چشمهایش
#ایست_چشمی @Babiehsas✍🍁🍂
C᭄
تو با کدام زبان صدایم میزنی
سکوتِ تو را لمس میکنم
به من که نگاه میکنی
به لُکنت می افتم
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
تو با کدام زبان صدایم میزنی
سکوتِ تو را لمس میکنم
به من که نگاه میکنی
به لُکنت می افتم
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
معشوقه ام باش و ساکت شو
با من درباره شریعت عشق بحث نکن
عشق من به تو شریعتیست که می نویسمش
و اجرایش می کنم
اما تــــو ...
آموختمت که گل مارگریت شوی
و بر بازوهایم بخوابی و بگذاری تا حکومت کنم
و کار تو فقط این باشد
که تا ابد معشوقه ام باشی ...
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
با من درباره شریعت عشق بحث نکن
عشق من به تو شریعتیست که می نویسمش
و اجرایش می کنم
اما تــــو ...
آموختمت که گل مارگریت شوی
و بر بازوهایم بخوابی و بگذاری تا حکومت کنم
و کار تو فقط این باشد
که تا ابد معشوقه ام باشی ...
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
وقتی باد پردههای اتاقُ
جانِ مَرا به بازی میگیرد،
خاطراتِ عشقِ زمستانیمان را به خاطر میآورم
دست به دامنِ باران میشوم،
تا بر دیاری دیگر ببارد
وَ برف
که بر شهری دور...
آرزو میکنم خُدا
زمستان را از تقویمِ خود پاک کند !
نمیدانم چگونه،
این فصلها را بیتو تاب بیآورم !
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
جانِ مَرا به بازی میگیرد،
خاطراتِ عشقِ زمستانیمان را به خاطر میآورم
دست به دامنِ باران میشوم،
تا بر دیاری دیگر ببارد
وَ برف
که بر شهری دور...
آرزو میکنم خُدا
زمستان را از تقویمِ خود پاک کند !
نمیدانم چگونه،
این فصلها را بیتو تاب بیآورم !
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
تو را،
دوست دارم!
هرگز، رهایت نمیکنم!
در آغوش می گیرمت!
و در چهار فصل میچرخانمت!
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
دوست دارم!
هرگز، رهایت نمیکنم!
در آغوش می گیرمت!
و در چهار فصل میچرخانمت!
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
.
پیش از این عاشقان
از عشقشان که میگفتند
می خندیدم ! اما
به مهمانخانه که بازگشتم
قهوه ام را در تنهایی که نوشیدم
دانستم که چگونه
خنجری از تبار عشق
پهلو می شکافد و
بیرون نمی رود.
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
پیش از این عاشقان
از عشقشان که میگفتند
می خندیدم ! اما
به مهمانخانه که بازگشتم
قهوه ام را در تنهایی که نوشیدم
دانستم که چگونه
خنجری از تبار عشق
پهلو می شکافد و
بیرون نمی رود.
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
قهوه که میخوری به من گوش بده !
شاید دیگر با هم قهوه نخوریم و
فرصتی نداشته باشیم،
برای گَپ زدن !
نه از تو چیزی میگویم،
نه از خودم !
ما شمالیترین نقطهی عشقیم !
دو سطرِ حاشیهنویسی شُده با مِداد !
دربارهی چیزی بزرگتر و پاکتر از من و تو
حرف میزنم !
عشق، شاپرکی آمده از بهشت بود،
بر شانههامان نشست و ما پَراندیمش !
ماهی مطّلایی بود آمده از دریا،
ما لِهاَش کردیم !
ستارهیی آبی بود که سوزاندیمش !
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂
شاید دیگر با هم قهوه نخوریم و
فرصتی نداشته باشیم،
برای گَپ زدن !
نه از تو چیزی میگویم،
نه از خودم !
ما شمالیترین نقطهی عشقیم !
دو سطرِ حاشیهنویسی شُده با مِداد !
دربارهی چیزی بزرگتر و پاکتر از من و تو
حرف میزنم !
عشق، شاپرکی آمده از بهشت بود،
بر شانههامان نشست و ما پَراندیمش !
ماهی مطّلایی بود آمده از دریا،
ما لِهاَش کردیم !
ستارهیی آبی بود که سوزاندیمش !
#نزار_قبانی
@Babiehsas✍🍁🍂