🏴🕊🏴🕊
🕊🏴🕊
🏴🕊
اِمشب شبِ تَجدیدِ پیمانْ با حُسین اَسٺ
این آخریــن شــامِ امــامِ عالَمیــن اَسٺ
اِمشب #حسین اَز ڪوفیان #مهلٺ گرفتہ
اَز یڪ یڪِ #یـــاران خود #بیعٺ گرفتہ
دلهـاےِ مُشتــاقِ #شهـادٺ بے قـَــرارَند
#عشـاق حَــقّ سَر در گریبـانْ نالـِہ دارَند
هَرڪَس ڪه فَردا #با_خدا دارَد #ملاقـاٺ
مَشغولِ تَسبیح اسٺ و #قرآن و #مناجاٺ
اِمشب حُسین تَسڪیندهد برقلبِ خواهَر
فَــردا میانِ #قتلگہ دَر #خــون شِـــناوَر
اِمشبحُسین با #خواهرش درسوزُ وآه اَسٺ
#فـــردا بہ زیرِ سم اسبان سِپاه اَسٺ
#شب_دهم_محرم🏴🌙
#شب_عاشوراے_حسینے💔🏴
🏴 🏴
🕊🏴🕊
🏴🕊
اِمشب شبِ تَجدیدِ پیمانْ با حُسین اَسٺ
این آخریــن شــامِ امــامِ عالَمیــن اَسٺ
اِمشب #حسین اَز ڪوفیان #مهلٺ گرفتہ
اَز یڪ یڪِ #یـــاران خود #بیعٺ گرفتہ
دلهـاےِ مُشتــاقِ #شهـادٺ بے قـَــرارَند
#عشـاق حَــقّ سَر در گریبـانْ نالـِہ دارَند
هَرڪَس ڪه فَردا #با_خدا دارَد #ملاقـاٺ
مَشغولِ تَسبیح اسٺ و #قرآن و #مناجاٺ
اِمشب حُسین تَسڪیندهد برقلبِ خواهَر
فَــردا میانِ #قتلگہ دَر #خــون شِـــناوَر
اِمشبحُسین با #خواهرش درسوزُ وآه اَسٺ
#فـــردا بہ زیرِ سم اسبان سِپاه اَسٺ
#شب_دهم_محرم🏴🌙
#شب_عاشوراے_حسینے💔🏴
🏴 🏴
💔قدم قدم ز حرم میشوے جدا برگرد
🥀بدون خواهرِ خود میروے ڪجا، برگرد
💔بہ پاے تو همہ گیسوے من سفید شده
🥀نزن بہ سینہے من دسٺِ رد اخا، برگرد
#شب_دهم_محرم
#وداعحضرٺزینب_با_سیدالشهدا😭
😭😭😭😭
🥀بدون خواهرِ خود میروے ڪجا، برگرد
💔بہ پاے تو همہ گیسوے من سفید شده
🥀نزن بہ سینہے من دسٺِ رد اخا، برگرد
#شب_دهم_محرم
#وداعحضرٺزینب_با_سیدالشهدا😭
😭😭😭😭
༻﷽༺
اِمشب شبِ تَجدیدِ پیمانْ با حُسین اَسٺ
این آخریــن شــامِ امــامِ عالَمیــن اَسٺ
اِمشب #حسین اَز ڪوفیان #مهلٺ گرفتہ
اَز یڪ یڪِ #یـــاران خود #بیعٺ گرفتہ
دلهـاےِ مُشتــاقِ #شهـادٺ بے قـَــرارَند
#عشـاق حَــقّ سَر در گریبـانْ نالـِہ دارَند
هَر ڪَس ڪه فَردا #با_خدا دارَد #ملاقـاٺ
مَشغولِ تَسبیح اسٺ و #قرآن و #مناجاٺ
اِمشب حُسین تَسڪین دهد بر قلبِ خواهَر
فَــردا میانِ #قتلگہ دَر #خــون شِـــناوَر
اِمشب حُسین با #خواهرش در سوزُ و آه اَسٺ
#فـــردا بہ زیرِ سم اسبان سِپاه اَسٺ
#شب_دهم_محرم🍂🌙
#شب_عاشوراے_حسینے💔🍂
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله🥀
@yaranmahdi_a
اِمشب شبِ تَجدیدِ پیمانْ با حُسین اَسٺ
این آخریــن شــامِ امــامِ عالَمیــن اَسٺ
اِمشب #حسین اَز ڪوفیان #مهلٺ گرفتہ
اَز یڪ یڪِ #یـــاران خود #بیعٺ گرفتہ
دلهـاےِ مُشتــاقِ #شهـادٺ بے قـَــرارَند
#عشـاق حَــقّ سَر در گریبـانْ نالـِہ دارَند
هَر ڪَس ڪه فَردا #با_خدا دارَد #ملاقـاٺ
مَشغولِ تَسبیح اسٺ و #قرآن و #مناجاٺ
اِمشب حُسین تَسڪین دهد بر قلبِ خواهَر
فَــردا میانِ #قتلگہ دَر #خــون شِـــناوَر
اِمشب حُسین با #خواهرش در سوزُ و آه اَسٺ
#فـــردا بہ زیرِ سم اسبان سِپاه اَسٺ
#شب_دهم_محرم🍂🌙
#شب_عاشوراے_حسینے💔🍂
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله🥀
@yaranmahdi_a
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📲 #استوری؛
#شب_دهم_محرم🥀
روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود🥀
#شب_عاشورا🥀
#هل_من_ناصر_ینصرنی✊
#غریب_گیر_آوردنت💔
#عرش_بر_زمین_افتاد🥀
#غریب_مادر😭
@yaranmahdi_a
#شب_دهم_محرم🥀
روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود🥀
#شب_عاشورا🥀
#هل_من_ناصر_ینصرنی✊
#غریب_گیر_آوردنت💔
#عرش_بر_زمین_افتاد🥀
#غریب_مادر😭
@yaranmahdi_a
#امام_حسین
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما
خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین
بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب
یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب
یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر ز تن او بریده شد
یابن الشبیب پیکر جد غریب ما
در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد
یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟
جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟
یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن
یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما
خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین
بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب
یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب
یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر ز تن او بریده شد
یابن الشبیب پیکر جد غریب ما
در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد
یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟
جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟
یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن
یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر