💢 مثل #آمریکا باشیم، مثل #کره_شمالی نباشیم
✍ #یاسر_جبرائیلی
هانا آرنت، تعریف زیبایی از #ایدئولوژی به معنی منفی این مفهوم دارد. او میگوید "ایدئولوژی واقعیات پیچیده را ساده میکند". لیبرالهای ایرانی، هم در فرآیند فهم مسائل و هم در فرآیند تفهیم آنها، به شدت گرفتار این بیماری ایدئولوژیک بودهاند و همواره تلاش کردهاند مردم در پیچیدگیهای واقعیات دقت نکنند. خاطرم هست در مناظرهای با یکی از شخصیتهای مشهور #لیبرال، احساس کردم اساسا #برجام را نخوانده اما از خوبیهای آن برای منافع ملی سخن میگوید. سوال کردم، صادقانه اعتراف کرد که برجام را نخوانده است. ذهن آن فرد روی این منطق ساده قفل شده بود که آمریکا خوب است، پس هر توافقی با آمریکا هم خوب است.
این منطق ایدئولوژیک برای فهم و تفهیم، هر از چندگاهی توسط جریان لیبرال در سپهر سیاسی کشور چون #بمبی_دودزا منفجر میشود تا چشمها را از دیدن پیچیدگیهای واقعیات عالم، کور کرده و کشور را وارد یک مسیر غلط نماید.
تشبیه #ایران به کشورهایی نظیر کره شمالی یا #بورکینافاسو، یا دستهبندی کشورمان در یک اقلیت معدود بینالمللی در مقابل یک اکثریت مطلق، یک ابزار قدیمی و شناخته شده لیبرالها برای دور کردن اذهان از توجه به پیچیدگیهای مناسبات جهانی است. مثلا گفته میشود کشورهای پیشرفته فلان اقدامات را انجام میدهند و بهمان کاری که ما انجام میدهیم، مختص کشورهای عقبمانده است. یا جمع کثیری از کشورهای دنیا به فلان معاهده پیوستهاند و فقط چند کشور انگشتشمار از جمله ایران و چند کشور ضعیف یا ناشناخته، از الحاق به آن معاهده اجتناب میکنند. سپس نتیجه میگیرند که در شان ایران نیست در این دستهها قرار گیرد و سریعا باید راهش را عوض کند.
این منطق ساده که هدف عمده آن تخدیر تودههای بی اطلاع از پیچیدگیها، برای دست یافتن به یک سری اهداف سیاسی خاص است، اشکالات مبنایی فراوانی دارد. اساسیترین اشکال نیز این است که هر کشور و ملتی، فارغ از اینکه پیشرفته است یا عقب مانده، ابرقدرت است یا مستضعف، میتواند خصلتی منفی یا مثبت داشته باشد. خصلتهای مثبت را باید ارج نهاد و منفیها را تقبیح کرد، فارغ از اینکه آن خصلت متعلق به چه کشور و ملتی است، فارغ از اینکه چند کشور در جهان چگونه هستند. جنایتکار بودن آمریکاییها، بمب اتم داشتن آنها، ابتذال فرهنگی آنها، شکاف طبقاتی آنها، نظام بانکی ربوی آنها، همه مذموم است. اما ارادهشان برای پیشرفته شدن و قدرتمند شدن، حتما ممدوح است و آموختنی. کره شمالی هم صفاتی ممدوح دارد و صفاتی مذموم. استقلالطلبی کره و باج ندادنش به تبهکاران بینالمللی، حتما ممدوح است، اما استبداد سیاسی آن، حتما مذموم.
این است که صرف قرار گرفتن در دستهای از کشورها که فیالمثل آمریکا و انگلیس و فرانسه(صاحبان بمب اتمی) در آن جای دارند، یا پیوستن به جمع اکثریت کشورها(مانند پذیرش برخی کنوانسیونها) نمیتواند و نباید ملاک ما برای انتخاب یک مسیر باشد. حسن و قبح، ذاتی است، نه نسبی.
راه مقابله با این منطق ایدئولوژیک، مبارزه با هدف غایی مروجان این منطق، یعنی همان #تخدیر_توده هاست. هرچقدر مردم به پیچیدگیهای واقعیات آشنا شوند، این دست سادهسازیهای فاقد عقلانیت برای تحمیل یک سیاست غلط، کارگر نخواهد افتاد. از #آگاه_کردن_مردم و باسوادکردن آنها نباید غفلت کرد.
@Ammar_Media | عمار مدیا
✍ #یاسر_جبرائیلی
هانا آرنت، تعریف زیبایی از #ایدئولوژی به معنی منفی این مفهوم دارد. او میگوید "ایدئولوژی واقعیات پیچیده را ساده میکند". لیبرالهای ایرانی، هم در فرآیند فهم مسائل و هم در فرآیند تفهیم آنها، به شدت گرفتار این بیماری ایدئولوژیک بودهاند و همواره تلاش کردهاند مردم در پیچیدگیهای واقعیات دقت نکنند. خاطرم هست در مناظرهای با یکی از شخصیتهای مشهور #لیبرال، احساس کردم اساسا #برجام را نخوانده اما از خوبیهای آن برای منافع ملی سخن میگوید. سوال کردم، صادقانه اعتراف کرد که برجام را نخوانده است. ذهن آن فرد روی این منطق ساده قفل شده بود که آمریکا خوب است، پس هر توافقی با آمریکا هم خوب است.
این منطق ایدئولوژیک برای فهم و تفهیم، هر از چندگاهی توسط جریان لیبرال در سپهر سیاسی کشور چون #بمبی_دودزا منفجر میشود تا چشمها را از دیدن پیچیدگیهای واقعیات عالم، کور کرده و کشور را وارد یک مسیر غلط نماید.
تشبیه #ایران به کشورهایی نظیر کره شمالی یا #بورکینافاسو، یا دستهبندی کشورمان در یک اقلیت معدود بینالمللی در مقابل یک اکثریت مطلق، یک ابزار قدیمی و شناخته شده لیبرالها برای دور کردن اذهان از توجه به پیچیدگیهای مناسبات جهانی است. مثلا گفته میشود کشورهای پیشرفته فلان اقدامات را انجام میدهند و بهمان کاری که ما انجام میدهیم، مختص کشورهای عقبمانده است. یا جمع کثیری از کشورهای دنیا به فلان معاهده پیوستهاند و فقط چند کشور انگشتشمار از جمله ایران و چند کشور ضعیف یا ناشناخته، از الحاق به آن معاهده اجتناب میکنند. سپس نتیجه میگیرند که در شان ایران نیست در این دستهها قرار گیرد و سریعا باید راهش را عوض کند.
این منطق ساده که هدف عمده آن تخدیر تودههای بی اطلاع از پیچیدگیها، برای دست یافتن به یک سری اهداف سیاسی خاص است، اشکالات مبنایی فراوانی دارد. اساسیترین اشکال نیز این است که هر کشور و ملتی، فارغ از اینکه پیشرفته است یا عقب مانده، ابرقدرت است یا مستضعف، میتواند خصلتی منفی یا مثبت داشته باشد. خصلتهای مثبت را باید ارج نهاد و منفیها را تقبیح کرد، فارغ از اینکه آن خصلت متعلق به چه کشور و ملتی است، فارغ از اینکه چند کشور در جهان چگونه هستند. جنایتکار بودن آمریکاییها، بمب اتم داشتن آنها، ابتذال فرهنگی آنها، شکاف طبقاتی آنها، نظام بانکی ربوی آنها، همه مذموم است. اما ارادهشان برای پیشرفته شدن و قدرتمند شدن، حتما ممدوح است و آموختنی. کره شمالی هم صفاتی ممدوح دارد و صفاتی مذموم. استقلالطلبی کره و باج ندادنش به تبهکاران بینالمللی، حتما ممدوح است، اما استبداد سیاسی آن، حتما مذموم.
این است که صرف قرار گرفتن در دستهای از کشورها که فیالمثل آمریکا و انگلیس و فرانسه(صاحبان بمب اتمی) در آن جای دارند، یا پیوستن به جمع اکثریت کشورها(مانند پذیرش برخی کنوانسیونها) نمیتواند و نباید ملاک ما برای انتخاب یک مسیر باشد. حسن و قبح، ذاتی است، نه نسبی.
راه مقابله با این منطق ایدئولوژیک، مبارزه با هدف غایی مروجان این منطق، یعنی همان #تخدیر_توده هاست. هرچقدر مردم به پیچیدگیهای واقعیات آشنا شوند، این دست سادهسازیهای فاقد عقلانیت برای تحمیل یک سیاست غلط، کارگر نخواهد افتاد. از #آگاه_کردن_مردم و باسوادکردن آنها نباید غفلت کرد.
@Ammar_Media | عمار مدیا