💢 ماجرای آقای #نجفی را میتوان از زوایای تخصصی مختلف تحلیل کرد؛ هم از منظر روانشناختی و هم از منظر فرهنگی و جامعهشناختی.
از نگاه من، در یک کلام، نجفی نمادی است از بخشی از نخبگان سیاسی که با انقلاب برکشیده شدند و بتدریج به گروهی #ممتاز و #بسیار_برخوردار بدل شدند با تمامی خودشیفتگیها و زشتکرداریهای ناشی از ثروت بادآورده.
این طبقه نوخاسته، به دلایل عدیده، فاقد مختصات مثبتی است که اشرافیت جاافتاده، چه از نوع ایرانی و شرقی و چه از نوع بریتانیایی و غربی، از آن برخوردار بوده مانند فرهیختگی و دانش و ایستارها و سنن اخلاقی جاافتاده خاص خود.
#عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media
از نگاه من، در یک کلام، نجفی نمادی است از بخشی از نخبگان سیاسی که با انقلاب برکشیده شدند و بتدریج به گروهی #ممتاز و #بسیار_برخوردار بدل شدند با تمامی خودشیفتگیها و زشتکرداریهای ناشی از ثروت بادآورده.
این طبقه نوخاسته، به دلایل عدیده، فاقد مختصات مثبتی است که اشرافیت جاافتاده، چه از نوع ایرانی و شرقی و چه از نوع بریتانیایی و غربی، از آن برخوردار بوده مانند فرهیختگی و دانش و ایستارها و سنن اخلاقی جاافتاده خاص خود.
#عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media
💢 نقش بزرگ و تأثیرگذار فضای مجازی در جامعه بشری، که به #انقلاب_سایبری شهرت یافته، و برای آن اهمیتی همسنگ «انقلاب نظامی» سدههای هفدهم و هیجدهم و «انقلاب صنعتی» سده نوزدهم میلادی قائل میشوند، پدیده جدیدی است که از دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد. تلفن هوشمند (اسمارت فن) در این تحول جایگاه ویژه دارد. این پدیده نو از سال ۱۹۹۶/ ۱۳۷۵ با اتصال تلفنهای همراه به اینترنت ظهور کرد و در دو دهه آغازین هزاره سوم میلادی به سرعت به پدیدهای جهانشمول و بسیار تأثیرگذار بر زندگی بشر تبدیل شد. شمار استفادهکنندگان از گوشیهای هوشمند در سال ۲۰۱۴ حدود ۱٫۵۷ میلیارد نفر بود که در سال ۲۰۱۹ به ۲٫۷۱ میلیارد نفر افزایش یافته است.
اینترنت در ایران از حوالی سال ۱۹۹۳/ ۱۳۷۲ برای استفاده دانشگاهها رواج یافت و بتدریج، بویژه به دلیل واردات انبوه تلفنهای هوشمند به ایران، به پدیدهای همگانی بدل شد. شمار کاربران تلفن هوشمند در ایران در سال ۱۳۹۲ حدود دو میلیون، در سال ۱۳۹۳ با افزایشی عجیب حدود ۲۰ میلیون و هماکنون حدود ۵۰ میلیون تخمین زده میشود. [*]
انقلاب سایبری در ایران تأثیرات فرهنگی بسیار عمیقتر از سایر جوامع داشته است که تنها ناشی از تحول در حوزه ارتباطات نیست. هر چند تأثیرات انقلاب سایبری در، فرضاً، جامعه آمریکایی عظیم است ولی در ایران این تأثیرات بسیار عظیمتر بوده است. یکی از علل اصلی این تأثیرگذاری تحولات ساختاری در جامعه است به دلیل سیاستهای توسعه چهل ساله پس از انقلاب و پیدایش انبوه جمعیت تازه شهریشده یا برخوردار از امکانات شهری در روستاها، و گسترش تحصیلات دانشگاهی از طریق دانشگاه آزاد و مؤسسات مشابه و پیدایش جمعیت پرشمار جوانان دانشگاه رفته که بسیاری از آنان یا بیکارند یا فراغت کافی برای سرگرم شدن در فضای مجازی دارند.
در برخی موارد، آسیبشناسی سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی فاقد نگاه عمیق به تحولات ساختاری چهل ساله پس از انقلاب و نیز تحولات ناشی از تأثیرات انقلاب سایبری دو دهه اخیر است. مباحث نظری انتزاعی، مانند نسبت ما با تمدن جدید، یا به تعبیری «مدرنیته»، اگر با شناخت عینی و تبیین کاربردی تحولات ایران و جهان بیگانه باشد، نه تنها عقیم خواهد بود بلکه میتواند آسیبهای بیشتری بر سیاستگذاریهای کلان وارد کند.
* بنگرید به یادداشت ۱۹ آوریل ۲۰۱۸/ ۳۰ فروردین ۱۳۹۷:
t.me/abdollahshahbazi/4514
#عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media
اینترنت در ایران از حوالی سال ۱۹۹۳/ ۱۳۷۲ برای استفاده دانشگاهها رواج یافت و بتدریج، بویژه به دلیل واردات انبوه تلفنهای هوشمند به ایران، به پدیدهای همگانی بدل شد. شمار کاربران تلفن هوشمند در ایران در سال ۱۳۹۲ حدود دو میلیون، در سال ۱۳۹۳ با افزایشی عجیب حدود ۲۰ میلیون و هماکنون حدود ۵۰ میلیون تخمین زده میشود. [*]
انقلاب سایبری در ایران تأثیرات فرهنگی بسیار عمیقتر از سایر جوامع داشته است که تنها ناشی از تحول در حوزه ارتباطات نیست. هر چند تأثیرات انقلاب سایبری در، فرضاً، جامعه آمریکایی عظیم است ولی در ایران این تأثیرات بسیار عظیمتر بوده است. یکی از علل اصلی این تأثیرگذاری تحولات ساختاری در جامعه است به دلیل سیاستهای توسعه چهل ساله پس از انقلاب و پیدایش انبوه جمعیت تازه شهریشده یا برخوردار از امکانات شهری در روستاها، و گسترش تحصیلات دانشگاهی از طریق دانشگاه آزاد و مؤسسات مشابه و پیدایش جمعیت پرشمار جوانان دانشگاه رفته که بسیاری از آنان یا بیکارند یا فراغت کافی برای سرگرم شدن در فضای مجازی دارند.
در برخی موارد، آسیبشناسی سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی فاقد نگاه عمیق به تحولات ساختاری چهل ساله پس از انقلاب و نیز تحولات ناشی از تأثیرات انقلاب سایبری دو دهه اخیر است. مباحث نظری انتزاعی، مانند نسبت ما با تمدن جدید، یا به تعبیری «مدرنیته»، اگر با شناخت عینی و تبیین کاربردی تحولات ایران و جهان بیگانه باشد، نه تنها عقیم خواهد بود بلکه میتواند آسیبهای بیشتری بر سیاستگذاریهای کلان وارد کند.
* بنگرید به یادداشت ۱۹ آوریل ۲۰۱۸/ ۳۰ فروردین ۱۳۹۷:
t.me/abdollahshahbazi/4514
#عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media
💢 آیا ایران با آمریکا #مذاکره خواهد کرد؟
اگر این پرسش بطور عام مطرح شود پاسخ مثبت است: مذاکره با آمریکا «تابو» نیست و ایران با آمریکا مذاکره خواهد کرد همانگونه که در چهل ساله پس از انقلاب در مواقعی که ضرورت داشته مذاکره کرده است. مسئله نفس مذاکره نیست بلکه زمان و نحوه مذاکره است.
در فضای کنونی، در قبال رفتار تهاجمی و ارعابآمیز و حتی تهدیدهای نظامی دولت ترامپ برای تحمیل مذاکره بر ایران، رفتاری شکل گرفته که گویا مذاکره به مشکلات ایران پایان خواهد داد.
هواداران این دیدگاه از تاریخ و سیاست شناختی نه چندان عمیق دارند. در روابط بینالمللی معاصر، که از دوره استعماری در سده نوزدهم میلادی شکل گرفته و بقایای آن هنوز در رفتار برخی دولتهای غربی پایدار است، نوع رابطه دولتها را «قدرت» تعیین میکند. در این چارچوب هرگونه رابطه دولت ضعیف با دولت قدرتمند رابطهای نابرابر و تحقیرآمیز خواهد بود آنگونه که در تاریخ معاصر ایران و جهان شاهد بودهایم.
تمکین به این رابطه نابرابر دستاوردی برای ایران نخواهد داشت و افول تدریجی و سقوط آن را به جایگاهی همچون سعودی و امارات و مصر و سایر کشورهای مشابه به ارمغان خواهد آورد.
آنچه من از تلاش ایران میفهمم عدم تمکین به رابطه نابرابر و یافتن جایگاهی در روابط بینالمللی از موضع اقتدار و عزت است. آنگاه که این اقتدار و جایگاه برابر ایران در رفتار دولت آمریکا واقعاً پذیرفته شود قطعاً مذاکره «تابو» نخواهد بود.
کسانی که این تلاش را نمیفهمند، و از شعار «مذاکره» بدون ملحوظ داشتن زمان و مکان بعنوان ابزار تبلیغات سیاسی خود بهره میبرند، «روح» دیپلماسی در جهان امروز و انگیزه تلاش و تکاپوی ایران را برای یافتن جایگاهی شایسته در جهان کنونی نمیفهمند.
✍ #عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media | عمار مدیا
اگر این پرسش بطور عام مطرح شود پاسخ مثبت است: مذاکره با آمریکا «تابو» نیست و ایران با آمریکا مذاکره خواهد کرد همانگونه که در چهل ساله پس از انقلاب در مواقعی که ضرورت داشته مذاکره کرده است. مسئله نفس مذاکره نیست بلکه زمان و نحوه مذاکره است.
در فضای کنونی، در قبال رفتار تهاجمی و ارعابآمیز و حتی تهدیدهای نظامی دولت ترامپ برای تحمیل مذاکره بر ایران، رفتاری شکل گرفته که گویا مذاکره به مشکلات ایران پایان خواهد داد.
هواداران این دیدگاه از تاریخ و سیاست شناختی نه چندان عمیق دارند. در روابط بینالمللی معاصر، که از دوره استعماری در سده نوزدهم میلادی شکل گرفته و بقایای آن هنوز در رفتار برخی دولتهای غربی پایدار است، نوع رابطه دولتها را «قدرت» تعیین میکند. در این چارچوب هرگونه رابطه دولت ضعیف با دولت قدرتمند رابطهای نابرابر و تحقیرآمیز خواهد بود آنگونه که در تاریخ معاصر ایران و جهان شاهد بودهایم.
تمکین به این رابطه نابرابر دستاوردی برای ایران نخواهد داشت و افول تدریجی و سقوط آن را به جایگاهی همچون سعودی و امارات و مصر و سایر کشورهای مشابه به ارمغان خواهد آورد.
آنچه من از تلاش ایران میفهمم عدم تمکین به رابطه نابرابر و یافتن جایگاهی در روابط بینالمللی از موضع اقتدار و عزت است. آنگاه که این اقتدار و جایگاه برابر ایران در رفتار دولت آمریکا واقعاً پذیرفته شود قطعاً مذاکره «تابو» نخواهد بود.
کسانی که این تلاش را نمیفهمند، و از شعار «مذاکره» بدون ملحوظ داشتن زمان و مکان بعنوان ابزار تبلیغات سیاسی خود بهره میبرند، «روح» دیپلماسی در جهان امروز و انگیزه تلاش و تکاپوی ایران را برای یافتن جایگاهی شایسته در جهان کنونی نمیفهمند.
✍ #عبدالله_شهبازی
@Ammar_Media | عمار مدیا
💢 با تکذیب دستگیری برادران صدرالساداتی و همراهان از سوی دادسرای ویژه روحانیت، فرضیه بازداشت آنان منتفی بنظر میرسد. به این ترتیب ماجرا ابعادی بسیار بااهمیت یافته است.
در این رابطه چهار احتمال مطرح است:
اول) «خودمفقودی» با اهداف تبلیغاتی و سیاسی. با توجه به ناپدید شدن چند نفر این فرضیه را ضعیف بلکه منتفی میدانم.
دوم) انتقامگیری کسانی که آماج افشاگری قرار گرفتهاند. این فرضیه منتفی نیست ولی آن را ضعیف میدانم.
سوم) ربودن و پنهان کردن موقت با هدف جنجال علیه شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، بعنوان مؤثرترین روش برای حذف او از جایگاه فوق.
چهارم) اجرای سناریویی شبیه به ماجرای معروف به «قتلهای زنجیرهای» با هدف ایجاد آشوب (روش موسوم به «استراتژی تنش» که شبکه گلادیو برای بهمریختن فضای سیاسی در اروپای غربی مکرر به کار میبرد).
ایجاد جنجال برای به محاق بردن ماجرای پرونده «کلوپ ترور» (اعترافات اجباری مازیار ابراهیمی و سایرین) از اهداف اصلی بنظر میرسد.
پیگیری و اطلاعرسانی نهادهای ذیربط درباره این ماجرای عجیب بسیار ضرور است.
پینوشت: فرضیه بعدی بازداشت غیرقانونی و بدون مجوز قضایی است. اگر چنین باشد گاف بسیار بدی است.
✍ #عبدالله_شهبازی
🔴🎥
@Ammar_Media
در این رابطه چهار احتمال مطرح است:
اول) «خودمفقودی» با اهداف تبلیغاتی و سیاسی. با توجه به ناپدید شدن چند نفر این فرضیه را ضعیف بلکه منتفی میدانم.
دوم) انتقامگیری کسانی که آماج افشاگری قرار گرفتهاند. این فرضیه منتفی نیست ولی آن را ضعیف میدانم.
سوم) ربودن و پنهان کردن موقت با هدف جنجال علیه شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، بعنوان مؤثرترین روش برای حذف او از جایگاه فوق.
چهارم) اجرای سناریویی شبیه به ماجرای معروف به «قتلهای زنجیرهای» با هدف ایجاد آشوب (روش موسوم به «استراتژی تنش» که شبکه گلادیو برای بهمریختن فضای سیاسی در اروپای غربی مکرر به کار میبرد).
ایجاد جنجال برای به محاق بردن ماجرای پرونده «کلوپ ترور» (اعترافات اجباری مازیار ابراهیمی و سایرین) از اهداف اصلی بنظر میرسد.
پیگیری و اطلاعرسانی نهادهای ذیربط درباره این ماجرای عجیب بسیار ضرور است.
پینوشت: فرضیه بعدی بازداشت غیرقانونی و بدون مجوز قضایی است. اگر چنین باشد گاف بسیار بدی است.
✍ #عبدالله_شهبازی
🔴🎥
@Ammar_Media
💢 #عبدالله_شهبازی :
اکنون با قطعیت بیشتر مینویسم:
تمام ماجراهای جنجالی که پس از پخش مصاحبه ژیار گل با #مازیار_ابراهیمی در #بیبیسی فارسی یکی پس از دیگری رخ داده است؛ از غوغای بزرگ ناشی از نامه منتسب به آیتالله #آملی_لاریجانی تا ناپدید شدن برادران #صدرالساداتی و حتی جنجال بر سر احکام قضایی سنگین اخیر، همه و همه مهندسیشده از سوی یک کانون و برای به محاق بردن رسوایی پرونده #ترورهای_هستهای است. اینگونه جنجالسازیها ادامه دارد.
💢درباره ماجرای ناپدید شدن جنجالی برادران صدرالساداتی از منابع مورد وثوق و مطلع تحقیق کردم. به یقین رسیدم که ماوقع اینگونه بوده است:
برخی مقامات استان هرمزگان شرکت آقای سید روحالله صدرالساداتی (نماینده مجلس خبرگان) در مراسم بندرعباس را به مصلحت نمیدانند و به یکی از نهادهای ذیربط اطلاع میدهند. نهاد مزبور محترمانه به آقای صدرالساداتی توصیه میکند که فعلاً برای سخنرانی به بندرعباس نرود. نامبرده و همراهان به شکلی عجیب تلفن همراه را خاموش کرده و به کهک و سپس کیاسر میروند و جنجال فوق در پیرامون ایشان پدید میآید.
🔴🎥
@Ammar_Media
اکنون با قطعیت بیشتر مینویسم:
تمام ماجراهای جنجالی که پس از پخش مصاحبه ژیار گل با #مازیار_ابراهیمی در #بیبیسی فارسی یکی پس از دیگری رخ داده است؛ از غوغای بزرگ ناشی از نامه منتسب به آیتالله #آملی_لاریجانی تا ناپدید شدن برادران #صدرالساداتی و حتی جنجال بر سر احکام قضایی سنگین اخیر، همه و همه مهندسیشده از سوی یک کانون و برای به محاق بردن رسوایی پرونده #ترورهای_هستهای است. اینگونه جنجالسازیها ادامه دارد.
💢درباره ماجرای ناپدید شدن جنجالی برادران صدرالساداتی از منابع مورد وثوق و مطلع تحقیق کردم. به یقین رسیدم که ماوقع اینگونه بوده است:
برخی مقامات استان هرمزگان شرکت آقای سید روحالله صدرالساداتی (نماینده مجلس خبرگان) در مراسم بندرعباس را به مصلحت نمیدانند و به یکی از نهادهای ذیربط اطلاع میدهند. نهاد مزبور محترمانه به آقای صدرالساداتی توصیه میکند که فعلاً برای سخنرانی به بندرعباس نرود. نامبرده و همراهان به شکلی عجیب تلفن همراه را خاموش کرده و به کهک و سپس کیاسر میروند و جنجال فوق در پیرامون ایشان پدید میآید.
🔴🎥
@Ammar_Media
💢 شهبازی: شایعه ساقط کردن بویینگ 737 در تهران، برای نجات سهام شرکت بویینگ است
📝 #عبدالله_شهبازی، پژوهشگر تاریخ:
روز چهارشنبه سهام کمپانی #بوئینگ به دلیل خبر سقوط هواپیمای اوکرائینی بوئینگ ۸۰۰- ۷۳۷ در تهران به دلیل نقص فنی ۲٫۳ درصد معادل ۴٫۳ میلیارد دلار سقوط کرد. ولی امروز به دلیل ادعای برخی مقامات #پنتاگون دال بر اینکه سقوط هواپیما به دلیل اصابت موشک ایران بوده و حمایت تلویحی #ترامپ از این ادعا ٣ درصد افزایش یافت. نمونهای مثالزدنی از شیادی بازار #بورس برای ثبت در تاریخ.
🔹با این #شعبده هم رسوایی ترامپ در عراق برای چند روزی تحتالشعاع قرار گرفت و هم بوئینگ از ورشکستگی نجات یافت.
🔸رویترز در ۱۲ مارس ۲۰۱۹ در گزارشی به «پیوندهای عمیق» ترامپ با کمپانی بوئینگ بنگرید پرداخته است
🇮🇷 @Ammar_Media
📝 #عبدالله_شهبازی، پژوهشگر تاریخ:
روز چهارشنبه سهام کمپانی #بوئینگ به دلیل خبر سقوط هواپیمای اوکرائینی بوئینگ ۸۰۰- ۷۳۷ در تهران به دلیل نقص فنی ۲٫۳ درصد معادل ۴٫۳ میلیارد دلار سقوط کرد. ولی امروز به دلیل ادعای برخی مقامات #پنتاگون دال بر اینکه سقوط هواپیما به دلیل اصابت موشک ایران بوده و حمایت تلویحی #ترامپ از این ادعا ٣ درصد افزایش یافت. نمونهای مثالزدنی از شیادی بازار #بورس برای ثبت در تاریخ.
🔹با این #شعبده هم رسوایی ترامپ در عراق برای چند روزی تحتالشعاع قرار گرفت و هم بوئینگ از ورشکستگی نجات یافت.
🔸رویترز در ۱۲ مارس ۲۰۱۹ در گزارشی به «پیوندهای عمیق» ترامپ با کمپانی بوئینگ بنگرید پرداخته است
🇮🇷 @Ammar_Media
💢 از هر زاویه بنگریم، و دلیل شلیک موشک به هواپیمای مسافربری را هر چه بدانیم، خطای انسانی یا اختلال سیستم پدافندی بهردلیل، ضعف یا حمله سایبری، علت اصلی فاجعه پدیدآمده تداوم پروازهای غیرنظامی است در فضای جنگی. بعبارت دیگر، حتی اگر هواپیمای مسافربری به دلیل اصابت موشک آمریکا نیز سقوط میکرد، مقصر کسانی بودند که اجازه دادند پروازهای مسافربری به روال عادی ادامه یابد.
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
#هواپیمای_اوکراینی
🇮🇷 @Ammar_media
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
#هواپیمای_اوکراینی
🇮🇷 @Ammar_media
💢 پروپاگاندایی تکراری بنام سهم ایران از #دریای_خزر
بار دیگر جنجال بر سر سهم از ایران از دریای خزر اوج گرفته است. در مرداد ۱۳۹۷ دو مقاله و چند پُست کوتاه در این باره در کانالم منتشر کردم و قصد تکرار ندارم. آنجا نوشتم:
«اگر ایران در دوران #پهلوی حکومتی «ملی» بود و روابطی مشابه با #هند دوران نهرو با #شوروی داشت، سهم ما از دریای خزر در چند موقعیت استثنایی و عالی به سود ایران میتوانست تعیین شود و سهمی البته نه ۵۰ درصد ولی مثلاً ۳۰- ۴۰ درصد برای ایران کسب کند. ولی حکومت #رضاشاه و #محمدرضاشاه پهلوی خط مقدم جبهه غرب علیه شوروی و در تحریکات و «جنگ سرد» علیه شوروی به شدت فعال بودند و بنابراین منافع ملی ما را هم در دریای خزر و هم در خلیج فارس به باد دادند.»
«دریای خزر هیچگاه تماماً متعلق به ایران نبوده برخلاف #خلیج_فارس... برخلاف دریای خزر، خلیج فارس حوزه حاکمیت ایران بود. ولی رضا شاه با تبدیل کردن ناسیونالیسم افراطی (شووینیسم) ایرانی به «ایدئولوژی» رسمی حکومت خود و حذف اقتدار اعراب شیعی ایران بر جنوب خلیج فارس این منطقه بسیار مهم را عمداً، و هماهنگ با سیاست #بریتانیا، در کنترل کامل #وهابیون و #آلسعود قرار داد.»
بنگرید به:
✔️سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر، #پروپاگاندا یا واقعیت؟ یادداشت اول۲۱ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۲ اوت ۲۰۱۸
✔️سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر، پروپاگاندا یا واقعیت؟ یادداشت دوم۲۱ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۲ اوت ۲۰۱۸
✔️بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»قسمت اول ۲۴ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۵ اوت ۲۰۱۸۱۳۹۷
✔️بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»قسمت دوم ۲۴ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۵ اوت ۲۰۱۸
✔️درباره ماجرای شیخ خزعل بنگرید به یادداشت وبلاگم، مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳/ ۱۳ ژوئن ۲۰۰۴
همان یادداشت در فیسبوکم، مورخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۲/ اول اوت ۲۰۱۳، با عنوان «رضا شاه و حکومت هند بریتانیا: حذف بنیکعب و برکشیدن آلسعود»
و مقاله آقای دکتر محمدعلی بهمنی با عنوان «شیخ خزعل تجزیهطلب نبود» در فیسبوک «انجمن پژوهشگران تاریخ»، مورخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۲/ ۱۶ آوریل ۲۰۱۳
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
🇮🇷 @Ammar_media
بار دیگر جنجال بر سر سهم از ایران از دریای خزر اوج گرفته است. در مرداد ۱۳۹۷ دو مقاله و چند پُست کوتاه در این باره در کانالم منتشر کردم و قصد تکرار ندارم. آنجا نوشتم:
«اگر ایران در دوران #پهلوی حکومتی «ملی» بود و روابطی مشابه با #هند دوران نهرو با #شوروی داشت، سهم ما از دریای خزر در چند موقعیت استثنایی و عالی به سود ایران میتوانست تعیین شود و سهمی البته نه ۵۰ درصد ولی مثلاً ۳۰- ۴۰ درصد برای ایران کسب کند. ولی حکومت #رضاشاه و #محمدرضاشاه پهلوی خط مقدم جبهه غرب علیه شوروی و در تحریکات و «جنگ سرد» علیه شوروی به شدت فعال بودند و بنابراین منافع ملی ما را هم در دریای خزر و هم در خلیج فارس به باد دادند.»
«دریای خزر هیچگاه تماماً متعلق به ایران نبوده برخلاف #خلیج_فارس... برخلاف دریای خزر، خلیج فارس حوزه حاکمیت ایران بود. ولی رضا شاه با تبدیل کردن ناسیونالیسم افراطی (شووینیسم) ایرانی به «ایدئولوژی» رسمی حکومت خود و حذف اقتدار اعراب شیعی ایران بر جنوب خلیج فارس این منطقه بسیار مهم را عمداً، و هماهنگ با سیاست #بریتانیا، در کنترل کامل #وهابیون و #آلسعود قرار داد.»
بنگرید به:
✔️سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر، #پروپاگاندا یا واقعیت؟ یادداشت اول۲۱ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۲ اوت ۲۰۱۸
✔️سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر، پروپاگاندا یا واقعیت؟ یادداشت دوم۲۱ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۲ اوت ۲۰۱۸
✔️بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»قسمت اول ۲۴ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۵ اوت ۲۰۱۸۱۳۹۷
✔️بیبیسی فارسی و «جنجال خزر»نمونهای کلاسیک از «جنگ روانی»قسمت دوم ۲۴ مرداد ۱۳۹۷/ ۱۵ اوت ۲۰۱۸
✔️درباره ماجرای شیخ خزعل بنگرید به یادداشت وبلاگم، مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳/ ۱۳ ژوئن ۲۰۰۴
همان یادداشت در فیسبوکم، مورخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۲/ اول اوت ۲۰۱۳، با عنوان «رضا شاه و حکومت هند بریتانیا: حذف بنیکعب و برکشیدن آلسعود»
و مقاله آقای دکتر محمدعلی بهمنی با عنوان «شیخ خزعل تجزیهطلب نبود» در فیسبوک «انجمن پژوهشگران تاریخ»، مورخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۲/ ۱۶ آوریل ۲۰۱۳
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
🇮🇷 @Ammar_media
💢 دولت روحانی و فاجعه کرونایی در ایران
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
در آستانه نوروز ۱۳۹۹ خبرها از گسترش رفتوآمد و کاهش شدید اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه مردم در قبال خطر کروناویروس حکایت میکند.
در بروز وضع نابسامان کنونی قطعاً شخص آقای روحانی مقصر است. در میان سران دولتهای جهان رفتار او را تنها میتوان با رفتار بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، مقایسه کرد که با هشتگهای پرشماری چون «نسلکشی» #torygenocide و «بوریس کجاست» #WhereIsBoris و «بوریس استعفا» #BorisResign از سوی مردم خود مورد حملات بسیار شدید توئیتری قرار گرفته است.
اگر دولت روحانی دلسوز و فهیم و مدیر بود باید مانند دولت چینی تایوان، که همسایه جمهوری خلق چین و دارای مراوده سنگین انسانی با آن است، از آغاز با اتخاذ اقدامات پیشگیرانه ورود ویروس به ایران را متوقف یا محدود میکرد. حداقل از روزهای اول بهمن ۱۳۹۸ شواهدی درباره ورود ویروس وجود داشت و در رسانهها در این زمینه هشدارهای جدی داده شد از جمله در توئیتهای وزیر بهداشت. اولین مورد تکذیبشده مرگ ناشی از کرونا در ۲۳ بهمن در تهران رخ داد و اولین مورد تأئیدشده فوت دو نفر در قم در ۳۰ بهمن بود.
در فضای امروز، که حتی دمکراتها و جمهوریخواهان آمریکا اختلافات را کنار گذاشته و در مبارزه با کروناویروس همگام و متحد شدهاند، دعوا بر سر گذشته شاید مفید نباشد. سخن بر سر اکنون است زیرا دولت روحانی همچنان فاقد رفتارهایی است که عزم جدی را برای مقابله با شیوع کرونا نشان دهد. سیاست دولت روحانی کجدارومریز است زیرا تصور میکند از اینطریق اموراتش با آرامش سپری خواهد شد. این دولت حاضر نیست به خاطر نجات جان انسانها ریسک مدیریت بحران را بپذیرد.
واقعیت چنان مهیب است که حتی دولت ترامپ در آمریکا، پس از تعلل فراوان، سرانجام مجبور به تمکین شد و از روز جمعه، ۱۳ مارس ۲۰۲۰/ ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ سیاستهای مهارکننده جدی را آغاز کرد. واقعیت چنان مهیب است که حتی دولت بوریس جانسون در بریتانیا، که با سبکسری راهکار «ایمنی گلهای» Herd Immunity را عنوان میکرد، سرانجام مجبور شد در روز دوشنبه، ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ حداقل در حرف، نه در عمل، مدعی اتخاذ سیاست جدید موسوم به «استراتژی سرکوب» برای مقابله با ویروس شود.
اگر پیشبینیهای مبتنی بر مدلسازیها، از جمله مدلسازی دانشگاه صنعتی شریف و مدلسازیهای فوریه ۲۰۲۰ مرکز کنترل و مقابله با بیماریهای آمریکا (سیدیسی) و مدلسازی کالج سلطنتی لندن، تحقق یابد سیاست دولت روحانی به بهای جان انبوه مردم ایران، و شاید چند میلیون نفر، تمام خواهد شد. در این وضعیت مقصر کیست؟
در صورت تحقق این وضع همه کسانی مقصرند که فاجعه را میبینند و میتوانند فریاد زنند و هشدار دهند ولی سکوت میکنند. پذیرفتنی نیست که مقهور شکلگرایی (فرمالیسم) سیاسی شویم و برای نمایش اقتدار و ثبات جمهوری اسلامی ایران بر سیاستهای نادرست کنونی در قبال هیولای کروناویروس چشم پوشیم. هر روز که این رویه ادامه یابد به بهای جان صدها بلکه هزاران انسان است.
پیوست: علینقی مشایخی و مرضیه آقایی، «شیوع بیماری کرونا در ایران»، دانشگاه صنعتی شریف، ۲۳ اسفند ۱۳۹۸.
🇮🇷 @Ammar_media | #کرونا
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
در آستانه نوروز ۱۳۹۹ خبرها از گسترش رفتوآمد و کاهش شدید اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه مردم در قبال خطر کروناویروس حکایت میکند.
در بروز وضع نابسامان کنونی قطعاً شخص آقای روحانی مقصر است. در میان سران دولتهای جهان رفتار او را تنها میتوان با رفتار بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، مقایسه کرد که با هشتگهای پرشماری چون «نسلکشی» #torygenocide و «بوریس کجاست» #WhereIsBoris و «بوریس استعفا» #BorisResign از سوی مردم خود مورد حملات بسیار شدید توئیتری قرار گرفته است.
اگر دولت روحانی دلسوز و فهیم و مدیر بود باید مانند دولت چینی تایوان، که همسایه جمهوری خلق چین و دارای مراوده سنگین انسانی با آن است، از آغاز با اتخاذ اقدامات پیشگیرانه ورود ویروس به ایران را متوقف یا محدود میکرد. حداقل از روزهای اول بهمن ۱۳۹۸ شواهدی درباره ورود ویروس وجود داشت و در رسانهها در این زمینه هشدارهای جدی داده شد از جمله در توئیتهای وزیر بهداشت. اولین مورد تکذیبشده مرگ ناشی از کرونا در ۲۳ بهمن در تهران رخ داد و اولین مورد تأئیدشده فوت دو نفر در قم در ۳۰ بهمن بود.
در فضای امروز، که حتی دمکراتها و جمهوریخواهان آمریکا اختلافات را کنار گذاشته و در مبارزه با کروناویروس همگام و متحد شدهاند، دعوا بر سر گذشته شاید مفید نباشد. سخن بر سر اکنون است زیرا دولت روحانی همچنان فاقد رفتارهایی است که عزم جدی را برای مقابله با شیوع کرونا نشان دهد. سیاست دولت روحانی کجدارومریز است زیرا تصور میکند از اینطریق اموراتش با آرامش سپری خواهد شد. این دولت حاضر نیست به خاطر نجات جان انسانها ریسک مدیریت بحران را بپذیرد.
واقعیت چنان مهیب است که حتی دولت ترامپ در آمریکا، پس از تعلل فراوان، سرانجام مجبور به تمکین شد و از روز جمعه، ۱۳ مارس ۲۰۲۰/ ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ سیاستهای مهارکننده جدی را آغاز کرد. واقعیت چنان مهیب است که حتی دولت بوریس جانسون در بریتانیا، که با سبکسری راهکار «ایمنی گلهای» Herd Immunity را عنوان میکرد، سرانجام مجبور شد در روز دوشنبه، ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ حداقل در حرف، نه در عمل، مدعی اتخاذ سیاست جدید موسوم به «استراتژی سرکوب» برای مقابله با ویروس شود.
اگر پیشبینیهای مبتنی بر مدلسازیها، از جمله مدلسازی دانشگاه صنعتی شریف و مدلسازیهای فوریه ۲۰۲۰ مرکز کنترل و مقابله با بیماریهای آمریکا (سیدیسی) و مدلسازی کالج سلطنتی لندن، تحقق یابد سیاست دولت روحانی به بهای جان انبوه مردم ایران، و شاید چند میلیون نفر، تمام خواهد شد. در این وضعیت مقصر کیست؟
در صورت تحقق این وضع همه کسانی مقصرند که فاجعه را میبینند و میتوانند فریاد زنند و هشدار دهند ولی سکوت میکنند. پذیرفتنی نیست که مقهور شکلگرایی (فرمالیسم) سیاسی شویم و برای نمایش اقتدار و ثبات جمهوری اسلامی ایران بر سیاستهای نادرست کنونی در قبال هیولای کروناویروس چشم پوشیم. هر روز که این رویه ادامه یابد به بهای جان صدها بلکه هزاران انسان است.
پیوست: علینقی مشایخی و مرضیه آقایی، «شیوع بیماری کرونا در ایران»، دانشگاه صنعتی شریف، ۲۳ اسفند ۱۳۹۸.
🇮🇷 @Ammar_media | #کرونا
Telegram
shahbazi
💢ایران و کرونا: انفعال کامل، استراتژی تسکین، استراتژی سرکوب؟
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
اولین جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا در سال ۱۳۹۹ در روز شنبه، ۲ فروردین ۱۳۹۹/ ۲۱ مارس ۲۰۲۰ به ریاست حسن #روحانی، رئیس جمهور، برگزار شد. ویدئوی سخنان روحانی در وبسایت ایرنا منتشر شده است:
https://www.irna.ir/news/83722849/
حسن روحانی در دقیقه ۱۱:۳۵ تا ۱۲:۰۸ میگوید:
«این چیزی است که من از روز اول توصیه کردم و گفتم در جلسه که ضد انقلاب، که بعد مدرکش را هم وزارت اطلاعات برای ما مفصل فرستاد، توطئهاش این است که یک کاری کند که در ایران کار تعطیل شود، فعالیت اقتصادی تعطیل شود. این هدف آنهاست. ما نباید بگذاریم این هدف محقق شود. ما همه باید کار کنیم، همه باید فعالیت کنیم البته در چارچوب پروتکلهای بهداشتی که وزارت بهداشت و ستاد ملی اعلام میکند.»
سخن روحانی درباره مقطع زمانی اکنون است که به دلیل تعطیلات نوروزی حتی در فضای غیرکرونایی نیز اقتصاد ایران تقریباً تعطیل بود. پس از تعطیلات نوروزی از حوالی ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹/ ۲۵ آوریل ۲۰۲۰ ماه مبارک رمضان آغاز میشود که معمولاً در این ماه نیز تولید کاهش مییابد.
این دوره دو ماهه فرصتی بزرگ است برای ایران تا استراتژی سختگیرانه مقابله با کرونا موسوم به «سرکوب» را بر اساس «دوریگزینی اجتماعی» اعمال کند بدون اینکه اقتصادش، در مقایسه با روال عادی، آسیب چندان ببیند. این فرصت تکرارنشدنی در حال از دست رفتن است.
اگر این فرصت از دست برود و بیماری کرونا پس از ماه رمضان اقتصاد ایران را فلج کند با فاجعهای بزرگ مواجه خواهیم شد که شورش گسترده تنها یکی از پیامدهای آن است.
امروزه، دولتها عموماً، حداقل در حرف، به این نتیجه رسیدهاند که «استراتژی سرکوب» تنها راه مقابله با کرونا است. در مقابل «استراتژی سرکوب» دو راهکار عرضه میشود: ۱- انفعال کامل، ۲- استراتژی تسکین.
معنای «انفعال کامل» Do Nothing روشن است. در برخی مدلسازیها پیامد «انفعال کامل»، که «بدترین سناریوی محتمل» worst-case scenario را رقم میزند، بسیار سنگین پیشبینی شده است.
امروزه عموماً به این نظر رسیدهاند که «استراتژی تسکین» نیز پیامد مطلوب ندارد و، بر اساس مدلسازیها، تلفات سنگین انسانی خواهد داشت. در وبسایت سرشناس بریتانیایی «مدیکال نیوز تودی» دو سیاست موسوم به «تسکین» Mitigation Strategy و «سرکوب» Suppression Strategy توضیح داده شده:
COVID-19 suppression 'only viable strategy at the current time'
https://www.medicalnewstoday.com/articles/covid-19-suppression-only-viable-strategy-at-the-current-time#Mitigation-or-suppression
دولت بوریس جانسون در بریتانیا، بر اساس تئوری «ایمنی گلهای» Herd Immunity، ابتدا «استراتژی تسکین» را دنبال کرد ولی با انتشار پیشبینی مبتنی بر مدلسازی دو مرکز مهم علمی این کشور، کالج سلطنتی لندن و دانشکده مطالعات بهداشتی و بیماریهای گرمسیری دانشگاه لندن، در روز دوشنبه ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ اتخاذ «استراتژی سرکوب» را اعلام کرد. «استراتژی سرکوب» مبتنی بر «دوریگزینی اجتماعی» Social Distancing است و بهترین مدل موفق آن اقداماتی است که در ووهان چین برای مهار کروناویروس انجام گرفت.
🇮🇷 @Ammar_media | #کرونا
✍🏻 #عبدالله_شهبازی
اولین جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا در سال ۱۳۹۹ در روز شنبه، ۲ فروردین ۱۳۹۹/ ۲۱ مارس ۲۰۲۰ به ریاست حسن #روحانی، رئیس جمهور، برگزار شد. ویدئوی سخنان روحانی در وبسایت ایرنا منتشر شده است:
https://www.irna.ir/news/83722849/
حسن روحانی در دقیقه ۱۱:۳۵ تا ۱۲:۰۸ میگوید:
«این چیزی است که من از روز اول توصیه کردم و گفتم در جلسه که ضد انقلاب، که بعد مدرکش را هم وزارت اطلاعات برای ما مفصل فرستاد، توطئهاش این است که یک کاری کند که در ایران کار تعطیل شود، فعالیت اقتصادی تعطیل شود. این هدف آنهاست. ما نباید بگذاریم این هدف محقق شود. ما همه باید کار کنیم، همه باید فعالیت کنیم البته در چارچوب پروتکلهای بهداشتی که وزارت بهداشت و ستاد ملی اعلام میکند.»
سخن روحانی درباره مقطع زمانی اکنون است که به دلیل تعطیلات نوروزی حتی در فضای غیرکرونایی نیز اقتصاد ایران تقریباً تعطیل بود. پس از تعطیلات نوروزی از حوالی ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹/ ۲۵ آوریل ۲۰۲۰ ماه مبارک رمضان آغاز میشود که معمولاً در این ماه نیز تولید کاهش مییابد.
این دوره دو ماهه فرصتی بزرگ است برای ایران تا استراتژی سختگیرانه مقابله با کرونا موسوم به «سرکوب» را بر اساس «دوریگزینی اجتماعی» اعمال کند بدون اینکه اقتصادش، در مقایسه با روال عادی، آسیب چندان ببیند. این فرصت تکرارنشدنی در حال از دست رفتن است.
اگر این فرصت از دست برود و بیماری کرونا پس از ماه رمضان اقتصاد ایران را فلج کند با فاجعهای بزرگ مواجه خواهیم شد که شورش گسترده تنها یکی از پیامدهای آن است.
امروزه، دولتها عموماً، حداقل در حرف، به این نتیجه رسیدهاند که «استراتژی سرکوب» تنها راه مقابله با کرونا است. در مقابل «استراتژی سرکوب» دو راهکار عرضه میشود: ۱- انفعال کامل، ۲- استراتژی تسکین.
معنای «انفعال کامل» Do Nothing روشن است. در برخی مدلسازیها پیامد «انفعال کامل»، که «بدترین سناریوی محتمل» worst-case scenario را رقم میزند، بسیار سنگین پیشبینی شده است.
امروزه عموماً به این نظر رسیدهاند که «استراتژی تسکین» نیز پیامد مطلوب ندارد و، بر اساس مدلسازیها، تلفات سنگین انسانی خواهد داشت. در وبسایت سرشناس بریتانیایی «مدیکال نیوز تودی» دو سیاست موسوم به «تسکین» Mitigation Strategy و «سرکوب» Suppression Strategy توضیح داده شده:
COVID-19 suppression 'only viable strategy at the current time'
https://www.medicalnewstoday.com/articles/covid-19-suppression-only-viable-strategy-at-the-current-time#Mitigation-or-suppression
دولت بوریس جانسون در بریتانیا، بر اساس تئوری «ایمنی گلهای» Herd Immunity، ابتدا «استراتژی تسکین» را دنبال کرد ولی با انتشار پیشبینی مبتنی بر مدلسازی دو مرکز مهم علمی این کشور، کالج سلطنتی لندن و دانشکده مطالعات بهداشتی و بیماریهای گرمسیری دانشگاه لندن، در روز دوشنبه ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ اتخاذ «استراتژی سرکوب» را اعلام کرد. «استراتژی سرکوب» مبتنی بر «دوریگزینی اجتماعی» Social Distancing است و بهترین مدل موفق آن اقداماتی است که در ووهان چین برای مهار کروناویروس انجام گرفت.
🇮🇷 @Ammar_media | #کرونا