"در واقع، علاج فقر نام هم دارد: «توانمندى زنان»" (كريستوفر هيچنز)
شايد اواخر زمستانى سرد بود در تهران كه من سوار بر مينى بوسى خطى در مسير ميدان آزادى به ونك بودم. رديف ماقبل آخر نشستم. متوجه رديف آخر مينىبوس نشدم اما چون پشت سرم بودند حرفهاى آنان را كه با صداى بلند حرف مىزدند بوضوح مىشنيدم. زنانى كه آنروز به گمانم پا به سن گذاشته ميامدند اما حالا مىفهمم كه به احتمال سن و سال كنونى من بودند. تمام رديف پشت را كه صندلى يك تكه بود پر كرده بودند. فكر مىكنم از خريد بازمىگشتند. مبحث كانونىشان، اما، سريال شب گذشته سيما جمهورى اسلامى بود. ماجراى مادر شوهر و عروس و البته پسر منگنه شده در روابط پيچيده اين دو زن. گفتگوها داغتر مىشد و با هيجان بيشتر و صداى بلندتر ادامه پيدا كرد تا جايى كه از گفتن سخنانى از جانب يكىشان و تاييد ديگرانشان از شگفتى سر برگرداندم و براى نخستين بار ديدمشان. يكشان گفته بود كه حالى كرده است از ضربهى گوشنواز پسر به عروس چرا كه عروس در مقابل مادر شوهر قد علم كرده بود و پررويى. دگرانشان هم در تاييد گفتند خوب رويش كم شد. عروس و آنهم تا اين حد وقيح؛ دلمان كه به راستى خنك شد.
روى سخن من امروز با دوستان زن است كه شايد هم اين سخنان من آنها را خوش نيايد:
١) شما صغير و مهجور نيستيد كه روز خاص داشته باشيد. مگر روز مرد و روز كارفرما و روز ثروتمندان هم داريم؟ يك روز اغراق و دروغ و فريب را به ٣٦٤ روز انكار و چشمپوشى نفروشيد.
٢) بسيارى از رفتارهاى نابهنجار و زنستيزانهى مردان ناشى از تربيت و پرورش اين مردان توسط شما زنان است. بزرگشدهى شما هستند، سرچشمه فكرىشان شما بوديد و هستيد. در سن جوانى و پس از آن انتظار معجزه از اين موجود وابسته نداشته باشيد.
٣) ساليانى است كه بنا به جايگاه اجتماعىام برخورد بيشترى با زنان داشتهام. آنطور كه شما از زنان ديگر بد مىگوييد و حرف در مىآورديد من از هيچ مردى نشنيدهام. اين شماييد كه راه را براى مردان "حرف مفت زن" باز مىكنيد. بيشترين صفتهاى ناپسند در مورد زنان را "من" از خود زنان شنيدهام نه مردان. نگوييد "تلاش نكنيد زنان را بفهميد. فقط ما زنان همديگر را مىفهميم و ما از هم متنفريم".
٤) تفاوت تربيتى ميان پرورش فرزندان پسر و دخترتان قايل نشويد. با افتخار هرزگى پسرتان را با داشتن نرينگىاش به رخ دوست و آشنا و در و همسايه نكشانيد و از آن سوى حتا لذت عاشق شدن را براى دخترتان مكروه و زشت ندانيد. كارهاى خانه را بر دوش هر دو بگذاريد. به ما ياد بدهيد كه انسان بودن مهم است نه نرينگى و مادگى.
٥) تنها شما مىتوانيد فقر را در هر شكلش، بويژه، فقر فرهنگى و معنوى از بين ببريد. به علم و دانش توجه بيشترى داشته باشيد. چيرگى آمارى زنان خرافهدوست و خرافهپرور بسيار آزاردهنده است. شما و فقط شما بعنوان نخستين آموزگاران ما مىتوانيد اين حلقهى باطل را بشكنيد.
٦) ما در همه اشكال حقوقى بايد و حتمن بايد يكسان و برابر باشيم⚛
على نیرى
bit.ly/2XMZWHc
شايد اواخر زمستانى سرد بود در تهران كه من سوار بر مينى بوسى خطى در مسير ميدان آزادى به ونك بودم. رديف ماقبل آخر نشستم. متوجه رديف آخر مينىبوس نشدم اما چون پشت سرم بودند حرفهاى آنان را كه با صداى بلند حرف مىزدند بوضوح مىشنيدم. زنانى كه آنروز به گمانم پا به سن گذاشته ميامدند اما حالا مىفهمم كه به احتمال سن و سال كنونى من بودند. تمام رديف پشت را كه صندلى يك تكه بود پر كرده بودند. فكر مىكنم از خريد بازمىگشتند. مبحث كانونىشان، اما، سريال شب گذشته سيما جمهورى اسلامى بود. ماجراى مادر شوهر و عروس و البته پسر منگنه شده در روابط پيچيده اين دو زن. گفتگوها داغتر مىشد و با هيجان بيشتر و صداى بلندتر ادامه پيدا كرد تا جايى كه از گفتن سخنانى از جانب يكىشان و تاييد ديگرانشان از شگفتى سر برگرداندم و براى نخستين بار ديدمشان. يكشان گفته بود كه حالى كرده است از ضربهى گوشنواز پسر به عروس چرا كه عروس در مقابل مادر شوهر قد علم كرده بود و پررويى. دگرانشان هم در تاييد گفتند خوب رويش كم شد. عروس و آنهم تا اين حد وقيح؛ دلمان كه به راستى خنك شد.
روى سخن من امروز با دوستان زن است كه شايد هم اين سخنان من آنها را خوش نيايد:
١) شما صغير و مهجور نيستيد كه روز خاص داشته باشيد. مگر روز مرد و روز كارفرما و روز ثروتمندان هم داريم؟ يك روز اغراق و دروغ و فريب را به ٣٦٤ روز انكار و چشمپوشى نفروشيد.
٢) بسيارى از رفتارهاى نابهنجار و زنستيزانهى مردان ناشى از تربيت و پرورش اين مردان توسط شما زنان است. بزرگشدهى شما هستند، سرچشمه فكرىشان شما بوديد و هستيد. در سن جوانى و پس از آن انتظار معجزه از اين موجود وابسته نداشته باشيد.
٣) ساليانى است كه بنا به جايگاه اجتماعىام برخورد بيشترى با زنان داشتهام. آنطور كه شما از زنان ديگر بد مىگوييد و حرف در مىآورديد من از هيچ مردى نشنيدهام. اين شماييد كه راه را براى مردان "حرف مفت زن" باز مىكنيد. بيشترين صفتهاى ناپسند در مورد زنان را "من" از خود زنان شنيدهام نه مردان. نگوييد "تلاش نكنيد زنان را بفهميد. فقط ما زنان همديگر را مىفهميم و ما از هم متنفريم".
٤) تفاوت تربيتى ميان پرورش فرزندان پسر و دخترتان قايل نشويد. با افتخار هرزگى پسرتان را با داشتن نرينگىاش به رخ دوست و آشنا و در و همسايه نكشانيد و از آن سوى حتا لذت عاشق شدن را براى دخترتان مكروه و زشت ندانيد. كارهاى خانه را بر دوش هر دو بگذاريد. به ما ياد بدهيد كه انسان بودن مهم است نه نرينگى و مادگى.
٥) تنها شما مىتوانيد فقر را در هر شكلش، بويژه، فقر فرهنگى و معنوى از بين ببريد. به علم و دانش توجه بيشترى داشته باشيد. چيرگى آمارى زنان خرافهدوست و خرافهپرور بسيار آزاردهنده است. شما و فقط شما بعنوان نخستين آموزگاران ما مىتوانيد اين حلقهى باطل را بشكنيد.
٦) ما در همه اشكال حقوقى بايد و حتمن بايد يكسان و برابر باشيم⚛
على نیرى
bit.ly/2XMZWHc
خدای ادیان ابراهیمی میگوید: ای انسان! تو دارای اراده آزاد هستی. تو مختاری. تو میتوانی انتخاب کنی که مرا بپرستی تا در بهشت به تو پاداش بدهم و یا میتوانی انتخاب کنی که مرا باور نداشته باشی و به همین علت در جهنم تا ابد تو را بسوزانم و شکنجه کنم... این اراده آزاد و مختار نیست، این تهدید و اجبار است!⚛
مسیحیت: فرستادن پیامهایی از طریق تلپاتی برای یک روح یهودی برای اینکه به او بگویید که به عنوان اربابتان قبولش دارید و از او بخواهید یک نفرین جادویی را از بین ببرد، نفرینی که از نیاکانتان به شما به ارث رسیده است به خاطر اینکه پیرزنی که از جناغ سینهء همسرش خلق شده بود، میوهء یک درخت جادویی را خورده است، چون یک مار سخنگو برای خوردن میوه او را وسوسه کرده بود!
دوباره از من بپرس که چرا ناباور شده ام؟!⚛
دوباره از من بپرس که چرا ناباور شده ام؟!⚛
مفهوم تعصب چیست؟
مذهب و حقوق بشر ــ وله سوینکا
تعصب را با جلوههایش خیلی آسانتر میتوان تعریف کرد تا اینکه با جوهرش. اگر چه از دیرباز وجود داشته است، اما این بیمنطقی عالمگیر و تکراری در تاریخ بشریت هرگز تا این اندازه در روابط بینالمللی مدعی جایگاهی تا به این حد قدیسانه نبوده است.
هر ادعایی مبنی بر "منتخب" یا "برگزیده" بودن یک نظریه یا باور، به خودی خود شکلی از تعصب محسوب میشود؛ اما چنین باور یا نظریه برگزیدهای که باور به منتخب بودن خود، قوم، جامعه یا نژاد باشد، تا زمانی که صرفاً در سینه باورمندان به آن باقی بماند زیانبار نیست؛ چنین باوری زمانی زیانبار می شود که از حیطه باورمندان فراتر رود و این مؤمنان برای خود یک مأموریت الهی با هدف خودفرافکنی قائل شوند که با بلندپروازی در سطح جهانی توأم باشد.
به بردگی کشیدن یک قاره کامل، در آغاز توسط مهاجمان مسلمان و سپس توسط مهاجمان مسیحی، فرایند غیر مستقیم این میل غیر ارادی امپریالیست به نام اراده الهی بود. بدون تردید عامل اقتصادی نقش مهمی داشت و هیچ کس منکر نیروی محرکه این انگیزه ماتریالیستی نیست، اما آنچه میبایست به خاطر داشته باشیم این است که حد فاصل میان یک مرد آزاد و یک برده اغلب با میزان آمادگی فرد مورد نظر برای تغییر کیش تعیین میشد؛ البته هنگامی که تجارت برده به طور کامل جا افتاد دیگر ضرورتی برای این تمایز مطلوب وجود نداشت، اما آمادگی برای تغییر کیش غالباً بر رفتاری که با اسرا، حتی در شرایط بندگی میشد تأثیرگذار بود.
لازم است نخوتی را که تلویحاً در سلب و انکار آزادی اندیشه، حساسیت، بصیرت و عمل نهفته است به ابعاد عادی آن تقلیل داد؛ زمانی که این سلب و انکار را به ساختارهایی خرافاتی به نام مذهب گره میزنند، هیچ کلمهای در توصیف چنین توهم موهومی اغراقآمیز نیست. برای نمونه دربارهء مذهبی که پیروانش به نام مذهب مسافران یک اتوبوس را در جادهای دور افتاده از اتوبوس پیاده میکنند و به صف میکشند، سپس آنها را به رگبار گلوله میبندند، بر اجسادشان بنزین میپاشند و آنها را میسوزانند چه میتوان گفت؟ همهء اینها به این دلیل است که این قربانیان متعلق به یک فرقه یا مذهب خاص نیستند!⚛
مذهب و حقوق بشر ــ وله سوینکا
تعصب را با جلوههایش خیلی آسانتر میتوان تعریف کرد تا اینکه با جوهرش. اگر چه از دیرباز وجود داشته است، اما این بیمنطقی عالمگیر و تکراری در تاریخ بشریت هرگز تا این اندازه در روابط بینالمللی مدعی جایگاهی تا به این حد قدیسانه نبوده است.
هر ادعایی مبنی بر "منتخب" یا "برگزیده" بودن یک نظریه یا باور، به خودی خود شکلی از تعصب محسوب میشود؛ اما چنین باور یا نظریه برگزیدهای که باور به منتخب بودن خود، قوم، جامعه یا نژاد باشد، تا زمانی که صرفاً در سینه باورمندان به آن باقی بماند زیانبار نیست؛ چنین باوری زمانی زیانبار می شود که از حیطه باورمندان فراتر رود و این مؤمنان برای خود یک مأموریت الهی با هدف خودفرافکنی قائل شوند که با بلندپروازی در سطح جهانی توأم باشد.
به بردگی کشیدن یک قاره کامل، در آغاز توسط مهاجمان مسلمان و سپس توسط مهاجمان مسیحی، فرایند غیر مستقیم این میل غیر ارادی امپریالیست به نام اراده الهی بود. بدون تردید عامل اقتصادی نقش مهمی داشت و هیچ کس منکر نیروی محرکه این انگیزه ماتریالیستی نیست، اما آنچه میبایست به خاطر داشته باشیم این است که حد فاصل میان یک مرد آزاد و یک برده اغلب با میزان آمادگی فرد مورد نظر برای تغییر کیش تعیین میشد؛ البته هنگامی که تجارت برده به طور کامل جا افتاد دیگر ضرورتی برای این تمایز مطلوب وجود نداشت، اما آمادگی برای تغییر کیش غالباً بر رفتاری که با اسرا، حتی در شرایط بندگی میشد تأثیرگذار بود.
لازم است نخوتی را که تلویحاً در سلب و انکار آزادی اندیشه، حساسیت، بصیرت و عمل نهفته است به ابعاد عادی آن تقلیل داد؛ زمانی که این سلب و انکار را به ساختارهایی خرافاتی به نام مذهب گره میزنند، هیچ کلمهای در توصیف چنین توهم موهومی اغراقآمیز نیست. برای نمونه دربارهء مذهبی که پیروانش به نام مذهب مسافران یک اتوبوس را در جادهای دور افتاده از اتوبوس پیاده میکنند و به صف میکشند، سپس آنها را به رگبار گلوله میبندند، بر اجسادشان بنزین میپاشند و آنها را میسوزانند چه میتوان گفت؟ همهء اینها به این دلیل است که این قربانیان متعلق به یک فرقه یا مذهب خاص نیستند!⚛
#حماقت و معادلهای آن (۱)
تقریبا هیچ کس نیست که آشکارا با به کار بردن نام #حماقت از آن دفاع کند، اما برای #حماقت، معادلهای بسیاری وجود دارد تا با دفاع از آن، عقلانیت کنار زده شود. با این رویکرد، تقریبا اکثریت عظیم مردمجهان مدافعان خستگیناپذیر #حماقت و #ناعقلانیت هستند. مردم فقط احمق نیستند بلکه خواستار حماقت هستند و شدیدا از آن دفاع میکنند.
در اینجا منظور از #حماقت، نادانی و بیاطلاعی نیست. ممکن است شما نسبت به خیلی از امور جهان بیاطلاع باشید، اما وقتی از #حماقت سخن میگوییم به معنای دقیق کلمه منظور من عدم اراده به حقیقت است
این یعنی یک اراده آگاهانه برای کنار زدن عقلانیت، اصولعقلانی، فکتها و حقیقتامور
پس حماقت:
✫ یک اراده آگاهانه است
✫ خواستنی و دوستداشتنی است
✫ جذاب و وسوسهبرانگیز است
✫ حتی در بسیاری از موارد به نفع مردم است
اما با این حال، ریشه تمامی شرارتها و تباهی بشری، همین #حماقت است. هیچچیز دیگری حتی شرورانهترین هیولاهای داستانها و فیلمها با #شرارتحماقت قابل مقایسه نیست
هدف این مقاله این است که به شما نشان دهد که دشمنان #خرد چه کسانی هستند و آنها برای کلمه #حماقت یعنی عدم اراده به دانستن حقیقت، چه نامهایی را ابداع کرده اند
✭ #ایمان:
نخستین و بارزترین (و البته شاید نه چندان زیرکانه ترین) معادل #حماقت، ایمان است
#ایمان به معنای واقعی کلمه، عدم اراده به حقیقت است
عقلانیت برپایه اصل عدم تناقض استوار است و براین اصل، اصل دلیل کافی (معرفت شناختی) حاکم است.
مطابق اصل دلیلکافی، شما نباید گزاره و حکمی را بدون دلیل کافی بپذیرید در غیراین صورت مجاز خواهید بود که حتی عقاید متناقض را پذیرفته و در این صورت اصل عدمتناقض را رعایت نکردهاید.
کسی که ایمان دارد، به سادگی آنچه برایش دلیلی ندارد را پذیرفته است و بنابراین از دایره عقل خارج است. نکته اینجاست که وی فقط در اشتباه نیست، بلکه برای این امر ارادهای دارد. یعنی میداند که دلیلی ندارد و همچنان بر درستی حرف خود پایفشاری می کند.
#مغلطه مضحک برخی از مومنین این است که میگویند حیطه عقل از حیطه ایمان جداست و آنها به مسائل متفاوتی نظر دارند. این یعنی آنکه در برخی از امور ما مجاز هستیم چیزی را بپذیریم که برایش دلیل کافی نداریم. البته معلوم نیست چرا باید این امور را از دایره عقل و قضاوت عقلانی خارج کنیم.
در واقع این سخن بدان معناست که ما دربرخی موارد مانند اعتقاد به خدا و مذهب خاصی احمق باشیم و در برخی موارد مانند چرتکهانداختن برای پرداخت حقوق کارگرمان، کاملا مطابق اصول عقلانی رفتار کنیم
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
تقریبا هیچ کس نیست که آشکارا با به کار بردن نام #حماقت از آن دفاع کند، اما برای #حماقت، معادلهای بسیاری وجود دارد تا با دفاع از آن، عقلانیت کنار زده شود. با این رویکرد، تقریبا اکثریت عظیم مردمجهان مدافعان خستگیناپذیر #حماقت و #ناعقلانیت هستند. مردم فقط احمق نیستند بلکه خواستار حماقت هستند و شدیدا از آن دفاع میکنند.
در اینجا منظور از #حماقت، نادانی و بیاطلاعی نیست. ممکن است شما نسبت به خیلی از امور جهان بیاطلاع باشید، اما وقتی از #حماقت سخن میگوییم به معنای دقیق کلمه منظور من عدم اراده به حقیقت است
این یعنی یک اراده آگاهانه برای کنار زدن عقلانیت، اصولعقلانی، فکتها و حقیقتامور
پس حماقت:
✫ یک اراده آگاهانه است
✫ خواستنی و دوستداشتنی است
✫ جذاب و وسوسهبرانگیز است
✫ حتی در بسیاری از موارد به نفع مردم است
اما با این حال، ریشه تمامی شرارتها و تباهی بشری، همین #حماقت است. هیچچیز دیگری حتی شرورانهترین هیولاهای داستانها و فیلمها با #شرارتحماقت قابل مقایسه نیست
هدف این مقاله این است که به شما نشان دهد که دشمنان #خرد چه کسانی هستند و آنها برای کلمه #حماقت یعنی عدم اراده به دانستن حقیقت، چه نامهایی را ابداع کرده اند
✭ #ایمان:
نخستین و بارزترین (و البته شاید نه چندان زیرکانه ترین) معادل #حماقت، ایمان است
#ایمان به معنای واقعی کلمه، عدم اراده به حقیقت است
عقلانیت برپایه اصل عدم تناقض استوار است و براین اصل، اصل دلیل کافی (معرفت شناختی) حاکم است.
مطابق اصل دلیلکافی، شما نباید گزاره و حکمی را بدون دلیل کافی بپذیرید در غیراین صورت مجاز خواهید بود که حتی عقاید متناقض را پذیرفته و در این صورت اصل عدمتناقض را رعایت نکردهاید.
کسی که ایمان دارد، به سادگی آنچه برایش دلیلی ندارد را پذیرفته است و بنابراین از دایره عقل خارج است. نکته اینجاست که وی فقط در اشتباه نیست، بلکه برای این امر ارادهای دارد. یعنی میداند که دلیلی ندارد و همچنان بر درستی حرف خود پایفشاری می کند.
#مغلطه مضحک برخی از مومنین این است که میگویند حیطه عقل از حیطه ایمان جداست و آنها به مسائل متفاوتی نظر دارند. این یعنی آنکه در برخی از امور ما مجاز هستیم چیزی را بپذیریم که برایش دلیل کافی نداریم. البته معلوم نیست چرا باید این امور را از دایره عقل و قضاوت عقلانی خارج کنیم.
در واقع این سخن بدان معناست که ما دربرخی موارد مانند اعتقاد به خدا و مذهب خاصی احمق باشیم و در برخی موارد مانند چرتکهانداختن برای پرداخت حقوق کارگرمان، کاملا مطابق اصول عقلانی رفتار کنیم
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
#حماقت و معادلهای آن (۲)
✭ #عرف:
عرف یا توسلبهاکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی یک دلیل برای پذیرش باور خود ندارند.
تقریبا تمامی مردم دنیا از عرف و اکثریت تبعیت میکنند. آنها کاری را انجام میدهند که مورد پذیرش همگان قرار بگیرد و سخنانی بر زبان میآورند که اکثریت را خوش آید
به همین خاطر، در افراد احمق میبینید که آنها بسته به اینکه با چه کسی سخن میگویند، نظرات و عقاید متعارض و متناقض ابراز میکنند زیرا یکی از انگیزههای اصلی آنها رسیدن به اجماع است.
برخی از #فمینیست ها، با قبول اینکه مشارکت و رسیدن به اجماع یکی از ویژگی های روانی زنان است، تلویحا یا صریحا به ترویج حماقت دست می زنند. آنها ادعا میکنند که به لحاظ روانی، مردان تمایل دارند برای اثبات خود، اظهار نظر و بحث کنند اما زنان برای تعامل و مشارکت و همبستگی بیشتر، ابراز نظر میکنند.
در پاسخ باید گفت به لحاظ روانی هر دو شخصیت احمق هستند و کسی که فکر می کند چنین رفتارهایی معقول است و میتواند بخشی از یک شخصیت انسان باشد، از همه احمقتر
توسل مردم به اکثریت و پیروی از #گله، آنچنان اراده نیرومندی علیه عقلانیت است که این نهضت یک نفری ترویج عقلانیت که من راه انداختهام را کاملا عبث جلوه میدهد.
در این مورد، من هم چندان عقلانی رفتار نمی کنم زیرا واقعا امیدی نیست.
✭ #احساسات و #عواطف:
برخلاف ایمان، عواطف صرفا یک معادل برای حماقت نیست اما گاهی به عنوان معادل و پوششی برای توجیه حماقت استفاده می شود.
بسیاری از تودهها، ادعا میکنند که عقل همه چیز نیست و ما مجازیم برخی از رفتار و عقاید را برحسب عواطفمان بپذیریم. این افراد، تمایل دارند عقل را صرفا به حسابگری سود و زیان تقلیل دهند تا سخن مضحک خود را درست جلوه دهند.آنها میخواهند وانمود کنند که عقلانی بودن یعنی خشک و بیعاطفه و حسابگر بودن
در پاسخ باید گفت بر همه رفتار ما (در حیطه اخلاق) و عقاید ما (در حیطه معرفتشناسی) باید عقل حاکم باشد پیروی از عواطف فقط توجیهی است برای اینکه تودهها سخنان فردی را صرفا به خاطر محبوبیت اش بپذیرند. به جای #فکت و استدلال #عقلانی، وابستگی و تعلقات عاطفی (گاهی کلمه عشق هم معادلی برای حماقت میشود) به یگانه معیار احمقها برای پذیرش سخنان تبدیل میشود. (بحث را مفصل تر نمیکنم، چراکه این #استراتژی کاملا واضح است)
اما معادل های دیگری وجود دارند که کمتر شناخته شدهاند و گاهی تعجببرانگیز است که میبینیم از اینها برای توجیه حماقت استفاده میشود
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
✭ #عرف:
عرف یا توسلبهاکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی یک دلیل برای پذیرش باور خود ندارند.
تقریبا تمامی مردم دنیا از عرف و اکثریت تبعیت میکنند. آنها کاری را انجام میدهند که مورد پذیرش همگان قرار بگیرد و سخنانی بر زبان میآورند که اکثریت را خوش آید
به همین خاطر، در افراد احمق میبینید که آنها بسته به اینکه با چه کسی سخن میگویند، نظرات و عقاید متعارض و متناقض ابراز میکنند زیرا یکی از انگیزههای اصلی آنها رسیدن به اجماع است.
برخی از #فمینیست ها، با قبول اینکه مشارکت و رسیدن به اجماع یکی از ویژگی های روانی زنان است، تلویحا یا صریحا به ترویج حماقت دست می زنند. آنها ادعا میکنند که به لحاظ روانی، مردان تمایل دارند برای اثبات خود، اظهار نظر و بحث کنند اما زنان برای تعامل و مشارکت و همبستگی بیشتر، ابراز نظر میکنند.
در پاسخ باید گفت به لحاظ روانی هر دو شخصیت احمق هستند و کسی که فکر می کند چنین رفتارهایی معقول است و میتواند بخشی از یک شخصیت انسان باشد، از همه احمقتر
توسل مردم به اکثریت و پیروی از #گله، آنچنان اراده نیرومندی علیه عقلانیت است که این نهضت یک نفری ترویج عقلانیت که من راه انداختهام را کاملا عبث جلوه میدهد.
در این مورد، من هم چندان عقلانی رفتار نمی کنم زیرا واقعا امیدی نیست.
✭ #احساسات و #عواطف:
برخلاف ایمان، عواطف صرفا یک معادل برای حماقت نیست اما گاهی به عنوان معادل و پوششی برای توجیه حماقت استفاده می شود.
بسیاری از تودهها، ادعا میکنند که عقل همه چیز نیست و ما مجازیم برخی از رفتار و عقاید را برحسب عواطفمان بپذیریم. این افراد، تمایل دارند عقل را صرفا به حسابگری سود و زیان تقلیل دهند تا سخن مضحک خود را درست جلوه دهند.آنها میخواهند وانمود کنند که عقلانی بودن یعنی خشک و بیعاطفه و حسابگر بودن
در پاسخ باید گفت بر همه رفتار ما (در حیطه اخلاق) و عقاید ما (در حیطه معرفتشناسی) باید عقل حاکم باشد پیروی از عواطف فقط توجیهی است برای اینکه تودهها سخنان فردی را صرفا به خاطر محبوبیت اش بپذیرند. به جای #فکت و استدلال #عقلانی، وابستگی و تعلقات عاطفی (گاهی کلمه عشق هم معادلی برای حماقت میشود) به یگانه معیار احمقها برای پذیرش سخنان تبدیل میشود. (بحث را مفصل تر نمیکنم، چراکه این #استراتژی کاملا واضح است)
اما معادل های دیگری وجود دارند که کمتر شناخته شدهاند و گاهی تعجببرانگیز است که میبینیم از اینها برای توجیه حماقت استفاده میشود
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
🅾️ پرتال آنلاین litterbase برای ردیابی زباله های دریایی
🌎حجم عظیم زباله های رها شده در دریاها و اقیانوس ها یکی از بزرگترین چالش های زیست محیطی بشر معاصر است. آلودگی دریاها و اقیانوس ها به قدری بالا رفته که به گمان بسیاری از کارشناسان هیچ افق روشنی برای حل این مشکل دست کم در آینده نزدیک دیده نمی شود. اما در سال های گذشته تکنولوژی نیز به کمک طبیعت آمده و دانشمندان با یک طرح جدید تلاش کرده اند راه جدیدی را برای حفظ محیط زیست دریایی پیدا کنند. زباله ها در کجای دریا و اقیانوس هستند و کدام گونه های زیستی را تهدید می کنند؟ تا کنون مطالعات فراوانی در این زمینه انجام شده و اطلاعات ارزشمندی هم ز میزان و همچنین درجه خطر زباله های دریایی برای محیط زیست به دست آمده است. دانشمندان انیستیتو آلفرد واگنر فرصت پیدا کرده اند این اطلاعات را به صورت سیستماتیک و دقیق در یک پرتال جامع ثبت کنند. در این پرتال توزیع زباله های دریایی در دریاها و اقیانوس های جهان و همچنین اثر آنها بر ارگانیسم ها و موجودات دریایی به نمایش در آمده است. اطلاعات ثبت شده در تصاویر گرافیکی این پرتال مدام به روزرسانی می شوند. در حال حاضر بر اساس برآورد دانشمندان ۱۲۲۰ گونه در معرض تهدید هستند. ملانی برگمان Melanie Bergmann از موسسه AWI می گوید: اطلاعات به روز رسانی شده اخیر نشان می دهد که پرندگان دریایی و ماهی ها بیش از هر گونه دیگری در معرض خطر قرار گرفته اند. بر اساس این نقشه ۳۴ درصد از موجودات مورد بررسی در این مطالعات از زباله ها تغذیه می کنند و ۳۱ درصد از گونه ها در آن زندگی می کنند و ۳۰ درصد نیز در تور و بافت و شبکه این زباله ها گیر کرده اند. ۱۲۲۰ گونه زیستی تقریبا دو برابر میزانی است که تا کنون برآورد می شده است.
https://goo.gl/QRvXp6
برگمان می گوید: نقشه ها نشان می دهند که دانشمندان پیش از این در کدام مناطق زباله پیدا کرده اند. مساله مهم این است که از نواحی که پاک نشان داده می شوند نمی توان بدون زباله بودن آن مناطق را نتیجه گرفت. این مطالعه دست کم به ما نشان می دهد که کدام مناطق را هنوز باید تحت بررسی های بیشتر قرار دهیم. تا کنون مطالعات فراوانی روی دریای مدیترانه انجام شده است. یکی از آلوده ترین و پر زباله ترین دریاهای جهان. دریاهای آزاد و همچنین بحرالمیت کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند و به همین سبب هنوز بخش های زیادی از اقیانوس های جهان وجود دارند که اطلاعات و دیتای کافی از آنها برای ثبت و به روزرسانی نقشه آلودگی دریایی در دسترس ما نیست. پروژه litterbase می تواند انگیزه ای باشد برای مطالعه مناطقی که سالهاست از نظرها دور مانده است. دیتا بیس باارزشی که در قالب پروژه litterbase در دسترس همگان قرار گرفته است می تواند منبع مناسبی برای تحقیقات و پژوهش های دانشگاهیان و روزنامه نگاران و همچنین سیاستمداران یا علاقمندان به محیط زیست باشد⚛
🔷
نقشه پروژه LITTERBASE را در اینجا مشاهده کنید:🖇
https://litterbase.awi.de/litter
🌎حجم عظیم زباله های رها شده در دریاها و اقیانوس ها یکی از بزرگترین چالش های زیست محیطی بشر معاصر است. آلودگی دریاها و اقیانوس ها به قدری بالا رفته که به گمان بسیاری از کارشناسان هیچ افق روشنی برای حل این مشکل دست کم در آینده نزدیک دیده نمی شود. اما در سال های گذشته تکنولوژی نیز به کمک طبیعت آمده و دانشمندان با یک طرح جدید تلاش کرده اند راه جدیدی را برای حفظ محیط زیست دریایی پیدا کنند. زباله ها در کجای دریا و اقیانوس هستند و کدام گونه های زیستی را تهدید می کنند؟ تا کنون مطالعات فراوانی در این زمینه انجام شده و اطلاعات ارزشمندی هم ز میزان و همچنین درجه خطر زباله های دریایی برای محیط زیست به دست آمده است. دانشمندان انیستیتو آلفرد واگنر فرصت پیدا کرده اند این اطلاعات را به صورت سیستماتیک و دقیق در یک پرتال جامع ثبت کنند. در این پرتال توزیع زباله های دریایی در دریاها و اقیانوس های جهان و همچنین اثر آنها بر ارگانیسم ها و موجودات دریایی به نمایش در آمده است. اطلاعات ثبت شده در تصاویر گرافیکی این پرتال مدام به روزرسانی می شوند. در حال حاضر بر اساس برآورد دانشمندان ۱۲۲۰ گونه در معرض تهدید هستند. ملانی برگمان Melanie Bergmann از موسسه AWI می گوید: اطلاعات به روز رسانی شده اخیر نشان می دهد که پرندگان دریایی و ماهی ها بیش از هر گونه دیگری در معرض خطر قرار گرفته اند. بر اساس این نقشه ۳۴ درصد از موجودات مورد بررسی در این مطالعات از زباله ها تغذیه می کنند و ۳۱ درصد از گونه ها در آن زندگی می کنند و ۳۰ درصد نیز در تور و بافت و شبکه این زباله ها گیر کرده اند. ۱۲۲۰ گونه زیستی تقریبا دو برابر میزانی است که تا کنون برآورد می شده است.
https://goo.gl/QRvXp6
برگمان می گوید: نقشه ها نشان می دهند که دانشمندان پیش از این در کدام مناطق زباله پیدا کرده اند. مساله مهم این است که از نواحی که پاک نشان داده می شوند نمی توان بدون زباله بودن آن مناطق را نتیجه گرفت. این مطالعه دست کم به ما نشان می دهد که کدام مناطق را هنوز باید تحت بررسی های بیشتر قرار دهیم. تا کنون مطالعات فراوانی روی دریای مدیترانه انجام شده است. یکی از آلوده ترین و پر زباله ترین دریاهای جهان. دریاهای آزاد و همچنین بحرالمیت کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند و به همین سبب هنوز بخش های زیادی از اقیانوس های جهان وجود دارند که اطلاعات و دیتای کافی از آنها برای ثبت و به روزرسانی نقشه آلودگی دریایی در دسترس ما نیست. پروژه litterbase می تواند انگیزه ای باشد برای مطالعه مناطقی که سالهاست از نظرها دور مانده است. دیتا بیس باارزشی که در قالب پروژه litterbase در دسترس همگان قرار گرفته است می تواند منبع مناسبی برای تحقیقات و پژوهش های دانشگاهیان و روزنامه نگاران و همچنین سیاستمداران یا علاقمندان به محیط زیست باشد⚛
🔷
نقشه پروژه LITTERBASE را در اینجا مشاهده کنید:🖇
https://litterbase.awi.de/litter
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا گاهی عمداً دل شریک زندگیمان را میشکنیم؟⚛
✭ این چیزها را نمیشود #آشکارا نوشت (۱)
دیدم یه آدم خوشجنس خوشنیتی که البته عینهون خودمان خوشبختانه #خداناباور هم هست، در جایی نوشته که
× بالاخره ما نفهمیدیم این عکسها و شمایل و مجسمههایی که از عیسیمسیح همهجا را پُر و پیمان تصاحب کرده و به چشم میخورد، #حقیقی است یا از روی تخیل و فکر و خیال کشیده شدهاست؟
درپاسخ باید بگویم
عرض میشود که، وقتی حتی در بودن خود خدا شک است، پسر ایشون که جای خود داره و معلومه که تصویر و مجسمه ایشون هم تخیلیه
شما اگر به تاریخ مسیحیت نگاه کنید، این دین، تازه دو قرن بعد از آن #عیسیخیالی آغاز به پیشرفت کرده و توسعهیافته و برای خود جا باز کرده است، آنهم به این خاطر که امپراطور روم، یک شب خوابید و بامداد که بلند شد یهویی گفت من به دین مسیحیت درآمدهام و همه نیز به او تاسی جستند و تا دیروز که مسیحیان را با انواع و اقسام آزارها میکشتند، تا جایی که آنها در زیر زمینها عینهو #موشکور پنهان میشدند، ناگهان عزیز شدند
آن اناجیل چهارگانه را هم که کلیسای کاتولیک به ما #فرموده و فعلا در دسترس ما میباشد، البته ابتدا بیش از چهارتا بودند و آنقدر آنها را رد کردند و زدند، که بازارشان کساد نشود، تا آخر سر رسیدند به این انجیلهای چهارگانه که کلی هم با هم متفاوت هستند و تناقضات دارند از زمین تا خود آسمان هفتم، اما با گفتن یک گور پدر مال دنیا و سگ خورد، هر چهار تا را تصویب کردند، آنهم توسط عدهای آخوند آن زمانهای مسیحیت که مدتها از زمان عیسی گذشته بود و نه از عیسی خبری بود، نه از به اصطلاح حواریون ایشون
تازه این کتابها نیز سالها پس از میلاد مسیح کذایی نوشته شده و هیچ یک از نویسندگان آن، حتی اگر تصور کنیم وجود خارجی داشتهاند، در زمان #مسیح درقید حیات نبوده و اصلا وجود نداشتهاند وکسی از آنها هم مسیح را ندیده بود و خودشان هم توسط افراد دیگری به مسیحیت گرویده بودند
مسیحیت نیز مانند ادیان دیگر، سراپا #کذب است و ریا و حقهبازی و دروغ
دوستان مسیحی، ناراحت نشوید (شدید هم به جهنم!)، این حقیقت منحصر به #مسیحیت نیست، #یهودیت از آن بدتر و #اسلام ازهمه اینها یاوهتر و بیربطتر است، البته همین دین #زرتشت خودمان هم که از ابتدا مالی نبود
اما برگردیم به #مسیحیت و #عیسی که میگویند فرزند خدا (و حتی خود خدا) بوده و بقیه ماجراها
آخه #موسیو! مگه خدا (راستی کدام #خدا!؟) بیکاره که آن همه حوریان نارپستان و همیشه باکره بهشتی رو ول کنه و بیاد نطفه خدایی رو تو یه یتیم آسمونجل بیکس و کار فرو کنه و خودش را بدنام کوی و برزن کنه؟
بعد از ماجرای عیسی اوضاع خدا بقدری بهم ریخت که یه روز خداوند گفت خیلی خسته شدهام، ازبس که فرامین جوراجور دادم. فرشتگان هم درگاه گفتن قربانتگردیم، یه کمی استراحت کنین و تشریف فرما بشوید به تعطیلات (به قول فرانسویها #واکانس. فرمودند کجا برویم؟ گفتند همین زمین که ازهمه نزدیکتر است. خدا فرمود جان #عباس ولم کنید، من به آنجا نرفته، #عیسی را فعلا به ریش ما بستهاند، میخواهید این بار هم یه #کلفتی، چیزی بارمون کنن؟
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
دیدم یه آدم خوشجنس خوشنیتی که البته عینهون خودمان خوشبختانه #خداناباور هم هست، در جایی نوشته که
× بالاخره ما نفهمیدیم این عکسها و شمایل و مجسمههایی که از عیسیمسیح همهجا را پُر و پیمان تصاحب کرده و به چشم میخورد، #حقیقی است یا از روی تخیل و فکر و خیال کشیده شدهاست؟
درپاسخ باید بگویم
عرض میشود که، وقتی حتی در بودن خود خدا شک است، پسر ایشون که جای خود داره و معلومه که تصویر و مجسمه ایشون هم تخیلیه
شما اگر به تاریخ مسیحیت نگاه کنید، این دین، تازه دو قرن بعد از آن #عیسیخیالی آغاز به پیشرفت کرده و توسعهیافته و برای خود جا باز کرده است، آنهم به این خاطر که امپراطور روم، یک شب خوابید و بامداد که بلند شد یهویی گفت من به دین مسیحیت درآمدهام و همه نیز به او تاسی جستند و تا دیروز که مسیحیان را با انواع و اقسام آزارها میکشتند، تا جایی که آنها در زیر زمینها عینهو #موشکور پنهان میشدند، ناگهان عزیز شدند
آن اناجیل چهارگانه را هم که کلیسای کاتولیک به ما #فرموده و فعلا در دسترس ما میباشد، البته ابتدا بیش از چهارتا بودند و آنقدر آنها را رد کردند و زدند، که بازارشان کساد نشود، تا آخر سر رسیدند به این انجیلهای چهارگانه که کلی هم با هم متفاوت هستند و تناقضات دارند از زمین تا خود آسمان هفتم، اما با گفتن یک گور پدر مال دنیا و سگ خورد، هر چهار تا را تصویب کردند، آنهم توسط عدهای آخوند آن زمانهای مسیحیت که مدتها از زمان عیسی گذشته بود و نه از عیسی خبری بود، نه از به اصطلاح حواریون ایشون
تازه این کتابها نیز سالها پس از میلاد مسیح کذایی نوشته شده و هیچ یک از نویسندگان آن، حتی اگر تصور کنیم وجود خارجی داشتهاند، در زمان #مسیح درقید حیات نبوده و اصلا وجود نداشتهاند وکسی از آنها هم مسیح را ندیده بود و خودشان هم توسط افراد دیگری به مسیحیت گرویده بودند
مسیحیت نیز مانند ادیان دیگر، سراپا #کذب است و ریا و حقهبازی و دروغ
دوستان مسیحی، ناراحت نشوید (شدید هم به جهنم!)، این حقیقت منحصر به #مسیحیت نیست، #یهودیت از آن بدتر و #اسلام ازهمه اینها یاوهتر و بیربطتر است، البته همین دین #زرتشت خودمان هم که از ابتدا مالی نبود
اما برگردیم به #مسیحیت و #عیسی که میگویند فرزند خدا (و حتی خود خدا) بوده و بقیه ماجراها
آخه #موسیو! مگه خدا (راستی کدام #خدا!؟) بیکاره که آن همه حوریان نارپستان و همیشه باکره بهشتی رو ول کنه و بیاد نطفه خدایی رو تو یه یتیم آسمونجل بیکس و کار فرو کنه و خودش را بدنام کوی و برزن کنه؟
بعد از ماجرای عیسی اوضاع خدا بقدری بهم ریخت که یه روز خداوند گفت خیلی خسته شدهام، ازبس که فرامین جوراجور دادم. فرشتگان هم درگاه گفتن قربانتگردیم، یه کمی استراحت کنین و تشریف فرما بشوید به تعطیلات (به قول فرانسویها #واکانس. فرمودند کجا برویم؟ گفتند همین زمین که ازهمه نزدیکتر است. خدا فرمود جان #عباس ولم کنید، من به آنجا نرفته، #عیسی را فعلا به ریش ما بستهاند، میخواهید این بار هم یه #کلفتی، چیزی بارمون کنن؟
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim
✭ این چیزها را نمیشود #آشکارا نوشت (۲)
اما انصافا امروزهروز، در مقایسه با ادیان #یهودی و #اسلام، این #مسیحیت، دین بسیار افسار شده و با محبتی است و ضرر و زیانی کمتر از بقیه دارد، البته فراموش نشود که تا مسیحیت را به این صورت رام کنند، جانها فداشده، جسمها در آتش سوخته و جزغاله شده است
فراموش نکنید که در #جنگهایصلیبی که آن همه طول کشید، چقدر از مسلمانان و مسیحیان (بخوانید انسانها و آدمهای کاملا بیگناه و بیمغز و ناآگاه تحریک شده) کشته شدند آن هم واقعا برای #هیچ و #پوچ که جنگافروزان دوطرف، خدایی افسانهای و دین را، وسیله و آلتی قرار داده بودند برای تامین قدرتهای خود و رسیدن به زیاده خواهیهای خود
یعنی #خلیفه از سوی مسلمانان و #پاپ و #امپراطوراناروپائیی به نیابت از طرف شخصی موهوم درحالیکه مسیحیان و مسلمانان هیچ نقشی دراین جنگها نداشتند مگر کشته شدن و البته گاهگاهی هم #تجاوز و غارت ناموس و اموال طرف دیگر
#مسیحیت از زمانی شکل نسبتا انسانی گرفت که آنرا در جایی به نام واتیکان به زنجیر کشیدند و از آن زمان به بعد بود که دنیایغرب، روی ترقی وپیشرفت را دید و دست پای مذهبیون نیز از سیاست تاحدود بسیار زیادی قطع شد
پاسخ نهایی من به آن نوشته اینست که
⛔️ نه خدایی هست
⛔️ نه اورادی از سوی خدا به چوپانهای نیمهوحشی
و بیسواد نازل شده است
منتها این چیزها را نمیشود آشکارا نوشت، زیرا تعصب چشمان پیروانمتعصب این ادیان را کور کرده است و حاضر به شنیدن اینگونه حرفها و حقایق نیستند و اجازه هم نمیدهند کسی این حرفها را بزند، زیرا از آن بیم دارند که پرده، یه باره پاره شده و تقدس دین از بین رفته و دست اینها رو شود و مردم بدانند که اینها حقهبازانی بیش نیستند
تقدس دین هم همان حقهبازی است که اینها درست کردهاند تا آدمها حرفهای دل خود را از آنها نپرسند. آخر جواب منطقی که ندارند، تکیه کلامشان هم این است که همینه که هست، #ایمان بیاور
#ایمان یعنی عقل را بگذار کنار و با قلبت بپر وسط میدان
دین، عقل مقل سرش نمیشود. ازهمین رو جارو جنجال راه میاندازند و کسانی را که دست به این گونه حرفها و پرسشها میزنند یا مینویسند، از رنج زندگی خلاص میکنند که دیگر کسی جرات نزدیک شدن به این گونه مسائل را نداشته باشد. و واقعا هم ندارند
مثلا کسی جرات دارد بگوید بابا،مریم هم مثل هزار دختر جوان دیگه شیطنتی کرده و وقتی دیده گند کار داره درمیاد تقصیر رو انداخته گردن #خدا!
من که جرات ندارم بنویسم. اصلا به من چه؟ تازه اصلا اولش یعنی تا سیصد سال پس از دوران مسیح، هیچکس نمیگفت که عیسی بچه خداست یا خود خداست و ... بعدها اینگونه افکار و گفتهها را رایج کردند
اما اصلا به من چه این حرفها را بزنم. کم دشمن دارم؟ سرم درد میکنه که تازه دور آنرا هم با پارچه به پیچم؟
اصلا به من هیچ ربطی نداره، خودتان بروید و هرکاری که دلتان میخواهد بکنید و بیخود هم من بدبخت رو بدنامتر از اینی که هستم نکنین. اصلا با من چه کار دارین!؟
#MahyarHitch (#Infidel)
#پایان
⚛ @AndisheKonim
اما انصافا امروزهروز، در مقایسه با ادیان #یهودی و #اسلام، این #مسیحیت، دین بسیار افسار شده و با محبتی است و ضرر و زیانی کمتر از بقیه دارد، البته فراموش نشود که تا مسیحیت را به این صورت رام کنند، جانها فداشده، جسمها در آتش سوخته و جزغاله شده است
فراموش نکنید که در #جنگهایصلیبی که آن همه طول کشید، چقدر از مسلمانان و مسیحیان (بخوانید انسانها و آدمهای کاملا بیگناه و بیمغز و ناآگاه تحریک شده) کشته شدند آن هم واقعا برای #هیچ و #پوچ که جنگافروزان دوطرف، خدایی افسانهای و دین را، وسیله و آلتی قرار داده بودند برای تامین قدرتهای خود و رسیدن به زیاده خواهیهای خود
یعنی #خلیفه از سوی مسلمانان و #پاپ و #امپراطوراناروپائیی به نیابت از طرف شخصی موهوم درحالیکه مسیحیان و مسلمانان هیچ نقشی دراین جنگها نداشتند مگر کشته شدن و البته گاهگاهی هم #تجاوز و غارت ناموس و اموال طرف دیگر
#مسیحیت از زمانی شکل نسبتا انسانی گرفت که آنرا در جایی به نام واتیکان به زنجیر کشیدند و از آن زمان به بعد بود که دنیایغرب، روی ترقی وپیشرفت را دید و دست پای مذهبیون نیز از سیاست تاحدود بسیار زیادی قطع شد
پاسخ نهایی من به آن نوشته اینست که
⛔️ نه خدایی هست
⛔️ نه اورادی از سوی خدا به چوپانهای نیمهوحشی
و بیسواد نازل شده است
منتها این چیزها را نمیشود آشکارا نوشت، زیرا تعصب چشمان پیروانمتعصب این ادیان را کور کرده است و حاضر به شنیدن اینگونه حرفها و حقایق نیستند و اجازه هم نمیدهند کسی این حرفها را بزند، زیرا از آن بیم دارند که پرده، یه باره پاره شده و تقدس دین از بین رفته و دست اینها رو شود و مردم بدانند که اینها حقهبازانی بیش نیستند
تقدس دین هم همان حقهبازی است که اینها درست کردهاند تا آدمها حرفهای دل خود را از آنها نپرسند. آخر جواب منطقی که ندارند، تکیه کلامشان هم این است که همینه که هست، #ایمان بیاور
#ایمان یعنی عقل را بگذار کنار و با قلبت بپر وسط میدان
دین، عقل مقل سرش نمیشود. ازهمین رو جارو جنجال راه میاندازند و کسانی را که دست به این گونه حرفها و پرسشها میزنند یا مینویسند، از رنج زندگی خلاص میکنند که دیگر کسی جرات نزدیک شدن به این گونه مسائل را نداشته باشد. و واقعا هم ندارند
مثلا کسی جرات دارد بگوید بابا،مریم هم مثل هزار دختر جوان دیگه شیطنتی کرده و وقتی دیده گند کار داره درمیاد تقصیر رو انداخته گردن #خدا!
من که جرات ندارم بنویسم. اصلا به من چه؟ تازه اصلا اولش یعنی تا سیصد سال پس از دوران مسیح، هیچکس نمیگفت که عیسی بچه خداست یا خود خداست و ... بعدها اینگونه افکار و گفتهها را رایج کردند
اما اصلا به من چه این حرفها را بزنم. کم دشمن دارم؟ سرم درد میکنه که تازه دور آنرا هم با پارچه به پیچم؟
اصلا به من هیچ ربطی نداره، خودتان بروید و هرکاری که دلتان میخواهد بکنید و بیخود هم من بدبخت رو بدنامتر از اینی که هستم نکنین. اصلا با من چه کار دارین!؟
#MahyarHitch (#Infidel)
#پایان
⚛ @AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
#حماقت و معادلهای آن (۲) ✭ #عرف: عرف یا توسلبهاکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی…
#حماقت و معادلهای آن (۳)
✭ #اطلاعات و #فکت
اطلاعات و فکتها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعهای از فکتها و اطلاعات جمعآوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکتها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکتهایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان میدهد
انواع و اقسام #مطالبزرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزهآسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریاتتوطئه (کار، کار انگلیسیهاست!)، توجیهاتسیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونههای استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکتها و اطلاعات هستند.
✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکتها را جمعآوری کرده و بعد تحلیل میکند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکتها از آن جمعآوری میشود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجهگیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسینها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیومها و پیشداوریها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد
بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه میتوان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت
✭ #روایت و #مثال:
من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شدهام. مردم عاشق روایتکردن هستند، تصور میکنند از روایات، خاطرات و مثالها و تجارب شخصیشان، میتوان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعهشناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.
واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت میکند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونهای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست
بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور میکنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن میتواند ارزش معرفتشناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستانهای مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمهای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور میکنند به خاطر سالیانسال زحمت جمعآوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند
✭ #ماهیت و #غریزه:
این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار میبرند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی میگویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمیتوان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت
تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم میگویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.
آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟
✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)
✫ بیایید اینها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت
#امینقضایی
#پایان
⚛ @AndisheKonim
✭ #اطلاعات و #فکت
اطلاعات و فکتها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعهای از فکتها و اطلاعات جمعآوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکتها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکتهایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان میدهد
انواع و اقسام #مطالبزرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزهآسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریاتتوطئه (کار، کار انگلیسیهاست!)، توجیهاتسیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونههای استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکتها و اطلاعات هستند.
✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکتها را جمعآوری کرده و بعد تحلیل میکند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکتها از آن جمعآوری میشود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجهگیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسینها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیومها و پیشداوریها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد
بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه میتوان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت
✭ #روایت و #مثال:
من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شدهام. مردم عاشق روایتکردن هستند، تصور میکنند از روایات، خاطرات و مثالها و تجارب شخصیشان، میتوان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعهشناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.
واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت میکند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونهای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست
بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور میکنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن میتواند ارزش معرفتشناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستانهای مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمهای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور میکنند به خاطر سالیانسال زحمت جمعآوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند
✭ #ماهیت و #غریزه:
این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار میبرند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی میگویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمیتوان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت
تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم میگویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.
آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟
✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)
✫ بیایید اینها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت
#امینقضایی
#پایان
⚛ @AndisheKonim
بیشتر مردمان به قدری سفیه و نادانند که بخاطر مختصر خوراکی که با مشقت و درد برای تناول فراهم میکنند، با چنان خضوعی از موجودی که اصلاً او را نمیشناسند قدردانی و تشکر میکنند که انگاری همان موجودِ نامریی با گرسنه نگهداشتن عدهء کثیری از عشیرهء نوع بشر در هستی فقط گُهدان آنان را به سفرهء سیری مُنَور کرده است.
حماقت وقتی لباس قِداست به تن میکند، توان شعور را در آتش بیامان خود به خاکستری نگونبخت مبدل خواهد کرد. فریبکارانِ تاریخ گاهی شَکیلترین کسوت ممکن را برای قامت آدمها خیاطی میکنند تا فریبخوردگان با مشغول شدن به پالانِ زربافت تنانشان، محصولِ آنان را به مقصدِ مقصود هدایت کنند.
شاکر بودن بدین معناست که منِ نوعی با خلاصی از چنگال شرارت با برجای نهادن آن شر در جانِ دیگران، گریز را بر امداد به آنان ترجیح دادهام. شاکر بودن به خلاصی از چنگ سختیهای روزگار جز اهانت به حقوقِ آن دسته از انسانهایی نیست که با پایمال شدن حقالسهم آرامششان در هستی در گرداب رنجها رها شدهاند.
مُبرا شدنِ موقتِ منِ نوعی از چنگال شر، دلیلی بر بطلان شرارتهای هستی نمیتواند باشد. شاکری را چه معنایی است وقتی که مُسببان شر، تخم شرارت را در جانِ تکتکِ انسانها کِشت میکنند. همین قدر که توانستی ذهنی را به تناول خرافات و جهل ترغیب کنی، یقین کن که دودمان شعور و تعالی او را به قهقرا سوق دادهای!⚛
#misra_ashvan
حماقت وقتی لباس قِداست به تن میکند، توان شعور را در آتش بیامان خود به خاکستری نگونبخت مبدل خواهد کرد. فریبکارانِ تاریخ گاهی شَکیلترین کسوت ممکن را برای قامت آدمها خیاطی میکنند تا فریبخوردگان با مشغول شدن به پالانِ زربافت تنانشان، محصولِ آنان را به مقصدِ مقصود هدایت کنند.
شاکر بودن بدین معناست که منِ نوعی با خلاصی از چنگال شرارت با برجای نهادن آن شر در جانِ دیگران، گریز را بر امداد به آنان ترجیح دادهام. شاکر بودن به خلاصی از چنگ سختیهای روزگار جز اهانت به حقوقِ آن دسته از انسانهایی نیست که با پایمال شدن حقالسهم آرامششان در هستی در گرداب رنجها رها شدهاند.
مُبرا شدنِ موقتِ منِ نوعی از چنگال شر، دلیلی بر بطلان شرارتهای هستی نمیتواند باشد. شاکری را چه معنایی است وقتی که مُسببان شر، تخم شرارت را در جانِ تکتکِ انسانها کِشت میکنند. همین قدر که توانستی ذهنی را به تناول خرافات و جهل ترغیب کنی، یقین کن که دودمان شعور و تعالی او را به قهقرا سوق دادهای!⚛
#misra_ashvan
#یگانگی #کوانتومی
یگانگی کوانتومی؛ نظریهای برای نجات فیزیک نوین از بحران
چندجهانی میتواند خود محصولی از یک حقیقت عمیقتر، قابلدرک و در عینحال منحصربهفرد باشد: «یگانگی کوانتومی».
غیرقابلدرکترین موضوع دربارهی جهان این است که [بدانیم] جهان قابلدرک است.
شاید این مشهورترین جملهای بود که اینشتین درمورد ماهیت جهان بیان کرد. بااینحال، این روزها تنها چیزی که نمیتوان در دنیای فیزیک دید، یک اجماع نظر بر سر درکپذیری جهان و حتی واحدبودن آن است. فیزیک بنیادی با یک بحران بزرگ روبهرو است؛ بحرانی که در ارتباطبا دو نظریهی پرطرفدار درمورد جهان است که بارها و بارها بدانها استناد میشود. این دو نظریه را میتوان در قالب دو کلمه خلاصه کرد: «چندجهانی» و "جهان بیقواره."...
طرفداران نظریهی چندجهانی (Multiverses) بر این باورند که احتمالا تعداد بیشماری از جهانهای گوناگون وجود دارند که برخی از آنها از فیزیک و تعداد ابعاد فضایی کاملا متفاوتی نسبتبه جهان ما برخوردار هستند. و این یعنی احتمالا نسخههای بیشماری از من، شما و هر آنچه که تصور میکنید، در جهانهایی دیگر وجود دارند. آنگونه که کیهانشناسی از آفریقای جنوبی به نام جورج الیس میگوید:
نظریهی چندجهانی ممکن است خطرناکترین ایده در علم فیزیک باشد⚛
ادامه مطلب :
https://goo.gl/RbeNKw
یگانگی کوانتومی؛ نظریهای برای نجات فیزیک نوین از بحران
چندجهانی میتواند خود محصولی از یک حقیقت عمیقتر، قابلدرک و در عینحال منحصربهفرد باشد: «یگانگی کوانتومی».
غیرقابلدرکترین موضوع دربارهی جهان این است که [بدانیم] جهان قابلدرک است.
شاید این مشهورترین جملهای بود که اینشتین درمورد ماهیت جهان بیان کرد. بااینحال، این روزها تنها چیزی که نمیتوان در دنیای فیزیک دید، یک اجماع نظر بر سر درکپذیری جهان و حتی واحدبودن آن است. فیزیک بنیادی با یک بحران بزرگ روبهرو است؛ بحرانی که در ارتباطبا دو نظریهی پرطرفدار درمورد جهان است که بارها و بارها بدانها استناد میشود. این دو نظریه را میتوان در قالب دو کلمه خلاصه کرد: «چندجهانی» و "جهان بیقواره."...
طرفداران نظریهی چندجهانی (Multiverses) بر این باورند که احتمالا تعداد بیشماری از جهانهای گوناگون وجود دارند که برخی از آنها از فیزیک و تعداد ابعاد فضایی کاملا متفاوتی نسبتبه جهان ما برخوردار هستند. و این یعنی احتمالا نسخههای بیشماری از من، شما و هر آنچه که تصور میکنید، در جهانهایی دیگر وجود دارند. آنگونه که کیهانشناسی از آفریقای جنوبی به نام جورج الیس میگوید:
نظریهی چندجهانی ممکن است خطرناکترین ایده در علم فیزیک باشد⚛
ادامه مطلب :
https://goo.gl/RbeNKw
زومیت
یگانگی کوانتومی؛ نظریهای برای نجات فیزیک نوین از بحران
چندجهانی میتواند خود محصولی از یک حقیقت عمیقتر، قابلدرک و در عینحال منحصربهفرد باشد: «یگانگی کوانتومی».
فضا عبارت است از یک گستره سهبعدی نامحدود که اجسام و رویدادها در آن رخ میدهند و فاصله و جهت نسبی دارند.فضای فیزیکی اغلب در سه بُعد خطی تصور میشود، اما فیزیکدانان نوین معمولاً آن را در کنار زمان به عنوان یک پیوستار نامحدود ۴ بعدی به نام فضا-زمان توصیف میکنند. مفهوم فضا اهمیتی بنیادین در درک جهان فیزیکی دارد.
به این ترتیب بنابر تعریف فوق فضا یک گستره خطی نامحدود چهار بعدی است که لبه و مرز خاصی نمی توان بر ان متصور شد!!⚛
به این ترتیب بنابر تعریف فوق فضا یک گستره خطی نامحدود چهار بعدی است که لبه و مرز خاصی نمی توان بر ان متصور شد!!⚛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلیل جذاب بودن شیمی به روایت تصویر
لومینول هیدروژن پراکسید⚛
لومینول هیدروژن پراکسید⚛
🔵 کدام بخش های کره زمین پیامبر نداشته اند ؟
🔴کل قاره آسیا به جز خاورمیانه!
یعنی تمدن های بزرگ و کهن چین و هند و ژاپن و...پیامبری نداشتند.
(بودا هرگز ادعای پیامبری نکرده)
🔴کل قاره آمریکا شمالی و جنوبی!
یعنی تمدن های مایا و قبایل کهن سرخپوستان پیامبری نداشته اند.
🔴کل قاره آفریقا به جز مصر!
مرد این قاره کهن از جمله بومیان و قبایل رنگارنگ آنجا پیامبری نداشتند.
🔴کل قاره اروپا !
مرد این قاره سرسبز هم از داشتن پیامبر آسوده بودند ...
🔴قاره استرالیا و اقیانوسیه!
مردم بومی استرالیا هم چیزی به نام پیامبر در تاریخ خود تجربه نکردند.
🔴قطب های شمال و جنوب زمین!
اسکیموها هم با کلمه پیامبر نا آشنایند...
🔴کل جزایر کره زمین!
مردم ساکن کلیه جزایر کره زمین هم پیامبر نداشتند.
نتیجه اینکه در کل کره زمین تنها در بخش خاورمیانه افرادی ادعای پیامبری کرده اند!
حالا دلیل بدبختی خاورمیانه و آرامش مابقی دنیا رو فهمیدید ؟!
در کل کتابهای تورات ، انجیل و قرآن جمعا نام 35 نفر به عنوان پیامبر آمده است که به جز پیامبر اسلام و چند تن دیگر سایر آنها از بزرگان و پادشاهان قوم یهود به حساب می آیند (نظیر سلیمان ، داوود و...) . حالا به من بگید این عدد 124000 پیامبر از کجا اومده ؟ و مگر نه اینکه در 9 سوره قرآن ادعا شده " ما برای هر قوم پیامبری به زبان خودش برگزیدیم" به من بگید از نظر شما مسلمونا خدا از کل کره زمین فقط خاورمیانه رو ديده ؟!
⚛ @AndisheKonim
🔴کل قاره آسیا به جز خاورمیانه!
یعنی تمدن های بزرگ و کهن چین و هند و ژاپن و...پیامبری نداشتند.
(بودا هرگز ادعای پیامبری نکرده)
🔴کل قاره آمریکا شمالی و جنوبی!
یعنی تمدن های مایا و قبایل کهن سرخپوستان پیامبری نداشته اند.
🔴کل قاره آفریقا به جز مصر!
مرد این قاره کهن از جمله بومیان و قبایل رنگارنگ آنجا پیامبری نداشتند.
🔴کل قاره اروپا !
مرد این قاره سرسبز هم از داشتن پیامبر آسوده بودند ...
🔴قاره استرالیا و اقیانوسیه!
مردم بومی استرالیا هم چیزی به نام پیامبر در تاریخ خود تجربه نکردند.
🔴قطب های شمال و جنوب زمین!
اسکیموها هم با کلمه پیامبر نا آشنایند...
🔴کل جزایر کره زمین!
مردم ساکن کلیه جزایر کره زمین هم پیامبر نداشتند.
نتیجه اینکه در کل کره زمین تنها در بخش خاورمیانه افرادی ادعای پیامبری کرده اند!
حالا دلیل بدبختی خاورمیانه و آرامش مابقی دنیا رو فهمیدید ؟!
در کل کتابهای تورات ، انجیل و قرآن جمعا نام 35 نفر به عنوان پیامبر آمده است که به جز پیامبر اسلام و چند تن دیگر سایر آنها از بزرگان و پادشاهان قوم یهود به حساب می آیند (نظیر سلیمان ، داوود و...) . حالا به من بگید این عدد 124000 پیامبر از کجا اومده ؟ و مگر نه اینکه در 9 سوره قرآن ادعا شده " ما برای هر قوم پیامبری به زبان خودش برگزیدیم" به من بگید از نظر شما مسلمونا خدا از کل کره زمین فقط خاورمیانه رو ديده ؟!
⚛ @AndisheKonim
با انجیل و دینشان آمدند زمین های ما را دزدیدند روان ما را شکستند و حالا از ما میخواهند که برای نجات جانمان از خدا سپاسگزار باشیم.
🖋پونتیاک
⚛ @AndisheKonim
🖋پونتیاک
⚛ @AndisheKonim