✅✅پژوهشگران با خاموش کردن بخشی از قشر مغز، #باور_به_خدا و #ملیگرایی را کاهش دادند
پژوهشگران #دانشگاهUCLA موفق شدند با یک روش غیرمهاجم، کنترل یکی از بخش های قشر مغز را در دست بگیرند و از این طریق باعث کاهش باورهای #مذهبی و همینطور اعتقادات #ملیگرایانه شدند.
این تکنیک، با القا میدان مغناطیسی، بخش #مدیالفرونتال قشر مغز را موقتا غیرفعال میکند.
این محققان، آزمایششوندگان را تشویق کردند که به مرگ فکر کنند که پیشتر نشان داده شده باعث پرایم شدن ذهن برای باورهای مذهبی میشود.
سپس به یک گروه فقط دستگاه را وصل کردند و در دیگری دستگاه فعال شد.
نتایج نشان داد افراد آزمون، ۳۰٪ کمتر به خدا و مذهب فکر میکنند
به همین ترتیب وقتی از افراد خواسته شد تحت تاثیر میدان مغناطیسی، دیدگاههای انتقادی نسبت به ملیتشان بخوانند، افراد واکنش منفی کمتری نشان دادند.
این به ان معناست که #خدا و سایر #احساسات دیگر ساخته و پرداخته مغز است نه جایی بیرون از آن
💢 به نقل از تیم تحقیقاتی:
ما فکر میکنیم که این باورها و دیگر ستیزیها، ریشه در فرگشت مغز ما دارد.
وقتی که یک فرد از یک شخص ناآشنا نقد و ایراداتی به گروه خود را میشنود ناخودآگاه این را به عنوان یک تهدید تلقی میکند. در اینحال در جواب این تهدید بدون اختیار از ارزشهای جمعی و گروهی خود میکاهد و اعتماد خود نسبت به سایرین را کاهش میدهد و جواب خصمانهتری به نقد و ایرادات آنها وارد میکند
منابع:
💢 وبسایت Sciencedaily
💢 ژورنال Oxford
💢 مقاله اصلی با فرمت PDF
💢 توضیحات مایکل فرگوسن در کنفرانس TEDx
⚛ @AndisheKonim
پژوهشگران #دانشگاهUCLA موفق شدند با یک روش غیرمهاجم، کنترل یکی از بخش های قشر مغز را در دست بگیرند و از این طریق باعث کاهش باورهای #مذهبی و همینطور اعتقادات #ملیگرایانه شدند.
این تکنیک، با القا میدان مغناطیسی، بخش #مدیالفرونتال قشر مغز را موقتا غیرفعال میکند.
این محققان، آزمایششوندگان را تشویق کردند که به مرگ فکر کنند که پیشتر نشان داده شده باعث پرایم شدن ذهن برای باورهای مذهبی میشود.
سپس به یک گروه فقط دستگاه را وصل کردند و در دیگری دستگاه فعال شد.
نتایج نشان داد افراد آزمون، ۳۰٪ کمتر به خدا و مذهب فکر میکنند
به همین ترتیب وقتی از افراد خواسته شد تحت تاثیر میدان مغناطیسی، دیدگاههای انتقادی نسبت به ملیتشان بخوانند، افراد واکنش منفی کمتری نشان دادند.
این به ان معناست که #خدا و سایر #احساسات دیگر ساخته و پرداخته مغز است نه جایی بیرون از آن
💢 به نقل از تیم تحقیقاتی:
ما فکر میکنیم که این باورها و دیگر ستیزیها، ریشه در فرگشت مغز ما دارد.
وقتی که یک فرد از یک شخص ناآشنا نقد و ایراداتی به گروه خود را میشنود ناخودآگاه این را به عنوان یک تهدید تلقی میکند. در اینحال در جواب این تهدید بدون اختیار از ارزشهای جمعی و گروهی خود میکاهد و اعتماد خود نسبت به سایرین را کاهش میدهد و جواب خصمانهتری به نقد و ایرادات آنها وارد میکند
منابع:
💢 وبسایت Sciencedaily
💢 ژورنال Oxford
💢 مقاله اصلی با فرمت PDF
💢 توضیحات مایکل فرگوسن در کنفرانس TEDx
⚛ @AndisheKonim
✅✅اینکه تو باخدا باشی یا بی خدا به من ارتباطی ندارد
و من به خود اجازه دخالت در تصمیمات شخصی تو را نمیدهم .
💥اما اگر تو مسلمان ایدوئولوژیک باشی
من با تمام وجود در مقابل تو و باور متعفنت خواهم ایستاد ،
حتا اگر این مصافی باشد بین یک در مقابل هزاران .
#باور تو حق زندگی مرا محدود میکند ،
#باور تو تمام ارتباطات انسانی و اجتماعی جامعه مرا به گند میکشد
#باور تو جیب مشتی مفت خور را پر میکند
#باور تو گذشته سرزمین مرا نابود کرده و در حال تهدید آینده آن است
#باور تو منبع بزرگترین رذالت های اخلاقی تاریخ بشر است
#باور تو دشمن آزادی و اختیار من است .
💥آیا باز هم میخواهی برایت از دلایل اسلام ستیزی ام بگویم؟
⚛ @AndisheKonim
و من به خود اجازه دخالت در تصمیمات شخصی تو را نمیدهم .
💥اما اگر تو مسلمان ایدوئولوژیک باشی
من با تمام وجود در مقابل تو و باور متعفنت خواهم ایستاد ،
حتا اگر این مصافی باشد بین یک در مقابل هزاران .
#باور تو حق زندگی مرا محدود میکند ،
#باور تو تمام ارتباطات انسانی و اجتماعی جامعه مرا به گند میکشد
#باور تو جیب مشتی مفت خور را پر میکند
#باور تو گذشته سرزمین مرا نابود کرده و در حال تهدید آینده آن است
#باور تو منبع بزرگترین رذالت های اخلاقی تاریخ بشر است
#باور تو دشمن آزادی و اختیار من است .
💥آیا باز هم میخواهی برایت از دلایل اسلام ستیزی ام بگویم؟
⚛ @AndisheKonim
🔴 تفاوت بین فکت ، فرضیه ، نظریه، قانون، باور
🔹#واقعیت یا #فکت(Fact):
فکت گزاره پایه است که توسط آزمایش یا مشاهده بنا نهاده شده است . همه ی فکت ها تحت شرایط خاص درست هستند. برخی از فکت ها ممکن است در آزمایش مجدد با ابزار های بهتر غلط باشند .
▪️مثال :
زمین کره است.
آب در صفر درجه سانتی گراد یخ میزند.
جهان در حال گسترش است.
ماده از اتم تشکیل شده است.
لکه های خورشید از سطح خورشید سرد تر اند.
🔹#قانون (Law):
یک رابطه منطقی بین دو یا چند چیز که براساس واقعیت های مختلف و فرضیات اثبات شده است. اغلب بیان ریاضی چگونگی ارتباط بین دو یا چند کمیت است .
▪️مثال:
هر عملی یک عکس العمل دارد
F=m.a
p=m.v
🔹#فرضیه (Hypothesis):
یک گزاره قابل آزمایش همچون "اگرA اتفاق بیافتد آنگاه باید B اتفاق بیافتد" که میتوان با مشاهده یا آزمایش درستی آن را محک زد. فرضیه اثبات شده میتوان به عنوان یک قانون یا نظریه بیان شود. یک فرضیه رد شده میتواند دوباره مورد آزمایش قرار گیرد و بهبود یابد .
▪️مثال :
خورشید 7.5 میلیارد سال دیگر خواهد مرد.
فضا 10 بعدی است.
سفر در زمان امکان پذیر است.
🔹#نظریه(theory):
توضیحی برای اینکه چرا بعضی قوانین و فکت ها هستند. که میتواند درستی آن آزمایش شود.
▪️مثال:
نور یک موج الکترمغناطیس هستن که توسط معادلات ماکسول توصیف میشود.
میدان مغناطیسی زمین توسط یک سیال در هسته آن تولید میشود.
🔹#باور(belief):
گزاره ای که از لحاظ علمی مانند فکت ها , قانون ها , فرضیه ها یا نظریات قابل آزمایش نیست. باور های علمی می تواند درست باشند.
▪️مثال :
انسان به طور جداگانه از سایر جانداران ساخته شده است.
ارواح وجود دارند.
ما هرگز نخواهیم فهمید زندگی چگونه در زمین آغاز شد.
⚛ @AndisheKonim
🔹#واقعیت یا #فکت(Fact):
فکت گزاره پایه است که توسط آزمایش یا مشاهده بنا نهاده شده است . همه ی فکت ها تحت شرایط خاص درست هستند. برخی از فکت ها ممکن است در آزمایش مجدد با ابزار های بهتر غلط باشند .
▪️مثال :
زمین کره است.
آب در صفر درجه سانتی گراد یخ میزند.
جهان در حال گسترش است.
ماده از اتم تشکیل شده است.
لکه های خورشید از سطح خورشید سرد تر اند.
🔹#قانون (Law):
یک رابطه منطقی بین دو یا چند چیز که براساس واقعیت های مختلف و فرضیات اثبات شده است. اغلب بیان ریاضی چگونگی ارتباط بین دو یا چند کمیت است .
▪️مثال:
هر عملی یک عکس العمل دارد
F=m.a
p=m.v
🔹#فرضیه (Hypothesis):
یک گزاره قابل آزمایش همچون "اگرA اتفاق بیافتد آنگاه باید B اتفاق بیافتد" که میتوان با مشاهده یا آزمایش درستی آن را محک زد. فرضیه اثبات شده میتوان به عنوان یک قانون یا نظریه بیان شود. یک فرضیه رد شده میتواند دوباره مورد آزمایش قرار گیرد و بهبود یابد .
▪️مثال :
خورشید 7.5 میلیارد سال دیگر خواهد مرد.
فضا 10 بعدی است.
سفر در زمان امکان پذیر است.
🔹#نظریه(theory):
توضیحی برای اینکه چرا بعضی قوانین و فکت ها هستند. که میتواند درستی آن آزمایش شود.
▪️مثال:
نور یک موج الکترمغناطیس هستن که توسط معادلات ماکسول توصیف میشود.
میدان مغناطیسی زمین توسط یک سیال در هسته آن تولید میشود.
🔹#باور(belief):
گزاره ای که از لحاظ علمی مانند فکت ها , قانون ها , فرضیه ها یا نظریات قابل آزمایش نیست. باور های علمی می تواند درست باشند.
▪️مثال :
انسان به طور جداگانه از سایر جانداران ساخته شده است.
ارواح وجود دارند.
ما هرگز نخواهیم فهمید زندگی چگونه در زمین آغاز شد.
⚛ @AndisheKonim
#مغالطه_آرزو_اندیشی
◾️وقتی آرزوی درست بودنِ گزارهای جایگزین دلیل درستی آن گزاره شود، مغالطۀ آرزواندیشی رخ میدهد. شکل منطقی این مغالطه چنین است: دلم میخواهد الف درست باشد، پس الف درست است.
◾️آرزواندیشی میتواند باعث شود که شخص به سبب علاقۀ شخصیاش به یک نتیجۀ مشخّص، شواهد و مدارک را به طور کاملاً جانبدارانه بررسی کند.
◾️هنگامی که #آرزوها به صورت #امیدی در دل شخص باقی بمانند، مغالطه تلقّی نمیشوند. اما زمانی که آرزو به #باور تبدیل شود و سپس این باور را #درست_پندارند و بر اساس آن، استدلال و به تعبیر دقیقتر، #دلیلتراشی (rationalization) کنند، مغالطۀ آرزواندیشی اتفاق میافتد.
◾️مغالطۀ آرزواندیشی ثمرۀ استفادۀ نادرست از قوۀ خیال است. شخص آرزوهایی را که در خیال خود میپرود دستمایۀ استدلال قرار میدهد و با مقدمه قرار دادن آن نتیجۀ مطلوبِ خود را میگیرد.
◾️برای مثال اگر ما ایرانیها بدون هیچ دلیل و مدرک متقنی، صرفاً از آنجا که دلمان میخواهد از همۀ ملتهای دیگر باهوشتر باشیم #باور کنیم که «ایرانیان باهوشترین ملت جهان هستند»، دچار مغالطۀ آرزواندیشی شدهایم. یا اگر یک پیرو مذهب هندو، به دلیل اینکه در خانوادهای هندو به دنیا آمده و باورها، مناسک و شعائر این مذهب در او درونی شده است و در نتیجه به آن دلبستگیِ عمیق دارد، مدارکی را به شکل گزینشی جمعآوری نماید، مبتنی بر آنها به نفع درستی آموزههای مذهبِ خود دلیلتراشی کند و به این گزاره #باور داشته باشد که «فقط آموزههای مذهب هندو مطابق با واقع است»، در این صورت چنین فردی در مغالطۀ آرزواندیشی فرو غلتیده است.
◾️یادآوری این نکته مهم است که وقتی چنین شخصی، مانند فرد هندو مذهب در مثال بالا، به شکل گزینشی به دنبال مدارک تأیید متعلّقِ آرزومندی خود میگردد، لزوماً این عمل را آگاهانه انجام نمیدهد. چه بسا آنقدر به آن تعلّقِ خاطر دارد که طرحوارۀ ذهن او ناخودآگاه او را به سمت مدارک و شواهد مؤید آن میکشاند.
◾️وقتی از #برتراند_راسل میپرسند که چه پیامی برای نسلهای آینده دارد، او در بخشی از پیام خود به مخاطبان هشدار میدهد دچار مغالطۀ آرزواندیشی نشوند: «وقتی موضوعی را بررسی میکنید یا توجه شما به فلسفهای جلب میشود، تنها چیزی که باید از خودتان بپرسید این است که واقعیتها در این فلسفه چه هستند و چه حقایقی در آنها است. هیچوقت به خودتان اجازه ندهید که آنچه دوست دارید حقیقت داشته باشد.».
⚛ @AndisheKonim
📝#مغالطۀ_آرزواندیشی (wishful thinking)
◾️وقتی آرزوی درست بودنِ گزارهای جایگزین دلیل درستی آن گزاره شود، مغالطۀ آرزواندیشی رخ میدهد. شکل منطقی این مغالطه چنین است: دلم میخواهد الف درست باشد، پس الف درست است.
◾️آرزواندیشی میتواند باعث شود که شخص به سبب علاقۀ شخصیاش به یک نتیجۀ مشخّص، شواهد و مدارک را به طور کاملاً جانبدارانه بررسی کند.
◾️هنگامی که #آرزوها به صورت #امیدی در دل شخص باقی بمانند، مغالطه تلقّی نمیشوند. اما زمانی که آرزو به #باور تبدیل شود و سپس این باور را #درست_پندارند و بر اساس آن، استدلال و به تعبیر دقیقتر، #دلیلتراشی (rationalization) کنند، مغالطۀ آرزواندیشی اتفاق میافتد.
◾️مغالطۀ آرزواندیشی ثمرۀ استفادۀ نادرست از قوۀ خیال است. شخص آرزوهایی را که در خیال خود میپرود دستمایۀ استدلال قرار میدهد و با مقدمه قرار دادن آن نتیجۀ مطلوبِ خود را میگیرد.
◾️برای مثال اگر ما ایرانیها بدون هیچ دلیل و مدرک متقنی، صرفاً از آنجا که دلمان میخواهد از همۀ ملتهای دیگر باهوشتر باشیم #باور کنیم که «ایرانیان باهوشترین ملت جهان هستند»، دچار مغالطۀ آرزواندیشی شدهایم. یا اگر یک پیرو مذهب هندو، به دلیل اینکه در خانوادهای هندو به دنیا آمده و باورها، مناسک و شعائر این مذهب در او درونی شده است و در نتیجه به آن دلبستگیِ عمیق دارد، مدارکی را به شکل گزینشی جمعآوری نماید، مبتنی بر آنها به نفع درستی آموزههای مذهبِ خود دلیلتراشی کند و به این گزاره #باور داشته باشد که «فقط آموزههای مذهب هندو مطابق با واقع است»، در این صورت چنین فردی در مغالطۀ آرزواندیشی فرو غلتیده است.
◾️یادآوری این نکته مهم است که وقتی چنین شخصی، مانند فرد هندو مذهب در مثال بالا، به شکل گزینشی به دنبال مدارک تأیید متعلّقِ آرزومندی خود میگردد، لزوماً این عمل را آگاهانه انجام نمیدهد. چه بسا آنقدر به آن تعلّقِ خاطر دارد که طرحوارۀ ذهن او ناخودآگاه او را به سمت مدارک و شواهد مؤید آن میکشاند.
◾️وقتی از #برتراند_راسل میپرسند که چه پیامی برای نسلهای آینده دارد، او در بخشی از پیام خود به مخاطبان هشدار میدهد دچار مغالطۀ آرزواندیشی نشوند: «وقتی موضوعی را بررسی میکنید یا توجه شما به فلسفهای جلب میشود، تنها چیزی که باید از خودتان بپرسید این است که واقعیتها در این فلسفه چه هستند و چه حقایقی در آنها است. هیچوقت به خودتان اجازه ندهید که آنچه دوست دارید حقیقت داشته باشد.».
⚛ @AndisheKonim
📝#مغالطۀ_آرزواندیشی (wishful thinking)
#افق_رویداد
#باور
آیا حق داریم هر چیزی را که دلمان میخواهد باور کنیم؟
باورها چیزهایی خصوصی نیستند که انتظار داشته باشیم کسی آنها را زیر سؤال نبرد
فرض کنید در یک مرکز بهداشت پزشک اطفال هستید. یک روز پدر و مادری بچهشان را پیش شما میآورند و وقتی میگویید زمان واکسیناسیون بچه رسیده، به شما میگویند: اجازه نمیدهیم به بچۀ ما واکسن بزنید. دلیلش را میپرسید و جواب میدهند: «ما معتقدیم واکسن ضرر دارد». مسئله را توضیح میدهید، ولی با تحکم بیشتری ازتان میخواهند که «به باور ما احترام بگذار!» اما آیا میشود به باورهایی که روی زندگی دیگران اثر میگذارند فقط و فقط احترام گذاشت؟
آیا حق داریم به هر چیزی که دلمان میخواهد باور داشته باشیم؟ معمولاً این حقِ کذایی آخرین سنگر آنهایی است که خودشان را به نادانی زدهاند، کسانی که با شاهد و مدرک در گوشهای گیر افتادهاند و به این عقیده چنگ میزنند: «به نظر من تغییرات آبوهوایی چیزی جز دروغ نیست و اهمیتی ندارد که بقیه چه میگویند. من حق دارم چنین باوری داشته باشم!» ولی آیا چنین حقی وجود دارد؟
حق دانستنِ بعضی چیزها را به رسمیت میشناسیم. من حق دارم که شرایط استخدامم، تشخیص پزشک دربارۀ بیماریام، نمرات مدرسهام، نام شاکیام، ماهیت اتهاماتم و چیزهایی از این قبیل را بدانم. اما باور و دانستن تفاوت دارند.
باورها رخدادیاند۱: باور داشتن به معنای آن است که حقیقت چیزی را بپذیریم. همانطور که جرج ادوارد مور، فیلسوف تحلیلی، در دههٔ ۱۹۴۰ بیان کرده است، بیمعناست که بگوییم: «باران میآید، اما من باور ندارم که باران میآید». باورها میل و اشتیاق حقیقت را دارند، اما مستلزم حقیقت نیستند. باورها میتوانند غلط باشند و شواهد و بررسیهای منطقی تضمینشان نکنند. علاوهبراین، باورها میتوانند بهلحاظ اخلاقی مشمئزکننده باشند. باورهای جنسیتزده و نژادپرستانه و [...]، باور به اینکه تربیت مناسب فرزند مستلزم «شکستن اراده» و استفاده از تنبیه بدنی است، باور به اینکه سالخوردگان را باید از روی ترحم خلاص کرد و باور به اینکه «پاکسازی قومی» نوعی راهحل سیاسی است نامزدهای احتمالی این دسته از باورها هستند. اگر این باورها را اخلاقاً نادرست میدانیم، فقط آن دسته از کنشهای محتمل را محکوم نمیکنیم که ممکن است از این باورها ناشی شوند، بلکه مفاد این باورها و باور داشتن به آنها و در نتیجه معتقدانشان را هم محکوم میکنیم....
ادامه مطلب : https://bit.ly/2Y5oDl2
⚛ @AndisheKonim
#باور
آیا حق داریم هر چیزی را که دلمان میخواهد باور کنیم؟
باورها چیزهایی خصوصی نیستند که انتظار داشته باشیم کسی آنها را زیر سؤال نبرد
فرض کنید در یک مرکز بهداشت پزشک اطفال هستید. یک روز پدر و مادری بچهشان را پیش شما میآورند و وقتی میگویید زمان واکسیناسیون بچه رسیده، به شما میگویند: اجازه نمیدهیم به بچۀ ما واکسن بزنید. دلیلش را میپرسید و جواب میدهند: «ما معتقدیم واکسن ضرر دارد». مسئله را توضیح میدهید، ولی با تحکم بیشتری ازتان میخواهند که «به باور ما احترام بگذار!» اما آیا میشود به باورهایی که روی زندگی دیگران اثر میگذارند فقط و فقط احترام گذاشت؟
آیا حق داریم به هر چیزی که دلمان میخواهد باور داشته باشیم؟ معمولاً این حقِ کذایی آخرین سنگر آنهایی است که خودشان را به نادانی زدهاند، کسانی که با شاهد و مدرک در گوشهای گیر افتادهاند و به این عقیده چنگ میزنند: «به نظر من تغییرات آبوهوایی چیزی جز دروغ نیست و اهمیتی ندارد که بقیه چه میگویند. من حق دارم چنین باوری داشته باشم!» ولی آیا چنین حقی وجود دارد؟
حق دانستنِ بعضی چیزها را به رسمیت میشناسیم. من حق دارم که شرایط استخدامم، تشخیص پزشک دربارۀ بیماریام، نمرات مدرسهام، نام شاکیام، ماهیت اتهاماتم و چیزهایی از این قبیل را بدانم. اما باور و دانستن تفاوت دارند.
باورها رخدادیاند۱: باور داشتن به معنای آن است که حقیقت چیزی را بپذیریم. همانطور که جرج ادوارد مور، فیلسوف تحلیلی، در دههٔ ۱۹۴۰ بیان کرده است، بیمعناست که بگوییم: «باران میآید، اما من باور ندارم که باران میآید». باورها میل و اشتیاق حقیقت را دارند، اما مستلزم حقیقت نیستند. باورها میتوانند غلط باشند و شواهد و بررسیهای منطقی تضمینشان نکنند. علاوهبراین، باورها میتوانند بهلحاظ اخلاقی مشمئزکننده باشند. باورهای جنسیتزده و نژادپرستانه و [...]، باور به اینکه تربیت مناسب فرزند مستلزم «شکستن اراده» و استفاده از تنبیه بدنی است، باور به اینکه سالخوردگان را باید از روی ترحم خلاص کرد و باور به اینکه «پاکسازی قومی» نوعی راهحل سیاسی است نامزدهای احتمالی این دسته از باورها هستند. اگر این باورها را اخلاقاً نادرست میدانیم، فقط آن دسته از کنشهای محتمل را محکوم نمیکنیم که ممکن است از این باورها ناشی شوند، بلکه مفاد این باورها و باور داشتن به آنها و در نتیجه معتقدانشان را هم محکوم میکنیم....
ادامه مطلب : https://bit.ly/2Y5oDl2
⚛ @AndisheKonim
#ایمان #باور
بشر به آسانی باور میکند.
هیچ انسانی با یک ایده یا ایمان به دنیا نمی آید ولی اعتقاد به یک ایده و ایمان، اولین و آسانترین کاری است که انجام می دهد.
استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد دانیل گیلبرت معتقد است بشر موجود زودباوری است که به آسانی ایمان می آورد اما به سختی از ایده ایی که به راحتی پذیرفته است دفاع می کند.
ما وقتی به یک چیزی معتقد شدیم کمترین دلایل برای حفظ آن کافی است چون نمی خواهیم تشخیص خودمان را نقض کنیم. دست کشیدن از عقیده مان، نوعی تحقیر و توهین نسبت به خودمان است.
بنا بر این هر اتفاق یا دانشی که با عقیده بشر همخوانی ندارد را مثل کتاب های نخوانده شده، در قفسه های مجزای مغزش می چیند به امید اینکه روزی به آنها برگردد.
تحقیقات دکتر گیلبرت نشان داده است مغز بشر نمی تواند همه اطلاعات و دلایل متفاوت برای اتفاقات روزانه را مورد بازبینی و دقت قرار دهد. برایش راحت تر است آنچه که به ایده و نگاه اصلی اش نزدیک است را بپذیرد و بررسی صحت و سقم بقیه را به اینده موکول کند.
بشر در ضمن همیشه به تعصبات مختلف اجازه دخل و تصرف می دهد. یکی از آنها « تعصب تایید» است. به این معنی که همواره دنبال اطلاعات یا الگوهایی می گردد که اعتقاد و باور اولیه اش را تایید کند.
وقتی با یک نفر برای اولین بار ملاقات می کنیم و او اخمالو ظاهر شود ذهن ما سریع تصمیمش را در باره وی می گیرد. باور می کنیم که طرف مثلا غرغرو است. او حتی اگر در ملاقات بعدی، رفتار مطبوع از خود بروز دهد ما قضاوت اولیه مان را ثابت نگه می داریم.
با این وجود، ما انسانها مدام تغییر می کنیم و به مرور بخش بزرگی از تشخیص و اعتقادمان را که در دوران کودکی، نوجوانی و حتی جوانی به دست آورده ایم عوض می کنیم.
اگر می خواهیم در طی زندگی کمتر اذیت شویم و تطبیق بهتری فراهم کنیم باید شجاعتر باشیم و مدام باورهای خودمان را به زیر سوال ببریم. صحیح و به روز بودن، کار بسیار مشکلی است اما می ارزد.
Believing Is Easy, but Being Correct Is Difficult
⚛ @AndisheKonim
بشر به آسانی باور میکند.
هیچ انسانی با یک ایده یا ایمان به دنیا نمی آید ولی اعتقاد به یک ایده و ایمان، اولین و آسانترین کاری است که انجام می دهد.
استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد دانیل گیلبرت معتقد است بشر موجود زودباوری است که به آسانی ایمان می آورد اما به سختی از ایده ایی که به راحتی پذیرفته است دفاع می کند.
ما وقتی به یک چیزی معتقد شدیم کمترین دلایل برای حفظ آن کافی است چون نمی خواهیم تشخیص خودمان را نقض کنیم. دست کشیدن از عقیده مان، نوعی تحقیر و توهین نسبت به خودمان است.
بنا بر این هر اتفاق یا دانشی که با عقیده بشر همخوانی ندارد را مثل کتاب های نخوانده شده، در قفسه های مجزای مغزش می چیند به امید اینکه روزی به آنها برگردد.
تحقیقات دکتر گیلبرت نشان داده است مغز بشر نمی تواند همه اطلاعات و دلایل متفاوت برای اتفاقات روزانه را مورد بازبینی و دقت قرار دهد. برایش راحت تر است آنچه که به ایده و نگاه اصلی اش نزدیک است را بپذیرد و بررسی صحت و سقم بقیه را به اینده موکول کند.
بشر در ضمن همیشه به تعصبات مختلف اجازه دخل و تصرف می دهد. یکی از آنها « تعصب تایید» است. به این معنی که همواره دنبال اطلاعات یا الگوهایی می گردد که اعتقاد و باور اولیه اش را تایید کند.
وقتی با یک نفر برای اولین بار ملاقات می کنیم و او اخمالو ظاهر شود ذهن ما سریع تصمیمش را در باره وی می گیرد. باور می کنیم که طرف مثلا غرغرو است. او حتی اگر در ملاقات بعدی، رفتار مطبوع از خود بروز دهد ما قضاوت اولیه مان را ثابت نگه می داریم.
با این وجود، ما انسانها مدام تغییر می کنیم و به مرور بخش بزرگی از تشخیص و اعتقادمان را که در دوران کودکی، نوجوانی و حتی جوانی به دست آورده ایم عوض می کنیم.
اگر می خواهیم در طی زندگی کمتر اذیت شویم و تطبیق بهتری فراهم کنیم باید شجاعتر باشیم و مدام باورهای خودمان را به زیر سوال ببریم. صحیح و به روز بودن، کار بسیار مشکلی است اما می ارزد.
Believing Is Easy, but Being Correct Is Difficult
⚛ @AndisheKonim
#فلسفه
#باور(Belief)
باور مهمترین گرایش گزارهای(propositional attitude) است.
گرایشهای گزارهای، حالاتی ذهنی نسبت به گزارهها هستند. همانند:
◀️ترس
علی میترسد که «هوا بارانی باشد»
◀️میل
حسن میل دارد که «فردا بارانی باشد»
◀️آرزو
امید آرزو دارد که «اصفهان زیباترین شهر ایران است»
◀️باور
قاسم باور دارد که «اصفهان زیباترین شهر ایران است»
و ...
✅همانطور که میبینیم، هر گرایش گزارهای یک متعلَق دارد. این متعلَق یک گزاره است.
اما اهمیت باور در چیست؟
برنارد ویلیامز پاسخ را در یک گزینگوی(slogan)، که نظر اکثر فیلسوفان ذهن معاصر است، بیان میکند:
«باور معطوف به هدف صدق است»
به عبارت دیگر اهمیت "باور"، در رابطه منحصر به فرد "باور" و "صدق" است.
✅از زمان افلاطون تا بهحال، باور یکی از شرطهای لازم معرفت(knowledge) قلمداد شده است. بدون داشتن باور، معرفت نیز وجود ندارد.
💡در اوایل و میانه قرن بیستم، تعدادی از فرضیههای فلسفی، این اهمیت باور را به چالش کشیدند. که البته دوام چندانی نداشتند.
اکثر سخنانی که بر علیه "باور" میشنویم یا شنیدهایم، یادگارهائی از این فرضیهها هستند.
معروفترین این فرضیهها عبارتند از:
رفتارگرائی(Behaviorism)
کارکردگرائی(Functionalism)
ماتریالیسم حذفگرا(Eliminative Materialism)
✅فرضیههائی که به وجود و اهمیت باور اذعان دارند، در دو دسته سنتی و مدرن دستهبندی میشوند:
بر طبق فرضیههای سنتی، باور امری مطلق و غیرمشکک است؛ یا به گزاره p باور داریم، یا نداریم، حد وسطی وجود ندارد.
بر طبق فرضیههای مدرن، باور امری مشکک و غیر مطلق است؛ باور به گزاره p شدت و ضعف دارد.
✅در معرفتشناسی، صرف باور، معرفت محسوب نمیشود.
طبق تحلیل استاندارد، علاوه بر باور، متعلَق باور باید صادق و موجه باشد. به عبارت دیگر:
شخص S به گزاره p معرفت دارد، اگر و تنها اگر
1. شخص S به گزاره p باور داشته باسد
2. گزاره p صادق باشد
3. باور شخص S به گزاره p موجه باشد
این تحلیل استاندارد(که به JTB معروف است) از زمان افلاطون تا 1963 مقبول همگان بود. در این سال ادموند گتیه در مثال نقضی نشان داد تحلیل استاندارد، کفایت ندارد. اما تا به اکنون راهحلی که از تمام این نقصها بری باشد یافت نشده است و این مساله همچنان باز است.
◀️با این حال همچنان «صرف باور» معرفت محسوب نمیشود.
✅باور و آگاهی
آیا داشتن باور مسلتزم داشتن آگاهی است؟
یا باورهائی داریم که به آنها آگاه نیستیم؟
دو دسته فرضیه رقیب در پاسخ به این سوالات وجود دارد.
فرضیه اول(و دارای عمر درازتر) مدعی است داشتن باور، همواره همراه با آگاهی است. برای داشتن باور به یک گزاره، باید آن گزاره در ذهن مرور شود.
فرضیه دوم که پس از کارهای فروید و طرفدارانش پا گرفت، مخالف این الزام است. و انسانها دارای باورهائی هستند که به آنها آگاهی ندارند.
✅یکی از خطاهای رایج در عامه این است که «"باور" نوعی "گزاره" است» یا «"گزاره" جنس "باور" است».
برای شرح این خطا به این مثال توجه کنید:
فوتبال نوعی بازی با توپ است. به عبارت دیگر: بازیهای توپی، جنس فوتبال است.
اما علاقه به فوتبال، نوعی فوتبال یا نوعی بازی با توپ نیست. این علاقه یک گرایش ذهنی است.
به همین ترتیب، گزاره نوعی جمله است. اما باور نوعی گزاره نیست. باور یک گرایش ذهنی به گزارهها است.
🙈نمونهای از این خطا:
باور یک گزاره است که که به روش علمی همچون «واقعیت ها»، «قوانین»، «فرضیه ها» و «نظریه ها» قابل اثبات نیست.
⚛ @AndisheKonim
#باور(Belief)
باور مهمترین گرایش گزارهای(propositional attitude) است.
گرایشهای گزارهای، حالاتی ذهنی نسبت به گزارهها هستند. همانند:
◀️ترس
علی میترسد که «هوا بارانی باشد»
◀️میل
حسن میل دارد که «فردا بارانی باشد»
◀️آرزو
امید آرزو دارد که «اصفهان زیباترین شهر ایران است»
◀️باور
قاسم باور دارد که «اصفهان زیباترین شهر ایران است»
و ...
✅همانطور که میبینیم، هر گرایش گزارهای یک متعلَق دارد. این متعلَق یک گزاره است.
اما اهمیت باور در چیست؟
برنارد ویلیامز پاسخ را در یک گزینگوی(slogan)، که نظر اکثر فیلسوفان ذهن معاصر است، بیان میکند:
«باور معطوف به هدف صدق است»
به عبارت دیگر اهمیت "باور"، در رابطه منحصر به فرد "باور" و "صدق" است.
✅از زمان افلاطون تا بهحال، باور یکی از شرطهای لازم معرفت(knowledge) قلمداد شده است. بدون داشتن باور، معرفت نیز وجود ندارد.
💡در اوایل و میانه قرن بیستم، تعدادی از فرضیههای فلسفی، این اهمیت باور را به چالش کشیدند. که البته دوام چندانی نداشتند.
اکثر سخنانی که بر علیه "باور" میشنویم یا شنیدهایم، یادگارهائی از این فرضیهها هستند.
معروفترین این فرضیهها عبارتند از:
رفتارگرائی(Behaviorism)
کارکردگرائی(Functionalism)
ماتریالیسم حذفگرا(Eliminative Materialism)
✅فرضیههائی که به وجود و اهمیت باور اذعان دارند، در دو دسته سنتی و مدرن دستهبندی میشوند:
بر طبق فرضیههای سنتی، باور امری مطلق و غیرمشکک است؛ یا به گزاره p باور داریم، یا نداریم، حد وسطی وجود ندارد.
بر طبق فرضیههای مدرن، باور امری مشکک و غیر مطلق است؛ باور به گزاره p شدت و ضعف دارد.
✅در معرفتشناسی، صرف باور، معرفت محسوب نمیشود.
طبق تحلیل استاندارد، علاوه بر باور، متعلَق باور باید صادق و موجه باشد. به عبارت دیگر:
شخص S به گزاره p معرفت دارد، اگر و تنها اگر
1. شخص S به گزاره p باور داشته باسد
2. گزاره p صادق باشد
3. باور شخص S به گزاره p موجه باشد
این تحلیل استاندارد(که به JTB معروف است) از زمان افلاطون تا 1963 مقبول همگان بود. در این سال ادموند گتیه در مثال نقضی نشان داد تحلیل استاندارد، کفایت ندارد. اما تا به اکنون راهحلی که از تمام این نقصها بری باشد یافت نشده است و این مساله همچنان باز است.
◀️با این حال همچنان «صرف باور» معرفت محسوب نمیشود.
✅باور و آگاهی
آیا داشتن باور مسلتزم داشتن آگاهی است؟
یا باورهائی داریم که به آنها آگاه نیستیم؟
دو دسته فرضیه رقیب در پاسخ به این سوالات وجود دارد.
فرضیه اول(و دارای عمر درازتر) مدعی است داشتن باور، همواره همراه با آگاهی است. برای داشتن باور به یک گزاره، باید آن گزاره در ذهن مرور شود.
فرضیه دوم که پس از کارهای فروید و طرفدارانش پا گرفت، مخالف این الزام است. و انسانها دارای باورهائی هستند که به آنها آگاهی ندارند.
✅یکی از خطاهای رایج در عامه این است که «"باور" نوعی "گزاره" است» یا «"گزاره" جنس "باور" است».
برای شرح این خطا به این مثال توجه کنید:
فوتبال نوعی بازی با توپ است. به عبارت دیگر: بازیهای توپی، جنس فوتبال است.
اما علاقه به فوتبال، نوعی فوتبال یا نوعی بازی با توپ نیست. این علاقه یک گرایش ذهنی است.
به همین ترتیب، گزاره نوعی جمله است. اما باور نوعی گزاره نیست. باور یک گرایش ذهنی به گزارهها است.
🙈نمونهای از این خطا:
باور یک گزاره است که که به روش علمی همچون «واقعیت ها»، «قوانین»، «فرضیه ها» و «نظریه ها» قابل اثبات نیست.
⚛ @AndisheKonim
💠#باور_کثیف
🔸باورهای کثیف در جهان کم نیستند. برای نمونه فاشیسم و راسیسم از باورهای کثیف این زمانه هستند. در میانِ باورهای کثیف اما باوری کثیفتر از "باور اسلامی" وجود ندارد. این باور کثیف افسادش را نمیبیند. رویکرد نقضیجدلی دارد. مسئولیتِ افسادش را به گردن نمیگیرد.
🔸اگر بگوئیم محمد جنایت کرد، آدم کشت و مرتکبِ تجاوز جنسی شد و یا قرآن #مانیفیستِ جنایت است، طرفداران آن میگویند که چرا جنایتهای جنگِ جهانی و میلیونها قربانی عصر مدرن را نمیبینید؟ در عوض آنکه جنایتهای محمد و خلفاء و گروههای اسلامگرا را محکوم نمایند و از آنها اعلام برائت کنند، بر اساس جنایتِ دیگر جانیانِ تاریخ بشر توجیه میکنند.
🔸موضوع اما دقیقاً همین است که عصر مدرن مسئولیتِ فجایع انسانی را میپذیرد، جنایاتش را به رسمیت میشناسد و تلاش میکند از آنها دور باشد ولی در "باور کثیفِ اسلامی" محمد نه فقط جنایتکار نیست، بلکه پیشوا و رهنما نیز هست.
🔸باوری کثیفتر از آن نیست که توانِ #نقد و فهم خود را نداشته باشد. مسئولیتِ فجایعش را به مرجعِ موهومی چون خدا ارجاع بدهد. بردهگیری و باج و خراج و غنیمت را مشروع بداند و حتی حاضر نباشد محمد را که در کنار جنازه پدر و همسر کشته شده #صفیه به این دختر نوجوان تجاوز میکند، گناهکار بداند!
🔸آدمی تا چه اندازه در #مردابِ یک باور کثیف غرق باشد که این همه جنایت و رذالت را ببیند ولی از مرجعِ مذهبی و الاهیاتی آن ابراز نفرت و اعلامِ برائت نکند؟
⚛ @AndisheKonim
🔸باورهای کثیف در جهان کم نیستند. برای نمونه فاشیسم و راسیسم از باورهای کثیف این زمانه هستند. در میانِ باورهای کثیف اما باوری کثیفتر از "باور اسلامی" وجود ندارد. این باور کثیف افسادش را نمیبیند. رویکرد نقضیجدلی دارد. مسئولیتِ افسادش را به گردن نمیگیرد.
🔸اگر بگوئیم محمد جنایت کرد، آدم کشت و مرتکبِ تجاوز جنسی شد و یا قرآن #مانیفیستِ جنایت است، طرفداران آن میگویند که چرا جنایتهای جنگِ جهانی و میلیونها قربانی عصر مدرن را نمیبینید؟ در عوض آنکه جنایتهای محمد و خلفاء و گروههای اسلامگرا را محکوم نمایند و از آنها اعلام برائت کنند، بر اساس جنایتِ دیگر جانیانِ تاریخ بشر توجیه میکنند.
🔸موضوع اما دقیقاً همین است که عصر مدرن مسئولیتِ فجایع انسانی را میپذیرد، جنایاتش را به رسمیت میشناسد و تلاش میکند از آنها دور باشد ولی در "باور کثیفِ اسلامی" محمد نه فقط جنایتکار نیست، بلکه پیشوا و رهنما نیز هست.
🔸باوری کثیفتر از آن نیست که توانِ #نقد و فهم خود را نداشته باشد. مسئولیتِ فجایعش را به مرجعِ موهومی چون خدا ارجاع بدهد. بردهگیری و باج و خراج و غنیمت را مشروع بداند و حتی حاضر نباشد محمد را که در کنار جنازه پدر و همسر کشته شده #صفیه به این دختر نوجوان تجاوز میکند، گناهکار بداند!
🔸آدمی تا چه اندازه در #مردابِ یک باور کثیف غرق باشد که این همه جنایت و رذالت را ببیند ولی از مرجعِ مذهبی و الاهیاتی آن ابراز نفرت و اعلامِ برائت نکند؟
⚛ @AndisheKonim
آیا بیخدایی یک جور #دین یا #،عقیده و #باور است؟
پاسخ آستین کلاین:
بیخدایی به خودی خود یک دین نیست، همانطور که تئیسم هم به خودی خود یک دین نیست. بیخدایی عدم باور به خدایان است. بیخدایی هیچ یک از ویژگیهای ادیان را ندارد ویژگیهایی مانند باور به اشیاء یا مکانهای مقدس، یک نظام اخلاقی، یک طبقهی روحانی مبتنی بر یک فلسفه یا جهانبینی، مناسک و غیره. بیخدایی میتواند جزئی از یک دین باشد، همانطور که تئیسم هم میتواند جزئی از یک دین باشد. اما هر دو، به خودی خود، فاقد نظام باوری هستند که بتوان آنها را دین محسوب کرد.
⚛ @AndisheKonim
پاسخ آستین کلاین:
بیخدایی به خودی خود یک دین نیست، همانطور که تئیسم هم به خودی خود یک دین نیست. بیخدایی عدم باور به خدایان است. بیخدایی هیچ یک از ویژگیهای ادیان را ندارد ویژگیهایی مانند باور به اشیاء یا مکانهای مقدس، یک نظام اخلاقی، یک طبقهی روحانی مبتنی بر یک فلسفه یا جهانبینی، مناسک و غیره. بیخدایی میتواند جزئی از یک دین باشد، همانطور که تئیسم هم میتواند جزئی از یک دین باشد. اما هر دو، به خودی خود، فاقد نظام باوری هستند که بتوان آنها را دین محسوب کرد.
⚛ @AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شناخت های جهت دار ما
چگونه #باور های سوگیرانه خود را مانند اثر بخشی طب سنتی ، اثر بخشی واکسن و غیره ... را به محک آزمون قرار دهیم ؟
از دکتر #آذرخش #مکری
⚛ @AndisheKonim
چگونه #باور های سوگیرانه خود را مانند اثر بخشی طب سنتی ، اثر بخشی واکسن و غیره ... را به محک آزمون قرار دهیم ؟
از دکتر #آذرخش #مکری
⚛ @AndisheKonim
#اعتقاد ، #ایمان یا #باور به هر
چیزی #مغز انسان را محبوس میکند .
معتقدانه زندگی کردن ، یکی
از آفتهای پیشرفت بشر است.
«اعتقاد»، ریشهاش از «عقد» است. عقد یعنی گره زدن، یعنی من رسیدهام به یک نقطه جزمی، و مغز و اندیشه خودم را روی این قضیه گره زدهام. به این میگويند معتقد. این مسئله، یکی از آفتهای پیشرفت بشر است. به هیچ وجه پیشنهاد نمیشود که جامعه، معتقدانه زندگی کند؛ بلکه پیشنهاد میشود به جای معتقدانه، متفکرانه زندگی کنند.
در درون واژه فکر، حرکت نهفته است. اگر فکر به جای اعتقاد بنشیند، گفتگو برقرار میشود. گفتگو که برقرار شد، حق روشن میشود و جامعه در سایه حقیقت زندگی میکنند.
⚛ @AndisheKonim
چیزی #مغز انسان را محبوس میکند .
معتقدانه زندگی کردن ، یکی
از آفتهای پیشرفت بشر است.
«اعتقاد»، ریشهاش از «عقد» است. عقد یعنی گره زدن، یعنی من رسیدهام به یک نقطه جزمی، و مغز و اندیشه خودم را روی این قضیه گره زدهام. به این میگويند معتقد. این مسئله، یکی از آفتهای پیشرفت بشر است. به هیچ وجه پیشنهاد نمیشود که جامعه، معتقدانه زندگی کند؛ بلکه پیشنهاد میشود به جای معتقدانه، متفکرانه زندگی کنند.
در درون واژه فکر، حرکت نهفته است. اگر فکر به جای اعتقاد بنشیند، گفتگو برقرار میشود. گفتگو که برقرار شد، حق روشن میشود و جامعه در سایه حقیقت زندگی میکنند.
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خرد انسان تا کجا همراه اوست؟
چرا تا پای #دین یا #باور وسط میآید
کرکره عقل را پائین میکشد!؟ 🤔😐
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی
لینک این کلیپ رو اینستای کانال اندیشه :
https://www.instagram.com/tv/CcCr5CEPirx/?utm_medium=share_sheet
⚛ @AndisheKonim
چرا تا پای #دین یا #باور وسط میآید
کرکره عقل را پائین میکشد!؟ 🤔😐
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی
لینک این کلیپ رو اینستای کانال اندیشه :
https://www.instagram.com/tv/CcCr5CEPirx/?utm_medium=share_sheet
⚛ @AndisheKonim
#باور_های کهنه و #فاسد را دور بریزیم.
آیا حاضر به نوشیدن آبی هستید که از چهار هزار سال پیش راکد مانده است؟ هر باوری هر قدر هم نیک و پیشرفته اگه امروزی نباشد از هیچ ارزشی برخوردار نیست. عاقلانه نیست نسخهای را که پزشکی برای بیماری دوهزار سال پیش نوشته امروز به کار ببرید. حتی آب که مایه زندگی است، راکد و مانده آن پر از باکتریهای کشنده است و نوشیدنش برای انسان خطر آفرین.
گیرم که در زمانی برخی نیازهای انسان با مذهب برآورده میشد، اما در اون زمان بدون تردید نوکیا و سونی یا مایکروسافت وجود نداشت و جهان با ماهوارهها، اینترنت، کامپیوترها و تلفنهای همراه اداره نمیشد. شما امروز با خودتان آیپد و آیفون و لپتاپ حمل میکنید تا به کارهای روزانه خود برسید و نه ماده گاو زرد خوش رنگ باکره را!
اگر روزی برای درمان یا جلوگیری از عفونت از پاشیدن نمک بر روی زخم و جراحت استفاده میشده، دلیل نمیشود که امروز هم باید به همان شیوه رفتار کنید.
اگر روزی به فرض چیزی وجود داشت مانند چراغ نفتی که بتواند گوشهای از اتاق تاریک شما را روشن کند، مجبور نیستید که امروز هم از همان چراغ نفتی برای روشن کردن اتاق تاریکتان استفاده کنید. آنهم زمانی که میتوانید با یک لامپ پر نیروی برقی که اختراع امروزی است، گستره بزرگی از پیرامون خودتان را روشن کنید و بدون تردید در آینده نزدیک باز هم لامپهایی اختراع خواهند شد که گستره بزرگتری از پیرامون ما را روشن میکنند.
از بند باورهای کهنه و پوسیده رها شوید تا بتوانید به بینهایت پرواز کنید!
⚛ @AndisheKonim
آیا حاضر به نوشیدن آبی هستید که از چهار هزار سال پیش راکد مانده است؟ هر باوری هر قدر هم نیک و پیشرفته اگه امروزی نباشد از هیچ ارزشی برخوردار نیست. عاقلانه نیست نسخهای را که پزشکی برای بیماری دوهزار سال پیش نوشته امروز به کار ببرید. حتی آب که مایه زندگی است، راکد و مانده آن پر از باکتریهای کشنده است و نوشیدنش برای انسان خطر آفرین.
گیرم که در زمانی برخی نیازهای انسان با مذهب برآورده میشد، اما در اون زمان بدون تردید نوکیا و سونی یا مایکروسافت وجود نداشت و جهان با ماهوارهها، اینترنت، کامپیوترها و تلفنهای همراه اداره نمیشد. شما امروز با خودتان آیپد و آیفون و لپتاپ حمل میکنید تا به کارهای روزانه خود برسید و نه ماده گاو زرد خوش رنگ باکره را!
اگر روزی برای درمان یا جلوگیری از عفونت از پاشیدن نمک بر روی زخم و جراحت استفاده میشده، دلیل نمیشود که امروز هم باید به همان شیوه رفتار کنید.
اگر روزی به فرض چیزی وجود داشت مانند چراغ نفتی که بتواند گوشهای از اتاق تاریک شما را روشن کند، مجبور نیستید که امروز هم از همان چراغ نفتی برای روشن کردن اتاق تاریکتان استفاده کنید. آنهم زمانی که میتوانید با یک لامپ پر نیروی برقی که اختراع امروزی است، گستره بزرگی از پیرامون خودتان را روشن کنید و بدون تردید در آینده نزدیک باز هم لامپهایی اختراع خواهند شد که گستره بزرگتری از پیرامون ما را روشن میکنند.
از بند باورهای کهنه و پوسیده رها شوید تا بتوانید به بینهایت پرواز کنید!
⚛ @AndisheKonim
کلیت #باور به #خدا بر مغالطه #خدای #حفره_ها يا
God Of The Gaps
استوار است..
به این معنی که، چون نمیدانیم علت یک پدیده در جهان چیست، پس کار خداست..
خدا نام دیگر جهل است. حتی یک نفر نمیتواند مدعی شود که وجود خدا یا نحوه اثر گذاری او بر جهان و نحوه خلقتش را می تواند اثبات کند. بزرگترين متکلمین مذهبی و مدعی ترین و حاذق ترین و عالم ترین آنها نهایتا همان مغالطه خدای حفره ها را پیش می کشند. خداباوران در برابر علم هیچگاه حرفی برای گفتن نداشته و صرفا ندانسته های علم را مطرح کرده اند..
⚛ @AndisheKonim
God Of The Gaps
استوار است..
به این معنی که، چون نمیدانیم علت یک پدیده در جهان چیست، پس کار خداست..
خدا نام دیگر جهل است. حتی یک نفر نمیتواند مدعی شود که وجود خدا یا نحوه اثر گذاری او بر جهان و نحوه خلقتش را می تواند اثبات کند. بزرگترين متکلمین مذهبی و مدعی ترین و حاذق ترین و عالم ترین آنها نهایتا همان مغالطه خدای حفره ها را پیش می کشند. خداباوران در برابر علم هیچگاه حرفی برای گفتن نداشته و صرفا ندانسته های علم را مطرح کرده اند..
⚛ @AndisheKonim
چند #باور #غلط در
مورد #سالمندی و #مغز
شما نمی توانید مغز خود را تغییر دهید!
✅ مغز به طور پیوسته در پاسخ به تجارب شما تغییر می کند و این انعطاف پذیری را تا سالمندی حفظ می کند. هر کاری که انجام می دهیم و درباره آن فکر می کنیم در الگوهای فعال سازی مغز ما منعکس می شود. محققان می توانند این الگوها را در اسکن های تصویربرداری از مغز که نشان دهنده بخش های فعال مغز در حین انجام فعالیتی خاص است، مشاهده کنند. تغییر در تفکر یا رفتار، تغییرات در سیستم های درگیر در مغز را افزایش می دهند. به همین دلیل است که درمان های روانشناختی که به افراد تغییر الگوهای رفتاری و افکاری منفی را می آموزد، می تواند در درمان برخی از اختلالات مغزی موثر باشد. شواهد تصویربرداری مغز نشان می دهد که مسیرهای مختل شده در مغز به دنبال درمان موثر و کارآمد، تغییر می کنند.
روزانه هزاران نورون از بین می روند!
✅ این باور به دلیل تلاش ها برای شمارش تعداد نورون ها در بخش های مختلف مغز به وجود آمد. اکنون محققان می دانند که مغز نسبتا تعداد کمی از نورون های خود را در گذر عمر از دست می دهد. این کاهش در بخش های خاصی از مغز مانند هیپوکامپ و توده سیاه، متمرکز است که می تواند توجیه کننده علت افت عملکرد در حافظه و چابکی جسمانی مرتبط با سن باشد.
مغز قادر به ساخت نورون های جدید نیست!
✅تحقیقات در چند سال اخیر، این باور را از بین برده است. اکنون مشخص شده است که مناطق خاصی از مغز از جمله هیپوکامپ و پیاز بویایی (مرکز پردازش بو)، به طور دائم نورون های جدیدی می سازند و بسیاری از آن ها در مدارهای مغز نقش هایی کاملا عملکردی دارند.
از دست دادن حافظه با افزایش سن، اجتناب ناپذیر است!
✅ بسیاری از افراد با وجود سن زیاد، همچنان در کارکردهای شناختی سالم هستند. بدیهی است که ژنتیک در سالمندی موفق، نقش دارد، اما اینکه زندگی روزمره ما چگونه است، نیز مهم و امری قابل کنترل است. فعالیت بدنی و ذهنی، رژیم غذایی، ارتباطات اجتماعی، چگونگی مدیریت استرس و بینش ما نسبت به جهان و خود، همگی از عوامل مهم سالمندی سالم هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
مورد #سالمندی و #مغز
شما نمی توانید مغز خود را تغییر دهید!
✅ مغز به طور پیوسته در پاسخ به تجارب شما تغییر می کند و این انعطاف پذیری را تا سالمندی حفظ می کند. هر کاری که انجام می دهیم و درباره آن فکر می کنیم در الگوهای فعال سازی مغز ما منعکس می شود. محققان می توانند این الگوها را در اسکن های تصویربرداری از مغز که نشان دهنده بخش های فعال مغز در حین انجام فعالیتی خاص است، مشاهده کنند. تغییر در تفکر یا رفتار، تغییرات در سیستم های درگیر در مغز را افزایش می دهند. به همین دلیل است که درمان های روانشناختی که به افراد تغییر الگوهای رفتاری و افکاری منفی را می آموزد، می تواند در درمان برخی از اختلالات مغزی موثر باشد. شواهد تصویربرداری مغز نشان می دهد که مسیرهای مختل شده در مغز به دنبال درمان موثر و کارآمد، تغییر می کنند.
روزانه هزاران نورون از بین می روند!
✅ این باور به دلیل تلاش ها برای شمارش تعداد نورون ها در بخش های مختلف مغز به وجود آمد. اکنون محققان می دانند که مغز نسبتا تعداد کمی از نورون های خود را در گذر عمر از دست می دهد. این کاهش در بخش های خاصی از مغز مانند هیپوکامپ و توده سیاه، متمرکز است که می تواند توجیه کننده علت افت عملکرد در حافظه و چابکی جسمانی مرتبط با سن باشد.
مغز قادر به ساخت نورون های جدید نیست!
✅تحقیقات در چند سال اخیر، این باور را از بین برده است. اکنون مشخص شده است که مناطق خاصی از مغز از جمله هیپوکامپ و پیاز بویایی (مرکز پردازش بو)، به طور دائم نورون های جدیدی می سازند و بسیاری از آن ها در مدارهای مغز نقش هایی کاملا عملکردی دارند.
از دست دادن حافظه با افزایش سن، اجتناب ناپذیر است!
✅ بسیاری از افراد با وجود سن زیاد، همچنان در کارکردهای شناختی سالم هستند. بدیهی است که ژنتیک در سالمندی موفق، نقش دارد، اما اینکه زندگی روزمره ما چگونه است، نیز مهم و امری قابل کنترل است. فعالیت بدنی و ذهنی، رژیم غذایی، ارتباطات اجتماعی، چگونگی مدیریت استرس و بینش ما نسبت به جهان و خود، همگی از عوامل مهم سالمندی سالم هستند.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقاشی که به خوبی نشان میدهد #ایمان ، #باور و #اعتقاد چه بلایی بر سر خرد و اندیشهی انسان میآورد!
⚛ @AndisheKonim
⚛ @AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM