📝 احمدینژاد از ریل ۵۷ خارج شده است
🖌 #مجید_دارابی
🔹هر طرف را که نگاه میکنی بوی راستگرایی آزارت میدهد هیچ دسته و گروهی در سیاست ایران پیدا نمیشود که از اتهام به #سوسیالیسم و #کمونیسم نترسد و پای شعار عدالت بماند. حتی رئیس دولتی که اصلا در تقابل با سیاست تعدیل و آزادسازی به قدرت رسید و با سخن گفتن از عدالت مردم را دلگرم کرد امروز شعارهای فریبنده #سرمایه_داری را به اسم واگذاری #اقتصاد به مردم تکرار میکند!
🔸حساب دولت احمدینژاد را از شخص احمدینژاد و حساب احمدینژادِ گذشته را از امروزش باید جدا کرد. دولتهای نهم و دهم علیرغم همه نقدها و همگن نبودن در سیاستهای اقتصادی بازگشت نسبی به شعارهای عدالتخواهانه و باعث کُند شدن راستگرایی بودند. هدفمندی یارانهها، مسکن مهر، سهام عدالت، تمرکز زدایی، حمایت از مشاغل کوچک، بانک قرضالحسنه و... امیدهایی برای بازگشت اقتصاد به ریل ۵۷ ساختند.
🔹امروز احمدینژاد پای تخته رفته و برای توضیح دادن «ریشههای نابسامانی اقتصاد ایران» از دولت حداقلی و عقبنشینی دولت به امنیت و سیاست خارجی و نظارت و قضاوت حرف میزند! او احتمالا نمیداند که آرزوی تندترین لیبرالها در بحثهای اقتصاد را تکرار میکند و به خصوص وقتی از واگذاری آموزش و بهداشت و حتی سپردن نفت به مردم حرف میزند چقدر باعث خنده و تعجب میشود.
🔸اوج این مضحکه جایی است که احمدینژاد در روایت انقلاب با لحنی منفی میگوید که بسیاری از صنایع #ملی شد یعنی از دست مردم خارج شد! ملی شدن یعنی خارج شدن از دست مردم؟ آن هزار فامیلی که فرار کردند «مردم» بودند و در این سالهایی که صنایع با سیاست خصوصیسازی واگذار شدند دوباره به دست «مردم» سپرده شده اند؟ این ما مردمیم که سرمایه داریم و کارخانه و بانک میخریم؟
🔹احمدینژاد به دو دلیل دچار این تغییر زننده در گفتمانش شد: یکی بیاعتنایی به تئوری و کارشناس ارشد دانستن خودش در همه زمینهها و دیگری زیادی مردم مردم کردنش. در توجیه این گردش به راست احتمالا خواهند گفت که ما اصلا کاری به این حرفها نداریم و فقط دنبال حل نابسامانی در اقتصاد هستیم، همین فقر تئوریک و عملگرایی چاه ویلی است که به تکنوکراسی و نوکری سرمایهداری میرسد.
🔸سرمایهدار هیچ جایی در کلام احمدینژاد ندارد و به جایش مردم را میگذارد، واژه مبهم و مقدسی که همه میتوانند از آن به نفع خودشان استفاده کنند. اما آنچه در واقعیت داریم طرف سرمایهداری (رانتی و غیر رانتی) است که میتوانند فعالیت اقتصادی کنند و بقیه اگر از کنار سفره آنها چیزی نخورند رسما فقیر هستند و برای هزینههای ضروریشان (خورد و خوراک و آموزش و بهداشت) باید عزا بگیرند.
🔹پس از فروپاشی شوروی بعضی از آنها که شعارهای چپ میدادند اعتماد به نفسشان را از دست دادند، گمان کردند آرمان عدالت به پایان رسیده و اقتصاد راهی جز الگوی سرمایهداری ندارد. بنابراین به آزادسازی و احیای سرمایهداری (نشاندن خودشان به جای هزارفامیل) روی آوردند. احمدینژاد اساسا در تقابل با این سیاست به دولت رسید و حالا با این گردش بیشتر از همه خودش و سابقه اش را نفی میکند.
🎞 @Ammar_media
🖌 #مجید_دارابی
🔹هر طرف را که نگاه میکنی بوی راستگرایی آزارت میدهد هیچ دسته و گروهی در سیاست ایران پیدا نمیشود که از اتهام به #سوسیالیسم و #کمونیسم نترسد و پای شعار عدالت بماند. حتی رئیس دولتی که اصلا در تقابل با سیاست تعدیل و آزادسازی به قدرت رسید و با سخن گفتن از عدالت مردم را دلگرم کرد امروز شعارهای فریبنده #سرمایه_داری را به اسم واگذاری #اقتصاد به مردم تکرار میکند!
🔸حساب دولت احمدینژاد را از شخص احمدینژاد و حساب احمدینژادِ گذشته را از امروزش باید جدا کرد. دولتهای نهم و دهم علیرغم همه نقدها و همگن نبودن در سیاستهای اقتصادی بازگشت نسبی به شعارهای عدالتخواهانه و باعث کُند شدن راستگرایی بودند. هدفمندی یارانهها، مسکن مهر، سهام عدالت، تمرکز زدایی، حمایت از مشاغل کوچک، بانک قرضالحسنه و... امیدهایی برای بازگشت اقتصاد به ریل ۵۷ ساختند.
🔹امروز احمدینژاد پای تخته رفته و برای توضیح دادن «ریشههای نابسامانی اقتصاد ایران» از دولت حداقلی و عقبنشینی دولت به امنیت و سیاست خارجی و نظارت و قضاوت حرف میزند! او احتمالا نمیداند که آرزوی تندترین لیبرالها در بحثهای اقتصاد را تکرار میکند و به خصوص وقتی از واگذاری آموزش و بهداشت و حتی سپردن نفت به مردم حرف میزند چقدر باعث خنده و تعجب میشود.
🔸اوج این مضحکه جایی است که احمدینژاد در روایت انقلاب با لحنی منفی میگوید که بسیاری از صنایع #ملی شد یعنی از دست مردم خارج شد! ملی شدن یعنی خارج شدن از دست مردم؟ آن هزار فامیلی که فرار کردند «مردم» بودند و در این سالهایی که صنایع با سیاست خصوصیسازی واگذار شدند دوباره به دست «مردم» سپرده شده اند؟ این ما مردمیم که سرمایه داریم و کارخانه و بانک میخریم؟
🔹احمدینژاد به دو دلیل دچار این تغییر زننده در گفتمانش شد: یکی بیاعتنایی به تئوری و کارشناس ارشد دانستن خودش در همه زمینهها و دیگری زیادی مردم مردم کردنش. در توجیه این گردش به راست احتمالا خواهند گفت که ما اصلا کاری به این حرفها نداریم و فقط دنبال حل نابسامانی در اقتصاد هستیم، همین فقر تئوریک و عملگرایی چاه ویلی است که به تکنوکراسی و نوکری سرمایهداری میرسد.
🔸سرمایهدار هیچ جایی در کلام احمدینژاد ندارد و به جایش مردم را میگذارد، واژه مبهم و مقدسی که همه میتوانند از آن به نفع خودشان استفاده کنند. اما آنچه در واقعیت داریم طرف سرمایهداری (رانتی و غیر رانتی) است که میتوانند فعالیت اقتصادی کنند و بقیه اگر از کنار سفره آنها چیزی نخورند رسما فقیر هستند و برای هزینههای ضروریشان (خورد و خوراک و آموزش و بهداشت) باید عزا بگیرند.
🔹پس از فروپاشی شوروی بعضی از آنها که شعارهای چپ میدادند اعتماد به نفسشان را از دست دادند، گمان کردند آرمان عدالت به پایان رسیده و اقتصاد راهی جز الگوی سرمایهداری ندارد. بنابراین به آزادسازی و احیای سرمایهداری (نشاندن خودشان به جای هزارفامیل) روی آوردند. احمدینژاد اساسا در تقابل با این سیاست به دولت رسید و حالا با این گردش بیشتر از همه خودش و سابقه اش را نفی میکند.
🎞 @Ammar_media