💢 #سقوط_امپراتوری
وضعیت اورژانسی اقتصاد آمریکا، در آستانهی انتخابات ۲۰۲۰
مقالهای منتشر شده در هفتهنامهی صبح صادق، در مورد وضعیت اقتصادی آمریکا در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰
🔸بخش یکم
اقتصاد آمریکا هر روز یک رکورد جدید و بیسابقه میزند؛ برای نمونه ترامپ در انتخابات قبلی با رأی کمتری نسبت به هیلاری کلینتون رئیسجمهور آمریکا شد؛ یعنی حدود 63 میلیون نفر به او رأی داده بودند و حدود 65 میلیون نفر هم به هیلاری کلینتون رأی داده بودند، منتها شورای الکترال یا منتخبین در نهایت ترامپ را انتخاب کرد. جالب است بدانید که تا امروز در آمریکا، چیزی حدود 63 میلیون و 600 هزار نفر برای دریافت یارانه بیکاری نامنویسی کردهاند.
یعنی کسانی که از نیمه ماه مارس، اواخر اسفند 98، تا امروز که حدود هشت ماه است، در آمریکا بیکار شدهاند و فرم دریافت یارانه بیکاری را پر کردهاند، از کسانی که به ترامپ رأی دادهاند، بیشتر شده است.
مثلاً فقط در هفتهی آخر ماه سپتامبر، 840 هزار نفر فرم دریافت یارانه بیکاری پر کردهاند، یعنی بیکار شدهاند. این رقم چهار برابر رکوردی است که قبل از همهگیری کرونا، در آمریکا ثبت شده بود و میتوان گفت ما شاهد فروپاشی اشتغال در آمریکا هستیم.
اگر دقیقا یک سال قبل به یک تحلیلگر بدبین گفته میشد سال دیگر همین موقع، 63 میلیون نفر در آمریکا بیکار میشوند و برای دریافت یارانه بیکاری نامنویسی میکنند، محال بود که باور کند.
بیماری همهگیر کرونا که در صد سال گذشته در آمریکا بیسابقه بوده است، در شکلگیری وضعیت فعلی اقتصادی در آمریکا حکم یک کاتالیزور را دارد. درست مانند عملکرد ویروس کرونا در بدن انسان که اگر فردی بیماری زمینهای داشته باشد و سیستم ایمنی وی به دلیل همان بیماری ضعیف شده باشد، کرونا میتواند برای او کشنده هم باشد.
کرونا به صورت کلان همان کاری را با یک جامعه و اقتصاد بیمار میکند که با بدن یک فرد دارای بیماری زمینهای میکند. اقتصاد آمریکا بیماریهای زمینهای جدی داشته و دارد و حالا بیماری کرونا آنها را تشدید کرده و بیرون ریخته است.
شاید بیش از دو نسل است که آمریکا به عنوان یک امپراتوری تغییر ماهیت داده است، یعنی از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف تبدیل شده است و این نکتهای است که «چارلز مایر» استاد تاریخ دانشگاه هاروارد بیان میکند.
یک زمانی نماد آمریکا کارگران کارخانهها و کارگران ساختمانی بود که روی آسمان خراشها کار میکردند؛ آن زمان آمریکا امپراتوری تولید بود و به قول «اندروباسویچ» استاد دانشگاه بوستون، نابغه امپراتوری تولید هنری «فورد» بنیانگذار کارخانه اتومبیلسازی فورد بود؛ اما امروز آمریکا به امپراتوری مصرف تبدیل شده است که نابغه آن طبق نگاه «باسویچ» والت دیزنی است.
وقتی یک امپراتوری به جای تولید مصرف کرد و به جای پس انداز کردن، قرض گرفت و بدهکار شد تا همچنان بتواند بدون اینکه به اندازه سابق کار کند و زحمت بکشد، مصرف کند و سطح رفاه قبلی خود را حفظ کند، یک بیماری زمینهای و مزمن در درونش ریشه میکند.
امروز بدهکاری در آمریکا یک بیماری زمینهای و مزمن است و مردم در قالب بدهی کارتهای اعتباری، وامهای خودرو، وامهای رهنی مسکن و وامهای دانشجویی حدود 16 تریلیون دلار بدهکار هستند. شرکتها و بنگاههای غیربانکی هم 16 تریلیون دلار بدهکار هستند و بدهی دولت هم به 27 تریلیون دلار رسیده است. بدهی آمریکا هم به چیزی حدود 82 تریلیون دلار رسیده است؛ البته این اعداد و ارقامی است که فدرال رزرو، یعنی بانک مرکزی آمریکا به صورت رسمی منتشر کرده است.
در این وضعیت، بدهی به عنوان یک بیماری زمینهای و مزمن، افراد را فقیر کرده است و حالا که کار خود را به دلیل شرایط کرونا از دست میدهند، پساندازی هم ندارند تا بخواهند در شرایط بیکاری با آن روزگار را سپری کنند؛ به همین دلیل صفهای کیلومتری برای دریافت غذا در مقابل مراکز خیریه توزیع غذای رایگان در آمریکا شکل میگیرد و طبق آخرین آمارها پیشبینی میشود در آینده نزدیک بیش از 50 میلیون آمریکایی به کسانی که پول کافی برای تهیه غذا ندارند، اضافه شود.
در واقع بدهی، فقر و بیکاری به یک معجون مهلک تبدیل شده است که حاصل تغییر ماهیت آمریکا از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف است.
ادامهی مطلب در بخش دوم
#اقتصاد
🇮🇷 @Ammar_media
وضعیت اورژانسی اقتصاد آمریکا، در آستانهی انتخابات ۲۰۲۰
مقالهای منتشر شده در هفتهنامهی صبح صادق، در مورد وضعیت اقتصادی آمریکا در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰
🔸بخش یکم
اقتصاد آمریکا هر روز یک رکورد جدید و بیسابقه میزند؛ برای نمونه ترامپ در انتخابات قبلی با رأی کمتری نسبت به هیلاری کلینتون رئیسجمهور آمریکا شد؛ یعنی حدود 63 میلیون نفر به او رأی داده بودند و حدود 65 میلیون نفر هم به هیلاری کلینتون رأی داده بودند، منتها شورای الکترال یا منتخبین در نهایت ترامپ را انتخاب کرد. جالب است بدانید که تا امروز در آمریکا، چیزی حدود 63 میلیون و 600 هزار نفر برای دریافت یارانه بیکاری نامنویسی کردهاند.
یعنی کسانی که از نیمه ماه مارس، اواخر اسفند 98، تا امروز که حدود هشت ماه است، در آمریکا بیکار شدهاند و فرم دریافت یارانه بیکاری را پر کردهاند، از کسانی که به ترامپ رأی دادهاند، بیشتر شده است.
مثلاً فقط در هفتهی آخر ماه سپتامبر، 840 هزار نفر فرم دریافت یارانه بیکاری پر کردهاند، یعنی بیکار شدهاند. این رقم چهار برابر رکوردی است که قبل از همهگیری کرونا، در آمریکا ثبت شده بود و میتوان گفت ما شاهد فروپاشی اشتغال در آمریکا هستیم.
اگر دقیقا یک سال قبل به یک تحلیلگر بدبین گفته میشد سال دیگر همین موقع، 63 میلیون نفر در آمریکا بیکار میشوند و برای دریافت یارانه بیکاری نامنویسی میکنند، محال بود که باور کند.
بیماری همهگیر کرونا که در صد سال گذشته در آمریکا بیسابقه بوده است، در شکلگیری وضعیت فعلی اقتصادی در آمریکا حکم یک کاتالیزور را دارد. درست مانند عملکرد ویروس کرونا در بدن انسان که اگر فردی بیماری زمینهای داشته باشد و سیستم ایمنی وی به دلیل همان بیماری ضعیف شده باشد، کرونا میتواند برای او کشنده هم باشد.
کرونا به صورت کلان همان کاری را با یک جامعه و اقتصاد بیمار میکند که با بدن یک فرد دارای بیماری زمینهای میکند. اقتصاد آمریکا بیماریهای زمینهای جدی داشته و دارد و حالا بیماری کرونا آنها را تشدید کرده و بیرون ریخته است.
شاید بیش از دو نسل است که آمریکا به عنوان یک امپراتوری تغییر ماهیت داده است، یعنی از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف تبدیل شده است و این نکتهای است که «چارلز مایر» استاد تاریخ دانشگاه هاروارد بیان میکند.
یک زمانی نماد آمریکا کارگران کارخانهها و کارگران ساختمانی بود که روی آسمان خراشها کار میکردند؛ آن زمان آمریکا امپراتوری تولید بود و به قول «اندروباسویچ» استاد دانشگاه بوستون، نابغه امپراتوری تولید هنری «فورد» بنیانگذار کارخانه اتومبیلسازی فورد بود؛ اما امروز آمریکا به امپراتوری مصرف تبدیل شده است که نابغه آن طبق نگاه «باسویچ» والت دیزنی است.
وقتی یک امپراتوری به جای تولید مصرف کرد و به جای پس انداز کردن، قرض گرفت و بدهکار شد تا همچنان بتواند بدون اینکه به اندازه سابق کار کند و زحمت بکشد، مصرف کند و سطح رفاه قبلی خود را حفظ کند، یک بیماری زمینهای و مزمن در درونش ریشه میکند.
امروز بدهکاری در آمریکا یک بیماری زمینهای و مزمن است و مردم در قالب بدهی کارتهای اعتباری، وامهای خودرو، وامهای رهنی مسکن و وامهای دانشجویی حدود 16 تریلیون دلار بدهکار هستند. شرکتها و بنگاههای غیربانکی هم 16 تریلیون دلار بدهکار هستند و بدهی دولت هم به 27 تریلیون دلار رسیده است. بدهی آمریکا هم به چیزی حدود 82 تریلیون دلار رسیده است؛ البته این اعداد و ارقامی است که فدرال رزرو، یعنی بانک مرکزی آمریکا به صورت رسمی منتشر کرده است.
در این وضعیت، بدهی به عنوان یک بیماری زمینهای و مزمن، افراد را فقیر کرده است و حالا که کار خود را به دلیل شرایط کرونا از دست میدهند، پساندازی هم ندارند تا بخواهند در شرایط بیکاری با آن روزگار را سپری کنند؛ به همین دلیل صفهای کیلومتری برای دریافت غذا در مقابل مراکز خیریه توزیع غذای رایگان در آمریکا شکل میگیرد و طبق آخرین آمارها پیشبینی میشود در آینده نزدیک بیش از 50 میلیون آمریکایی به کسانی که پول کافی برای تهیه غذا ندارند، اضافه شود.
در واقع بدهی، فقر و بیکاری به یک معجون مهلک تبدیل شده است که حاصل تغییر ماهیت آمریکا از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف است.
ادامهی مطلب در بخش دوم
#اقتصاد
🇮🇷 @Ammar_media
💢 #سقوط_امپراتوری
وضعیت اورژانسی اقتصاد آمریکا، در آستانهی انتخابات ۲۰۲۰
مقالهای منتشر شده در هفتهنامهی صبح صادق، در مورد وضعیت اقتصادی آمریکا در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰
🔸 بخش دوم | بخش یکم
البته ممکن است این سوال پیش آید که چرا آمریکا با وجودی که بیش از 50 سال است که امپراتوری تولید نیست، همچنان در طول این سالها سر پا مانده است؟
پاسخ این است که آمریکا اما در طول تمام این سالها همچنان یک پدیدهی مهم را تولید کرده است و همچنان هم تولید میکند؛ پدیدهای که تولید آن به آمریکا امکان داده تا در طول همهی این سالها مصرف کند و سر پا بماند و آن چیزی نیست جز «دلار»!
آمریکا با تولید ارز جهانروا به منزلهی یک امپراتوری، پول خود را به عنوان نوع دیگری از بیماری زمینهای و مزمن بدهی، به همه جهان صادر کرده است و به کمک آن تولیدات سایر کشورها را به خاک خود آورده و مصرف کرده است.
«نیل فرگوسن» استاد دانشگاه استنفورد میگوید تا سال 2007 و وقوع بحران مالی، آمریکا و چین مثل دو همسایه بودند. همسایه غربی یعنی آمریکا مصرف میکرد و همسایه شرقی یعنی چین تولید میکرد. همسایه غربی هزینه میکرد و همسایه شرقی پسانداز. رابطهای که تا قبل از روی کارآمدن ترامپ کم و بیش ادامه پیدا کرد.
این رابطه عجیب را یک چیز تضمین میکرد که آقایی و سروری دلار بود؛ به همین دلیل حفظ این آقایی و سروری برای آمریکا حیاتی است و آمریکا همیشه سعی کرده است از این پدیده که به آن «پترودلار» یا «دلار نفتی» گفته میشود، حراست کند.
اگر بخواهیم از اقتصاد آمریکا برای اقتصاد کشور خود درس بگیریم، باید به موضوع شکستن آقایی و سروری دلار اشاره کنیم که رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه در سال 1395 به آن اشاره کردند. شیشه عمر امپراتوری مصرفگرای آمریکا در گرو اعتبار دلار است و اگر این ارز از اعتبار بیفتد، آمریکا به عنوان یک ابرقدرت به پایان خط میرسد.
البته اگر بخواهیم در داخل کشورمان اعتبار دلار را از بین ببریم و پول ملی کشورمان را به آقایی و سروری برسانیم، راهحل آن، توجه به متغیری است که آمریکا را دچار وضعیت فعلی کرده است: «تولید»؛ متغیری که رهبر معظم انقلاب چند سالی است به درستی روی آن دست گذاشتهاند.
به عبارتی، میتوان گفت اگر امپراتوری آمریکا امروز این حجم از مشکلات عدیده را دارد، عمدهی آنها به دلیل تغییر ماهیتش از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف است.
کاهش تولید و روی آوردن به مصرف یک امپراتوری را به زانو در آورده و دچار این وضعیت کرده است. حالا اگر ما یا هر کشور دیگری، معکوس این روند را طی کنیم، یعنی به جای مصرفکننده بودن به تولیدکننده تبدیل شویم، از نظر اقتصادی قدرتمند میشویم و پرچم اقتصاد، یعنی ارزش پولمان بالا میرود و آقایی و سروری آن محقق میشود.
🇮🇷 @Ammar_media
وضعیت اورژانسی اقتصاد آمریکا، در آستانهی انتخابات ۲۰۲۰
مقالهای منتشر شده در هفتهنامهی صبح صادق، در مورد وضعیت اقتصادی آمریکا در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰
🔸 بخش دوم | بخش یکم
البته ممکن است این سوال پیش آید که چرا آمریکا با وجودی که بیش از 50 سال است که امپراتوری تولید نیست، همچنان در طول این سالها سر پا مانده است؟
پاسخ این است که آمریکا اما در طول تمام این سالها همچنان یک پدیدهی مهم را تولید کرده است و همچنان هم تولید میکند؛ پدیدهای که تولید آن به آمریکا امکان داده تا در طول همهی این سالها مصرف کند و سر پا بماند و آن چیزی نیست جز «دلار»!
آمریکا با تولید ارز جهانروا به منزلهی یک امپراتوری، پول خود را به عنوان نوع دیگری از بیماری زمینهای و مزمن بدهی، به همه جهان صادر کرده است و به کمک آن تولیدات سایر کشورها را به خاک خود آورده و مصرف کرده است.
«نیل فرگوسن» استاد دانشگاه استنفورد میگوید تا سال 2007 و وقوع بحران مالی، آمریکا و چین مثل دو همسایه بودند. همسایه غربی یعنی آمریکا مصرف میکرد و همسایه شرقی یعنی چین تولید میکرد. همسایه غربی هزینه میکرد و همسایه شرقی پسانداز. رابطهای که تا قبل از روی کارآمدن ترامپ کم و بیش ادامه پیدا کرد.
این رابطه عجیب را یک چیز تضمین میکرد که آقایی و سروری دلار بود؛ به همین دلیل حفظ این آقایی و سروری برای آمریکا حیاتی است و آمریکا همیشه سعی کرده است از این پدیده که به آن «پترودلار» یا «دلار نفتی» گفته میشود، حراست کند.
اگر بخواهیم از اقتصاد آمریکا برای اقتصاد کشور خود درس بگیریم، باید به موضوع شکستن آقایی و سروری دلار اشاره کنیم که رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه در سال 1395 به آن اشاره کردند. شیشه عمر امپراتوری مصرفگرای آمریکا در گرو اعتبار دلار است و اگر این ارز از اعتبار بیفتد، آمریکا به عنوان یک ابرقدرت به پایان خط میرسد.
البته اگر بخواهیم در داخل کشورمان اعتبار دلار را از بین ببریم و پول ملی کشورمان را به آقایی و سروری برسانیم، راهحل آن، توجه به متغیری است که آمریکا را دچار وضعیت فعلی کرده است: «تولید»؛ متغیری که رهبر معظم انقلاب چند سالی است به درستی روی آن دست گذاشتهاند.
به عبارتی، میتوان گفت اگر امپراتوری آمریکا امروز این حجم از مشکلات عدیده را دارد، عمدهی آنها به دلیل تغییر ماهیتش از امپراتوری تولید به امپراتوری مصرف است.
کاهش تولید و روی آوردن به مصرف یک امپراتوری را به زانو در آورده و دچار این وضعیت کرده است. حالا اگر ما یا هر کشور دیگری، معکوس این روند را طی کنیم، یعنی به جای مصرفکننده بودن به تولیدکننده تبدیل شویم، از نظر اقتصادی قدرتمند میشویم و پرچم اقتصاد، یعنی ارزش پولمان بالا میرود و آقایی و سروری آن محقق میشود.
🇮🇷 @Ammar_media