آیت‌الله العظمی منتظری
11.6K subscribers
280 photos
95 videos
58 files
7 links
نشر آثار و اندیشه‌های فقیه و مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی منتظری

ارتباط با ما:
@Ayatollah_Montazeri_Admin
Download Telegram
«نامه مهم آیت الله منتظری به آیت الله خمینی در مورد ضعف عملكرد شورایعالی قضایی و ایجاد گروه گرایی در سپاه پاسداران»
۵ مهر ۱۳۶۰


«بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی

پس از سلام، با اینكه مدتی است موفق به زیارت حضرتعالی نشده ام و تصمیم داشتم برای امور جاریه كشور كه طبعا هر كدام مسئولی دارد مزاحم اوقات شریف نشوم ولی بر حسب احساس وظیفه شرعی لازم دانستم به نحو اجمال خاطر حضرتعالی را به جریاناتی كه در مهمترین ارگان‌های ضامن بقاء انقلاب و كشور می گذرد جلب كنم:

۱. ضعف شورایعالی قضایی و بالنتیجه دادگاه‌های انقلاب به حدی است كه افراد صادق و متعهدی كه خود در متن آن‌ها هستند می گویند اوضاع جاری زندان اوین و بسیاری از زندان‌های شهرستان‌ها از قبیل اعدام‌های بی رویه و احیاناً بدون حكم قضات شرع یا بدون اطلاع آن‌ها و گاهی به رغم مخالفت با آن‌ها و ناهمآهنگی بین دادگاه‌ها و احكام صادره و تاثیر جوها و احساسات و عصبانیت‌ها در احكام صادره و حتی اعدام دختران سیزده چهارده ساله به صرف تندزبانی بدون اینكه اسلحه در دست گرفته یا در تظاهرات شركت كرده باشند كاملا ناراحت كننده و وحشتناک است، فشارها و تعزیرات و شكنجه‌های طاقت فرسا رو به افزایش است. آمار زندانیان به حدی است كه بسا در یک سلول انفرادی پنج نفر باید با وضع غیر انسانی بمانند حتی به آن‌ها نوعاً امكانات نماز خواندن هم داده نمی شود، و به تعبیر یكی از قضات شرع هرج و مرج و خود مختاری مسئولین بازجویی و بازپرسی سخت نگران كننده است. اعدام‌های اخیر معمولا از مهره‌های رده سوم و چهارم و سمپات‌ها می باشد و مهره‌های اصلی كاملا به كار مشغولند و از اعدام شدگان قهرمان سازی كرده و افراد دیگری را به دام انداخته و به میدان می فرستند. اگر مهره‌های اصلی و موثر اعدام می شدند و كار توجیهی روی اغفال شدگان انجام می شد -نظیر آنچه با گروه فرقان انجام شد- امید بود كه ریشه این گروه‌ها و فكر آن‌ها كنده شود، ولی با زیادشدن آمار معدومین ممكن است در كوتاه مدت جریان ترور ضعیف گردد ولی بالاخره با شكل و تجربیات پیچیده تری جوانه می زنند و مشكل همچنان باقی است. زمزمه‌هایی حتی از خانواده‌های متعبد و مذهبی شروع شده كه معلوم نیست گسترش نیابد، چون خون طبعا تحریک كننده عواطف و احساسات است، و بالاخره اموری در زندان‌ها می گذرد كه اگر حضرتعالی اطلاع داشتید قطعاً به آن‌ها رضایت نمی دادید. البته این مطالب را كسی به حضرتعالی می نگارد كه از اول مخالف گروه‌ها بوده و از آن‌ها هم ضربه خورده و سعی دارد عقل و فكر را حكم قرار دهد و تحت تاثیر احساسات آنی واقع نشود.

۲. سپاه پاسداران تقریبا به صورت اهرم گروه‌ها و افراد درآمده، در برخوردها و تصفیه‌ها و عزل و نصب‌ها كمتر تقوی و خط اسلام و رهبر مطرح است، و بسا احیاناً به جای تصفیه افراد مشكوک یا مظنون افراد صالح و مفید تصفیه و حقوق آنان قطع می شود، و پیش بینی می شود اگر سپاه به این وضع پیش برود در آینده نزدیكی این ارگان انقلابی متلاشی یا به صورت یك ارگان انتظامی بی خاصیتی درآید. لازم است به هر نحو ممكن سپاه از گروه بازی نجات یابد و نمایندگی حضرتعالی در آن به شكل فعال و موثر در آید.

والسلام علیكم و ادام الله ظلكم
۲۸ ذی القعده ۱۴۰۱ - حسینعلی منتظری»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» جلد دوم، صفحه ۱۰۶۵، پیوست ۱۲۸

#روزشمار

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
« ابتکار نامگذاری #هفته_وحدت توسط آیت الله منتظری»

«... در ایران ما حدود شش هفت میلیون سنّى مذهب در كردستان و بلوچستان و تركمن صحرا و جاهاى دیگر داریم، من با این كار مى خواستم یك ارتباط و الفتى بین شیعه و سنّى ایجاد كنم و یك جبهه واحدى در برابر كفّار و دشمنان اسلام داشته باشیم؛ بعد به ذهنم رسید كه تولد پیامبراكرم(ص) نقطه عطف مناسبي است ...
در همین رابطه مطالبى را نوشتم و گفتم كه در تمام كشورهاى اسلامى منعكس شد و خیلى هم اثر مثبتى در هندوستان و پاكستان و افغانستان و لبنان و جاهاى دیگر داشت، مرحوم امام از این پیشنهاد استقبال و حمایت كردند و وزارت خارجه هم در این ارتباط همكارى مى كرد، من در سال اول و دوم در این هفته درس‌هایم را تعطیل كردم و افرادى از قم به كردستان و ارومیه و جاهاى دیگر رفتند و در جلساتى كه از طرف اهل سنّت ترتیب یافته بود شركت كردند، از طرف آنها هم هیأت هایى به قم و تهران آمدند و این رفت و آمدها باعث برطرف شدن كدورت‌ها و زمینه هماهنگى گسترده تر مسلمانان و شكوه و جلوه بیشتر اسلام مى‌شد.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۵۵۶

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
همراهان گرامی؛

برای جستجو و دسترسی آسان به مطالب مورد نظر خود، موضوعی را که به آن علاقه‌مندید انتخاب کنید (لمس کنید)، سپس کمی صبر بفرمایید تا نتایج بارگذاری شوند، آنگاه با فلش‌های پایین سمت راست مرور نمایید.

فهرست بر اساس محتوا:

#بیانیه
#خبر
#سخنرانی
#عکس_تاریخی
#روزشمار
#مصاحبه
#کتاب
#انتشار
#پیام_تسلیت
#درس_اخلاق
#زندگینامه

فهرست بر اساس کتابها:

#خاطرات
#دیدگاهها
#انتقاد_از_خود
#درسهایی_از_نهج_البلاغه
#رساله_حقوق
#شرح_خطبه_حضرت_زهرا_و_ماجرای_فدک
#پاسخ_به_پرسشهای_دینی
#حکومت_دینی_و_حقوق_انسان
#درس_گفتار_حکمت
#موعود_ادیان
#اسلام_دین_فطرت
#فراز_و_فرود_نفس
#جلوه_های_ماندگار
#گاهشمار_زندگی
#سوگنامه
#مدرسه_اجتهاد
#مبانی_فقهی_حکومت_اسلامی
#حقوق_انسان_و_سب_و_بهتان
#دین_و_جمهوریت
#بهای_آزادگی
#غیر_محرمانه
#حدیث_نیکی
#نگاهی_دیگر

فهرست بر اساس مناسبت ها:

#فتح_خرمشهر
#خاتمه_جنگ
#انتخابات۱۳۸۸
#۱۳_رجب
#۱۸_تیر
#حصر_خانگی
#برکناری
#اعدامهای_تابستان_۱۳۶۷
#نشست_علمی
#هفته_وحدت
#نوروز
#ششمین_سالگرد
#نمایشگاه_کتاب

همچنین برای دسترسی میانبر به ابتدای کانال میتوانید لینک زیر را انتخاب نمایید👇
http://telegram.me/Ayatollah_Montazeri/1

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش اول)

«سوال: با اجازه حضرتعالی اكنون بپردازيم به مساله استعفا يا عزل حضرتعالی؛ لطفا بفرماييد جريان عزل يا استعفای حضرتعالی چگونه بود تا ابهامات برطرف شود كه اولا اصل جريان عزل بود يا استعفا، ديگر اينكه آيا حضرتعالی مسئوليت شرعی يا قانونی داشتيد كه از آن استعفا بدهيد و اگر داشتيد آيا شرعا حق استعفا داشتيد يا نه؟
اگر عزل بود آيا حضرتعالی منصوب امام يا خبرگان بوديد كه آنها شما را عزل كرده باشند، با توجه به اينكه در ماده واحده مصوب خبرگان كه راجع به قائم مقامی حضرتعالی است حضرتعالی را به عنوان كسی كه مورد تاييد اكثريت مردم مسلمان ايران است اعلام نموده بودند و اسمی از نصب امام يا خبرگان در آن ماده واحده نبوده؛ لطفا در اين باره توضيح بفرماييد؟

جواب: اين سئوال شما با اين طول و تفصيلی كه داشت جواب آن هم در آن هست، از يكی پرسيدند كه "هيچ كدام" به كسر كاف است يا به فتح كاف، گفت: "هيچ كدام"؛ حالا واقعش اين است كه نه عزل بوده از ناحيه امام و نه استعفا بوده از ناحيه من، در نامه من لفظ استعفا وجود ندارد و امام مرا نصب نكرده بودند تا از ايشان طلب عفو كنم يا مرا عزل كنند، "استعفاء" از باب استفعال و به معنای طلب عفو است. از اول كه خبرگان مرا مطرح كرده بودند بدون اطلاع من بود و وقتی كه من اطلاع پيدا كردم واقعا ناراحت شدم، يك نامه هم در همان وقت به رئيس مجلس خبرگان آيت الله مشكينی نوشتم كه اين كار درستی نبوده است، به نظر من اعلام رسمی قائم مقامی هم خلاف سياست انقلاب بود هم خلاف سياست روحانيت و هم به ضرر شخص من، انتظارات مردم را نسبت به من افزايش داد و مرا مورد حساسيت بدخواهان قرار داد از طرف ديگر كاری هم دست من نبود و بی جهت موجب ناراحتی يك عده ای شد؛ بالاخره من از اصل مطرح كردن چنين موضوعی ناراحت بودم، خبرگان هم مرا به عنوان قائم مقامی نصب نكردند بلكه آنان مصداق اصل يكصد و هفتم قانون اساسی را مشخص كرده بودند و در واقع آنها توجه و علاقه مردم به من را منعكس كرده بودند و گفته آنان اخبار بود نه انشاء؛ بعد هم خبرگان در جلسه ای نشستند مرا عزل كردند، البته تحت اين عنوان كه استعفای فلانی را پذيرفتيم! من منصوب آنان نبودم تا حق داشته باشند مرا عزل نمايند، خبرگان فقط می‎توانستند گواهی بدهند كه مقام علمی فلانی در چه مرتبه ای است و صلاحيت دارد يا ندارد، خبرگان در واقع تعيين اعلم واجد شرايط می‎كنند، از باب اينكه در قانون اساسی آمده كه رهبر بايد فلان خصوصيات را دارا باشد، يا آنچه در روايات آمده است كه رهبر بايد اعلم مردم و اعدل مردم و دارای تدبير و... باشد، كسانی بايد فردی را كه واجد شرايط است تشخيص بدهند، خبرگان بايد تشخيص خودشان را بيان كنند، و اصل معنای خبره همين است كه آنچه را تشخيص داده خبر مي‎دهد، انتخاب حق مردم است بعد از تشخيص خبرگان و خبرگان فقط نظر مردم را راجع به من بيان كرده بودند، من هم در نامه ای كه به امام نوشتم كلمه استعفا در آن نبود.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۵۵

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش دوم)

«سوال: در همين زمينه گويا جنابعالي در تاريخ ‏۶۸/۱/۴ نامه اي به امام خميني مبني بر اعلام آمادگي خود براي اجراي نظريات ايشان نوشته ايد، آيا اين نامه به دست مرحوم امام رسيده است؟

جواب: چون من از نامه پرانيها و لحن بعضي از روزنامه ها احساس كردم خبرهايي در كار هست و احتمالا بخواهند تصميماتي در مورد من بگيرند در تاريخ ‏۱/۳ و ‏۶۸/۱/۴ نامه هايي به مرحوم امام خميني نوشتم تا اين كار راحت انجام شود و بدون اينكه نيازي به آن كارها و نامه پرانيها باشد من در مسائل سكوت كنم و عملا كنار بروم، چون چنانكه بارها گفته ام من هميشه از قدرت و مقام دوري مي‎كردم و علاقه اي به آن نداشتم؛ اين نامه ها را نوشتم، نامه ‏۶۸/۱/۳ را آقاي قاضي خرم آبادي مانع شد بفرستم و نامه ‏۶۸/۱/۴ را مثل بقيه نامه ها به بيت و دفتر مرحوم امام فرستادم اما اينكه به دست خود امام خميني دادند يا نه، من نمي دانم ولي با اين نامه زمينه اي براي نامه ‏۶۸/۱/۶ منسوب به ايشان باقي نمي ماند.

منظور من از پيام اخير ايشان پيام به مهاجرين جنگ تحميلي است كه پخش شد و در آن اشاره اي به بيت من داشتند؛ و به نظر مي‎رسد با وجود ذيل اين نامه زمينه اي براي نامه ‏۱/۶ باقي نمي ماند اگر اين نامه از ايشان باشد؛ و كافي بود ايشان محترمانه پيغام دهند كه شما از اين به بعد در هيچ كاری دخالت نكن و يا اينكه مرا بخواهند و اين مطلب را شفاها بگويند، من بسيار خوشحال مي‎شدم و اوقات خود را صرف امور علمی مي‎كردم. من يك ساعت انس با كتاب را بر همه مقامات اعتباری دنيا ترجيح مي‎دهم، الا ان اقيم حقا او ادفع باطلا.

من نامه هايم را معمولا براي آقای محمدعلي انصاري مي‎فرستادم كه به امام بدهد اما اين اواخر من سه چهارتا نامه به امام نوشتم كه يكي از آنها نامه ‏۶۸/۱/۴ و يكي نامه پنج صفحه اي مورخه ‏۶۸/۲/۱۸ مي‎باشد. و نامه پنج صفحه اي در حقيقت جواب رنجنامه احمد آقاست، اين را من شنيدم كه احمد آقا اين اواخر ابراز تاسف مي‎كرده كه من نامه هاي اخير فلاني را به امام نداده ام و از اين جهت ابراز ناراحتی مي‎كرده است، و ظاهرا اين نامه ها را به امام نداده بودند چون در امام مسلما اثر مي‎كرد و ايشان بر بسياري از امور واقف مي‎شدند.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۵۶

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش سوم)

«نامه به آیت الله خمينی و تذكر برخی نكات و اعلام آمادگی برای اجرای نظريات ايشان مورخه ‏۶۸/۱/۴

بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك آيت الله العظمي امام خميني مدظله العالي
پس از سلام و تحيت و تبريك به مناسبت ايام نوروز و ولادت با سعادت حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در رابطه با پيام اخير حضرتعالي لازم ديدم به عرض برسانم:

۱- اينجانب تا حال خود و بيت خود را شعبه اي از بيت حضرتعالي مي‎دانسته ام و مراجعات گوناگون مردم در مسائل شرعيه و مسائل اجتماعي و درددلهاي مسئولين ارگانها و مشكلات ذوي الحاجات كه دستشان به حضرتعالي كمتر مي‎رسد را به عنوان حضرتعالي پاسخ مي‎داده ام، و در حد توان و قدرت سعي من و بيت من بر راضي نمودن افراد و توجيه آنان و كم كردن توقعاتشان از حضرتعالي بوده است. در مقايسه با وضعيت حاكم بر بعضي از بيوت و بر بسياري از محافل حوزوي تنها بيت اينجانب است كه از انقلاب و نظام و مقام معظم رهبري دفاع مي‎كند و ملجأي براي قشر وسيع طلاب جوان انقلابي و زجر كشيده مي‎باشد.

۲- در مورد منابع اطلاعاتي اينجانب نيز به عرض مي‎رسانم: يكي از مهمترين منابع، بسياري از مسئولين ارگانهاي انقلابي و دولتي است كه دائما مشكلات ارگانهاي خود و راه حلها را مستقيما با من مطرح مي‎كنند و براي حل آنها از من استمداد مي‎جويند؛ و ديگري بولتنهاي محرمانه كشور است از قبيل بولتن مجلس، سپاه، وزارت اطلاعات، وزارت ارشاد، وزارت خارجه، تلكسها و غير ذلك كه حاوي اخبار و گزارشها و تحليلهاي مختلفي مي‎باشند؛ و به علاوه مراجعات متفرقه مردم و ائمه جمعه و ساير شخصيتهاي روحاني مورد مراجعه مردمند كه در اكثر ايام هفته هر روز حدود دو ساعت با آنان ملاقات و گفتگوي بدون حاجب و مانع دارم؛ و بديهي است كه وقتي يك سري مشكلات و نارسائيها و يا احيانا خلافكاريها از منابع ذكر شده را هر روز انسان مطلع مي‎شود تحت تاثير قرار مي‎گيرد و قهرا احساس تكليف مي‎كند. البته ممكن است بعضي از افراد ناراضي بازداشتي يا آزاد به دلائل و انگيزه هاي سياسي و غيره -كه قطعا از حضرتعالي پوشيده نيست - اظهاراتي نموده باشند كه لازم است انگيزه ها و شرائط آنان بررسي شود و قهرا قابل اعتماد و استناد نخواهد بود.

۳- اينجانب تا حال معتقد بوده ام كه تذكرات و انتقادات من نه فقط موجب تضعيف نظام نمي شود بلكه از اين نظر كه اكثريت مردم را اميدوار ساخته و مسئولين را نيز درصدد رفع نواقص و توجه بيشتر به مسائل مي‎سازد، موجب تقويت انقلاب و نظام هم مي‎باشد. مع ذلك اگر حضرتعالي تشخيص مي‎دهيد كه اين شيوه به مصلحت نيست و موجب تضعيف نظام و انقلاب مي‎باشد اينجانب شرعا نظر حضرتعالي را بر نظر خود مقدم مي‎داند و هيچ گاه غير از خير اسلام و انقلاب را در نظر نداشته ام.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
‏۶۸/۱/۴ - حسينعلي منتظری»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۵۹ ، پیوست شماره ۱۶۴

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش چهارم)

«سوال: بعد از نامه ‏۶۸/۱/۴ حضرتعالي، گویا نامه تندي منسوب به امام در تاريخ ‏۶۸/۱/۶ براي شما ارسال شده بود كه هيچ تناسبي با نامه حضرتعالي نداشت؛ بفرماييد مضمون اين نامه چه بود و آيا اكنون اصل آن را در اختيار داريد؟

جواب: نامه مورخه ‏۶۸/۱/۶ منسوب به امام نامه تندي بود، اگر چه خود آنها بعدا از دفتر امام تلفن كردند و از قول امام گفتند كه به هيچ وجه منتشر نشود و آقاي نوري پشت تلفن گفت كه بيت امام مي‎گويند: "ما اين نامه را پاره كرديم شما هم پاره كنيد، اگر اين نامه به دست كسي افتاد از بيت شما به دست افراد رسيده است" ولي بعد به چند نحو بين افراد منتشر شد كه هيچ كدام جز يكي از آنها مطابق اصل نامه نبود؛ البته اگر اين نامه منتشر مي‎شد اين طور نبود كه فقط به ضرر من باشد، ضرر آن براي خود امام بيشتر بود؛ اشتباه بعضي افراد اين است كه نظرشان نسبت به اشخاص يا به نحو تفريط است يا به نحو افراط، آيت الله خميني مجتهد بودند، فيلسوف بودند، عارف بودند، رهبر انقلاب بودند، شجاع بودند، با تقوا بودند اما ايشان هم مثل بقيه يك انسان بودند، مخصوصا در آن شرايطي كه آخر كار ايشان پيدا كرده بودند، در اين اواخر ايشان بيمار بودند، سرطان داشتند، اعصابشان ناراحت بود و تقريبا از مردم منعزل شده بودند؛ يكي از افرادي كه با من مربوط است و با آقاي فلاحيان -قائم مقام وقت وزير اطلاعات- هم مربوط بود نقل مي‎كرد كه آقاي فلاحيان گفت: "اين يكي دو سال آخر ما هر كاري با امام داشتيم با احمد آقا حل مي‎كرديم و به اسم امام منعكس مي‎كرديم، ما اصلا دسترسي به امام نداشتيم مي‎رفتيم با احمد آقا مطرح مي‎كرديم و بعد مي‎آمديم به عنوان امام مطرح مي‎كرديم". واقع مطلب اين بود و بسياري از مواقع از نام امام سوء استفاده مي‎شد.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۶۳

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش پنجم)

«سوال: يكي از مسائل جنجالي و بحث برانگيز كه در سالهاي اخير مطرح بوده اين است كه آيا نامه ۱/۶ واقعا از امام است و به خط ايشان نوشته شده است يا اينكه مانند بعضي ديگر از نامه ها، ديگران آن را با اطلاع يا بدون اطلاع امام نوشته اند؛ نظر حضرتعالي در اين باره چيست؟

جواب: البته در اين زمينه صحبت زياد شده است و افراد مختلف در تاييد يا تكذيب انتساب اين نامه به امام نظرات خود را گفته اند؛ اما واقع مطلب اين است كه ما در اينكه دستخط اين نامه -و همچنين برخي از نامه هايي كه اين اواخر به نام امام منتشر شد- از شخص امام باشد ترديد داريم، آنها هم كه اهل خط و خط شناس هستند تشخيص مي‎دهند كه اين خط از امام نيست و متن آن هم با واقعيات جور درنمي آيد و مضطرب است، ما اول احتمال اين معنا را نمي داديم -چون به دستگاه امام اعتماد داشتيم- ولي بعدا كه دستخط اين نامه را با ساير دستخط هاي امام مقايسه كردند مشخص شد كه خط نامه ‏۱/۶ كه در اواخر عمر امام نوشته شده بسا خط امام نباشد، و چنانكه چندين نفر به نقل از جمعي از خصيصين بيت امام گفتند، نامه يا به خط آقاي حاج احمد آقاست و يا خط آقاي رسولی؛ ولي آقاي انصاري به عنوان نامه امام آورد و به من تحويل داد، البته ممكن است املاي ايشان باشد، و اگر املاي ايشان باشد آن وقت در چه شرايطي بوده است كه اين مطالب را گفته اند با اينكه چهل و هشت ساعت بعد مطالبي را گفته اند كه تقريبا مناقض با آن مطالب است، خدا مي‎داند؟!

اشكال ديگري كه به اين نامه هست همان گونه كه گفتم -گذشته از دستخط- اضطراب متن آن است؛ به عنوان مثال در اين نامه آمده است كه من از اول با نخست وزيري مهندس بازرگان و رئيس جمهوري بني صدر مخالف بودم، در حالي كه اين حرف درست نيست و امام نه تنها با آنان مخالف نبودند بلكه از آنان حمايت هم مي‎كردند؛ در همين اواخر كمتر از يك ماه به بركناري آقاي بني صدر مانده بود كه من با امام ملاقات كردم، در اين ملاقات من به ايشان گفتم : "شما چرا فرماندهي كل قوا را به آقاي بني صدر محول كرديد؟" فرمودند: "پس به كي محول كنم؟" گفتم: "خودتان به عهده بگيريد و يا اقلا به قواي ثلاث محول كنيد"، ايشان فرمودند: "آقاي بني صدر آدم خوبي است"؛ و در مورد مهندس بازرگان هم همه حمايتهاي شديد امام را از ايشان به ياد داريم و اگر با ايشان مخالف بودند چرا ايشان را تعيين نمودند و يك كشور را در اختيار ايشان قرار دادند، و چرا دولت موقت را دولت امام زمان ناميدند؟! پس اين گونه نبوده كه ايشان از اول با آقاي مهندس بازرگان يا آقاي بني صدر مخالف باشند.

از طرف ديگر امامي را كه چهل سال بود من مي‎شناختم و با او معاشر بودم كسي نبود كه به خود اجازه دهد مسلماني را علنا تهمت زند، و با خدا همكاري نموده حكم قعر جهنم براي افراد صادر نمايد و تهمتهاي ناروا و شاخداري را كه ديگران براي اغراض سياسي خود به هم مي‎بافند بازگو نمايد. لحن نامه به قدري تند و مشتمل بر خلاف واقع بود كه با آن تقوا و روحيه عارفانه اي كه چهل سال بود ما از ايشان شناخته بوديم هيچ گونه تناسب نداشت.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۶۴

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش ششم)

«... در اين نامه به من نوشته شده: "در هيچ كار سياسی دخالت نكنيد"! در حالی كه: اولا: ايشان در بحث نماز جمعه از تحرير الوسيله -مساله ۹- نوشته اند: "هر كس توهم كند كه دين از سياست جداست او جاهل است، نه اسلام را شناخته و نه سياست را". بنابر اين اگر ايشان به كسي بنويسد در سياست دخالت نكن بدين معناست كه به كسي بگويد دين نداشته باش. چهارتا بچه سيوطي خوان ساكن يك مدرسه در قم با يك نام عوضي كه روي آنان گذاشته اند حق دارند در سياست دخالت كنند و حوزه علميه قم را با عظمتي كه داشت بازيچه سياستهاي غلط خود قرار دهند، و من كه چهل سال است در متن سياست هستم با همه سوابق مبارزاتي كه دارم حق ندارم در سياست دخالت كنم ؟! "ان هذا لشيي عجاب"!

و ثانيا: مگر ايشان چهل و هشت ساعت بعد از نامه ‏۶۸/۱/۶ در نامه ‏۱/۸ كه به نام ايشان از رسانه ها پخش شد ننوشتند: "همه مي‎دانند كه شما حاصل عمر من بوده ايد و من به شما شديدا علاقه مندم ... شما فقيهي باشيد كه نظام و مردم از نظريات شما استفاده كنند"؛ آيا مقصود ايشان اين بوده كه نظام در شكيات و سهويات نماز از من استفاده كند؟! يا اينكه به مناسبت حكم و موضوع به دست مي‎آيد كه مقصود استفاده نظام در مسائل مربوط به سياست داخلي و خارجي كشور و مطابقت آنها با موازين اسلامي مي‎باشد.

و ثالثا: من يك فرد عامي نيستم كه بخواهم از ايشان تقليد كنم، الحمد لله از نظر معلومات به حدي رسيده ام كه نخواهم تقليد كنم، و خود آن مرحوم با وجود فقها و مراجع بزرگ تقليد، مرا "فقيه عاليقدر" خطاب كردند؛ و تقليد بر شخص مجتهد عالم به وظيفه خود حرام است، اين مساله اي است كه هر كس بويي از علم و فقاهت به مشامش رسيده باشد آن را مي‎داند.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۶۵

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«#برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری - فروردین ۱۳۶۸»
(بخش هفتم)

«... با كمال تعجب مشاهده شد فردای آن روز كه من نامه ‏۱/۴ را براي بيت امام فرستادم نامه محرمانه من خطاب به مرحوم امام كه در باره اعدامها بود و مربوط به هشت ماه قبل مي‎شد از طريق بخش فارسي راديو بي بي سي خوانده شد و پيدا بود كه اگر امام اين قضيه را مي‎فهميدند بشدت عصباني مي‎شدند، بخصوص اگر به ايشان بگويند اين نامه از طريق بيت من براي بي بي سي فرستاده شده است.

اين قضيه گذشت تا اينكه روز ۶ يا ‏۶۸/۱/۷ -ترديد از من است- صبح زود كه من براي درس به طرف حسينيه مي‎رفتم آقاي دري نجف آبادي كه آن زمان در دفتر من بود به من گفت: "بناست از دفتر امام نامه اي براي شما فرستاده شود، بهتر است شما در درس چيزي نگوييد"، گفتم: "من از نامه خبر ندارم تا بخواهم چيزي بگويم"؛ معلوم شد آقاي دري از نامه اطلاع داشته و من بي اطلاع بودم! حالا ايشان از كجا خبر داشته نمي دانم.

به همين جهت من منتظر بودم، نزديك ظهر ديدم آقاي محمدعلي انصاري آمد منزل من و نامه سربسته اي را به من داد و گفت: "اين نامه را امام دادند خدمت شما" و رفت. من نامه را با تعجب زياد خواندم و ديدم خيلي نامه تندي است، و از طرف ديگر در آن وقت احتمال اينكه اين نامه از امام نباشد در ذهنم خطور پيدا نكرد و فكر نمي كردم سياست بازان تا اين حد در حريم ايشان نفوذ پيدا كنند.»

کتاب « #خاطرات آیت الله منتظری» صفحه ۶۷۲

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri