Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آشنایی با #لیبرالیسم
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️مرز آزادی تا کجاست؟
▪️چه چیزی خودِ آزادی را قید می زند؟
🗣زبان ویدئو پارسی
⚛ @AndisheKonim
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️مرز آزادی تا کجاست؟
▪️چه چیزی خودِ آزادی را قید می زند؟
🗣زبان ویدئو پارسی
⚛ @AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
آشنایی با #لیبرالیسم ▪️لیبرالیسم چیست؟ ▪️مرز آزادی تا کجاست؟ ▪️چه چیزی خودِ آزادی را قید می زند؟ 🗣زبان ویدئو پارسی ⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلخند
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️سید مجید حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران میباشد.!!! 😏
تعریف لیبرالیسم 👇
https://t.me/AndisheKonim/37329
⚛ @AndisheKonim
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️سید مجید حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران میباشد.!!! 😏
تعریف لیبرالیسم 👇
https://t.me/AndisheKonim/37329
⚛ @AndisheKonim
#لیبرالیسم و رفاه مادی
📍لیبرالیسم آموزهای است که تمام و کمال ناظر بر رفتار انسان در این جهان است. ليبرالیسم در نهایت چیزی مد نظر ندارد مگر پیشبرد رفاه بیرونی و مادی انسانها و به طور مستقیم به نیازهای درونی آنها، یعنی به نیازهای روحی و متافیزیکی انسانی کاری ندارد.
◻️ لیبرالیسم به انسانها وعده خوشبختی و رضایت هم نمیدهد، بلکه تنها وعده تأمین تا حد امکان وسيع همه آن خواستههایی را میدهد که میتوان آنها را از رهگذر آماده سازی امور دنیوی ارضا کرد. بابت این رویکرد بیرونی و ماده باورانه "ماتریالیستی" محض به امور زمینی و فانی بسیار بر لیبرالیسم خرده گرفته اند.
◽️میگویند زندگی انسان به خوردن و آشامیدن خلاصه نمیشود، نیازهایی بالاتر و مهم تر از خوراک، سرپناه و پوشاک هم وجود دارد. میگویند حتی بزرگترین ثروت زمینی نمیتواند برای انسان خوشبختی به ارمغان آورد؛ درون او، یعنی روحش را ارضا ناشده و تهی باقی میگذارد. میگویند گرانبهاترین اشتباه لیبرالیسم این بوده است که در قبال تکاپوی ژرفتر و نابتر انسان چیزی برای عرضه نداشته است.
⬜️اما منتقدانی که چنین میگویند با این سخن فقط نشان میدهند تصورشان از این امور بالاتر و نابتر بسیار ناقص و ماده باورانه است. با ابزارهایی که سیاست انسانی در اختیار دارد، میتوان انسان ها را فقیر یا غنی کرد، اما هیچ گاه نمیتوان موفق شد آن ها را خوشبخت کرد و ژرفترین و درونی ترین امیالشان را ارضا کرد.
▫️همهی ابزارهای کمکی بیرونی در این کار ناکام میماند. هر آنچه از سیاست بر میآید در رفع عوامل بیرونی درد و رنج خلاصه میشود. سیاست میتواند نظامی را پیش برد که گرسنگان را سیر میکند، عریان ماندگان را جامه میپوشاند و بی خانمانها را سرپناهی میبخشد.
◽️اما خوشبختی و رضایت نه به خوراک و پوشاک و سرپناه، بلکه بیش از همه به آنچه انسان درونش میپروراند بستگی دارد. لیبرالیسم نه به دلیل ناچیز انگاری داشته های روحی، بلکه از سر این باور که با قاعدهمندی بیرونی نمیتوان بالاترین و ژرفترین امور را در انسان دستخوش تغییر کرد، نگاهش را صرفا بر مادیات معطوف میکند.
◽️◽️ لیبرالیسم به این دلیل تنها در پی خلق رفاه بیرونی است که میداند غنای درونی و روحی را نه از بیرون، بلکه تنها از درون سینه خویش میتوان برای انسان به ارمغان آورد. لیبرالیسم تنها در پی ایجاد پیش شرطهایی بیرونی است که میتواند به بالندگی حیات درونی کمک کنند.
▫️▫️در این میان، هیچ تردیدی نیز در این باره نمیتوان داشت که شهروندان قرن بیستم که در رفاهی نسبی زندگی میکنند، نیازهای روحی خود را بسی آسان تر میتوانند ارضا کنند تا شهروندان قرن دهم که نگرانی بابت دوام ناچیز زندگی و تهدیدات دشمنان اجازه نمیداد دمی بیاسایند.
◻️البته وقتی کسانی به رویکرد مادی گرایانه لیبرالیسم خرده میگیرند که همنوا با پیروان برخی فرقه های آسیایی با مسیحی سدههای میانی به ریاضت پیشگی کامل نظر دارند و بینیازی و فقر پرنده در جنگل و ماهی در آب را به منزله آرمانی برای رفتار انسانی ترسیم میکنند، طبعا دیگر ما پاسخی برای گفتن نداریم.
⬜️ما تنها میتوانیم از آنها خواهش کنیم اجازه دهند راهمان را بدون اختلال ادامه دهیم، همان گونه که ما هم مانع آنها نمیشویم تا طبق باورهای خود سعاتمند شوند. بادا که در حجرهشان در کمال آرامش در به روی عالم و آدم ببندد!
✍🏼لودویگ فون میزس(اقتصاد و توسعه)
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
📍لیبرالیسم آموزهای است که تمام و کمال ناظر بر رفتار انسان در این جهان است. ليبرالیسم در نهایت چیزی مد نظر ندارد مگر پیشبرد رفاه بیرونی و مادی انسانها و به طور مستقیم به نیازهای درونی آنها، یعنی به نیازهای روحی و متافیزیکی انسانی کاری ندارد.
◻️ لیبرالیسم به انسانها وعده خوشبختی و رضایت هم نمیدهد، بلکه تنها وعده تأمین تا حد امکان وسيع همه آن خواستههایی را میدهد که میتوان آنها را از رهگذر آماده سازی امور دنیوی ارضا کرد. بابت این رویکرد بیرونی و ماده باورانه "ماتریالیستی" محض به امور زمینی و فانی بسیار بر لیبرالیسم خرده گرفته اند.
◽️میگویند زندگی انسان به خوردن و آشامیدن خلاصه نمیشود، نیازهایی بالاتر و مهم تر از خوراک، سرپناه و پوشاک هم وجود دارد. میگویند حتی بزرگترین ثروت زمینی نمیتواند برای انسان خوشبختی به ارمغان آورد؛ درون او، یعنی روحش را ارضا ناشده و تهی باقی میگذارد. میگویند گرانبهاترین اشتباه لیبرالیسم این بوده است که در قبال تکاپوی ژرفتر و نابتر انسان چیزی برای عرضه نداشته است.
⬜️اما منتقدانی که چنین میگویند با این سخن فقط نشان میدهند تصورشان از این امور بالاتر و نابتر بسیار ناقص و ماده باورانه است. با ابزارهایی که سیاست انسانی در اختیار دارد، میتوان انسان ها را فقیر یا غنی کرد، اما هیچ گاه نمیتوان موفق شد آن ها را خوشبخت کرد و ژرفترین و درونی ترین امیالشان را ارضا کرد.
▫️همهی ابزارهای کمکی بیرونی در این کار ناکام میماند. هر آنچه از سیاست بر میآید در رفع عوامل بیرونی درد و رنج خلاصه میشود. سیاست میتواند نظامی را پیش برد که گرسنگان را سیر میکند، عریان ماندگان را جامه میپوشاند و بی خانمانها را سرپناهی میبخشد.
◽️اما خوشبختی و رضایت نه به خوراک و پوشاک و سرپناه، بلکه بیش از همه به آنچه انسان درونش میپروراند بستگی دارد. لیبرالیسم نه به دلیل ناچیز انگاری داشته های روحی، بلکه از سر این باور که با قاعدهمندی بیرونی نمیتوان بالاترین و ژرفترین امور را در انسان دستخوش تغییر کرد، نگاهش را صرفا بر مادیات معطوف میکند.
◽️◽️ لیبرالیسم به این دلیل تنها در پی خلق رفاه بیرونی است که میداند غنای درونی و روحی را نه از بیرون، بلکه تنها از درون سینه خویش میتوان برای انسان به ارمغان آورد. لیبرالیسم تنها در پی ایجاد پیش شرطهایی بیرونی است که میتواند به بالندگی حیات درونی کمک کنند.
▫️▫️در این میان، هیچ تردیدی نیز در این باره نمیتوان داشت که شهروندان قرن بیستم که در رفاهی نسبی زندگی میکنند، نیازهای روحی خود را بسی آسان تر میتوانند ارضا کنند تا شهروندان قرن دهم که نگرانی بابت دوام ناچیز زندگی و تهدیدات دشمنان اجازه نمیداد دمی بیاسایند.
◻️البته وقتی کسانی به رویکرد مادی گرایانه لیبرالیسم خرده میگیرند که همنوا با پیروان برخی فرقه های آسیایی با مسیحی سدههای میانی به ریاضت پیشگی کامل نظر دارند و بینیازی و فقر پرنده در جنگل و ماهی در آب را به منزله آرمانی برای رفتار انسانی ترسیم میکنند، طبعا دیگر ما پاسخی برای گفتن نداریم.
⬜️ما تنها میتوانیم از آنها خواهش کنیم اجازه دهند راهمان را بدون اختلال ادامه دهیم، همان گونه که ما هم مانع آنها نمیشویم تا طبق باورهای خود سعاتمند شوند. بادا که در حجرهشان در کمال آرامش در به روی عالم و آدم ببندد!
✍🏼لودویگ فون میزس(اقتصاد و توسعه)
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
▪️« #آزادی_خواهی (#لیبرالیسم) عالیترین شکل بلندنظری است، حقی است که اکثریت در اختیار اقلیت میگذارد و به این ترتیب شریفترین شعاری است که تاکنون روی این کره خاکی مطرح شده است.
لیبرالیسم عزم به شراکت زندگی با دشمن را اعلام میدارد، دشمنی که ضعیف است. باورکردنی نبود که نوع بشر بتواند روزی به طرز رفتاری چنین بزرگوارانه و این قدر پارادوکسال، ظریف و ضدطبیعی نائل آید.
از این رو نباید تعجب کرد اگر همین بشریت بیصبرانه بخواهد از دست آن خلاص شود. این نظم و انضباط مشکلتر و پیچیده تر از آن است که روی زمین بتواند با استحکام ریشه دواند».
📚 #فردریش_فون_هایک
📚 #قانون_قانونگذاری_و_آزادی
⚛ @AndisheKonim
لیبرالیسم عزم به شراکت زندگی با دشمن را اعلام میدارد، دشمنی که ضعیف است. باورکردنی نبود که نوع بشر بتواند روزی به طرز رفتاری چنین بزرگوارانه و این قدر پارادوکسال، ظریف و ضدطبیعی نائل آید.
از این رو نباید تعجب کرد اگر همین بشریت بیصبرانه بخواهد از دست آن خلاص شود. این نظم و انضباط مشکلتر و پیچیده تر از آن است که روی زمین بتواند با استحکام ریشه دواند».
📚 #فردریش_فون_هایک
📚 #قانون_قانونگذاری_و_آزادی
⚛ @AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آشنایی با #لیبرالیسم
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️مرز آزادی تا کجاست؟
▪️چه چیزی خودِ آزادی را قید می زند؟
🗣زبان ویدئو پارسی
⚛ @AndisheKonim
▪️لیبرالیسم چیست؟
▪️مرز آزادی تا کجاست؟
▪️چه چیزی خودِ آزادی را قید می زند؟
🗣زبان ویدئو پارسی
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقب #آزادی باش!
حقیقت خودش از
خودش مراقبت خواهد کرد !
زبان کلیپ پارسی
#لیبرالیسم چیست؟
مرز آزادی خواهی کجاست؟
⚛ @AndisheKonim
حقیقت خودش از
خودش مراقبت خواهد کرد !
زبان کلیپ پارسی
#لیبرالیسم چیست؟
مرز آزادی خواهی کجاست؟
⚛ @AndisheKonim
💠#علم و #لیبرالیسم
جنبش فکری تجربه گرایی که با عصر روشنگری گره خورده است نقطه پایانی بر کلی گرایی و انتزاع توهمات بود به این سبب کل گرایان بنامی بعدها ظهورکردند تا تجربه گرایی را به چهار میخ بکشند و راه استقرا را باز نگه دارند با این وجود تجربه گرایی لیبرال راهی تازه بود که کل گرایان از درک آن عاجز بودند زیرا تجربه گرایی واقع گرا در مقابل فیلسوفان کل گرا کوتاه می آمد و در نتیجه روش شناخت و فلسفه علم به بیراهه هدایت می شد به این سبب لیبرالیسم برای یاری تجربه گرایان تقریر شد تا کل گرایان احکام توهمی خود را با علم گره نزنند پس لیبرالیسم و علم دو بال تمدن جدید شد و هر کس که با طعم لیبرالیسم جستجوی علمی را پی گرفت به دانش و معرفت دست یافت از این رو کنجکاوی های بشر با رویکرد لیبرال به نتایجی انجامید که جهان توسعه یافته امروز را پدید آورد از این منظر لیبرالیسم بعنوان یک پدیده فردگرا در میان جمع گراترین ملل نیز نفوذ کرد و اینگونه بود که علم جهانی شد
بی شک بین لیبرالیسم و اکتشاف علمی رابطه ای عمیق وجود دارد چون علم نتیجه تلاش فرد است و فرد در صورتی به شناخت خود اعتماد می کند که جمع گرا نبا شد و با روح لیبرالیسم محشور باشد از این رو بین رشد اقتصادی و علمی و درجه نفوذ اندیشه های لیبرال رابطه ای اینهمانی وجود دارد
چون
لیبرالیسم سرچشمه دانایی و آغاز رشد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است
اقتصاد و سرمایه داری
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
جنبش فکری تجربه گرایی که با عصر روشنگری گره خورده است نقطه پایانی بر کلی گرایی و انتزاع توهمات بود به این سبب کل گرایان بنامی بعدها ظهورکردند تا تجربه گرایی را به چهار میخ بکشند و راه استقرا را باز نگه دارند با این وجود تجربه گرایی لیبرال راهی تازه بود که کل گرایان از درک آن عاجز بودند زیرا تجربه گرایی واقع گرا در مقابل فیلسوفان کل گرا کوتاه می آمد و در نتیجه روش شناخت و فلسفه علم به بیراهه هدایت می شد به این سبب لیبرالیسم برای یاری تجربه گرایان تقریر شد تا کل گرایان احکام توهمی خود را با علم گره نزنند پس لیبرالیسم و علم دو بال تمدن جدید شد و هر کس که با طعم لیبرالیسم جستجوی علمی را پی گرفت به دانش و معرفت دست یافت از این رو کنجکاوی های بشر با رویکرد لیبرال به نتایجی انجامید که جهان توسعه یافته امروز را پدید آورد از این منظر لیبرالیسم بعنوان یک پدیده فردگرا در میان جمع گراترین ملل نیز نفوذ کرد و اینگونه بود که علم جهانی شد
بی شک بین لیبرالیسم و اکتشاف علمی رابطه ای عمیق وجود دارد چون علم نتیجه تلاش فرد است و فرد در صورتی به شناخت خود اعتماد می کند که جمع گرا نبا شد و با روح لیبرالیسم محشور باشد از این رو بین رشد اقتصادی و علمی و درجه نفوذ اندیشه های لیبرال رابطه ای اینهمانی وجود دارد
چون
لیبرالیسم سرچشمه دانایی و آغاز رشد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است
اقتصاد و سرمایه داری
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
▪️#لیبرالیسم با جان جهان چه می کند
پس از عبور از عصر ایمان در قرون وسطی و رنسانس کم کم بشر به خودمختاری انسانگرایانه تن می دهد و در مسیر راسیونالیسم(خِردگرایی)به تفکر انتقادی در باب سنت دست می یابد که ناگزیر به سمت لیبرالیسم(آزادیگرایی)میل می کند.لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبۀ خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستیِ بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصۀ دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برایِ آموزش و پرورشِ عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.آزادی های عقیده و دین.هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تازِ بر عرش نشسته نیست.
انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دستِ بالا در معادلات اجتماعی.احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.امکان خطای همگان حتی در امور دینی.عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
وظیفۀ اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصۀ فرهنگ:
برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.خردمندی و شایستگی ذاتیِ انسان در نظر گرفته می شود.آزادی فکری مبتنی بر خِرَد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد»پذیرفته می شود.جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصۀ اجتماعی:
نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است.برابری همگان در برابر قانون تضمین شده.جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود.دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست.اصلاحگری در جامعۀ آزاد(و نه جامعۀ توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب.
5️⃣در عرصۀ اقتصاد:
آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین،دولت و انحصارگران از بازار.تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن ،کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی و برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعۀ اقتصادی.
پس مبانی مدرنیسم از رنسانس با اومانیسم(انسانگرایی)،راسیونالیسم(خِرَدگرایی)،سکولاریسم(نفی قیمومیت دین)، اندیویجوآلیسم(فرادگرایی)،لیبرالیسم(آزادی خواهی) و کاپیتالیسم(بازار آزاد اقتصادی)پایه های محکم خویش را در جان جهان جدید استوار می کند.
گروه هایی چون کمونیستها و مرتجعین که این ارزشهای را خوار شمرده و در قالب بورژوایی یا دیگر عناوین تحقیر میکنند دانسته و نادانسته شریک جرم در عدم دستیابی به توسعه جوامع حاشیه ای هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
پس از عبور از عصر ایمان در قرون وسطی و رنسانس کم کم بشر به خودمختاری انسانگرایانه تن می دهد و در مسیر راسیونالیسم(خِردگرایی)به تفکر انتقادی در باب سنت دست می یابد که ناگزیر به سمت لیبرالیسم(آزادیگرایی)میل می کند.لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبۀ خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستیِ بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصۀ دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برایِ آموزش و پرورشِ عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.آزادی های عقیده و دین.هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تازِ بر عرش نشسته نیست.
انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دستِ بالا در معادلات اجتماعی.احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.امکان خطای همگان حتی در امور دینی.عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
وظیفۀ اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصۀ فرهنگ:
برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.خردمندی و شایستگی ذاتیِ انسان در نظر گرفته می شود.آزادی فکری مبتنی بر خِرَد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد»پذیرفته می شود.جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصۀ اجتماعی:
نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است.برابری همگان در برابر قانون تضمین شده.جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود.دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست.اصلاحگری در جامعۀ آزاد(و نه جامعۀ توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب.
5️⃣در عرصۀ اقتصاد:
آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین،دولت و انحصارگران از بازار.تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن ،کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی و برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعۀ اقتصادی.
پس مبانی مدرنیسم از رنسانس با اومانیسم(انسانگرایی)،راسیونالیسم(خِرَدگرایی)،سکولاریسم(نفی قیمومیت دین)، اندیویجوآلیسم(فرادگرایی)،لیبرالیسم(آزادی خواهی) و کاپیتالیسم(بازار آزاد اقتصادی)پایه های محکم خویش را در جان جهان جدید استوار می کند.
گروه هایی چون کمونیستها و مرتجعین که این ارزشهای را خوار شمرده و در قالب بورژوایی یا دیگر عناوین تحقیر میکنند دانسته و نادانسته شریک جرم در عدم دستیابی به توسعه جوامع حاشیه ای هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#لیبرالیسم چیست؟
▫️توضیح لیبرالیسم به زبان ساده
#اندیشه_کنیم
زن ، زندگی ، آزادی
#مهسا_امینی
#حدیث_نجفی
#نیکا_شاکرمی
#سارینا_اسماعیلزاده
⚛ @Andishekonim
▫️توضیح لیبرالیسم به زبان ساده
#اندیشه_کنیم
زن ، زندگی ، آزادی
#مهسا_امینی
#حدیث_نجفی
#نیکا_شاکرمی
#سارینا_اسماعیلزاده
⚛ @Andishekonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقب #آزادی باش!
حقیقت خودش از خودش مراقبت خواهد کرد.
#لیبرالیسم چیست؟
مرز آزادی خواهی کجاست؟
زبان کلیپ پارسی
⚛ @AndisheKonim
حقیقت خودش از خودش مراقبت خواهد کرد.
#لیبرالیسم چیست؟
مرز آزادی خواهی کجاست؟
زبان کلیپ پارسی
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان لاک که بود؟
▪️جان لاک از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود. نظرات او بر پیشرفت شناختشناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده میشود. نوشتههای او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را میتوان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.
#جان_لاک
#لیبرالیسم
#لیبرالیسم_کلاسیک
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
▪️جان لاک از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود. نظرات او بر پیشرفت شناختشناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده میشود. نوشتههای او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را میتوان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.
#جان_لاک
#لیبرالیسم
#لیبرالیسم_کلاسیک
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آزادی و حقوق طبیعی در اندیشهی جان لاک
▪️در زمان جان لاک عموما اعتقاد بر این بود که یک سلسله مراتب طبیعی وجود دارد. بعضی مردم به طور طبیعی برتر از دیگران بودند. بعضی برای حکومت کردن به دنیا میآمدند و بعضی برای خدمت کردن. در آن زمان این را نظم طبیعی میدانستند و افراد معمولی فقط آن حقوقی را داشتند که مقامات سیاسی و مذهبی برایشان قائل بودند که در هر زمان میتوانستند آن حقوق را از آنها بگیرند. در تقابل شدید با دیدگاه غالب زمانه لاک استدلال کرد که همه اشخاص با جایگاه اخلاقی برابر به دنیا میآیند.
#جان_لاک
#لیبرالیسم_کلاسیک
#حقوق_طبیعی
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
▪️در زمان جان لاک عموما اعتقاد بر این بود که یک سلسله مراتب طبیعی وجود دارد. بعضی مردم به طور طبیعی برتر از دیگران بودند. بعضی برای حکومت کردن به دنیا میآمدند و بعضی برای خدمت کردن. در آن زمان این را نظم طبیعی میدانستند و افراد معمولی فقط آن حقوقی را داشتند که مقامات سیاسی و مذهبی برایشان قائل بودند که در هر زمان میتوانستند آن حقوق را از آنها بگیرند. در تقابل شدید با دیدگاه غالب زمانه لاک استدلال کرد که همه اشخاص با جایگاه اخلاقی برابر به دنیا میآیند.
#جان_لاک
#لیبرالیسم_کلاسیک
#حقوق_طبیعی
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تهدید #لیبرالیسم و #دموکراسی در جامعهی ایالات متحدهی آمریکا توسط سازمانهای امنیتی ایالات متحدهی آمریکا
دوبله شده به پارسی
⚛ @AndisheKonim
دوبله شده به پارسی
⚛ @AndisheKonim
▪️#لیبرالیسم با جان جهان چه می کند
پس از عبور از عصر ایمان در قرون وسطی و رنسانس کم کم بشر به خودمختاری انسانگرایانه تن می دهد و در مسیر راسیونالیسم(خِردگرایی)به تفکر انتقادی در باب سنت دست می یابد که ناگزیر به سمت لیبرالیسم(آزادیگرایی)میل می کند.لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبۀ خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستیِ بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصۀ دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برایِ آموزش و پرورشِ عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.آزادی های عقیده و دین.هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تازِ بر عرش نشسته نیست.
انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دستِ بالا در معادلات اجتماعی.احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.امکان خطای همگان حتی در امور دینی.عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
وظیفۀ اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصۀ فرهنگ:
برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.خردمندی و شایستگی ذاتیِ انسان در نظر گرفته می شود.آزادی فکری مبتنی بر خِرَد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد»پذیرفته می شود.جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصۀ اجتماعی:
نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است.برابری همگان در برابر قانون تضمین شده.جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود.دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست.اصلاحگری در جامعۀ آزاد(و نه جامعۀ توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب.
5️⃣در عرصۀ اقتصاد:
آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین،دولت و انحصارگران از بازار.تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن ،کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی و برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعۀ اقتصادی.
پس مبانی مدرنیسم از رنسانس با اومانیسم(انسانگرایی)،راسیونالیسم(خِرَدگرایی)،سکولاریسم(نفی قیمومیت دین)، اندیویجوآلیسم(فرادگرایی)،لیبرالیسم(آزادی خواهی) و کاپیتالیسم(بازار آزاد اقتصادی)پایه های محکم خویش را در جان جهان جدید استوار می کند.
گروه هایی چون کمونیستها و مرتجعین که این ارزشهای را خوار شمرده و در قالب بورژوایی یا دیگر عناوین تحقیر میکنند دانسته و نادانسته شریک جرم در عدم دستیابی به توسعه جوامع حاشیه ای هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
پس از عبور از عصر ایمان در قرون وسطی و رنسانس کم کم بشر به خودمختاری انسانگرایانه تن می دهد و در مسیر راسیونالیسم(خِردگرایی)به تفکر انتقادی در باب سنت دست می یابد که ناگزیر به سمت لیبرالیسم(آزادیگرایی)میل می کند.لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبۀ خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستیِ بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصۀ دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برایِ آموزش و پرورشِ عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.آزادی های عقیده و دین.هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تازِ بر عرش نشسته نیست.
انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دستِ بالا در معادلات اجتماعی.احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.امکان خطای همگان حتی در امور دینی.عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
وظیفۀ اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصۀ فرهنگ:
برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.خردمندی و شایستگی ذاتیِ انسان در نظر گرفته می شود.آزادی فکری مبتنی بر خِرَد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد»پذیرفته می شود.جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصۀ اجتماعی:
نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است.برابری همگان در برابر قانون تضمین شده.جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود.دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست.اصلاحگری در جامعۀ آزاد(و نه جامعۀ توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب.
5️⃣در عرصۀ اقتصاد:
آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین،دولت و انحصارگران از بازار.تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن ،کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی و برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعۀ اقتصادی.
پس مبانی مدرنیسم از رنسانس با اومانیسم(انسانگرایی)،راسیونالیسم(خِرَدگرایی)،سکولاریسم(نفی قیمومیت دین)، اندیویجوآلیسم(فرادگرایی)،لیبرالیسم(آزادی خواهی) و کاپیتالیسم(بازار آزاد اقتصادی)پایه های محکم خویش را در جان جهان جدید استوار می کند.
گروه هایی چون کمونیستها و مرتجعین که این ارزشهای را خوار شمرده و در قالب بورژوایی یا دیگر عناوین تحقیر میکنند دانسته و نادانسته شریک جرم در عدم دستیابی به توسعه جوامع حاشیه ای هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
▪️« #آزادی_خواهی (#لیبرالیسم) عالیترین شکل بلندنظری است، حقی است که اکثریت در اختیار اقلیت میگذارد و به این ترتیب شریفترین شعاری است که تاکنون روی این کره خاکی مطرح شده است.
لیبرالیسم عزم به شراکت زندگی با دشمن را اعلام میدارد، دشمنی که ضعیف است. باورکردنی نبود که نوع بشر بتواند روزی به طرز رفتاری چنین بزرگوارانه و این قدر پارادوکسال، ظریف و ضدطبیعی نائل آید.
از این رو نباید تعجب کرد اگر همین بشریت بیصبرانه بخواهد از دست آن خلاص شود. این نظم و انضباط مشکلتر و پیچیده تر از آن است که روی زمین بتواند با استحکام ریشه دواند».
📚 #فردریش_فون_هایک
📚 #قانون_قانونگذاری_و_آزادی
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
لیبرالیسم عزم به شراکت زندگی با دشمن را اعلام میدارد، دشمنی که ضعیف است. باورکردنی نبود که نوع بشر بتواند روزی به طرز رفتاری چنین بزرگوارانه و این قدر پارادوکسال، ظریف و ضدطبیعی نائل آید.
از این رو نباید تعجب کرد اگر همین بشریت بیصبرانه بخواهد از دست آن خلاص شود. این نظم و انضباط مشکلتر و پیچیده تر از آن است که روی زمین بتواند با استحکام ریشه دواند».
📚 #فردریش_فون_هایک
📚 #قانون_قانونگذاری_و_آزادی
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
هدف #لیبرالیسم
هدف [ لیبرالیسم] ایجاد یک ملت است، نه ملتی از کارگرانی که گرچه متواضعند با آنها خوشرفتاری شده و وابسته به طبقهٔ ثروتمند کوچکی اند که جز آن طبقه کسی نمی تواند از مزایای زندگی متمدنانه برخوردار باشد؛
و نه از پرولترهایی یکسان و یکرنگ و یک شکل و زیر کنترل که گروهی دیکتاتور یا بوروکرات که به نام دولت عمل میکنند رفاه استاندارد در اختیار آنها بگذارند؛ بلکه ملتی از مردان و زنان آزاد، مسئول، تابع قانون و متکی به خود - آزاد از نوکری و فقر خردکننده و (تا آنجا که برای بشر مقدور باشد) آزاد از جباریت محیط؛
با بدنهایی سالم و ذهنهایی هشیار و تربیت شده؛ برخوردار از برابری واقعی در فرصتها برای تحصیل بیشترین و بهترین بهره از توان خویش در جهت خیر خویش و صلاح جامعه، و برای انتخاب مناسبترین روش برای زندگی؛ با سهمی واقعی از مسئولیت در ادارهٔ امور مشترک و شرایط زندگی و کار خویش ؛
و با تأمین فراغت کافی برای زندگی غنی و برخوردار از لذات طبیعت، ادبیات و ھنر.
📒مرام لیبرال: بررسی سیاست لیبرال انتشار یافته با تأیید فدراسیون ملی لیبرال (۱۹۳۴)
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
هدف [ لیبرالیسم] ایجاد یک ملت است، نه ملتی از کارگرانی که گرچه متواضعند با آنها خوشرفتاری شده و وابسته به طبقهٔ ثروتمند کوچکی اند که جز آن طبقه کسی نمی تواند از مزایای زندگی متمدنانه برخوردار باشد؛
و نه از پرولترهایی یکسان و یکرنگ و یک شکل و زیر کنترل که گروهی دیکتاتور یا بوروکرات که به نام دولت عمل میکنند رفاه استاندارد در اختیار آنها بگذارند؛ بلکه ملتی از مردان و زنان آزاد، مسئول، تابع قانون و متکی به خود - آزاد از نوکری و فقر خردکننده و (تا آنجا که برای بشر مقدور باشد) آزاد از جباریت محیط؛
با بدنهایی سالم و ذهنهایی هشیار و تربیت شده؛ برخوردار از برابری واقعی در فرصتها برای تحصیل بیشترین و بهترین بهره از توان خویش در جهت خیر خویش و صلاح جامعه، و برای انتخاب مناسبترین روش برای زندگی؛ با سهمی واقعی از مسئولیت در ادارهٔ امور مشترک و شرایط زندگی و کار خویش ؛
و با تأمین فراغت کافی برای زندگی غنی و برخوردار از لذات طبیعت، ادبیات و ھنر.
📒مرام لیبرال: بررسی سیاست لیبرال انتشار یافته با تأیید فدراسیون ملی لیبرال (۱۹۳۴)
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim