کانال اشعار بهمرد
64 subscribers
345 photos
39 videos
3 files
48 links
منصور رضایی سرونوی
تخلص : #بهمرد_هرمزدیار

🍂بهمرد هرمزدیار
🍂 @BHormozdyar
Download Telegram
#خوان‌هشتم

خوانِ هشتم را فردوسی نگفت !
بهمردش آنرا چون دُرّی بِسُفت !!

اثری پارسی ، حماسی
از خادمتان :منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار

در روزهای آتی تقدیمتان خواهد شد 🙏

@Behmard60042
@BHormozdyar
خاپوره

وژِمْ دایه وه خاپوره باور کَه !
هَناسیم جور بو کافوره باور کَه !
وه بان لَشما ، سَرِم بار زایِدی‌کَه
دِلمه بارین عه ساتوره ، باور کَه !

خاپوره : سرگرمی بچگانه و بی حاصل

معنا :
خودم را با بازیهای سرگرم کننده‌ی بی سود
دلخوش کرده‌ام باور کن !
نفسم بوی مرگ میدهد باور کن !
سرم روی تنم باریست زیادی
راضی‌ام که ساتوری برای قطع کردنش بیاوری ، باور کن !

#منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار ۲۴ / ۱۱ / ۱۴۰۰

@Behmard60042
@BHormozdyar
( آسمانِ بی ستاره )
شعری لکی و به شدت غمگین
اثری جدید از خادمتان
منصوررضایی سرونوی
#بهمردهرمزدیار

در اولین فرصت بعد از صدابرداری و میکس تقدیمتان خواهد شد و توصیه میکنم افرادی که دچار ناراحتی قلبی
هستند از شنیدن شعر اکیدا" خودداری نمایند !

@Behmard60042
@BHormozdyar
الهی !
چه احتیاج به بیان است
وقتی از نهانم باخبری !
چه بگویم که گفتارم را تو یاریگری !
نفسم را زمانیکه بنده‌ی نفس شدم
از شماره بینداز !
و بر نفسهایم بیفزا آنزمان که نفس در
راه تو میکشم و نفس را در بند !

الهی !
هر آنگاه که دست نیاز برافراشتم
بی آنکه نیاز بر زبان آورم بی نیازم کردی و
سرِ ارادت به نماز بردم !

الهی !
مرا چون دوستی که هزاران دوست توانا
پشتیبانش باشد ، پشتیبانی و من از خجلت
این همه لطف سر به زیر !

الهی !
چگونه به شمارش آورم ، چگونه ...
قلم را از نگارش مهربانیت عاجز میبینم !

الهی !
غمی بر دلم سنگینی میکند و تا چیست آنچه که برایم مقدر کرده‌ای !؟

الهی !
این #بهمرد است که با ریشی برف آگین
تمنای بخشش دارد و طلب رحمت !

الهی !
به زبان مادریَم میستایمت و میگویم :
( راضیم وه رضات )

سر ارادت من و آستان مقدست
ای خردمند خدای من

#منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد‌هرمزدیار ۵ / ۱ / ۱۴۰۱

@Behmard60042
@BHormozdyar
#سلطان_هاوار ...

سلطان هاوار ، دِله دامم ، وژت فَریا رسیم کَ !
نیه دنیات دی وه کامم ، وژت فَریا رسیم کَ !
اِی پوس وژمیر گرفتارم ، روحم گیروده جسمه
داری بار و بِنَر زامم ، وژت فَریا رسیم کَ !

#بهمردهرمزدیار ۱۲ / ۳ / ۱۴۰۱

؛✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
#کانال‌دوستان‌بهمرد #سرونویها
🍃 @Behmard60042
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
🧿💓 🔥 💓🧿
جِک و بِک #بهمرد
منصوررضایی‌سرونوی
جِک و بِک
اثر : #بهمردهرمزدیار

بِرال زنئی وه کامم دی بی تامه
تیئل و تُرشه ، ژقومه ، ژیئلِ ماره

شا اَر پی شا وه قاپان بَش باوانِم
مِ جِک بیه بشِم وه اِی قماره !

بهمرد حریف مجال اَرِن بِرینه‌ی
اِرا نیاینِت دی کم پِف کَی نَقاره !!

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳
#سنگ_چخماق_نباشیم !!!
نوشتاری از #بهمردهرمزدیار
منصوررضایی‌سرونوی

روزی از قضای روزگار ، خاری خشکیده ، از ریشه گسسته و دوان پیش باد در کوه ، شاخه‌ایش به گَوَنی برخورد کرد و هر دو از درد تیغ ؛ این از آن و آن از این
صدایشان درآمد :
گَوَن گفت : ای بی ریشه چرا بر سرم فرود آمدی و تیغ در جانم نشاندی؟
خار پاسخ داد ‌: مرا اختیار در کف نبود و
باد مرا بدین سو آورد و اما تو چرا سد راه من شدی و خار در جسمم فرو نمودی ؟
بعد از مختصر گفتگویی ؛ بحث در حال تمام شدن بود و کار به مرحله عذرخواهی
رسید که :
ناگهان سنگ چخماقی که در سایه‌ی گَوَن سکون بود قهقه‌ای سر زد و گفت :
ای گوَن شک نکن که خار از کوری تو را
اینگونه لگدمال کرد و مطمعن باش از
این بابت که سد راهش قرار گرفته‌ای خار
در تنت نشاند !!
گَوَن برآشفت "
باز چخماق به سخن ادامه داد که :
ای خار نادان حسادتت را به ریشه دار بودن دوستم فهمیدم و براستی که همانا
بی ریشه ای !!
... و اینگونه بر آشوب میان خار و گَون افزود و گوَن تکانی خورد تا خار را بیازارد
و خار نیز از شدت غضب به سوی گَون حرکت نمود و در این حین سنگ چخماق
لیز خورد و به سنگی دیگر برخورد کرد و آتشی به جان اهالی دعوا انداخت که دودشان بر آسمان رفت و هر دو سوختند و خاکستر شدند ...
و اما سنگ چخماق ماند و
ادامه زندگی ، بدون وجود خار و سایه‌ی گَوَن ...
تک و تنها زیر ستیغ آفتاب
بله ؛ درد تنهایی را به جان خرید !!!

در میانه‌ی دعوا ، سنگ چخماق مباش
عاقبتِ سوختنِ کسان ، تنهایی است !!

بدرود /.
@behmard_h
@Behmard60042
@BHormozdyar
کانال اشعار بهمرد
Photo
تقدیمتان با عشق به حضرت حق 🍃

#ساقی‌نامه «لکی» ۲

یادگار باد میان مردمان قوم بزرگ لک

از طرف خادمشان : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار

تاریخ سرایش : دوازدهم‌اردیبهشت۱۴۰۲

👇👇👇👇👇
چِراخ‌رِزیا

سیفی اَر باخِ ولاتِم جَورِ دنیا نیامیَه پا//
اَی رفیقَل هام ری‌یِم چیئمه‌ری بون گِ مامه‌وه//

#بهمرد اِی خاکه نه جاتَن شَقه اَر بال دَو بچو//
تا منیژ وانگی ایرعارِم وَی لَشِ گیسیامه‌وه !//

منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار

@Behmard60042
@BHormozdyar
چه دیده‌ای مرا در مردمِ خویش
که هر دم آزمونیت گیردم ریش ؟!
خطا دیدی برو سویی دگر گیر
نیابی زر تو در همیان درویش !!

منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
@Behmard60042
@BHormozdyar
#تورویسکه

چیو تورویسکه‌ی ، لویزه نویری ،
اَر دیانه کوی پراو
ها وه ری‌ئیر ، تا گِ بَی روشنایی اَر
شاوار دلم !!
کس چوزانی مردمَکه گِ مِ چیو یعقوب
اَر خوصه
چَم کیشا ! ایسکه قراره نویرفشان
بو منزلم !

منصوررضایی‌سرونوی
#بهمردهرمزدیار ۲۵ / ۱٠ / ۱۴٠۲

برگردان به فارسی :
مثل نوری در تاریکی که بر قله‌ی کوه پراو شعله‌اش پیداست ( طلوع‌آفتاب)
در راه است تا به شبهای تاریک دلم روشنایی ببخشد !!
کسی چه میداند ای مردم که من مثل یعقوب از غصه
چه‌ها کشیده‌ام ! که اکنون قرار است منزلم نور فشان شود !

@Behmard60042
@BHormozdyar
شعر لکی :
« دنگ لاوه لاوه »

اثری جدید از : #بهمردهرمزدیار

❗️ در دست مونتاژ ❗️

@Behmard60042
@BHormozdyar