💠مصاحبه با #ابوالقاسم_فاضلی، جوان ترین #آتش_نشان شهر بابل
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
قاسم فاضلی هستم، متولد 1370 ، در شهر بابل به دنیا آمدم. 20 سالم بود که وارد سازمان شدم و در حال حاضر 25 سال سن دارم.
نحوه ورود خود را به آتش نشانی توضیح دهید.
پدرم آتش نشان بود، با بیش از 26 سال سابقه که محل خدمتش در ایستگاه شماره 2 بود.
در یکی از شیفتهای کاری و زمانیکه زنگ حریق به صدا درآمد و همه عازم عملیات شده بودند، پدرم دچار شوک و سکته شد و متاسفانه فوت کرد.
بعد از فوت پدر، من که بعنوان تنها پسر خانواده بودم موفق شدم راه پدر را ادامه داده و آتش نشان شوم.
به نظر شما آتش نشانی چگونه حرفه ای است؟
فرد آتش نشان باید عاشق کارش باشد تا موفق شود، در غیر اینصورت نمیتواند کاری از پیش ببرد. چرا که آتش نشانی شغل سخت و طاقت فرسایی است. تمام لحظه های کار همراه با استرس زیاد و خطرات بیش از انتظار است. از لحظه ای که زنگ حریق به صدا در می آید تا زمان اتمام عملیات، یک آتش نشان در معرض انواع تهدیدها و خطرات قرار می گیرد. استرس، فشارهای روانی ناشی از مواجهه با صحنه های دلخراش، انواع آسیبها و مخاطرات فیزیکی از مواردی است که مامور آتش نشانی را تهدید می کند ولی لذت نجات دادن جان یک انسان به همه این سختی ها می ارزد.
از بهترین و بدترین خاطرات خود بگویید
بدترین عملیات: هرچند که در این مدت عملیاتهای تلخ زیادی را انجام دادیم ولی به ماموریتی اعزام شدم که یک نفر بین دیوار و کامیون پرس شده بود و متاسفانه جمجمه اش بر اثر فشار زیاد متلاشی شده بود و صحنه دلخراشی رو بوجود آورده بود.
بهترین عملیات: در طبقه دوم ساختمانی آتش سوزی رخ داده بود. زمانیکه ما را به محل اعزام کردن، متوجه شدیم که بچه چهارساله ای در محاصره آتش قرار گرفته که بعد از یک عملیات خوب تیمی توانستیم بچه را به خانواده اش تحویل بدیم.
تا کنون در ماموریتی ترسیده اید؟
بله . در یکی از عملیاتهای ریزش ساختمان بود که بعد از نجات دونفر، و در حال انتقال نفر سوم ناگهان سقف منزل تخریب شد و بر سر من و همکارم فرود آمد. خوشبختانه با واکنش سریع ما و مصدومیتی اندک این ماموریت به پایان رسید.
آیا در حین انجام ماموریت، دچار آسیب دیدگی هم شده اید؟
بله. در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان بود که زنگ ایستگاه به صدا درآمد و ما راهی عملیاتی شدیم که مغازه تعویض روغنی دچار حریق شده بود، شدت حرارت و وسعت حریق به حدی بود که دچار خفگی شدم و کارم به اورژانس کشید.
به چه ورزش یا ورزشهایی علاقه مندید.
فوتبال ، والیبال و شنا
اوقات فراغت را چگونه سپری می کنید؟
معمولا اگر ورزش نکنم در کنار خانواده هستم چون پدر هم فوت شدند، سعی میکنم بیشتر در خانه و خانواده حضور داشته باشم
احساسی که در پایان عملیات دارید را توضیح دهید.
بستگی به نوع عملیات دارد. بعضی ها شیرین هستند مثل نجات دادن فرد در حوادث گوناگون و بعضی ها هم بسیار تلخ هستند مثل کشته های تصادفات و یا غرق شده ها
نظرتان را در مورد کلمات زیر بگویید. سعی کنید کوتاه باشد.
الف) ترس: گاهی ترسیدن خوبه
ب) آتش: دشمن آتش نشان
ج) شهادت: آرزوی من
د) بابل: شهر بهار نارنج
چه توصیه ای به شهروندان دارید؟
در مواقع حوادث بدون استرس و اضطراب آدرس محل حادثه را به درستی به سامانه 125 اعلام کنند و از مردم خواهش میکنم با شنیدن صدای آژیر خودروهای امدادی، راه را برای آنها باز نمایند.
حرف آخر:
تشکر از مهندس دابوئیان به خاطر مدیریت بی نظیر
و ممنون از شما بابت این مصاحبه
http://www.babol125.ir/News.aspx?News=110995
شنبه، ۳۰ بهمن ۹۵
کانال #بابل_نیوز
✅ @BabolNews
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
قاسم فاضلی هستم، متولد 1370 ، در شهر بابل به دنیا آمدم. 20 سالم بود که وارد سازمان شدم و در حال حاضر 25 سال سن دارم.
نحوه ورود خود را به آتش نشانی توضیح دهید.
پدرم آتش نشان بود، با بیش از 26 سال سابقه که محل خدمتش در ایستگاه شماره 2 بود.
در یکی از شیفتهای کاری و زمانیکه زنگ حریق به صدا درآمد و همه عازم عملیات شده بودند، پدرم دچار شوک و سکته شد و متاسفانه فوت کرد.
بعد از فوت پدر، من که بعنوان تنها پسر خانواده بودم موفق شدم راه پدر را ادامه داده و آتش نشان شوم.
به نظر شما آتش نشانی چگونه حرفه ای است؟
فرد آتش نشان باید عاشق کارش باشد تا موفق شود، در غیر اینصورت نمیتواند کاری از پیش ببرد. چرا که آتش نشانی شغل سخت و طاقت فرسایی است. تمام لحظه های کار همراه با استرس زیاد و خطرات بیش از انتظار است. از لحظه ای که زنگ حریق به صدا در می آید تا زمان اتمام عملیات، یک آتش نشان در معرض انواع تهدیدها و خطرات قرار می گیرد. استرس، فشارهای روانی ناشی از مواجهه با صحنه های دلخراش، انواع آسیبها و مخاطرات فیزیکی از مواردی است که مامور آتش نشانی را تهدید می کند ولی لذت نجات دادن جان یک انسان به همه این سختی ها می ارزد.
از بهترین و بدترین خاطرات خود بگویید
بدترین عملیات: هرچند که در این مدت عملیاتهای تلخ زیادی را انجام دادیم ولی به ماموریتی اعزام شدم که یک نفر بین دیوار و کامیون پرس شده بود و متاسفانه جمجمه اش بر اثر فشار زیاد متلاشی شده بود و صحنه دلخراشی رو بوجود آورده بود.
بهترین عملیات: در طبقه دوم ساختمانی آتش سوزی رخ داده بود. زمانیکه ما را به محل اعزام کردن، متوجه شدیم که بچه چهارساله ای در محاصره آتش قرار گرفته که بعد از یک عملیات خوب تیمی توانستیم بچه را به خانواده اش تحویل بدیم.
تا کنون در ماموریتی ترسیده اید؟
بله . در یکی از عملیاتهای ریزش ساختمان بود که بعد از نجات دونفر، و در حال انتقال نفر سوم ناگهان سقف منزل تخریب شد و بر سر من و همکارم فرود آمد. خوشبختانه با واکنش سریع ما و مصدومیتی اندک این ماموریت به پایان رسید.
آیا در حین انجام ماموریت، دچار آسیب دیدگی هم شده اید؟
بله. در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان بود که زنگ ایستگاه به صدا درآمد و ما راهی عملیاتی شدیم که مغازه تعویض روغنی دچار حریق شده بود، شدت حرارت و وسعت حریق به حدی بود که دچار خفگی شدم و کارم به اورژانس کشید.
به چه ورزش یا ورزشهایی علاقه مندید.
فوتبال ، والیبال و شنا
اوقات فراغت را چگونه سپری می کنید؟
معمولا اگر ورزش نکنم در کنار خانواده هستم چون پدر هم فوت شدند، سعی میکنم بیشتر در خانه و خانواده حضور داشته باشم
احساسی که در پایان عملیات دارید را توضیح دهید.
بستگی به نوع عملیات دارد. بعضی ها شیرین هستند مثل نجات دادن فرد در حوادث گوناگون و بعضی ها هم بسیار تلخ هستند مثل کشته های تصادفات و یا غرق شده ها
نظرتان را در مورد کلمات زیر بگویید. سعی کنید کوتاه باشد.
الف) ترس: گاهی ترسیدن خوبه
ب) آتش: دشمن آتش نشان
ج) شهادت: آرزوی من
د) بابل: شهر بهار نارنج
چه توصیه ای به شهروندان دارید؟
در مواقع حوادث بدون استرس و اضطراب آدرس محل حادثه را به درستی به سامانه 125 اعلام کنند و از مردم خواهش میکنم با شنیدن صدای آژیر خودروهای امدادی، راه را برای آنها باز نمایند.
حرف آخر:
تشکر از مهندس دابوئیان به خاطر مدیریت بی نظیر
و ممنون از شما بابت این مصاحبه
http://www.babol125.ir/News.aspx?News=110995
شنبه، ۳۰ بهمن ۹۵
کانال #بابل_نیوز
✅ @BabolNews
