کانال اشعار بهمرد
65 subscribers
345 photos
39 videos
3 files
48 links
منصور رضایی سرونوی
تخلص : #بهمرد_هرمزدیار

🍂بهمرد هرمزدیار
🍂 @BHormozdyar
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وه نام خدای بوینای بانِ سر 🙏

شعر #لکی
🌸( سایه‌ی سروناو )🌸

اثر استاد زنده‌یاد :
#میرزاشریف_آزادی‌سرونوی

دکلمه از : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
MirzaSharifAzadiSarvenoi
behmard
وه نام خدای بوینای بانِ سر 🙏

شعر #لکی
🌸( سایه‌ی سروناو )🌸

اثر استاد زنده‌یاد :
#میرزاشریف_آزادی‌سرونوی

دکلمه از : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
🔥 یاد ایام نه چندان دور
#مردم_سرونو
#بزرگ‌اندیشی و #سخاوت

نقل است از بزرگان و قدمای روستا
که در روزگار خان و خان بازی ، میان دو طایفه نفاق افتاده بود و بزرگان هر طایفه
در قلعه جمع شده و با خان در مورد چگونگی غلبه بر جانب مقابل به شور
نشسته بودند و ناگفته نماند که این چندمین جلسه بعد از چندین درگیری
بین طرفین بود !

خان از روی ایوان قلعه نگاهی به مردمش
می‌اندازد که همه گرز بدست و نمدین بر
شان آماده‌ی دستورند و برمیگردد داخل
و در جای خود که صدر مجلس است نشسته و زیر چشمی نگاهی به جماعت بزرگان انداخته و متوجه نبود بزرگی از
روستا میشود و با کمال تعجب میپرسد :

ــ انیو کلای ؟؟
یکی پاسخ میدهد : چی اَره ژیر باخَل خان !
خان بر پشتی تکیه زده و میگوید :
یَکی کِل کَنیه شون ...

بعد از دقایقی کربلایی وارد قلعه شده و
جماعت به احترامش بلند شده و او را
بسمت بالانشین مجلس تعارف میکنند و
او در کنار دست خان آرام مینشیند !

مجلس آرام و بیصداست
همه در فکرند و سرها پایین !

خان دستی به ریش میکشد و تکانی به خود داده و رو به کربلایی کرده و میپرسد :
ــ کلای سوالی درم !
کربلایی : بِپِرس خان ؛ ار بتوینم جواوه میئم
خان : کَلای نهات آدم کَی‌یه ؟؟!

کربلایی نگاهی عمیق به چهره‌ی خان
انداخته و کلاه نمدی را از سر بیرون کرده و دستی بر موهایش میکشد و آنگاه نگاهی در میان جماعت به گردش درآورده
و دوباره به چهره‌ی پریشان خان خیره
میشود و با مکث کوتاهی پاسخ میدهد :

خان سلامت بو
نهات آدم وختی مای گِ ...

#ادامه_دارد ...

نویسنده : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۴ / ۳ / ۱۴۰۱
( بخش دوم )
... #ادامه

🔥 یاد ایام نه چندان دور
#مردم_سرونو
#بزرگ‌اندیشی و #سخاوت

خان : کَلای نهات آدم کَی‌یه ؟؟!

کربلایی نگاهی عمیق به چهره‌ی خان
انداخته و کلاه نمدی را از سر بیرون کرده و دستی بر موهایش میکشد و آنگاه نگاهی در میان جماعت به گردش درآورده
و دوباره به چهره‌ی پریشان خان خیره
میشود و با مکث کوتاهی پاسخ میدهد :

خان سلامت بو
نهات آدم وختی مای گِ
« بِرا وه گَر بِرا وژ بِکَی »
( برادر با برادر خودش بجنگد )

و بدون ادامه ، از شدت خشم لبخندی
به نشانه‌ی خونسردی بر لب آورده و
ساکت میشود !

در میان جماعت ولوله‌ای بر میخیزد
همه از جواب کربلایی حیرانند ولی انگار
خان پاسخش را دریافته و سر به زیر افکنده و هیچ نمیگوید !!!

دقایقی به همین منوال میگذرد و خان
بلند میشود
همگی به رسم خان و رعیتی برمیخیزند

خان : یَی شال و سِتره‌ و کِلاو و کِلاشی خِلاتی
کَلایه !! پیشکَش کَنی ...
و همزمان دست بر دست کوبیده و به
آنی صدای کف زدنها سراسر قلعه را
دربرمیگیرد ...

خان : کَلای توه موشین مَی چیو بو ؟؟

کربلایی : خان سلامت بو
اَر صِلاح مَزانین تا ریشی بَدبِرای وه نام
وَناو بِهوشکنِم ؟؟!!

خان کمی می‌اندیشد
چند قدم راه میرود و برمیگردد رو به
کربلایی و اختیار کار را بدو میسپارد !

ساعتی بعد :
کربلایی سِتره پیشکشی را میپوشد و شال را بر کمر بسته و کلاه زیبای نمدین
را بر سر گذاشته و پاشنه‌ی کِلاش را ورکشیده و از خانه بیرون زده
و بسمت قلعه‌ی طایفه‌ی مقابل به راه می‌افتد ؛
تک و تنها ...

#ادامه‌دارد ...

نویسنده : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۴ / ۳ / ۱۴۰۱

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
( بخش سوم )
... #ادامه

🔥 یاد ایام نه چندان دور
#مردم_سرونو
#بزرگ‌اندیشی و #سخاوت

ساعتی بعد :
کربلایی سِتره پیشکشی را میپوشد و شال را بر کمر بسته و کلاه زیبای نمدین
را بر سر گذاشته و پاشنه‌ی کِلاش را ورکشیده و از خانه بیرون زده
و بسمت قلعه‌ی طایفه‌ی مقابل به راه می‌افتد ؛
تک و تنها ...

طول مسیر بین دوقلعه‌ی طوایف دقایقی بیش نبود ؛ کربلایی با گامهایی مردانه و استوار ؛ چون در سر نیت خیرخواهی داشت و لبخندی از رضایت بر چهره ، به
قلعه نزدیک شد !

صدای مردی را شنید که فریاد زد :
کَلای دِری وِرَی ایره مای !!!

کربلایی بدون توقف به چشمه‌ی سراب
( سراو ) نزدیک شد و از رویش بدآنسو
جستی زد و به طرف در قلعه روانه گردید !

خان بروی ایوان آمد و پشت سرش تعدادی از بزرگان ایستادند !
جوانان آماده‌ی نبرد ، گرز و چماق بدست
درون محوطه نشسته بودند !

در را گشودند و کربلایی وارد شد
همه‌ی حضار برخواستند و به احترام
او رو به سویش چرخیدند !

خان : ها کَلای ؟؟!! خیر بو ؟؟!!

کربلایی : در جایش ایستاد و گفت :
یاعلی خان !

خان : علی یارت کَلای ؛ بِفرما با بان !

کربلایی به داخل ساختمان قلعه وارد شد و خان او را با دست بطرف بالانشین
اتاق هدایت نمود !
همگی نشستند و بعد از لحظاتی سکوت
خان پرسید :
کَلای چه خَوَر ؟؟ شال و سِتره‌تی نوآ کِردیه ؟؟ بمارک بو ؟؟!!

کربلایی با لبخندی بسیار دلنشین و دلگرم کننده :
خان سلامت بو
حامل دوا خَیریکِم بلکِم اِی نِزاع بَین
بِرال وَناویه خَتِم خَیر کَیمِن !!
خان عه کان ایمرو مِ کِردیه‌سیه وکیل
بَین‌تان ، تا بامه خزمتت و بوشم :
بو تا تاریخ نام‌مان وه بَد ننویسی !
بو تا دواره بویمنه برا
بلکم خَتِم کَیم ، اِی گَن ماجرا
ماشالله ایمسال کشاورزی خاصه
حیفه ایجوره وه بین بچو
ووو ...

خان به واژه واژه‌ی سخنان کربلایی گوش میداد و لحظه به لحظه از آن حالت
پریشانی و گرفتگی احوال بیرون می‌آمد
تا اینکه صحبت کربلایی به پایان رسید !

خان رو به جماعت بزرگان کرد و پرسید :
هومه چَه موشینان کَلینه‌ل ؟؟

همه جواب دادند : هرچَی خان بوشی هر
عوه دورسه !

خان پاسخ داد : ایمیژ خوَشمانه مای بِرایمان پایار بو و جنگ تمام کَیم !!

کربلایی لبخندی از مهر بر لب افشان کرد و گفت : بِرا گوشت بِرا بیئری ، سوخان نِمَشکنیتی !!
و بلند شد و گفت همگی صلوات !

جماعت برخواستند و کربلایی از خان و مجمعش برای روز مشخصی دعوت بعمل آورد تا در خانه‌ی شخصی‌اش حضور یابند !

نقل است که کربلایی گوسفندانی نذر میکند و دست خوانین و بزرگان دو طایفه را در گردن هم انداخته و عداوت را از بین برده و به مردم میگوید از فردا
هرکسی دنبال کار و کشاورزی خود برود ...

ــــــــــــــــــــــــــ
روح پاک کربلایی
#برانازار_رضایی‌سرونوی همنشین نور
رحمت حضرت حق 🙏


#پایان /.

نویسنده : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۴ / ۳ / ۱۴۰۱

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
#شطرنج
#بهمرد_هرمزدیار

یَ دی وختی منویسم ناهمیدِم
وه جا سَوزی ، سیایه رنگِ عیدِم

یَ دی وختی منویسم لرزه ای گیان
مَره موشین وه راسی دارِ بیدِم

نَکه باور ! دماخم شوخ و شاد بو
تُ بوین رنج و خم ای تویکِ سفیدِم

رَمی ای مِ خوشی ، دی قول کیشامی
مِنیژ دی یَ‌و دوما وه خم مریدِم

در و دروازه آزایِم پلومه
اِ چا کتیه وه شوم بختی ؛ کلیدِم

قَدَر وه جا یَ هام پا مِ بِگَردی
بیه قَضا و کِلک گِرتمی چیو زیدِم

وَ های صای کُل ، هویچِت اِ کف نَنامه
صو نوشین گِ ارا ایجور پلیدِم

وژِت چنیت قَله و سرباز اِ حکمه
مگر پِرسیت گِ مِ سی یا سفیدِم ؟!

#بهمرد بس کَ ؛ وه اِ کیش ماتیا بوس
باشد ای دوس ، زانِستِم گِ مَزیدِم !

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
کانال اشعار بهمرد
#شطرنج #بهمرد_هرمزدیار یَ دی وختی منویسم ناهمیدِم وه جا سَوزی ، سیایه رنگِ عیدِم یَ دی وختی منویسم لرزه ای گیان مَره موشین وه راسی دارِ بیدِم نَکه باور ! دماخم شوخ و شاد بو تُ بوین رنج و خم ای تویکِ سفیدِم رَمی ای مِ خوشی ، دی قول کیشامی مِنیژ دی…
behmard - Shatranj
MansuorRezaiSarvenoi
#شطرنج
#بهمرد_هرمزدیار

یَ دی وختی منویسم ناهمیدِم
وه جا سَوزی ، سیایه رنگِ عیدِم

یَ دی وختی منویسم لرزه ای گیان
مَره موشین وه راسی دارِ بیدِم

نَکه باور ! دماخم شوخ و شاد بو
تُ بوین رنج و خم ای تویکِ سفیدِم

رَمی ای مِ خوشی ، دی قول کیشامی
مِنیژ دی یَ‌و دوما وه خم مریدِم

در و دروازه آزایِم پلومه
اِ چا کتیه وه شوم بختی ؛ کلیدِم

قَدَر وه جا یَ هام پا مِ بِگَردی
بیه قَضا و کِلک گِرتمی چیو زیدِم

وَ های صای کُل ، هویچِت اِ کف نَنامه
صو نوشین گِ ارا ایجور پلیدِم

وژِت چنیت قَله و سرباز اِ حکمه
مگر پِرسیت گِ مِ سی یا سفیدِم ؟!

#بهمرد بس کَ ؛ وه اِ کیش ماتیا بوس
باشد ای دوس ، زانِستِم گِ مَزیدِم !

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042  👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
۲۵ بهمن روز ولنتاین ، روز عشاق 😔🧑‍🦯

بنام نامی یزدان پاک 🍃
نوشتاری از #بهمرد

#ولنتاین جشنی بیگانه و سروری تحمیلی و ناخواسته بر ما ایرانیان !!
یکی از سه اصلی که مورد پاسداشت ایرانیان باستان بوده #اندیشه‌نیک بوده که متاسفانه امروزه هیچگونه استفاده‌ی نیکی از #تفکر و ادغام آن با #خرد نمیشود و به کلی قبل از آنکه در مورد هر موضوعی کمی #بیاندیشیم و بعد #بپذیریم
آنرا در وجود خود نهادینه کرده و راضی نیستیم به هیچ وجه من الممکن آنرا از خود جدا کنیم !!
به ما گفتن ولنتاین جشن عشاق است !
سر و گوش بسته پذیرفتیم !
بدون آنکه از خود بپرسیم «مگر ما خودمان جشن عشاق نداریم ؟؟!»
چرا باید جشنی را که نشئت گرفته از
رفتارهای غیرهمگون با آداب ماست را
بپذیریم ؟؟!
به چه دلیل ؟؟!

ایرانی ۲۵۰۰سال پیش جشن و روز عشاق داشته !! عشاقی که نه به دنبال امیال پست کننده بشر باشند ! عشاقی که با دامان پاک و چشمانی در فوران از عشق و قلبانی لبریز از مهر ؛ وجود خویش را با
معشوقه به اشتراک گذاشته‌اند !
بروی هم لبخند زده‌اند و شاخه گلی نیلوفر ( گواه نقش برجسته‌های تخت جمشید ) را تقدیم نموده‌اند و دستان گرم یکدیگر را بسیار لذت بخش در دست هم فشرده‌اند !
امشاسپند (فرشته) سپندارمزد ( اسفند )
بانی عشق ورزی و تبلور و بالندگیست !
روز ۲۹بهمن ( وهومن = منش‌نیک ) نامبردار به آن فرشته مقرب یزدان است !
و عشاق پاک‌باز ایرانی به همین سبب
و به پاس شاد بودن در روز بزرگداشت
امشاسپند سپندارمزد ، جشنی ساخته و
آتشی افروخته و شادمان به گردش با
معشوقه به سرور پرداخته‌اند !
نام آن روز #سپندارمزدگان بوده و هم اکنون هم در بسیاری از نقاط سرزمینمان
پابرجاست و برقرار !!
بیایید بدِ بیگانه را از خوبِ خودمان بهتر
ندانیم !!
باقدرت تمام تحریم کنیم #ولنتاین را
و با تمام توان مهر بورزیم در #سپندارمزدگان

دوست دار فرهنگ ایران و ایرانی
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۵/بهمن/ ۱۴۰۱
عکس‌از : #بهمرد

شعر #لکی
« پَپیو پائیزان ۶ »
اثر جدیدی از خدمتگزار لکستان
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

به زیبایی تمام سرایش شد
طی روزهای آتی ، در قالب فایل
صوتی تقدیم شما مهربانان ادب دوست
خواهد شد /.

مانا باشید و بردوام

@Behmard60042
@BHormozdyar
کانال اشعار بهمرد
<unknown> – پپیو پاییزان6- منصور رضایی سرونوی- متخلص به بهمرد هرمزدیار
شعر لکی
« پَپیو پاییزان ۶ »
اثری #جدید
از منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

خدایا صد کَرت شگرِت ، پَپیوله هات وه مهمانیم
تو بوشین هایتی بین گَپی ، روشِنای بَی وه زِنگانیم ؟

تو بوشین ماو بوشی مَی بای یوسِف مصریِ نازار
گِ بَر وا دَی انتظار و روژِگارِ پریشانیم ؟!

تو بوشین ماو هَناسی قیس وه حالتْ آگرین باییر
لیلی وار بای و بنیشی واز کَی پَنجی اَر زِرانیم ؟!

خدایا ، یا خدا هاوار ؛ هاوارِم هَر وه درگاتَن
ماو پپیوله اِی جاره دی بووه باعثِ مِزگانیم ؟!

جوانی‌یِم دِری رنگ اَر رَواخ و ریو مچوتی دی
ماو مهمانِم وه بین بوتی نوشدارو وه پَی جوانیم ؟!

پَپیوله فِرفِری تویک هویل ، برا هام گَپ شووَل تارِم
کِلیل واز کَ اَر دَم و بوش گِ دی تمامه حیرانیم

سَرِم وه خِر کردَگاری گِ تو کِردیَی وه قاصو مِ
ماو هاتِنت وه اِی چِله واران بو اَر هراسانیم ؟!

بوش تا #بهمرد تَیم شَوری عوض کَی وه خوش اَحوالی
بوش تا وه گیان وْ دل سوز کَی #هرمزیار کاور قوروانیم !!

@Behmard60042
@BHormozdyar
شعر #لکی
« نِمه‌م چام »
به زیبایی تمام سروده شده و
در حال میکس و مونتاژ میباشد /.

بمحض انجام ، تقدیم حضور سبزتان
میگردد !

ارادتمند یکان‌یکانتان :
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

@Behmard60042
@BHormozdyar
نویرْ وجودِت اِی دَروینِم سَر کیشاسی بی کِشی
خَمْ پَژارت اَی خیالِم پَر کیشاسی بی کِشی
دارْ ندارِم بوه نذرِت ؛ #ساقی‌نامه‌ت خو شِنفت !
چَنْ چِکه مَی ، بهمرد اَر ساغَر کیشاسی بی کِشی !

#بهمرد_هرمزدیار ۲۵ / ۱ / ۱۴۰۲

@Behmard60042
@BHormozdyar
#دیدار
شعری بسیار زیبا
به زبان فاخر لکی
اثر جدید خادمتان
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

شرحی زیبا دارد از دیدار #بهمرد و
باغات سرونو بعد از گذشت ۲۲سال !

تقدیم شما مهرپروران ادب دوست
👇👇👇👇
شعر زیبایِ
« قاف و نویر »
اثری جدید از خادمتان :
#بهمرد_هرمزدیار
منصوررضایی‌سرونوی
ــــــــــــــــــــ #لکی

طی روزهای آتی بعد از میکس و مونتاژ تقدیمتان خواهد شد به مهر 🙏

پایدار باشید و مانا 🙏

@Behmard60042
@BHormozdyar
« قاف و نویر»

شعری زیبا به زبان فاخر لکی

اثر جدیدی از :
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار 💔❤️‍🔥

@Behmard60042
@BHormozdyar

تقدیم شما ادب دوستانِ مهرانگیز 🙏👇
نِمه‌م چام ؟!

هرمزیار اَی دسم عاصه نمه‌م چام
سگِ روحم چیو گرگاسه نمه‌م چام
شیشه‌م تینی دَم الماسه نمه‌م چام
لَش آزاد بو فره خاصه نمه‌م چام
نَسک و هات ، اَر نهاتمه اَر قِراری

الی آخر...

منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
@Behmard60042
@BHormozdyar
#بیزار

هَم نیمه شَوَو خاومَر چیئم پَرّی
روحِم لَش هایشتمی وه قُله فِرّی
فِگر و خیالات عاص کِردِمه‌سی
وژمه یاد وژم دی بِردمه‌سی
دس بَرمه قلم بوشکمه حال خدا
تا عویژ چیو مِ بنیشی نام جا
خاو بِپَرنمی بوینم مایه دَنگ
یا مات و حیران مَنیشی چیو سنگ
بوینم مَی جواو : چاسی ؟ چایتیه‌ر مِ  ؟!
هر جای رنجیکه مای مسایته‌ر مِ
هر جای خَمیکه مَرشی ئی خُمم
داد و بیدادمه پی ...

به زیبایی تمام سروده شد ✓
بعد از میکس و مونتاژ تقدیم شما ادب دوستان مهرپرور خواد شد ✓

ارادتمند یک یک شما همراهان :
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار

@Behmard60042
@BHormozdyar
پسرم
سوشیانتم
من تو را بارها و بارها
در رویاههایم
در قعر عمیق ترین خوابهایم
سوار بر اسبی سپید
دیده‌ام

پسرم
سوشیانتم
من تو را در میان بیت بیت اشعارم
به مانند نوری که در ظلمات میدرخشد
دیده‌ام

پسرم
سوشیانتم
من نوید آمدنت را
از مهر فروزان
از #پپیو_پاییزان
از قاصدان فصول
از جوانه‌ی درختان
از رویش گیاهان
از بارش قطرات باران
جویا بوده‌ام

پسرم آخ پسرم
ای ناجی پدر سوشیانتم
من به یاری امشاسپندان
ایزدان پاک و راستی پرستان
به تو دست یافتم

یاریت میکنم تا بمانند سروی سبز
بمانند کوهی سترگ
بمانند ابرهای پر باران
بمانند «میثر»
بمانند «آگِر»
و آب
سایه بخشی
و امید باشی
و سیرآب کنی
و تاریکی از هم بپاشی
و گرما بخشی
و رفع عتش کنی !!

پسرم
سوشیانتم
#بهمرد
به یاری اورمزد
تو را میسازد
و تو جهانی را #میسازی

یاحق
منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۶ / ۱۱ / ۱۴٠۲
کانال اشعار بهمرد
هَشار هَشار اثری جدید از بهمرد @Behmard60042 @BHormozdyar هَشارهَشار  :  وژآشارکی  ،  گرگ گرگ  ،  قایم باشک  ،  قایم موشک
بنام خدای خرد
شعر لکی
شماره : ۷۱
عنوان : «هَشار هَشار»
اثر : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمـــــردهرمزدیــار

#جدید
تاریخ نشر : ۱۱/ ۱۲ / ۱۴۰۲

شعر #لکی
عنوان « هَشار هَشار  »

گوش بِتَکِن  !  هَی برا
بوین چه موشم تون خدا
اتحادمان  حفظ بکیم
نیلیم  یَیهو  بایی‌را  !

قِلامانی سازیه
دنیا وه بین نازیه
یَکی بدمان نموشی
خدا بان سر قاضیه  !

بِگِر  ! بزان چه موشم  ؟!
فدات گِشت عقل و هوشم
هر چیو آگِر گرما بیئن
تا وه پَی‌تان  بجوشم  !

بوری کَلین سری بون
سری و سروری بون
امیدِ لشکری بون
نویرانی اختری بون

بوری گِران براکَه
نازار کُرَکه دالکه
عزیز دله‌کَی خوالکه
نَیل بِکوِم وه لالکه  !

آواختمه وه اتحاد
دل یَکتری بکیم شاد
خوَشی باریم ار بلاد
هر چیو نازار کله باد  !

بون تا بیدون حرص و آز
زنئی بکیمن وه ناز
تا گُپمانه پِف اَر ساز
داد بکیمن واااای شاواز

شاواز شاواز سروناو
وه خِر بامی آو سراو
خاصی دنیا هایتیه باو
بار ناوردیه‌ی ناحساو  !

واهای شاواز کُر و دِت
شیرن شمامل چیو بِت
پَی کارِ خیر نمیئن گِت
بهمرد روشن بو  چیئمِت  !

بهمرد خوصه‌ت دویرا کَ
روژگارت چیو سویرا کَ
شاوارِت پِر نویرا کَ
دِرِک‌سان چَویرا کَ  !

بهمرد شِکِت وه دل ناو
نمای چیو مردم وناو
چیی بایه پا حساو
نِمَپیچن  گشت وه تاو  !

برال دَسی بینه بان
وه پی سازین سایه بان
واجب‌تِر اَر واجبن
چیو آو اره نام بوسان  !!

بوری بشکن خزانه
همیاریت کَ روانه
تو عه صاحب قُرانه
گشت چیئمه‌ریت وِسانه 🙏

بوری بکه رّی خدا
کم پویلَلِت بِشارا
دس هیز دَه دی براکم
وه ئی «هَشار هَشارا» 😁😂

بهمرد قسم وه سلطان
وه ذاتِ پاکِ یزدان
وناوی چو پِشتِ‌تَن
گام ار گام و شان ار شان!

منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار