تسبیح رعد

وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلاَئِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَ یُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَ هُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللهِ وَ هُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ (رعد، 13)
و رعد، تسبیح و حمد او مى گوید؛ و [همچنین] فرشتگان از خوف او! و [اوست که] صاعقه ها را مى فرستد؛ و هرکس را بخواهد گرفتار آن مى سازد، با این حال آن‌ها [همچنان] درباره خدا به مجادله مشغولند؛ با اینکه قدرت او بى انتهاست.

عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ،أَنَّ دَاوُدَ قَالَ: كُنَّا عِنْدَهُ فَأَرْعَدَتِ السَّمَاءُ،فَقَالَ هُوَ:«سُبْحَانَ مَنْ يُسَبِّحُ لَهُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ»فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ:جُعِلْتُ فِدَاكَ،إِنَّ لِلرَّعْدِ كَلاَماً؟فَقَالَ:«يَا أَبَا مُحَمَّدٍ،سَلْ عَمَّا يَعْنِيكَ،وَ دَعْ مَا لاَ يَعْنِيكَ».

🔸داود گفت: نزد او (امام صادق صلوات الله علیه) بودیم و آسمان غرّید، فرمود: منزّه است آنکه رعد به حمدش تسبیح گوید و فرشته ها از ترسش، أبو بصیر گفت: قربانت، رعد سخن گوید؟ فرمود: ای ابا محمّد از چیزی سؤال کن که برایت فایده دارد و آنچه برای تو فایده ندارد رها کن.

تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 239
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 56 صفحه 379
مستدرك الوسائل جلد 6 صفحه 187

رعد نیز تسبیح خدا را می گوید.

تسبیح رعد لعن قتله کربلاست

سوال پرسیدن بر شیعیان واجب است؛ ولی پاسخ همه سوالات را دادن بر امام ، لازم و واجب نیست

#جزء13

سیاری

#غلات
1-محدثین بزرگ و علمای قدیم و رجال شناس او را فاسد المذهب و غیر قابل اعتماد خواندند
2-او را غالی و متهالک و منحرف خواندند
3-گفته اند قائل به تناسخ بوده و کسی که عقیده به تناسخ داشته باشد طبق حدیث معصوم کافر است.
4-امام جواد صلوات الله علیه در نامه ای او را مذمت کرده است و از مدعیان دروغین وکالت محسوب شده
5-محدثین به روایات سیاری اعتماد نداشتند



874- أحمد بن محمد بن سيار:

أحمد بن محمد البصري. أحمد بن محمد السياري. قال النجاشي: «أحمد بن محمد بن سيار أبو عبد الله الكاتب بصري، كان من كتاب آل طاهر في زمن أبي محمد(ع)، و يعرف بالسياري، ضعيف الحديث، فاسد المذهب- ذكر ذلك لنا: الحسين بن عبيد الله- مجفو الرواية، كثير المراسيل، له كتب، وقع إلينا منها: كتاب ثواب القرآن، كتاب الطب، كتاب القراءات، كتاب النوادر، كتاب الغارات، أخبرنا الحسين بن عبيد الله، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن يحيى، عن أبيه، قال: حدثني السياري، إلا ما كان من غلو و تخليط». و قال الشيخ (70): «أحمد بن محمد بن سيار أبو عبد الله الكاتب، بصري، كان من كتاب آل طاهر في زمن أبي محمد(ع)و يعرف بالسياري، ضعيف الحديث، فاسد المذهب، مجفو الرواية، كثير المراسيل، و صنف كتبا كثيرة، منها: كتاب ثواب القرآن، كتاب الطب، كتاب القراءة، كتاب النوادر. أخبرنا بالنوادر خاصة: الحسين بن عبيد الله، عن أحمد بن محمد بن يحيى، قال: حدثني أبي، قال: حدثنا السياري، إلا بما كان فيه من غلو و تخليط. و أخبرنا بالنوادر و غيرها، جماعة من أصحابنا، منهم الثلاثة الذين ذكرناهم، عن محمد بن أحمد بن داود، قال: حدثنا سلامة بن محمد، قال: حدثنا علي بن محمد الجبائي، قال: حدثنا السياري». و عده في رجاله: من أصحاب الهادي(ع)(23) و من أصحاب العسكري، مع توصيفه بالبصري (3). و عده البرقي من أصحاب أبي محمد الحسن بن علي(ع)، و قال: «بصري». و قال ابن الغضائري: «أحمد بن محمد بن سيار، يكنى أبا عبد الله القمي المعروف بالسياري، ضعيف متهالك، غال، محرف، استثنى شيوخ القميين روايته من كتاب نوادر الحكمة. و حكى محمد بن علي بن محبوب في كتاب النوادر المصنفة: أنه قال بالتناسخ». و ضعفه محمد بن الحسن بن الوليد، و تبعه على ذلك أبو جعفر ابن بابويه [الصدوق] و أبو العباس بن نوح. ذكره النجاشي في ترجمة محمد بن أحمد بن يحيى. و قال الشيخ في الإستبصار: الجزء 1، باب المتصيد يجب عليه التمام أم التقصير، الحديث 846: «و قال أبو جعفر ابن بابويه- (رحمه الله)- في فهرسته، حين ذكر كتاب النوادر: استثنى منه ما رواه السياري، و قال: لا أعمل به و لا أفتي به لضعفه». و حكي تضعيفه عن أبي جعفر ابن بابويه، أيضا في الفهرست، في ترجمة: محمد بن أحمد بن يحيى (623). و قال الكشي (502): «أبو عبد الله أحمد بن محمد السياري، أصفهاني، و يقال البصري. طاهر بن عيسى الوراق، قال: حدثني جعفر بن أحمد بن أيوب، قال: حدثني الشجاعي، قال: حدثني إبراهيم بن محمد بن حاجب، قال: قرأت في رقعة مع الجواد(ع)، يعلم من سأل عن السياري، أنه ليس في المكان الذي ادعاه لنفسه، و ألا تدفعوا إليه شيئا. قال نصر بن الصباح: السياري أحمد بن محمد أبو عبد الله من ولد سيار، و كان من كبار الطاهرية [كتاب الطاهرية في وقت أبي محمد الحسن العسكري(ع).» و طريق الشيخ إلى نوادر أحمد ضعيف، بأحمد بن محمد بن يحيى، و كذا إلى سائر كتبه بعلي بن محمد الجبائي.

نام کتاب : معجم رجال الحديث نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم جلد : 3 صفحه : 71

#حکمتهای_علوی
و قال عليه السلام: لِكُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ، وَ مَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ.

🔸امیرالمومنین صلوات الله علیه: هر (نعمت و خوشی‌ِ) روی‌ کننده ای را برگشتنی‌ است، و آنچه برگشت انگار نبوده است.

نهج البلاغه حکمت 152

شب قدر و مقدر شدن تقدیرات و مسئله بداء

يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ‎﴿رعد ٣٩﴾
خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات می کند؛ و «امّ الکتاب» [= لوح محفوظ] نزد اوست!

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ،عَنْ أَحَدِهِمَا(عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ)،قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ عَلاَمَةِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ؟فَقَالَ: «عَلاَمَتُهَا أَنْ تَطِيبَ رِيحُهَا،وَ إِنْ كَانَتْ فِي بَرْدٍ دَفِئَتْ،وَ إِنْ كَانَتْ فِي حَرٍّ بَرَدَتْ وَ طَابَتْ». قَالَ:وَ سُئِلَ عَنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ.فَقَالَ:«تَنَزَّلُ فِيهَا الْمَلاَئِكَةُ وَ الْكَتَبَةُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا،فَيَكْتُبُونَ مَا يَكُونُ فِي أَمْرِ السَّنَةِ وَ مَا يُصِيبُ الْعِبَادَ،وَ أَمْرُهُ عِنْدَهُ مَوْقُوفٌ[لَهُ]،وَ فِيهِ الْمَشِيئَةُ،فَيُقَدِّمُ[مِنْهُ]مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ.وَ يَمْحُو وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ».

🔸محمّد بن مسلم گوید: از یکی از دو امام (باقر و امام صادق صلوات الله علیهما) علامت شب قدر سؤال کردم. فرمود: با این علامت که نسیم آن خوشبو است و اگر آن شب در فصل سرما باشد، از سرمایش کاسته می شود و اگر در فصل گرما باشد، از گرمایش کاسته می شود و خنک می گردد. راوی گوید: (از امام صلوات الله علیه) دربارۀ شب قدر سؤال شد. فرمود: در آن شب فرشتگان و نویسندگان به آسمان دنیا فرود می آیند و همۀ وقایعی را که در آن سال واقع خواهد شد و هر رویدادی را که به بندگان خواهد رسید و هر امری را که مشیّت الهی به آن تعلّق گرفته است، می نویسند. پس (خدای متعال) هرچه را بخواهد مقدّم می دارد و هرچه را بخواهد به تأخیر می اندازد، محو می کند و ثابت می دارد و امّ الکتاب در پیشگاه اوست.

الكافي- ط الاسلامية جلد 4 صفحه 157
تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 710

فلذا در شبهای قدر به شدت برای تعجیل در فرج آقایمان دعا کنیم.

بداء در نشانه های حتمی ظهور

حضرت عبدالمطلب سلام الله علیه اولین قائل به بداء

#جزء13 #جزء30

هادی امت = امیرالمومنین صلوات الله علیه

وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ‎﴿رعد ٧﴾
و آنان که کافر شده اند می گویند: «چرا نشانه ای آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [ای پیامبر،] تو فقط هشدار دهنده ای، و برای هر قومی رهبری است.

قَالَ عَلِيٌّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ): « إِنَّمٰا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هٰادٍ الْمُنْذِرُ:مُحَمَّدٌ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)،وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ:أَنَا».

🔸امیرالمومنین صلوات الله علیه: [ای پیامبر،] تو فقط هشدار دهنده ای، و برای هر قومی رهبری است. (رعد 7)
هشدار دهنده، محمد (صلی الله علیه و آله) است و برای هر امتی هدایتگری هست. (منظور) منم.

تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 232

#جزء13

زندگی خوب و خرم شیعیان در بهشت

ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ ‎﴿٤٦﴾‏ وَ نَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ ‎﴿حجر ٤٧﴾
[به آنان گویند:] «با سلامت و ایمنی در آنجا داخل شوید.» (۴۶) و آنچه کینه [و شائبه های نفسانی‌] در سینه های آنان است بر کنیم؛ برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند. (۴۷)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)قَالَ: «لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ وَ لاَ امْرَأَةٌ إِلاَّ وَ مَلاَئِكَةُ اللَّهِ يَأْتُونَهُ بِالسَّلاَمِ،وَ أَنْتُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ: وَ نَزَعْنٰا مٰا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوٰاناً عَلىٰ سُرُرٍ مُتَقٰابِلِينَ ».

🔸امام صادق صلوات الله علیه: هیچ مردی و زنی از شما (شیعیان) نیست مگر اینکه فرشتگانِ الهی با سلام (تحیت، درود، امنیت) نزد او می آیند. و شما کسانی هستید که خداوند (در موردشان) فرموده: و آنچه کینه در سینه های آنان است بَر کنیم؛ برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند.

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 65 صفحه 36
تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 374

ستاره هدایتگر= امیرالمومنین صلوات الله علیه

وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ ‎﴿نحل ١٦﴾
و نشانه هایی [دیگر نیز قرار داد]، و آنان به وسیله ستاره [قطبی‌] راه‌یابی می‌کنند.

عَنْ أَحَدِهِمَا(عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ) ،فِي قَوْلِهِ: وَ عَلاٰمٰاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ قَالَ:«هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)».

🔸از امام باقر یا امام صادق صلوات الله علیهما نقل شده در مورد کلام خداوند: و نشانه هایی [دیگر نیز قرار داد]، و آنان به وسیله ستاره راه‌یابی می‌کنند.
فرمود: (مراد از) آن امیرالمومنین (صلوات الله علیه) است.

تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 409 قوله تعالى: وَ عَلاٰمٰاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ

#جزء14

✔️تا دم مرگ باید عبادت کرد

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿٩٨﴾ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿حجر ٩٩﴾
پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده كنندگان باش. (۹۸) و پروردگارت را تا لحظه اى كه يقين به تو بيايد، پرستش كن (۹۹)


❓ #یقین در آیه 99 سوره حجر به چه معناست؟

▪️المتصوّفة القائلین بعدم احتیاج العباد إلی العبادة بعد الوصول إلی مرتبة الیقین مستدلّین بقوله تعالی: «وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتّی یَأتِیَک الیَقینُ » غافلین أنّ الآیة: أوّلاً علی فساد مذهبهم أدلّ، لأنّ الیقین فی الآیة هو الموت وما لم یمت الإنسان لاینقطع عمله وتکلیفه، وإذا مات قامت قیامته.

◾️سید احمد مستنبط در القطرة می گوید:
برخی از صوفیه لعنهم الله می گویند: بندگان بعد از رسیدن به مرتبه یقین نیازی به عبادت کردن ندارند و به این آیه شریفه استدلال می کنند که خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتّی یَأتِیَک الیَقینُ»(1) «پروردگارت را پرستش کن تا به مرتبه یقین برسی» غافل از اینکه مراد از یقین در این آیه مبارکه مرگ است، یعنی تا مادامی که مرگ انسان فرا نرسیده است باید عمل را رها نکند و تکلیف از او برداشته نمی شود، و هنگامی که مرگ کسی رسید قیامت او برپا می گردد.

القطرة من بحار مناقب النبي والعترة عليهم السلام جلد 1 صفحه 421


✔️اکثر علمای ما نیز به این مسئله اشاره کردند که منظور از #یقین در آیه آخر سوره حجر، مرگ است ؛ نه اینکه اگر به مرتبه یقین رسیدی دیگر تکالیف شرعی و عبادت از تو ساقط خواهد شد.
این برداشت صحیح علمای ما از سیاق برخی روایات نیز به دست می آید که منابع مرتبط را خدمت شما ارائه می کنیم.

الكافي- ط الاسلامية جلد 1 صفحه 281
تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب جلد 7 صفحه 171
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء جلد 100 صفحه 151
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء جلد 91 صفحه 38
تفسير التبيان (شیخ طوسی) جلد 6 صفحه 356
تفسير الأمثل (مکارم شیرازی) جلد 19 صفحه 187
المزار الكبير (ابن المشهدی) صفحه 60
التفسير الصافي (فیض کاشانی) جلد 3 صفحه 125
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول جلد 3 صفحه 192
ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار جلد 9 صفحه 14
مجمع البيان (طبرسی) جلد 6 صفحه 133

بوس از پیشانی برادر مومن

وَ قَالَ الامام الحسن صلوات الله علیه: إِذَا لَقِیَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.

🔸امام حسن مجتبی صلوات الله علیه: هرگاه یکی از شما برادرش را ملاقات کرد؛ جای نورِ پیشانی (محلّ سجده) او را ببوسد.

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 75 صفحه 110 باب 19 مواعظ الحسن بن علی علیه السلامحدیث 21

منت گذاشتن ⛔️

وَ قَالَ الامام الحسن صلوات الله علیه: مَنْ عَدَّدَ نِعَمَهُ مَحَقَ کَرَمَهُ.

🔸امام حسن مجتبی صلوات الله علیه: هر کس نعمت های خود را بشمارد، کرم خویش را نابود کرده است.

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 75 صفحه 113 باب 19 مواعظ الحسن بن علی علیه السلام

سبع المثانی

وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿حجر ٨٧﴾
و به راستى، به تو سبع المثانى و قرآن بزرگ را عطا كرديم.

عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَمَّنْ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ قَالَ إِنَّ ظَاهِرَهَا الْحَمْدُ وَ بَاطِنَهَا وُلْدُ الْوَلَدِ وَ السَّابِعُ مِنْهَا الْقَائِم‏ (عجل الله فرجه)

🔸راوی گوید از امام صادق (صلوات الله علیه) پرسیدم در مورد کلام خداوند عز و جل:
و به راستى، به تو سبع المثانى و قرآن بزرگ را عطا كرديم. (الحجر 87)
(امام صادق صلوات الله علیه) فرمود: بی شک ظاهر آن سوره حمد است و باطن آن فرزندِ فرزند است و هفتمین آنها قائم (عجل الله فرجه) است.

تفسير العياشي، ج‏2، ص: 250
إثبات الهداة، ج‏5، ص: 175
تفسیر البرهان، ج‏3، ص: 386
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏24، ص: 117
تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 156

#جزء14

نحوه معاشرت و برخورد با مردم

وَ قَالَ الامام الحسن صلوات الله علیه: صاحِبِ اَلنَّاسَ مِثْلَ مَا تُحِبُّ أَنْ يُصَاحِبُوكَ بِهِ

🔸امام حسن مجتبی صلوات الله علیه: با مردم به گونه اى رفتار كن، كه دوست دارى با تو آن گونه رفتار كنند

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 75 صفحه 116 باب 19 مواعظ الحسن بن علی علیه السلام

ترتیل جزء پانزدهم قرآن کریم
استاد پرهیزگار

مراد از سبع المثانی معصومین صلوات الله علیهم هستند

وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿حجر ٨٧﴾
و به راستى، به تو سبع المثانى و قرآن بزرگ را عطا كرديم.

قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ‏
قَالَ لَمْ يُعْطَ الْأَنْبِيَاءُ إِلَّا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ هُمُ السَّبْعَةُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يَدُورُ عَلَيْهِمُ الْفُلْكُ وَ الْقُرْآنُ الْعَظِيمُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله)

🔸امام کاظم صلوات الله علیه: و به راستى، به تو سبع المثانى و قرآن بزرگ را عطا كرديم. (الحجر 87)
فرمود: (سبع المثاني) به هيچ پيامبري جز محمد (صلی الله علیه و آله) داده نشده و آنها همان هفت امامي هستند كه فلك (مدار) بر آنها مي‏گردد و قرآن عظيم محمد (صلی الله علیه و آله) است

إثبات الهداة، ج‏2، ص: 211
تفسیر البرهان، ج‏3، ص: 387
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏24، ص: 117
تفسير نور الثقلين، ج‏3، ص: 28
تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 157

#جزء14

تاکید امام بر عفت

#عفاف #حجاب #حجاب_فاطمی
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبَادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.

🔸امام باقر علیه السلام: قطعا برترین عبادت، پاک ماندن شکم و فرج است.

الكافي- ط الاسلامية/ج2/ص79/بَابُ الْعِفَّةِ/ح2

#حکمتهای_علوی
و قال عليه السلام: لَايَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.

🔸امیرالمومنین صلوات الله علیه: شخص صبور پيروزى را از دست نخواهد داد، هرچند طول بكشد.

نهج البلاغه حکمت 153

جمل که رفت به میدان ، علی‌چنین می‌گفت :
-محمد حنفیّه ببین جَنَم این است ..>
#مظهر‌الهو‌

اثبات #رجعت از قرآن کریم

عَنْ حَمَّادٍ،عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)قَالَ: «مَا يَقُولُ النَّاسُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً [2]؟».قُلْتُ:يَقُولُونَ:إِنَّهَا فِي الْقِيَامَةِ.
قَالَ:أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ):«لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ،إِنَّمَا ذَلِكَ فِي الرَّجْعَةِ،يَحْشُرُ اللَّهُ فِي الْقِيَامَةِ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً وَ يَدَعُ الْبَاقِينَ؟!إِنَّمَا آيَةُ الْقِيَامَةِ قَوْلُهُ: وَ حَشَرْنٰاهُمْ فَلَمْ نُغٰادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً ».

🔸از حماد از امام صادق (صلوات الله علیه) نقل شده فرمود: مردم (عامه لعنهم الله) درباره این آیه چه می گویند: و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گروهی را محشور می کنیم (نمل 83)
گفتم می گویند که آن (آیه) در مورد قیامت است: گوید امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود: آنچنان که آنان می گویند نیست؛ آن (آیه) فقط درباره رجعت است. خداوند در قیامت از هر امت گروهی را محشور می کند و باقی را رها می کند؟ بی شک آیه قیامت کلام خداوند است: و همه آنان را [برای ورود به عرصه قیامت] محشور می کنیم، و هیچ یک از آنان را وا نمی گذاریم. (کهف 47)

تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 641
بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 53 صفحه 60

#جزء15 #جزء20

#تقیه جناب عمار در قرآن کریم

مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‎﴿نحل ١٠٦﴾
هر کس پس از ایمان آوردنش به خدا کافر شود [به عذاب خدا گرفتار آید]؛ مگر کسی که به کفر مجبور شده [امّا] دلش مطمئن به ایمان است، ولی آنان که سینه برای پذیرفتن کفر گشاده اند، خشمی سخت از سوی خدا بر آنان است و آنان را عذابی بزرگ خواهد بود

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلاَنَ،عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)قَالَ: سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ:إِنَّ الضَّحَّاكَ قَدْ ظَهَرَ بِالْكُوفَةِ،وَ يُوشِكُ أَنْ نُدْعَى إِلَى الْبَرَاءَةِ مِنْ عَلِيٍّ،فَكَيْفَ نَصْنَعُ؟قَالَ:«فَابْرَأْ مِنْهُ». قَالَ:قُلْتُ لَهُ:أَيُّ شَيْءٍ أَحَبُّ إِلَيْكَ؟قَالَ:«أَنْ يَمْضُوا فِي عَلِيٍّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ(رَحِمَهُ اللَّهُ)،أُخِذَ بِمَكَّةَ فَقَالُوا لَهُ:اِبْرَأْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ،فَبَرِئَ مِنْهُ،فَأَنْزَلَ اللَّهُ عُذْرَهُ: إِلاّٰ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمٰانِ ».

🔸عبدالله بن عجلان گفت: از امام صادق(صلوات الله علیه) پرسیدم: ضحاک در کوفه ظاهر شده و نزدیک است که ما را به بیزاری از علی (صلوات الله علیه) بخوانند، چه کنیم؟ فرمود: بیزاری بجویید. گوید به ایشان گفتم: کدام را دوست تر داری؟ فرمود: درباره مسئله علی (صلوات الله علیه) به روش عمار بن یاسر بروید که در مکه او را گرفتند و به او گفتند: بیزاری بجو از رسول خدا (صلی الله علیه و آله). و از او بیزاری جست، و خدا درباره عذرش نازل کرد که: مگر آن کس که مجبور شده و [لی] قلبش به ایمان اطمینان دارد.} (نحل 106)

تفسیر البرهان جلد 3 صفحه 458
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 72 صفحه 409

#جزء14

اعجاز امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در تبدیل جنسیت دشمن

مُحَمَّدٌ الْفَتَّالُ النَّیْسَابُورِیُّ فِی مُونِسِ الْحَزِینِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عِیسَی بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام: قَالَ بَعْضُهُمْ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (صلوات الله علیه) فِی احْتِمَالِهِ الشَّدَائِدَ عَنْ مُعَاوِیَةَ فَقَالَ (صلوات الله علیه) كَلَاماً مَعْنَاهُ لَوْ دَعَوْتُ اللَّهَ تَعَالَی لَجَعَلَ الْعِرَاقَ شَاماً وَ الشَّامَ عِرَاقاً وَ جَعَلَ الْمَرْأَةَ رَجُلًا وَ الرَّجُلَ امْرَأَةً فَقَالَ الشَّامِیُّ وَ مَنْ یَقْدِرُ عَلَی ذَلِكَ فَقَالَ (صلوات الله علیه) انْهَضِی أَ لَا تَسْتَحِینَ أَنْ تَقْعُدِی بَیْنَ الرِّجَالِ فَوَجَدَ الرَّجُلُ نَفْسَهُ امْرَأَةً ثُمَّ قَالَ وَ صَارَتْ عِیَالُكَ رَجُلًا وَ تُقَارِبُكَ وَ تَحْمِلُ عَنْهَا وَ تَلِدُ وَلَداً خُنْثَی فَكَانَ كَمَا قَالَ (صلوات الله علیه) ثُمَّ إِنَّهُمَا تَابَا وَ جَاءَا إِلَیْهِ فَدَعَا اللَّهَ تَعَالَی فَعَادَا إِلَی الْحَالَةِ الْأَوْلَی.

🔸فتال نیشابوری در کتاب مونس الحزین از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه روایت می کند که فرمود: «عده ای به امام حسن بن علی (صلوات الله علیه) و تحملی که آن حضرت نسبت به آزارهای معاویه می کرد معترض شدند. حضرت مجتبی (صلوات الله علیه) سخنی فرمود که مضمون آن این بود: «اگر من خداوند متعال را بخوانم و دعا کنم، خداوند عراق را شام و شام را عراق، و زن را مرد و مرد را زن می کند.» یک مرد شامی گفت: «کیست که بتواند چنین قدرتی را داشته باشد؟» حضرت (امام حسن مجتبی صلوات الله علیه) فرمود: «برخیز!! حیا نمی کنی که در میان مردان نشسته ای؟» ناگاه آن مرد به خود نگاه کرد و دید که زن شده است! آنگاه (امام حسن صلوات الله علیه) فرمود: «زن تو مرد شده، او با تو مقاربت می کند، تو از وی حامله می شوی و فرزندی می آوری که خنثی خواهد بود.» پس همانگونه که فرموده بود شد. اما پس از چندی آن دو توبه کردند و به حضور او (امام حسن مجتبی صلوات الله علیه) آمدند. پس (امام حسن صلوات الله علیه) خداوند متعال را خواند و آن دو به حالت اول برگشتند.»

المناقب لابن شهرآشوب جلد 4 صفحه 9
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 43 صفحه 327

قدیم ننگ و عار بود که یک مردی زن بشود یا بالعکس، چقدر جامعه به قهقرا رفته که یک شخص خودش با افتخار به چنین فعل سخیف و کثیفی دست می زند و به این تغییر جنسیت نیز می بالد. اللهم عجل لولیک الفرج

بزرگترین مرض، ناصبی گری است

آیه قرآن:
الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ
یعنی: کسانی که در دل هایشان بیماری است.

قال سیدنا جعفر بن محمد الصادق صلوات الله علیه: الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ* وَ الْمَرَضُ وَ اللَّهِ عَدَاوَتُنَا

امام صادق صلوات الله علیه: در مورد آیه "الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ" فرمود: به خدا قسم! مرض، دشمنی با ماست.

كتاب الغيبة للنعماني ص 261