Forwarded from الفیا
🚬سیگار
✍🏼آراز بارسقیان
صبحها که میرفتم مدرسه، ناظم میگفت چرا بوی سیگار میدهم. یک بار معلم ریاضی اول دبیرستانمان از کلاس کشیدم بیرون و گفت شنیدم که هم سیگار میکشی و هم فحشهای بیادبی میدهی. گفتم سیگار نمیکشم ولی فحشهای بیادبی میدهم. هنوز هم همین است. بچهتر که بودم، وقتی مادر بهم میگفت برو سیگار بخر، خجالت میکشیدم. تصویر رفتنم به مغازه رو دور تکرار است. خرید یک پاکت سیگار کارتیه، بعداً شد مونتانا. فکر میکردم اینقدر میروم سیگار میخرم میگویند با معتادها زندگی میکند. هیچکس بهم چیزی نگفت. این تصور خودم بود. خانه بوی سیگار میداد. در خانه همه سیگار میکشیدند جز من.
⚡️این روایت را در Instant view بخوانید:
http://telegra.ph/سیگار-05-31
#روایت_سیگار #معشوق_سراسر_جفا #آراز_بارسقیان
الفیا را در اینستاگرام دنبال کنید:
🆔https://www.instagram.com/alefyaa.ir/
@alefya
✍🏼آراز بارسقیان
صبحها که میرفتم مدرسه، ناظم میگفت چرا بوی سیگار میدهم. یک بار معلم ریاضی اول دبیرستانمان از کلاس کشیدم بیرون و گفت شنیدم که هم سیگار میکشی و هم فحشهای بیادبی میدهی. گفتم سیگار نمیکشم ولی فحشهای بیادبی میدهم. هنوز هم همین است. بچهتر که بودم، وقتی مادر بهم میگفت برو سیگار بخر، خجالت میکشیدم. تصویر رفتنم به مغازه رو دور تکرار است. خرید یک پاکت سیگار کارتیه، بعداً شد مونتانا. فکر میکردم اینقدر میروم سیگار میخرم میگویند با معتادها زندگی میکند. هیچکس بهم چیزی نگفت. این تصور خودم بود. خانه بوی سیگار میداد. در خانه همه سیگار میکشیدند جز من.
⚡️این روایت را در Instant view بخوانید:
http://telegra.ph/سیگار-05-31
#روایت_سیگار #معشوق_سراسر_جفا #آراز_بارسقیان
الفیا را در اینستاگرام دنبال کنید:
🆔https://www.instagram.com/alefyaa.ir/
@alefya
Telegraph
سیگار
شارون استون لبخند میزند و به سیگارش پُک. دو دختر کنار میزی ایستادهاند و به سیگارشان پُک میزنند. تکه لباسی گیر میکند به لوستر فانتزی اتاقخواب، دختر پسر جوانی سیگار به دست کنار هم روی تختخواب دراز کشیدهاند. صبحها که میرفتم مدرسه، ناظم میگفت چرا بوی…
رمان #پل
نوشته #غلامحسین_دولتآبادی و #آراز_بارسقیان توسط #نشر_اسم منتشر شد...
@esmpub
@atleastliterature
نوشته #غلامحسین_دولتآبادی و #آراز_بارسقیان توسط #نشر_اسم منتشر شد...
@esmpub
@atleastliterature
ویراست دوم رمان «پل» که در چند روز گذشته از سوی نشر اسم منتشر شده است، روز دوشنبه ۵ آذر از ساعت ۱۱ صبح در خبرگزاری مهر مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
این نشست با حضور #آراز_بارسقیان و #غلامحسین_دولتآبادی؛ دو نویسنده کتاب و #فرید_قدمی بهعنوان منتقد برگزار خواهد شد.
لینک خبر:
🔗 yon.ir/MmNym
t.me/atleastliterature
این نشست با حضور #آراز_بارسقیان و #غلامحسین_دولتآبادی؛ دو نویسنده کتاب و #فرید_قدمی بهعنوان منتقد برگزار خواهد شد.
لینک خبر:
🔗 yon.ir/MmNym
t.me/atleastliterature
Forwarded from نشر اسم
🔍 نشست #نقدوبررسی ویرایش جدید رمان #پل در #خبرگزاری_مهر
از نگارش دونفره یک کتاب تا تغییرات ویرایش جدید
🌆 بارسقیان: #ادبیات_روشنفکری_آلوده را قبول ندارم.
🏙 دولتآبادی: اتفاقات خیلی بدی در تهران رخ میدهد؛ در تمام المانهای #پل نشان دادیم که انگار هیچچیز این شهر #سالم نیست.
💡 #فرید_قدمی: #پل یک رمان کاملاً #مهندسی_شده است و همهچیز سر جای خودش قرار گرفته است.
ــــــــــــــــــ mehrnews.com/news/4493124
📘 #پل
✍️ #آراز_بارسقیان - #غلامحسین_دولت_آبادی
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید
🍀 @esmpub
از نگارش دونفره یک کتاب تا تغییرات ویرایش جدید
🌆 بارسقیان: #ادبیات_روشنفکری_آلوده را قبول ندارم.
🏙 دولتآبادی: اتفاقات خیلی بدی در تهران رخ میدهد؛ در تمام المانهای #پل نشان دادیم که انگار هیچچیز این شهر #سالم نیست.
💡 #فرید_قدمی: #پل یک رمان کاملاً #مهندسی_شده است و همهچیز سر جای خودش قرار گرفته است.
ــــــــــــــــــ mehrnews.com/news/4493124
📘 #پل
✍️ #آراز_بارسقیان - #غلامحسین_دولت_آبادی
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید
🍀 @esmpub
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
نشست مهر با خالقان رمان پل؛ روایتی از بازچاپ یک رمان/خوشحالیم که روشنفکران طردمان کردند
نویسندگان رمان«پل» از آنچه طرد شدنشان از جامعه نویسندگی روشنفکر در ایران معاصر است ابراز خوشحالی کرده و در عین حال این مساله را به نوعی کینه آنها نسبت به جوایز ادبی دولتی نسبت میدهند.
Forwarded from نشر اسم
⏳ #سه_شنبه ای که میاد...
💎 #رمان جدید نشر اسم نوشته #آراز_بارسقیان در راه کتابفروشیها...
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید.
🍀 @esmpub
💎 #رمان جدید نشر اسم نوشته #آراز_بارسقیان در راه کتابفروشیها...
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید.
🍀 @esmpub
Telegram
attach 📎
Forwarded from نشر اسم
☕️ #یک_حبه_کتاب
🚙 من با دو #دختر_غریبه. سرجمع میشود سه سرنشین غریبه. منی که دیشب تمام محتویات کیف پولم را روی میز کامپیوتر خالی کردم. از میان کارتهای جورواجورم فقط کارت عابربانک و کارت ملیام را برداشتم. تقریبا هیچ نشانهای جز همان کارت ملی که امیدوارم در #آتش ماشین بسوزد، ندارم.
🚘 دو سرنشین دیگر ماشین احتمالا معلوم است که برای سفر دیگران را با خبر کردهاند؛ اما من یکی؟ تیتر #روزنامه_حوادث: کشف جسد مرد مرموز در ماشین #لکسوس #شاسی_بلند یا این یکی: دانشجویان جوان طعمه مرد بیهویت. اگر تصادف کنیم... «آقا، شما وقتی با مردم سفر میکنین همینطوری بیصدا میشینین؟»
با من بود؟ «ببخشین؟»
کمکراننده چیزی گفته بود؛ «شما همیشه اینقدر ساکتین؟»
راننده میگوید: «نوشین، اگه حرف نزنه پیادهش میکنیم اصلا...»
💎 #رمان #سه_شنبه بافتهی زیبایی از #تنهایی، #جبر و تلاشی پسرانه برای رویارویی جانانه با #واقعیت
ــــــــــــــــــ
📙 #سه_شنبه
✍️ #آراز_بارسقیان
🎨 طراح جلد: #مجید_کاشانی
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید.
🍀 @esmpub
🚙 من با دو #دختر_غریبه. سرجمع میشود سه سرنشین غریبه. منی که دیشب تمام محتویات کیف پولم را روی میز کامپیوتر خالی کردم. از میان کارتهای جورواجورم فقط کارت عابربانک و کارت ملیام را برداشتم. تقریبا هیچ نشانهای جز همان کارت ملی که امیدوارم در #آتش ماشین بسوزد، ندارم.
🚘 دو سرنشین دیگر ماشین احتمالا معلوم است که برای سفر دیگران را با خبر کردهاند؛ اما من یکی؟ تیتر #روزنامه_حوادث: کشف جسد مرد مرموز در ماشین #لکسوس #شاسی_بلند یا این یکی: دانشجویان جوان طعمه مرد بیهویت. اگر تصادف کنیم... «آقا، شما وقتی با مردم سفر میکنین همینطوری بیصدا میشینین؟»
با من بود؟ «ببخشین؟»
کمکراننده چیزی گفته بود؛ «شما همیشه اینقدر ساکتین؟»
راننده میگوید: «نوشین، اگه حرف نزنه پیادهش میکنیم اصلا...»
💎 #رمان #سه_شنبه بافتهی زیبایی از #تنهایی، #جبر و تلاشی پسرانه برای رویارویی جانانه با #واقعیت
ــــــــــــــــــ
📙 #سه_شنبه
✍️ #آراز_بارسقیان
🎨 طراح جلد: #مجید_کاشانی
📚 #نشر_اسم
ــــــــــــــــــ
ما را به "اسم" کتابهایمان بخوانید.
🍀 @esmpub
کتابِِ 📖 #توپولوژی_خشونت منتشر شد...
✍️نویسنده: #بیونگ_چول_هان
👤مترجم: #آراز_بارسقیان
۱۱۶صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۹۰۰۰ تومان
از مقدمهی کتاب:
«چیزهایی وجود دارند که از بین نمیروند. خشونت یکی از آنهاست. مدرنیته را با بیزاریای نسبت به خشونت نمیشناسند. خشونت شکلی متغیر دارد. دگرگونیاش نسبت به منظومهی جامعهی مورد نظر قابلرؤیت است. امروزه دارد از شکل مرئی به نامرئی تبدیل میشود، از امری صریح تبدیل به امری ویروسی، از نیروی خشن به نیرویی میانجیگر، از امر واقع تبدیل به امر مجاز، از شکلی فیزیکی تبدیل به شکلی روانی، از امری منفی تبدیل به امری مثبت... چیزی زیرپوستی میشود و کم حرف، وارد فضایی مویرگ گونه و سیستمهای عصبی میشود و در نتیجه این اشتباه را برای ما ایجاد میکند که خیال کنیم محو شده است. در لحظهای که بهطور کامل نامرئی میشود خود را با نیروی مقابل ادغام میکند؛ نیروی مقابلش همانا آزادی است. خشونت جنگی جایش را به خشونت نظاممند و بینام و سوژه تهیگر داده که خود را مخفی میکند، چون با جامعه یکی شده است...»
نشر: #یکشنبه
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
📣 حداقلْ کلانشهر
🔗 @AtLeastLiterature
✍️نویسنده: #بیونگ_چول_هان
👤مترجم: #آراز_بارسقیان
۱۱۶صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۹۰۰۰ تومان
از مقدمهی کتاب:
«چیزهایی وجود دارند که از بین نمیروند. خشونت یکی از آنهاست. مدرنیته را با بیزاریای نسبت به خشونت نمیشناسند. خشونت شکلی متغیر دارد. دگرگونیاش نسبت به منظومهی جامعهی مورد نظر قابلرؤیت است. امروزه دارد از شکل مرئی به نامرئی تبدیل میشود، از امری صریح تبدیل به امری ویروسی، از نیروی خشن به نیرویی میانجیگر، از امر واقع تبدیل به امر مجاز، از شکلی فیزیکی تبدیل به شکلی روانی، از امری منفی تبدیل به امری مثبت... چیزی زیرپوستی میشود و کم حرف، وارد فضایی مویرگ گونه و سیستمهای عصبی میشود و در نتیجه این اشتباه را برای ما ایجاد میکند که خیال کنیم محو شده است. در لحظهای که بهطور کامل نامرئی میشود خود را با نیروی مقابل ادغام میکند؛ نیروی مقابلش همانا آزادی است. خشونت جنگی جایش را به خشونت نظاممند و بینام و سوژه تهیگر داده که خود را مخفی میکند، چون با جامعه یکی شده است...»
نشر: #یکشنبه
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
📣 حداقلْ کلانشهر
🔗 @AtLeastLiterature
کتاب 📖 قدرت چیست؟ منتشر شد...
✍️نویسنده: #بیونگ_چول_هان
👤مترجم: #آراز_بارسقیان
۱۱۰ صفحه | رقعی، شوميز| ۳۴۵۰۰ تومان
از مقدمهی کتاب:
«وقتی پای مفهوم قدرت به میان میآید، درمییابیم که همچنان آشوب تئوریک بر معنی این مفهوم حاکم است. درحالیکه نمیشود به وجودِ خود این پدیده شک کرد، مفهومش تماماً مبهم است. برای عدهای یعنی سرکوب؛ برای عدهای دیگر قدرت برای ارتباط عنصری سازنده است. تصورات قضایی و سیاسی و جامعهشناسانه از قدرت همچنان غیرقابل مصالح است. قدرت گاهی با آزادی منطبق میشود گاهی با اجبار. برای عدهای اساس قدرت کنش جمعی است، برای عدهای اساسش بر کشمکش بنا شده است. برخی خطی مشخص بین خشونت و قدرت میکشند. برای عدهای خشونت فقط یک شکل حداکثری از قدرت است. یک آن قدرت همدست قانون میشود و یک آن دیگر همدست خودکامگی.
وقتی با چنین آشفتگی تئوریکی مواجه هستیم، میبایست دنبال مفهوم انعطافپذیری از قدرت باشیم. پس کار ما اینجا فرمولبندی شکل پایهای از قدرت است...»
نشر: #یکشنبه
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۴۰۰
📣 حداقلْ کلانشهر
🔗 @AtLeastLiterature
✍️نویسنده: #بیونگ_چول_هان
👤مترجم: #آراز_بارسقیان
۱۱۰ صفحه | رقعی، شوميز| ۳۴۵۰۰ تومان
از مقدمهی کتاب:
«وقتی پای مفهوم قدرت به میان میآید، درمییابیم که همچنان آشوب تئوریک بر معنی این مفهوم حاکم است. درحالیکه نمیشود به وجودِ خود این پدیده شک کرد، مفهومش تماماً مبهم است. برای عدهای یعنی سرکوب؛ برای عدهای دیگر قدرت برای ارتباط عنصری سازنده است. تصورات قضایی و سیاسی و جامعهشناسانه از قدرت همچنان غیرقابل مصالح است. قدرت گاهی با آزادی منطبق میشود گاهی با اجبار. برای عدهای اساس قدرت کنش جمعی است، برای عدهای اساسش بر کشمکش بنا شده است. برخی خطی مشخص بین خشونت و قدرت میکشند. برای عدهای خشونت فقط یک شکل حداکثری از قدرت است. یک آن قدرت همدست قانون میشود و یک آن دیگر همدست خودکامگی.
وقتی با چنین آشفتگی تئوریکی مواجه هستیم، میبایست دنبال مفهوم انعطافپذیری از قدرت باشیم. پس کار ما اینجا فرمولبندی شکل پایهای از قدرت است...»
نشر: #یکشنبه
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۴۰۰
📣 حداقلْ کلانشهر
🔗 @AtLeastLiterature