کانال اشعار بهمرد
56 subscribers
352 photos
39 videos
3 files
48 links
منصور رضایی سرونوی
تخلص : #بهمرد_هرمزدیار

🍂بهمرد هرمزدیار
🍂 @BHormozdyar
Download Telegram
( بخش دوم )
... #ادامه

🔥 یاد ایام نه چندان دور
#مردم_سرونو
#بزرگ‌اندیشی و #سخاوت

خان : کَلای نهات آدم کَی‌یه ؟؟!

کربلایی نگاهی عمیق به چهره‌ی خان
انداخته و کلاه نمدی را از سر بیرون کرده و دستی بر موهایش میکشد و آنگاه نگاهی در میان جماعت به گردش درآورده
و دوباره به چهره‌ی پریشان خان خیره
میشود و با مکث کوتاهی پاسخ میدهد :

خان سلامت بو
نهات آدم وختی مای گِ
« بِرا وه گَر بِرا وژ بِکَی »
( برادر با برادر خودش بجنگد )

و بدون ادامه ، از شدت خشم لبخندی
به نشانه‌ی خونسردی بر لب آورده و
ساکت میشود !

در میان جماعت ولوله‌ای بر میخیزد
همه از جواب کربلایی حیرانند ولی انگار
خان پاسخش را دریافته و سر به زیر افکنده و هیچ نمیگوید !!!

دقایقی به همین منوال میگذرد و خان
بلند میشود
همگی به رسم خان و رعیتی برمیخیزند

خان : یَی شال و سِتره‌ و کِلاو و کِلاشی خِلاتی
کَلایه !! پیشکَش کَنی ...
و همزمان دست بر دست کوبیده و به
آنی صدای کف زدنها سراسر قلعه را
دربرمیگیرد ...

خان : کَلای توه موشین مَی چیو بو ؟؟

کربلایی : خان سلامت بو
اَر صِلاح مَزانین تا ریشی بَدبِرای وه نام
وَناو بِهوشکنِم ؟؟!!

خان کمی می‌اندیشد
چند قدم راه میرود و برمیگردد رو به
کربلایی و اختیار کار را بدو میسپارد !

ساعتی بعد :
کربلایی سِتره پیشکشی را میپوشد و شال را بر کمر بسته و کلاه زیبای نمدین
را بر سر گذاشته و پاشنه‌ی کِلاش را ورکشیده و از خانه بیرون زده
و بسمت قلعه‌ی طایفه‌ی مقابل به راه می‌افتد ؛
تک و تنها ...

#ادامه‌دارد ...

نویسنده : منصوررضایی‌سرونوی
#بهمرد_هرمزدیار ۲۴ / ۳ / ۱۴۰۱

#کانال‌دوستان‌بهمرد « وَناویَل »
@Behmard60042 👈🇯‌🇴‌🇮‌🇳