💢 #خلاف_گویی های برجامی / ١
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که رئیس جمهور مدعی هستند، افزایش میزان #فروش_نفت، ناشی از #برجام است؟
آیا تحریم فروش نفت صرفا ریشه در «برنامه ی هسته ای» ما دارد؟
🔘 بسیار شنیده ایم که این فعالیت های هسته ای کشورمان بود که باعث وضع و اعمال تحریم های نفتی از جانب غرب علیه ملت ایران شد و برجام عامل رفع این تحریم و افزایش میزان فروش نفت. اما این دو مدعا چه میزان با واقعیت در تطابق اند؟
✅ واقعیت امر آن است که تحریم فروش نفت را به هیچ وجه نمی توان صرفا ناشی از فعالیت های هسته ای ایران دانست. به بیان روشن تر، تعلیق این تحریم از اساس ربطی به برجام نداشت و اکنون نیز بازگشت مجدد این تحریم ارتباطی به خروج آمریکا از برجام ندارد! بنابرین با عرض تأسف باید گفت که سخن اخیر آقای رئیس جمهور پیرامون ارتباط برجام و افزایش فروش نفت، مدعای خلاف واقعی بیش نیست.
♦️ اما ﺳﺆال: پس تحریم فروش نفت ایران از کجا آمد؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ : تحریم های مهمی ﮐﻪ در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﺧﯿﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن را ﻣﻮرد هدف ﻗﺮار داده ﺑﻮد ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از NDAA 2012 و TRA ،ﮐﻪ هر دوی اﯾﻦ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ دارای ﻋﻠﻞ وﺿﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ هستند. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نمونه، ﻗﺎﻧﻮن TRA به سه ﻋﻠﺖ و اتهام:
- اﺷﺎﻋﻪ ی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﯽ (هسته ای - ﻣﻮﺷﮑﯽ)
- ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﺮورﯾﺴﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ.
✅ ﻧﮑﺘﻪ ی مهمی ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ وﺟﻮد دارد آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﯾﻦ دو ﻗﺎﻧﻮن، ذﯾﻞ همین اتهامات وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ این دو قانون تنها زمانی ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻐﻮ ﯾﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ «ﺗﻤﺎﻣﯽ» ﻋﻠﻞ ﺗﺼﻮﯾﺐ آنها رﻓﻊ ﺷﻮد. اﯾﻦ نکته ی مهم در اظهارات آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها (ﻣﺎﻧﻨﺪ کنت کاتزمن و ﮔﺮی ﺳﯿﻤﻮر) نیز ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻨﺎﺑﺮﯾﻦ، از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ طبق اظهارات ﻣﻘﺎﻣﺎت اﯾﺮاﻧﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ، ﻣﺬاﮐﺮات ج.ا.اﯾﺮان با ۱+۵ تنها در ﻣﻮﺿﻮع "هسته ای" (و ﺣﺘﯽ ﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ. «اﺷﺎﻋﻪ» مفهوم ﮔﺴﺘﺮده ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼح های «هسته ای» تنها ﯾﮑﯽ از ﻣﺼﺎدﯾﻖ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻼح های «ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ» و «ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ» و «ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻮﺷﮑﯽ» از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮی هستند ﮐﻪ ذﯾﻞ ﻋﻨﻮان «اﺷﺎﻋﻪ» ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ) ﺑﻮده و در آن ﺻﺮﻓﺎ تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای (nuclear-related sanctions) ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﯽ اﻟﻘﺎﻋﺪه ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻟﻐﻮ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﻮد، زیرا ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻞ ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ.
🔹از همین ﻧﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻨﺪی ﮐﻪ در ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان اﺷﺎره ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ "ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻧﺨﻮد ﺳﯿﺎه ﻓﺮﺳﺘﺎدن" اﯾﺮان اﺳﺖ!
🔹ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮ آﻧﮑﻪ، در ﺗﻤﺎم ﻣﺘﻮن ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﻋﻢ از تحریم های آﻣﺮﯾﮑﺎ، اروﭘﺎ و ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ، هیچ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ هسته ای» وﺟﻮد ﻧﺪارد و اﯾﻦ ﻋﺒﺎرت، ﯾﮏ ﻋﺒﺎرت ﻧﺎﻣﺄﻧﻮس و ﮐﺎﻣﻼ ﻏﯿﺮﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ همین ﻧﮑﺘﻪ ی ﮐﻠﯿﺪی، ﺑﯽ راهه ﺑﻮدن ﻣﺴﯿﺮ آﻏﺎز ﺷﺪه از ﺗﻮاﻓﻖ ژﻧﻮ ﺗﺎ ﺑﺮﺟﺎم را ﺑﻪ روﺷﻨﯽ ﻋﯿﺎن ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ.
♦️ یک ﺳﺆال مهم دیگر: ﺣﺎل ﮐﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮر ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﺑﺮﺟﺎم ﭼﯿﺴﺖ؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ: اداره ی اطلاعات اﻧﺮژی آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ دوﻟﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر اﻋﻼم ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﺮان "اﺟﺎزه" دهید ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﺧﻮد را اﻓﺰاﯾﺶ دهد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎزار را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ. ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان، فشارهای ﻗﺎﺑﻞ توجهی را ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ آﻣﺮﯾﮑﺎ وارد ﻧﻤﻮد ﮐﻪ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از زﯾﺮ ﺑﺎر آن فشارها ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ در حالی است که کشورمان از قِبَل اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ خام عایدی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﻪ دﺳﺖ ﻧﻤﯽ آورد؛ ﭼﻮن ﮐﻤﺎ ﻓﯽ اﻟﺴﺎﺑﻖ تحریم چرخه ی دﻻر (UTurn) کماکان ﺑﻪ ﻗﻮت ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ و ﻧﺤﻮه ی اﺳﺘﻔﺎده ی ﻣﺎ از ﻋﻮاﯾﺪ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ همانند دوران ﭘﯿﺶ از ﺑﺮﺟﺎم ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
🔹 ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﭘﺲ از ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ اﯾﺮان اﺟﺎزه ی اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ را دادﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮدم اﯾﺮان #ﺗﺼﻮر ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓﺰاﯾﺶ از ﺛﻤﺮات ﺑﺮﺟﺎم و دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن اﺳﺖ، در حالی که واقعیت ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎ آن ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻣﺪاﻓﻌﯿﻦ ﺑﺮﺟﺎم مطرح ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. واﻗﻌﯿﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﺑﺎ اﯾﻦ اﻗﺪام ﺧﻮد هم ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن بودند که ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن را در داﺧﻞ اﯾﺮان تقویت نمایند و هم ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻓﺮوش نفت خام و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن کاهش ﻗﯿﻤﺖ، ﺑﻪ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ ﺧﻮد ﯾﺎری رسانند ﺗﺎ ﻧﻔﺖ را ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻢ ﺗﺮی وارد ﮐﻨﻨﺪ، و از طرفی دیگر با عدم رفع تحریم های بانکی و ناگزیر بودن ایران به تهاتر کالایی، کشورمان را به یک واردکننده ی حرفه ای و محل مصرف کالاهای غربی تبدیل کنند.
💥 اﯾﻦ اﺳﺖ واقعیت ﺑﺮﺟﺎم ...
🔴🎥🔵
@Ammar_Media
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که رئیس جمهور مدعی هستند، افزایش میزان #فروش_نفت، ناشی از #برجام است؟
آیا تحریم فروش نفت صرفا ریشه در «برنامه ی هسته ای» ما دارد؟
🔘 بسیار شنیده ایم که این فعالیت های هسته ای کشورمان بود که باعث وضع و اعمال تحریم های نفتی از جانب غرب علیه ملت ایران شد و برجام عامل رفع این تحریم و افزایش میزان فروش نفت. اما این دو مدعا چه میزان با واقعیت در تطابق اند؟
✅ واقعیت امر آن است که تحریم فروش نفت را به هیچ وجه نمی توان صرفا ناشی از فعالیت های هسته ای ایران دانست. به بیان روشن تر، تعلیق این تحریم از اساس ربطی به برجام نداشت و اکنون نیز بازگشت مجدد این تحریم ارتباطی به خروج آمریکا از برجام ندارد! بنابرین با عرض تأسف باید گفت که سخن اخیر آقای رئیس جمهور پیرامون ارتباط برجام و افزایش فروش نفت، مدعای خلاف واقعی بیش نیست.
♦️ اما ﺳﺆال: پس تحریم فروش نفت ایران از کجا آمد؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ : تحریم های مهمی ﮐﻪ در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﺧﯿﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن را ﻣﻮرد هدف ﻗﺮار داده ﺑﻮد ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از NDAA 2012 و TRA ،ﮐﻪ هر دوی اﯾﻦ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ دارای ﻋﻠﻞ وﺿﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ هستند. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نمونه، ﻗﺎﻧﻮن TRA به سه ﻋﻠﺖ و اتهام:
- اﺷﺎﻋﻪ ی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﯽ (هسته ای - ﻣﻮﺷﮑﯽ)
- ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﺮورﯾﺴﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ.
✅ ﻧﮑﺘﻪ ی مهمی ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ وﺟﻮد دارد آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﯾﻦ دو ﻗﺎﻧﻮن، ذﯾﻞ همین اتهامات وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ این دو قانون تنها زمانی ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻐﻮ ﯾﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ «ﺗﻤﺎﻣﯽ» ﻋﻠﻞ ﺗﺼﻮﯾﺐ آنها رﻓﻊ ﺷﻮد. اﯾﻦ نکته ی مهم در اظهارات آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها (ﻣﺎﻧﻨﺪ کنت کاتزمن و ﮔﺮی ﺳﯿﻤﻮر) نیز ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻨﺎﺑﺮﯾﻦ، از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ طبق اظهارات ﻣﻘﺎﻣﺎت اﯾﺮاﻧﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ، ﻣﺬاﮐﺮات ج.ا.اﯾﺮان با ۱+۵ تنها در ﻣﻮﺿﻮع "هسته ای" (و ﺣﺘﯽ ﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ. «اﺷﺎﻋﻪ» مفهوم ﮔﺴﺘﺮده ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼح های «هسته ای» تنها ﯾﮑﯽ از ﻣﺼﺎدﯾﻖ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻼح های «ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ» و «ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ» و «ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻮﺷﮑﯽ» از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮی هستند ﮐﻪ ذﯾﻞ ﻋﻨﻮان «اﺷﺎﻋﻪ» ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ) ﺑﻮده و در آن ﺻﺮﻓﺎ تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای (nuclear-related sanctions) ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﯽ اﻟﻘﺎﻋﺪه ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻟﻐﻮ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﻮد، زیرا ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻞ ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ.
🔹از همین ﻧﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻨﺪی ﮐﻪ در ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان اﺷﺎره ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ "ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻧﺨﻮد ﺳﯿﺎه ﻓﺮﺳﺘﺎدن" اﯾﺮان اﺳﺖ!
🔹ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮ آﻧﮑﻪ، در ﺗﻤﺎم ﻣﺘﻮن ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﻋﻢ از تحریم های آﻣﺮﯾﮑﺎ، اروﭘﺎ و ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ، هیچ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ هسته ای» وﺟﻮد ﻧﺪارد و اﯾﻦ ﻋﺒﺎرت، ﯾﮏ ﻋﺒﺎرت ﻧﺎﻣﺄﻧﻮس و ﮐﺎﻣﻼ ﻏﯿﺮﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ همین ﻧﮑﺘﻪ ی ﮐﻠﯿﺪی، ﺑﯽ راهه ﺑﻮدن ﻣﺴﯿﺮ آﻏﺎز ﺷﺪه از ﺗﻮاﻓﻖ ژﻧﻮ ﺗﺎ ﺑﺮﺟﺎم را ﺑﻪ روﺷﻨﯽ ﻋﯿﺎن ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ.
♦️ یک ﺳﺆال مهم دیگر: ﺣﺎل ﮐﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮر ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﺑﺮﺟﺎم ﭼﯿﺴﺖ؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ: اداره ی اطلاعات اﻧﺮژی آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ دوﻟﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر اﻋﻼم ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﺮان "اﺟﺎزه" دهید ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﺧﻮد را اﻓﺰاﯾﺶ دهد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎزار را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ. ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان، فشارهای ﻗﺎﺑﻞ توجهی را ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ آﻣﺮﯾﮑﺎ وارد ﻧﻤﻮد ﮐﻪ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از زﯾﺮ ﺑﺎر آن فشارها ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ در حالی است که کشورمان از قِبَل اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ خام عایدی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﻪ دﺳﺖ ﻧﻤﯽ آورد؛ ﭼﻮن ﮐﻤﺎ ﻓﯽ اﻟﺴﺎﺑﻖ تحریم چرخه ی دﻻر (UTurn) کماکان ﺑﻪ ﻗﻮت ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ و ﻧﺤﻮه ی اﺳﺘﻔﺎده ی ﻣﺎ از ﻋﻮاﯾﺪ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ همانند دوران ﭘﯿﺶ از ﺑﺮﺟﺎم ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
🔹 ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﭘﺲ از ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ اﯾﺮان اﺟﺎزه ی اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ را دادﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮدم اﯾﺮان #ﺗﺼﻮر ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓﺰاﯾﺶ از ﺛﻤﺮات ﺑﺮﺟﺎم و دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن اﺳﺖ، در حالی که واقعیت ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎ آن ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻣﺪاﻓﻌﯿﻦ ﺑﺮﺟﺎم مطرح ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. واﻗﻌﯿﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﺑﺎ اﯾﻦ اﻗﺪام ﺧﻮد هم ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن بودند که ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن را در داﺧﻞ اﯾﺮان تقویت نمایند و هم ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻓﺮوش نفت خام و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن کاهش ﻗﯿﻤﺖ، ﺑﻪ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ ﺧﻮد ﯾﺎری رسانند ﺗﺎ ﻧﻔﺖ را ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻢ ﺗﺮی وارد ﮐﻨﻨﺪ، و از طرفی دیگر با عدم رفع تحریم های بانکی و ناگزیر بودن ایران به تهاتر کالایی، کشورمان را به یک واردکننده ی حرفه ای و محل مصرف کالاهای غربی تبدیل کنند.
💥 اﯾﻦ اﺳﺖ واقعیت ﺑﺮﺟﺎم ...
🔴🎥🔵
@Ammar_Media
💢 #خلاف_گویی های برجامی / ٢
🔺طرح مساله
بارها و بارها به ما گفته اند #قطعنامه_های_شورای_امنیت و بالتبع تحریم های بین المللی محصول دولت قبل است.
آیا واقعا قطعنامه ها محصول دوران #جلیلی است یا #روحانی؟!
یا بعبارت دیگر قطعنامه ها محصول دوران #مقاوت است یا #سازش؟!
🔘تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی #روحانی از مهرماه ۸۲ (توافق سعدآباد) تا آبان ۸۳(توافق پاریس) دائما زیر بار #تعلیق_غنی_سازی_اورانیوم، نظارت های شدید آژانس و تعطیلی مراکز هسته ای میرفت و در عین حال قطعنامه پشت قطعنامه در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب می شد؛ که پیشنهاد دهنده آن قطعنامه ها نیز همان سه کشور اروپایی بودند که آقای روحانی به آنان اعتماد داشت و آنان را شایسته مذاکره می دانست.
🔹در واپسین روزهای #دولت_اصلاحات، پس از دو سال عقب نشینی مداوم و در عین حال محکوم شدن در شورای حکام، شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت به حق ایران در داشتن فناوری صلح آمیز تحت نظارت های آژانس جامه عمل بپوشاند و تعلیق غنی سازی را لغو نماید. پس از آن در دولت نهم گام های بعدی پیشرفت فناوری هستهای برداشته شد.
🔺حال چند سوال
⭕️چه کسی در معاهدات سعدآباد، بروکسل و پاریس، زیر بار بدعت بی سابقه ی «تعلیق داوطلبانه» رفت و بهانه ی صدور قطعنامه را علیه مان به دست شورای حکام داد؟
✅جناب روحانی
⭕️چه کسی پس از دو سال تعلیق داوطلبانه، نامه دستورالعمل برداشته شدن تعلیق ها در مرداد ۸۴ را صادر کرد؟✅جناب روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی
⭕️در شهریور ۸۴، شورای حکام، به چه دلیل ایران را محکوم کرد و قطعنامه صادر کرد؟
✅بدلیل رفع تعلیق در مرداد ماه
⭕️قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت (اولین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هستهای) در مرداد ۸۵ به چه دلیل صادر شد؟
✅به استناد قطعنامه شهریور ماه شورای حکام
⭕️قطعنامه های بعدی شورای امنیت نیز همگی به استناد قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شدند.
نکته: همه قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، غیر حقوقی، ظالمانه و علیه حق و حقوق قانونی ملت ایران درداشتن فناوری صلح آمیز هسته ای بود. اما غرض ما از مرور سوال و جواب های فوق، پاسخ به کسانی ست که وانمود میکنند مقصر تحریم ها یک طیف خاص است و اگر با #زبان_دنیا سخن بگوییم، نه قطعنامه ای صادر میشود شود، نه تحریمی اتفاق می افتد؛ درحالیکه این خودشان بودند که بخاطر #اعتماد_به_غرب، طوری توافقات را بستند که تک تک کلماتش به بهانه ای علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. همانطور که در #برجام این اتفاق تکرار گردید.
🔻اگر قرار باشد شخصی عامل و مقصر دریافت قطعنامه ها باشد، آن شخص روحانی و ظریف هستند نه لاریجانی و جلیلی! روحانی با دریافت ۵ قطعنامه از شورای حکام، سلطان دریافت قطعنامه در دوران مسؤولیتش است!
#رها_عبداللهی
🔴🎥🔵
@Ammar_Media | #برجام
🔺طرح مساله
بارها و بارها به ما گفته اند #قطعنامه_های_شورای_امنیت و بالتبع تحریم های بین المللی محصول دولت قبل است.
آیا واقعا قطعنامه ها محصول دوران #جلیلی است یا #روحانی؟!
یا بعبارت دیگر قطعنامه ها محصول دوران #مقاوت است یا #سازش؟!
🔘تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی #روحانی از مهرماه ۸۲ (توافق سعدآباد) تا آبان ۸۳(توافق پاریس) دائما زیر بار #تعلیق_غنی_سازی_اورانیوم، نظارت های شدید آژانس و تعطیلی مراکز هسته ای میرفت و در عین حال قطعنامه پشت قطعنامه در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب می شد؛ که پیشنهاد دهنده آن قطعنامه ها نیز همان سه کشور اروپایی بودند که آقای روحانی به آنان اعتماد داشت و آنان را شایسته مذاکره می دانست.
🔹در واپسین روزهای #دولت_اصلاحات، پس از دو سال عقب نشینی مداوم و در عین حال محکوم شدن در شورای حکام، شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت به حق ایران در داشتن فناوری صلح آمیز تحت نظارت های آژانس جامه عمل بپوشاند و تعلیق غنی سازی را لغو نماید. پس از آن در دولت نهم گام های بعدی پیشرفت فناوری هستهای برداشته شد.
🔺حال چند سوال
⭕️چه کسی در معاهدات سعدآباد، بروکسل و پاریس، زیر بار بدعت بی سابقه ی «تعلیق داوطلبانه» رفت و بهانه ی صدور قطعنامه را علیه مان به دست شورای حکام داد؟
✅جناب روحانی
⭕️چه کسی پس از دو سال تعلیق داوطلبانه، نامه دستورالعمل برداشته شدن تعلیق ها در مرداد ۸۴ را صادر کرد؟✅جناب روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی
⭕️در شهریور ۸۴، شورای حکام، به چه دلیل ایران را محکوم کرد و قطعنامه صادر کرد؟
✅بدلیل رفع تعلیق در مرداد ماه
⭕️قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت (اولین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هستهای) در مرداد ۸۵ به چه دلیل صادر شد؟
✅به استناد قطعنامه شهریور ماه شورای حکام
⭕️قطعنامه های بعدی شورای امنیت نیز همگی به استناد قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شدند.
نکته: همه قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، غیر حقوقی، ظالمانه و علیه حق و حقوق قانونی ملت ایران درداشتن فناوری صلح آمیز هسته ای بود. اما غرض ما از مرور سوال و جواب های فوق، پاسخ به کسانی ست که وانمود میکنند مقصر تحریم ها یک طیف خاص است و اگر با #زبان_دنیا سخن بگوییم، نه قطعنامه ای صادر میشود شود، نه تحریمی اتفاق می افتد؛ درحالیکه این خودشان بودند که بخاطر #اعتماد_به_غرب، طوری توافقات را بستند که تک تک کلماتش به بهانه ای علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. همانطور که در #برجام این اتفاق تکرار گردید.
🔻اگر قرار باشد شخصی عامل و مقصر دریافت قطعنامه ها باشد، آن شخص روحانی و ظریف هستند نه لاریجانی و جلیلی! روحانی با دریافت ۵ قطعنامه از شورای حکام، سلطان دریافت قطعنامه در دوران مسؤولیتش است!
#رها_عبداللهی
🔴🎥🔵
@Ammar_Media | #برجام
💢 #خلاف_گویی های برجامی / ٣
🔺 طرح مسئله:
آیا مدعای مشهور و پرتکرار حامیان برجام مبنی بر «لغو» قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت سازمان ملل، صحیح و قابل اعتناست؟
❇️ به منظور بررسی و واکاوی این مدعا، ۴ نکته ی مهم را به محضر مخاطبان محترم تقدیم می کنیم:
⬅️ نخست: واقع مطلب آن است که هیچ قطعنامهای «لغو» نشده بلکه صرفا مفاد آنها (provisions) لغو شده است و چارچوبها و تدابیر آنها (measures) کماکان باقی است (حداقل تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱).
در بند ۱۸ از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام می خوانیم:
The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all 👉provisions👈 of previous UN Security Council resolutions on the Iranian nuclear issue ...
⬅️ دوم: همهی مفاد این قطعنامهها نیز لغو نشده، بلکه صرفا برخی از آنها لغو شدهاند (فقط "هستهای" و حتی نه "اشاعهای". همهی تحریمهای هستهای نیز لغو نشده است، بلکه صرفا تحریمهای مالی و اقتصادی مرتبط با موضوع هستهای لغو شدهاند، مانند تحریم "اقلام دوگانه" یا در اصطلاح dual use که یک تحریم هستهای بود و کماکان پابرجاست).
⬅️ سوم: مفاد تحریمیِ مالی و اقتصادیِ مرتبط با برنامه ی هستهای نیز «لغو» نشدهاند، بلکه به صورت «مشروط» لغو شدهاند؛ چرا که به صِرف ادعا و اعتراض یکی از شش کشور (حتی بدون آنکه لازم و نیاز باشد که ادعای خود را ثابت کنند!!!) تمامی مفاد ۶ قطعنامهی مذکور دوباره باز میگردد و اعمال خواهد شد. (مراجعه شود به بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامهی ۲۲۳۱)
⬅️ چهارم: اساسا قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت (۱۶۹۶ – ۱۷۳۷ – ۱۷۴۷ – ۱۸۰۳ – ۱۸۳۵ – ۱۹۲۹) از ابتدا نیز اثر تحریمی خاص و قابل ذکری بر کشورمان نداشتند، بلکه صرفا دستاویزی برای مشروعیتبخشی به تحریمهای گسترده و پیچیدهی آمریکا و اتحادیهی اروپا بوده و کارکرد رسانهای داشتند. مضافا اینکه هیچیک از تحریم های اصلی (بانکی - نفتی) مربوط به قطعنامههای شورای امنیت نبوده و نیستند، لذا لغو قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت نیز اثر عینی و علیالارضی بر ساختار تحریمها نخواهد داشت. تمامی تحریمهای اصلی همان تحریمهای آمریکا و اروپا هستند که ساختار آنها نیز - حتی پس از انعقاد برجام - کماکان به قوت خود باقی است.
🔴🎥🔵
@Ammar_Media | #برجام
🔺 طرح مسئله:
آیا مدعای مشهور و پرتکرار حامیان برجام مبنی بر «لغو» قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت سازمان ملل، صحیح و قابل اعتناست؟
❇️ به منظور بررسی و واکاوی این مدعا، ۴ نکته ی مهم را به محضر مخاطبان محترم تقدیم می کنیم:
⬅️ نخست: واقع مطلب آن است که هیچ قطعنامهای «لغو» نشده بلکه صرفا مفاد آنها (provisions) لغو شده است و چارچوبها و تدابیر آنها (measures) کماکان باقی است (حداقل تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱).
در بند ۱۸ از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام می خوانیم:
The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all 👉provisions👈 of previous UN Security Council resolutions on the Iranian nuclear issue ...
⬅️ دوم: همهی مفاد این قطعنامهها نیز لغو نشده، بلکه صرفا برخی از آنها لغو شدهاند (فقط "هستهای" و حتی نه "اشاعهای". همهی تحریمهای هستهای نیز لغو نشده است، بلکه صرفا تحریمهای مالی و اقتصادی مرتبط با موضوع هستهای لغو شدهاند، مانند تحریم "اقلام دوگانه" یا در اصطلاح dual use که یک تحریم هستهای بود و کماکان پابرجاست).
⬅️ سوم: مفاد تحریمیِ مالی و اقتصادیِ مرتبط با برنامه ی هستهای نیز «لغو» نشدهاند، بلکه به صورت «مشروط» لغو شدهاند؛ چرا که به صِرف ادعا و اعتراض یکی از شش کشور (حتی بدون آنکه لازم و نیاز باشد که ادعای خود را ثابت کنند!!!) تمامی مفاد ۶ قطعنامهی مذکور دوباره باز میگردد و اعمال خواهد شد. (مراجعه شود به بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامهی ۲۲۳۱)
⬅️ چهارم: اساسا قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت (۱۶۹۶ – ۱۷۳۷ – ۱۷۴۷ – ۱۸۰۳ – ۱۸۳۵ – ۱۹۲۹) از ابتدا نیز اثر تحریمی خاص و قابل ذکری بر کشورمان نداشتند، بلکه صرفا دستاویزی برای مشروعیتبخشی به تحریمهای گسترده و پیچیدهی آمریکا و اتحادیهی اروپا بوده و کارکرد رسانهای داشتند. مضافا اینکه هیچیک از تحریم های اصلی (بانکی - نفتی) مربوط به قطعنامههای شورای امنیت نبوده و نیستند، لذا لغو قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت نیز اثر عینی و علیالارضی بر ساختار تحریمها نخواهد داشت. تمامی تحریمهای اصلی همان تحریمهای آمریکا و اروپا هستند که ساختار آنها نیز - حتی پس از انعقاد برجام - کماکان به قوت خود باقی است.
🔴🎥🔵
@Ammar_Media | #برجام
💢 #خلاف_گویی های برجامی / ۴
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که مدافعان و حامیان توافق وین (برجام) من جمله جناب آقای عراقچی مدعی هستند (خبرگزاری شبستان - ۲۲ تیر ۹۵ - کد خبر: ۵۵۷۷۷۵)،
فعالیت های هسته ای کشورمان پیش از انعقاد این توافق، غیرقانونی و ممنوع بشمار می رفته است؟
و آیا حق هسته ای و غنی سازی کشور در برجام به تثبیت رسیده است؟
❇️ ابتدا به بررسی اجمالی و کوتاه وضعیت حقوقی برنامه ی هسته ای کشورمان پیش از برجام می پردازیم.
غربی ها در حد فاصل مرداد ۸۵ تا خرداد ۸۹ موفق شدند که با استفاده از انواع اهرم های فشار، ۶ قطعنامه ی غیرحقوقی و ظالمانه را در شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه ی صلح آمیز هسته ای ایران به تصویب برسانند.
با نگاهی گذرا به متن قطعنامه های مذکور، مشاهده می گردد که تمام خواسته های این قطعنامه ها از ج.ا.ایران شامل ۶ مورد می باشد که عبارت اند از:
👈 تعلیق غنی سازی - تعلیق فعالیت های مرتبط با بازفرآوری - تعلیق فعالیت های مرتبط با آب سنگین - اجرای پروتکل الحاقی - پیگیری روند تصویب پروتکل الحاقی - حل مسائل گذشته و حال
🔹 همانطور که ملاحظه می شود، نهایت خواسته ی قطعنامه ها از ایران صرفا «تعلیق» (suspend) فعالیت های هسته ای است. به بیان روشن تر، برخلاف مدعای آقای عراقچی و امثال ایشان، عبارت «تعلیق» بیانگر اعتراف ضمنی به حقوق هسته ای ایران می باشد؛ بدین معنا که شورای امنیت ضمن به رسمیت شناختن حقوق هسته ای ایران (من جمله حق غنی سازی)، از ایران می خواهد که به طور «موقت» فعالیت های هسته ای خود را به حال تعلیق درآورد و پس از حل مسائل خود با آژانس، به فعالیت هایش ادامه دهد.
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که مدعای جناب عراقچی مبنی بر غیرقانونی بودن فعالیت های هسته ای ایران در صورتی صحیح می باشد که در متن قطعنامه ها به جای عبارت تعلیق، لفظ «توقف» (pause) یا امثال آن بکار گرفته می شد.
❇️ حال بپردازیم به بررسی و واکاوی مدعای حامیان و سینه چاکان برجام مبنی بر تثبیت حق هسته ای و غنی سازی در متن این توافق؛ همان مدعایی که مدافعان برجام با ضریب بالایی مکررا در بوق و کرنا کرده و می کنند.
🔻 در بند دوم از بخش preface می خوانیم:
Iran envisions that this JCPOA will "allow" it to move forward …
ترجمه: «از منظر ایران، "این برجام" به این کشور "اجازه" خواهد داد تا در راستای ملاحضات علمی و اقتصادی یک برنامه هسته ای بومی و منحصرا صلح آمیز را با هدف اعتمادسازی، مطابق برجام پیش ببرد ... .»
👈 این یعنی خودِ "ایران" اذعان و اعتراف کرده است که "این برجام" است که به او «اجازه» فعالیت هسته ای می دهد، نه حقوق منبعث از NPT؛ یعنی خودمان قبول کرده ایم که «حق» فعالیت هسته ای نداریم بلکه صرفا "اجازه" داریم!
🔻 همچنین ایران در بند xi از بخش مقدمه و مفاد عمومی، صریحا به عنوان یک عضو «مستثنی» از معاهده ی NPT معرفی شده است:
All provisions and measures contained in this JCPOA are only for the purpose of its implementation between E3/EU+3 and Iran and should not be considered as setting precedents for any other state or …
ترجمه: «کلیه ی مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفا برای اجرای آن بین گروه ۱+۵ و ایران می باشد و نمی بایست به منزله ی ایجاد سابقه برای هیچ دولت دیگری یا برای اصول بنیادین حقوق بین الملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده ی عدم اشاعه سلاح های هسته ای و سایر اسناد مربوطه، و همچنین اصول و رویه های شناخته شده ی بین المللی تلقی گردد».
👈 «استثنا بودن» به معنای داشتن حقوق کمتر و تکالیف بیشتر است.
🔻 سلب «حق» یا انصراف از آن، اساسا با تثبیت «حق» در تناقض آشکار می باشد به طوری که یکی، دیگری را دفع می کند. به موجب متن توافق برجام، حداقل ۱۰۰ حق هسته ای از کشورمان سلب شده است که ۴۸ مورد آن به صورت «ابدی» می باشد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- برجام انتهای زمانی مشخصی ندارد (بند "د" از بخش مقدمه برجام. تعبیر «اجرای موفقیت آمیز برجام» یک ترکیب کاملا تشکیکی و تفسیرپذیر است)
- انصراف از حق طراحی راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق ساخت راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق اکتساب راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق انجام فعالیت های تحقیق و توسعه ی مربوط به بازفرآوری سوخت مصرفی برای همیشه
#برجام
🔴🎥
@Ammar_Media
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که مدافعان و حامیان توافق وین (برجام) من جمله جناب آقای عراقچی مدعی هستند (خبرگزاری شبستان - ۲۲ تیر ۹۵ - کد خبر: ۵۵۷۷۷۵)،
فعالیت های هسته ای کشورمان پیش از انعقاد این توافق، غیرقانونی و ممنوع بشمار می رفته است؟
و آیا حق هسته ای و غنی سازی کشور در برجام به تثبیت رسیده است؟
❇️ ابتدا به بررسی اجمالی و کوتاه وضعیت حقوقی برنامه ی هسته ای کشورمان پیش از برجام می پردازیم.
غربی ها در حد فاصل مرداد ۸۵ تا خرداد ۸۹ موفق شدند که با استفاده از انواع اهرم های فشار، ۶ قطعنامه ی غیرحقوقی و ظالمانه را در شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه ی صلح آمیز هسته ای ایران به تصویب برسانند.
با نگاهی گذرا به متن قطعنامه های مذکور، مشاهده می گردد که تمام خواسته های این قطعنامه ها از ج.ا.ایران شامل ۶ مورد می باشد که عبارت اند از:
👈 تعلیق غنی سازی - تعلیق فعالیت های مرتبط با بازفرآوری - تعلیق فعالیت های مرتبط با آب سنگین - اجرای پروتکل الحاقی - پیگیری روند تصویب پروتکل الحاقی - حل مسائل گذشته و حال
🔹 همانطور که ملاحظه می شود، نهایت خواسته ی قطعنامه ها از ایران صرفا «تعلیق» (suspend) فعالیت های هسته ای است. به بیان روشن تر، برخلاف مدعای آقای عراقچی و امثال ایشان، عبارت «تعلیق» بیانگر اعتراف ضمنی به حقوق هسته ای ایران می باشد؛ بدین معنا که شورای امنیت ضمن به رسمیت شناختن حقوق هسته ای ایران (من جمله حق غنی سازی)، از ایران می خواهد که به طور «موقت» فعالیت های هسته ای خود را به حال تعلیق درآورد و پس از حل مسائل خود با آژانس، به فعالیت هایش ادامه دهد.
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که مدعای جناب عراقچی مبنی بر غیرقانونی بودن فعالیت های هسته ای ایران در صورتی صحیح می باشد که در متن قطعنامه ها به جای عبارت تعلیق، لفظ «توقف» (pause) یا امثال آن بکار گرفته می شد.
❇️ حال بپردازیم به بررسی و واکاوی مدعای حامیان و سینه چاکان برجام مبنی بر تثبیت حق هسته ای و غنی سازی در متن این توافق؛ همان مدعایی که مدافعان برجام با ضریب بالایی مکررا در بوق و کرنا کرده و می کنند.
🔻 در بند دوم از بخش preface می خوانیم:
Iran envisions that this JCPOA will "allow" it to move forward …
ترجمه: «از منظر ایران، "این برجام" به این کشور "اجازه" خواهد داد تا در راستای ملاحضات علمی و اقتصادی یک برنامه هسته ای بومی و منحصرا صلح آمیز را با هدف اعتمادسازی، مطابق برجام پیش ببرد ... .»
👈 این یعنی خودِ "ایران" اذعان و اعتراف کرده است که "این برجام" است که به او «اجازه» فعالیت هسته ای می دهد، نه حقوق منبعث از NPT؛ یعنی خودمان قبول کرده ایم که «حق» فعالیت هسته ای نداریم بلکه صرفا "اجازه" داریم!
🔻 همچنین ایران در بند xi از بخش مقدمه و مفاد عمومی، صریحا به عنوان یک عضو «مستثنی» از معاهده ی NPT معرفی شده است:
All provisions and measures contained in this JCPOA are only for the purpose of its implementation between E3/EU+3 and Iran and should not be considered as setting precedents for any other state or …
ترجمه: «کلیه ی مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفا برای اجرای آن بین گروه ۱+۵ و ایران می باشد و نمی بایست به منزله ی ایجاد سابقه برای هیچ دولت دیگری یا برای اصول بنیادین حقوق بین الملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده ی عدم اشاعه سلاح های هسته ای و سایر اسناد مربوطه، و همچنین اصول و رویه های شناخته شده ی بین المللی تلقی گردد».
👈 «استثنا بودن» به معنای داشتن حقوق کمتر و تکالیف بیشتر است.
🔻 سلب «حق» یا انصراف از آن، اساسا با تثبیت «حق» در تناقض آشکار می باشد به طوری که یکی، دیگری را دفع می کند. به موجب متن توافق برجام، حداقل ۱۰۰ حق هسته ای از کشورمان سلب شده است که ۴۸ مورد آن به صورت «ابدی» می باشد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- برجام انتهای زمانی مشخصی ندارد (بند "د" از بخش مقدمه برجام. تعبیر «اجرای موفقیت آمیز برجام» یک ترکیب کاملا تشکیکی و تفسیرپذیر است)
- انصراف از حق طراحی راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق ساخت راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق اکتساب راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از راکتور آب سنگین برای همیشه
- انصراف از حق نگهداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق بهره برداری از سوخت مصرفی هر راکتور هسته ای برق برای همیشه
- انصراف از حق انجام فعالیت های تحقیق و توسعه ی مربوط به بازفرآوری سوخت مصرفی برای همیشه
#برجام
🔴🎥
@Ammar_Media
💢 #خلاف_گویی های برجامی / ۵
🔺 طرح مسئله:
۱. آیا براستی همانگونه که آقای رئیس جمهور و مذاکرهکنندگان با شدت و حدت مدعی هستند، به موجب برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، ایران از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شده است؟ (خبرگزاری ایلنا - ۲۴ دی ۹۷ - کد خبر: ۷۱۵۵۵۰)
۲. آیا میتوان برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ را به عنوان خط پایان جنجال طولانیمدت هستهای ایران تلقی کرد؟
❇️ پاسخ مسئلهی ۱:
با مطالعهی متن قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت علیه برنامه ی صلحآمیز هستهای کشورمان، بهوضوح عیان میشود که هیچیک از ۶ قطعنامهی مذکور ذیل کلیت فصل ۷ منشور صادر نشده است. به بیان روشنتر، ج.ا.ایران هیچگاه ذیل کلیت فصل ۷ (من جمله بند ۴۲) نبوده است که اکنون خارج شده باشد، بلکه تنها ذیل دو بند از این فصل یعنی بندهای ۴۰ (اقدامات موقت به منظور جلوگیری از وخامت وضعیت) و ۴۱ (تحریم اقتصادی و دیپلماتیک) بوده است.
⬅️ در بند ۱۰ از قطعنامهی ۱۶۹۶ آمده است:
Acting under Article 40 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
⬅️ و در بند ۱۰ از قطعنامههای ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷، بند ۱۳ از قطعنامهی ۱۸۰۳ و بند ۲۴ از قطعنامهی ۱۹۲۹ نیز میخوانیم:
Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
🎯 نتیجه: مدعای خروج کشورمان از ذیل فصل ۷ منشور، سالبه به انتفاء موضوع و اساسا بلاوجه میباشد.
❇️ پاسخ مسئلهی ۲:
دانستیم که براساس قطعنامههای صادر شده، کشور ما در بدترینِ حالات ذیل بند ۴۱ از فصل ۷ گنجانده شده است، نه کلیت آن.
اکنون میخواهیم دریابیم که پس از سپری شدن مذاکرات درازمدت و ملالآوری که به سندهای برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ و اعطای امتیازات گسترده و فراوان و بعضا بیسابقه به طرفهای غربی منتهی و مختوم گشت، پروندهی غیرحقوقی و ظالمانهای که برای ایران ما تشکیل شده است، در حال حاضر در چه وضعیتی به سر میبرد؟ به بیان سادهتر، آیا از ذیل بند ۴۱ خارج شدهایم یا خیر؟
مطالعه و تدقیقی نه چندان خستهکننده، ما را به این نکتهی تأسفبار واقف میسازد که پس از ۲۲ ماه مذاکره و حصول برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، پروندهی ما کماکان نیز «حداقل» تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱ ذیل این بند باقی خواهد ماند؛ یعنی حتی با فرضِ بودنِ ایران ذیل فصل ۷، باز هم تغییری در وضعیت ایران پس از برجام ایجاد نشده است.
در متن قطعنامهی ۲۲۳۱ - که با اصرار و مذاکرهی دیپلماتهای کشورمان تهیه و صادر شد - مکررا به بند ۴۱ استناد شده و عدم تغییر در وضعیت ایران را در نقاط مختلف متن به ما گوشزد نموده است. به عنوان نمونه میتوان به بند ۱۲ این قطعنامه اشاره کرد که به موجب آن، بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) صریحا ذیل بند ۴۱ نگاشته و صادر شده است.
♦️ اما با چه استدلالی گفته شد که 👈حداقل👉 تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی مذکور ذیل بند ۴۱ باقی خواهیم ماند؟ آیا پس از اتمام دورهی ۱۰ ساله نیز ممکن است وضعیت فعلی ادامه یابد؟
♻️ پاسخ: با کمال تأسف باید گفت که علیرغم واگذار نمودن امتیازات بزرگ و بعضا ابدی به طرف مقابل در برجام، پروندهی ج.ا.ایران پس از ۱۰ سال نیز لزوما از ذیل بند ۴۱ خارج نخواهد شد؛ زیرا در بند ۸ از قطعنامهی ۲۲۳۱ به صراحت اعلام شده است که شورای امنیت متعهد میشود که پس از ۱۰ سال صرفا «جمعبندی» (concluded) خود را منتشر کند و هیچ تضمینی نسبت به «بستن» پروندهی ایران ارائه نمیکند؛ به این معنا که جمعبندی مذکور ممکن است به بسته شدن پروندهی ایران ختم شود و ممکن است که ختم نشود. البته باید به این موضوع، باز بودن ابعادی از پروندهی PMD ایران را نیز افزود که غرب به وسیله و بهانهی آن میتواند تا سالیان متمادی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان سنگاندازی نماید و باز همان آش و همان کاسه!
#برجام
🔴🎥🔵
@Ammar_Media
🔺 طرح مسئله:
۱. آیا براستی همانگونه که آقای رئیس جمهور و مذاکرهکنندگان با شدت و حدت مدعی هستند، به موجب برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، ایران از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شده است؟ (خبرگزاری ایلنا - ۲۴ دی ۹۷ - کد خبر: ۷۱۵۵۵۰)
۲. آیا میتوان برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ را به عنوان خط پایان جنجال طولانیمدت هستهای ایران تلقی کرد؟
❇️ پاسخ مسئلهی ۱:
با مطالعهی متن قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت علیه برنامه ی صلحآمیز هستهای کشورمان، بهوضوح عیان میشود که هیچیک از ۶ قطعنامهی مذکور ذیل کلیت فصل ۷ منشور صادر نشده است. به بیان روشنتر، ج.ا.ایران هیچگاه ذیل کلیت فصل ۷ (من جمله بند ۴۲) نبوده است که اکنون خارج شده باشد، بلکه تنها ذیل دو بند از این فصل یعنی بندهای ۴۰ (اقدامات موقت به منظور جلوگیری از وخامت وضعیت) و ۴۱ (تحریم اقتصادی و دیپلماتیک) بوده است.
⬅️ در بند ۱۰ از قطعنامهی ۱۶۹۶ آمده است:
Acting under Article 40 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
⬅️ و در بند ۱۰ از قطعنامههای ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷، بند ۱۳ از قطعنامهی ۱۸۰۳ و بند ۲۴ از قطعنامهی ۱۹۲۹ نیز میخوانیم:
Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
🎯 نتیجه: مدعای خروج کشورمان از ذیل فصل ۷ منشور، سالبه به انتفاء موضوع و اساسا بلاوجه میباشد.
❇️ پاسخ مسئلهی ۲:
دانستیم که براساس قطعنامههای صادر شده، کشور ما در بدترینِ حالات ذیل بند ۴۱ از فصل ۷ گنجانده شده است، نه کلیت آن.
اکنون میخواهیم دریابیم که پس از سپری شدن مذاکرات درازمدت و ملالآوری که به سندهای برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ و اعطای امتیازات گسترده و فراوان و بعضا بیسابقه به طرفهای غربی منتهی و مختوم گشت، پروندهی غیرحقوقی و ظالمانهای که برای ایران ما تشکیل شده است، در حال حاضر در چه وضعیتی به سر میبرد؟ به بیان سادهتر، آیا از ذیل بند ۴۱ خارج شدهایم یا خیر؟
مطالعه و تدقیقی نه چندان خستهکننده، ما را به این نکتهی تأسفبار واقف میسازد که پس از ۲۲ ماه مذاکره و حصول برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، پروندهی ما کماکان نیز «حداقل» تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱ ذیل این بند باقی خواهد ماند؛ یعنی حتی با فرضِ بودنِ ایران ذیل فصل ۷، باز هم تغییری در وضعیت ایران پس از برجام ایجاد نشده است.
در متن قطعنامهی ۲۲۳۱ - که با اصرار و مذاکرهی دیپلماتهای کشورمان تهیه و صادر شد - مکررا به بند ۴۱ استناد شده و عدم تغییر در وضعیت ایران را در نقاط مختلف متن به ما گوشزد نموده است. به عنوان نمونه میتوان به بند ۱۲ این قطعنامه اشاره کرد که به موجب آن، بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) صریحا ذیل بند ۴۱ نگاشته و صادر شده است.
♦️ اما با چه استدلالی گفته شد که 👈حداقل👉 تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی مذکور ذیل بند ۴۱ باقی خواهیم ماند؟ آیا پس از اتمام دورهی ۱۰ ساله نیز ممکن است وضعیت فعلی ادامه یابد؟
♻️ پاسخ: با کمال تأسف باید گفت که علیرغم واگذار نمودن امتیازات بزرگ و بعضا ابدی به طرف مقابل در برجام، پروندهی ج.ا.ایران پس از ۱۰ سال نیز لزوما از ذیل بند ۴۱ خارج نخواهد شد؛ زیرا در بند ۸ از قطعنامهی ۲۲۳۱ به صراحت اعلام شده است که شورای امنیت متعهد میشود که پس از ۱۰ سال صرفا «جمعبندی» (concluded) خود را منتشر کند و هیچ تضمینی نسبت به «بستن» پروندهی ایران ارائه نمیکند؛ به این معنا که جمعبندی مذکور ممکن است به بسته شدن پروندهی ایران ختم شود و ممکن است که ختم نشود. البته باید به این موضوع، باز بودن ابعادی از پروندهی PMD ایران را نیز افزود که غرب به وسیله و بهانهی آن میتواند تا سالیان متمادی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان سنگاندازی نماید و باز همان آش و همان کاسه!
#برجام
🔴🎥🔵
@Ammar_Media