جشنواره مردمی فیلم عمار
🎥روایت نماینده سابق مجلس شورای اسلامی از اتفاق مهم در جشنواره عمار 🔺 #یادمان_شهیدای_هویزه 🔸 در #سینماسنگر های عمار منتظرتان هستیم #راهیان_نور ➕ @AmmarFest
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥تایم لپسی از #سینماسنگر جشنواره مردمی فیلم عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
🔸 در #سینماسنگر های عمار منتظرتان هستیم
#راهیان_نور
➕ @AmmarFest
🔸 در #سینماسنگر های عمار منتظرتان هستیم
#راهیان_نور
➕ @AmmarFest
💢زائران سیستان و بلوچستانی مهمان مستندی از دیار خودشان/گویی چرخ یک کارخانه را چرخاندم
🔺صدایی که حوالی سنگر شنیده میشود، صدای خادم مسئول غرفه فروش است که تمام تلاش خود را می کند تا محصولات عمار و دفتر و کتب ایرانی را به زائران معرفی کند.
🔺اکران های امروز با مستند « #پسرم_سلمان» شروع شد، مستندی درباره شهید #سلمان_برجسته، شهید اهل سنت در مقابله با تکفیریها در سوریه؛ گروهی از زائران #سیستان_و_بلوچستانی هم مخاطب ویژه این مستند شدند.
🔺هنوز شروع نکرده بودیم که زائری برای خرید سیدی عمار به مراجعه کرد و من هم با هیجان تک تک سی دی ها را معرفی میکنم قیمت هر سی دی هزار تومان بود و من سه عدد سی دی را در نایلون گذاشتم و در قبال آن دو هزار تومان دریافت کردم، هزار تومان هم تخفیف دادم که مثلا مشتری راضی باشد، دو هزار تومان را محکم، در مشت گرفته بودم و مزه اولین فروش جوری بود که گویی چرخ یک کارخانه را چرخاندم…
🔺گرمای طاقت فرسا می خواست هر جور شده انرژی ما را بگیرد و هر چند دقیقه با آب خنک با آن مقابله می کردیم و به کار خود ادامه می دادیم.
🔺بعد از نماز یک گروه دانش آموز برای اکران شکار شد عکاس و فیلم بردار سریع دوربین به دست بیرون آمدند و آنها را توجیه می کردند که خیلی طبیعی رفتار کنند تا فیلمشان خوب شود.
🔺همین که دکمه ضبط را زد دانش آموزان خیلی رسمی و به صف راه افتادند داد فیلمبردار در آمد «آقا مگه اینجا مدرسه است»؛ دوباره برگشتند و طبیعیتر راه افتادند…
#سینماسنگر
#یادمان_شهدای_هویزه
yon.ir/wJTMz
بیشتر:
🌐 Ammarfilm.ir/16606
➕ @AmmarFest
🔺صدایی که حوالی سنگر شنیده میشود، صدای خادم مسئول غرفه فروش است که تمام تلاش خود را می کند تا محصولات عمار و دفتر و کتب ایرانی را به زائران معرفی کند.
🔺اکران های امروز با مستند « #پسرم_سلمان» شروع شد، مستندی درباره شهید #سلمان_برجسته، شهید اهل سنت در مقابله با تکفیریها در سوریه؛ گروهی از زائران #سیستان_و_بلوچستانی هم مخاطب ویژه این مستند شدند.
🔺هنوز شروع نکرده بودیم که زائری برای خرید سیدی عمار به مراجعه کرد و من هم با هیجان تک تک سی دی ها را معرفی میکنم قیمت هر سی دی هزار تومان بود و من سه عدد سی دی را در نایلون گذاشتم و در قبال آن دو هزار تومان دریافت کردم، هزار تومان هم تخفیف دادم که مثلا مشتری راضی باشد، دو هزار تومان را محکم، در مشت گرفته بودم و مزه اولین فروش جوری بود که گویی چرخ یک کارخانه را چرخاندم…
🔺گرمای طاقت فرسا می خواست هر جور شده انرژی ما را بگیرد و هر چند دقیقه با آب خنک با آن مقابله می کردیم و به کار خود ادامه می دادیم.
🔺بعد از نماز یک گروه دانش آموز برای اکران شکار شد عکاس و فیلم بردار سریع دوربین به دست بیرون آمدند و آنها را توجیه می کردند که خیلی طبیعی رفتار کنند تا فیلمشان خوب شود.
🔺همین که دکمه ضبط را زد دانش آموزان خیلی رسمی و به صف راه افتادند داد فیلمبردار در آمد «آقا مگه اینجا مدرسه است»؛ دوباره برگشتند و طبیعیتر راه افتادند…
#سینماسنگر
#یادمان_شهدای_هویزه
yon.ir/wJTMz
بیشتر:
🌐 Ammarfilm.ir/16606
➕ @AmmarFest
جشنواره مردمی فیلم عمار
🔸حضور حجت الاسلام #ماندگاری در #سینما_سنگر #یادمان_هویزه ✅@AmmarFest
🔸دست نوشته حجت الاسلام ماندگاری در بازدید از #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
✅ @AmmarFest
جشنواره مردمی فیلم عمار
Photo
💠حضور حجت الاسلام و المسلمین حاجتی؛ امام جمعه موقت #اهواز در #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅@AmmarFest
✅@AmmarFest
جشنواره مردمی فیلم عمار
Photo
💢اکران ویژه مستند « #مادرانه» برای یک جمع مادرانهای | « #کرار» و « #خانه_پنجم» پای ثابت اکرانهای #سینماسنگر
💠کار امروز سینما سنگر با یک گروه زائر خانم با ظاهر یک دست شروع شد. بعد از دعوت به سینما سنگر با توجه به رده سنیشان فیلم خانه پنجم انتخاب و اکران کردیم.وقتی دیالوگهای خان داداش فیلم شروع شد یکی از مخاطبان ردیف اول با ذوق برگشت و گفت: “عه یزدیه”
تازه متوجه شدیم که دلیل واکنش بیشتر و پچ پچ کردنهایشان نسبت به سایر مخاطبان برای این است که خودشان یزدی هستند.
با اتمام فیلم و ذکر صلوات از جایشان بلند شدند چهرهشان آنقدر سرشار از رضایت و شادمانی بود که تنور را داغ دیده، نان را چسباندیم؛ “بچهها شما هم میتونید اکران کننده باشید”
اینجا بود که هفت هشت نفری روی سرم، آوار شدند و با کمی توضیح، مُصرتر شدند که اکران کننده شوند، اما تعداد زیاد و وقت کم باعث شد تنها مشخصات یک نفر که بزرگتر از بقیه بود، را بگیریم.
مسئولشان گفت: “اینها هر کدام نماینده انجمن اسلامی یک مدرسه هستند.”
متوجه شدیم با یک گروه روبرو هستیم که فرصت اکرانهای زیادی دارند و اگر خوب تغذیه شوند و ارتباط فعالانه با آتها گرفته شود میتوانیم در آینده شاهد جریانسازیهای خوبی در مدارسشان به صورت هماهنگ باشیم.
💠حین رفت و آمد در محل اسکان خانمهای متولی غرفه کودک را مشغول کار هنری دیدیم جرقه اکران فیلم مادرانه به ذهنم رسید، آنها را به دیدن مستند دعوت کردم با اشتیاق پذیرفتند یکی از آنها گفت: “حتما بریم ببینیم چه ایدههایی بهمون میده!” تاکید کردیم بچهها را حتما همراه خود بیاورد.
💠اکران را که شروع کردیم واکنششان دیدنی بود، “ببین چجوری خمیر درست میکنند، ببین چجور به بچه اعتماد به نفس میده” و حین اکران تبادل تجربه میکردند و بعد از اتمام مستند خواستار ارتباط با مادرانههای مستند برای کلید زدن کار و چگونگی استمرار این حرکت، شدند.
سوژه دیگر امروزمان مخاطبی بود از سر کنجکاوی وارد سنگر شد مستند کرار در حال پخش بود چند دقیقهای از مستند نگذشته بود که تلفنش زنگ خورد و در پاسخ به تلفن گفت: “بدو بیا سینما سنگر مثل اینکه فیلمش خیلی خوبه”
💠در طول روز جذب اکران را مثل هر روز دنبال میکردیم و در این بین با اکران کنندهای آشنا شدیم که اکرانهای مطالبهگر خوبی در مورد طرح یکسان سازی قبور شهدا با اکران مستمر مستند “راز مزار” را داشت که موفق به جلوگیری از این فاجعه فرهنگی شد و این اکران مشتی نمونه خروار است که بار دیگر برایمان اکرانهای مردمی مصداق کوه یخی در آب که فقط نوک آن پیداست را روشنتر کرد مانند اکرانهای مردمی سراسر کشور که بسیار زیاد و جریان ساز انجام میشود اما بازخوردی ارسال نمیشود.
💠اکران شبمان کمی با نگرانی همراه بود؛ فیلم کوتاه “دایو” که برای گروهی از مادربزرگها پخش شد. یکیشان که انتها نشسته بود به جاهای دلخراش فیلم که میرسید چشماش را میبست و میگفت: “خواهرزاده منم شهید غواص هست” و طاقت دیدن ادامه فیلم را نداشت شاید نحوه شهادت برایش تداعی میشد و همین باعث میشد نتواند ادامه فیلم را ببیند.
🔸 #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
💠کار امروز سینما سنگر با یک گروه زائر خانم با ظاهر یک دست شروع شد. بعد از دعوت به سینما سنگر با توجه به رده سنیشان فیلم خانه پنجم انتخاب و اکران کردیم.وقتی دیالوگهای خان داداش فیلم شروع شد یکی از مخاطبان ردیف اول با ذوق برگشت و گفت: “عه یزدیه”
تازه متوجه شدیم که دلیل واکنش بیشتر و پچ پچ کردنهایشان نسبت به سایر مخاطبان برای این است که خودشان یزدی هستند.
با اتمام فیلم و ذکر صلوات از جایشان بلند شدند چهرهشان آنقدر سرشار از رضایت و شادمانی بود که تنور را داغ دیده، نان را چسباندیم؛ “بچهها شما هم میتونید اکران کننده باشید”
اینجا بود که هفت هشت نفری روی سرم، آوار شدند و با کمی توضیح، مُصرتر شدند که اکران کننده شوند، اما تعداد زیاد و وقت کم باعث شد تنها مشخصات یک نفر که بزرگتر از بقیه بود، را بگیریم.
مسئولشان گفت: “اینها هر کدام نماینده انجمن اسلامی یک مدرسه هستند.”
متوجه شدیم با یک گروه روبرو هستیم که فرصت اکرانهای زیادی دارند و اگر خوب تغذیه شوند و ارتباط فعالانه با آتها گرفته شود میتوانیم در آینده شاهد جریانسازیهای خوبی در مدارسشان به صورت هماهنگ باشیم.
💠حین رفت و آمد در محل اسکان خانمهای متولی غرفه کودک را مشغول کار هنری دیدیم جرقه اکران فیلم مادرانه به ذهنم رسید، آنها را به دیدن مستند دعوت کردم با اشتیاق پذیرفتند یکی از آنها گفت: “حتما بریم ببینیم چه ایدههایی بهمون میده!” تاکید کردیم بچهها را حتما همراه خود بیاورد.
💠اکران را که شروع کردیم واکنششان دیدنی بود، “ببین چجوری خمیر درست میکنند، ببین چجور به بچه اعتماد به نفس میده” و حین اکران تبادل تجربه میکردند و بعد از اتمام مستند خواستار ارتباط با مادرانههای مستند برای کلید زدن کار و چگونگی استمرار این حرکت، شدند.
سوژه دیگر امروزمان مخاطبی بود از سر کنجکاوی وارد سنگر شد مستند کرار در حال پخش بود چند دقیقهای از مستند نگذشته بود که تلفنش زنگ خورد و در پاسخ به تلفن گفت: “بدو بیا سینما سنگر مثل اینکه فیلمش خیلی خوبه”
💠در طول روز جذب اکران را مثل هر روز دنبال میکردیم و در این بین با اکران کنندهای آشنا شدیم که اکرانهای مطالبهگر خوبی در مورد طرح یکسان سازی قبور شهدا با اکران مستمر مستند “راز مزار” را داشت که موفق به جلوگیری از این فاجعه فرهنگی شد و این اکران مشتی نمونه خروار است که بار دیگر برایمان اکرانهای مردمی مصداق کوه یخی در آب که فقط نوک آن پیداست را روشنتر کرد مانند اکرانهای مردمی سراسر کشور که بسیار زیاد و جریان ساز انجام میشود اما بازخوردی ارسال نمیشود.
💠اکران شبمان کمی با نگرانی همراه بود؛ فیلم کوتاه “دایو” که برای گروهی از مادربزرگها پخش شد. یکیشان که انتها نشسته بود به جاهای دلخراش فیلم که میرسید چشماش را میبست و میگفت: “خواهرزاده منم شهید غواص هست” و طاقت دیدن ادامه فیلم را نداشت شاید نحوه شهادت برایش تداعی میشد و همین باعث میشد نتواند ادامه فیلم را ببیند.
🔸 #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
جشنواره مردمی فیلم عمار
Photo
🔸دستنوشته حجت الاسلام حاجتی، امام جمعه موقت اهواز در بازدید از #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
✅ @AmmarFest
🔸 هفتسین خاص سینماسنگر با دستکش ننه عصمت؛ جایزه ویژه جشنواره عمار
🔸#سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
🔸#سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
جشنواره مردمی فیلم عمار
🔸 هفتسین خاص سینماسنگر با دستکش ننه عصمت؛ جایزه ویژه جشنواره عمار 🔸#سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه ✅ @AmmarFest
💢عابدان کهنز به سینماسنگر رسید| دستکش ننه عصمت؛ مهمان سفره هفتسین ویژه سینماسنگر
💠با فعال شدن غرفه فروش سمت خواهران و عرضه محصولات عمار، جذب اکران کننده رونق دیگری به خود گرفت. در این بین با مخاطبانی آشنا میشدیم که اکران کننده پیشکسوت بودند و از سالهای اول با عمار همراه بودند.
💠نزدیک تحویل سال، مشغول چیدن سفره هفت سینما سنگر شدیم، دستکش ننه عصمت و فانوس جشنواره عمار باعث تمایز سفره هفت سینمان شده بود و بازار عکس گرفتنها و پرسشها از ماجرای دست کش ننه عصمت را داغتر کرده بود.
💠هشتگ #سینماسنگر_۹۷ شروع شد با گفتن "عکس بگیر جایزه ببر" از مخاطبین درخواست میشود عکس با سفره هفت سین عمار را در فضای مجازی نشر بدهند و به پربازدیدترین عکس هدیه داده میشود.
💠اما... هر چند ساعت یکبار سیب سفره ناپدید میشد و دوباره روز از نو روزی از نو، و در به در دنبال پیدا کردن یه سیب تازه! دست آخر با خلاقیت تمام سیب زمینی را جایگزین سیب درختی کرده و خود را از مشغلهی تکمیل سفره سفین رهانیده!
💠وجود سینما سنگرمان و فضای سازیاش توجه زائران را به خود جلب میکرد و گاهی برای برخی سوال پیش میآمد که آیا این سنگر از آن دوران باقی مانده و یا وجود سینما وسط راهیان نور برایشان جالب بود.
💠برای اکران ویژه هر شب مستند عابدان کهنز را در نظرش گرفتیم با توجه به مدت زمان طولانی مستند انتظار استقبال آنچنانی را نداشتیم اما هنوز چند دقیقه از مستند نگذشته بود که سنگر مملو از جمعیت شد و تا آخر مستند میخ کوب نشسته بودند و عده ای هم جلوی سنگر ایستاده تماشا میکردند.
💠کودکان مشتری همیشگی سنگرمان بودند و بچههای سنگر سبحان همان مشتری پر و پا قرص سنگر را خوب میشناختند حالا امسال سید محمد حسن جای او را گرفت و خانوادههای غرفههای دیگر وقتی از بچههایشان غافل میشدند آنها را در سنگر مییافتند و هر کدام برای خودش فیلم درخواستی میداد.
🔸 #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
💠با فعال شدن غرفه فروش سمت خواهران و عرضه محصولات عمار، جذب اکران کننده رونق دیگری به خود گرفت. در این بین با مخاطبانی آشنا میشدیم که اکران کننده پیشکسوت بودند و از سالهای اول با عمار همراه بودند.
💠نزدیک تحویل سال، مشغول چیدن سفره هفت سینما سنگر شدیم، دستکش ننه عصمت و فانوس جشنواره عمار باعث تمایز سفره هفت سینمان شده بود و بازار عکس گرفتنها و پرسشها از ماجرای دست کش ننه عصمت را داغتر کرده بود.
💠هشتگ #سینماسنگر_۹۷ شروع شد با گفتن "عکس بگیر جایزه ببر" از مخاطبین درخواست میشود عکس با سفره هفت سین عمار را در فضای مجازی نشر بدهند و به پربازدیدترین عکس هدیه داده میشود.
💠اما... هر چند ساعت یکبار سیب سفره ناپدید میشد و دوباره روز از نو روزی از نو، و در به در دنبال پیدا کردن یه سیب تازه! دست آخر با خلاقیت تمام سیب زمینی را جایگزین سیب درختی کرده و خود را از مشغلهی تکمیل سفره سفین رهانیده!
💠وجود سینما سنگرمان و فضای سازیاش توجه زائران را به خود جلب میکرد و گاهی برای برخی سوال پیش میآمد که آیا این سنگر از آن دوران باقی مانده و یا وجود سینما وسط راهیان نور برایشان جالب بود.
💠برای اکران ویژه هر شب مستند عابدان کهنز را در نظرش گرفتیم با توجه به مدت زمان طولانی مستند انتظار استقبال آنچنانی را نداشتیم اما هنوز چند دقیقه از مستند نگذشته بود که سنگر مملو از جمعیت شد و تا آخر مستند میخ کوب نشسته بودند و عده ای هم جلوی سنگر ایستاده تماشا میکردند.
💠کودکان مشتری همیشگی سنگرمان بودند و بچههای سنگر سبحان همان مشتری پر و پا قرص سنگر را خوب میشناختند حالا امسال سید محمد حسن جای او را گرفت و خانوادههای غرفههای دیگر وقتی از بچههایشان غافل میشدند آنها را در سنگر مییافتند و هر کدام برای خودش فیلم درخواستی میداد.
🔸 #سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
💢 سینماسنگر جشنواره عمار به پایان رسید | کرار و عابدان کهنز؛ پرمخاطبترینها
💠داشتن همسنگر ترک زبان هم برای خودش نعمتی بود؛ پیرزن ترک زبان آذربایجانی که با فارسی بیگانه بود، فیلمهای جبهه و جنگ را درخواست میکرد همسنگرمان خانم لشکری به یاریمان شتافت و لوح 'مدافعان_حرم را معرفی کرد و پیرزن هم خرید با کلی هم چک و چانه! بعد که متوجه شد همسفرش لوحهای بیشتری از ما خریده اعتراض کنان برگشت که چرا به آن یکی فیلم با زبان ترکی دادید! یکی پیرزن میخرید یکی آن پیرزن! دست آخر هردویشان با خرید مستند « #نار_و_انار» رقابت را خاتمه داده و راضی خداخافظی کرده رفتند.
💠معرفی کتاب #زایو هم بخش جذابی از غرفه فروش سنگرمان بود؛ همین که نوجوانی دیده میشد؛ فوری کتاب را معرفی میکردیم، بیشتر از همهی ردهی سنی خرید این کتاب توسط نوجوانان برای دل چسبتر بود. بعد از خرید یک جمله به آنها میگفتیم؛ «ان شاالله شما کمک کننده به ساختن این آینده باشید.»
و جذابتر این بود که وقتی معرفی نکرده میگفتند: «خوندمش!» این کلمه از خریدن یک کارتن کتاب یکجا هم برایمان راضی کنندهتر بود.
💠جذب اکران کننده که از اولویتهای اصلی سینما سنگر امسال بود هم همچنان ادامه داشت، که یکی از کارهای کاملا هماهنگمان شده بود؛ برای زائرینی که مستقیم به سنگر مراجعه نمیکردند یکیمان در محوطه زائرینی را که مشتاق بوده را با جشنواره آشنا میکرده، زائر را تحویل غرفه فروش داده، کار همسنگر بعدی شروع میشد و به معرفی لوحها و مشغول فروختن آنها میشد و همسنگر بعدی به بازگو کردن اهمیت ارسال بازخورد و نوشتن مشخصات اکران کنندهی جدید میپرداخت؛ و این یکی از کارهای هر روزهمان شده بود.
💠جای دستکش ننه عصمت تغییر میکرد و حالا بر درب سنگر بیشتر خودنمایی میکرد هر کسی آن را از دور میدید کنجکاو میشد که جریان این دستکش چیست و نزدیک میشد یا میپرسید یا برگهی معرفی دستکش را میخواند و همزمان سرش را به علامت حیرت و تعجب تکان میداد!
💠مستند « #کرار» و « #عابدان_کهنز» همچنان مخاطبان راضی خود را داشت و کمتر مخاطبی را میدیدیم که حین اکران از جایش بلند شود.
💠سینما سنگر جشنواره عمار با هدف معرفی جشنواره عمار، اکران آثار منتخب جشنواره، در معرض فروش قرار دادن آثار خود و جذب اکران کننده بعد از روزها فعالیت به کار خود خاتمه داد.
🔸#سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest
💠داشتن همسنگر ترک زبان هم برای خودش نعمتی بود؛ پیرزن ترک زبان آذربایجانی که با فارسی بیگانه بود، فیلمهای جبهه و جنگ را درخواست میکرد همسنگرمان خانم لشکری به یاریمان شتافت و لوح 'مدافعان_حرم را معرفی کرد و پیرزن هم خرید با کلی هم چک و چانه! بعد که متوجه شد همسفرش لوحهای بیشتری از ما خریده اعتراض کنان برگشت که چرا به آن یکی فیلم با زبان ترکی دادید! یکی پیرزن میخرید یکی آن پیرزن! دست آخر هردویشان با خرید مستند « #نار_و_انار» رقابت را خاتمه داده و راضی خداخافظی کرده رفتند.
💠معرفی کتاب #زایو هم بخش جذابی از غرفه فروش سنگرمان بود؛ همین که نوجوانی دیده میشد؛ فوری کتاب را معرفی میکردیم، بیشتر از همهی ردهی سنی خرید این کتاب توسط نوجوانان برای دل چسبتر بود. بعد از خرید یک جمله به آنها میگفتیم؛ «ان شاالله شما کمک کننده به ساختن این آینده باشید.»
و جذابتر این بود که وقتی معرفی نکرده میگفتند: «خوندمش!» این کلمه از خریدن یک کارتن کتاب یکجا هم برایمان راضی کنندهتر بود.
💠جذب اکران کننده که از اولویتهای اصلی سینما سنگر امسال بود هم همچنان ادامه داشت، که یکی از کارهای کاملا هماهنگمان شده بود؛ برای زائرینی که مستقیم به سنگر مراجعه نمیکردند یکیمان در محوطه زائرینی را که مشتاق بوده را با جشنواره آشنا میکرده، زائر را تحویل غرفه فروش داده، کار همسنگر بعدی شروع میشد و به معرفی لوحها و مشغول فروختن آنها میشد و همسنگر بعدی به بازگو کردن اهمیت ارسال بازخورد و نوشتن مشخصات اکران کنندهی جدید میپرداخت؛ و این یکی از کارهای هر روزهمان شده بود.
💠جای دستکش ننه عصمت تغییر میکرد و حالا بر درب سنگر بیشتر خودنمایی میکرد هر کسی آن را از دور میدید کنجکاو میشد که جریان این دستکش چیست و نزدیک میشد یا میپرسید یا برگهی معرفی دستکش را میخواند و همزمان سرش را به علامت حیرت و تعجب تکان میداد!
💠مستند « #کرار» و « #عابدان_کهنز» همچنان مخاطبان راضی خود را داشت و کمتر مخاطبی را میدیدیم که حین اکران از جایش بلند شود.
💠سینما سنگر جشنواره عمار با هدف معرفی جشنواره عمار، اکران آثار منتخب جشنواره، در معرض فروش قرار دادن آثار خود و جذب اکران کننده بعد از روزها فعالیت به کار خود خاتمه داد.
🔸#سینماسنگر جشنواره عمار در #یادمان_شهدای_هویزه
✅ @AmmarFest