✅✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim
✅✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim
✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim
✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim
✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim
✫ کدام یک #احتمالش بیشتر است؟
مشهورترین استدلال در زمینه باور کردن چیزی که هیچ گواهی برای آن وجود ندارد #شرطبندیپاسکال است
#پاسکال مدعی شد مسیحی بودن عقلانی است، حتی اگر شواهد موجود اتخاذ این موضع را نامحتمل بسازد، چون اگر بر حسب اتفاق مسیحیت حقیقت از کار درآید، تا ابد رستگار خواهید شد و اگر معلوم شود که حقیقت ندارد (خبری از خدا و بهشت و جهنمی نیست) وضعیت شما بدتر از وضعیت کافرهای واقعی نخواهد بود
از سوی دیگر اگر منکر مسیحیت شوید، در صورتی که اشتباه کرده باشید به جهنم خواهید رفت و در صورتی که ثابت شود حق با شما بوده هم وضعیت شما بهتر از مسیحیانی که اشتباه کردهاند نخواهد بود. کافرها هرگز پیروز نخواهند بود، و شکست سختی خواهند خورد. ولی مسیحیها ممکن است پیروز شوند و هرگز با شکست سنگینی مواجه نخواهند شد
به بیان دیگر، تبعیت از احتمال حقیقت داشتن مسیحیت، هرقدر هم که بعید باشد، همیشه راه مطمئنتری است
هیچ نکته زاهدمآبانهای در این نظر وجود ندارد. بلکه به عکس، کاملا مبتذل است. نمیدانم کسی که به نوعی خود را وادار میکند بر اساس این محاسبه به عیسی عشق بورزد، این عشق را به شکلی متقابل تجربه میکند یا نه. بدون شک عشقی از جانب من دریافت نمیکرد، اگر من عیسی بودم. ولی این مسئله اهمیت چندانی ندارد چون استدلال پاسکال آنقدرها هم تعریفی ندارد
ابتدا توجه کنید که در اینجا آنچه باور به آن عقلانی به نظر میرسد از آنچه شما دلیلی برای حقیقی پنداشتنش دارید مجزا شده است. کل منظور استدلال پاسکال همین است. به این ترتیب وقتی پرسش از وجود یا عدم وجود خدا مطرح است، #شرطبندیپاسکال نامربوط و خارج از بحث به نظر میرسد
#شرطبندیپاسکال تلاش میکند نشان دهد که مسیحیت هرقدر هم که حقیقت داشتنش بعید به نظر برسد مطمئنترین راه است. با اینحال، این استدلال بر طبق معیارهای خودش هم موثر واقع نمیشود. این استدلال نشان نمیدهد که مسیحیت بهترین انتخاب است. بر اساس روش #شرطبندیپاسکال، هر آموزه دیگری هم که سعادت ابدی را به موافقت با مسیحیت و درد و رنج ابدی را به مخالفت با آن منوط میکند، همین کار را انجام میدهد. مسئله همانطور که پاسکال هم تلویحا اشاره کرده است، فقط انتخاب بین مسیحیت و کفر نیست.
این انتخاب در مورد همه ادیان مختلفی که طبق تعالیمشان همه غیر از پیروانشان به جهنم میروند وجود دارد. #پاسکال پایه و اساسی به دست نداده است که به جای یهودی بودن مسیحی باشیم. انتخاب میان این دو شرط بندی پنجاه پنجاه است. قضيه وخیم تر است. یهودیت تنها بديل مسیحیت نیست. بليتونيسم هم هست، دیدگاهی که در آن همه کسانی که #انید_بلیتون، خالق کائنات، را میپرستند به بهشت میروند و بقیه به جهنم
باید اعتراف کنم که این دین را از خودم ساختهام چون دین محتملی است. چرا باید فقط آن ادیانی که تا به حال ساخته شده اند از مزایای #شرطبندیپاسکال بهره مند شوند؟ اگر پاسکال ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد باز هم این شرط بندی را ابداع میکرد، ولی این بار این مسیحیت نبود که از آن دفاع میکرد. کسی هم نمیتواند به دلیل عدم وجود شاهد و گواه بر #بلیتونیسم با آن مخالفت کند. چون فرضیه آغازین #شرطبندیپاسکال این است که آموزه مورد نظر – مسیحیت، یهودیت یا بلیتونیسم – فاقد شواهد کافی و لازم برای ایمان آوردن به آن باشد.
هنگامیکه متوجه میشوید #شرطبندیپاسکال نه تنها از مسیحیت و نه تنها از همه ادیان رسمی، بلکه از همه ادیانی حمایت میکند که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، بازی به پایان میرسد. ادیان بیشماری از این دست وجود دارند. شما کدام دین را انتخاب میکنید؟ هر یک از آنها را که انتخاب کنید این احتمال که بهترین راه را انتخاب کرده باشید پنجاه پنجاه (یعنی یک از دو) نیست، یک در بینهایت است، این دین در مقابل همه ادیان بیشمار احتمالی دیگری قرار میگیرد که بهشت و جهنم را قبول دارند
هر یک از این ادیان احتمالی از جمله مسیحیت چیزی نیستند جز یک بلیت در مسابقه #لاتاری در مقابل بیشمار بلیت دیگر. احتمال بهترین بودن همه بلیتها یکسان است، احتمالی بس ناچیز. و این احتمال ناچیز در واقع هیچ است. پذیرش هر دینی بدون شواهد لازم به همین اندازه ناامیدکننده است
منبع، کتاب #مغلطه نوشته #جمیوایت
⚛ @AndisheKonim