#مهدی_رحمانی_قوچانی

🔸یاری نامه

۱- فردوسی٬ ابوالقاسم٬ شاه نامه مسکو٬ به کوشش برتلس٬ چ دوم ۱۹۶۶
۲- بندهش هندی٬ به کوشش رقیه بهزادی٬ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی٬ چ دوم٬ ۱۳۸۸
۳- فرنبغ دادگی٬ بندهش٬ به کوشش مهرداد بهار٬ انتشارات توس٬ چ اول ۱۳۶۹
۴- بهار٬ مهرداد٬ از اسطوره تا تاریخ٬ به کوشش ابوالقاسم اسماعیل پور٬ نشر چشمه٬ چ اول ۱۳۷۶
۵- بهار٬ مهرداد٬ پژوهشی در اساطیر ایران (پاره ی نخست و دویم)٬ انتشارات آگاه٬ چ اول ۱۳۷۵
۶- ریگ ودا٬ به کوشش دکتر جلالی نایینی٬ نشر قطره٬ چ سوم ۱۳۷۲
۷- مها بهارت٬ به کوشش دکتر جلالی نایینی و دکتر شوکلا٬ تهران
۸- سر اکبر اوپه نیشاد٬ به کوشش رضازاده شفق٬ ناشر دنیای کتاب٬ چ اول٬ ۱۳۸۹
۹- بیرونی٬ ابوریحان٬ آثارالباقیه٬ به کوشش اکبر دانا سرشت٬ انتشارات امیرکبیر٬ چ سوم٬ ۱۳۶۳
۱۰- اوپانیشاد٬ دراشکوه٬ به کوشش دکتر تاراچند - دکتر جلالی نایینی٬ انتشارات علمی٬ چ چهارم ٬۱۳۸۱
۱۱- فرانتس کومن٬ آیین پر رمز وراز میترایی٬ به کوشش هاشم رضی٬ انتشارات بهجت٬ چ دوم٬ ۱۳۸۳
۱۲- کریستن سن٬ آرتور٬ کیانیان٬ به کوشش دکتر ذبیح الله صفا٬ بنگاه ترجمه و نشر کتاب٬ چ چهارم٬ ۲۵۳۵
۱۳- کئو ویدن گرن٬ دین های ایران٬ به کوشش دکتر منوچهر فرهنگ٬ انتشارات آگاهان ایده٬ چ اول٬ ۱۳۷۷
۱۴- کریستن سن٬ آرتور٬ نخستین انسان و نخستین شهریار٬ به کوشش دکتر ژاله آموزگار- دکتر احمد تفضلی٬ نشر چشمه٬ چ اول٬ ۱۳۷۷
۱۵ - وندیداد ٬به کوشش هاشم رضی٬ انتشارات فکر روز٬ چ اول٬ ۱۳۷۶
۱۶- آذر فرنبغ٬ دینکرد٬ به کوشش فریدون فضیلت٬ انتشارات مهرآیین٬ چ اول‌٬ ۱۳۸۴
۱۷- رضی ٬ هاشم ٬ آیین مغان ٬ انتشارات سخن ٬ چ اول ٬ ۱۳۸۲
۱۸-پورداود٬ ابراهیم٬ یشت ها٬ به کوشش دکتر بهرام فره وشی٬ انتشارات دانشگاه تهران٬ چ سوم٬ ۲۵۳۶
۱۹- رضی٬ هاشم٬ آیین مهر٬ انتشارات بهجت٬ چ اول٬ ۱۳۷۱

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
Audio
💠مواجهه با #ویروس_کرونا
🔹چگونه به طور موثری به بحران کرونا پاسخ دهیم؟

✍️نویسنده: دکتر راس هَریس
✍️مترجمان: دکتر مهرنوش اثباتی و دکتر علی فیضی

فایل صوتی: یکم
🔸اجرا: #ماهرخ_معین_فر

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan
Forwarded from انجمن همکاریهای اقتصادی بین المللی برای توسعه پایدار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌کرونا ویروس و برج ایفل
🔹پاریس - فرانسه
🗓پنجم فروردین 1399
🗓برابر با بیست و چهارم مارس 2020
🌍📚📙💶 https://aceidd.com/en/
🌍📚📙💶 https://aceidd.com/fr/
✍️تبادل نظر و همکاریهای حقوقی اقتصادی بین المللی،
💶تامین منابع پولی (فاینانس نسل چهارم)، تکنولوژی و دانش علمی مورد نیاز پروژه ها در بخشهای ششگانه فعالیتی حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی در سطح بین المللی
🌍📚📙💶 https://t.me/aceidd
🌍📚⚖️ https://www.instagram.com/ebrahimemad1956/
کرونا را به پای جهل بنویسم و به عقل بسپاریم
💊💊💊💊💊💊💊

🔍 یادم می آید پدر بزرگ وقتی خرش راه نمی رفت و بار نمی کشید به جد و آباء اش فحش می داد. حتی وقتی زور می زد تا سنگ بزرگی را جابه جا کند و نمی توانست، باز به روح سنگ نفرین می کرد.

🔍 البته کار او جای عیب و مسخره نداشت. در باور ساده و شاید شهودی‌اش همه پدیده‌ها جان داشتند و دارای روح و احساس مشترک. مثل انسان های اسطوره‌ایی و قدیم. اما متاسفانه مشکل امروز ما حادتر از این است. گویی هنوز در دوره پیشاعقل هستیم و هنوز با واژه ها و ضرب المثل ها و استعارات موهوم و خرافی، زندگیمان را می سازیم.
گذشته تاریخی ما پر است از این باورهای خرافی و رفتارهای جاهلانه که مرز و بومان را بارها ویران کرده است.
عرفان ما همیشه در ستیزه با عقل و خرد بوده است:

عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقی را هم عشق گفت.

در ضرب المثل هایمان نیز، فراوان مفاهیمی از این قبیل را می بینیم:

"تا عاقل فکر می کند، دیوانه از آب گذشته است"

🔍 مضافا این که به نظر می رسد فرهنگ ما بیشتر عناصر ی را می پروراند که ظاهرا ضد عقل هستند. مثلا تکیه بر بخت:

"بخت که برگردد، اسب در طویله خر گردد".

یا وابسته به تقدیر بودن:

"تقدیر چه سابق است، تدبیر چه سود؟!"

و فانی و دو روزه دانستن دنیا و غم بارگی هم یک گواه دیگرست:

" دنیا دو روز است و باقیش روز به روزست".
" دنیا پشم است".

🔍 چرا راه دور می رویم. به رفتارمان در برابر کرونا نگاه کنیم. هر نسخه ننه قمری را ناآزموده مصرف می کنیم. نادانسته هر راه خطایی را تکرار می کنیم و گوشمان هیچ به حرف عقل و علم نیست.

🔍 در هر حال بشر اگر در دوره پیشاعقل در خوشبینانه ترین وجه، ناگزیر بود به خیال و شهود اعتماد کند و در عصری به باورهای عامیانه و موهوم و تجربی، در این عصر باید و ضرورت دارد از طریق عقل و علم بر مشکلات و خطرات غلبه پیدا کند.

🔍 علم قادرست به امور آشفته دور و برمان سامان دهد و ما را از تناقض و ابهام دور کند.

🔍 علم مقوله های پیرامون ما را نه تصادفی و اتفاقی و مرموز می داند و نه لاینحل.. علم راه پیش رو را بسته نمی بیند.

🔍 این تنها کار علم است که موضوعات سیال و ذهنی و مغشوس را ابتدا از یکدیگر متمایز و متعین می کند و سپس در سلسله مراتب سیستماتیک علت و معلولی و منطقی آنها را به یکدیگر پیوند می دهد و ترکیب می کند و از حل یک مشکل به حل و کشف های دیگر می رسد.
از این نظر علم نیز مانند عرفان و شهود و اسطوره به دنبال وحدت و هماهنگی عناصر به هم ریخته هستی است اما با الگو و ساختار خاص خود و از طریق نشانه و عدد و فرضیه و آزمایش و سنجش.

🔍 کار علم به هم دوختن آسمان و زمین نیست . او پدیده ها را در بیرون از مناسبات منطقی مورد بررسی قرار نمی دهد و به قول فروغ در ته هر چیزی دنبال جای پای معصیتی و گناهی نمی گردد.

🔍 علم بی گدار به آب نمی زند و بی ربط هم حرف نمی زند.. تا پاسخ قطعی و جهان شمول پیدا نکند هر چیزی را به هر چیزی وصل نمی کند.

🔍 در نتیجه علم، "کرونا" را نه محصول گناه بشر می داند و نه دشمن جنایت پیشه ای که از دوردست آمده تا جان و اعتقاد ما را بگیرد.

🔍 کرونا یک پدیده و خطر طبیعی است و شاید زاده جهل ما و باید با تعقل و همان مناسبات عدد و نشانه و فرضیه حل اش کنیم و بسپاریم به عالم و دانشمند. فقط همین...

🔍 کرونا آمده است که پرچم علم را در بلندترین قله ایران برافرازد و در سراسر ذهن و وجودمان جاری شود و ما را به تدبیر وادارد.

به قول حافظ:
کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش

" علی اصغر ارجی"

https://t.me/aliasqararji/981

#فصلنامه_باغ_خبوشان

telegram.me/baghekhabushan