💢 با سلطه مخالفیم؛ چه غرب چه شرق!
🔸چند نکته مهم درباره #قرارداد_25_ساله با چین
1️⃣ اولاً همه می دانیم آمریکایی ها قطعاً از رابطه استراتژیک ایران و #چین یا رابطه ایران با هر کشور دیگری مثل روسیه یا ونزوئلا یا سایر دولت ها نگران است و برایش قابل تحمل نیست. همانطور که سعودی از برجام و ارتباط ما با آمریکا ناراحت بود و یا روسیه و چین از ارتباط ما با آمریکا و اروپا نگران بودند. این شایعات فروش کشور و فروش جزایر به چینی ها هم نابجاست. اینکه عده ای هم میگویند چون آمریکا مخالف این قرارداد است پس به نفع ایران است، استدلال کاملاً غلطی است. آمریکا مخالف است چون بعنوان یک رقیب، با نفوذ چین در خاورمیانه و سلطه چین بر ایران مخالف است!
2️⃣ ثانیاً یک جریان فکری، سیاسی و رسانه ای در داخل کشور مدعی است اگر بناست به یک بلوک وابسته باشیم بهتر است به غرب وابسته باشیم تا شرق؛ چون غرب هم قدرت سیاسی و تعیین کنندگی بیشتری دارد هم قدرت اقتصادی و تکنولوژی بالاتر. عرض ما این است غش کردن به سمت بلوک شرق یا غرب غلط است. سیاست جمهوری اسلامی باید «نه شرقی نه غربی» باشد. بله ارتباط با غرب و شرق و تعامل و قرارداد بر مبنای منافع مشترک خیلی خوب است اما غش کردن و وابستگی به هر طرف غلط اندر غلط است.
3️⃣ ثالثاً ارتباط با غرب و توجه به غرب در 250 سال اخیر هیچ سودی برای ایران نداشته؛ سیاست خارجی ایران در 150 سال قاجار و 50 سال پهلوی کاملاً به غرب و دولت های انگلیس و فرانسه و آمریکا وابسته بود در 40 سال اخیر جمهوری اسلامی نیز مهم ترین توجه سیاست خارجی کشور که دست تیم آقایان ولایتی و روحانی و ظریف بوده، دولت های غربی بوده است. اما همگان می دانیم وابستگی قاجار و پهلوی به غرب کشور را به قهقهرا برد و در جمهوری اسلامی هر وقت دولت ها به سمت غرب غش کردند نتیجه ای نگرفتند. سیاست دولت های هاشمی، خاتمی و روحانی متوجه و مرعوب غربی ها بود اما بجز تحریم و معرفی ایران به «محور شرارت» و تهدیدها و تحریم های گسترده، حاصلی نداشت.
4️⃣ رابعاً، پس چرخش نگاه سیاست خارجی از غرب به اقصاءنقاط عالم خاصه شرق سیاستی صحیح است چون از غرب تا حالا نتیجه ای نگرفته ایم و شرق با ما مشکل سیاسی و براندازی ندارد. ما می توانیم بر مبنای منافع مشترک، «استراتژیک نامه» امضا کنیم، اما اگر بناست وابستگی به شرق باشد هیچ سودی نخواهد داشت.
5️⃣ خامساً دولت حسن روحانی نشان داده نه تنها در ارتباط با غرب در قراردادهای برجام، پالرمو، FATF، IPC و 2030 غیرشفاف و بی عرضه است بلکه در ارتباط با روسیه و چین هم غیرشفاف و بی عرضه است. حتماً به یاد دارید واگذاری ماهیگیری در منطقه کنارک و چابهار سیستان و بلوچستان را که در همین دولت به چینی ها اجاره داده شده بود و آنها برای ماهیگیری کف دریا را هم جارو میکردند و مردم بومی را به شدت ناراضی کردند. در آخر سپاه ترالرها و کشتی های چینی را توقیف کرد و آن قراردادها بنا بود لغو شود.
🔹درنتیجه ما دولت حسن روحانی را ضعیف تر از آن می دانیم که بتواند از غربی ها یا شرقی ها امتیازی بگیرد و قرارداد متوازن تنظیم کند. پس چاره چیست؟ چاره انتشار متن و جزئیات دقیق این قرارداد هست تا نخبگان و رسانه ها درباره آن به بحث و گفتگو بنشینند و سپس در مجلس نقد و بررسی شود.
🔸برخی استدلال می کنند اگر متن و جزئیات قرارداد منتشر شود آمریکایی ها سوءاستفاده می کنند و جلوی این قرارداد گرفته می شود! استدلالی بسیار ضعیف! به گفته ظریف دروغ هم اشاره می کنند که گفت «علت اینکه قرارداد فروش نفت به روسیه به نتیجه نرسید، افشای آن توسط یک نماینده مجلس بوده»! در حالیکه اساساً خود روس ها آن طرح را علنی کردند و چون قیمت خیلی پائین تری از بازار جهانی پیشنهاد داده بودند و بنای آنها ارز در برابر نفت نبود بلکه کالای دفاعی و نظامی در برابر نفت بود آن مسئله به نتیجه نرسید!
🔹در پایان؛ تجربه برجام و دروغ در جریان بودن رهبری را فراموش نکرده ایم. انتشار جزئیات این قرارداد هیچ خللی در روند تصویب آن ایجاد نخواهد کرد به خصوص اینکه قانون، دولت را موظف می کند که هر معاهده ای با دولت های خارجی باید علنی و شفاف باشد و باید به تصویب مجلس برسد.
✍🏻 #داود_مدرسی_یان
#قرارداد25ساله_ایران_و_چین
🇮🇷 @Ammar_media
🔸چند نکته مهم درباره #قرارداد_25_ساله با چین
1️⃣ اولاً همه می دانیم آمریکایی ها قطعاً از رابطه استراتژیک ایران و #چین یا رابطه ایران با هر کشور دیگری مثل روسیه یا ونزوئلا یا سایر دولت ها نگران است و برایش قابل تحمل نیست. همانطور که سعودی از برجام و ارتباط ما با آمریکا ناراحت بود و یا روسیه و چین از ارتباط ما با آمریکا و اروپا نگران بودند. این شایعات فروش کشور و فروش جزایر به چینی ها هم نابجاست. اینکه عده ای هم میگویند چون آمریکا مخالف این قرارداد است پس به نفع ایران است، استدلال کاملاً غلطی است. آمریکا مخالف است چون بعنوان یک رقیب، با نفوذ چین در خاورمیانه و سلطه چین بر ایران مخالف است!
2️⃣ ثانیاً یک جریان فکری، سیاسی و رسانه ای در داخل کشور مدعی است اگر بناست به یک بلوک وابسته باشیم بهتر است به غرب وابسته باشیم تا شرق؛ چون غرب هم قدرت سیاسی و تعیین کنندگی بیشتری دارد هم قدرت اقتصادی و تکنولوژی بالاتر. عرض ما این است غش کردن به سمت بلوک شرق یا غرب غلط است. سیاست جمهوری اسلامی باید «نه شرقی نه غربی» باشد. بله ارتباط با غرب و شرق و تعامل و قرارداد بر مبنای منافع مشترک خیلی خوب است اما غش کردن و وابستگی به هر طرف غلط اندر غلط است.
3️⃣ ثالثاً ارتباط با غرب و توجه به غرب در 250 سال اخیر هیچ سودی برای ایران نداشته؛ سیاست خارجی ایران در 150 سال قاجار و 50 سال پهلوی کاملاً به غرب و دولت های انگلیس و فرانسه و آمریکا وابسته بود در 40 سال اخیر جمهوری اسلامی نیز مهم ترین توجه سیاست خارجی کشور که دست تیم آقایان ولایتی و روحانی و ظریف بوده، دولت های غربی بوده است. اما همگان می دانیم وابستگی قاجار و پهلوی به غرب کشور را به قهقهرا برد و در جمهوری اسلامی هر وقت دولت ها به سمت غرب غش کردند نتیجه ای نگرفتند. سیاست دولت های هاشمی، خاتمی و روحانی متوجه و مرعوب غربی ها بود اما بجز تحریم و معرفی ایران به «محور شرارت» و تهدیدها و تحریم های گسترده، حاصلی نداشت.
4️⃣ رابعاً، پس چرخش نگاه سیاست خارجی از غرب به اقصاءنقاط عالم خاصه شرق سیاستی صحیح است چون از غرب تا حالا نتیجه ای نگرفته ایم و شرق با ما مشکل سیاسی و براندازی ندارد. ما می توانیم بر مبنای منافع مشترک، «استراتژیک نامه» امضا کنیم، اما اگر بناست وابستگی به شرق باشد هیچ سودی نخواهد داشت.
5️⃣ خامساً دولت حسن روحانی نشان داده نه تنها در ارتباط با غرب در قراردادهای برجام، پالرمو، FATF، IPC و 2030 غیرشفاف و بی عرضه است بلکه در ارتباط با روسیه و چین هم غیرشفاف و بی عرضه است. حتماً به یاد دارید واگذاری ماهیگیری در منطقه کنارک و چابهار سیستان و بلوچستان را که در همین دولت به چینی ها اجاره داده شده بود و آنها برای ماهیگیری کف دریا را هم جارو میکردند و مردم بومی را به شدت ناراضی کردند. در آخر سپاه ترالرها و کشتی های چینی را توقیف کرد و آن قراردادها بنا بود لغو شود.
🔹درنتیجه ما دولت حسن روحانی را ضعیف تر از آن می دانیم که بتواند از غربی ها یا شرقی ها امتیازی بگیرد و قرارداد متوازن تنظیم کند. پس چاره چیست؟ چاره انتشار متن و جزئیات دقیق این قرارداد هست تا نخبگان و رسانه ها درباره آن به بحث و گفتگو بنشینند و سپس در مجلس نقد و بررسی شود.
🔸برخی استدلال می کنند اگر متن و جزئیات قرارداد منتشر شود آمریکایی ها سوءاستفاده می کنند و جلوی این قرارداد گرفته می شود! استدلالی بسیار ضعیف! به گفته ظریف دروغ هم اشاره می کنند که گفت «علت اینکه قرارداد فروش نفت به روسیه به نتیجه نرسید، افشای آن توسط یک نماینده مجلس بوده»! در حالیکه اساساً خود روس ها آن طرح را علنی کردند و چون قیمت خیلی پائین تری از بازار جهانی پیشنهاد داده بودند و بنای آنها ارز در برابر نفت نبود بلکه کالای دفاعی و نظامی در برابر نفت بود آن مسئله به نتیجه نرسید!
🔹در پایان؛ تجربه برجام و دروغ در جریان بودن رهبری را فراموش نکرده ایم. انتشار جزئیات این قرارداد هیچ خللی در روند تصویب آن ایجاد نخواهد کرد به خصوص اینکه قانون، دولت را موظف می کند که هر معاهده ای با دولت های خارجی باید علنی و شفاف باشد و باید به تصویب مجلس برسد.
✍🏻 #داود_مدرسی_یان
#قرارداد25ساله_ایران_و_چین
🇮🇷 @Ammar_media
💢 #چین در ازای نفت به ایران #ریال بدهد...
بخش 1
این روزها جوی که از نظر رسانهای برای #قرارداد_25_ساله ایران با چین ایجاد شده است، فضا را برای نقد و بررسی سازنده و حتی ارائهی پیشنهادهای تکمیلی برای بهینهسازی و ترمیم این قرارداد تنگ کرده است. نه آنهایی که به شدت به این قرارداد حمله میکنند حرفی در مورد حالت ایدهآل یا دستکم بندهای ایدهآل میزنند و نه آنهایی که دفاع میکنند به این فکر میکنند که میتوان توافق بهتری با چین داشت.
اما فارغ از این دو شیوهی برخورد حاکم، این سوال را میتوان مطرح کرد که «#قرارداد_ایدهآل با چین باید چگونه باشد؟» قطعا این سوال پاسخ مفصلی میطلبد اما دستکم هر کس میتواند به بند یا بندهایی از آنچه ایدهآل میداند فکر کند و آنها را پیشنهاد دهد.
مثلا یکی از اجزای مهم این قرارداد، موضوع فروش و #تامین_نفت از سوی ایران و در مقابل خرید نفت از سوی چین است. در ازای تامین نفت از سوی ایران، حالت ایدهآل برای چین، این است که به ایران یوآن بپردازد و یا کالاهای مورد نیاز ایران را تامین کند. اما حالت ایدهآل برای ایران چیست؟ احتمالا بسیاری از افراد از جمله دولتمردان فعلی حالت ایدهآل را #دریافت_دلار در ازای نفت فروخته شده میدانند. روالی که در گذشته مرسوم بوده است. اما آیا این واقعا یک حالت ایدهآل است؟
امروز با توجه به شرایطی که کشور از حیث اقتصادی در آن قرار دارد، میتوان پیشنهادهای بهتر و حالتهای ایدهآلتری را مطرح کرد؛ مثلا این پیشنهاد: «چین در ازای نفت به ایران #ریال بدهد.» بله، چین پول خودمان را به خودمان بدهد! اما گرفتن چیزی که در کشور وجود دارد، و زیادی هم وجود دارد، در ازای فروش نفت به چین چه فایدههایی برای اقتصاد کشور میتواند داشته باشد؟
بخش 2
در بخش قبل این نوشتار به موضوع #قرارداد_25_ساله ایران با چین پرداخته شد و اینکه قرارداد در وضعیت ایدهآل چه بندهایی میتواند داشته باشد. همانگونه که گفته شد موضوع #فروش_نفت به چین، هم برای ایران از حیث فروش نفت و هم برای چین از حیث تامین باثبات نیاز خود به نفت اهمیت دارد. اما در ازای نفتی که به فروش خواهد رسید در حالت ایدهآل چه چیزی باید تقاضا کرد؟ آیا دریافت #دلار در ازای فروش نفت، به گونهای که قبل از تحریمها مرسوم بود، بهترین حالت است؟
با توجه به شرایط اقتصاد کشور، خصوصا از نظر حجم بالای #نقدینگی و کاهش #ارزش_ریال، پیشنهاد دیگری مطرح شد، «چین در ازای فروش نفت به ایران ریال بدهد.» اما دریافت ریال، که توسط بانک مرکزی ایران میتواند چاپ شود، چه مزیتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا به سوال دیگری توجه کنیم؛ «چین ریال کافی برای خرید نفت را از کجا تامین کند؟ چین، حجم #واردات گستردهای به ایران دارد، لذا میتواند در ازای #صادرات کالا و خدمات به ایران، ریال دریافت کند و این ریال را برای خرید نفت دوباره به ایران بپردازد.
در این فرآیند یک چرخه شکل خواهد گرفت، یکم، صادارات کالا از چین به ایران؛ دوم، دریافت ریال از ایران که در قالب جمعآوری ریال از بازار و یا در دریافت از دولت ایران خواهد بود؛ سوم، صادرات نفت از ایران به چین و چهارم، پرداخت ریال از چین به ایران. با شکلگیری این چرخه به تدریج مزیتهای #فروش_نفت_به_ریال خود را نشان خواهد داد.
در این فرآیند، چین دولت را در #تنظیم_حجم_نقدینگی موجود در بازار کمک میکند، مثلا وقتی یک دستگاه موبایل چینی، در بازار ایران به فروش میرود، پول آن در طی این فرآیند، در اختیار دولت ایران قرار میگیرد، چرا که چین برای اینکه بتواند نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری کند، همان ریال را به ایران خواهد پرداخت.
علاوه بر این، در جریان این چرخه، نه تنها وابستگی کشور به ارزهای مرجع جهانی به حداقل میرسد بلکه ریال به تدریج به یک ارز بینالمللی بدل خواهد شد، چرا که سایر کشورها نیز مانند چین با استفاده از آن امکان خرید نفت ایران را خواهند داشت و عملا ریال پشتوانهی معتبری به نام نفت خواهد یافت. این روند ریال را در داخل کشور #تقویت و در خارج از کشور #معتبر خواهد کرد.
#اقتصاد
#کدآمایی
#بیع
#قرارداد25ساله_ایران_و_چین
🇮🇷 @Ammar_media
بخش 1
این روزها جوی که از نظر رسانهای برای #قرارداد_25_ساله ایران با چین ایجاد شده است، فضا را برای نقد و بررسی سازنده و حتی ارائهی پیشنهادهای تکمیلی برای بهینهسازی و ترمیم این قرارداد تنگ کرده است. نه آنهایی که به شدت به این قرارداد حمله میکنند حرفی در مورد حالت ایدهآل یا دستکم بندهای ایدهآل میزنند و نه آنهایی که دفاع میکنند به این فکر میکنند که میتوان توافق بهتری با چین داشت.
اما فارغ از این دو شیوهی برخورد حاکم، این سوال را میتوان مطرح کرد که «#قرارداد_ایدهآل با چین باید چگونه باشد؟» قطعا این سوال پاسخ مفصلی میطلبد اما دستکم هر کس میتواند به بند یا بندهایی از آنچه ایدهآل میداند فکر کند و آنها را پیشنهاد دهد.
مثلا یکی از اجزای مهم این قرارداد، موضوع فروش و #تامین_نفت از سوی ایران و در مقابل خرید نفت از سوی چین است. در ازای تامین نفت از سوی ایران، حالت ایدهآل برای چین، این است که به ایران یوآن بپردازد و یا کالاهای مورد نیاز ایران را تامین کند. اما حالت ایدهآل برای ایران چیست؟ احتمالا بسیاری از افراد از جمله دولتمردان فعلی حالت ایدهآل را #دریافت_دلار در ازای نفت فروخته شده میدانند. روالی که در گذشته مرسوم بوده است. اما آیا این واقعا یک حالت ایدهآل است؟
امروز با توجه به شرایطی که کشور از حیث اقتصادی در آن قرار دارد، میتوان پیشنهادهای بهتر و حالتهای ایدهآلتری را مطرح کرد؛ مثلا این پیشنهاد: «چین در ازای نفت به ایران #ریال بدهد.» بله، چین پول خودمان را به خودمان بدهد! اما گرفتن چیزی که در کشور وجود دارد، و زیادی هم وجود دارد، در ازای فروش نفت به چین چه فایدههایی برای اقتصاد کشور میتواند داشته باشد؟
بخش 2
در بخش قبل این نوشتار به موضوع #قرارداد_25_ساله ایران با چین پرداخته شد و اینکه قرارداد در وضعیت ایدهآل چه بندهایی میتواند داشته باشد. همانگونه که گفته شد موضوع #فروش_نفت به چین، هم برای ایران از حیث فروش نفت و هم برای چین از حیث تامین باثبات نیاز خود به نفت اهمیت دارد. اما در ازای نفتی که به فروش خواهد رسید در حالت ایدهآل چه چیزی باید تقاضا کرد؟ آیا دریافت #دلار در ازای فروش نفت، به گونهای که قبل از تحریمها مرسوم بود، بهترین حالت است؟
با توجه به شرایط اقتصاد کشور، خصوصا از نظر حجم بالای #نقدینگی و کاهش #ارزش_ریال، پیشنهاد دیگری مطرح شد، «چین در ازای فروش نفت به ایران ریال بدهد.» اما دریافت ریال، که توسط بانک مرکزی ایران میتواند چاپ شود، چه مزیتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا به سوال دیگری توجه کنیم؛ «چین ریال کافی برای خرید نفت را از کجا تامین کند؟ چین، حجم #واردات گستردهای به ایران دارد، لذا میتواند در ازای #صادرات کالا و خدمات به ایران، ریال دریافت کند و این ریال را برای خرید نفت دوباره به ایران بپردازد.
در این فرآیند یک چرخه شکل خواهد گرفت، یکم، صادارات کالا از چین به ایران؛ دوم، دریافت ریال از ایران که در قالب جمعآوری ریال از بازار و یا در دریافت از دولت ایران خواهد بود؛ سوم، صادرات نفت از ایران به چین و چهارم، پرداخت ریال از چین به ایران. با شکلگیری این چرخه به تدریج مزیتهای #فروش_نفت_به_ریال خود را نشان خواهد داد.
در این فرآیند، چین دولت را در #تنظیم_حجم_نقدینگی موجود در بازار کمک میکند، مثلا وقتی یک دستگاه موبایل چینی، در بازار ایران به فروش میرود، پول آن در طی این فرآیند، در اختیار دولت ایران قرار میگیرد، چرا که چین برای اینکه بتواند نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری کند، همان ریال را به ایران خواهد پرداخت.
علاوه بر این، در جریان این چرخه، نه تنها وابستگی کشور به ارزهای مرجع جهانی به حداقل میرسد بلکه ریال به تدریج به یک ارز بینالمللی بدل خواهد شد، چرا که سایر کشورها نیز مانند چین با استفاده از آن امکان خرید نفت ایران را خواهند داشت و عملا ریال پشتوانهی معتبری به نام نفت خواهد یافت. این روند ریال را در داخل کشور #تقویت و در خارج از کشور #معتبر خواهد کرد.
#اقتصاد
#کدآمایی
#بیع
#قرارداد25ساله_ایران_و_چین
🇮🇷 @Ammar_media