💢نقد فیلم #پلتفرم The Platform 2019
t.me/Ammar_media/16181 لینک
#سینمای_استراتژیک #بانک #خلق_پول #ربای_کلان #جعل_پول_سازمانی #تورم_مصنوعی #ربا_جنگ_با_خدا #انقلاب_اقتصادی #اقتصاد
#platform
t.me/Ammar_media/16181 لینک
#سینمای_استراتژیک #بانک #خلق_پول #ربای_کلان #جعل_پول_سازمانی #تورم_مصنوعی #ربا_جنگ_با_خدا #انقلاب_اقتصادی #اقتصاد
#platform
💢تحلیل فیلم «سکو» یا «platform»
محتوا بر ساختار غلبه دارد لذا تحلیل ساختار فیلمنامه موضوعیت ندارد
📸 b2n.ir/223184
در تعریف علم اقتصاد این کلمات آمده «تخصیص بهینه نیازهای نامحدود از طریق منابع مالی محدود» یعنی هم نیاز نامحدود است و هم منابع مالی لذا علمی نیاز است که این را مدیریت کند.
کارکرد لیبرالیسم، تفرد و عجله است. حال این لیبرالیسم را در اقتصادی داخل کنید که باور دارد منابع محدود است و نیازها نامحدود؛ نتیجه این می‌شود که میلیاردها نیاز نامحدود که فقط خود را می‌بینند وجود دارد و اقتصادی که علم تئوریزه کردن ثروت برای یک درصد توسط ۹۹ درصد بقیه است!
در نوسانات بورس، در کسب سود و درآمد بارها و بارها از عرش به فرش و بالعکس، بازیگران آن عوض شده‌اند. بارها فقرا آرزو کرده‌اند به سطح اغنیا برسند و توجهی به فقرا نکنند چون منابع محدود است و البته در غرب، دنیا یک جنگل است با حیوانات درنده که برای خورده نشدن و بقاء باید سایرین را درید.
نویسنده این فیلم پی برده که ایراد کار مدیریت یا علم اقتصاد است و نسل بعدی همیشه بدهکار می‌ماند. علم اقتصاد علمی‌ست که برای ریختن ثروت به کام یک درصد است؛ یعنی ایجادکننده فاصله طبقاتی است. کارکرد #ربا هم ایجادکننده فاصله طبقاتی‌ست. پس علم اقتصاد، علم رباست. طبقات اولیه در این فیلم بیشترین غذا را سهیم می‌شوند و همه با هر جان کندن و شانس، دوست دارند به طبقات بالا برسند.
نویسنده انفاق، زکات و قناعت را راهکار می‌داند اما نسبت به آن غریبه است. می‌داند باید هر فرد براساس نیاز و یا کمتر از آن غذا بردارد. در گوشه‌ای از فیلم هم مفهوم «کمونیست» را به‌گونه‌ای، راه‌حل می‌داند منتها مشخص است که کمونیست نیست اما نمی‌داند اسم آن چیزی که می‌خواهد، «قناعت» است. البته زکات و انفاق را در قالب گذشته‌ها آورده که تا همین اندازه هم جای شکر دارد.
📎 پی‌نوشت: تماشای فیلم به افراد کمتر از ۱۸ سال و نسوان توصیه نمی‌شود.
منظور از «نویسنده»، نویسنده‌ی فیلمِ مدنظر است نه نویسنده‌ی این متن تحلیلی.
✍️ #محمد_وارسته
#platform
#علم_اقتصاد_علم_بحران_زا
#سینمای_استراتژیک
🇮🇷 @Ammar_media
محتوا بر ساختار غلبه دارد لذا تحلیل ساختار فیلمنامه موضوعیت ندارد
📸 b2n.ir/223184
در تعریف علم اقتصاد این کلمات آمده «تخصیص بهینه نیازهای نامحدود از طریق منابع مالی محدود» یعنی هم نیاز نامحدود است و هم منابع مالی لذا علمی نیاز است که این را مدیریت کند.
کارکرد لیبرالیسم، تفرد و عجله است. حال این لیبرالیسم را در اقتصادی داخل کنید که باور دارد منابع محدود است و نیازها نامحدود؛ نتیجه این می‌شود که میلیاردها نیاز نامحدود که فقط خود را می‌بینند وجود دارد و اقتصادی که علم تئوریزه کردن ثروت برای یک درصد توسط ۹۹ درصد بقیه است!
در نوسانات بورس، در کسب سود و درآمد بارها و بارها از عرش به فرش و بالعکس، بازیگران آن عوض شده‌اند. بارها فقرا آرزو کرده‌اند به سطح اغنیا برسند و توجهی به فقرا نکنند چون منابع محدود است و البته در غرب، دنیا یک جنگل است با حیوانات درنده که برای خورده نشدن و بقاء باید سایرین را درید.
نویسنده این فیلم پی برده که ایراد کار مدیریت یا علم اقتصاد است و نسل بعدی همیشه بدهکار می‌ماند. علم اقتصاد علمی‌ست که برای ریختن ثروت به کام یک درصد است؛ یعنی ایجادکننده فاصله طبقاتی است. کارکرد #ربا هم ایجادکننده فاصله طبقاتی‌ست. پس علم اقتصاد، علم رباست. طبقات اولیه در این فیلم بیشترین غذا را سهیم می‌شوند و همه با هر جان کندن و شانس، دوست دارند به طبقات بالا برسند.
نویسنده انفاق، زکات و قناعت را راهکار می‌داند اما نسبت به آن غریبه است. می‌داند باید هر فرد براساس نیاز و یا کمتر از آن غذا بردارد. در گوشه‌ای از فیلم هم مفهوم «کمونیست» را به‌گونه‌ای، راه‌حل می‌داند منتها مشخص است که کمونیست نیست اما نمی‌داند اسم آن چیزی که می‌خواهد، «قناعت» است. البته زکات و انفاق را در قالب گذشته‌ها آورده که تا همین اندازه هم جای شکر دارد.
📎 پی‌نوشت: تماشای فیلم به افراد کمتر از ۱۸ سال و نسوان توصیه نمی‌شود.
منظور از «نویسنده»، نویسنده‌ی فیلمِ مدنظر است نه نویسنده‌ی این متن تحلیلی.
✍️ #محمد_وارسته
#platform
#علم_اقتصاد_علم_بحران_زا
#سینمای_استراتژیک
🇮🇷 @Ammar_media