💢 برای تصمیم نگرفتن!
✍️ محمد امینی رعیا
تصمیمی گرفته نمیشود. مسائل به بررسی بیشتر در کارگروهها حواله میشوند. بحران شکل میگیرد. جلسات با حجم بیشتر برگزار میشود. بجای یک تصمیم جهتدار و بُرنده، تصمیمات اجماعی و متعارف گرفته میشود. بحران تشدید و ماندگار میشود! و این واقعیت نظام حکمرانی ماست...
اینکه تصمیمگیر ما تصمیم نمیگیرد یا نهایتا تصمیمات اجماعی و متعارف میگیرد و رویه تغییر نمیکند، یک دلیلش #فقر_تصمیم_سازی و دیگری نبود #ایده_حکمرانی مشخص است که قبلا راجع به آن نوشتم. دلیل دیگر اما ساختار حکمرانی ماست که اجازه تصمیم گرفتن نمیدهد!
شاید خیلی عجیب باشد که مگر میشود ساختار اجازه تصمیم گرفتن ندهد؟ بله میشود. تصمیم که بگیری، آغاز پاسخگویی شماست. از نهادهای نظارتی گرفته تا رسانه و فضای مجازی، براحتی میتوانند شما را بازخواست کنند و باعث لغو تصمیمات شما بشوند. بلاخره هر تصمیم مهمی، حتما مضراتی هم دارد!
اما تصمیم که نگیری، هیچکس نمیتواند یقه شما را بگیرد. ترک فعل واقعا هزینه ندارد چون برای تصمیم نگرفتن میتوان هزاران دلیل شمرد و از نهادهای نظارتی تا رسانه و فضای مجازی را سر کار گذاشت! لذا وقتی هزینه تصمیم گرفتن بسیار بیشتر از تصمیم نگرفتن است، کدام آدم عاقلی حاضر است ریسک کند؟
همه امروز از بیخاصیتی اکثر شوراها و نهادهای بینابینی که در کشور تشکیل شده میگویند. اشتباه هم نیست. اما این نهادها شکل گرفته بودند که همه اهالی یک موضوع مهم را کنار هم بنشانند تا تصمیمات با کیفیتتر و سریعتر بگیرند. اما خروجی عمده آنها هم شده تصمیمات خنثی یا همان تصمیم نگرفتن!
اینکه همه به شورا علاقه مند هستند، یک دلیلش همین است که اگر هم احیانا به فرض محال تصمیمی گرفته شد، کسی خدای نکرده مسئولیتی نداشته باشد که بخواهد پاسخ بدهد! خروجی میشود اینکه کسی "مسئول" حل مسائل و چالشها و مشکلاتی که به بحران تبدیل میشوند نیست و این یعنی ماندگار شدن بحرانها!
کشور حتی بعضی جاها که تصمیم قاطع گرفته هم با تبصره و فشار و به دلایل مختلف، به سمت خنثی کردن آن تصمیم سوق داده شده و برای همین است که چالشهای ماندگار داریم. چون تصمیم خنثی فرقی با تصمیم نگرفتن ندارد... و خلاصه اینکه نظام حکمرانی ما دچار بیماری صعبالعلاج "تصمیم نگرفتن" است.
چاره چیست؟ پاسخ یک خطی وجود ندارد. از اصلاحات ساختاری مثل تفکیک مسئولیتهای نهادی و مشخص شدن مسئول چالشهای کلان و طبیعتا تعیین صاحب اختیار تصمیم گیری آن گرفته تا استفاده از افراد ویژه. همه اینها بخشی از پاسخ است و کاربرد دارد. اما برای حل موضوع اول باید روی اصل آن اجماع شود.
🇮🇷 @Ammar_media
✍️ محمد امینی رعیا
تصمیمی گرفته نمیشود. مسائل به بررسی بیشتر در کارگروهها حواله میشوند. بحران شکل میگیرد. جلسات با حجم بیشتر برگزار میشود. بجای یک تصمیم جهتدار و بُرنده، تصمیمات اجماعی و متعارف گرفته میشود. بحران تشدید و ماندگار میشود! و این واقعیت نظام حکمرانی ماست...
اینکه تصمیمگیر ما تصمیم نمیگیرد یا نهایتا تصمیمات اجماعی و متعارف میگیرد و رویه تغییر نمیکند، یک دلیلش #فقر_تصمیم_سازی و دیگری نبود #ایده_حکمرانی مشخص است که قبلا راجع به آن نوشتم. دلیل دیگر اما ساختار حکمرانی ماست که اجازه تصمیم گرفتن نمیدهد!
شاید خیلی عجیب باشد که مگر میشود ساختار اجازه تصمیم گرفتن ندهد؟ بله میشود. تصمیم که بگیری، آغاز پاسخگویی شماست. از نهادهای نظارتی گرفته تا رسانه و فضای مجازی، براحتی میتوانند شما را بازخواست کنند و باعث لغو تصمیمات شما بشوند. بلاخره هر تصمیم مهمی، حتما مضراتی هم دارد!
اما تصمیم که نگیری، هیچکس نمیتواند یقه شما را بگیرد. ترک فعل واقعا هزینه ندارد چون برای تصمیم نگرفتن میتوان هزاران دلیل شمرد و از نهادهای نظارتی تا رسانه و فضای مجازی را سر کار گذاشت! لذا وقتی هزینه تصمیم گرفتن بسیار بیشتر از تصمیم نگرفتن است، کدام آدم عاقلی حاضر است ریسک کند؟
همه امروز از بیخاصیتی اکثر شوراها و نهادهای بینابینی که در کشور تشکیل شده میگویند. اشتباه هم نیست. اما این نهادها شکل گرفته بودند که همه اهالی یک موضوع مهم را کنار هم بنشانند تا تصمیمات با کیفیتتر و سریعتر بگیرند. اما خروجی عمده آنها هم شده تصمیمات خنثی یا همان تصمیم نگرفتن!
اینکه همه به شورا علاقه مند هستند، یک دلیلش همین است که اگر هم احیانا به فرض محال تصمیمی گرفته شد، کسی خدای نکرده مسئولیتی نداشته باشد که بخواهد پاسخ بدهد! خروجی میشود اینکه کسی "مسئول" حل مسائل و چالشها و مشکلاتی که به بحران تبدیل میشوند نیست و این یعنی ماندگار شدن بحرانها!
کشور حتی بعضی جاها که تصمیم قاطع گرفته هم با تبصره و فشار و به دلایل مختلف، به سمت خنثی کردن آن تصمیم سوق داده شده و برای همین است که چالشهای ماندگار داریم. چون تصمیم خنثی فرقی با تصمیم نگرفتن ندارد... و خلاصه اینکه نظام حکمرانی ما دچار بیماری صعبالعلاج "تصمیم نگرفتن" است.
چاره چیست؟ پاسخ یک خطی وجود ندارد. از اصلاحات ساختاری مثل تفکیک مسئولیتهای نهادی و مشخص شدن مسئول چالشهای کلان و طبیعتا تعیین صاحب اختیار تصمیم گیری آن گرفته تا استفاده از افراد ویژه. همه اینها بخشی از پاسخ است و کاربرد دارد. اما برای حل موضوع اول باید روی اصل آن اجماع شود.
🇮🇷 @Ammar_media