💢 ...آری، این چنین شد برادر
بخشی از سخنرانی « #حسن_عباسی در گزارشی به دکتر #شریعتی »
چند سال قبل، از مقابل حسینیه ارشاد رد میشدم. به ساختمانش نگاهی کردم؛ دلم برایت تنگ شد. آگهیهای کلاسهای آموزشی آن جالب بود: «گلدوزی و قلاببافی» استادان مدعی، به جای پر کردن جای خالی تو در کرسی حسینیه ارشاد، سالها در صحت و سقم رساله دکترای تو نوشتند و مینویسند..! آنچه تو در «کلژدوفرانس» فرانسه دیده و قصد اجرای آن در حسینیه ارشاد را داشتی به کجا رسید! منجوق دوزی و قلاب بافی! استادان جامعه شناسی و تاریخ، میگفتند: «شریعتی هیچ پروژهای نداشته است» غافل از آنکه، آرزوی تو برای «تحول در علوم انسانی» از جای دیگری کلید خورده بود..
به تو نوید میدهم آرزوی تو برای «تحول در علوم انسانی» با عبور از علوم انسانی تثلیثی غرب شروع شد. نه از متن دانشگاه که از بطن جوانان شیفته و جویای حقیقت، آغاز شد. جایی که گفت: «علوم انسانی غرب مادی و غیرتوحیدی و غیرالهی» ست، شور و نشاط جوانان طلبه و دانشجو را باید میدیدی..
هیچگاه علوم انسانی مدرن تا به این اندازه بیاعتبار و بیآبرو نشده بود. امروز، سخن از «مرگ فلسفه»، «مرگ جامعهشناسی»، «مرگ ایدئولوژی» و «سقوط علم اقتصاد» در غرب میرود؛ اینها پیامدهای مرگ خدا در مدرنیته بود!
علوم انسانی که انسان را «حیوان» میخواند، «تمدن» را به «طویله» تقلیل داد؛ اما نوید دهم که جوانانِ امروز در «بازگشت به خویشتن خویش» به سرعت به «خودآگاهی» رسیدند. مدرنیته را انتقادی میخوانند و حقیقت را در قرآن و نهج البلاغه میجویند.
«اسطوره» را که در برابر «حقیقت» نمایش دادی و «علی(ع) را حقیقتی بر گونه اساطیر» خواندی، دچار تحول شده است. اسطوره جای خود را به آواتار داده است. اکنون سخن این است که اگر علی(ع) حقیقتی بر گونه اساطیر بود، مهدی(عج) حقیقتی بر گونه آواتارهاست.
میگفتی «فاطمه فاطمه است» در این وانفسای بیحیایی، آنچه غرب را میهراسد، #حجاب فاطمی دختران است که باید میبودی و میدیدی..
به خاطر داری که در جامعه شناسی دینی میگفتی «اگر همه عارف شوند، چه میشود»؟ اگر در تاریخ، یک نفر معتکف میشد؛ امسال هفتصد هزار نفر معتکف شدند. دهها میلیون نفر به سمت #کربلا میروند؛ پیاده، بدون احتساب شمار ملائک؛ مغناطیس #حسین(ع) چه میکند.. البته استادان #لیبرال دانشگاههای ایران، تلاش میکنند نور حسین را با دهانهای خود خاموش کنند. چون تمام معادلات علوم انسانی #بورژوایی تمدن مدرن را بر هم زده است. زیرا مردم «یکِ» حسین دیدهاند و صفرهای وجود خود را پشت او چیدهاند؛ حالا خوانده میشوند. خودت میگفتی، «بینهایت صفر بدون "یک" خوانده نمیشود.» و امروز، اینان، ۲۷ میلیون زائر حسین خوانده میشوند چون با «یکِ» حسین هویت یافتند. این، گفتمان عمومی نسل جوان امروز ماست؛ اسطورهها را نمیجوید؛ در پی #حقیقت است.
«الگوی مدیریتی علوی» که شمهای از آن را در مدیریت #خمینی کبیر دیدیم، نهادینه شد. مردم چنان رشید شدهاند که فاصلهی خود را با مدل آوردن و بردن حاکمان توسط سفارتخانههای دول فخیمه، میلیونها سال نوری میبینند.. تنها در کتابها میخوانند که روزی همچون افغانستان و پاکستان، سفرای دول غربی مردم را هیچ میانگاشتند و کسی را میبردند و میآوردند. امروز دوست و دشمن اذعان می دارند که مستقل ترین کشور سیاسی جهان، #ایران است. حتی خواب نقشهکشیهای #سایکس_و_پیکو را در سر مستکبران عالم هم برهم زدند...
برادر! هجوم فرهنگی بیامان است؛ از تثلیثی که مینالیدی، اکنون استحمار را میجویند در قالبی جدید. تو نجات از این بردگی نوین را در «توسل به علی و تمسک به ولایت» گفتی و این امروز گفتمان عمومیست...
امروز گفتمان انقلابیون در برابر تمدنِ طویلهایِ «حیوان شگفتانگیز» ژان فرانسوا دورتیه، #جامعه_هجری ست. هجرتی که در افق اندیشهی تو چنان جایگاه رفیعی داشت، اکنون از آیات #قرآن به مایه فکری جوانان در جامعه سازی رسیده است. فراموش کردم بگویم جوانان انقلابی از جامعهشناسی به جامعه سازی رسیدند.
آری برادر...
گفتمان انقلابیون اکنون، #مهدویت در افق و #قسط در انفاس است.
@Ammar_Media | عمار مدیا
بخشی از سخنرانی « #حسن_عباسی در گزارشی به دکتر #شریعتی »
چند سال قبل، از مقابل حسینیه ارشاد رد میشدم. به ساختمانش نگاهی کردم؛ دلم برایت تنگ شد. آگهیهای کلاسهای آموزشی آن جالب بود: «گلدوزی و قلاببافی» استادان مدعی، به جای پر کردن جای خالی تو در کرسی حسینیه ارشاد، سالها در صحت و سقم رساله دکترای تو نوشتند و مینویسند..! آنچه تو در «کلژدوفرانس» فرانسه دیده و قصد اجرای آن در حسینیه ارشاد را داشتی به کجا رسید! منجوق دوزی و قلاب بافی! استادان جامعه شناسی و تاریخ، میگفتند: «شریعتی هیچ پروژهای نداشته است» غافل از آنکه، آرزوی تو برای «تحول در علوم انسانی» از جای دیگری کلید خورده بود..
به تو نوید میدهم آرزوی تو برای «تحول در علوم انسانی» با عبور از علوم انسانی تثلیثی غرب شروع شد. نه از متن دانشگاه که از بطن جوانان شیفته و جویای حقیقت، آغاز شد. جایی که گفت: «علوم انسانی غرب مادی و غیرتوحیدی و غیرالهی» ست، شور و نشاط جوانان طلبه و دانشجو را باید میدیدی..
هیچگاه علوم انسانی مدرن تا به این اندازه بیاعتبار و بیآبرو نشده بود. امروز، سخن از «مرگ فلسفه»، «مرگ جامعهشناسی»، «مرگ ایدئولوژی» و «سقوط علم اقتصاد» در غرب میرود؛ اینها پیامدهای مرگ خدا در مدرنیته بود!
علوم انسانی که انسان را «حیوان» میخواند، «تمدن» را به «طویله» تقلیل داد؛ اما نوید دهم که جوانانِ امروز در «بازگشت به خویشتن خویش» به سرعت به «خودآگاهی» رسیدند. مدرنیته را انتقادی میخوانند و حقیقت را در قرآن و نهج البلاغه میجویند.
«اسطوره» را که در برابر «حقیقت» نمایش دادی و «علی(ع) را حقیقتی بر گونه اساطیر» خواندی، دچار تحول شده است. اسطوره جای خود را به آواتار داده است. اکنون سخن این است که اگر علی(ع) حقیقتی بر گونه اساطیر بود، مهدی(عج) حقیقتی بر گونه آواتارهاست.
میگفتی «فاطمه فاطمه است» در این وانفسای بیحیایی، آنچه غرب را میهراسد، #حجاب فاطمی دختران است که باید میبودی و میدیدی..
به خاطر داری که در جامعه شناسی دینی میگفتی «اگر همه عارف شوند، چه میشود»؟ اگر در تاریخ، یک نفر معتکف میشد؛ امسال هفتصد هزار نفر معتکف شدند. دهها میلیون نفر به سمت #کربلا میروند؛ پیاده، بدون احتساب شمار ملائک؛ مغناطیس #حسین(ع) چه میکند.. البته استادان #لیبرال دانشگاههای ایران، تلاش میکنند نور حسین را با دهانهای خود خاموش کنند. چون تمام معادلات علوم انسانی #بورژوایی تمدن مدرن را بر هم زده است. زیرا مردم «یکِ» حسین دیدهاند و صفرهای وجود خود را پشت او چیدهاند؛ حالا خوانده میشوند. خودت میگفتی، «بینهایت صفر بدون "یک" خوانده نمیشود.» و امروز، اینان، ۲۷ میلیون زائر حسین خوانده میشوند چون با «یکِ» حسین هویت یافتند. این، گفتمان عمومی نسل جوان امروز ماست؛ اسطورهها را نمیجوید؛ در پی #حقیقت است.
«الگوی مدیریتی علوی» که شمهای از آن را در مدیریت #خمینی کبیر دیدیم، نهادینه شد. مردم چنان رشید شدهاند که فاصلهی خود را با مدل آوردن و بردن حاکمان توسط سفارتخانههای دول فخیمه، میلیونها سال نوری میبینند.. تنها در کتابها میخوانند که روزی همچون افغانستان و پاکستان، سفرای دول غربی مردم را هیچ میانگاشتند و کسی را میبردند و میآوردند. امروز دوست و دشمن اذعان می دارند که مستقل ترین کشور سیاسی جهان، #ایران است. حتی خواب نقشهکشیهای #سایکس_و_پیکو را در سر مستکبران عالم هم برهم زدند...
برادر! هجوم فرهنگی بیامان است؛ از تثلیثی که مینالیدی، اکنون استحمار را میجویند در قالبی جدید. تو نجات از این بردگی نوین را در «توسل به علی و تمسک به ولایت» گفتی و این امروز گفتمان عمومیست...
امروز گفتمان انقلابیون در برابر تمدنِ طویلهایِ «حیوان شگفتانگیز» ژان فرانسوا دورتیه، #جامعه_هجری ست. هجرتی که در افق اندیشهی تو چنان جایگاه رفیعی داشت، اکنون از آیات #قرآن به مایه فکری جوانان در جامعه سازی رسیده است. فراموش کردم بگویم جوانان انقلابی از جامعهشناسی به جامعه سازی رسیدند.
آری برادر...
گفتمان انقلابیون اکنون، #مهدویت در افق و #قسط در انفاس است.
@Ammar_Media | عمار مدیا
💢 #حقیقت_پول| بخش نخست
• در یادداشت قبلی به توضیح و نقد نظرگاه پولی تفکر اقتصاد بازار تحت عنوان «تحریف پول» پرداخته شد و گفتیم از آنجایی که تفکر اقتصاد بازار به دلیل تعصب به باورهای مکتبی خود عامدانه توضیح صادقانهای از پدیده پول ارائه ننموده، ما میبایست برای شناخت و تحلیل این پدیده در پیِ نظرگاه پولی بدیل باشیم.
🔹تعریف پول:
• پول در حقیقت، اعتبار محضِ حاکمیت(قدرت مستقر) است که برای جامعهی تحت سلطه و نفوذ این حکومت، به عنوان «وسیلهی پرداخت» دارای «پذیرفتگی عمومی» میباشد. قوت و ضعف این اعتبار به بقای حکومت و یا اراده آن بستگی پیدا میکند؛ به طور مثال چنانچه حکومتی فروبپاشد، پول آن حکومت کاملاً بیاعتبار میگردد. همچنین شدت پذیرفتگی عمومی در رابطه با وسیلهی پرداخت بودن برای جامعه، به سطح اراده و استیلای حکومت بازمیگردد. مثلاً منطقهای ابتدا به ساکن تحت سلطه حکومت «الف» قرار داشته اما حالا توسط حکومت «ب» اشغال میشود، طبعاً این وضعیت به کاهش پذیرفتگی عمومی پول قبلی میانجامد و همچنین فضا برای حضور پول حکومت غالب مستعد است.
• وقتی میگوییم، پول از سنخ اعتبارِ قدرت مستقر و حاصل وضع حکومتی است در واقع ماهیت پدیده پول را یک شیء مادی و فیزیکی نمیدانیم. پول به خاطر ذات اعتباریاش، نه قابل لمس کردن است و نه میتوان آن را دید، بنابراین هیچ تفاوتی بین پول امروز و پولهای سابق وجود ندارد. مثلاً درهم و دینار صدراسلام، به مهرهای حکومتی بر روی سکههای فلزی اطلاق میشده و این یعنی نقدیت به مهرها بازمیگشته و نه جنس فلز به کار رفته در مسکوکات. پیرو همین موضوع میزان و حتی روند تغییرات ارزش مبادلاتی نقدین(درهم و دینار) با دو فلز «طلا» و «نقره» متفاوت بوده است. یا در مثال دیگر، دلار برتون وودز را نمیتوان معادل(همان) سند بدهکاری فدرال رزرو ایالات متحده به حساب آورد چراکه دلار، «وسیلهی پرداخت مقبولیتیافته در سطح جامعه» بوده درحالی که بدهکاری یک انس طلای فدِ آمریکا، این ویژگی را اصلاً نداشت.
🔸چرا به پول احتیاج داریم؟
• به منظور اندازهگیری و انجام پرداختها با یک مبنای واحد در جامعه تا نیازهای معیشتی مردم در بستر شکلگیری روابط اجتماعی مالی به آسانی برطرف شود. پول به عنوان یک ابزار ساده، پیوندهای مردم با هم وحکومت را مستحکم و بیشتر میکند چون با دقیقتر و شفاف شدن مقدار تعهدات مالی نظیر مهریه، دیات، قیمت کالاها، دستمزد افراد و ... برمبنای یک معیار ثابت مشترک، زندگی اجتماعی به مراتب موفقتری را برای همگان فراهم میسازد.
📝یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
ادامه دارد ...
🔻مرتبط
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
💢 پاسخ آیت الله #مکارم_شیرازی به استفتا جمعی از اقتصاددانان درباره نظام بانکی
💢جامعه اسیر اقتصاد لیبرالی و پول بدون پشتوانه است.
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#کلاهبرداری_بزرگ
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_نباید_کار_کند
#پول_بدون_پشتوانه
#شورش_علیه_طمع
#انقلاب_اقتصادی
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media | #اقتصاد
• در یادداشت قبلی به توضیح و نقد نظرگاه پولی تفکر اقتصاد بازار تحت عنوان «تحریف پول» پرداخته شد و گفتیم از آنجایی که تفکر اقتصاد بازار به دلیل تعصب به باورهای مکتبی خود عامدانه توضیح صادقانهای از پدیده پول ارائه ننموده، ما میبایست برای شناخت و تحلیل این پدیده در پیِ نظرگاه پولی بدیل باشیم.
🔹تعریف پول:
• پول در حقیقت، اعتبار محضِ حاکمیت(قدرت مستقر) است که برای جامعهی تحت سلطه و نفوذ این حکومت، به عنوان «وسیلهی پرداخت» دارای «پذیرفتگی عمومی» میباشد. قوت و ضعف این اعتبار به بقای حکومت و یا اراده آن بستگی پیدا میکند؛ به طور مثال چنانچه حکومتی فروبپاشد، پول آن حکومت کاملاً بیاعتبار میگردد. همچنین شدت پذیرفتگی عمومی در رابطه با وسیلهی پرداخت بودن برای جامعه، به سطح اراده و استیلای حکومت بازمیگردد. مثلاً منطقهای ابتدا به ساکن تحت سلطه حکومت «الف» قرار داشته اما حالا توسط حکومت «ب» اشغال میشود، طبعاً این وضعیت به کاهش پذیرفتگی عمومی پول قبلی میانجامد و همچنین فضا برای حضور پول حکومت غالب مستعد است.
• وقتی میگوییم، پول از سنخ اعتبارِ قدرت مستقر و حاصل وضع حکومتی است در واقع ماهیت پدیده پول را یک شیء مادی و فیزیکی نمیدانیم. پول به خاطر ذات اعتباریاش، نه قابل لمس کردن است و نه میتوان آن را دید، بنابراین هیچ تفاوتی بین پول امروز و پولهای سابق وجود ندارد. مثلاً درهم و دینار صدراسلام، به مهرهای حکومتی بر روی سکههای فلزی اطلاق میشده و این یعنی نقدیت به مهرها بازمیگشته و نه جنس فلز به کار رفته در مسکوکات. پیرو همین موضوع میزان و حتی روند تغییرات ارزش مبادلاتی نقدین(درهم و دینار) با دو فلز «طلا» و «نقره» متفاوت بوده است. یا در مثال دیگر، دلار برتون وودز را نمیتوان معادل(همان) سند بدهکاری فدرال رزرو ایالات متحده به حساب آورد چراکه دلار، «وسیلهی پرداخت مقبولیتیافته در سطح جامعه» بوده درحالی که بدهکاری یک انس طلای فدِ آمریکا، این ویژگی را اصلاً نداشت.
🔸چرا به پول احتیاج داریم؟
• به منظور اندازهگیری و انجام پرداختها با یک مبنای واحد در جامعه تا نیازهای معیشتی مردم در بستر شکلگیری روابط اجتماعی مالی به آسانی برطرف شود. پول به عنوان یک ابزار ساده، پیوندهای مردم با هم وحکومت را مستحکم و بیشتر میکند چون با دقیقتر و شفاف شدن مقدار تعهدات مالی نظیر مهریه، دیات، قیمت کالاها، دستمزد افراد و ... برمبنای یک معیار ثابت مشترک، زندگی اجتماعی به مراتب موفقتری را برای همگان فراهم میسازد.
📝یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
ادامه دارد ...
🔻مرتبط
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
💢 پاسخ آیت الله #مکارم_شیرازی به استفتا جمعی از اقتصاددانان درباره نظام بانکی
💢جامعه اسیر اقتصاد لیبرالی و پول بدون پشتوانه است.
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#کلاهبرداری_بزرگ
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_نباید_کار_کند
#پول_بدون_پشتوانه
#شورش_علیه_طمع
#انقلاب_اقتصادی
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media | #اقتصاد
💢 #حقیقت_پول| بخش دوم
ثبات یا تغییر اندازه واحد پولی:
الف) تقلیل واحد پولی:
همه توافق کردهاند که یک متر، معادل ۱۰۰ سانتیمتر است. حالا تصور کنید یک مرتبه این توافق تغییر کند و یک متر معادل ۸۰ سانتیمتر باشد.(متر را کوتاهتر درنظربگیریم) یعنی اگر شما یک خانه ۱۰۰ متری داشته باشید، ۴۴ متر به آن اضافه خواهد شد. توجه داشته باشیم که در این حالت با تغییر معیاراندازهگیری صرفاً مقدار عددی وسعت خانه تغییر کرده وگرنه وسعت خانه همان اندازه قبلی است. حالا فرض کنید، همین اتفاق برای معیار اندازهگیری دما رخ دهد. همه ما میدانیم که در فشار یک اتمسفر، آب در ۱۰۰ درجه سلسیوس به جوش میآید. چنانچه معیار اندازهگیری سلسیوس را به نسبت قبل کوچک نماییم، عدد دمای جوش آب بر حسب سلسیوس افزایش پیدا خواهد کرد در حالی که دمای واقعی جوش آب عوض نشده است. «کاملاً واضح است که این اتفاق میتواند برای هر معیار اندازهگیری دیگری رخ دهد!»
همانطور که متر واحدِ سنجش طول است، واحد پولی(به عنوان مثال: ریال) نیز مبنای اندازهگیری پرداختها است و میتواند در معرض چنین تغییراتی قرار بگیرد اما کالاپنداری پول موجب شده تا این مسئله، از دید افراد جامعه پنهان بماند. مثلاً اگر ۱۰۰ تُن سیبزمینی داشته باشیم وآن قدر به این حجم بیفزاییم تا حقیقتاً به ۲۰۰ تُن برسد، میتوانیم بگوییم اندازه سیبزمینیها دو برابر شده است. اما نقدینگی ریالی که البته فعلاً نوعی «کالا» یا حتی «سند بدهی مبتنی بر کالا» را با خود حمل نمیکند، اگر عدد آن ده برابر شود نمیتوان نتیجه گرفت که مقدار ثروت ریالی موجود، ده برابر گشته است! به بیان دیگر شماره نقدینگی، دال بر اندازه ثروت ریالی موجود نیست بلکه فقط یک اسم و قرارداد است.(شماره نقدینگی مستقلاً موضوعیت ندارد و هر عددی را میتوان به آن نسبت داد.) یا مثلاً اگر مردم دههزار ریال را یک ریال بخوانند، این مسئله تغییری را در داشتههای ریالی مردم ایجاد نخواهد کرد. آنچه که اهمیت دارد، سهم افراد از ثروت اعتباری ریالی(نقدینگی) است و نه شماره آن.(سهم هر کس از کیک نقدینگی ریالی، نشاندهنده دارایی ریالی او است.) با این توضیحات علیرغم تصورِ رایج، در نظام پولی فعلی انتشار پول به معنای تزریق ثروت جدید و هدم پول به معنای از بین بردن ثروت موجود نیست، بلکه با این کار صرفاً شماره نقدینگی عوض میشود.(بر این اساس میتوان به طور مثال ادعا کرد مجموع ثروت ریالی از سال ۱۳۵۷تا ۱۳۹۸ ذرهای تغییر نکرده و تنها رقم نسبت داده شده به نقدینگی افزایش یافته است.)
متأسفانه اغلب ما فکر میکنیم، اندازه نقدینگی در نظام پولی امروز همچون کالای سیبزمینی میتواند افزایش یا کاهش پیدا کند در صورتی که همیشه این مقدار ثابت است.
ب) عامل تورم چیست؟
نگارنده معقتد است: «تقلیل واحد پولی، همان عاملی است که پدیده تورم مربوط به خودش را به وجود میآورد.» اگر کلیتر نگاه کنیم، پدیده تورم را نمیتوان مخصوص واحد پولی دانست بلکه برای هر واحد اندازهگیری دیگری هم میتواند این اتفاق روی دهد. در همین متن کمی قبلتر ما به نمونههایی از تورم اشاره کردیم که با کوچک کردن درجه سلسیوس، دمای جوش آب و با کوتاه کردن متر، مساحت خانه تغییری نکرد و فقط مقدار عددی آن متورم شد. قاعده این است که اگر یک «میزان»(معیار اندازهگیری) را تقلیل دهیم، اندازه چیزی که با آن مورد سنجش قرار میگیرد متورم میشود.
ناگفته نماند، در تلقی مشهور(دانش اقتصاد متعارف) به اشتباه تورم (Inflation) به «افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان مشخصی» تعبیر میشود. باید بدانیم که اولین جایی که تورم خودش را نشان میدهد، منبسط شدن شماره (مقدار اسمی) «نقدینگی» موجود است؛ در ادامه مقدار پرداختها وقتی متورم خواهد شد که افراد از نقدینگی متورم نزد خود استفاده کنند(البته اگر مردم در نسبت با موضوع تقلیل واحد پولی به آگاهی برسند، همیشه مقدار واقعی پول را معیار قرار خواهند داد و متورم شدن کلیه پرداختها، فوری و هم اندازه تورم شماره نقدینگی خواهد بود): پرداختهایی مانند بدهی، مالیات، دستمزدها، مهریه، هدایای نقدی و همچنین قیمت کالاها و خدمات.
دو نکته مهم را نباید از یاد برد: ۱. افزایش حقیقی قیمتها، گرانی است و نه تورم! ممکن است مالیاتها یا حتی دستمزدها به هر دلیلی به صورت واقعی افزایش پیدا کند. این نوع افزایشها نباید با تورم که منبسط شدن اسمی و عددی است، اشتباه گرفته شود. ۲. با هر بار کوچک کردن واحد پولی، تورم بروز میکند.(حداقل در مورد عدد نقدینگی) در صورتی که این اقدام مقطعی ادامهدار باشد، با تورم مداوم مواجه میشویم.
یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
ادامه دارد
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_بدون_پشتوانه
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media
ثبات یا تغییر اندازه واحد پولی:
الف) تقلیل واحد پولی:
همه توافق کردهاند که یک متر، معادل ۱۰۰ سانتیمتر است. حالا تصور کنید یک مرتبه این توافق تغییر کند و یک متر معادل ۸۰ سانتیمتر باشد.(متر را کوتاهتر درنظربگیریم) یعنی اگر شما یک خانه ۱۰۰ متری داشته باشید، ۴۴ متر به آن اضافه خواهد شد. توجه داشته باشیم که در این حالت با تغییر معیاراندازهگیری صرفاً مقدار عددی وسعت خانه تغییر کرده وگرنه وسعت خانه همان اندازه قبلی است. حالا فرض کنید، همین اتفاق برای معیار اندازهگیری دما رخ دهد. همه ما میدانیم که در فشار یک اتمسفر، آب در ۱۰۰ درجه سلسیوس به جوش میآید. چنانچه معیار اندازهگیری سلسیوس را به نسبت قبل کوچک نماییم، عدد دمای جوش آب بر حسب سلسیوس افزایش پیدا خواهد کرد در حالی که دمای واقعی جوش آب عوض نشده است. «کاملاً واضح است که این اتفاق میتواند برای هر معیار اندازهگیری دیگری رخ دهد!»
همانطور که متر واحدِ سنجش طول است، واحد پولی(به عنوان مثال: ریال) نیز مبنای اندازهگیری پرداختها است و میتواند در معرض چنین تغییراتی قرار بگیرد اما کالاپنداری پول موجب شده تا این مسئله، از دید افراد جامعه پنهان بماند. مثلاً اگر ۱۰۰ تُن سیبزمینی داشته باشیم وآن قدر به این حجم بیفزاییم تا حقیقتاً به ۲۰۰ تُن برسد، میتوانیم بگوییم اندازه سیبزمینیها دو برابر شده است. اما نقدینگی ریالی که البته فعلاً نوعی «کالا» یا حتی «سند بدهی مبتنی بر کالا» را با خود حمل نمیکند، اگر عدد آن ده برابر شود نمیتوان نتیجه گرفت که مقدار ثروت ریالی موجود، ده برابر گشته است! به بیان دیگر شماره نقدینگی، دال بر اندازه ثروت ریالی موجود نیست بلکه فقط یک اسم و قرارداد است.(شماره نقدینگی مستقلاً موضوعیت ندارد و هر عددی را میتوان به آن نسبت داد.) یا مثلاً اگر مردم دههزار ریال را یک ریال بخوانند، این مسئله تغییری را در داشتههای ریالی مردم ایجاد نخواهد کرد. آنچه که اهمیت دارد، سهم افراد از ثروت اعتباری ریالی(نقدینگی) است و نه شماره آن.(سهم هر کس از کیک نقدینگی ریالی، نشاندهنده دارایی ریالی او است.) با این توضیحات علیرغم تصورِ رایج، در نظام پولی فعلی انتشار پول به معنای تزریق ثروت جدید و هدم پول به معنای از بین بردن ثروت موجود نیست، بلکه با این کار صرفاً شماره نقدینگی عوض میشود.(بر این اساس میتوان به طور مثال ادعا کرد مجموع ثروت ریالی از سال ۱۳۵۷تا ۱۳۹۸ ذرهای تغییر نکرده و تنها رقم نسبت داده شده به نقدینگی افزایش یافته است.)
متأسفانه اغلب ما فکر میکنیم، اندازه نقدینگی در نظام پولی امروز همچون کالای سیبزمینی میتواند افزایش یا کاهش پیدا کند در صورتی که همیشه این مقدار ثابت است.
ب) عامل تورم چیست؟
نگارنده معقتد است: «تقلیل واحد پولی، همان عاملی است که پدیده تورم مربوط به خودش را به وجود میآورد.» اگر کلیتر نگاه کنیم، پدیده تورم را نمیتوان مخصوص واحد پولی دانست بلکه برای هر واحد اندازهگیری دیگری هم میتواند این اتفاق روی دهد. در همین متن کمی قبلتر ما به نمونههایی از تورم اشاره کردیم که با کوچک کردن درجه سلسیوس، دمای جوش آب و با کوتاه کردن متر، مساحت خانه تغییری نکرد و فقط مقدار عددی آن متورم شد. قاعده این است که اگر یک «میزان»(معیار اندازهگیری) را تقلیل دهیم، اندازه چیزی که با آن مورد سنجش قرار میگیرد متورم میشود.
ناگفته نماند، در تلقی مشهور(دانش اقتصاد متعارف) به اشتباه تورم (Inflation) به «افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان مشخصی» تعبیر میشود. باید بدانیم که اولین جایی که تورم خودش را نشان میدهد، منبسط شدن شماره (مقدار اسمی) «نقدینگی» موجود است؛ در ادامه مقدار پرداختها وقتی متورم خواهد شد که افراد از نقدینگی متورم نزد خود استفاده کنند(البته اگر مردم در نسبت با موضوع تقلیل واحد پولی به آگاهی برسند، همیشه مقدار واقعی پول را معیار قرار خواهند داد و متورم شدن کلیه پرداختها، فوری و هم اندازه تورم شماره نقدینگی خواهد بود): پرداختهایی مانند بدهی، مالیات، دستمزدها، مهریه، هدایای نقدی و همچنین قیمت کالاها و خدمات.
دو نکته مهم را نباید از یاد برد: ۱. افزایش حقیقی قیمتها، گرانی است و نه تورم! ممکن است مالیاتها یا حتی دستمزدها به هر دلیلی به صورت واقعی افزایش پیدا کند. این نوع افزایشها نباید با تورم که منبسط شدن اسمی و عددی است، اشتباه گرفته شود. ۲. با هر بار کوچک کردن واحد پولی، تورم بروز میکند.(حداقل در مورد عدد نقدینگی) در صورتی که این اقدام مقطعی ادامهدار باشد، با تورم مداوم مواجه میشویم.
یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
ادامه دارد
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_بدون_پشتوانه
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media
💢 #حقیقت_پول | بخش سوم
🔹واحدپولی متغیر و ثابت:
◾️ج) چرا اندازهی واحد پولی را تقلیل میدهند؟
• دگرگونی سنجه، موجب میگردد فرد در تشخیص اندازهها سردرگم شود و حتی ممکن است به اشتباه بیفتد. همانطور که خداوند آسمان را بر اساس میزان بنا کرد، تمام واحدهای اندازهگیری من جمله یکای پولی هم میبایست ثابت باشد. اما چرا امروزه واحد پولی را همواره تقلیل میدهند؟ نهادی که عدد نقدینگی را میافزاید، مالکیت مبلغِ به ظاهر جدید را از آنِ خود میداند! به عبارتی از سر کالاپنداری پول، به این مسئله توجه نمیشود که شمارهای که به عدد نقدینگی اضافه شده، درصد مشخصی از ثروت ریالی مردم بوده و ثروت جدید به حساب نمیآید. مثلاً وقتی بانک با وامدهی، بر شماره نقدینگی اضافه میکند درحقیقت از این مجرا، با در اختیار گذاشتن مبلغ وام نزد وامگیرنده، اموال مردم را دستبرد میزند!
• به جهت واضحتر بیان کردن ماجرا، مثال سادهای میزنیم: فرض کنید شما صاحب یک میلیون تومان در حساب بانکی هستید و یک دزد مصمم است که ۲۰% آن را بردارد. این سارق به دو روش متفاوت میتواند این کار را انجام دهد. روش اول: عیناً مبلغ ۲۰۰هزار تومان از حساب شما بردارد که قاعدتاً تنها ۸۰۰ هزار تومان در حسابتان باقی میماند. حالت دوم: در پوشش تقلیل یکای پولی، به شما دستبرد بزند به عبارتی شماره نقدینگی را ۲۵% افزایش دهد و ۲۵۰هزار تومان از محل پول شما بردارد. اگر حساب بانکیتان را بررسی کنید همان عدد یک میلیون تومان را مشاهده خواهید کرد اما با این تفاوت که تومان فعلی ۲۰% کمتر از تومان قبلی است!
◾️د) لزوم توجه به مقدار واقعی پرداختها
• تا زمانی که با واحد پولی متغیر سر و کار داریم، لازم است توجه داشته باشیم که باید مقدار واقعی واحد پولی را به عوض مقدار اسمی، معیار قرار داد. برای نظام پولی امروز، با نسبت سنجی مبلغ اسمی به شماره نقدینگی مقدار واقعی آن مبلغ بدست میآید.(یکای اندازهگیری مربوطه ثابت نیست که بتوانیم تنها با در نظر گرفتن شماره پول، به میزان مالیت آن پی ببریم.) مثلاً مدیون باید دَیْن را به طور کامل ادا کند تا بریءالذمّه شود. با ملاحظه اینکه واحد پولی را تقلیل میدهند، قاعدتاً نباید شماره پول به تنهایی مبنای تعیین میزان طلب قرار بگیرد. دامنه مصادیق موضوع مورد بحث، موارد زیادی را شامل میشود: «میزان بدهی وامگیرنده در زمان تسویه»، «اندازه مهریهی نقدی که مدتهاست که پرداخت نشده»، «مقدار پرداختهای اقساطی در دیه»، «میزان بدهی خریدار کالای نسیه در زمان تسویه»، «اندازه پولی که قبلاً به سرقت رفته و حالا قرار است به صاحب اصلی بازگردد»، «مقدار مالیات، عوارض و جرائم پرداخت نشده»، «میزان هزینه قراردادهای مدتدار شرکتهای پیمان کاری»، «اندازه دستمزد کارکنان دولتی و خصوصی»، «مقدار پول صاحب سرمایه در تأمین مالیهای انتفاعی نظیر مضاربه» و ... .
• یادآور میشویم که ضمان در مورد خود مال معنا پیدا میکند و نه اوصاف خارجیه آن. به عبارتی آنچه دائن از مدیون طلبکار است، مال میباشد و اساساً روی اندازه مشخصی مال، تعهد صورت گرفته است.(نه «ارزش مال» و نه حتی «واحد اندازهگیری»)
• نکته دیگر اینکه آگاهیبخشی گسترده در این زمینه بسیار ضروری است تا مردم بتوانند مقدار واقعی پرداختها را از مقدار اسمیشان تشخیص دهند. نه فقط مواردی که بالاتر ذکر آن رفت حتی توجه به مقدار واقعی قیمتها، دستمزدها، مالیاتها و ... بسیار مهم است. به عنوان نمونه: آیا همواره بنزین یا طلا گرانتر شده یا صرفاً قیمت آن دچار نوسان شده است؟ هر سال چقدر بر دستمزدها و یا مالیاتها افزوده میشود(یا از آن کم میشود)؟
📝یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
🔻مرتبط
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
💢 پاسخ آیت الله #مکارم_شیرازی به استفتا جمعی از اقتصاددانان درباره نظام بانکی
💢جامعه اسیر اقتصاد لیبرالی و پول بدون پشتوانه است.
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#کلاهبرداری_بزرگ
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_نباید_کار_کند
#پول_بدون_پشتوانه
#شورش_علیه_طمع
#انقلاب_اقتصادی
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media | #اقتصاد
🔹واحدپولی متغیر و ثابت:
◾️ج) چرا اندازهی واحد پولی را تقلیل میدهند؟
• دگرگونی سنجه، موجب میگردد فرد در تشخیص اندازهها سردرگم شود و حتی ممکن است به اشتباه بیفتد. همانطور که خداوند آسمان را بر اساس میزان بنا کرد، تمام واحدهای اندازهگیری من جمله یکای پولی هم میبایست ثابت باشد. اما چرا امروزه واحد پولی را همواره تقلیل میدهند؟ نهادی که عدد نقدینگی را میافزاید، مالکیت مبلغِ به ظاهر جدید را از آنِ خود میداند! به عبارتی از سر کالاپنداری پول، به این مسئله توجه نمیشود که شمارهای که به عدد نقدینگی اضافه شده، درصد مشخصی از ثروت ریالی مردم بوده و ثروت جدید به حساب نمیآید. مثلاً وقتی بانک با وامدهی، بر شماره نقدینگی اضافه میکند درحقیقت از این مجرا، با در اختیار گذاشتن مبلغ وام نزد وامگیرنده، اموال مردم را دستبرد میزند!
• به جهت واضحتر بیان کردن ماجرا، مثال سادهای میزنیم: فرض کنید شما صاحب یک میلیون تومان در حساب بانکی هستید و یک دزد مصمم است که ۲۰% آن را بردارد. این سارق به دو روش متفاوت میتواند این کار را انجام دهد. روش اول: عیناً مبلغ ۲۰۰هزار تومان از حساب شما بردارد که قاعدتاً تنها ۸۰۰ هزار تومان در حسابتان باقی میماند. حالت دوم: در پوشش تقلیل یکای پولی، به شما دستبرد بزند به عبارتی شماره نقدینگی را ۲۵% افزایش دهد و ۲۵۰هزار تومان از محل پول شما بردارد. اگر حساب بانکیتان را بررسی کنید همان عدد یک میلیون تومان را مشاهده خواهید کرد اما با این تفاوت که تومان فعلی ۲۰% کمتر از تومان قبلی است!
◾️د) لزوم توجه به مقدار واقعی پرداختها
• تا زمانی که با واحد پولی متغیر سر و کار داریم، لازم است توجه داشته باشیم که باید مقدار واقعی واحد پولی را به عوض مقدار اسمی، معیار قرار داد. برای نظام پولی امروز، با نسبت سنجی مبلغ اسمی به شماره نقدینگی مقدار واقعی آن مبلغ بدست میآید.(یکای اندازهگیری مربوطه ثابت نیست که بتوانیم تنها با در نظر گرفتن شماره پول، به میزان مالیت آن پی ببریم.) مثلاً مدیون باید دَیْن را به طور کامل ادا کند تا بریءالذمّه شود. با ملاحظه اینکه واحد پولی را تقلیل میدهند، قاعدتاً نباید شماره پول به تنهایی مبنای تعیین میزان طلب قرار بگیرد. دامنه مصادیق موضوع مورد بحث، موارد زیادی را شامل میشود: «میزان بدهی وامگیرنده در زمان تسویه»، «اندازه مهریهی نقدی که مدتهاست که پرداخت نشده»، «مقدار پرداختهای اقساطی در دیه»، «میزان بدهی خریدار کالای نسیه در زمان تسویه»، «اندازه پولی که قبلاً به سرقت رفته و حالا قرار است به صاحب اصلی بازگردد»، «مقدار مالیات، عوارض و جرائم پرداخت نشده»، «میزان هزینه قراردادهای مدتدار شرکتهای پیمان کاری»، «اندازه دستمزد کارکنان دولتی و خصوصی»، «مقدار پول صاحب سرمایه در تأمین مالیهای انتفاعی نظیر مضاربه» و ... .
• یادآور میشویم که ضمان در مورد خود مال معنا پیدا میکند و نه اوصاف خارجیه آن. به عبارتی آنچه دائن از مدیون طلبکار است، مال میباشد و اساساً روی اندازه مشخصی مال، تعهد صورت گرفته است.(نه «ارزش مال» و نه حتی «واحد اندازهگیری»)
• نکته دیگر اینکه آگاهیبخشی گسترده در این زمینه بسیار ضروری است تا مردم بتوانند مقدار واقعی پرداختها را از مقدار اسمیشان تشخیص دهند. نه فقط مواردی که بالاتر ذکر آن رفت حتی توجه به مقدار واقعی قیمتها، دستمزدها، مالیاتها و ... بسیار مهم است. به عنوان نمونه: آیا همواره بنزین یا طلا گرانتر شده یا صرفاً قیمت آن دچار نوسان شده است؟ هر سال چقدر بر دستمزدها و یا مالیاتها افزوده میشود(یا از آن کم میشود)؟
📝یادداشت #محمد_گلیج از کارشناسان جنبش مردمی احیاء زکات
🔻مرتبط
💢 چرا قیمت کالاها مدام تغییر می کند؟!
💢 پاسخ آیت الله #مکارم_شیرازی به استفتا جمعی از اقتصاددانان درباره نظام بانکی
💢جامعه اسیر اقتصاد لیبرالی و پول بدون پشتوانه است.
#خلق_پول_سرقت_فراگیر
#کلاهبرداری_بزرگ
#بانک #خلق_پول #ربای_کلان
#پول_نباید_کار_کند
#پول_بدون_پشتوانه
#شورش_علیه_طمع
#انقلاب_اقتصادی
#ربا = جنگ با خدا
🇮🇷 @Ammar_media | #اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 ما بر کدامحسین میگرییم؟
🎙 #شهید_مطهری:
اینکه گفتهاند رثای #حسین_بن_علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک #قهرمان.
پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و #حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم #عدالت_خواه بشوید، شما هم #آزادی_خواه بشوید و برای #آزادی احترام قائل باشید.
📚حماسه حسینی، جلد اول، صفحه ۲۲
🇮🇷 @Ammar_media
🎙 #شهید_مطهری:
اینکه گفتهاند رثای #حسین_بن_علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک #قهرمان.
پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و #حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم #عدالت_خواه بشوید، شما هم #آزادی_خواه بشوید و برای #آزادی احترام قائل باشید.
📚حماسه حسینی، جلد اول، صفحه ۲۲
🇮🇷 @Ammar_media
💢 ترویج سکولاریسم و دینداری پستمدرن توسط روزنامه فرهیختگان
✍ امید رامز
روزنامه فرهیختگان در نسخه روز شنبه ۲۷ اسفند با تیتر "ایرانی که نمیبینند" و انتشار گزارشی از نتایج یک افکارسنجی، نوشته ۸۸٪ خانمهای کمحجاب یا بدحجاب تهرانی "خداباور" هستند و سپس تحلیل و نتیجهگیری کرده که ما باید "تکثرات فرهنگی و اجتماعی" را ببینیم و مدلهای مختلف پوشش و "بدحجابهای باخدا" را هم به رسمیت بشناسیم!
در همین راستا موسسه افکارسنجی گالوپ در ژوئن ۲۰۲۲ گزارشی منتشر کرده و نوشته بیش از ۸۰٪ مردم آمریکا "خداباور" هستند(اسلاید۲). البته از قبل میدانیم که مطابق پژوهشهای انجام شده، جامعه آمریکا از "مذهبیترین"! جوامع غربی است.
فارغ از این آمارها، نگاه کنید چند نوع خدا یا عرفان یا "اعتقاد معنوی به یک نیروی ماورایی و متافیزیکی" که خارج از مناسبات ایندنیایی، جهان را اداره میکند ظهور کرده؛ قانون جذب، انرژی مثبت، یوگا، شعور کیهانی، خدای درون، انرژی درمانی، جهان موازی، مدیتیشن، خوددوستی معنوی، چاکرا، مانترا، کارما، تائیچی، فنگشوئی، تائوی فیزیک، تناسخ و...
وجه اشتراک همه اینها چیست؟ ویژگی خداباوری مردم آمریکا چیست که فرهیختگان ما را به آن دعوت میکند!؟
خداگراییِ تخدیری و نشئگی معنوی بدون تقید به بایدها و نبایدها؛ به تعبیر دیگر جدایی ساحت عملی(#تقوا) از ساحت اعتقادی در حوزه دینداری و نسبی شدن #حقیقت و #اخلاق و یک باطنگرایی محض که مهمترین مشخصه #پست_مدرنیسم است و به شما این اجازه را میدهد که #خداباور باشید ولی شریعتمدار و اخلاقمدار نباشید؛ خداباور باشید ولی پوشش دینمدار نداشته باشید. خداباور باشید ولی مال نامشروع هم کسب کنید. خداباور باشید ولی روابط خارج از ازدواج و مصرف مشروب هم داشته باشید و...
فرهیختگان شاید آگاه نیست ولی رسما ما را به #سکولاریسم دعوت میکند و به حاکمیت توصیه میکند "چنین ایرانی را ببیند" و به رسمیت بشناسد.
instagram.com/p/Cp7X_uoIaeT
🇮🇷 @Ammar_media
✍ امید رامز
روزنامه فرهیختگان در نسخه روز شنبه ۲۷ اسفند با تیتر "ایرانی که نمیبینند" و انتشار گزارشی از نتایج یک افکارسنجی، نوشته ۸۸٪ خانمهای کمحجاب یا بدحجاب تهرانی "خداباور" هستند و سپس تحلیل و نتیجهگیری کرده که ما باید "تکثرات فرهنگی و اجتماعی" را ببینیم و مدلهای مختلف پوشش و "بدحجابهای باخدا" را هم به رسمیت بشناسیم!
در همین راستا موسسه افکارسنجی گالوپ در ژوئن ۲۰۲۲ گزارشی منتشر کرده و نوشته بیش از ۸۰٪ مردم آمریکا "خداباور" هستند(اسلاید۲). البته از قبل میدانیم که مطابق پژوهشهای انجام شده، جامعه آمریکا از "مذهبیترین"! جوامع غربی است.
فارغ از این آمارها، نگاه کنید چند نوع خدا یا عرفان یا "اعتقاد معنوی به یک نیروی ماورایی و متافیزیکی" که خارج از مناسبات ایندنیایی، جهان را اداره میکند ظهور کرده؛ قانون جذب، انرژی مثبت، یوگا، شعور کیهانی، خدای درون، انرژی درمانی، جهان موازی، مدیتیشن، خوددوستی معنوی، چاکرا، مانترا، کارما، تائیچی، فنگشوئی، تائوی فیزیک، تناسخ و...
وجه اشتراک همه اینها چیست؟ ویژگی خداباوری مردم آمریکا چیست که فرهیختگان ما را به آن دعوت میکند!؟
خداگراییِ تخدیری و نشئگی معنوی بدون تقید به بایدها و نبایدها؛ به تعبیر دیگر جدایی ساحت عملی(#تقوا) از ساحت اعتقادی در حوزه دینداری و نسبی شدن #حقیقت و #اخلاق و یک باطنگرایی محض که مهمترین مشخصه #پست_مدرنیسم است و به شما این اجازه را میدهد که #خداباور باشید ولی شریعتمدار و اخلاقمدار نباشید؛ خداباور باشید ولی پوشش دینمدار نداشته باشید. خداباور باشید ولی مال نامشروع هم کسب کنید. خداباور باشید ولی روابط خارج از ازدواج و مصرف مشروب هم داشته باشید و...
فرهیختگان شاید آگاه نیست ولی رسما ما را به #سکولاریسم دعوت میکند و به حاکمیت توصیه میکند "چنین ایرانی را ببیند" و به رسمیت بشناسد.
instagram.com/p/Cp7X_uoIaeT
🇮🇷 @Ammar_media