#نهج_البلاغه
💥قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا، وَغَرَّتْ بِزِينَتِهَا. دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا، فَخَلَطَ حَلاَلَهَا بِحَرَامِهَا، وَخَيْرَهَا بِشَرِّهَا، وَحَيَاتَهَا بِمَوتِهَا، وَحُلْوَهَا بِمُرِّهَا
🌎دنيا خود را با مکر و نيرنگ آراسته و با زرق و برق خود مردم را مى فريبد، سرايى است که در نظر صاحب اصليش بى مقدار است لذا حلالش را با حرام، و خيرش را با شرّ، و زندگى اش را با مرگ، و شرينى اش را با تلخى، بهم هم آميخته است»
🖊هر گاه بخواهى لقمه نان حلالى بدست آورى بايد هزار درد و رنج را تحمّل کنى و از مسيرهاى پرنشيب و فراز بگذرى و هرگاه بخواهى گلى بچينى بايد تحمّل نيش خار کنى و اگر بخواهى از خوان نعمتش کمى عسل برگيرى نيشهاى زنبورها در انتظار توست، در کنار هر گنجى افعى ها خفته اند و در کنار هر شيرينى تلخى هاست، فى المثل انسانى که فرزند ندارد غم وغصّه جانکاهى بر روح او سنگينى مى کند ولى همين که فرزند پيدا کرد هزاران مشکل در کنار اوست و همچنين نعمتها و مواهب ديگر که فقدانش غم انگيز است و وجودش ملال آور و مشکل آفرين.
📘#خطبه_113
💥قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا، وَغَرَّتْ بِزِينَتِهَا. دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا، فَخَلَطَ حَلاَلَهَا بِحَرَامِهَا، وَخَيْرَهَا بِشَرِّهَا، وَحَيَاتَهَا بِمَوتِهَا، وَحُلْوَهَا بِمُرِّهَا
🌎دنيا خود را با مکر و نيرنگ آراسته و با زرق و برق خود مردم را مى فريبد، سرايى است که در نظر صاحب اصليش بى مقدار است لذا حلالش را با حرام، و خيرش را با شرّ، و زندگى اش را با مرگ، و شرينى اش را با تلخى، بهم هم آميخته است»
🖊هر گاه بخواهى لقمه نان حلالى بدست آورى بايد هزار درد و رنج را تحمّل کنى و از مسيرهاى پرنشيب و فراز بگذرى و هرگاه بخواهى گلى بچينى بايد تحمّل نيش خار کنى و اگر بخواهى از خوان نعمتش کمى عسل برگيرى نيشهاى زنبورها در انتظار توست، در کنار هر گنجى افعى ها خفته اند و در کنار هر شيرينى تلخى هاست، فى المثل انسانى که فرزند ندارد غم وغصّه جانکاهى بر روح او سنگينى مى کند ولى همين که فرزند پيدا کرد هزاران مشکل در کنار اوست و همچنين نعمتها و مواهب ديگر که فقدانش غم انگيز است و وجودش ملال آور و مشکل آفرين.
📘#خطبه_113
#نهج_البلاغه
▫️مَا بَالُکُمْ تَفْرَحُونَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِکُونَهُ، وَلاَ يَحْزُنُکُمُ الْکَثِيرُ مِنَ الآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ! وَيُقلِقُکُمُ الْيَسِيرُ مِنَ الدُّنْيَا يَفُوتُکُمْ، حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذِلکَ فِي وُجُوهِکُمْ، وَقِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْکُمْ! کَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکُمْ، وَکَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاق عَلَيْکُمْ
🟤شما را چه شده که با تحصيل مقدار کمى از دنيا مسرور و خوشحال مى شويد ولى هرگز محروم شدن از مقدار زيادى از آخرت، شما را غمگين نمى کند، از دست رفتن مقدار ناچيزى از متاع دنيا شما را سخت پريشان مى سازد به گونه اى که آثار آن در چهره هايتان نمايان مى شود و به خاطر آنچه از دست داده ايد بى تابى مى کنيد، گويى اين جا سراى اقامت هميشگى شماست و متاع دنيا هميشه براى شما باقى مى ماند.
📘#خطبه_113
▫️مَا بَالُکُمْ تَفْرَحُونَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِکُونَهُ، وَلاَ يَحْزُنُکُمُ الْکَثِيرُ مِنَ الآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ! وَيُقلِقُکُمُ الْيَسِيرُ مِنَ الدُّنْيَا يَفُوتُکُمْ، حَتَّى يَتَبَيَّنَ ذِلکَ فِي وُجُوهِکُمْ، وَقِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمَّا زُوِيَ مِنْهَا عَنْکُمْ! کَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکُمْ، وَکَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاق عَلَيْکُمْ
🟤شما را چه شده که با تحصيل مقدار کمى از دنيا مسرور و خوشحال مى شويد ولى هرگز محروم شدن از مقدار زيادى از آخرت، شما را غمگين نمى کند، از دست رفتن مقدار ناچيزى از متاع دنيا شما را سخت پريشان مى سازد به گونه اى که آثار آن در چهره هايتان نمايان مى شود و به خاطر آنچه از دست داده ايد بى تابى مى کنيد، گويى اين جا سراى اقامت هميشگى شماست و متاع دنيا هميشه براى شما باقى مى ماند.
📘#خطبه_113
باز هم سرزنش دنياپرستان
#نهج_البلاغه
▫️وَمَا يَمْنَعُ أَحَدَکُمْ أَنْ يَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا يَخَافُ مِنْ عَيْبهِ، إلاَّ مَخَافَةُ أَنْ يَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ
🟤«کسى از شما نمى تواند عيب خطرناک برادر خود را (به منظور اصلاح و نهى از منکر) بازگو کند چرا که مى ترسد برادرش نيز همان عيب را درباره او بازگويد»
✍اشاره به اين که شما با داشتن آن همه عيوب که از دنياپرستى ناشى مى شود، از اصلاح يکديگر به وسيله تذکّرها و اندرزها محروم هستيد، چرا که هيچ يک از شما جرأت نمى کنيد در اين مقام برآييد چون مى ترسيد شما را سرزنش کنند که اگر اين کار و آن کار بد است چرا خود آلوده ايد؟ و اگر شما طبيب هستيد چرا نخست سرخود را دوا نمى کنيد؟ و آيا صحيح است که ديگها روسياهى را بر ديگچه ها عيب بگيرند؟!
📘#خطبه_113
#نهج_البلاغه
▫️وَمَا يَمْنَعُ أَحَدَکُمْ أَنْ يَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا يَخَافُ مِنْ عَيْبهِ، إلاَّ مَخَافَةُ أَنْ يَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ
🟤«کسى از شما نمى تواند عيب خطرناک برادر خود را (به منظور اصلاح و نهى از منکر) بازگو کند چرا که مى ترسد برادرش نيز همان عيب را درباره او بازگويد»
✍اشاره به اين که شما با داشتن آن همه عيوب که از دنياپرستى ناشى مى شود، از اصلاح يکديگر به وسيله تذکّرها و اندرزها محروم هستيد، چرا که هيچ يک از شما جرأت نمى کنيد در اين مقام برآييد چون مى ترسيد شما را سرزنش کنند که اگر اين کار و آن کار بد است چرا خود آلوده ايد؟ و اگر شما طبيب هستيد چرا نخست سرخود را دوا نمى کنيد؟ و آيا صحيح است که ديگها روسياهى را بر ديگچه ها عيب بگيرند؟!
📘#خطبه_113
نکوهش دنیا دوستی
#نهج_البلاغه
▫️ قَدْ تَصَافَيْتُمْ عَلَى رَفْضِ الاْجِلِ وَ حُبِّ الْعَاجِلِ، وَ صَارَ دِينُ أَحَدِکُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ، صَنِيعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ، وَ أَحْرَزَ رِضَى سَيِّدِهِ
🌎گويى) همگى دست به دست هم داده ايد که آخرت را کنار بگذاريد، و به دنيا عشق ورزيد، و دين شما لقلقه زبانتان شده، و کارتان شبيه کار کسى است که گويى تمام وظيفه خود را انجام داده و رضايت مولاى خويش را فراهم ساخته است!»
✍گاه در ميان مردم کارهاى خلافى انجام مى شود که هيچ توافق قبلى بر آن صورت نگرفته ولى چنان هماهنگ است که گويى آنها جلسات متعددى داشته و برنامه ريزى و توافق قبلى صورت گرفته، و اين نيست مگر بخاطر اين که انگيزه ها در اين امور يکسان است. يکى از مصداقهاى روشن آن بى اعتنايى به مسائل مربوط به آخرت و چسبيدن به دنياى مادى است.اين گونه افراد دنياپرست ممکن است ظاهراً دين دار باشند ولى دين آنها در يک سلسله شعارها و ادعاها و لفاظى ها و احياناً کمى از عبادات، خلاصه مى شود تعبير «لعقة» اشاره به همين معناست. و گاه آن چنان از خود راضى هستند که گويى به تمام وظايف الهى و انسانى خود، عمل کرده و به قرب پروردگار و مقام رضاى او رسيده اند و اين به راستى يک انحراف وحشتناک است
📚#خطبه_113
#نهج_البلاغه
▫️ قَدْ تَصَافَيْتُمْ عَلَى رَفْضِ الاْجِلِ وَ حُبِّ الْعَاجِلِ، وَ صَارَ دِينُ أَحَدِکُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ، صَنِيعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ، وَ أَحْرَزَ رِضَى سَيِّدِهِ
🌎گويى) همگى دست به دست هم داده ايد که آخرت را کنار بگذاريد، و به دنيا عشق ورزيد، و دين شما لقلقه زبانتان شده، و کارتان شبيه کار کسى است که گويى تمام وظيفه خود را انجام داده و رضايت مولاى خويش را فراهم ساخته است!»
✍گاه در ميان مردم کارهاى خلافى انجام مى شود که هيچ توافق قبلى بر آن صورت نگرفته ولى چنان هماهنگ است که گويى آنها جلسات متعددى داشته و برنامه ريزى و توافق قبلى صورت گرفته، و اين نيست مگر بخاطر اين که انگيزه ها در اين امور يکسان است. يکى از مصداقهاى روشن آن بى اعتنايى به مسائل مربوط به آخرت و چسبيدن به دنياى مادى است.اين گونه افراد دنياپرست ممکن است ظاهراً دين دار باشند ولى دين آنها در يک سلسله شعارها و ادعاها و لفاظى ها و احياناً کمى از عبادات، خلاصه مى شود تعبير «لعقة» اشاره به همين معناست. و گاه آن چنان از خود راضى هستند که گويى به تمام وظايف الهى و انسانى خود، عمل کرده و به قرب پروردگار و مقام رضاى او رسيده اند و اين به راستى يک انحراف وحشتناک است
📚#خطبه_113